eitaa logo
دبستان پسرانه علمی
1.9هزار دنبال‌کننده
14.8هزار عکس
4.1هزار ویدیو
282 فایل
ارتباط با ادمین @mortezaad سایت موسسه شهید مدنی www.shahidmadani.net سایت دبستان علمی www.elmischools.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
با سلام و عرض ادب برای خودم خیلی جالب بود که خودِ جواب رو میده. والدین عزیز تا حالا به فکر کردیم؟ اگه دادیم برای چی بوده؟ دفع بلا؟ یا .... چقدر تقارن اول ماه جمادی الثانی با ایام فاطمیه و شهادت حضرت زهرا(س) جالبه. خوبی برای 1_ برای سلامتی امام زمان(عج) 2_ برای دفع بلا از خودمون و خانوادمون 3_ برای سلامتی گل پسر و ماه دخترمون 4_ بارش باران و برف ونذورات آسمانی یا شاید خواهشاٌ منتظر اطلاعیه بعدی ما باشید.
با دادن و انفاق کردن... به صورت پنهانی و آشکار، با تجارتی کنید که حتی یک درصد هم ندارد. 📖 سوره فاطر آیه ۲۹ 🆔 @DabestanElmi
در ایام نوروز 🌃 هر شب یک داستان آموزنده ۱۲ 🌃 ؛ تو نیکی میکنی، در دجله انداز که ایزد در بیابانت دهد باز متوکل پادشاهی بود که در زمان های قدیم حکومت می کرد او یک‌پسر داشت که اسمش فتح بود. یک روز متوکل تصمیم گرفت به فتح یاد بدهد. پس او را با تعدادی از شناگران ماهر به رودخانه ی فرستاد تا شنا کردن را به او یاد بدهند اما جریان آب خیلی سریع بود و فتح را با خود برد. این خبر به گوش متوکل رسید متوکل گفت هر کس فتح را برای من به او فراوانی می دهم و گفت تا روزی که فتح را نیاورید من غذا نمی خورم. از طرف دیگر فتح هر چه در آب دست و پا می زد فایده ایی نداشت تا اینکه به یک جزیره یا خشکی مانندی در وسط آب رسید سعی کرد و به هر شکلی که بود خودش را به آن جزیره مانند برساند و گفت باید کنم تا ببینم چه می خواهد. بعد از 7 روز شناگران فتح را پیدا کردند و سالم و سلامت به نزد متوکل بردند متوکل هم جوایز آنها را داد و بعد دستور داد غذا بیاورید که پسرم 7 روز است غذا نخورده و گرسنه است اما فتح گفت . متوکل گفت: چه طور سیر هستی مگر در این 7 روز چه خورده ایی. فتح گفت: هر روز تعدادی روی آب دجله می آمد که روی آنها نوشته شده بود محمد بن الحسین الاسکاف من با تلاش سعی می کردم نان ها را بگیرم و هر روز 2،3 تا نان می خوردم. متوکل دستور داد در شهر بگردند ببینند کیست که نان هایش را به آب رودخانه ی دجله می اندازد. ❇️تا اینکه مردی پیدا شد و گفت آن کس من هستم. متوکل گفت: از کجا باور کنم؟ مرد گفت: از آنجا که روی نان ها می نویسم محمد بن الحسین الاسکاف. متوکل گفت: چرا این کار را می کنی؟ مرد گفت: شنیده ام که می گویند تو نیکی می کنی و در دجله انداز، خداوند در بیابانت دهد باز (یعنی تو نیکی کن و در رودخانه بینداز خدا در بیابان جواب این نیکی را به تو پس می دهد.) من هم مرد فقیری هستم و جز نان چیزی نداشتم پس همان نان را به رودخانه ی دجله می انداختم. متوکل گفت: اکنون جواب نیکی هایت را می بینی و 5 زمین به او داد و او و پسرانش روی زمین ها مشغول کشاورزی شدند و ثروت زیادی به دست آوردند. در لیالی قدر نیکی کنید و منتظر پاسخ آن نباشیم. روزی ایزد جواب ما و شما رو به نحو شایسته خواهد داد. ان شالله🌸 🆔▶️ @DabestanElmi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آنقدر این صحنه زیباست که دلش نمی‌آید گنجشک را کند. با این فیلم می‌شود آموخت. گاهی بین شروع و پایان زندگی فقط فاصله است، همدیگر را بدون دوست داشته باشیم کاری که با بنده اش می‌کند. @DabestanElmi