eitaa logo
پای درس استاد
163 دنبال‌کننده
228 عکس
613 ویدیو
31 فایل
سخنان ناب و کلام آموزنده و مفید https://eitaa.com/joinchat/2768044290Ccde6026890
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 خون طهور ▫️ نه زمان نه زمین, هیچ كدام وطن انسان نیست، وطن انسان جایی است كه از آنجا آمده است. بیان نورانی سالار شهیدان این است كه «مَنْ کَانَ بَاذِلًا فِینَا مُهْجَتَهُ وَ مُوَطِّناً عَلَى لِقَاءِ اللَّهِ نَفْسَهُ فَلْیَرْحَلْ مَعَنَا»؛ شما باید وطنتان را دوست داشته باشید؛ اما شما خاكی نیستید، شما از جای بلند آمدید و باید به هما‌ن ‌جا برگردید، آنجا وطن شماست. چون ﴿إِنَّا لِلّهِ﴾، پس ﴿إِنّا إِلَیهِ رَاجِعُونَ﴾! فرمود هر كس بخواهد به وطن اصلی ‌اش برگردد باید كربلایی بشود! ما آمدیم به وطن اصلی ‌مان رحلت کنیم، زادراه و توشه این راه هم خون جگر است: «مَن كان باذلاً فینا مُهْجَته». ▫️ راهی كه ما داریم می ‌رویم, راهی كه ما راهنمایی می‌كنیم, راهی كه از طرف خدا به ما گفتند و ما به شما می‌ گوییم, اگر كسی در این راه بخواهد خون قلب و جگرش را بدهد، بیاید به كربلا! وجود مبارك امام صادق (سلام الله علیه) در به صفوان فرمود در روز اربعین بگو خدایا من شاهدم كه حسین بن علی «بَذَلَ مُهْجَتَهُ فیكَ لِیسْتَنْقِذَ عِبادَكَ مِنَ الْجَهالَةِ وَحَیرَةِ الضَّلالَةِ». اگر كسی به صراط مستقیم الهی مشرّف شد که ﴿أَنَّ هذَا صِرَاطِی مُسْتَقِیماً﴾، او می ‌شود «بَذَلَ مُهْجَتَهُ فیكَ»؛ خب هدفِ او چیست؟ هدفش این است كه جامعه را عقلانی كند، جامعه را به برساند. ▫️ ما دو مشكل در جامعه داشته و داریم: یكی جهل علمی ماست، یكی جهالت عملی؛ وجود مبارك امام صادق فرمود در به سالار شهیدان سلام عرض کنید بعد بگویید خدایا حسین بن علی خونش را داد تا مردم عاقل بشوند: «بَذَلَ مُهْجَتَهُ فیكَ لِیسْتَنْقِذَ عِبادَكَ مِنَ الْجَهالَةِ وَحَیرَةِ الضَّلالَةِ»؛ نه بی راهه بروند و نه راه كسی را ببندند. آپارات: https://aparat.com/v/hQWwf آیت_الله_العظمی_جوادی_آملی 📚 درس اخلاق تاریخ: 1391/10/14
4_6041973182410262347.mp3
6.85M
🌴خداحافظ ای شهر آزارها 🌴خداحافظ ای کوچه بازارها 🎙 محمود_کریمی
💠 قیام حسینی برای شکوفایی عقل جهاد عشق و عقل 🔹 جهاد سه گونه است: 1. جهاد اصغر که نبرد با دشمن بیرونی در میدان جنگ است. 2. جهاد اوسط که درگیری درونی انسان با خویش بر سر مسائل اخلاقی است؛ مانند جنگ میان تقوا و طغوا، عدل و ظلم، حق و باطل، صدق و کذب، حسن و قبح... . بسیاری از مردم، این جنگ را جهاد اکبر می پندارند؛ زیرا غالب آنان در همین حدّ می مانند و توانایی دسترسی به بالاتر از آن را ندارند؛ ولی برای سالکان کامل، پایان راه این نیست که انسان، عادل و پرهیزگار و لایق بهشت شود. 3. جهاد اکبر که نبردی میان عقل و عشق است، نه نبرد عقل و شهوت یا عقل و غضب. 🔹 در این جنگ، عقل می گوید: من حق را می فهمم. عشق پاسخ می دهد: فهمیدن حق کافی نیست؛ بلکه باید حق را مشاهده نمود. عقل می گوید: بهشت و دوزخ موجودند. عشق می گوید: صِرف علم به وجود آن ها کافی نیست؛ بلکه باید بهشت و دوزخ را اکنون دید... . 🔹 بنابراین، جهاد اکبر نبردی دیگر است. در آن جا هر چه هست، حق، صدق، عدل، حسن، طاهر و تقواست؛ ولی باید از میان پاک و پاک تر، یکی را برگزید. جهاد اکبر، میدان مبارزه بین معقول و مشهود، حکمت و عرفان، حصول و حضور و سرانجام، میان ذهن و عین است و شهادت طلبیِ عاشقانه می خواهد، نه عاقلانه و حکیمانه؛ همچون ابراهیم خلیل (علیه السلام) که در جهاد عاشقانه خویش از هیچ چیز، حتّی از آتش نمرود نهراسید؛ زیرا در این گونه مواردْ عقل فتوا به تقیّه و احتجاب می دهد، ولی عشق فرمان قیام و جهاد صادر می نماید. نهضت خونین سالار شهیدان، نمونه والا و راستین جهاد اکبر به شمار می رود. 🔹 مبارزه و تلاش های شاگرد امام حسین (علیه السلام) یعنی امام راحل (قدس سره) نیز شاخه ای از شجر طوبای قیام آن حضرت (علیه السلام) است. عاقلان عصر انقلاب به امام راحل (قدس سره) می گفتند: در این شرایط، نهضت شما به ثمر نمی رسد؛ ولی او عاشقانه تصمیم گرفت و در جهاد اکبر پیروز شد. پیروان خالص و مخلص او نیز که خود را با نارنجک به زیر تانک می افکندند، عاشقانه شهید شدند؛ نه عاقلانه. شهادت حسین فهمیده که نموداری از شهادت ده ها ایثارگر ناب و مجاهد نستوه مشتاق و عاشق بود، با شهادت دیگران فرق می کند؛ زیرا پیدا بود که اینان حقیقتی را می دیدند که دیگران یا آن را ادراک نمی کردند یا اگر از آن آگاه بودند، در محدوده فهم حصولی آنان بود، نه شهود حضوری. آن که مقصود خود را می بیند، این گونه جانش را بر کف دست می نهد و به روی مرگ لبخند می زند... . 📚 شکوفایی عقل در پرتو نهضت حسینی ص 193 تا 196
سرآمد تعلقات انسان حب مال و جاه است که مانند دو گرگ می مانند دو قسم وجود دارد که سرآمدِ تعلّقات است و در روایات ما مطرح شده است؛ زیرا این دو قسم جنبۀ همگانی و شُمول دارد، ولی بقیۀ اقسام، این شُمول را ندارند؛ مثلاً حبّ به فرزند و اینکه انسان بچّه اش را دوست دارد، موجب می شود انسان به وادی نافرمانی نسبت به خدا و معصيت كردن کشیده شود. حالا ممکن است یکی بچّه دار نشده باشد و اين، توفيق جبری است كه اين فرد دارد. ولی دو مورد است كه بسترش برای همگان باز است؛ يكی مال و ديگری مقام است. روايتی در اصول كافی است که از کتاب بحار می خوانم. محمّد بن مُسلم از امام باقر(ع) نقل می کند که حضرت فرمود:«مَا ذِئْبَانِ ضَارِيَانِ فِی غَنَمٍ لَيْسَ لَهَا رَاعٍ هَذَا فِی أَوَّلِهَا وَ هَذَا فِی آخِرِهَا بِأَسْرَعَ فِيهَا مِنْ حُبِّ الْمَالِ وَ الشَّرَفِ فِی دِينِ الْمُؤْمِنِ»1️⃣؛ حضرت اوّل در این روایت فرضيه ای را مطرح می كنند و بعد می خواهند آن را تطبيق بدهند. فرضيۀ شان اين است که اگر شما يك گلّه گوسفند را كه بی شَبان باشد فرض كرديد؛ به تعبير ما شَبانش آن ها را رها كرده و رفته است. دو گرگ، يكی از آن سر گلّه و يكی از اين سر گلّه به اين گوسفندها حمله کرده و شروع كنند گوسفندها را به هلاكت برسانند، این دو گرگ نمی توانند گوسفندها را زودتر به هلاكت برسانند در مقایسه با سرعتی که حبّ به مال و حبّ به جاه، دين انسان مؤمن را نابود می کنند. 1️⃣الكافي، ج2، ص315- بحارالأنوار، ج70، ص24 〰️〰️〰️〰️〰️ 📚 📕 📝 جلسه پنجم
حبّ مال و جاه، اعتقادات درونی انسان را دِرو می کند. 📌دين هرکدام از ما از نظر درونی اين گونه است که يك مجموعۀ واحد نيست؛ بلکه مجموعه ای از اعتقادات نسبت به اصول و بعد از آن وابستگی ها و التزامات نسبت به فروع است؛ اصول پنج گانه و پنج اعتقاد مطرح است. و از اين طرف، التزامات نسبت به فروع احكام که زياد هستند و يك، دو، سه، ده و صدتا نيستند؛ واجبات و محرّمات زیاد هستند. اگر حبّ به مال یا حبّ به مقام بيايد، همه را دِرو می كند؛ همان گونه كه گلّۀ گوسفند توسّط گرگ مورد حمله قرار می گیرد -چقدر این تعبير و فرضيه، زيباست. من نديدم كسی اين قدر قشنگ بتواند اين فرضيه را روی دین پياده كند. اين فرضيه را ایجاد كرده و شما بايد آن را تطبيق بدهی- حبّ به مال و حبّ به مقام و جاه وقتی در درون انسان وارد بشود، همه چیز را دِرو می كند. می گویند: وقتی گرگ در گلّه وارد می شود، اين گونه نيست كه يك گوسفند را بخورد، سير شود و دنبال کارَش برود؛ بلکه هر كدام را يك گاز می گيرد، «لت و پار» می كند و روی زمین می اندازد. حبّ به مال هم اين گونه نيست كه به عنوان مثال بيايد به اعتقادات حمله کند؛ فقط نبوّت یا امامت را سست بكند، بلکه به همه اش از مبدأ تا معاد می زند و می رود. حبّ به جاه و مقام وقتی در دل آمد، همه را می زند «لت و پار» می كند. از اين طرف، التزاماتی را كه انسان به فروع دارد هم سُست می كند؛ از نماز ، روزه و... 〰️〰️〰️〰️〰️ حاج_آقا_مجتبی_تهرانی
💠 از علامه طباطبايی (ره) سوال کردند چه کار کنيم که در حواسمان جمع باشد؟؟ ✔️فرمود: قــبل از نمـــاز، مــراقب زبـان خودتان باشيد، نماز با حضـور قلب، مزد است و آنـرا به هر کسی نمی دهند!! اين هـــديه را به کسی ميدهند که قبلاً زحمتی کشيده باشد. 🔶 من از سکوت آثار گرانبهایی را مشاهده کردم. چهل شبانه روز سکوت اختیار کنید و جز در امور لازم سخن نگویید و به فکر و ذکر مشغول باشید، تا برایتان صفا و نورانیت حاصل شود.
💠 نمی‌توان بر روی شاخه‌ی لرزانِ دنیا، خانه ساخت! 🔻 [امیرالمؤمنین علیه‌السلام] خطاب به فرزندشان [امام حسن علیه‌السلام] فرمودند: پدری می‌خواهد با تو سخن بگويد كه - در يك كلام - می‌بيند «دنيا» محل امنی نيست، پس تو نيز در دنيا بيهوده به‌دنبال امنيت مباش بلكه به‌دنبال آن باش که در چنین دنیایی بهترین بهره‌ها را برای «ابدیت» خود ذخیره نمایی، همچون پرنده‌ای كه هرگاه روی شاخه‌ای می‌نشيند با كوچك‌ترين لرزش از آن شاخه به شاخه‌ای ديگر می‌پرد. پرندگان آن‌قدر عاقل هستند كه لانه‌شان را روی شاخه‌ای لرزان بنا نكنند، اگر هم پرنده‌ی نادانی پيدا شود كه چنين كاری بكند چيزی نمی‌گذرد كه لانه‌اش با يك باد ويران می‌شود. دنيا نيز مانند شاخه‌ لرزانی است که نباید به استحکام و بقای آن امید بست. انسان بايد اين نکته را به قلب خود برساند كه نمی‌توان بر روی شاخه‌ی لرزانِ دنیا خانه ساخت؛ شاخه‌ای است كه هم بايد روی آن نشست و هم بايد آماده‌ی پريدن از آن بود. 📚 کتاب "فرزندم اینچنین باید بود" جلد اول استاد_اصغر_طاهرزاده
🌼 چشم شهوتران خود را چگونه می‌توان تحت کنترل درآورد؟ ✍این حدیث قدسی چقدر عالی توبه را توصیف می‌کند: انینُ الْمُذْنِبینَ احَبُّ الَیّ مِنْ تَسْبیحِ الْمُسَبِّحین. خدای تبارک و تعالی، این رحمت مطلقه و کامله فرمود: ناله‏ گنهکاران در نزد من محبوب‌تر است از تسبیح تسبیح‌کنندگان. بروید به درگاه خدای خودتان ناله کنید. فکر کنید تا گناهان به یادتان بیاید. به کسی نگویید؛ اقرار به گناه پیش دیگران گناه است، ولی در دل خودتان گناهانتان را در نظر بگیرید. تقصیرهای خودتان را بگویید، ناله و تضرّع کنید، طلب مغفرت و شستشو کنید. خدا شما را می‌آمرزد، روح شما را پاک و پاکیزه می‌کند، به دل شما صفا عنایت می‌کند، لطف خودش را شامل حال شما می‌کند. از آن پس حالتی در شما ایجاد می‌شود که شیرینی عبادت را در ذائقه خودتان احساس می‌کنید، گناهان و لذات گناهان در نظر شما کوچک می‌شود. دیگر رغبت نمی‌کنید که بروید فلان فیلم شهوانی را ببینید، به ناموس مردم نگاه کنید، غیبت کنید، دروغ بگویید یا به مردم تهمت بزنید؛ می‌بینید اصلًا همه رغبتتان به کارهای پاک و خوب است. 📚 استاد مطهری، آزادی معنوی، ص۱۲۶
✍امام صادق عليه السلام: سه دعاست كه از درگاه خداوند متعال رد نمى شود: دعاى پدر براى فرزندش، هر گاه كه به او نيكى كند، و نفرينش در حقّ او، آن گاه كه از او نافرمانى نمايد؛ نفرين ستم ديده در حقّ كسى كه به او ستم كرده است، و دعايش براى كسى كه انتقام او را از ستمگرى گرفته است؛ و دعاى مرد مؤمن براى برادر مؤمنش كه به خاطر ما به او كمك [مالى] كرده است و نفرينش درباره وى، هر گاه بتواند به او كمك [مالى ]كند و برادرش به آن كمك نياز شديد داشته باشد و وى كمكش نكند... 📚 بحارالأنوار
✍آیت الله حائری شیرازی: حرفی که به کسی یا فرزندت می‎زنی، دانه است و فکر او زمین. ببین در این زمین چقدر بذر می‎توان پاشید؟ اگر در یک‎متر زمین یک کیلو گندم پاشیدی، همه دانه‎ها سبز نمی‎شوند، تازه اگر هم دربیایند، همدیگر را خفه می‎کنند. موعظه زیاد، باعث می‎شود که حرفها همدیگر را لِه کنند، همدیگر را بپوشانند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻 حدیث داریم؛ بچه وقتی سه سالش می‌شود، این کلمه رو به او یاد بدهید: لا اله الا الله 🎙استاد قرائتی
*✍آیت الله آقا مجتبی تهرانی : شفّاف ميگويم : براي اينکه در زمان غيبت امام زمان ، يک سري شبهات در شما اثر نکند، دستور اين است. سند روايت هم خيلي خوب است. پس هر روز بگوييد: «يَا اللَّهُ يَا رَحْمَانُ يَا رَحِيمُ يَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبِي عَلَى دِينِکَ» دو سه ثانيه هم بيشتر طول نميکشد. لذا اين را هر روز بخوانيد تا دلتان به امام زمان قرص شود.
کمین شیطان پشت مال 📌در روايتی دیگر امام صادق (ع) می فرماید: «إِنَّ الشَّيْطَانَ يُدِير ابْنَ آدَمَ فِی كُلِّ شَيْ‏ءٍ فَإِذَا أَعْيَاهُ جَثَمَ لَهُ عِنْدَ الْمَالِ فَأَخَذَ بِرَقَبَتِهِ»؛ شيطان اين گونه است كه يك نوع مُلازمت با انسان دارد و او را دور می زند؛ رها نمی كند؛ از او فاصله نمی گيرد. «فِی كُلِّ شَيْ‏ءٍ»؛ يعنی هر كاری كه انسان می خواهد بكند، شیطان او را زير نظر دارد و با او هست. یعنی در هر كاری شيطان با تو است، «فَإِذَا أَعْيَاهُ»؛ پس اگر شیطان را خسته و درمانده كرد؛ يعنی شيطان خواست او را از انجام کاری منحرف كند تا كار را شيطانی انجام بدهد، امّا او انجام نداد و از خواستۀ شیطان تخلّف كرد؛ به عنوان مثال شیطان آمد که مثلاً از طريق نگاه انسان را به حرام بيندازد، نتوانست. از طريق گوش خواست انسان را به حرام بيندازد، نتوانست، از طريق زبان نتوانست. «فِی كُلِّ شَيْ‏ءٍ» دارد، در امور اعتقادی هم خواست شُبهه ای ايجاد بکند ولی نتوانست. به نحوی که:«فَإِذَا أَعْيَاهُ»؛ شیطان را بيچاره و درمانده كرد. حالا شيطان، «جَثَمَ لَهُ عِنْدَ الْمَالِ»؛ می رود پشت مال كمين می كند. مال، كمينگاه شيطان است. آنجا كه رسيد، كمين می كند، «فَأَخَذَ بِرَقَبَتِهِ»؛ گردنش را آنجا می گيرد. بحارالانوار، ج70، ص22 –الکافی، ج 2 ،ص 31
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️ به خاطر امام زمان ازدواج کنید ❤️به خاطر امام زمان بچه دار بشید...
🍁 در محضر امیر المومنین (ع) 💥 حکمت ۲۹۲ - عظمت مصیبت رحلت پیامبر اکرم (ص) 🌴 *وَ قَالَ عليه‌ السلام عَلَى قَبْرِ رَسُولِ اَللَّهِ صلى‌ الله‌ عليه‌ و آله‌ و سلم سَاعَةَ دَفْنِهِ : إِنَّ اَلصَّبْرَ لَجَمِيلٌ إِلاَّ عَنْكَ وَ إِنَّ اَلْجَزَعَ لَقَبِيحٌ إِلاَّ عَلَيْكَ وَ إِنَّ اَلْمُصَابَ بِكَ لَجَلِيلٌ وَ إِنَّهُ قَبْلَكَ وَ بَعْدَكَ لَجَلَلٌ* 👈 و درود خدا بر او، فرمود: (به هنگام دفن رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم) همانا شكيبايى نيكوست جز در غم از دست دادنت، و بى‌تابى ناپسند است جز در اندوه مرگ تو، مصيبت تو بزرگ، و مصيبت‌هاى پيش از تو و پس از تو ناچيزند.
✅ از اموری که پیامبر اکرم(ص) از آن تنفر داشتند ! 🔹 به قدری پيغمبر اکرم(ص) از اين جلال و حشمت‌ها تنفر داشت که سراسر زندگی او پر از اين قضيه است. 🌴 اگر يک جا می‌خواست راه بيفتد، چنانچه عده‌ای می‌خواستند پشت سرش حرکت کنند اجازه نمی‌داد. 🔸اگر سواره بود و يک پياده می‌خواست با او بيايد می‌فرمود برادر! يکی از اين کارها را بايد انتخاب کنی: يا تو جلو برو و من از پشت سرت می‌آيم، يا من می‌روم تو بعد بيا. 🍁 يا احياناً اگر ممکن بود که دو نفری سوار بشوند می‌فرمود: بيا دو نفری با هم سوار می‌شويم؛ من سواره باشم تو پياده؟! اين‌ جور در نمی‌آيد. محال بود اجازه بدهد او سواره حرکت کند و يک نفر پياده. 🔹در مجلس که می‌نشست مي‌گفت به شکل‌ حلقه بنشينيم که مجلس ما بالا و پايين نداشته باشد. اگر من در صدر مجلس بنشينم و شما در اطراف، شما می‌شويد جزء جلال و دبدبه من، و من چنين چيزی را نمی‌خواهم. پيغمبر(ص) تا زنده بود از اين اصل تجاوز نکرد. 📚 شهید استاد مطهری، سیری در سیره نبوی، ص۹۸
💠 سیاست چیست؟ ▪️ از وجود مبارك امام_مجتبی_سلام_الله_علیه سؤال كردند سیاست چیست؟ در مورد سیاسی_واقعی مستحضرید که در زیارت جامعه امام هادی (صلوات الله و سلامه علیه) آمده است كه به اهل بیت در مزار آنها در مشاهد مشرّفه عرض می ‌كنیم: «اَلسَّلامٌ عَلَیكُم یا سَاسَةِ العِباد»؛[1] ای بندگان الهی! از امام مجتبی سؤال كردند سیاست چیست؟ فرمود: «أُن تَرعَی حُقُوق الله وَ حُقوق الأحیاء وَ حُقوق الأموات»[2]، می ‌بینید سیاست را در اضلاع سه‌گانه این مثلث بابركت معنا كرد. ▫️ فرمود: رابطه خود را با خدا از نظر شناخت خدا, اسما و اوصاف خدا, افعال و اقوال و آثار خدا, رهنمودهای خدا, عمل به دستورهای خدا مستحكم كنید یك. ▫️ رابطه ‌تان را با زنده ‌ها، آن‌كه انسان است، رابطه انسانی‌ تان را با او حفظ كنید، به كسی خیانت نكنید، در عهد و پیمان خود وفادار باشید، خیرِ دیگران را بخواهید و حقوق احیا را زنده كنید؛ برخی ‌ها مسلمان ‌اند، برخی ‌ها اهل كتاب ‌اند، برخی ‌ها كافرند، فرمود شما به احدی ظلم نكنید، ظلم حرام است ولو نسبت به كافر، مگر اینکه آن كافر بخواهد محارب باشد و حمله كند و مسلمان‌ ها را آزار برساند. ▫️ بخش سوم و ضلع سوم، اموات ‌اند، حقوق اموات را رعایت كنید. آنها كه كاری كردند، كتابی نوشتند، مدرسه ‌ای ساختند، راهی را احداث كردند، پلی ساختند و خدماتی به جامعه ارائه كردند، حقّ آنها را رعایت كنید. ▪️ سیاست آن است كه این انسان با خدایش داشته باشد اولاً, با جوامع بشری در سه بخش ـ هم بخش ملّی و محلّی, هم بخش منطقه ‌ای, هم بخش بین‌ المللی ـ حفظ كند. در بخش مسلمان ‌ها که بخش ملّی و محلّی ماست، در بخش با اهل كتاب كه خدا را قبول دارند و وحی و نبوّت را قبول دارند بخش منطقه ‌ای ماست، بخش سوم بخش بین ‌المللی ماست، زیرا ذات اقدس الهی پیغمبر را به عنوان ﴿رَحْمَةً لِلْعالَمینَ﴾[3] فرستاد, كتاب او را ﴿ذِكْری‏ لِلْبَشَرِ﴾[4] فرستاد, ﴿نَذیراً لِلْبَشَرِ﴾[5] فرستاد, ﴿لِلْعالَمینَ نَذیراً﴾[6] فرستاد, ﴿كَافَّةً لِلنَّاسِ﴾[7] فرستاد، ما باید پیغمبری فكر كنیم؛ یعنی با جهان, داشته باشیم، مگر آنها قطع [جنگ] كنند كه ما ناچاریم قیام كنیم، وگرنه اساس بر این است كه ما نسبت به تمام مردم روی زمین باشیم. [1] . من لا یحضره الفقیه، ج2، ص610. [2] . الحیاة، ترجمه احمد آرام، ج6، ص620. [3] . سوره انبیاء، آیه107. [4] . سوره مدثر، آیه31. [5] . سوره مدثر، آیه36. [6] . سوره فرقان، آیه1. [7] . سوره سبإ، آیه28. آیت الله جوادی آملی
💠 تجلّی اعظم ▫️ وجود مبارك رسول گرامی آن طوری كه در دعای شب 27 رجب آمده است، خدای سبحان است. وقتی ما پیامبر را از دست می ‌دهیم، قهراً آن تجلّی اعظم از ما گرفته می ‌شود، لذا در همین نهج ‌البلاغه وجود مبارك امیرمؤمنان (سلام الله علیه) به مناسبت ارتحال پیامبر (علیه و علی آله آلاف التحیة والثناء) آمده است: «لَقَدِ انْقَطَعَ بِمَوْتِكَ مَا لَمْ ینْقَطِعْ بِمَوْتِ غَیرِكَ»؛ به پیامبر عرض می ‌كند با ارتحال شما چیزی از ما گرفته شد كه با مرگ هیچ كس از ما گرفته نمی‌ شد! شما كه رحلت كردید، وحی تشریعی، منقطع شد؛ جبرئیل بیاید احكامی بیاورد دستوراتی بیاورد حِكَم الهی را برای ما به صورت شریعت بیان كند، دیگر نیست. چون این‌ چنین است یعنی با ارتحال رسول گرامی، چیزی از جوامع بشری گرفته شده است كه با ارتحال هیچ كس از بشر گرفته نمی ‌شد، این مصیبت می ‌شود و این مصداق كامل آن ثلمه‌ای است كه «لَا یسُدُّهَا شَی‏ءٌ». ثلمه‌ های دیگر فاجعه ‌های دیگر، تا حدودی جبران پذیر هستند؛ اما ارتحال رسول گرامی، بی جبران است. ▫️ مرحوم كلینی (رضوان الله علیه) نقل كرده است كه درباره ائمه (علیهم السلام) «كُلَّمَا غَابَ نَجْمٌ طَلَعَ نَجْمٌ»؛ هر وقت ستاره ای از ستاره‌ های ولایت غروب بكند، ستاره دیگر طلوع می ‌كند. امام اول رحلت كرد امام دوم آن خلأ را پر كرد، امام دوم رحلت كرد امام سوم آن خلأ را پر كرد، تا برسد به وجود مبارك ولی‌ عصر (ارواحنا فداه) كه همه خلأها را پر كرده است؛ اما درباره نبوت این ‌چنین نیست؛ این ‌چنین نیست كه اگر رسول خدا رحلت كرده است، دیگری بتواند رسول بعدی باشد، زیرا آن حضرت، خاتَم انبیاست. آیت الله جوادی آملی