eitaa logo
کانال دانایی
169 دنبال‌کننده
649 عکس
1.4هزار ویدیو
131 فایل
🟨این کانال با هدف یادآوری مطالبی در زمینه‌های سلامتی ایجاد شده است. اینجا می‌توانید نکات طبی و ویدیوهای گوناگون یا پست‌هایی مرتبط با سلامت انسان‌ها ببینید. ساده بگوییم اگر می‌خواهید یک زندگی سالم داشته باشید کانال دانایی می‌تواند تا حدودی به شما کمک کند.
مشاهده در ایتا
دانلود
و واژگان مربوط به خواص مفردات 1 📚📚📚📚📚📚📚 احتباس: حبس شده، بسته شده اختلاج: تشنج و پریدن اعضا اختناق: گرفتگی و بند آمدگی ازالت: از بین بردن استحالت: دگرگون شدن، تغییر یافتن استرخا: سستی و رخوت و لمسی در اندام استسقاء: بیماری که در آن معده ورم می‌کند و بیمار همیشه حالت تشنگی دارد. استفراغ: خروج فضولات از بدن از طریق خروجی‌های بدن استنشاق: به بینی کشیدن دارویی که مایع باشد. اسهال: خروج اخلاط از مجرای روده بیش از مقدار طبیعی و سبب آن به هر عضوی که رسیده باشد به آن نام خوانند: اسهال کبدی، اسهال دماغی اَکّال: خورنده عضو اعراض: بیماری‌ها؛ نشانه‌ها اغبر: غبار آلود؛ گرد و خاکی امتلاء: پر شدن شکم ؛ بدی هضم غذا در معده امساک: پرهیز کردن امعاء: روده‌ها انتفاح: باد کردن ؛ ورم کردن انکباب: عضو را در بخار دارویی قرار دادن اوجاع: درد ها و رنج‌ها ایارج: معرب ایاره که داروهای مسهل و ملین است. بارد: سرد و خنک باسور: گوشت زاید در مقعد و بینی باه: نیروی شهوت بثورات: آبله ریزه، جوش بخور: هر دارویی که دود آن‌را استعمال کنند براز: مدفوع و سرگین برص: لکه‌های سفید یا سیاه بر روی بدن که به گوشت هم نفوذ کند برود: داروهای سرد و خنک کننده چشم که درد چشم را آرام می‌کند. بسودن: لمس کردن ، مالیدن بلغمانی: کسی که مزاج بلغم دارد بندگاه: مفصل بول: ادرار بهق: خال‌های سفید یا تیره که بر پوست بدن پدید آید بیختن: الک کردن، غربال کردن 🟡 ادامه در پست بعدی... 🔴 نشر مطالب و محتوای موجود در کانال دانایی، (تنها با ذکر لینک کانال)، رضایت شرعی به همراه دارد. عضویت در کانال دانایی👇🏻 ┏⊰✾🌹✾⊱━━━─━━┓ @Danaie_MH ┗━━─━━━⊰✾🌹✾⊱┛ https://eitaa.com/Danaie_MH
و واژگان مربوط به مفردات 2 📚📚📚📚📚📚📚 تاکل: خورده شدن، تحلیل رفتن تبرید: سرد کردن، نوشانیدن شربت‌های سرد و خنک تجرع: جرعه جرعه نوشیدن تجفیف: خشک کردن تجویف: جای خالی، جای تهی تحجر مفاصل: خشک شدن مفاصل بدن تخلخل: گشادگی‌های روی پوست تخمه: بیماری ورم معده تدارک: جبران کردن ترابنده: ترشح کننده تربل: ورم و آماس دست و پا ترطیب: تر کردن و رطوبت رساندن تشنج: کشیده شدن و کوتاه شدن عضله‌ها تصویل: شستن و ساییدن داروها با آب تغریه: لزج کردن؛ چسبناک کردن تفتت: ریز ریز شدن تفتیح: گشودن، باز کردن تقطیرالبول: روان شدن پیوسته ادرار تکاثف: غلظت تَکَسُر: شکسته شدن، احساس سرما و لرزش در بدن تکلیس: ساروج کردن و سیراب نمودن تصعید: هر چیزی که بوسیله آتش اجزاء آن‌را صعود دهند و قسمت لطیف آن‌را اخذ کنند تمریح: روغن مالی پوست تنقیه: پاک کردن، صاف کردن تهبج: آماسیدن ورمی که هنگام دست زدن به آن احساس نرمی به دست می‌آید 🟡 ادامه در پست بعدی... 🔴 نشر مطالب و محتوای موجود در کانال دانایی، (تنها با ذکر لینک کانال)، رضایت شرعی به همراه دارد. عضویت در کانال دانایی👇🏻 ┏⊰✾🌹✾⊱━━━─━━┓ @Danaie_MH ┗━━─━━━⊰✾🌹✾⊱┛ https://eitaa.com/Danaie_MH
و واژگان مربوط به مفردات 3 📚📚📚📚📚📚📚📚 جاذبه: یکی از قوای تن که غذا را جذب می‌کند جبلت: طبیعت ؛ فطرت جرب: از بیماری‌های پلک چشم که باعث چرک و ریزش اشک می‌شود. جفت بلوط: پوست درونی بلوط جالی: پاک‌کننده و آن تحریک رطوبات لزج جامد است و دفع آن‌ها از سطح عضو مانند انزروت؛ هر داروی جالی ملین طبع است جلا کردن: پاک کردن جمره: جوش‌های گرم و سوزان به همراه خارش جمود: جامد شدن؛ بیماری خشک‌شدگی حامض: ترش مزه حرقت بول: سوزش ادرار حفر: از جراحت های قرنیه چشم حقنه: دارویی مایع که از مقعد وارد معده و روده می‌شود حقه: ظرف ؛ قوطی حکاکه: ریزه و سوده هر چیز حکه: بیماری خارش، خاریدن حلو: شیرین؛ هر چه زبان را منبسط کند و فعل آن نضج و جلاست و کثیرالغذا حمراء: صفرایی مایل به سرخی حمره: آماس صفرایی از جنس طاعون که آن را باد سرخ گویند حمول: دارویی که آن‌را در واژن یا مقعد کنند؛ نوعی شیاف حمیات: تب‌ها حوایج :چاشنی‌ها خدر: سست و کرخت خراج: آماسی که چرک کند خراطه: پاره‌های پوست که با بول و غایط بیرون آید خضاب: رنگ کردن موی و ریش خفقان: گرفتگی و خفگی خل الخمر: سرکه انگور خنازیر: آماسی غده‌ای شکل که از گوشت جداست ولی از پوست جدا نیست. خناق: بیماری بسته شدن راه نفس و راه غذا خیشوم: استخوان بینی داءالاسد: جذام داءالثعلب: بیماری ریزش مو، موخوره داءالحیه: بیماری ریزش مو که در آن مو با پوست کنده می‌شود داءالفیل: بزرگ شدن پا داخس: ورم زیر ناخن‌ها دارصینی: دارچینی دامغه: شکستگی سر که به مغز رسد دامیه: شکستگی سر که خون جاری شود دخان: دود دق: بیماری لاغر شدن از اضطراب و غصه دِماغ: مغز سر؛ مخ دمل: زخم چرک کرده دموی: خونی دمیدن: ورم کردن؛ جوش زدن دلوک: مالیدن؛ آنچه که با سر انگشت بر دندان زنند. دواء سمی: آنچه که به کیفیت تاثیر او موافق مزاج بوده و بالخاصیه کشنده باشد مانند افیون دواء غذای: آنچه تاثیر کیفی آن بیشتر از تاثیر کمی آن باشد دوار: سرگیجه دودی: از انواع نبض دوشاب: شیره انگور دهنی: آنچه در جوهر آن چربی موجود باشد و باعث سرعت اشتعال آن شود مثل مغزها ذات الجنب: ورمی گرم در پهلو و دنده‌ها ذات الریه: التهاب و آماس ریه ذات الکبد: آماس کبد ذبول: بیماری لاغر شدن ذوالخاصیت: آن‌که تاثیر به صورت نوعیه کند اعم از آنچه زهر باشد یا پادزهر ذرور: آنچه ساییده و به صورت خشک بر عضو بپاشند. دوی: صدای داخل گوش 🟡 ادامه در پست‌های بعدی... 🔴 نشر مطالب و محتوای موجود در کانال دانایی، (تنها با ذکر لینک کانال)، رضایت شرعی به همراه دارد. عضویت در کانال دانایی👇🏻 ┏⊰✾🌹✾⊱━━━─━━┓ @Danaie_MH ┗━━─━━━⊰✾🌹✾⊱┛ https://eitaa.com/Danaie_MH
و واژگان مربوط به مفردات 4 📚📚📚📚📚📚📚📚 رادع: مانع و بازگرداننده ماده به عضو آن ربو: تنگی نفس رعاف: خون دماغ شدن رعشه: لرزه رمد: درد چشم که ممکن است از باد یا ورم باشد ریحی: بادی؛ بیماری که از باد پدید آید ریم: چرک و عفونت زحیر: پیچش شکم؛ اسهال دردناک ساذج: ساده سپرز: طحال ستردن: پاک کردن، محو کردن سده: بسته بودن مجاری دفع فضولات، مانع سرسام، بیماری ورم سر سرشتن: آمیختن سطبر: کلفت؛ غلیظ سُعوط: دارویی که در بینی چکانند سفوف: هر داروی کوفته و آسیاب کرده که به دهان ریزند سلس‌البول: بی‌اختیاری ادرار سویق الشعیر: آرد جو شقاق: ترک شموم: داروی مرکب بوییدنی صداع: سردرد صدغ: شقیقه، میان چشم و گوش صدید: زردآب، چرک، خونابه ضماد: آنچه از غلیظ‌القوام که نرم و روان باشد و بر جراحت بگذارند و ببندند ضیق النفس: تنگی نفس طبیخ: آب هر چیز جوشانیده شده طلا: آنچه از رقیق‌القوام بر عضو بمالند طلی: هر چیز مالیدنی ظفره: زایده‌ای که در گوشه چشم پدید آید عرق: رگ بدن عسر: سخت، ستبر، غلیظ عسرالبول: دشواری در ادرار کردن عصر: فشار دادن عصیر: آب افشرده گیاهان عطوس: داروی عطسه‌آور که در بینی دمند عفص: گسی وتلخی عفن: عفونی غاذیه: نیروی غذادهنده بدن غثیان: حالت تهوع غر: بیماری بزرگ شدن بیضه‌ها غرغره: حرکت دادن مایعات در حلق و فرو نبردن آن غسال: شستشو دهنده به قوه جالیه و رطوبی خود غلیظ: کثیف که بیشتر در اغذیه متداول است فاتر: آب نیم گرم فالج: سست شدن قسمتی از بدن فصد: شکافتن رگ بیمار برای بیرون آمدن خون فم: دهانه فرزجه: شیاف که مخصوص برای زنان است قابض: طعم گیرنده را نامند که فعل آن تبرید و تجفیف و تغلیظ است قحف: کاسه سر قرحه: زحم و جراحت چرکین قصب الریه: حلقوم، مجرای تنفسی قطاع: بسیار برنده قطور: دارویی که قطره قطره در گوش و اعضاء چکانند قلاع: زخم و ورمی که در دهان و زبان ایجاد می‌شود قوبا: زبر شدن پوست بدن به همراه خارش قی: استفراغ کردن قیح: زردآب و چرک زخم 🟡 ادامه در پست‌های بعدی... 🔴 نشر مطالب و محتوای موجود در کانال دانایی، (تنها با ذکر لینک کانال)، رضایت شرعی به همراه دارد. عضویت در کانال دانایی👇🏻 ┏⊰✾🌹✾⊱━━━─━━┓ @Danaie_MH ┗━━─━━━⊰✾🌹✾⊱┛ https://eitaa.com/Danaie_MH