eitaa logo
داناب (داستانک+نکات‌ناب)
12.3هزار دنبال‌کننده
6هزار عکس
4.6هزار ویدیو
106 فایل
﷽، #داناب (داستانک‌های آموزنده و نکات ناب کاربردی) 🔹کاری از مؤسسه جهادی #مصباح 🔻سایر صفحات: 🔹پاسخ به‌شبهات؛ @shobhe_Shenasi 🔹سخنرانی‌ها: @ghorbanimoghadam_ir 🌐 سایت: ghorbanimoghadam.ir 🔻تبادل و تبلیغ @tabligh_arzan
مشاهده در ایتا
دانلود
🟢 یه ماه رمضون و عید نوروز رو رد کردیم حتی یه جنگ هم انجام دادیم هنوز فروردین تموم نشده لامصب چقدر کش اومد😂 🟡 @DasTanaK_ir | داناب 👈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نیویورک تایمز : نتانیاهو حمله تلافی جویانه به ایران را پس از تماس با بایدن لغو کرد. اون فحشایی 🤬 که بایدن پشت تلفن به نتانیابو داده شنیدن داشت:)) 📚 @DasTanaK_ir | داناب 👈
🟡حکایت 🟢 ملا نصرالدين كمونيست شده بود از او پرسيدند : ملا ميدونى كمونيسم يعنى چه؟ ميدانى اگر دو تا اتومبيل داشته باشی و يكى ديگراتومبيل نداشته باشد ناچار خواهى بود يكى از آن دو را بدهى !؟ 🟡 گفت : بله می‌دانم و كاملاً حاضرم همين حالا این کار رابکنم 🟢 گفتند: ميدانى اگر دو تا الاغ داشته باشی بايد يكى را بدهى به كسى كه الاغ ندارد؟! 🟡گفت : نه! با اين مخالفم! اين كار را نمى توانم انجام دهم 🟢گفتند :چرا اين كه همان منطق است و همان نتيجه؟ 🟡گفت : نه اين همان نيست چون من الان دو تا الاغ دارم ولى دو تا اتومبيل که ندارم! 🔹بسيارى از مردم تا زمانى به شعارهاى زيبايشان پایبند هستند كه منافع خودشان در خطر نباشد آنها قشنگ حرف ميزنند اما در مقام عمل هرگز بر اساس آنچه ميگويند رفتار نمى كنند..! ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) دانابی شو؛ دانا شو!👇👇 📚 @dastanak_ir
هدایت شده از پاسخ به شبهات فجازی
«هشتمین» دورهٔ تخصصی: 🎮 دنیای بازی‌های رایانه‌ای 🎮 ▫️بررسی صنعت بازی‌های رایانه‌ای ▫️نمایش ۷۳۶ اسلاید و ۱۴۸ کلیپ ▫️محتواهای کاملاً تولیدی و مستند ▫️بررسی بیش از ۲۰۰ بازی‌ رایانه‌ای 💻 به صورت آنلاین با امکان پرسش و پاسخ و مزایای ویژه 👌 🎙 با بیانِ: حجةالاسلام محمد کهوند و حجت‌الاسلام مدرسی جهت ثبت‌نام و کسب اطلاعات بیشتر عدد 5 را به شناسۀ زیر ارسال کنید: 🛎@Mazane_Admin ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🕌 تشکیلات مأذنه 👇 http://eitaa.com/joinchat/2285371409C307d2278f0
🟢 اشراق ؛ حمال دیگران! 📚 @DasTanaK_ir | داناب 👈
🟡 بوستان حدیث ؛ دیوانه واقعی! 📚 @DasTanaK_ir | داناب 👈
🟢 معراج نماز 🟡 چرا از فضیلت بزرگی که در نماز جماعت هست، به راحتی صرف‌نظر می‌کنیم؟! 📚 @DasTanaK_ir | داناب 👈
خوشبحالشون که دشمن‌شون ایرانه! ‏چون دیگه خیالشون راحته که: ‏نه به بیمارستاناشون حمله میشه ‏نه به زن‌های باردارشون کسی تجاوز می‌کنه، ‏اهداف غیر نظامی نمیزنه، ‏تازه قبل از حمله اطلاع میده که فرصت برای فرار داشته باشن ‏خلاصه خوشبحالشون ک دشمنشون به علی علیه‌السلام اقتدا میکنه :) 📚 @DasTanaK_ir | داناب 👈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥کلیپ کوتاهی که در شبکه های مجازی عربی بسیار پربازدید شده است. 📚 @DasTanaK_ir | داناب 👈
هدیه دوشنبه های آخرماه با *۱۰۰*۶۴# ویژه همراه اول 📚 @DasTanaK_ir | داناب 👈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتی بچه میخواد از بابا نماز خواندن یاد بگیره 😂😂😂😂😂   📚 @DasTanaK_ir | داناب 👈
هدایت شده از پاسخ به شبهات فجازی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سید علیرضا آل داود - پژوهشگر حکمرانی سایبری در شبکه افق: دو عملیات گسترده هک علیه اسرائیل؛ هیمنه نظامی و سایبری صهیونیست‌ها فرو ریخت اخبار و تحلیل‌های دسته اول حملات شناختی، سایبری، موشکی و پهپادی ضد رژیم صهیونسیتی را از دست ندهید و افسر جنگ شناختی شوید🙏 عضویت:👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3938451489C1398acf257
♨️گواهی فوت اسراییل صادر شد😂 کارمند خوش ذوق و مسئولیت شناس اداره ثبت احوال شهرستان میبد در کاری بسیار زیبا گواهی فوت اسرائیل را صادر کرد. (جانم به این همه اضطراب ایرانیا😂) 📚 @DasTanaK_ir | داناب 👈
ضرب المثلهای جزء اول نرود میخ آهنین بر سنگ. بقره ۶ ککش نمی گزه. بقره ۶ اسب ترکمنی است، هم از توبره می‌خورد هم از آخور. ۸,۹ به گمراه گفتند: اسمت چیست؟ گفت راهنما! ۱۱ شریک دزد و رفیق قافله. ۱۴ یک بام و دو هوا. ۱۴ سنگ مفت گنجشک مفت. ۲۳ بسم الله، این گوی و این میدان. ۲۳ هر کس روزی خودش را می‌خورد. ۲۵ در مثل مناقشه نیست. ۲۶ آخر گذر پوست به دباغ خانه می‌افتد. ۲۸ آسمان و ریسمان به هم کردن. ۴۲ اگر لالایی بلدی چرا خوابت نمی‌برد. ۴۴ به عمل کار برآید به سخنرانی نیست. ۴۴ دو صد گفته چون نیم کردار نیست. ۴۴ رطب خورده منع رطب کند؟ ۴۴ کاری که نمی‌کنی چرا می‌گویی؟ ۴۴ توبه گرگ مرگ است. ۵۴ رو که نیست سنگ پای قزوین است. ۵۵ هرچه بسیار شود خوار شود. ۶۱ هندوانه زیر بغل گذاشتن. ۶۴ نه سیخ بسوزه نه کباب. ۶۸ گنجشک را رنگ می‌کند جای قناری می‌فروشد. ۷۹ هر چه بگندد نمکش می‌زنند، وای به وقتی که به بگندد نمک. ۷۹ یک بام و دو هوا. ۸۵ هر دم از این باغ بری می‌رسد، تازه‌تر از تازه‌تری می‌رسد. ۱۰۶ دیگ به دیگ می‌گوید رویت سیاه. ۱۱۳ سیر به پیاز می‌گوید بو می‌دهی. ۱۱۳ دل به دل راه دارد. ۱۱۸ سر و ته یک کرباس هستند. ۱۱۸ 🔻صفحات ما | zil.ink/shobhe_shenasi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🟡 "موشک به چه دردی میخوره؟" 🟢 سردار حاجی زاده پاسخ می‌دهد 📚 @DasTanaK_ir | داناب 👈
تحلیل گر سیاسی شبکه خبر: ما به خاک هیچ کشوری حمله نکردیم ، چون اسرائیل اصلاً کشور نیست😂👌 نهایتا به فلسطین اشغالی حمله کردیم که اونا هم راضی ان😜 📚 @DasTanaK_ir | داناب 👈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🟡 قهقهه های تحلیلگر آمریکایی از تحلیل های مزخرف کارشناس اسرائیلی درباره ایران و ربع پهلوی 🤣🤣 📚 @DasTanaK_ir | داناب 👈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🟢 شما این سخنرانی ۴۰ سال پیش اقا رو با دقت گوش کنید. اون کسی هم که کنارش ایستاده حاج قاسم هست. تردید دارم اگر بگویم معجزه است، برخی افراد روشنفکر و ضعیف الایمان مسخره کنند. ببینید ۴۰ سال پیش با چه صراحت و قاطعیتی دارد این روزها را می بیند و بیان میکند. خدایا بابت نعمت حکومت ولایت فقیه این نائب امام زمان روحی فداه آنطور که شایسته خدائیت باشد ،تو را شکر الحمدلله کما هواهله 📚 @DasTanaK_ir | داناب 👈
🟡 هرچند خیلی از ما هنوز نمیدونیم بیرجند و بجنورود و بروجن و بروجرد کدومن😂 🟢 اما تفاوت موشک‌های کروز، بالستیک و هایپرسونیک را یاد بگیرید😊 🔹 یه وقت اشتباهی با بلیط بروجن سوار اتوبوس بروجرد نشیم بریم بجنورد در حالی که مقصدمون بیرجند بوده؟!😂 ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) دانابی شو؛ دانا شو!👇👇 📚 @dastanak_ir
وضعیتِ اتاق جنگِ اسرائیل 😁🤣 📚 @DasTanaK_ir | داناب 👈
🚨 داستان عجیب کیسه برنجی که علامه نراقی از عالم برزخ برای افطار به منزل آورد! از نوع ملا مهدی نراقی!! عالم بزرگ ملامهدی نراقی در یک ماه‌ رمضان، عيالش‌ به‌ او ميگويد: هيچ‌ در منزل‌ نيست‌، برو بيرون‌ و چيزي‌ تهيه‌ كن‌. مرحوم‌ نراقي‌ که پولی نداشته از منزل‌ بيرون‌ مي‌آيد و به‌ سمت‌ وادي‌‌السلام‌ می‌رود، در ميان‌ قبرها قدري‌ مي‌نشيند و فاتحه‌ ميخواند تا اينكه‌ آفتاب‌ غروب‌ ميكند. در اينحال‌ مي‌بيند عده‌اي‌ جنازه‌اي‌ را آوردند و قبري‌ براي‌ او کنده و جنازه‌ را در ميان‌ قبر گذاشتند، و به‌ او گفتند: ما كاري‌ داريم‌، عجله‌ داريم‌، ميرويم‌ به‌ محل خود، شما بقيه‌ تجهيزات‌ اين‌ جنازه‌ را انجام‌ دهيد و رفتند. مرحوم نراقي‌ ميگويد: من‌ داخل قبر رفتم‌ تا كفن‌ را باز نموده‌ و صورت‌ او را به‌ روي‌ خاك‌ بگذارم‌ ناگهان‌ دریچه‌ای را ديدم‌، از آن‌ دريچه‌ داخل‌ شدم‌ ديدم‌ باغ‌ بزرگي‌ است‌، دارای درخت‌هاي‌ سرسبز و ميوه‌هاي‌ متنوع‌. از دَرِ اين‌ باغ‌ يك‌ راهي‌ بسوي‌ قصر مجللي‌ بود بي‌اختيار وارد شدم‌ و بسوي‌ آن‌ قصر رفتم، قصر با شكوهي‌ بود خشت‌هاي‌ آن‌ از جواهرات‌ قيمتي‌ بود؛ از پله‌ بالا رفتم‌، در اطاقي‌ بزرگ‌ وارد شدم‌، ديدم‌ شخصي‌ در صدر اطاق‌ نشسته‌ و دور تا دور اين‌ اطاق‌ افرادي‌ نشسته‌اند. سلام‌ كردم‌ و نشستم‌، جواب‌ سلام‌ مرا دادند. بعد ديدم‌ افرادي‌ كه‌ در اطراف‌ اطاق‌ نشسته‌اند از آن‌ شخص، پيوسته‌ احوالپرسي‌ مي‌كنند و از حالات‌ اقوام‌ و بستگان‌ خودشان‌ سؤال‌ مي‌كنند و او پاسخ‌ ميدهد. و آن‌ مرد شاد و مسرور به‌ يكايك‌ سؤالات‌ جواب‌ ميگويد. کمی گذشت‌ ناگهان‌ ديدم‌ ماري‌ از در وارد شد و بسمت‌ آن‌ مرد رفت‌ و نيشي‌ زد و برگشت‌ و از اطاق‌ خارج‌ شد. آن‌ مرد از درد نيش‌ مار، صورتش‌ متغير شد. كم‌ كم‌ حالش‌ عادي‌ و بصورت‌ اوليه‌ برگشت‌. سپس‌ باز شروع‌ كردند با يكديگر سخن‌ گفتن‌ و احوالپرسي‌ نمودن‌ و از گزارشات‌ دنيا از آن‌ مرد پرسيدن‌. ساعتي‌ گذشت‌ ديدم‌ باز، آن‌ مار از در وارد شد و او را نيش‌ زد و برگشت‌. آن‌ مرد حالش‌ مضطرب‌ و رنگ‌ چهره‌اش‌ دگرگون‌ شد و سپس‌ به‌حالت‌ عادي‌ برگشت‌. از او سؤال‌ كردم‌: آقا شما كيستيد؟ اينجا كجاست‌؟ اين‌ قصر متعلق‌ به‌ كيست‌؟ اين‌ مار چيست‌؟ چرا شما را نيش‌ ميزند؟ گفت‌: من‌ همين‌ مُرده‌اي‌ هستم‌ كه‌ هم‌ اكنون‌ شما در قبر گذاشته‌اید و اين‌ قصر، اين‌ درختان‌ با شكوه‌ و اين‌ جواهرات‌ و اين‌ مكان‌ كه‌ مشاهده‌ مي‌كنيد بهشت‌ برزخي‌ من‌ است‌. اين‌ افرادي‌ كه‌ در اطاق‌ گرد آمده‌اند اقوام و ارحام‌ من‌ هستند كه‌ قبل‌ از من‌ رحلت کرده‌اند و اينك‌ براي‌ ديدن‌ من‌ آمده‌اند و از بازماندگان‌ خود در دنيا احوالپرسي‌ نموده‌ و جويا ميشوند، و من‌ حالات‌ آنان‌ را براي‌ اينان‌ بازگو ميكنم‌. گفتم‌ اين‌ مار چرا تو را ميزند؟ گفت‌: قضيه‌ از اين‌ قرار است‌ كه‌ من‌ مردي‌ مؤمن‌ هستم. يك‌ روز در هواي‌ گرم‌ تابستان‌ ديدم‌ صاحب‌ دكاني‌ با يك‌ مشتري‌ خود منازعه‌ دارند؛ صاحب‌ دكان‌ مي‌گفت‌: شش‌ شاهي‌ از تو طلب‌ دارم‌ و مشتري‌ مي‌گفت‌: من‌ پنج‌ شاهي‌ بدهكارم‌. من‌ قصد اصلاح به‌ صاحب‌ دكان‌ گفتم‌: تو از نيم‌ شاهي‌ بگذر، و به‌ مشتري‌ گفتم‌: تو هم‌ از نيم‌ شاهي‌ بگذر و به‌ مقدار پنج‌ شاهي‌ و نيم‌ به صاحب‌ دكان‌ بده‌. صاحب‌ دكان‌ ساكت‌ شد و چيزي‌ نگفت‌؛ ولي‌ چون‌ حق با صاحب‌ دكان‌ بوده‌ و من‌ به‌ قدر نيم‌ شاهي‌ به‌ قضاوت‌ خود كه‌ صاحب‌ دكان‌ راضي‌ بر آن‌ نبود حق او را ضايع‌ نمودم‌، لذا به‌ كيفر اين‌ عمل‌، خداوند اين‌ مار را معين‌ نموده‌ كه‌ هر يك‌ ساعت‌ مرا نيش‌ زند، تا در روز محشر و به‌ بركت‌ شفاعت‌ محمد و آل‌ محمد عليهم‌ السلام‌ نجات‌ پيدا كنم‌. چون‌ اين‌ را شنيدم‌ برخاستم‌ و گفتم‌: عيال‌ من‌ در خانه‌ منتظر است‌، من‌ بايد بروم‌ و براي‌ آنان‌ افطاري‌ ببرم‌. آن مرد مرا بدرقه‌ كرد، از در كه‌ خواستم‌ بيرون‌ آيم‌ يك‌ كيسه‌ کوچک برنج‌ به‌ من‌ داد و گفت‌: اين‌ برنج‌ خوبي‌ است‌، ببريد براي‌ عيالاتتان‌. برنج‌ را گرفته‌ و خداحافظي‌ كردم‌ و آمدم‌ بيرون باغ‌، از دريچه‌اي‌ كه‌ داخل‌ شده‌ بودم‌ خارج‌ شدم‌، ديدم‌ داخل‌ همان‌ قبر هستم‌ و مرده‌ هم‌ به‌ روي‌ زمين‌ افتاده‌ و دريچه‌اي‌ نيست‌؛ از قبر بيرون‌ آمدم‌ و خشت‌ها را گذاشته و روی آن خاك‌ ریختم و به‌ سوي‌ منزل‌ رهسپار شدم‌. مدتها گذشت‌ و ما از آن‌ برنج‌ طبخ‌ ميكرديم‌ و تمام‌ نمي‌شد، چنان‌ بوي‌ خوشي‌ از آن‌ متصاعد ميشد كه‌ محله‌ را خوشبو ميكرد. همه مي‌گفتند: اين‌ برنج‌ را از كجا خريده‌ايد؟ بالاخره‌ بعد از مدتها يك‌ روز كه‌ من‌ در منزل‌ نبودم‌، يك‌ نفر به‌ ميهماني‌ آمده‌ بود و چون‌ عيال‌ از آن‌ برنج‌ طبخ‌ ميكند ميهمان‌ مي‌پرسد: اين‌ برنج‌ از كجاست‌ كه‌ اینقدر خوشبو است‌؟ اهل‌ منزل‌، مأخوذ به‌ حيا شده‌ و داستان‌ را براي‌ او تعريف‌ مي‌كنند. پس‌ از اين‌، آن‌ برنج‌ تمام‌ ميشود... 📚 @DasTanaK_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا