AUD-20210102-WA0018.mp3
6.97M
دستاتو میبینم افتاده تو صحرا
آروم خوابیدی رو دامن زهرا
#سید_رضا_نریمانی
🌷
| مَعْبــَـــــــ🌴ــــــرْ |
🍂 🔻 واکاوی عملیات کربلای چهار با حضور فرماندهان عملیات 1⃣5⃣ ━•··•✦❁🧿❁✦•·
🍂
🔻 واکاوی عملیات کربلای چهار
با حضور فرماندهان عملیات
1⃣6⃣
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
..البته حوادث اینچنینی در قرارگاه نجف هم بود. بخش جنوبی قرارگاه نجف (لشکرهای نصر و ۱۷) که قرار بود به جزیره بوارین بیایند، سرنوشت مشابهای داشتند، اما هرچه از مرکز ثقل فاصله گرفته میشود، حوادث کمتر میشود.
سردار نائینی: آیا تمامی این حوادث با جزئیات به قرارگاه منعکس میشد؟
داوود رنجبر: حوادث به این شدت و با این جزئیات به قرارگاه منعکس نشد. اینها را بیان کردم تا بعداً جمعبندی کنیم که رفتار دشمن، رفتار مشخصی بوده است. برخی از این ماجراها مربوط به گزارشهای بعدی یگانها است که به قرارگاه میرسید.
همانقدر که برخی از اخبار که به قرارگاه میرسید، حکایت از یک مشکل جدی بود و آن تیراندازی به سمت نیروهای غواص در آب بود، همزمان با اتفاقاتی که در تنگه و محور امالرصاص رخ میدهد اخبار مثبتی از سایر قرارگاهها هم میرسید. آقای علایی فرمانده قرارگاه نوح میگوید: «بچهها همه رفتند و ۱۰:۱۰ و ۱۰:۲۵ بعضاً خواهند رسید.»
آقای غلامپور (فرمانده قرارگاه کربلا) نیز در تماس با آقای شمخانی گفت: «ما مسالهای نداریم، منتهی نگران آقاعزیز(فرمانده قرارگاه قدس) هستیم.»
با توجه به این حوادث، اکنون قرارگاه تلاش میکند تا قرارگاههای دیگر را زودتر به خط و هدف برساند. تا اینجا عملیات به طور رسمی شروع نشده است.
قدم بعدی
قدم بعدی حوادث بین ساعت ۲۲ تا ۲۲:۳۰ دقیقه است. قرارگاه در این زمان هنوز حاضر به اعلام رمز نیست، اما عملاً درگیری آغاز شده است؛ چراکه غواصها به طور نامنظم، یکی یکی و بدون هماهنگی با جناحین به ساحل دشمن رسیدند. از آنجا که با دشمن آماده مواجه شدند (بالای سیلبنده با چراغقوه منتظر نیروها بودند)، ناگزیر به خط میرسند و درگیری را شروع میکنند و نمیتوانند منتظر دستور فرماندهی باشند.
دشمن در طول مسیر غواصها را دیده بود. بعدها که از عراقیها اسیر گرفته شد، آنان گفتند ما در طول مسیر غواصهای شما را دیدیم. آنان هم زدند و هم منتظر بودند، غواصها به خط برسند.
همانطور که در گزارش لشکر ۱۴ آمده بود، اولین خبر درگیری جدی با نیروهای دشمن را این لشکر اعلام کرد. لشکر ۱۴ اعلام کرد نیروهای غواص به خط رسیدند، اما به محض رسیدن ناگزیر به درگیری شدند. جالب است بدانید، وقتی خبر درگیری در برجانیه آمد، حسین خرازی در ساعت ۲۱:۵۵ در تماسی اعلام کرد که نیروهای این یگان به ساحل برجانیه رسیده و درگیر هم شدهاند. با اعلام این خبر بانگ صلوات حضار، جو امیدوارانهای به وجود آمد.
محمد رخصتطلب (راوی لشکر ۱۴): غواصان لشکر ۱۴ از غواصان ماهر و باتجربهای بودند که عملیات کربلای ۳ را اجرا کردند.
داوود رنجبر: فرمانده کل سپاه به حسین خرازی؛ فرمانده لشکر۱۴ تاکید کرد تا کمک کند، لشکر عاشورا و حتی ثارالله هم غواصهایشان را از تنگه عبور دهند.
آقای محسن رضایی امیدوار شد و حتی به خرازی گفت: «پرچم امام رضا باید اول صبح روی جاده دوم نصب شود. خونسردیتان را کامل حفظ کنید.»
•┈┈• ❀ ❀ •┈┈•
ادامه دارد
#تاریخ_شفاهی
🌷
31.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍂 نواهای ماندگار
🔻 با نوای
حاج صادق آهنگران
کرب و بلا ای حرم و
تربت خونبار حسین
اینهمه لشکر آمده
عاشق دیدار حسین
اجرا شده در سال ۱۳۶۱
دارخوین
شعر: مرحوم حاج حبیب الله معلمی
🌷
| مَعْبــَـــــــ🌴ــــــرْ |
🍂 🔻 واکاوی عملیات کربلای چهار با حضور فرماندهان عملیات 1⃣6⃣ ━•··•✦❁🧿❁✦•·
🍂
🔻 واکاوی عملیات کربلای چهار
با حضور فرماندهان عملیات
1⃣7⃣
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
نبرد در برجانیه
در خصوص نبرد در برجانیه باید بگویم که علیرغم وجود هوشیاری و حساسیتها در اطراف تنگه، دشمن در برجانیه کاملاً غافلگیر شد. منطقه برای پیشروی بسیار مساعد بود. در این محور بنا به دلایلی توجهای از دشمن مشاهده نشد. نیروهای غواص با کمی عده موفق شدند بسیاری از منطقه را پاکسازی کنند و تلفاتی بر نیروها و امکانات دشمن وارد کنند، اما چون قابل تقویت نبود لاجرم با روشن شدن هوا برنامه به هم ریخت.
در مجموع حدود ۳ گروهان غواص به اضافه تعدادی نیرو که توسط ۲ یا ۳ قایق موفق به پیادهسازی در ساحل برجانیه شدند. این نیروها نه تنها برجانیه را پاکسازی کردند، بلکه از آن عبور کردند و در ساحل اصلی دشمن پیشرویهایی داشتند و طی آن تعداد ۴۰-۳۰ تانک و نفربر و تعدادی خودرو از دشمن را منهدم کردند.
در محدودهای از این منطقه این نیروها آزادانه هر کاری میتوانستند، کردند؛ چراکه دشمن حضور جدی و استقراری نداشت. در این زمینه خرازی گفت: «زمینی عادی بود و دشمن حضور آنچنانی نداشت.»
فرماندهان دو گروهانی که در آنجا عمل کردند، گفتند اگر نیرو پشت سر ما میرسید، تا بصره میرفتیم. منطقه این قدر باز بود. دشمن در این منطقه گیج بود. مواضع دشمن فقط سه ردیف سیم خاردار بود. خورشیدی هم نداشت. فاصله هر سنگر ۳۰-۲۰ متر بود و با این وجود از هر ۵ سنگر، یک سنگر دارای نیرو بود.
همانطور که پیش از این گفته شد، مهمترین نقطه ثقل این عملیات، عبور از تنگه بود. سوال این است که چرا آقامحسن (فرماندهی) اصرار داشت که نیروها از تنگه عبور کنند و به سمت پتروشیمی بروند؟
اگر مسیر برجانیه ادامه مییافت، نیروها پشت سپاه هفتم درمیآمدند. دلیل اینکه دشمن در این منطقه سنگر نداشت، به این دلیل بود که تصور نمیکرد از پشت سر او دربیاییم.
رودخانه اروند تنها معبر بین سپاههای سوم و هفتم بود که میتوانستیم نفوذ کنیم؛ نه مانعی و نه آتشی روی آن بود. به نظر من عملیات به درستی طراحی شده بود. اگر عملیات لو نرفته بود، کاری میشد، کارستان!
در ادامه خبرهای تیراندازی در محور قرارگاه نوح هم رسید. آقای شمخانی با آقای علایی تماس گرفت. آقای علایی اعلام کرد که آتش در منطقه آنان شروع شده است. خبر دیگری که به قرارگاه رسید، عدم موفقیت لشکر عاشورا بود.
وقتی این خبر رسید، شوکی به قرارگاه فرماندهی وارد آمد. ابتدای این واهمه و مشکل که در تنگه است، از این خبر است. این خبر را آقاعزیز داد. آقای شمخانی بعد از این که با آقای عزیزجعفری تماس گرفت، گفت: «عاشورا نتوانست حرکت کند. امام حسین هم مثل اینکه درگیر شده.»
آقامحسن گوشی را گرفت و با آقاعزیز صحبت کرد. مجدد تاکید کرد که بچهها تیراندازی نکنند. آقاعزیز گفت: «در ساحل بچههای امین (فرمانده لشکر عاشورا) آماده بودند. بچههای حسین هم که خواستند رد بشوند، تیربار دشمن زیاد بود. بچههای امین هم حتی نتوانستند حرکت کنند. تلفات دادند و نتوانستند به آب بیفتند. از روبرو جایی که حسین رد میشد، اینقدر تیربار زدند، تیرها رد شد و به بچههای در ساحل خورد. یعنی دشمن روی رودخانه تیراندازی کرد. هدفش بچههای روی آب بودند، اما تیرها عبور کردند و به ساحل رسیدند که بچههای لشکر عاشورا را هدف میگیرد. امین میگفت اکثر بچهها مجروح شدند و هیچ کس نتوانست وارد آب شود.»
این گزارشها که آمد شوکی در قرارگاه ایجاد شد. تاکنون آقامحسن تلاش میکرد یگانها را هماهنگ کند اما از ساعت ۱۰ به بعد اخبار درگیریها و عدم موفقیت در عبور از تنگه میآمد. همچنان فرماندهی امیدوار است. علیرغم اینگزارشها باز تلاش و اصرار دارد طبق برنامه عملیات انجام بشود.
آقای غلامپور نگران است که درگیری زودتر شروع شود. آقامحسن به او گفت: «ما سعی میکنیم آقاعزیز را کنترل کنیم. شما هم سعی کنید زودتر حرکت کنید.» آقای علایی به طور کشف درخواست آتش کرد. تا اینکه آقای شمخانی خبری از شنود داد. شمخانی گفت: «دشمن پشت بیسیم به صورت کشف صحبت میکند و درخواست آتش دارد.» این خبر که آمد، آقامحسن فهمید، درگیری شروع شده است. (ساعت ۱۰:۰۵)
در ساعت ۱۰ و ۹ دقیقه شب لشکر ۱۹ فجر و تیپ ۵۷ هم درگیری خود را شروع کردند. بنابراین از ساعت ۱۰ تا ۱۰ و ۱۰ دقیقه شب تقریباً درگیری به طور غیررسمی اما واقعی شروع شد که سرانجام در ساعت ۲۲ و ۴۰ دقیقه رمز اعلام شد. ۱۰ دقیقه فاصله در اعلام رمز (قرار بود رمز ساعت ۲۲ و ۳۰ دقیقه اعلام شود.) به این دلیل بود که فرماندهان پرهیز داشتند به درگیریها رسمیت بدهند تا شاید با عدم اعلام رمز، یگانهایی که درگیر هستند، ضعیفتر برخورد کنند و یگانهایی که در راه هستند، برسند.
•┈┈• ❀ ❀ •┈┈•
ادامه دارد
#تاریخ_شفاهی
🌷
💢 این کشور همیشه از کاخنشینها صدمه دیده است
آن روزی که زرق و برق دنیا پیدا بشود و شیطان در بین ما راه پیدا کند و راهنمای ما شیطان باشد، آن روز است که ابرقدرتها میتوانند در ما تأثیر کنند و کشور ما را به تباهی بکشند. همیشه این کشور به واسطه این کاخنشینها تباهی داشته است.
#امام_خمینی
صحیفه امام؛ ج17؛ ص377
| مَعْبــَـــــــ🌴ــــــرْ |
🍂 🔻 واکاوی عملیات کربلای چهار با حضور فرماندهان عملیات 1⃣7⃣ ━•··•✦❁🧿❁✦•·
🍂
🔻 واکاوی عملیات کربلای چهار
با حضور فرماندهان عملیات
1⃣8⃣
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
محمد باقری در ساعت ۲۲ و ۱۵ دقیقه بنا بر خبری که از شنود دریافت کرد، گفت: «اینها از یک ربع پیش (ساعت ۲۲) دستور شلیک داشتند. وقتی که توپخانه شروع به شلیک میکند، یعنی درگیری به صورت رسمی آغاز شده است.»
آقامحسن علیرغم همه اینها فکر میکند که خیلی کاری با بحث غافلگیری نداریم و دیگر درگیر شدهایم. او گفت: «خبر تا به آنها برسد طول میکشد. اینها خیلی وقت است که بچهها را دیدند. ۳ ساعت است که دیدنشان.» فرماندهان امیدوار بودند تا خبر به بالا برسد، نیروها به اهداف دست پیدا کنند.
🔅 زمان درگیری
قدم بعدی مربوط به ساعت ۲۲ و ۳۰ دقیقه تا ۲۳ و ۳۰ دقیقه است. در این مقطع درگیری شروع شده و تقریباً همه نیروها درگیر شده بودند. در برخی محورها، خبرها مثبت است. به طور مثال ایزدی (فرمانده قرارگاه نجف) از عملکرد لشکرهای ۱۷ و ۱۹ گفت که حکایت از شروع درگیری و پیشرفت داشت. ایزدی گفت: «یک گردان از لشکر ۱۷ در محور نفوذ کرده و در حال پیشروی است. لشکر فجر نیز به سیلبند کانال پرورش ماهی رسیده، اما لشکر نصر به جز یک محور موفق به نفوذ به محور بوارین نشده و در سه محور با دشمن همچنان درگیر است.»
آقای باقری هم به نقل از شنود خبر داد که دشمن میگوید از پشت به سمت ما نارنجک میاندازند یا اینکه شناورها و غواصها را در بعضی نقاط دیدهاند. بیسیمچی نیرویی از دشمن گریهکنان گفته است که نیروها در حال فرار هستند. نیروهای درگیر دشمن اعلام نیاز و درخواست کمک کردهاند. آقای باقری همچنین گفت: «آتش دشمن از آتش خودی بیشتر است.»
به هرحال خبرهای مثبتی به قرارگاه میرسید. اما سوال این است در شرایط مثبت تلقی فرماندهان چیست؟ تلقی فرماندهان بسیار مثبت است که در ادامه به چند نمونه اشاره خواهم کرد.
آقارحیم گفت: «دشمن یا توپخانه ندارد. یا هنوز خوابند و به آنها خبر نرسیده است.» آقامحسن گفت: «خبر که الان نمیرسد.» محمدزاده گفت: «به نظر من دشمن غافلگیر شده است.»
ساعت ۲۲ آقارحیم گفت: «دشمن صد درصد غافلگیر شده است.» تلقی فرماندهان تا اینجا این است که دشمن غافلگیر شده است.
آقارشید با لبخندی گوش میداد، گفت: «نمیتوان به این سرعت نتیجهگیری کرد.»
آقامحسن که در ارائه نظرات خود سکوت کرده بود و نشان میداد هنوز قادر به گرفتن تصمیم قطعی در این شرایط نیست. اما چهره وی مانند سایر برادران خوشحال بود و اظهارنظرهای غیرمستقیم و تلویحی نسبتاً امیدوارانهای که با خنده همراه بود از او شنیده شد. به طور مثال به رفیقدوست گفت: «اگر یک مقدار قایق بیشتر داده بودی، کار درست میشد.»
باقری گفت: «تیربار دشمن کم شده است. ظاهراً پاکسازی شده. اخبار به گونهای مثبت است که آقامحسن گفت، خیلی جالب شد. یک بلایی سر عراقیها دربیاوریم انشالله که...» آقامحسن خیلی امیدوار است.
جو مثبت، ناشی از اخبار مثبتی است که به قرارگاه میرسید. نکته دیگری که در اینجا ظهور میکند، حرکت موج دوم و قایقهاست. وقتی که درگیری میشود، تقریباً هم و غم فرماندهی از موضوع غواصها فارغ میشود و به سمت تقویت خط میآیند و حرکت موج سوم آغاز میشود.
باتوجه به طرحی که داشتند، بخش عمدهای از قایقها در نهر عرایض در پشتیبانی از یگانهایی که قرار بود در تنگه امالرصاص عمل بکنند و بخش عمده در کارون عقبه و استقرار قایقها بود. بخشی هم نهری که جزیره مینو را تشکیل میدهد و پشتیبانی از قرارگاه نوح میکرد.
•┈┈• ❀ ❀ •┈┈•
ادامه دارد
#تاریخ_شفاهی
🌷