🔴 نشانه های ظهور (پست چهارم)
🔷 پيشگوييهاى محقق شده در طول تاريخ (بخش اول)
برخی از حوادث يا علاماتى را كه روايات از وقوع آنها پيش از ظهور خبر داده اند، مدتها پيش از ظهور اتفاق افتاده اند، معصومين عليهم السّلام، این حوادث بزرگ را مرتبط با ظهور معرفى مى كرده اند تا نسل معاصر آن حوادث و آنها كه پس از چنين جرياناتى زندگى مى كنند به درستی پيشگوييهاى اين اخبار توسط معصومين عليهم السّلام، پى ببرند و نسبت به وقوع ديگر حوادث اطمينان نسبى و قلبى پيدا كنند و چشم انتظار ديگر جريانات و در نهايت ظهور حضرت مهدى عليه السّلام باشند.
🔻برخى از حوادثى كه سال ها قبل از وقوع، در كتب تاريخى حدیثی ثبت شده بوده اند را در ادامه می آوریم:
🔸پيشگويى اول و دوم: انحراف و فساد بنى عباس
🔸پيشگويى سوم: اختلاف اهل مشرق و مغرب
🔸پيشگويى چهارم: انحراف جامعه اسلامى
🔸پيشگويى پنجم: شورش صاحب الزنج
🔸پيشگويى ششم: ظهور علم در شهر قم
▫ان شاء الله در پست های پنج شنبه های آینده، این پیشگویی ها را بررسی می کنیم.
⬅️ برگرفته از کتاب شش ماه پایانی (تقویم حوادث شش ماهۀ پیش از ظهور) نوشته ی مجتبی الساده ترجمه ی محمود مطهری نیا
#نشانه_های_ظهور #امام_زمان_عج
💚کانال در مسیر مهدویت💚
🌐 @DarMasireMahdaviat
🧮S1W3
ای خدا محرم آمد ولی مولایم نیامد
مولاي غريبم
⬛️ به همراهیتان مشکی میپوشیم
به همدردیتان اشک میریزیم و عاشورا ميخوانیم ...
به رسم وفا و بندگی
فقط سلامتي و ظهورتان را میخواهیم ...
و
تنها
دعاي فرج شما را ميخوانیم .....
عزاداریمان نذر ظهور شما..
آجرک الله یا صاحب الزمان🖤
اَللّٰهُمَ عَجْل لوَلِیِّکَ اَلفَرَج
•┈••✾🍃🌹🍃✾••┈•
🚨 موضوع پست جمعه ها: انحرافات مهدویت
⚫️ پست چهارم: فرقه قاديانيه (قسمت نخست)
🔹ميرزا غلام احمد قادياني كه يكي از مدعيان نبوت و مهدويت در بين اهل سنت شـناخته میشود در سال ۱۲۵۰ ق در روستای قادیان پنجاب هندوستان متولد شد و در سال ۱۹۰۸ میلادی در سن ۷۵ سالگی در لاهور فوت کرد.
🔹وي به دنبال ادعاى خواب نما شدن و چندين رؤيا اعلام كرد كه به او وحى نازل میشود. و مجاز به بیعت گرفتن از مردم است.
🔹 ابتدا ادعاى مسيح موعود بودن و مهدويت و سـپس ادعـاى نبـوت كرد و اعلام داشت او همان رهبر واپسين گيتى است كـه زردشـتيان، هنـدوان، مسـيحيان و مسلمانان همه در انتظار او چشم بـه راه دارنـد.
🔹پس از مرگ غلام احمد، جماعت احمديه پس ازتاسیس كشور پاكستان، مركز خـود را از قادیان بـه نزدیکی لاهور پاکستان منتقل و آنجا را ربوه نامیدند.
#انحرافات_مهدویت #قادیانیه #احمدیه
🖤کانال در مسیر مهدویت🖤
🌐 @DarMasireMahdaviat
🧮S8W3
⚫️ إنَّهُ لَمْ یَکُنْ لاِحَد مِنْ آبائی إلاّ وَ قَدْ وَقَعَتْ فی عُنُقِه بَیْعَهٌ لِطاغُوتِ زَمانِهِ، و إنّی اخْرُجُ حینَ اخْرُجُ وَ لا بَیْعَهَ لاِحَد مِنَ الطَّواغیتِ فی عُنُقی.
🔳 امام مهدی (عج) : همانا پدران من (ائمّه و اوصیاء علیهم السّلام)، بیعت حاکم و طاغوت زمانشان، بر ذمّه آن ها بود؛ ولی من در هنگامی ظهور و خروج نمایم که هیچ طاغوتی بر من منّت و بیعتی نخواهد داشت.
👈بحارالانوار ج ۵۶ ص ۱۸۱
#امام_زمان_عج
🖤کانال در مسیر مهدویت🖤
🌐 @DarMasireMahdaviat
🧮S3W4
عزادار اصلی دهه اول محرم.mp3
3.71M
🏴 عزادار اصلی دهه اول محرم
#امام_زمان_عج #محرم #حجت_الاسلام_عالی
🖤کانال در مسیر مهدویت🖤
🌐 @DarMasireMahdaviat
🧮S6W4
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔲 مبشرات بزرگان در مورد نزدیکی ظهور
🌥 بشارت چهارم: بشارت آیت الله محمد تقی بهجت (ره)
#امام_زمان_عج #بشارتهای_ظهور #بشارت #ظهور #آیت_الله_بهجت
🖤کانال در مسیر مهدویت🖤
🌐 @DarMasireMahdaviat
🧮S2W4
🔲 شما الان تحت نظر خدا و تحت نظر امام زمان (عج) هستید، ملائكه ، شما را مراقبت می كنند، نامه اعمال شما را به امام زمان (عج) عرضه می دارند.(به حسب روایت) هفته ای دو دفعه، ؛ من می ترسم ما كه ادعای این را داریم كه تبع این بزرگوار هستیم، شیعه این بزرگوار هستیم، اگر نامه اعمال را ببیند نعوذ بالله شرمنده بشود.
🍀 شما اگر یك فرزندتان خلاف بكند شما شرمنده می شوید، اگر این نوكر شما خلاف بكند شما شرمنده اید. ... من خوف دارم كه كاری بكنیم كه امام زمان (عج) پیش خدا شرمنده بشود. ... مراقبت كنید از خودتان، پاسداری كنید از خودتان... مبادا یك وقتی نامه عمل شما برود پیش امام زمان (عج) و آنجا گفته بشود به امام زمان (عج) كه این پاسدارهای شما، و ایشان سرشكسته بشوند ، آقا مساله مهم است.
👈 ( امام خمینی (ره) ، صحیفه امام خمینی ، جلد 8 ، صفحه 391)
#امام_زمان_عج #خودسازی
🖤کانال در مسیر مهدویت🖤
🌐 @DarMasireMahdaviat
🧮S5W4
🔳 تشرف جناب جعفر نعلبند اصفهانى در راه زیارت کربلا
🔻آقاى حاج ميرزا محمد على گلستانه اصفهانى (ره) فرمودند: عموى من، آقاسيد محمد على (ره) براى من نقل كردند:
🔹در زمـان مـا در اصـفهان شخصى به نام جعفر كه شغلش نعلبندى بود، بعضى حرفها را مى زد كه مـوجـب طـعـن و رد مـردم شـده بـود، مـثـل آن كه مى گفت: با طى الارض به كربلا رفته ام.
يا مـى گفت: مردم را به صورتهاى مختلف ديده ام.
و يا خدمت حضرت صاحب الامر (ع) رسيده ام.
او هم به خاطر حرفهاى مردم، آن صحبتها را ترك نمود.
تـا آن كه روزى براى زيارت مقبره متبركه تخت فولاد مى رفتم.
در بين راه ديدم جعفر نعلبند هم به آن طرف مى رود.
نزديك او رفتم و گفتم: ميل دارى در راه با هم باشيم؟ گفت: اشكالى ندارد، با هم گفتگو مى كنيم و خستگى راه را هم نمى فهميم.
قدرى با هم گفتگو كرديم، تا آن كه پرسيدم: اين صحبتهايى كه مردم از تو نقل مى كنند، چيست؟ آيا صحت دارد يا نه؟ گفت: آقا از اين مطلب بگذريد.
اصرار كردم و گفتم: من كه بى غرضم، مانعى ندارد بگويى.
گـفـت:
🔸 آقـا مـن بيست و پنج بار از پول كسب خود، به كربلا مشرف شدم و در همه سفرها، براى زيارتى عرفه مى رفتم.
در سفر بيست و پنجم بين راه، شخصى يزدى با من رفيق شد.
چند منزل كه بـا هـم رفـتـيم، مريض شد و كم كم مرض او شدت كرد، تا به منزلى كه ترسناك بود، رسيديم و به خاطر ترسناك بودن آن قسمت، قافله را دو روز در كاروانسرا نگه داشتند، تا آن كه قافله هاى ديگر بـرسـنـد و جـمـعيت زيادتر شود.
از طرفى حال زائر يزدى هم خيلى سخت شد و مشرف به موت گرديد.
روز سوم كه قافله خواست حركت كند، من راجع به او متحير ماندم كه چطور او را با اين حال تنها بـگذارم و نزد خداى تعالى مسئول شوم؟ از طرفى چطور اين جا بمانم و از زيارت عرفه كه بيست و چهار سال براى درك آن، جديت داشته ام، محروم شوم؟ بـالاخـره بـعد از فكر بسيار، بنايم بر رفتن شد، لذا هنگام حركت قافله، پيش او رفتم وگفتم: من مى روم و دعا مى كنم كه خداوند تو را هم شفا مرحمت فرمايد.
ايـن مطلب را كه شنيد، اشكش سرازير شد و گفت: من يك ساعت ديگر مى ميرم، صبر كن، وقتى از دنـيا رفتم، خورجين و اسباب و الاغ من مال تو باشد، فقط مرا با اين الاغ به كرمانشاه و از آن جا هم هر طورى كه راحت باشد، به كربلا برسان.
وقتى اين حرف را زد و گريه او را ديدم، دلم به حالش سوخت و همان جا ماندم.
قافله رفت و مدت زمانى كه گذشت، آن زائر يزدى از دنيا رفت.
من هم او را بر الاغ بسته و حركت كردم.
وقتى از كاروانسرا بيرون آمدم، ديدم از قافله هيچ اثرى نيست، جز آن كه گرد و غبار آنها از دور ديده مى شد.
تـا يـك فـرسـخ راه رفـتـم، اما جنازه را هر طور بر الاغ مى بستم، همين كه مقدارى راه مى رفتم، مى افتاد و هيچ قرار نمى گرفت.
با همه اينها به خاطر تنهايى، ترس بر من غلبه كرد.
بالاخره ديدم، نـمى توانم او را ببرم، حالم خيلى پريشان شد.
همان جا ايستادم و به جانب حضرت سيدالشهداء (ع) توجه نمودم و با چشم گريان عرض كردم: آقا من با اين زائر شما چه كنم؟ اگر او را در اين بيابان رها كنم، نزد خدا و شما مسئول هستم. اگر هم بخواهم او را بياورم، توانايى ندارم.
نـاگهان ديدم، چهار نفر سوار پيدا شدند و آن سوارى كه بزرگ آنها بود، فرمود: جعفر با زائر ما چه مى كنى؟ عرض كردم: آقا چه كنم، در كار او مانده ام! آن سه نفر ديگر پياده شدند.
يك نفر آنها نيزه اى در دست داشت كه آن را در گودال آبى كه خشك شده بود فرو برد، آب جوشش كرد و گودال پر شد.
آن ميت را غسل دادند. بزرگ آنان جلو ايستاد و با هم نماز ميت را خوانديم و بعد هم او را محكم بر الاغ بستند و ناپديد شدند. مـن هم براه افتادم. ناگاه ديدم، از قافله اى كه پيش از ما حركت كرده بود، گذشتم و جلوافتادم.
كـمـى گـذشت، ديدم به قافله اى كه پيش از آن قافله حركت كرده بود، رسيدم. و بعد هم طولى نكشيد كه ديدم به پل نزديك كربلا رسيده ام.
در تعجب و حيرت بودم كه اين چه جريان و حكايتى است! ميت را بردم و در وادى ايمن دفن كردم.
قـافله ما تقريبا بعد از بيست روز رسيد.
هر كدام از اهل قافله مى پرسيد: تو كى و چگونه آمدى! من قضيه را براى بعضى به اجمال و براى بعضى مشروحا مى گفتم و آنها هم تعجب مى كردند.
تا آن كه روز عرفه شد و به حرم مطهر مشرف شدم، ولى با كمال تعجب ديدم كه مردم را به صورت حـيـوانات مختلف مى بينم، از قبيل: گرگ، خوك، ميمون و غيره و جمعى را هم به صورت انسان مى ديدم! از شـدت وحشت برگشتم و مجددا قبل از ظهر مشرف شدم.
باز مردم را به همان حالت مى ديدم.
برگشتم و بعد از ظهر رفتم، ولى مردم را همان طور مشاهده كردم! روز بـعـد كـه رفتم، ديدم همه به صورت انسان مى باشند.
تا آن كه بعد از اين سفر، چند سفر ديگر مـشرف شدم، باز روز عرفه مردم را به صورت حيوانات مختلف مى ديدم و در غير آن روز، به همان صورت انسان مى ديدم.
...
به همين جهت، تصميم گرفتم كه ديگر براى زيارتى عرفه مشرف نشوم.
چون اين وقايع را براى مردم نقل مى كردم، بدگويى مى كردند و مى گفتند: براى يك سفر زيارت، چه ادعاهايى مى كند.
لـذا من، نقل اين قضايا را به كلى ترك كردم، تا آن كه شبى با خانواده ام مشغول غذا خوردن بوديم. صـداى در بـلند شد، وقتى در را باز كردم، ديدم شخصى مى فرمايد:حضرت صاحب الامر (ع) تو را خواسته اند. بـه هـمـراه ايشان رفتم، تا به مسجد جمعه رسيدم.
ديدم آن حضرت (ع) در محلى كه منبر بسيار بلندى در آن بود، بالاى منبر تشريف دارند و آن جا هم مملو از جمعيت است.
آنها عمامه داشتند و لباسشان مثل لباس شوشترى ها بود.
به فكر افتادم كه در بين اين جمعيت، چطور مى توانم خدمت ايشان برسم، اما حضرت به من توجه فرمودند و صدا زدند: جعفر بيا.
من رفتم و تا مقابل منبر رسيدم.
فرمودند: چرا براى مردم آنچه را كه در راه كربلا ديده اى نقل نمى كنى؟ عرض كردم: آقا من نقل مى كردم، از بس مردم بدگويى كردند، ديگر ترك نمودم.
🔹حضرت فرمودند: تو كارى به حرف مردم نداشته باش، آنچه را كه ديده اى نقل كن تا مردم بفهمند ما چه نظر مرحمت و لطفى با زائر جدمان حضرت سيدالشهداء (ع) داريم.
⬅ «برکات حضرت ولی عصر (عج)» اثر سید جواد معلم
#مهدویت #تشرفات #امام_زمان_عج #کربلا
🖤کانال در مسیر مهدویت🖤
🌐 @DarMasireMahdaviat
🧮S4W4
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔳 روایت دارد که امام زمان صلواتاللهعلیه که ظهور فرمود، میفرماید: «اَلا یا اَهلَ العالَم»؛ پنج ندا میکند به اهل عالم(1) و بدون هیچ دستگاهی و اختراعی و اینها، این [ندا] به همه میرسد، به هر کسی به لغت [و زبان] خودش. در عالَم [هستی] نه [فقط] در این پنج قاره. «اَلا یا اَهلَ العالَم اِنَّ جَدِّیَ الحُسَین قُتِلَ عَطشاناً، اَلا یا اَهلَ العالَم اِنَّ جَدِّیَ الحُسَین سَحَقُوهُ عُدواناً».
🔻(1) زمانی که قائم آل محمد ظهور می کند ما بین رکن و مقام می ایستند و پنج ندا سر می دهند:
🔹ألا یا أهل العالم أنا الإمام القائم،
🔸آگاه باشید ای اهل عالم من دوازدهمین امام هستم،
🔹ألا یا أهل العالم أنا الصمصام المنتقم،
🔸آگاه باشیدای اهل عالم که منم شمشیر انتقام گیرنده
🔹ألا یا أهل العالم إن جدّی الحسین قتلوه عطشان،
🔸آگاه باشید ای اهل عالم که جد من حسین را تشنه کام کشتند،
🔹ألا یا أهل العالم إنّ جدّی الحسین علیه السّلام طرحوه عریانا،
🔸آگاه باشید ای اهل عالم که جد من حسین را عریان روی خاک افکندند،
🔹ألا یا أهل العالم إنّ جدّی الحسین علیه السّلام سحقوه عدوانا.
🔸آگاه باشید ای جهانیان که جد من حسین را ازروی کینه توزی پایمال کردند.
⬅️ یزدى حایرى، إلزام الناصب فی إثبات الحجه الغائب عجّل الله تعالى فرجه الشریف. ج۲، ص۲۳۳
#امام_زمان_عج #سخن_بزرگان #آیت_الله_بهجت #ظهور
🖤کانال در مسیر مهدویت🖤
🌐 @DarMasireMahdaviat
🧮S7W4
🏴 نشانه های ظهور (پست پنجم)
🔷 پیشگوییهاى محقق شده در طول تاریخ (بخش دوم)
در پست چهارم گفتیم که برخی از حوادث یا علاماتى را كه روایات از وقوع آنها پیش از ظهور خبر داده اند، مدتها پیش از ظهور اتفاق افتاده اند، معصومین علیهم السّلام، این حوادث بزرگ را مرتبط با ظهور معرفى مى كرده اند تا نسل معاصر آن حوادث و آنها كه پس از چنین جریاناتى زندگى مى كنند به درستی پیشگوییهاى این اخبار توسط معصومین علیهم السّلام، پى ببرند و نسبت به وقوع دیگر حوادث اطمینان نسبى و قلبى پیدا كنند و چشم انتظار دیگر جریانات و در نهایت ظهور حضرت مهدى علیه السّلام باشند.
در این پست دو مورد از این پیشگویی ها را بررسی می کنیم.
⭕ پیشگویی اول و دوم: انحراف و فساد بنی عباس
پیامبر اكرم، صلّی اللّه علیه و آله، و ائمه طاهرین، علیهم السّلام، درباره ویژگیهای حكومت بنی عباس از جهت منحرف شدن آنها به سمت فساد و خروجشان از مسیر حق خبر داده اند.
عبد اللّه بن عباس میگوید كه پیامبر اكرم، صلّی اللّه علیه و آله، به پدرم فرمودند:
🔹یا عباس! ویل لولدی من ولدك و ویل لولدك من ولدی! فقال: یا رسول اللّه! أفلا اجتنب النساء؟ قال: إن علم اللّه قد مضی و الأمور بیده و ان الأمر سیكون فی ولدی. (1)
"عباس! وای بر فرزندان من از دست فرزندان تو و وای بر فرزندان تو از فرزندان من."
🔸پدرم هم به ایشان عرض كرد: "یا رسول اللّه! آیا دستور میدهید كه از زنان كنارهگیری كنم؟"
🔹حضرت فرمودند: "علم خداوند انجام یافته است قابل تغییر نیست و انجام و تحقق امور به دست اوست و فرزندانم به این امر مبتلا خواهند شد."
🔻به خوبی میدانیم كه دولت بنی عباس چه بر سر ائمه، علیهم السّلام، و دیگر فرزندان رسول اكرم، صلّی اللّه علیه و آله، در طول تاریخ آوردند و چه آوارگیها، تعقیبها و دستگیر شدنها و ستمهایی كه از آنها چشیدند. آنها كه میخواهند اطلاعات بیشتری در این باره داشته باشند می توانند به كتاب مقاتل الطالبین نوشته ابی الفرج اصفهانی مراجعه كنند. مضاف بر این در برخی از روایات از فروپاشی حكومت بنی عباس و از بین رفتن آنها خبر داده شده است. مثلا امام باقر علیه السّلام طی حدیثی می فرمایند:
ثم یملك بنو العباس فلا یزالون فی عنفوان من الملك و غضارة من العیش، حتی یختلفوا فیما بینهم، فإذا اختلفوا ذهب ملكهم. (2)
◻... سپس بنی عباس به سلطنت میرسند و همواره در عیش و نشاط حكومت و وفور خوشی ها خواهند بود تا اینكه در میان آنها اختلاف میافتد و پس از آنكه دچار اختلاف شدند حكومت را از كف میدهند.
لازم است به یاد داشته باشیم امام باقر علیه السّلام پیش از زوال سلسله بنی امیه به شهادت رسیدند و هجده سال بعد عباسیان بر مسلمانان مسلط شدند. (3)
▫ان شاء الله در پست های پنج شنبه های آینده، تعدادی دیگر از این پیشگویی ها را بررسی خواهیم کرد.
⬅️ برگرفته از کتاب شش ماه پایانی (تقویم حوادث شش ماهۀ پیش از ظهور) نوشته ی مجتبی الساده ترجمه ی محمود مطهری نیا
(1). بشارة الاسلام، ص 11.
(2). الغیبة نعمانی، 175.
(3). الغیبة نعمانی، 175.
#نشانه_های_ظهور #امام_زمان_عج
🖤کانال در مسیر مهدویت🖤
🌐 @DarMasireMahdaviat
🧮S1W4
🏴 موضوع پست جمعه ها: انحرافات مهدویت
🚨 پست پنجم: فرقه قادیانیه (قسمت دوم)
🌼 نشانه های قادیانی برای اثبات ماموریت هدایت مردم از طرف خدا
🔳 قادیانی می گوید:
همواره به دو بیماری خطرناک گرفتار بودم: یکی در نصف بالای جسم و دیگری در نصف پائین جسم من بود؛ اما آنکه در نصف بالای جسم من بود سرگیجه بود و آنکه در نصف پائین بود بیاختیاری ادرار بود. این دو مرض از زمانی که ادعا کردم که مأمور از جانب خدا هستم همراه من بود و این از نشانه های ظهور منجی است.
☘ او در ابتدا ادعای نبوت نکرد و معتقد به خاتمیت نبوت توسط رسول اکرم ص بود. امام در ادامه از اعتقاد خود بازگشت و ادعای پیامبری نمود.
☘ قادیانی در سال 1901 میلادی در اعلامیه "یک غلطی کا ازاله" (بر طرف کردن یک اشتباه) بیان کرد من یک رسول تابع هستم وحی بر من نازل می شود و علم غیب دارم، اما صاحب شریعت نیستم و به واسطه پیامبر اسلام افاضه میکنم.
☘ او در جایی ادعا میکند بنا بر آیه (وَما اَرسَلنا من رسول الا لیطاع باذن الله) ، رسول نمی تواند تابع رسول دیگر باشد پس من رسول نیستم بلکه محدث هستم.
☘ او ادعا میکند بر او وحی نازل میشود و در ابتدای کتاب خطبه الهامیه میگوید: شکی نیست که آنچه بر من نازل میشود از خدا و آیات الهی است.
#انحرافات_مهدویت #قادیانیه #احمدیه
🖤کانال در مسیر مهدویت🖤
🌐 @DarMasireMahdaviat
🧮S8W4
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حمایت و دلسوزی bbc از فرقه احمديه
#انحرافات_مهدویت #قادیانیه #احمدیه
🖤کانال در مسیر مهدویت🖤
🌐 @DarMasireMahdaviat
🧮S8W4r1
🏴 حضرت مهدی(عج) در فرازی از زیارت ناحیه مقدسه:
◼️ «سلام بر عباس فرزند امیرمومنان که جان خویش را در راه برادرش داد از دیروزش برای فردایش توشه برگرفت، در راه برادر جانبازی کرد و خود را فدایش کرد، از او حفاظت و خود را سپر بلایش کرد، برای او آب آورد، دست هایش قطع شد. خداوند قاتلانش یزیدبن وقاد و حکیم بن طفیل طائی را لعنت کند.»
🔳 «السلام علی العباس بن امیرالمومنین المواسی أخاه بِنَفسِهِ، الا'خذ لِغَدِهِ مِن أمسهِ الفادی له، الواقی. السّاعی الیه بمائه، المَقطُوعة یداه، لَعَنَ الله قاتلیه یزیدبن وقاد و حکیم بن الطفیل الطائی»
⬅️ (مصباح الزائر شیخ مفید، ص148*اقبال الأعمال سیدبن طاووس، ص47*بحارالانوار، ج45، ص64 و ج101 ص269).
عباس یعنی ذکر طوفانی مهدی.mp3
2.87M
🏴 عباس یعنی ذکر طوفانی مهدی
مداحی حاج محمود کریمی
امام زمان (عج):
⚫️ مِنْ فَضْلِهِ، انَّ الرَّجُلَ یَنْسَی التَّسْبیحَ وَ یُدیرُا السَّبْحَهَ، فَیُکْتَبُ لَهُ التَّسْبیحُ
✅ از فضائل تربت حضرت سیّدالشّهداء (علیه السلام) آن است که چنانچه تسبیح تربت حضرت در دست گرفته شود ثواب تسبیح و ذکر را دارد، گرچه دعائی هم خوانده نشود.
👈 بحارالانوار: ج ۵۳، ص ۱۶۵، س ۸، ضمن ح ۴.
#امام_زمان_عج #حدیث
🖤کانال در مسیر مهدویت🖤
🌐 @DarMasireMahdaviat
🧮S3W5
4_6032708998082332144.mp3
4.45M
امشب برای سلامتی امام زمان (عج) صدقه کنار می گذاریم.
🔖 صدقه برای سلامتی امام زمان در شب عاشورا 🔖
🎙واعظ: حاج آقای دانشمند
#محرم
🏴 عزادار اصلی دهه اول محرم
#امام_زمان_عج #عاشورا #حجت_الاسلام_دانشمند
🖤کانال در مسیر مهدویت🖤
🌐 @DarMasireMahdaviat
🧮S6W5
🏴 فراز هایی از زیارت امام زمان (ع) خطاب به امام حسین (ع) (زیارت ناحیه مقدسه):
سلام بر آن آغشته به خون،
سلام بر آنکه (حُرمت) خیمه گاهش دریده شد،
سلام بر پنجمینِ اصحاب کساء،
سلام بر غریب غریبان،
سلام بر شهید شهیدان،
سلام بر مقتول دشمنان،
سلام بر ساکن کربلا،
سلام بر آن کسى که فرشتگان آسمان بر او گریستند،
سلام بر آن کسى که خاندانش پاک و مطهرند،
سلام بر پیشواى دین،
سلام بر آن جایگاههاى براهین و حجج الهى،
درود بر آن پیشوایانِ سرور،
سلام بر آن گریبآنهاى چـاک شده،
سلام بر آن لبهاى خشکیده،
سـلام بر آن جآنهاى مستأصل و ناچار،
سـلام بر آن ارواحِ (از کالبد) خارج شده،
سلام بر آن جسـدهاى عـریان و برهـنه،
سـلام بر آن بدنهاى لاغر و نحیف،
سلام بر آن خون هاى جارى،
سلام بر آن اعضا قطعه قطعه شده،
سلام بر آن سرهاى بالا رفته (بر نیزه ها)،
سلام برآن بانوانِ بیرون آمده (از خیمه ها)،
سلام بر حجت پروردگار جهانیان،
سلام بر تو و بر فرزندان شهیدت،
سلام بر تو و بر خاندان یارى دهنده ات (به دین الهى)،
سلام بر تو و بر فرشتگان ملازمِ آرامگاهت،
سلام بر آن کشته مظلوم،
سلام بر برادر مسمومش،
سلام بر على اکبر،
سلام بر آن شیر خوار کوچـک،
سلام بر آن بدنهاى برهـنه شده،
سلام بر آن خانواده اى که نزدیک (و همراه سَرورشان) بودند،
سلام بر آن به خاک افتادگان در بیابآنها،
سلام بر آن دور افتادگان از وطنها،
سلام بر آن دفن شدگان بدون کفن،
سلام بر آن سرهاى جدا شده از بدن،
سلام بر آن حسابگر (اعمال خویش براى خدا) و شکیبا،
سلام بر آن مظلومِ بى یاور،
سلام بر آن جاى گرفته در خاک پاک،
سلام بر صاحـب آن بارگـاه عالى رتبه،
سلام بر آن کسى که رب جلیل او را پاک و مطهر گردانید،
سلام بر آن کسى که جبرئیل به او مباهات مى نمود،
سلام بر آن کسى که میکائیل در گهواره با او تکلم مى نمود،
سلام بر آن کسى که عهد و پیمانش شکسته شد،
سلام بر آن کسى که پرده حُرمتش دریده شد،
سلام بر آن کسى که خونش به ظلم ریخته شد،
سلام بر آنکه با خون زخم هایش شست و شو داده شد،
سلام بر آنکه از جامهاى نیزهها جرعه نوشید،
سلام بر آن مظلومى که خونش مباح گردید،
سلام بر آنکه در ملا عام سرش بریده شد،
سلام بر آنکه اهل قریهها دفنش نمودند،
سلام بر آنکه شاهرگش بریده شد،
سلام بر آن مدافع بىیاور،
سلام بر آن محاسن بخون خضاب شده،
سلام بر آن گونه خاک آلوده،
سلام بر آن بدن جامه به غنیمت رفته،
سلام بر آن دندآنهایی که با چوب خیزران زده شده،
سلام برآن سر بالاى نیزه رفته،
سلام بر آن بدنهاى برهنه و عریانى که در بیابآنها(ىِ کربلاء) گرگهاى تجاوزگر به آن دندان مى آلودند، و درندگان خونخوار بر گرد آن مى گشتند،
سلام بر تو اى مولاى من و بر فرشتـگانى که بر گِرد بارگاه تو پر مى کشند، و اطراف تربتـت اجتماع کردهاند، و در آستان تو طواف مى کنند، و براى زیارت تو وارد مى شوند،
سلام بر تو من به سوى تو رو آوردهام، وبه رستگارى درپیشگاه تو امید بسته ام،
سلام بر تو، سلام آن کسى که به حُرمت تو آشناست، و در ولایت و دوستى تو مخلص و بى ریا است،
و به سبب محبت و ولاى تو به خدا تقرب جسته، و از دشمنانت بیزار است،
سلامِ کسیکه قلبش از مصیبت تو جریحهدار، و اشکش به هنگام یاد تو جارى است،
سلامِ کسیکه دردناک و غمگین و شیفته و فروتن است،
سلام کسیکه اگر باتو در کربلاء مى بود، باجانش (دربرابرِ) تیزىِ شمشیرها از تو محافظت مى نمود ، و نیمه جانش رابه خاطر تو بدست مرگ مى سپرد، و دررکاب تو جهاد میکرد، و تو را برعلیه ستمکاران یارى داده،جان وتن ومال وفرزندش رافداى تو مى نمود، وجانش فداى جان تو، وخانواده اش سپربلاىِ اهل بیت تومى بود،
اگرچه زمانه مرابه تأخیر انداخت، ومُقدَّرات الهى مراازیارىِ تو بازداشت، و نبودم تاباآنانکه باتو جنگیدند بجنگم، و با کسانیکه با تو اظهار دشمنى کردند خصومت نمایم، (درعوض) صبح و شام برتو مویِه میکنم، و به جاى اشک براى تو خون گریه میکنم، ازروى حسرت و تأسّف و افسوس بر مصیبت هائى که بر تو وارد شد، تاجائى که از فرط اندوهِ مصیبت، وغم و غصّه شدّتِ حزن جان سپارم
🏴 فراز هایی از زیارت امام زمان (ع) خطاب به امام حسین (ع) (زیارت ناحیه مقدسه) - قسمت دوم:
...
و فرمانبردارِ خداوند،
و پیرو جدّت محمّدبن عبدالله بودى،
و شنواى کلام پدرت على بودى،
و پیشى گیرنده به(انجامِ) سفارش برادرت امام حسن بودى،
و رفعت دهنده پایه شرافتِ دین،
و خوار و سرکوب کننده طغیان،
و کوبنده سرکشان،
و خیرخواه و نصیحت گرِ اُمّت بودى، در هنگامى که در شدائدِ مرگ دست و پا میزدى،
و مبارزه کننده با فاسقان بودى،
و قیام کننده باحُجَج و براهین الهى،
و ترحُّم کننده بر اسلام و مسلمین بودى،
یارى گرِ حق بودى،
در هنگام بلاء شکیبا و صابر، حافظ و مراقب دین، و مدافع حریم آئین بودى،
(طریقِ) هدایت را حفظ نموده یارى مینمودى،
عدل و داد را گسترش داده و وسعت مى بخشیدى،
دین و آئینِ الهى رایارى نموده آشکارمى نمودى،
یاوه گویان را (ازادامه راه) بازداشته جلوگیرى میکردى،
حقّ ضعیف را از قوى باز میستاندى،
در قضاوت و داورى بین ضعیف و قوى برابر حُکم مینمودى،
تو بهار ِسر سبز ِیتیمان بودى،
نگاهبان و حافظ مردم بودى،
مایه عـزّت و سرافرازى اسلام،
معدنِ احکام الهى،
هم پیمان نیکى و احسان بودى،
پوینده طریقه جدّ و پدرت
در سفارشات و وصایا همسانِ برادرت بودى،
وفادار به پیمانها،
داراى سجایاىِ پسندیده،
و با جود و کَرَمِ آشکار بودى،
شب زنده دار (به عبادت) در دلِ شبهاىِ تاریک،
معتدل و میانه رو در روشها،
باسجایا و اخلاقِ کریمانه،
داراى سوابقِ با عظمت و ارزشمند،
داراى نَسَبِ شریف،
و حَسَبِ والا،
با درجات ورتبه هاىِ رفیع وعالى،
مناقب وفضائلِ بسیار،
سِرِشتها و طبیعتهاى مورد ستایش،
و با عطایا و مواهبِ بزرگ بودى،
حلیم و صبور،
هدایت شده،
بازگشت کننده بسوى خدا،
با جود و سخاوت ـ دانا ـ توانا و قاطع،
پیشواى شهید،
بسیارنالان وگریان در پیشگاه خداوند،
محبوب و باهیبت بودى،
تو براى پیامبر که درود خدا براو و آل او باد فرزند،
و براى قرآن پشتوانه نجات دهنده،
و براى امّتِ اسلام بازوى توانا،
و درطاعتِ حقّ کوشا بودى،
تو حافظِ عهد و پیمانِ الهى،
دورى کننده ازطُرُقِ فاسقان بودى،
و تو آنچه درتوان داشتى (براى اِعلاءِ کلمه حقّ) بذل نمودى،
داراى رکوع و سجود طولانى بودى،
تو مانند کسیکه ازدنیا رخت برخواهد بست ازآن روگردان بودى،
و مانند کسانیکه ازدنیا در وحشت و هراس بسر میبرند به آن نگاه میکردى،
آرزوهایت از (تعلّق به) دنیا بازداشته شده،
و همّت و کوششت از زیوردنیا رو گردانده بود،
دیدگانت از بهجت و سروردنیا بربسته،
و اشتیاق و مِیلَت به آخرت شهره آفاق است،
تا آنکه جور و ستم دستِ تعدّى دراز نمود،
و ظلم و سرکشى نقاب از چهره برکشید،
و ضـلالت و گمـراهى پیروان خویش را فرا خواند
...
🏴 شیخ جعفر مجتهدی(ره) :
💠 گریه بر امام حسین علیهالسلام سِرّالاسرار عالم معناست
🌸 هر چه میخواهید در خانه امام حسین علیهالسلام است؛ همه چیز را از آن حضرت بخواهید که نزدیکترین راه تقرب الهی، توسل به آن بزرگوار است.
ما با گفتن یک یا علی به نبرد اهریمن میرویم و با نام مبارک آقا امام حسین علیهالسلام کمر شیطان را میشکنیم.
⬅️ کتاب لاله ای از ملکوت
#تهذيب_نفس #امام_حسین
🖤کانال در مسیر مهدویت🖤
🌐 @DarMasireMahdaviat
🧮S5W5
🔲 مبشرات بزرگان در مورد نزدیکی ظهور
🌥 بشارت پنجم: بشارت استاد شیخ عبد القائم شوشتری
🔻حضرت استاد شیخ عبد القائم شوشتری می فرمایند یکروز در سفری که به سوریه رفته بودم خیلی هوا گرم بود بقصد زیارت حضرت مقداد حرکت کردم و پس از جستجوی زیاد قبر ایشان را پیدا کردم. صدایی از قبر جناب مقداد به من گفت: تا کی میخواهی به زیارت مقدادها رفته بیایی، برو سراغ مقدادهای زنده. حاج آقای شوشتری اهل باطن بودند و باطن اشخاص را میدیدند و گاهی خدمت رجال الغیب می رسیدند که می توانید در کتاب پرهای صداقت محمد لک آبادی ص ۲۰۰تا ۲۰۹بخوانید و کرامات ایشان را ملاحظه بفرمائید.
🔸حضرت آقای شوشتری فرمودند:
اخیراً در مکه با شخصی که از رجال الغیب بود برخورد کردم، سوالات متفاوتی از ایشان پرسیدم و جوابهایی را مرحمت کردند یکی از سوالات من این بود که آیا ظهور نزدیک است؟
در جواب فرمودند:
"ظهوره نزدیک" از آنچه که در ذهن شماست هم نزدیک است.
🔹حضرت آقای شوشتری می فرمایند که در ذهن من این بود که مسیحیان در سال ۲۰۰۰ میلادی در محل عروج حضرت مسیح جمع شده بودند و می گفتند که جناب مسیح علیه السلام وقتیکه رفته فرموده من ۲۰۰۰ سال دیگر می آیم ولی من عقیده داشتم و در دلم بود که آنها اشتباه میکنند چون وقتیکه حضرت مسیح به آسمان عروج کرد، حدود ۳۳ سال سنش بود. وقتیکه بگوید من ۲۰۰۰ سال دیگر می آیم (میشود سال ۲۰۳۳) چون ۳۳ سال از سال ۲۰۰۰ گذشته. خلاصه بنده در ذهنم بود که حضرت مسیح در سال ۲۰۳۳ می آید و واضح است حضرت مسیح که فرود می آید پشت سره آقا امام زمان(عج) نماز می خواند یعنی آقا ظهور کرده است که آن فرد رجال الغیب گفت از آنچه که درذهن شماست هم نزدیکتر است.
⬅️ پرهای صداقت محمد لک آبادی ص ۲۰۳
#امام_زمان_عج #بشارتهای_ظهور #بشارت #ظهور #آیت_الله_عبدالقائم_شوشتری
🖤کانال در مسیر مهدویت🖤
🌐 @DarMasireMahdaviat
🧮S2W5
🏴 فراز هایی از زیارت امام زمان (ع) خطاب به امام حسین (ع) (زیارت ناحیه مقدسه) - قسمت سوم:
...
تو مانند کسیکه از دنیا رخت برخواهد بست از آن روگردان بودى،
و مانند کسانیکه از دنیا در وحشت و هراس بسر میبرند به آن نگاه میکردى،
آرزوهایت از (تعلّق به) دنیا بازداشته شده،
و همّت و کوششت از زیوردنیا رو گردانده بود،
دیدگانت از بهجت و سروردنیا بربسته،
و اشتیاق و مِیلَت به آخرت شهره آفاق است،
تا آنکه جور و ستم دستِ تعدّى دراز نمود،
و ظلم وسرکشى نقاب از چهره برکشید،
و ضـلالت و گمـراهى پیروان خویش را فرا خواند با آنـکه تو در حَرَمِ جدّت متوطّن بودى،
و از ستمکاران فاصله گرفته بودى،
و مُلازمِ منزل ومحرابِ عبادت بوده،
واز لذّتها وشهوات دنیوى کناره گیربودى،
وبرحسب طاقت و تَوانَت مُنکَر رابا قلب وزبانت انکار مى نمودى،
پس ازآن علم ودانشت اقتضاى انکارِ آشکار نمود،
و برتو لازم گشت لازم نمود بابدکاران رویاروى جهادکنى،
بنابراین درمیان فرزندان و خانواده ات، و پیروان و دوستانت روانه شدى،
و حقّ وبرهان را آشکارنمودى،
و با حکمت و پند و اندرزِ نیکو (مردم را) بسوىِ خدا فراخواندى،
و به برپادارىِ حدودِ الهى،
و طاعتِ معبود امر نمودى،
و از پلیدى ها و سرکشى نهى فرمودى
ولى آنهابه ستم ودشمنى رویاروىِ تو قرار گرفتند،
پس تو نیز با آنان به جهاد برخاستى پس ازآنکه (حقّ را) به آنان گوشزد نمودى آنها را به عـذابِ الهى تهدید نمودى،
و حجّت را بر آنها مؤکّد فرمودى،
ولى عهد و پیمان و بیعت تو را شکستند،
و پروردگار تو جدّت را به خشم آوردند
و با تو ستیز آغازیدند،
پس تو به جهت زد و خورد و پیکار استوار شدى،
و لشکریان فاجر را خورد و آسیا نمودى،
و درگَرد و غُبار ِنبرد فرو رفتى،
و چنان با ذوالفقار جنگیدى که گویا علىّ مرتضى هستى،
پس چون تو را با قلبى مطمئن، بدون ترس و هراس یافتند، شرورِ مکر و حیله شان رابرتو برافراشتند
و از درِ نیـرنگ و فساد با تو قتال نمودند،
و آن ملعون لشکریانش را فرمان داد تا تو را ازآب و استفاده آن منع نمودند،
و با تو قتال نمودند،
و به جنگ و مبارزه با تو شتافتند،
و تیرها و خدنگها بسوى توپرتاب نمودند،
و براى استیصال و ناچار نمودن تو دست دراز کردند،
و حُرمتى براى تو مراعات نکردند،
و از هیچ گناهى در مورد تو خوددارى ننمودند،
چه درکشتن آنها دوستانت را،
و چه درغارت اثاثیه خیمه هایت،
(بارى) تو در گَرد و غُبارهاى جنگ پیش تاختى،
و آزار و اذیّتهاى فراوانى تحمّل نمودى،
آنچنانکه فرشتگانِ آسمانها ازصبر و شکیبائى توبه شگفت آمدند،
پس دشمنان از همه طرف به تو هجوم آوردند،
و تو را به سبب زخم ها و جراحتها ناتوان نمودند،
و راه خلاص و رفتن برتو بستند،
تا آنکه هیچ یاورى برایت نماند،
ولى تو حسابگر (عمل خویش براى خدا) و صبوربودى،
اززنان و فرزندانت دفاع و حمایت مینمودى،
تا آنکه تو را از اسبِ سوارى ات سرنگون نمودند،
پس با بدن مجروح برزمین سقوط کردى،
درحالیکه اسبها تورابا سُم هاى خویش کوبیدند،
و سرکشان با شمشیرهاى تیزِشان برفرازت شدند،
پیشانىِ تو به عرقِ مرگ مرطوب شد،
و دستانِ چپ و راستت به باز و بسته شدن در حرکت بود،
پس گوشـه نظرى به جانب خِیام و حَرَمَت گرداندى،
در حالیکه از زنان و فرزندانت (روگردانده) به خویش مشـغول بودى،
اسبِ سوارى ات با حال نفرت شتافت، شیـهه کشان و گریـان، بجانبِ خیمه ها رو نمود ،
پس چون بانوانِ حَرَم اسبِ تیز پاى تو را خوار و زبون بدیدند، و زینِ تو را براو واژگونه یافتند،
از پسِ پرده ها(ىِ خیمه) خارج شدند،
درحالیکه گیسوان برگونه ها پراکنده نمودند،
بر صورت ها طپانچه مى زدند و نقاب از چهره ها افکنده بودند،
و به صداى بلند شیون میزدند،
و از اوجِ عزّت به حضیض ذلّت درافتاده بودند، و به سوىِ قتلگاه تو مى شتافتند،
در همان حال، شِمرِ ملعون برسینه مبارکت نشسته،
و شمشیرخویش را برگلـویت سیراب مینمود،
بادستى مَحاسنِ شریفت را درمُشت میفِشرد،
(و با دست دیگر) با تیغِ آخته اش سراز بدنت جدا مى کرد،
تمامِ اعضا وحواسّت ازحرکت ایستاد،
نَفَسهاىِ مبارکت درسینه پنهان شد،
و سرِ مقدّست برنیزه بالا رفت،
اهل و عیالت چون بردِگان به اسیرى رفتند،
و درغُل و زنجیرآهنین برفراز جهازِ شتران در بند شدند،
گرماى (آفتابِ) نیمروز چهره هاشان مى سوزاند،
درصحراها و بیابانها کشیده میشدند،
دستانشان به گَردَنها زنجیرشده،
درمیان بازارها گردانده میشدند،
اى واى براین سرکشان گناهکار!،
چه اینکه باکُشتنِ تواسلام را کُشتند،
و نماز و روزه (خدا) را بدون یاور رها نمودند،
و سُنّتها و احکام(دین) را ازبین برده شکستند،
و پایه هاىِ ایمان را منهدم نمودند،
و آیاتِ قرآن را تحریف کرده،
در (وادىِ) جنایت و عداوت پیش تاختند،
براستى رسولِ خدا «که درود خدابراو وآل او باد» (با شهادتِ تو) تنها ماند! (یا مظلوم واقع شد)،
...