eitaa logo
داناب (داستانک+نکات‌ناب)
12.5هزار دنبال‌کننده
6هزار عکس
4.5هزار ویدیو
106 فایل
﷽، #داناب (داستانک‌های آموزنده و نکات ناب کاربردی) 🔹کاری از مؤسسه جهادی #مصباح 🔻سایر صفحات: 🔹پاسخ به‌شبهات؛ @shobhe_Shenasi 🔹سخنرانی‌ها: @ghorbanimoghadam_ir 🌐 سایت: ghorbanimoghadam.ir 🔻تبادل و تبلیغ @tabligh_arzan
مشاهده در ایتا
دانلود
وقتی از خواهش داریم سـر به آسمــان بلنـد می کـنیم اما وقــتی از آدم ها‌ خــواهش می کنیم سـر به پایین داریــم گــویی آدم ‌هــا زیــر پایشان قـرار گرفته ... خدایا مرا چنــان مسخَّر ارادهِ خـود کــن کـه به غیــر تو فکر نکنــم و از غیــر تو خــواهش نکنم . الهی به خـودت ــــــــــــــــ ☑️ هر روز یک داســـتانڪــ در👇 🆔 @dastanak_ir
شهید صددرصد نوروز دو سال پیش با لطف استاد حمید حسام رفتیم خانه‌ی میرزامحمد و در عظمت این جان‌باز همین بس که همه متقاضی دیدار با رهبر انقلاب هستند اما حضرت‌آقا باری فرموده بود؛ «اگر قادر بودم می‌رفتم همدان دیدن سلگی!» در راه به این فکر می‌کردم که ویلایی سوبلکس با به‌ترین تجهیزات هم قادر نیست حق این قهرمان را ادا کند؛ ابرقهرمانی که در هر عملیات، بخشی از بدن خودش را جا می‌گذاشت! این پا، آن پا، آن‌طرف سینه، این‌طرف سینه، ریه، گوش، چشم، حلق و بینی! بله! هیچ‌کجای تن میرزامحمد سالم نبود ولی بدبختی این‌جاست؛ حتی خبری از یک خانه‌ی نسبتا شیک هم نبود! خانه‌ی سلگی در نهایت سادگی، در پای الوند بلندبالا، خبر از مردی می‌داد که مظهر و است! و شگفتا از زمانه‌ی عروجش! او حتی مراسم تشییع و ترحیم هم نخواست! و تحقیقا هیچ‌چیز از این دنیا نخواست! به سلگی گفتم: «سردار! کتاب «آب هرگز نمی‌میرد» را که می‌خواندم، هرچه به صفحات آخرش نزدیک‌تر می‌شدم، غصه‌دارتر می‌شدم! یواش‌یواش شما داشتی تمام می‌شدی! اوایل کتاب تا حدی جان‌باز، بعد کمی بیش‌تر، بعد درصدی فزون‌تر، بعد چند درصد بالاتر، اما آخرش هم زنده ماندی! واقعا شما جان‌باز چند درصدی یا شهید صددرصد؟!» استاد حسام درآمد: «آقای سلگی! فلانی علاوه بر آن‌که می‌نویسد، خودش هم فرزند شهید است!» سپس نوبت سلگی فرارسید: «من در خیلی از عملیات‌ها شهادت را به‌چشم خودم دیدم ولی قسمت نبود! الان هم بی‌خیال! چای تازه‌دم است! سرد می‌شودها! پدرت کجا شهید شد؟! اسمش چی بود؟!» اسم پدر... بگذار درست بنویسم؛ اسم پدر من است! میرزامحمد پدر همه‌ی ماست! پدر همه‌ی ایرانی‌های باشرف! ما رفته بودیم خانه‌ی میرزا تا قهرمان برای ما از خودش بگوید، غافل از آن‌که سلگی قهرمان گذشتن از نام بود! چند تایی البته خاطره تعریف کرد ولی با محوریت این شهید و آن شهید! شهدایی که همگی از خانه‌های‌شان تا باغ بهشت همدان تشییع شدند ولی حکمت را ببین! میرزا را امروز بدون تشییع سپرد به خاک نهاوند! نگویی غریبانه‌ها! شرایط اگر عادی بود، نه‌تنها همدان و نهاوند، ‌بل‌که تمام ایران به احترام سلگی قیام به‌پا می‌کرد و در مشایعت پیکرش قیامت می‌کرد اما میرزامحمد، این را هم نخواست این دم آخری! مثل پاهایی که نداشت! و نخواست! و با این وجود، با عصا هم راه نمی‌رفت! چه می‌نویسم؛ او خود عصای ما بود که بوسه بر دستانش، لبت را معطر به کف‌العباس می‌کرد! ما از این نهضت و نظام دفاع می‌کنیم، به شهادت سلگی! قهرمانی که حتی با عکس پروفایل تلگرامش هم می‌داد... حسین_قدیانی ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) 👇👇👇 📚 @dastanak_ir
🔹چقدر این متن زیبا و قابل تامله : مادامى که گیلاس با بند باریکش به درخت متصل است ؛ همه عوامل در جهت رشدش در تلاشند. باد، باعث طراوتش میشود، آب، باعث رشدش میشود، و آفتاب، به او پختگی و کمال میبخشد. 🔸اما … به محض پاره شدن آن بند؛ و جدا شدن از درخت، آب، باعث گندیدگی؛ باد باعث پلاسیدگی؛ و آفتاب باعث پوسیدگی و ازبین رفتن طراوتش میشود! 💠 بودن یعنی همین، یعنی بند به بودن، که اگر این بند پاره شد، دیگر همه عوامل در فساد ما مؤثر خواهند بود. پول، قدرت، شهرت، زیبایی…. تا بند به خداییم برای رشد ما، مفید و بسیار هم خوب است اما به محض جدا شدن بند بندگی، همه آن عوامل باعث تباهی و فساد ما می شود. ✋اتصالتان با خدای بزرگ مستدام باد.. التماس دعا🙏 ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) 👇👇👇 📚 @dastanak_ir
گاهی را صدا بزن 🌿 بی آنکه بخواهی گله کنی 🌿 بی آنکه بگویی چرا 🌿 بی آنکه نداشتن ها و نبودن ها را به او نسبت بدهی.... 🌸 گاهی را 🍃 به خاطر خدا بودنش صدا بزن....‌ ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) 👇👇👇 📚 @dastanak_ir
👌بهتـرین شڪن 📚 @dastanak_ir 💢 انسـان بـا انـجـام گنــاه فیلــتـرهـایے بـیــن خـود و ایـجـاد میـڪـنـد ! گـنـاهـانــے ڪہ مانـع اسـتـجــابـت دعــا هـســتـن و راه انـســان بـہ خـــدا رو مــیـڪنــن 👈🏻و امـا بهتــریــن فیــلتـر شـڪـن دنــیاسـت! 🔺خـــدا ایـن را امضـاء و مــهــر ڪـرده اسـت 🌱 خصـوصیـت مـهــم ایـن فیـلتـر شـڪن ایـن اسـت ڪہ مانـع انـجـام گنـاه مے شـود و و انـسـان را سـرعـت مے بـخـشـد. 🔻اگـر بـاور نـداریـد را بـخـوانیــد ☘" اِنَ الصَـلاة تَـنهـےٰ عَـنِ الفَحـشـا وَ المُنـڪـَر "☘ 🔅"به درستــے ڪہ انســان را از فســاد و بـاز مے دارد "🔅 🍃 ۴۴ 🍃 ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) 👇👇👇 📚 @dastanak_ir
آناتومی غرب‌اللهی‌ها قسم به سیبیل جلال اگر امروز بود عوض غرب‌زدگی غرب‌اللهی را می‌نوشت غرب‌اللهی‌ها هر شب در مجازستان دور اتاق بیضی می‌چرخند و تاب دیدن این روزهای آمریکا را ندارند غرب‌اللهی‌ها عکس با برج میدان آزادی را دهاتی‌بازی می‌خوانند ولو خود شاه ساخته باشد اما آرزوی‌شان سلفی با مجسمه‌ی آزادی است غرب‌اللهی‌ها اگر ناچار شوند حتی به کورش هم گیر می‌دهند تا کسی دستان آلوده به خون ترامپ را نبیند غرب‌اللهی‌ها این روزها عصبانی هستند ناراحت به توان ناراحت غرب‌اللهی‌ها را فحش نمی‌دانند اما را فحش می‌خوانند ناموس‌شان بی‌پرچم شده لایوم کیومک آن یوم که جلوی کاخ سفید پرچم آمریکا به آتش کشیده شود بزن قمه را بر فرقت آقای زیباکلام! مستحب مؤکد است در این شب‌های عزیز این دهه‌ی اول ترامپیه است نیویورکی‌های مقیم مرکز جان‌تر از بولتون کرتر از کری وحشی‌تر از اوباما قماربازتر از ترامپ عجوزه‌تر از هیلاری چشم‌چران‌تر از بیل موش‌تر از بوش هیأت متوسلین به کریستف کلمب شاکیان قرن سیاه‌جامگان پنتاگون کم مانده به بشریت فحش رکیک بدهند که چرا این‌همه می‌گویید «جورج فلوید» دل‌شان می‌خواهد دل‌مان می‌خواهد اصلا هویت ما «مرگ بر آمریکا» است لذت می‌بریم اوضاع آمریکا باشد و تابستان‌شان داااااغ حرفی هست؟! بگذار رک بگویم صاحب‌عزای این خون تلویزیون جمهوری اسلامی است حرفی هست؟! بی‌بی‌سی با شما حنجره‌ی مظلومان عالم با ما بله که زور مکبر بیت‌رهبری بیشتر است و الحق خدا از غرب بزرگ‌تر است الله اکبر زیباتر از تماشای سقوط با خمینی مشاهده‌ی سقوط است با خامنه‌ای و ترامپ آن روزی مرد که حاج‌قاسم را کشت اما سردار دل‌ها نمرد مرده یعنی ژنرال پترائوس از بس که نیست و من شک ندارم هر سحر خون قاسم درخت زیتون را آب می‌دهد غرب‌اللهی‌ها سال ۸۸ شمارش آرای امثال آسیه پناهی را و دهک‌های پایین را برنتافتند حالا برای ما نگران آسیه‌ها شده‌اند! و با آن رأی بنفش‌شان جیغ می‌کشند بلکه دنیا جورج را نبیند اما تمام شد رفت آبرو نمانده برای خدای‌تان ترامپ خود فرعون است این غول‌آهنی را حالا حتی بزهای میشیگان هم شناخته‌اند الا زشت‌کلامان داخلی غرب‌اللهی‌ها جوری از روزگار گله دارند انگار آمریکا فقط فلوید را کشته هیهات! آن‌که شما صدایش می‌زنید ما می‌خوانیمش شیطان بزرگی که کوچک شد و حاج‌قاسم را عوض میدان جنگ در فرودگاه بغداد کشت اما قاسم‌ها نمی‌میرند مرده شمایید که روی پیکر لاجان زن ایرانی می‌خواهید کودتای ۲۸ مرداد را صاف کنید با آمریکا آیا مصدق را هم نبینیم؟! حسین_قدیانی ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) 👇👇👇 📚 @dastanak_ir
🙃🙃🙃برعکس🙃🙃🙃 ❇️بازرس برای سرکشی میره آسايشگاه ﺭﻭﺍﻧﯽ: ﻣﺮﺩﯼ ﺭﻭ ﻣﯿﺒﯿﻨﻪ ﮐﻪ ﯾﻪ ﮔﻮﺷﻪ ﺍﯼﻧﺸﺴﺘﻪ ﻭ ﻫﺮ ﭼﻨﺪ ﺩﻗﯿﻘﻪ ﺁﺭﻭﻡ ﺳﺮﺷﻮ ﺑﻪ ﺩﯾﻮﺍﺭﻣﯿﺰﻧﻪ ﻭ ﺯﯾﺮ ﻟﺐ ﻣﯿﮕﻪ: سپیده… سپیده … سپیده … بارزس ﻣﯿﭙﺮﺳﻪ: ﺍﯾﻦ یارو ﭼﺸﻪ؟ ﻣﯿﮕﻦ: ﯾﻪ ﺩختری ﺭﻭ ﻣﯿﺨﻮﺍﺳﺘﻪ ﺑﻪ ﺍﺳﻢ سپیده ﮐﻪﺑﻬﺶ ﻧﺪﺍﺩﻥ؛ ﺍﯾﻨﻢ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺯ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ! بازرس ميره ﻃﺒﻘﻪ ﺑﺎﻻ و ﻣﺮﺩﯼ ﺭﻭﻣﯿﺒﯿﻨﻪ ﮐﻪ ﺗﻮﯼ ﯾﻪ ﺟﺎﯾﯽ ﺷﺒﯿﻪ ﺑﻪ ﻗﻔﺲ ﺑﻪﻏﻞ ﻭ ﺯﻧﺠﯿﺮ بستنش، نعره ﻣﯿﺰﻧﻪ: سپیده… سپیده … سپیده … بازرس ﺑﺎ ﺗﻌﺠﺐ ﻣﯿﭙﺮﺳﻪ: ﺍﯾﻦ ﯾﮑﯽﺩﯾﮕﻪ ﭼﺸﻪ ؟ ﻣﯿﮕﻦ: سپیده رو ﺩﺍﺩﻥ به این!😦😂😂 ✅بعضی وقتا برا نداشتن یه چیزی جِز میزنیم که اگه داشتیمش جِزغاله مون میکرد. 💠عَسی‌ أَن‌ تُحِبُّوا شَیئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَكُم‌ ☠خیلی از خواستن ها تهش باختنِ رفیق☠ ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) دانابی شو؛ دانا شو!👇👇 📚 @dastanak_ir
به نام نامی ، بسمه‌ تعالی بلندمرتبه پیکر، بلندبالا سر 🌴 فقط به تربت اعلات، خواهم کرد که بنده‌ی تو نخواهد گذاشت، هرجا سر 🌷 قسم به معنی لا یمکن الفرار از که پر شده است جهان، از سرتاسر 🌹 نگاه کن به زمین! ما رأیت إلا تن به آسمان بنگر! ما رأیت إلا سر 🌞 سری که گفت: «من از اشتیاق لبریزم به سرسرای خداوند می‌روم با سر 💐 هر آنچه رنگ تعلق، مباد بر بدنم مباد جامه، مبادا کفن، مبادا سر » 🌴 همان سری که “یحب الجمال” محوش بود جمیل بود، جمیلا بدن، جمیلا سر 🌷 سری که با خودش آورد بهترین‌ها را که یک به یک، همه بودن سروران را سر 🌹 زهیر گفت: حسینا! بخواه از ما جان گفت: حبیبا! بگیر از ما سر 💐 سپس به معرکه عابس، ” أجنّنی"گویان درید پیرهن از شوق و زد به صحرا سر 🌞 بنازم ” أم وهب” را، به پاره تن گفت برو به معرکه با سر ولی میا با سر 🌴 خوشا به حال غلامش، به آرزوش رسید گذاشت آخر سر، روی پای سر 🌹 چنان که یک تن دیگر به آرزوش رسید به روی زهرا گذاشت سقا، سر 💐 در این قصیده ولی آنکه حسن مطلع شد همان سری است که برده برای لیلا سر 🌴 همان که احمد و محمود بود سر تا پا همان سری که خداوند بود، پا تا سر 🌴🌷🌴 پسر به کوری چشمان فتنه کاری کرد پر از شود آغوش دشت، سرتاسر 🌴 میان خاک، کلام مقطعه شد میان خاک؛ الف، لام، میم، طا، ها، سر 🌹 حروف اطهر و نعل تازه‌ي اسب چه خوب شد که نبوده است بر بدن‌ها سر 🌷 تنش به معرکه سرگرم فضل و بخشش بود به هرکه هرچه دلش خواست داد، حتی سر 💐 جدا شده است و سر از نیزه‌ها درآورده است جدا شده است و نیفتاده است از پا سر 🌞 صدای کهف الرقیم می‌آید بخوان! بخوان و مرا زنده کن سر 🌴 بسوزد آن همه ، بمیرد آن که آفتاب درآورد از سر 🌹 ، غصه و درد و گلایه را به که گفت؟ به چوب، چوبه محمل، نه با زبان، با سر 💐 دلم هوای کرده است می‌دانی دلم هوای دو رکعت نماز بالا سر 🌴🌷🌴 ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) دانابی شو؛ دانا شو!👇👇 📚 @dastanak_ir
🧐دقت کردی؟🧐 🔹همه داریم جون میکنیم که یه چیزیُ بدست بیاریم که دوباره از دستش بدیم! 💠مَا عِنْدَكُمْ يَنْفَدُ ۖ وَمَا عِنْدَ اللَّهِ بَاقٍ ؛ هرچیز نزد شما باشد نابود می‌شود و آنچه در نزد خداست، باقی می‌ماند! 🔴 ‏هرچیزی از همون لحظه ای که بدست میاد شروع میکنه به از دست رفتن! 📚 @dastanak_ir 👈💯
وقتی از خواهش داریم سـر به آسمــان بلنـد می کـنیم اما وقــتی از آدم ها‌ خــواهش می کنیم سـر به پایین داریــم گــویی آدم ‌هــا زیــر پایشان قـرار گرفته ... خدایا مرا چنــان مسخَّر ارادهِ خـود کــن کـه به غیــر تو فکر نکنــم و از غیــر تو خــواهش نکنم . الهی به خـودت (داستانک‌ونکات‌ناب) 👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
📚 سی سال نماز قضا، به خاطر پرستش پُست مردى سى سال را در مسجد و در صف اول جماعت مى خواند. روزى ديد كسى جايش را گرفته است. ابتدا ناراحت شد، بعد کمی به فکر فرو رفت و متوجه شد که ناراحتی او نه به خاطر از دست دادن ثواب صف اول بلکه به دلیل از دست دادن جایگاهش بوده! او در اين سى سال اين پست را مى پرستيده نه را، لذا تمام سى سال نماز را قضا كرد منبع : يادداشت هاى استاد مطهرى جلد2، ص129 (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
✂️ برشی از یک کتاب دکتر پیتر : دلیل شما بر وجود خداوند چیست ؟ علامه : ، این عالم را جلوگاه می داند و از آن جا که ، از خودِ اشیای ناآگاه تولید نمی شود ، پس این کارگاهِ هستی ، ناظمی دارد که در لغتِ ادیان نامیده می شود . دکتر پیتر : پس چرا عده ای او را ( خدا را ) قبول ندارند ؟ علامه : در دنیا آنهایی که وجود خدا را انکار می کنند ، دو تکیه گاه بیشتر ندارند : ۱- به دلایل اثبات کنندگانِ وجود خدا ۲- محسوس نبودنِ خدا ؛ یعنی اینکه ما خدا را احساس نمی کنیم ( با حواس پنجگانه ) و نمی بینیم ، پس خدا وجود ندارد . درباره اولین تکیه گاهشان باید گفت ، ایراد گرفتن به دلیل ، خودش دلیل نیست ؛ پس به تکیه گاه دوم آنها می‌پردازیم و می‌گوییم : اگر محسوس نبودنِ یک حقیقت ، دلیل بر و آن باشد ، پس اولین حقیقتی که باید انکار شود ، همین قوانین اداره کننده طبیعت است ( مثل جاذبه ) که هرگز محسوس نیستند ، بلکه ما با و ، آنها را درک می‌کنیم و پی به وجود آن قوانین می بریم . 📚 تکاپوی اندیشه ها ، محمد تقی جعفری ، جلد ۱ ، ص ۹۳ (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
زدی ضربتی ضربتی نوش کن. وقتی مکر ،دامن را میگیرد. وَمكَرُوا وَمَكرَ اللَّهُ واللَّهُ خَيْرُ الْمَاكِرِينَ ﴿۵۴﴾ ونیرنگ زدند،و هم جزای نیرنگشان را داد؛وخدا بهترین جزا دهنده نیرنگ زنندگان است. @DasTanaK_ir | داناب 👈