eitaa logo
در مسیر مهدویت
347 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
387 ویدیو
3 فایل
اینجا محلی است که قصد داریم با هم چند قدمی در مسیر مهدویت و کسب رضایت امام زمان مهربان‌مان💚 -که خداوند ظهورش را نزدیک گرداند- برداریم.💐 ان شاء الله (کپی مطالب آزاد است) 🔗 @DarMasireMahdaviat
مشاهده در ایتا
دانلود
عاشورا بذری بود که محصول آن ظهور است.mp3
3.17M
🏴 عاشورا بذری بود که توسط امام حسین(ع) کاشته شد و محصول آن ظهور امام زمان(عج) است. 🎤 حجت الاسلام عالی 🏷 🖤در مسیر مهدویت🖤 🌐 @DarMasireMahdaviat 🧮 S6W50
🏴 انتقام بوسیله «قائم» از دشمنان و قاتلان امام حسین (ع) 🔳 امام باقر (ع): ▫️ زمانی که جدم حسین که صلوات خدا بر او باد به شهادت رسید، فرشتگان با گریه و زاری به درگاه خداوند عزّ و جلّ نالیدند و گفتند: 🔹 پروردگارا! آیا از آنان‌که برگزیده و فرزند برگزیده (۱) تو را، و امام انتخاب شده از بین خلق را کشتند، در می‌گذری؟! ▫️ خداوند به آنان وحی فرمود: 🔸 فرشتگان من! آرام گیرید. سوگند به عزّت و جلالم که از آنان انتقام می‌گیرم، اگرچه بعد از گذشت زمانی طولانی باشد. ▫️ سپس فرزندان از نسل حسین علیه السّلام را که پس از او به امامت می‌رسند به ملائکه نشان داد و آنان شاد شدند. در بین این پیشوایان، یک نفرشان به نماز ایستاده بود. فرمود: 🔸 به‌ وسیله آن ایستاده [قائم‌] از دشمنان و قاتلان حسین علیه السّلام انتقام می‌گیرم. ⬅️ ینابیع الموده ۳: ۲۴۲؛ اثبات الهداه ۳: ۴۵۵؛ بحار الأنوار ۵۲: ۳۱۳.؛ از غروب عاشورای حسینی تا طلوع ظهور مهدی (علیه السلام)، ص: ۵۲ (۱). فرزند امام علی علیه السّلام. 🖤در مسیر مهدویت🖤 🌐 @DarMasireMahdaviat 🧮 S3W54
🔳 امام زمان (عج) را حاضر بدانیم 🔰 آیت الله بهجت(ره): ❇️ ما باید حضرت امام زمان عجّل اللّه تعالی فرجه الشّریف را حاضر فرض کنیم. هرجا ‌می‌رود برویم، هرچه ‌می‌کند بکنیم و هر چه را ترک ‌می‌کند ترک کنیم و اگر ندانیم، احتیاط را که ‌می‌دانیم و ‌می‌توانیم! ❎ ولی گویا ما نمی‌خواهیم در راه رضای آن حضرت باشیم؛ نه این که رضای آن حضرت را نمی‌دانیم و نمی‌توانیم آن را تحصیل کنیم. ⬅️ در محضر بهجت، ج۲، نکته ۶۲۸ 🏷 🖤در مسیر مهدویت🖤 🌐 @DarMasireMahdaviat 🧮 S7W52
‍ آيت الله ناصری: ▫️ حضرت زینب سلام الله عليها روز عاشورا به حضرت اباعبدالله عليه السلام عرض کرد: 🔹 برادر! شما خودتان را به این قوم معرفی کنید‌‌. ▫️ حضرت فرمودند: 🔸 خواهر جان معرفی کردم لکن شکمهایشان پر از حرام است. قلبهایشان را ظلمت گرفته و نوری در آن نیست. لذا حق اثر نمی‌کند. ▫️ کلام امام نور است اما چون در قلب سنخیت نیست قبول نمی‌کند. غذاها برای سالم نگهداشتن این روح خیلی مؤثرند. اعمال و رفتار خیلی مؤثر هستند. نگاهها خیلی مؤثر هستند. ⬅️ كانال رسمی آيت الله ناصری ( naseri_ir@ ) 🏷 🖤در مسیر مهدویت🖤 🌐 @DarMasireMahdaviat 🧮 S5W52
⭕️ تشرّف سیّد حمّود بغدادی‌ در پایان چله زیارت حضرت سیّد الشّهداء علیه السّلام 🔰 حاج شیخ عبد الحسین بغدادی فرمود: ▪️ سیّد حمّود بن سیّد حسّون بغدادی، از اخیار و رفقای ایشان و در کمال تدیّن و عفّت‌نفس و بلندنظر، بود و با آن‌که مبتلا به شعار صالحین یعنی فقر بود، با این حال جهت تشرّف به خدمت حضرت ولیّ عصر ارواحنا فداه تصمیم گرفت که چهل شب جمعه به زیارت حضرت سیّد الشّهداء علیه السّلام از بغداد به کربلا، برود. 🐴 به همین‌جهت حیوانی را برای این امر خریداری نموده و متحمّل مخارج آن گردیده بود و خیلی وقتها می‌شد که بیشتر از یک قَمَری (سکه ای در دوران قاجار) نداشت ولی به زاد توکّل و توشه توسّل بیرون می‌آمد. ❤️ حق تعالی چنان محبّت آن بزرگوار را در قلوب مردم انداخته بود که اهل محمودیّه، که اغلب ایشان اهل سنّت و جماعتند، همیشه به انتظار آمدن ایشان بوده، و دیده به راه، به مجرّد ورودش، گرد او جمع می‌شدند و وی را تکریم نموده، آب و غذا برای خودش و علوفه برای مرکبش مهیّا می‌کردند. اهل اسکندریّه که همگی، سنّیان متعصّب می‌باشند هم به این شکل با ایشان، برخورد می‌کردند. 🗓 زمانی که یک چلّه آن بزرگوار به اتمام رسید، در آخر، مردّد شد که این شب، شب چهلم است یا شب سی‌ونهم، و آن شب مصادف با زیارت مخصوصه امیر المؤمنین علیه السّلام بود. 🕌 وارد نجف اشرف شده و شب چهارشنبه با جمعی از رفقا به مسجد سهله مشرّف گردید؛ تا آن‌که روز چهارشنبه به سمت کربلا روانه شود. اعمال مسجد سهله را بجا آورده با جماعتی به مسجد صعصعه مشرّف شدند. در آن‌جا دو رکعت نماز گذاردند و مشغول خواندن دعای نوشته شده بر تابلو شدند. رفقای او به سجده رفتند و سیّد دعای سجده را برای ایشان خواند. بعد هم خودش به سجده رفت و به رفقا گفت: 🔹 شما دعای سجده را برای من بخوانید. ▫️ آنها چون سواد نداشتند و خطّ روی سنگ هم ناخوانا بود، نتوانستند درست بخوانند. جناب سیّد که قدری تندمزاج بود؛ برآشفت و به رفقا تندی کرد و گفت: 🔹 این چه وضعی است؟ 🟡 ناگهان شعاع انوار کبریایی و لمعات جمال الهی در و دیوار مسجد را چون وادی مقدّس طور و ذی طوی پرنور و ضیاء کرد. ندای روح‌افزای امام، چون ندای ربّ رحیم با موسی کلیم، به گوش سیّد و رفقایش رسید که فرمود: 🔸 وَلَدی حمّود انا اتمّم لک الدّعاء (فرزندم حمّود من دعا را برایت می‌خوانم) ▫️ و شروع به قرائت دعای سجده نمود. ❇️ در آن حال در و دیوار مسجد به همراه او قرائت می‌کردند و تمام مؤمنین حاضر این انوار و اسرار و قرائت اذکار را می‌شنیدند و لکن، شخص را نمی‌دیدند. سیّد بزرگوار می‌خواست سر از سجده بردارد و به دامان آن مسجود ملائکه دست توسّل برآورد؛ ولی عقل او را منع کرد و فرمایش امام را، که تمام کردن دعا بود، به‌خاطر آورد. 🔆 خلاصه به هزار آرزو و انتظار، سر از سجده بلند کرد. در این وقت جمال دل‌آرای آن امام مهربان را دید که تمام مسجد را مثل چراغی که نورش به آسمان می‌رفت، نورافشانی می‌کند. آن حضرت، با زبان گهربار خود به سیّد فرمود: 🔸 شکر اللّه سعیک (خدا قبول کند). ▫️ اشاره به این‌که، این عمل عظیم و مداومت بر زیارت حضرت سیّد الشّهداء علیه السّلام از تو قبول باد و به مقصود خود نایل گشتی. این مطلب را فرمود و غایب شد و آن نور هم ناپدید گشت. افرادی که همراه سیّد بودند، دوان‌دوان به اطراف و اکناف رفتند؛ ولی هر جای صحرا را نگاه کردند هیچ اثری نیافتند. عدّه‌ای در مسجد سهله بودند؛ از جمله شیخ محمّد حسین کاظمی رحمه اللّه، مصنف کتاب هدایه الانام، ایشان همان‌جا انواری را از مسجد صعصعه دیدند. همگی بیرون دویدند و دیدند که مؤمنین سراسیمه به دنبال آن ماه تابان می‌دوند؛ لذا لباسهای سیّد را برای تبرّک قطعه‌قطعه کردند و بردند؛ مگر قبای ایشان که بجای ماند. 🕯 به همین‌جهت، سیّد حمّود زیارت شب جمعه کربلا را ترک نکرد و بر آن مواظبت داشت. تا چندی قبل که وفات یافت. ⬅️ برکات حضرت ولی عصر (علیه السلام)، صفحه ی ۸۱ 🏷 🖤در مسیر مهدویت🖤 🌐 @DarMasireMahdaviat 🧮 S4W52
🏴 انتقام حضرت مهدی (عج) از فرزندان قاتلین سید الشهدا (ع) ⭕️ هروی گوید که به امام رضا علیه السّلام عرض کردم: 🔹 ای فرزند رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم چه می‌فرمایید درباره حدیثی که از امام صادق علیه السّلام روایت شده است؟ و آن حضرت فرموده: ✅ «زمانی که «قائم علیه السّلام» خروج کرد، ذریه قاتلان حسین علیه السّلام را به خاطر کارهای پدرانشان می‌کشد!؟» ▫️ فرمود: 🔸 چنان است (که شنیده‌ای)! ▫️ گفتم: 🔹 پس آیه 📜 «وَ لا تَزِرُ وازِرَهٌ وِزْرَ أُخْری‌» «۱» 📃 «هیچ‌کس بار گناه دیگری را بر دوش نمی‌گیرد،» معنایش چیست؟ ▫️ حضرت فرموند: 🔸«خداوند در تمام گفته‌هایش صادق است. لکن فرزندان قاتلان حسین علیه السّلام به کارهای پدران [نیاکانشان‌] راضی می‌شوند و به آن‌ افتخار می‌کنند و هرکس به چیزی راضی شود، مانند کسی است که خود، آن را انجام داده است، اگر مردی در مشرق کشته شود و دیگری در مغرب به کار او راضی شود، راضی در نزد خدای- عزّ و جلّ- شریک جرم او خواهد بود. قائم علیه السّلام که بعد از خروج، آن‌ها را می‌کشد، به سبب رضایتشان به اعمال پدرانشان خواهد بود.» ⬅️ عیون اخبار الرضا: ۲۱۲؛ الزام النّاصب ۱: ۷۲.، از غروب عاشورای حسینی تا طلوع ظهور مهدی (علیه السلام)، ص: ۵۴ (۱) این مطلب در آیات سوره‌های مبارکه انعام: ۱۶۴، الإسراء: ۱۵، فاطر: ۱۸، الزمر: ۷، النجم: ۳۸، آمده است. 🖤در مسیر مهدویت🖤 🌐 @DarMasireMahdaviat 🧮 S3W55
راه دیدن امام زمان (عج) - حجت الاسلام علی پناه.mp3
5.25M
🔳 راه دیدن امام زمان (عج) 🎤 حجت الاسلام علی پناه 🏷 🖤در مسیر مهدویت🖤 🌐 @DarMasireMahdaviat 🧮 S6W52
🏴 اگر دین ندارید، آزاده باشید 🔘 حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره: ▫️ هنگامی که حضرت سیدالشهدا علیه‌السلام از اسب بر روی زمین افتاد و لشکر اعداء به خیام حرم هجوم بردند، با زانو مقداری به‌سوی خیمه رفت و جمعیت را به نبرد با خود دعوت کرد و فرمود: 🔸 اى دنباله‌روان آل ابی‌سفیان، اگر دین ندارید و از قیامت نمی‌ترسید، آزاده باشید و اگر عرب هستید،‌ همان‌طور که چنین می‌پندارید، به نژادهای خود بازگردید. من با شما مى‌جنگم و شما با من و بر زنان گناهى نیست. ⬅️ رحمت واسعه، ص١٠٩ 🏷 🖤در مسیر مهدویت🖤 🌐 @DarMasireMahdaviat 🧮 S5W53
🔘 توسّل همسر آقا سیّد رضا دزفولی‌ به امام زمان(عج) پس از گم شدن در راه کربلا و امداد رسانی یکی از یاران حضرت 🔳 آقا سیّد رضا دزفولی (از ائمّه جماعت نجف) فرمود: ▫️ معمولا در زیارات مخصوصه کربلا به خانه مشخّصی در آن‌جا می‌رفتیم. در یکی از زیارات، عیال و اطفال را به همراه بردم. برای سواری خود یک الاغ و برای آنها یک جفت پالکی (اتاقکی بدون سقف که بر روی حیوان جهت نشستن می‌گذارند) کرایه نموده و با دیگر زوّار روانه کربلا شدیم. بین دو کاروانسرای خان شور و خان نخیله ناگاه متوجّه شدم که پالکی عیال و اطفال نیست با اضطراب مکاری (کسی که اسب و شتر و غیره کرایه می‌دهد) را صدا زدم و گفتم: 🔹 پالکی عیالات من نیست و ظاهرا عقب مانده‌اند. ▪️ او هم مسافت زیادی به دنبالشان رفت و برگشت و گفت: 🔸 آنها قطعا با قافله‌ای که قبل از ما حرکت کرده بود، رفته‌اند. ▪️ من هم هرچه جستجو کردم آنها را ندیدم. به همین دلیل بیشتر مشوّش و نگران شدم و خود را به گفته مکاری آرامش می‌دادم. 🕌 خلاصه با پریشانی حال، وارد کربلا شده و رو به منزلی که غالبا وارد می‌شدم، نهادم وقتی به آن‌جا رسیدم، در را زدم دیدم عیالم در را باز کرد. تا او را دیدم گفتم: 🔹 شما کجا از قافله ما جدا شدید و چه‌وقت رسیده‌اید؟ ▪️ گفت: 🔸 ما، بین خان شور و نخیله از قافله جدا شدیم. ▪️ علّت آن را پرسیدم. در جواب گفت: 🔸 می‌خواستم قدری غذا از طاس‌کباب مسی بیرون بیاورم و به طفل‌ها بدهم. از حرکت قاطر دستم لرزید و درِ طاس‌کباب صدا کرد. با این صدای ناگهانی، قاطر رمید و به سرعت‌ هرچه تمام‌تر رو به بیابان گذاشت و هرچه در طاس‌کباب با شدّت بیشتر به ظرف می‌خورد، قاطر بر دویدنش می‌افزود. بالأخره، ترس دوری از قافله که هرچه صدا زدیم کسی مطّلع نشد از یک طرف و ترس افتادن از پالکی و هلاکت یا شکستن اعضا از طرف دیگر، ما را بر آن داشت که به حضرت ولیّ عصر ارواحنا فداه استغاثه کنیم. پس فریاد یا صاحب الزّمان ما بلند شد. ناگاه شخصی نورانی در کمال ابهّت و جلال و به زیّ عرب‌های آن اطراف نمودار شد و فرمود: 🔶 لا تخافی لا تخافی. (نترس) ▫️ تا این کلمه را فرمود، همان قاطری که با سرعت بسیار زیاد می‌دوید، فورا ایستاد و قدمی برنداشت. آن بزرگوار نزدیک آمد و فرمود: 🔶 می‌خواهید به کربلا بروید؟ ▫️ عرض کردم: 🔷 بلی. ▫️ ایشان افسار قاطر را به دست گرفت و ما را از بیراهه عبور و حرکت می‌داد. در طول مسیر از ایشان سؤال کردم: 🔷 شما کیستید؟ ▫️ فرمودند: 🔶 من کسی هستم که برای فریادرسی درماندگان در امثال این بیابانها معیّن شده‌ام. ▫️ همراه آن بزرگوار آمدیم تا به کربلا رسیدیم و الآن نزدیک یک ساعت و نیم است که وارد شده‌ایم و با آرامش تمام چای هم صرف کرده‌ایم. ⬅️ برکات حضرت ولی عصر (علیه السلام)، صفحه ی ۳۳۴ 🏷 🖤در مسیر مهدویت🖤 🌐 @DarMasireMahdaviat 🧮 S4W53
🔘 خودت را درست کن، ما به سراغت می‌آییم! ☑️ آیت الله بهجت (ره): ▫️ شخصی در فکر دیدار امام زمان عجّل‌اللّه‌تعالی‌فرجه‌الشّریف بود، فهمید که آن حضرت با قفل سازی مراوده و ارتباط دارند. نزد یکی از قفل سازها رفت، و دید پیرزنی برای ساختن قفل به او مراجعه کرد و پرسید: 🔸 اجرت آن چه قدر می‌شود؟ ▫️ قفل ساز پاسخ داد: 🔹 یک عباسی می‌سازم و بعد از ساختن، آن را به سیصد دینار یا یک سنّار (مبلغی که خیلی کمتر از آن چه می‌ساخت) می‌خرم. ▫️ سپس با قفل ساز دیگری برخورد نمود که به یک سنّار می‌ساخت و به یک عباسی می‌خرید. از این جا فهمید که این قفل ساز است که با حضرت ارتباط دارد. لذا به او گفت: 🔹 سلام مرا به آقا برسان و بگو چگونه می‌توان به خدمت شما رسید؟ ▫️ قفل ساز گفت: 🔸 فلان وقت برای گرفتن جواب بیا. ▫️ در وقت مقرر به وی مراجعه کرد و جواب حضرت را خواست. قفل ساز گفت حضرت فرمودند: 🔶 "بگو تو در فکر این نباش که مرا ببینی؛ 💡 خودت را درست کن، ما به سراغت می‌آییم. از کسانی مباش که قفل را به یک عباسی درست می‌کنند و سیصد دینار یا یک سنّار می‌خرند، مثل کسانی باش که به یک سنّار درست می‌کنند و به یک عبّاسی می‌خرند." 🕯 آری، ترک واجبات و ارتکاب محرّمات، حجاب و نِقاب دیدار ما از آن حضرت است. ⬅️ در محضر بهجت، جلد سوم، نکته اول 🏷 🖤در مسیر مهدویت🖤 🌐 @DarMasireMahdaviat 🧮 S7W53