🌹 مفتاح راه 🌹
نقل است که :
دهقانی مقداری گندم در دامن لباس پیرمرد فقیری ریخت. پیرمرد شادمان گوشه های دامن را گره زده و میرفت و در راه با پرودرگار خود سخن میگفت : ای گشاینده گره های ناگشوده ، گره از گره های زندگی ما بگشای . . .
در همین حال ناگهان گره ای از گره هایش باز شد و گندمها به زمین ریخت. او با ناراحتی گفت :
من تو را کی گفتم ای یار عزیز
کاین گره بگشای و گندم را بریز؟
آن گره را چون نیارستی گشود
این گره بگشودنت دیگر چه بود؟
و نشست تا گندمها را از زمین جمع کند که در کمال ناباوری دید ، دانه های گندم بر روی ظرفی از طلا ریخته است!
ندا آمد که :
تو مبین اندر درختی یا به چاه
تو مرا بین که منم مفتاح راه . . .
مفتاح راه ، همراه لحظه لحظه هایتان باد
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
📚جمله علامه امینی و سکوت علمای اهل سنت
علامه امینی که در زمان خودش دارای شهرت خاصی بود مشرف شد به مکه، علما و حافظان حدیث اهل سنت او را به ضیافت شام دعوت نمودند تا به این بهانه سر بحث را وسط بکشند و او و مذهب تشیع را مغلوب نمایند. وقتی اصرار نمودند علامه امینی پذیرفت اما به این شرط که بحثی در میان نباشد.
زمان ضیافت که فرا رسید علمای اهل سنت سخن را آغاز نمودند اما علامه امینی یادآور شرطی که گذاشته بود شدند، قرار بر این شد که هرکسی حدیثی بگوید، علامه امینی فرمودند به این شرط که اگر حدیثی میخوانیم باید هر دو طرف آن را قبول داشته باشند. علمای اهل سنت که تعدادشان به 79-80 نفر میرسید قبول کردند
علامه امینی گفت: پیامبر (ص) فرمودند که هر کس امام زمان خودش را نشناسد به مرگ جاهلیت مرده است، و سپس از علمای اهل سنت پرسید که آیا این حدیث صحیح است یا خیر، همه صحت آن را تایید کردند. علامه امینی سپس فرمود که حضرت زهرا سلام الله علیها هنگام حیاتشان و شهادت، امامش چه کسی بود؟
همه علمای اهل سنت ساکت شدند، زیرا امام حضرت زهرا امام علی علیه السلام بود و همگی قبول داشتند که پیامبر (ص) بارها فرموده بودند که حضرت فاطمه زهرا س سیده زنان اهل بهشت است و هرکس او را بیازارد مرا آزرده، و میدانستند که در منابع خودشان ذکر شده که حضرت زهرا (س) هنگام شهادت به شدت از عمر و ابوبکر خشمگین بوده است، پس غیر ممکن است به مرگ جاهلیت از دنیا رفته باشند.
لعنت خدا بر دشمنان حضرت زهرا سلام الله علیها
🕊🌹أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌹🕊
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
📚 نفرین مادرِ عابد بنی اسرائیل
#امام_باقر علیه السلام فرمودند :
« كَانَ فِي بَنِي إِسْرَائِيلَ عَابِدٌ يُقَالُ لَهُ جُرَيْحٌ وَ كَانَ يَتَعَبَّدُ فِي صَوْمَعَةٍ ...
در میان #بنی_اسرائیل ، عابدی به نام #جریح زندگی می کرد که همواره در صومعه به #عبادت می پرداخت . »
روزی مادرش نزد وی آمد و او را صدا زد ، اما جریح چون مشغول نماز بود ، پاسخ مادرش را نداد .
#مادر به خانه اش بازگشت و بار دیگر ، پس از ساعتی به صومعه آمد و او را صدا زد ؛ اما باز جریح به مادر اعتنا نکرد .
وقتی برای بار سوم مادر آمد و از او جوابی نشنید ، _ با ناراحتی _ برگشت و می گفت :
ای خدای بنی اسرائیل ! او را خوار و ذلیل کن .
فردای همان روز ، زن بدکارهای که حامله بود ، نزد جریح آمد و همان جا در کنار دیوار صومعه بچه ای به دنیا آورد و نزد جریح گذاشت و ادعا کرد که آن بچه ، فرزند این عابد است .
این موضوع همه جا پخش شد و سر زبانها افتاد ، به طوری که مردم به یکدیگر می گفتند:
کسی که مردم را از #زنا نهی می کرد و سرزنش می نمود ، اکنون خودش به آن مبتلا شده است.
ماجرا را برای حاکم وقت تعریف کردند و او فرمان #اعدام جریح عابد را صادر کرد .
در این هنگام مادرش آمد . وقتی فرزندش را آنگونه در حالت رسوایی دید ، از شدت ناراحتی به صورت خود سیلی می زد .
جریح رو به مادر کرد و گفت : مادرم ! ساکت باش! #نفرین تو مرا به اینجا رسانده است ، وگرنه من بیگناه هستم .
وقتی مردم این سخن جریح را شنیدند به او گفتند : ما از تو نمیپذیریم مگر اینکه ثابت کنی.
عابد گفت : طفلی را که به من نسبت می دهند ، پیش من بیاورید.
طفل را آوردند . جریح از طفل چند روزه سؤال کرد پدرت کیست؟
_ در حالی که همه متعجب بودند _ طفل گفت: پدرم، فلان چوپان از فلان خاندان است.
به این ترتیب _ پس از رضایت مادر ، خداوند آبروی از دست رفتۀ عابد را باز گرداند _ و #تهمتی که مردم به او می زدند ، برطرف شد.
بعد از این ماجرا ، جریح قسم خورد که هیچگاه از مادر خود جدا نشود و همواره در خدمت او باشد .
🗂منبع :
بحارالأنوار ، ج 71 ، ص 75
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
👈 مــهربان باش!
یڪ سنگ ریزه از اسمش پیداست یعنی
ریز است ناچیز است اما همین سنگ اگر
در جوراب یا کفشات باشد تو رااز رفتن
و حرکت باز می دارد.
بعضی چیزها ریز است ناچیز است اما
انسان را از حرکت در #راهخــــدا و به
سمت خوبی ها باز می دارد یکی از آنها
#نامــهربانی نسبت به پدر و مادر است
هرچند کم باشد و درحد گفتن اُف باشد!
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
🍃🌸🌿💐🌾🌻🍃
یہو وسط حرفـش میگفت:
"خانوم...❤️
اگـہ مݧ شہید شدم بہم افتخار کن..."
مـیگـفـتـم:"وا بـہ چـے افتخار کنم…؟!
بـہ ایݧ کـہ شوهـر نـدارم…؟!"
میـگفـت:
"بـہ ایݧ افتخار کـݧ کـہ من همه رو دوست دارم و...
بـہ خاطر همـہ مردم میرم..
اگـہ نرم دشمن میاد داخل خاکموݧ...
پیـش از ما هـم اگه شـہدا نمیرفتݧ...
حالا ما هـم نمیتونستـیم تو امنـیت و آرامـش زندگـے کنیم..."
روز آخرے کـہ میخواست بره گفت:
"بیایـیـد وایسید عکس بگیریم…
کولـہ شو کـہ برداشت...
رفتم آب و قرآݧ بیارم...
فضا یـہ جورے بود..
فکر میـکردم ایݧ حالات فقط مخصوص فیلمـا و تو کتاباست...
احـسـاس میکردم...
مهدی بال درآورده داره میـره...
از بـس کـہ خوشحال بود...
ساکـشو خودم جمع کردم...
قرار بـود 45 روزه بره و برگرده ولـے..
21 روزِ بعد شهید شد.🕊🌷
#یاد_شهدا_صلوات
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
🌙اللهم رب شهر رمضان الذی انزلت فیه القرآن🌙
در ماه ضیافت الله « گروه جهادی صهبا» و « شاهد روشنگر» اجرا میکند.
با توجه به محدودیتهای کرونایی برنامه ای کاملا معنوی و قرآنی در فضای باز مجتمع های مسکونی و محلات قم و پردیسان
🌹 تلاوت مجلسی قرآن کریم توسط قاریان برجسته
🌹 اجرای برنامه تواشیح و سرود
🌹 اجرای برنامه حفظ توسط حافظ نوجوان کل قرآن کریم
🌹 اجرای مسابقه کودک و نوجوان با حضور «عمو بهرمن»
🌹 سخنرانی و تفسیر کوتاه
🌹 روایتگری کوتاه
🌹 معرفی کتاب برتر
🌹 غرفه کتاب
🌹 غرفه خطاطی صلواتی
💐جهت هماهنگی و رزو وقت با شماره👇
0912-151-9159
تماس حاصل فرمایید.
🌺🌙 ماه میهمانی خدا مبارکباد 🌙🌺
✨﷽✨
⇦ چرا تعـداد گناهـان کبیـره مشخص نیست؟
✍موضوعی که در بعضی از اذهان مےآید این است که چرا قـرآن مجید تعداد گناهان کبیـره را تعیین نفرموده، و دیگر اینکه چرا در اخبـار در این مسئله اختلاف است؟ در بعضی اخبـار ، تعداد گناهان کبیره پَنج، در برخی هَفت و در پاره ای نُه و در بعضی بیست و یک و در پاره ای سی و یک عدد برشمردهاند.
در ابهام گناهـان کبیـره و تعیین نکردن آن در قرآن مجید، حکمتی عظیم و لطفی بزرگ از جانب پروردگار عالم به بندگانش می باشد، زیرا اگر تعیین می گردید مردم سعی می کردند که فقط از آنها اجتناب کنند و از روی جهالت و هوای نفس، بر اقدام به سایر گناهان جرأت مےنمودند، به خیال اینکه سایر گناهان به ایشان صدمهای نمےزند. آنگاه به مفاسد کثیره ای دست مےزدند که از آن جمله جرأت نمودن بر مخالفت نواهی الهی است.
✨چه بد بنده ای است کسی که بر مولای خود، جَری شود و اُموری را که امر به ترک آن فرموده ، مخالفت کند، بلکه این جرأت و بی حیایی سبب مےشود که جرأت بر کبائر هم بنماید. زیرا کسی که نسبت به نواهی پروردگارش به صغائر بی پروا باشد، کم کم نسبت به گناهان کبیره هم بی باک مےگردد.
📚 بررسی گناهان کبیره در مواعظ و کلام حضرت آیت الله مجتهدی تهرانی (ره) ص 16 و 17
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
✍انس بن مالک میگوید:
زنان نزد پیامبر صلی الله علیه و آله آمدند و گفتند: ای پیامبر خدا مردان، ثواب جهاد در راه خدا را از آنِ خود کرده اند و دیگر عملی برای ما نمانده است که با آن، به [فضیلت] عمل مجاهدان در راه خدا برسیم.
پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: کار و خدمت هر یک از شما در خانه اش، با عمل مجاهدان در راه خدا برابری میکند.
📚کافی ج2 ص105
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
#تلنگر
بی سوادی یعنی؛ شبکه ی محبوب اجتماعی را که باز می کنی؛
تمام صفحات، پر باشد از روزمرِگی آدم معروف ها،
و مسخره بازی معروف نماها ...
نه از مطالب آموزشی خبری باشد،
نه از چهار کلام حرف حساب ...
بی سوادی یعنی؛ توی صفحه و روی پروفایلت بنویسی؛
"به بهشت نمی روم اگر مادرم آن جا نباشد ... "
و کمی آنطرف تر، مادرت از بی توجهی ات بغض کرده باشد ...
بی سوادی یعنی؛ مسیر تمام لباس فروشی و آرایشگاه های شهر را از حفظ باشی،
اما حتی یک بار هم گذرت به کتابفروشی نیفتاده باشد ...
این بی سوادی مدرن دارد فرهنگمان را از ریشه می خشکانَد ...
حواستان هست ؟!
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•