eitaa logo
| مَعْبــَـــــــ🌴ــــــرْ |    
305 دنبال‌کننده
7.6هزار عکس
5.1هزار ویدیو
34 فایل
〰〰𝓜𝓐𝓑𝓐𝓡〰〰 〰〰
مشاهده در ایتا
دانلود
4_702924891808072094.mp3
1.01M
🔴 نواهای ماندگار 💢 حاج صادق آهنگران 🔰 نوحه سرایی بعد از موشک باران اندیمشک و دزفول ⏪ ای رهگذر بنشین دمی بر خاک خونبارم
❣ 🔻 #امام_خامنه_ای شهدای ما زنده اند، اعمال من و شما را میبینند آن وقتی که راه را مستقیم حرڪت می‌ڪنیم، آنها خوشحال می‌شوند.
💢 باهم شکستش میدهیم #کرونا
#زندگی #سادگی #همدلی و آرامش در آن امواج می‌زند، یادش بخیر
‍ دل تکونی از خونه تکونی واجب ترِه دلتو بتکون از حرفا بُغضا آدما دلتو بتکون از هرچی که تو این یک سال ... یادش دلتو به درد آورد از خاطره هایی که گریه هاش بیشتر از خنده هاش بود از نفهمیدنِ اونایی که همیشه فهمیدیشون دلتو بتکون از کوتاهی های خودت اگه با یه"ببخشید! من هم مقصر بودم" یکی رو آروم می کنی آرومش کن دلتو بتکون.. یه نفسِ عمیق بکش!!! 🎀
پیام حضرت امام بعد از عملیات بدر
سلام مابہ لبخند #شهیدان بہ ذڪر روے سربند شهیدان سلام مابہ گمنامان لشڪر بہ تسبیحاٺ یازهراے معبر همان‌هایے ڪه عمرےنذرڪردند اگررفتنددیگربرنگردند...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ 🔻 شهید حسین لشگری آن قدر اسارتش طولانی شده بود که یک افسر عراقی گفته بود تو به ایران باز نمی گردی بیا همین جا تشکیل خانواده بده!... همسر شهید لشگری می گفت خدا حسین را فرستاد تا سرمشقی برای همگان شود...او اولین کسی بودکه رفت و آخرین نفری بود که برگشت.... اسیر که شد پسرش علی۴ ماهه بود و دندان نداشت و به هنگام آزادیش علی پسرش دانشجوی دندانپزشکی بود...وقتی بازگشت از او پرسیدند این همه سال انفرادی را چگونه گذراندی و او می گفت: برنامه ریزی کرده بودم و هرروز یکی از خاطرات گذشته خود را مرور می کردم سالها در سلول های انفرادی بوده و با کسی ارتباط نداشت، قرآن راکامل حفظ کرده بود، زبان انگلیسی می دانست و برای ۲۶ سال نماز قضا خوانده بود حسین می گفت: از هیجده سال اسارتم ده سالی که تو انفرادی بودم سالها با یک "مارمولک" هم صحبت می شدم. بهترین عیدی که این ۱۸ سال اسارت گرفتم، یک نصفه لیوان آب یخ بود! عید سال ۷۴ بود، سرباز عراقی نگهبان یک لیوان آب یخ می خورد می خواست باقی مانده آن را دور بریزد، نگاهش به من افتاد، دلش سوخت و آن را به من داد، من تا ساعت ها از این مساله خوشحال بودم، این را بگویم که من ۱۲ سال در حسرت دیدن یک برگ سبز، یک منظره بودم، حسرت ۵دقیقه آفتاب را داشتم... کتاب خاطرات دردناک ناصر کاوه ❣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
؛⚘ ﷽ ⚘ ♥️ #السلام_عليكِ‌_يافاطمة_الزهراء تا ابد اين نکته را انشاکنيد پاي اين طومار را امضاکنيد هرکجا مانديد درکل امور رو به سوي حضرت زهرا س کنيد باسلام سالی سرشار از برکات و نعمات الهی و سلامتی تحت عنایت خاصه باب الحوائج حضرت موسی بن جعفر (ع) برای شما آرزومندم.
🍂 🔻 عشق به فرمانده یادش بخیر! 🤔 شب های عملیات که سربند توزیع می کردند. 🌹 ✨ یا حسین، ✨ یا زهرا، ✨یا سیدالشهدا، ✨ یا... نگاهی به سربند فرمانده گردان می کردیم، هر چه می بست همه می خواستن همون رو ببندند. و همین کافی بود که مثلا سربند یا سیدالشهدا کمیاب شود و....
فرازی از وصیت نامه شهید خدمت دکتر موسی فتح آبادی..#عندربهم_یرزقون🥀🥀
بهــار کـه مـی آیـد ... قصـه وفـاداری خـاڪ به رویـش لاله هــای سُـرخ تـراوش آغـاز می کنــد و نغمــه‌ای آشـــنا در گـوشِ جـان‌هـای آزاده مـی پیـچد! فرقـــی نمـی کـــند در بهــار طبیــعت باشیـم یـا در بهــار آزادی ؛ هـر لحظــه کـه مـی گـذرد " جـای شهـدا خالـی اسـت "... #بهـارتان_شهـدایی #یاد_کنید_شهدا_‌را_‌باصلوات
کانالهای پر پیچ و خم منطقه عملیاتی فتح المبین که روزی قدمگاه رزمندگان بود و امروز زیارتگاه بیشماری از زایرین جوان این نسل، و این رویدار، اتفاقی نیست. رمز و رازی دارد که جز اهل دل نمی بینند. 🍂
موسی نشده، کَلیم کی خواهی شد در طور رهش مُقیم کی خواهی شد ...🇮🇷... تا جلوهٔ حق تو را ز خود نرهاند با یار ازل نَدیم کی خواهی شد 🖋دیوان حضرت روح‌اللّه الخمینی «ره» 🍂
وقتی سرگرد با هفت هشت نفر خبرنگار وارد سالن شد، دستور داد مرا ببرند جلو. این گروه از خبرنگارها مصری و ایرانی بودند. دختری که ایرانی بود، یک پیراهن سفید با شلوار جین به تن داشت و نامش «ایراندخت» بود. تا چشمش به من افتاد، مثل آدمی که دچار شوک شود از پشت میز برخاست و یکراست آمد جلویم روی زمین نشست. چند دقیقه ای به حالت بغض فقط زل زد به من و چیزی نگفت. وقتی از نگاه کردن خسته شد، پرسید: «اسمت چیه؟... چند سالته؟..... کلاس چندمی؟» اشک در چشمانش جمع شده بود ومعلوم بود چقدر دارد به خودش فشار می آورد گریه نکند. در همین بین سرگرد خودش را به ما رساند و بالای سرم ایستاد. آن لحظه از خودم پرسیدم: «در فکر این دختر چه می گذرد؟ اینکه مرا از پای کلاس درس به زور کشانده اند به جبهه؟ دستهایش را به هم می مالید طوری که انگار سردش باشد و گفت: «آخر چطور تو را اینجا بگذارم و خودم بروم آن بیرون و راحت زندگی کنم؟... من در قبال تو احساس مسئولیت می کنم...» در آن لحظه فکرش را هم نمی کردم که اگر چیزی خلاف میل سرگرد، که بالای سرم ایستاده بود، بگویم بعدا چه بلایی سرم خواهد آورد. او تهدید کرده بود مرا فلج خواهد کرد.. همان طور که سرم پایین بود، گفتم: مرا بر خلاف تصور شما به زور نیاورده اند به جبهه. من دو سال عضو بسیج بودم و آموزش دیدم. بارها و بارها گریه کردم تا فرماندهان راضی شدند و اجازه دادند به جبهه بیایم.» سرگرد پا به زمین کوبید و غرید: «... مهدی! من پدر تو را در می آورم... بهتر است فکر بعد هم باشی...).. 🔴 خاطرات مهدی طحانیان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امشب از ذوق آمدنت دل ما قرار ندارد زبان قلمم بند امده از شوق عطر تو آمدی برکت زندگی .... روشنی دیده ..... شور جوانی .... معنی ایمان .... آمدی هستی عاشق ها شوی آمدی تاج بندگی ام شوی قدم به چشم عاشقانت گذاشتی پادشاه دو عالم چگونه دل و جانم نلرزد برای کسی که نه فقط ملائک ، نه فقط پیغمبران و کائنات و هستی ، که خدا خاطر خواه اوست .... فدای قدم های پاکت خوش امدی جانم به قربانت .... حسین جاااان #میلادت_بر_ما_مبارک🌺🌺 #صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
12-sardaran-8.mp3
12.07M
🎊🎊🎊🎊شبِ میلاد یه سردارِ / دلم عاشق شده بیمار/ گرفتاره علمداره ... دلتون شاد ...🎊🎊🎊 ✨واسه ارباب میخونه😍 با گوش جان لذت ببرید☺️🎊 🌸😊گوارای وجود همه دل دادگان ارباب زمبن وزمان ✨دردانه خدا❣ حضرت حسین علیه السلام😍❤️ عیدتون مبارکاااا👏👏👏👏👏🌺🌸🌼🌹🌷
❣ 🔻  بعضی عکس‌ها !! گاهی با عکسی از هزاران عکس جبهه روبرو می‌شویم که برای اهلش، گفتنی‌ها دارد از ناگفته‌ها!! هر چند در آن، تنها چند رزمنده باشند و تلّ خاکی و چند گونی سنگری. اینجا شرهانی‌ست... تپه‌هایی بکر و دشتی پهناور، و چشم‌اندازی از  دودِ انفجار و صدای گوووم گوووم و پیکرهای بی‌جان و زمینی سرد.. و انسان‌هایی از جنس نور و واژه‌هایی چون کانال.... قناسه.... پیشانی... نارنجک..... و آواهایی از همان‌جنس که ورد زبان‌ هر روزشان بود - عباس ترکش خورد.... - ممد با نارنجک تفنگی..... - غلام در آتش تهیه دیشب... - جنازه حسین در پشت سنگر.... - پیشانی معتمد با تیر قناسه ..... از همه دنیای خود رها شده بودند تا خود را سپر بلای باورشان کنند.... و چقدر این عکس زنده است و دل‌ربا!! یک‌رنگی و صفا... با چهره‌هایی مصمّم... در سخت‌ترین شرایط ممکن.... چه‌می‌دانستند.... !! چند صباحی خواهد گذشت  و روزی پشت راه‌بندی عصا بدست..کپسول اکسیژن بر دوش... با دستی مجروح و یا چشمی از حدقه درآمده، توقفی کنند تا شخصیتی سوار بر مرکب های آنچنانی از گذرگاهی عبور کند و راه باز شود. همانانی که نان اینان خورند و خدمت نااهلان کنند همانان که از نامشان پلکانی ساختند برای امیال‌شان  روز جانباز گرامی‌باد ❣
پیام رهبرانقلاب به مناسبت سالروز ولادت حضرت اباالفضل ‌العباس و روز جانباز: 🌺 روز ولادت قمر بنی هاشم حضرت ابی الفضل العباس سلام الله علیه را که تا ابد مفتخر به پرچمداری کربلاست به جانبازان عزیز کشور که نامشان مفتخر به تقارن با این روز است، تبریک عرض میکنم. 🌹شما جانبازان، مجاهدان فداکار و شهیدان زنده اید. چشم و دل شما با پاداش الهی روشن خواهد شد ان شاءالله.
❖﷽❖ بھ‌یادت‌قانعم‌حتے‌،خیالت‌رانگیرازمن دلیل‌ِبودنم،حسِّ‌محالت‌رانگیرازمن توبودے‌ڪھ‌دل‌من‌راخودت‌پروازمیدادے پناھِ آخرے،اےعشق،بالت‌رانگیرازمن #مهدی‌جان
"بِسْم‌ِرَب‌ّالشُهَدا‌والْصِدیقینْ" #سردار_‌حاج‌_میرزامحمد_سلگی جانبـاز سرفراز دفاع مقدس فرمانده دلاور گردان ابوالفضل(ع) رئیس‌ستاد لشکر۳۲ انصارالحسین(ع) و راوی کتاب " آب هرگز نمی میرد " پس از سال‌ها تحمل رنج ناشی از عوارض شیمیایی و جراحات جانبازی به قافله‌ی یاران شهیدش پیوست. #هنیئا_لڪ_یا_شهید #روحش_شاد_باصلوات
4_5771789146439811994.mp3
6.9M
۞﴾﷽﴿۞ 🎼زیر بارون...آسمون همیشه حرمت داره 🎤حسیݩ شریفــــــۍ وصل ممکن نیسٺ همیشه فاصله‌اۍ باید باشد😔💔 ولی باید دچارت بود
آیت الله حائری شیرازی: چند سال قبل از ظهور، بوی آن به مشام اهل معنویت می رسد یعقوب (علیه السلام) از #کنعان با آن فاصله بسیار به برادران و خویشانش گفت: «اِنّی لَاَجِدُ ریحَ یوسُف لَولا ان تَفنُدون»: من بوی یوسف را می شنوم، اگر مرا مسخره نمی کنید، مرا دست نمی اندازید. قرآن اشاره می کند که بزرگان عالم نمی توانند همۀ آنچه را که احساس می کنند با مردم مطرح کنند. مردم ظرفیت شنیدن احساسات بزرگان را ندارند. اگر بزرگان آنچه را که درک می کنند به مردم منتقل کنند، مردم آنها را مسخره خواهند کرد. به همین جهت می گوید: «انی لاجد ریح یوسف لولا ان تفندون» امام زمان علیه السلام وقتی می خواهند پا بگذارند در رکاب، چند سال مانده به ظهورشان، آنهایی که عاشقش هستند از فاصله دور رایحه اش را می شنوند! شامه انسان اگر زکام نباشد و قدری روحانیت در او باشد، رایحه ظهور را آرام آرام استشمام می کند. #اَلَّلهُمـّ_عجِّل_‌لِوَلیِڪَ‌_الفَرَج