#قرآن
#واژگان_مشکل
#صرف
#تفسیر
وزن «ضِيزى» در آية «تِلْكَ إِذاً قِسْمَةٌ ضِيزى» (نجم: 22) چیست؟
آيا بر وزن فِعْلی است يا بر وزن فُعْلی؟
براي روشن شدن هيأت اين كلمه، دو وزن فِعْلی و فُعْلی را بررسي مي كنيم:
وزن فِعْلی در لغت عرب، براي اسم ذات مثل شِعْری (ستاره)[5] و دِفْلی (خرزهره)،[6] اسم معنا مثل ذِكْری، و جمع مثل حجلی (اسم پرنده) و ظِرْبی (حيواني شبيه گربه) آمده است.
اما از اين وزن (فِعْلی) در لغت عرب، براي وصف به كار نرفته است. بنابراين، هيأت فِعْلی براي اسم است، نه وصف،
ولي وزن فُعْلی در اسم و وصف آمده است؛ اسم مانند: طوبی (اسم بهشت يا درختي در بهشت)، و وصف مانند حُبْلی (حامله).
ضيزی در آية شريفة نعت قسمة و وصف است، نه اسم.
بنابراين، طبق قاعده، بايد بر وزن فُعْلی باشد، نه فِعْلی؛
زيرا در كلام عرب، وصف بر وزن فِعْلی استعمال نشده است
اشكالي كه در اينجا مطرح مي شود اين است كه اين هيأت با ظاهر ضيزی نمي سازد؛ زيرا فاء الفعل ضيزی مكسور و بر وزن فِعْلی است.
در پاسخ اين اشكال، بايد گفت: وزن فُعْلی در اجوف يائي، دو حالت دارد:
اگر در اسم محض باشد ياء آن به مناسبت ضمة فاء الفعل، به واو تبديل مي شود؛ مثل طُيْبی كه پس از ابدال ياء به واو، طوبي مي شود،
و اگر وصف محض باشد ـ موصوفي را هرچند در تقدير داشته باشد ـ مثل ضيزی در آيه ياد شده و حيكی در مِشْيَة حيكی (نوعي راه رفتن)، واجب است ياء به حالت خود باقي بماند. در نتيجه، براي ابقاي ياء، ضمة فاء الفعل به كسره تبديل مي شود.
بنابراين، گرچه فاءِ ضيزی در آية شريفه مكسور است، اما حركتِ ضاء اصلي نيست، بلكه حركتي است كه براي ابقاي ياء، به آن عارض شده است (لم ينقلب في صفة لكن كسر... ما قبله ليسلم اليا فادكر)
مفسران پيشين مانند شيخ طوسي، طبرسي، ابوالفتوح رازي، فيض كاشاني، شريف لاهيجي، مشهدي قمي و ملافتح الله كاشاني در تفسير آية شريفه، به هيأت كلمة ضيزي توجه كرده و تصريح كرد ه اند كه وزن ضيزى فُعلى به ضم فاء است و مكسور شدن فاء در اين كلمه، به علت مناسبت آن با ياء كلمه است كه لازم است ثابت بماند (طبرسي، 1372، ج9، ص 267؛ همو، 1377، ج4، ص 199؛ شريف لاهيجي، 1373، ج4، ص 298؛ قمي مشهدي، 1368، ج12، ص 496، كاشاني، 1336، ج9، ص 78).
اما مفسران متأخر و معاصر مثل علامه طباطبايي، سيدمحمدحسين فضل الله، محمد صادقي تهراني، سيدعبدالحسين طيب، سيدمحمد حسيني شيرازي و سيدعلي اكبر قريشي، به هيأت اين كلمه در تفسيرشان اشاره اي نكرده اند (طباطبايي، 1417، ج19، ص 38؛ فضل الله، 1419، ج21، ص 258؛ صادقي تهراني، 1365، ج27، ص 413؛ طيب، 1378، ج12، ص 329؛ حسيني شيرازي، 1423، ص540؛ قرشي، 1377، ج10، ص 406).
#منبع:
نقش علم صرف در تفسير قرآن
سال ششم، شماره اول، پياپي 11، بهار و تابستان 1392، ص 73 ـ 92
احمد طاهرينيا / عضو هيئت علمي مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني(ره) quranmag@qabas.net
دريافت: 5/ 12/ 1391 ـ پذيرش: 12 /5/ 1392
#بارگذاری مطالب، با ذکر #آدرس_کانال، مانعی ندارد.
#دروس_الشباب
https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB
دروس الشباب
#قرآن #واژگان_مشکل #صرف #تفسیر وزن «ضِيزى» در آية «تِلْكَ إِذاً قِسْمَةٌ ضِيزى» (نجم: 22) چیست؟ آيا
یکی از دوستان فکر کردند (طُیبَی) به اشتباه و جای (ضُیزَی) تایپ شده است.
در حالی که #طُیبَی اصل #طُوبَی می باشد.
به هر حال از تذکر ایشان متشکرم چون باعث برجسته شدن این نکته نیز شد.
#بارگذاری مطالب، با ذکر #آدرس_کانال، مانعی ندارد.
#دروس_الشباب
https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB
#تسویف ( #کار_امروز_به_فردا_انداختن)
#فرصت_سوزی
عنوان #داستان: راه برو تا بهت بگم
روزی لقمان در كنار چشمهای نشسته بود.
مردی كه از آنجا میگذشت از لقمان پرسيد: «چند ساعت ديگر به ده بعدی خواهم رسيد؟».
لقمان گفت: «راه برو».
آن مرد پنداشت لقمان نشنيده است دوباره سوال كرد: «مگر نشنيدی؟! پرسيدم چند ساعت ديگر به ده بعدی خواهم رسيد؟».
لقمان گفت: «راه برو».
آن مرد که پنداشت لقمان ديوانه است، رفتن را پيشه كرد.
چند قدمی که رفت، لقمان به بانگ بلند گفت: «ای مرد! يك ساعت ديگر بدان ده خواهی رسيد».
مرد گفت: «چرا اول نگفتی؟».
لقمان گفت: «چون راه رفتن تو را نديده بودم. نمیدانستم تند میروی يا كند. حال كه ديدم دانستم كه تو يك ساعت ديگر به ده بعدی خواهی رسيد».
همهی ما روزی به مقصدمان خواهیم رسید.
اما ...
اما زمانِ رسیدنِ ما به مقصد بستگی به این دارد که با چه سرعتی در حال حرکت هستیم.
#بارگذاری مطالب، با ذکر #آدرس_کانال، مانعی ندارد.
#دروس_الشباب
https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB
#بلاغت
#بدیع
#جناس
#جناس_اضمار
نمونه هایی از جناس اضمار در شعر فارسی:
#تعریف جناس اضمار: جناسی که یکی از طرفین آن به خاطر وجود قرینه حذف شده است.
1- غم ڪشیدڹ
ڪار هـــر
نقاش نیست
جناس مضمر: کشیدن(نگارگری) و کشیدن(تحمل کردن)
2- من جفا بِسیار دیدم از نِگارم، کاشکی
جایِ"جیمَش"واو میآمد مرا یکبار هم
جناس مضمر: جفا- وفا
3- دیدی "الف" نداشت جهانم بدون تو!؟
ما بی سوادها که گـناهی نداشتـیم...
جناس مضمر: جهانم- جهنم
#بارگذاری مطالب، با ذکر #آدرس_کانال، مانعی ندارد.
#دروس_الشباب
https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB
#بلاغت
#بدیع
#جناس
#جناس_تام
#جناس_تام_مرکب_در_بیت
که پیش چشم تو شراب خوار می شود
که پیش چشم تو شراب خوار می شود
آیا می توانید شعر فوق را بخوانید و توضیح دهید؟
#بارگذاری مطالب، با ذکر #آدرس_کانال، مانعی ندارد.
#دروس_الشباب
https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB
#فقه
#شبهه_فقهی
#ازدواج یا #معامله
#فروش_جسم_زن_یا_منافع_آن
برخی روشن فکران با توجه به نکات ذیل، پنداشته اند:
ازدواج اسلامی یعنی: مبادلۀ انسان (زن) در برابر مهریه است.
1- فقهاء، ابواب فقهی را به دو بخش عبادات و معاملات تقسیم کرده و نکاح را زیر مجموعۀ معاملات می دانند.
2- یکی از حقوق زن که با عقد ازدواج بر گردن شوهر لازم می شود، مهریه است.
2- در فرضی که طلاق قبل از زناشویی، اتفاق بیافتد، زن مالک نصف مهریه خواهد بود. و این یعنی نیمی از آن به خاطر چیزی است که زن با این عمل از دست می دهد.
پاسخ:
1- معاملات در برابر عبادات، در اصطلاح فقهی یعنی هر چیزی که وقوع شرعی آن نیازمند قصد قربت نیست.
2- عقد ازدواج، از عقود معاوضی و حتی عقود شبه معاوضی هم نمی باشد؛ پس اسلام ازدواج را مبادلهی انسان در مقابل مهریه نمی داند. (توضیح آن در مطالب زیر می آید.)
3- بین «پول یا هر عوضی که مشتری در ازای خرید یک کالا به فروشنده می پردازد» و «صِداق و مَهريّه ازدواج» فرق است.
از توضیح این فرق ها معلوم می شود که ازدواج، مبادله و معاملۀ عرفی نمی باشد.
فرق عوض و مهریه:
الف- عوض، چیزی است که اگر در عقد بیع ذکر نشود، اصل معامله باطل می شود.
در حالی که اگر در عقد ازدواج، مهریه را ذکر نکنند، عقد ازدواج باطل نمی باشد.
ب- اگر عِوَض مجهول باشد، خرید و فروق یا هر عقد معاوضی ای باطل است.
در حالی که اگر مَهریّه مجهول باشد نکاح باطل نیست.
ج- با توجه به آیات «وَ آتُوا النِّساءَ صَدُقاتِهِنَّ نِحْلَةً» و «فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَريضَةً * وَ آتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ».
صداق یک نِحله و بخشش است که باید از سوی زوج به زوجه پرداخت شود و نقش معاوضیّت و عِوَضیّت ندارد.
نتیجه:
حکمت تشریع «مَهریّه» هر چه که باشد، عِوَض از بُضع (حق همخوابگی) یا فروش جسم زن به شوهر نیست. در حالی که عقود معاوضه ای،تملیک یک عین یا منفعت آن در برابر عوض معیّن است.
#بارگذاری مطالب، با ذکر #آدرس_کانال، مانعی ندارد.
#دروس_الشباب
https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB
هدایت شده از ma.kiaeinejad
ما هنوز در درس بلاغت به این قسمت نرسیدیم اما با توجه به مطلب بسیار عالی که در کانال گذاشتید وبا یک تحقیق که انجام دادم ظاهرا شعر اینگونه است
هدایت شده از ma.kiaeinejad
یک نکته که وجود داره در این شعر ظاهرا کلمه مست مضمر است وحذف شده یعنی در اصل بوده:
که پیش چشم مست تو شرابخوار می شود؟
که پیش چشم مست تو شراب، خوار می شود...
دروس الشباب
#بلاغت #بدیع #جناس #جناس_تام #جناس_تام_مرکب_در_بیت که پیش چشم تو شراب خوار می شود که پیش چشم تو شرا
بله قبل از تبیین معنای شعر، متذکر شوم که واژۀ (مست) در تایپ شعر، سهوا افتاده بود.
و اما تبیین شعر:
که پیش چشم مست تو شرابخوار می شود؟ (که = چه کسی؟)
که پیش چشم مست تو، شراب، خوار می شود (که=زیرا؛ خوار=پست)
#ادبیات #بلاغت #فقه
#نقش_ادبیات_در_اختلاف_فتوا
#حقیقت-شرعیه
#حقیقت_لغویه
#اصول-فقه
#قسمت_پنجم:
ترديد بين معناى لغوى و شرعى
یکی از ريشهها و اسباب اختلاف در فهم معناى آيات و روايات، و در نتیجه #اختلاف-فتوا عبارتست از:
ترديد و اختلاف در اراده #معناى-لغوى يا #شرعى از يك كلمه.
مانند: ترديد در معنای كلمۀ «نكاح» بين ازدواج شرعى (عقد زوجیت بین زن و مرد) و اعمّ از شرعى و لغوی (رابطۀ زناشویی مشروع یا نامشروع)
قرآن كريم در سورۀ نساء، آيۀ 22 فرموده است:
« «وَ لٰا تَنْكِحُوا مٰا نَكَحَ آبٰاؤُكُمْ مِنَ النِّسٰاءِ إِلّٰا مٰا قَدْ سَلَفَ إِنَّهُ كٰانَ فٰاحِشَةً وَ مَقْتاً وَ سٰاءَ سَبِيلًا»؛
یعنی: با زنانى كه پدرانتان با آنها #نكاح كردهاند، نکاح نكنيد، مگر آن كه پيش از (ابلاغ) اين (قانون) چنين كرده باشيد. زيرا اين كار عملى زشت و مورد خشم خداست و شيوهاى ناپسند است.
در اين آيۀ شريفه از #نكاح_پسران با #زن_پدر نهى شده و عملی #حرام اعلام شده است.
امّا آیا اين حكم شامل زنى كه پدر از راه نامشروع با وى نزديكى كرده نیز مىشود؟
يا تنها شامل نكاح مشروع است؟
#اقوال_فقهاء:
#شافعى و #مالك (در کتاب موطّأ) بر آنند كه این شامل صورت زنا هم مىشود. و ازدواج پسر با زنی که پدر با او زنا کرده می-شود.
اما #ابو حنيفه و #احمد_حنبل گفتهاند: این آیه شامل صورت زنا نيست، و لذا گفته اند: ففقط ازدواج با زنی که به صورت شرعی، زن پدر باشد، حرام است ولی در صورتی که مردى با زنى زنا كند، پسر آن مرد مىتواند با آن زن ازدواج نمايد.
ريشۀ اين اختلاف آن است كه واژۀ «نكاح» در لغت به معناى مطلق وطى و همبستر شدن است، خواه مشروع باشد و خواه نامشروع، در حالی که در اصطلاح فقهاء و شرع به معناى #عقد_نكاح_صحيح است، امّا معلوم نيست مراد خداوند از كلمۀ «نكاح» در «ما نكح آباؤكم» معناى لغوى يا شرعى آن است.
نظر #امامیه:
#بارگذاری مطالب، با ذکر #آدرس_کانال، مانعی ندارد.
#دروس_الشباب
https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB