eitaa logo
📚 داستان های آموزنده 📚
73.2هزار دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
2.3هزار ویدیو
66 فایل
﷽ 🔹تبادل و تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر
مشاهده در ایتا
دانلود
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم : #عبادت هفت جزء است که بالاترین آن کوشش برای #کسب روزی #حلال است. ۱۱ اردیبهشت، روز کارگر بر همه کارگران متعهد مبارک. تمام روزهای شکوفا از تلاش، روز تو باد🌹 💯با استفاده از کالای ایرانی، از این عزیزان قدردانی کنیم💯 https://Eitaa.com/Dastan
🔸💠⚜💠🔸💠⚜💠🔸 روزی رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم با اصحاب نشسته بود. نیرومند، صبح زود، بر ایشان بگذشت. 🔹یکی پرسید: در این وقت صبح به کجا می روی؟ 🔸گفت: به دکانم در بازار. 🔹گفتند: دریغا! اگر این صبح خیزی او در راه خدای تعالی می بود، نیک تر بود. ⚜رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: چنین مگویید، که اگر برای آن باشد که خود را از خلق بی نیاز کند و یا پدر و مادر خویش یا زن و فرزند را تأمین کند، او در همین حال، در راه خدا گام بر می دارد. ♻️💠♻️💠♻️💠♻️ حضرت عیسی مسیح علیه السلام مردی را دید 🔹گفت: تو چه کار می کنی؟ 🔸گفت: می کنم. 🔹گفت: قوت و غذا از کجا می خوری؟ 🔸 گفت: مرا برادری است که قوت مرا فراهم می آورد. 🔹عیسی (ع) گفت: پس برادر تو از تو است. 📗 ✍ ابوحامد محمد غزالی •✾📚 @Dastan 📚✾•
✨ 🚩بعثت پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله ماجرای بعثت حضرت پیامبر، با نقل های متفاوتی روایت شده است. چه سخنی رساتر و شیرین تر از بیان امام هادی علیه السلام که می فرماید: «هنگامی که محمد صلی الله علیه و آله ترک تجارت شام گفت و آنچه خدا از آن راه به وی بخشیده بودبه مستمندان بخشید، هر روز به کوه حراء می رفت و از فراز آن به آثار رحمت پروردگار می نگریست، و شگفتی های رحمت و بدایع الهی را مورد مطالعه قرار می داد. به اطراف آسمان ها نظر می دوخت، و کرانه های زمین و دریاها و دره ها و دشت ها و بیابان ها را از نظر می گذرانید، و از مشاهده آن همه آثار قدرت و رحمت الهی، درس عبرت می آموخت. ازآنچه می دید، به یاد عظمت خدای آفریننده می افتاد. آن گاه با روشن بینی خاصی به خداوند اشتغال می وزید. چون به سن چهل سالگی رسید خداوند نظر به قلبوی نمود، دل او را بهترین و روشنترین و نرمترین دلها یافت. در آن لحظه خداوند فرمان داد درهای آسمان ها گشوده گردد. محمد صلی الله علیه و آله از آنجا به آسمان ها می نگریست، سپس خدا به فرشتگان امر کرد فرود آیند، و آنها نیز فرود آمدند، و محمد صلی الله علیه و آله آنها را می دید. خداوند رحمت و توجه مخصوص خود را از اعماق آسمان ها به سر محمد صلی الله علیه و آله و چهره او معطوف داشت. در آن لحظه محمد صلی الله علیه و آله به جبرئیل که در هاله ای از نور قرار داشت نظر دوخت. به سوی او آمد و بازوی او را گرفت و سخت تکان داد و گفت: ای محمد! بخوان. گفت چه بخوانم؟ جبرئیل گفت: «نام خدایت را بخوان که جهان و جهانیان را آفرید. خدائی که انسان را از ماده پست (نطفه) آفرید. بخوان که خدایت بزرگ است. خدائی که با قلم دانش آموخت و به انسان چیزهائی یاد داد که نمی دانست» 🔸بحار الانوار  - ج 18 ص 205 و ج 17 ص 309 چاپ جدید •✾📚 @Dastan 📚✾•
🕌دعای کمیل سید بن طاووس ره در کتاب اقبال الاعمال از کمیل بن زیاد نقل می کند: «روزی با مولای خود، امام علی علیه السلام در مسجد بصره نشسته بودم و جمعی از اصحاب حضرت هم حضور داشتند. از حضرت سؤال شد که معنای این آیه که خدا می‌فرماید: «فِیهَا یفْرَقُ کلُّ أَمْرٍ حَکیمٍ» چیست؟ حضرت فرمودند: آن شب نیمه شعبان است. سوگند به کسی که جان علی در دست قدرت اوست هیچ بنده‌ای نیست جز اینکه تمام آنچه بر او از نیکی و بدی می‌گذرد، در شب نیمه شعبان برایش تقسیم می‌شود تا آخرسال او. هر بنده‌ای که آن شب را به #عبادت احیا کند و دعای حضرت خضر را بخواند، دعای او مستجاب می‌شود.» کمیل می‌گوید: «وقتی که حضرت به منزل خود رفتند، وقت شب به خدمت آن بزرگوار رسیدم. حضرت فرمودند برای چه کاری آمدی؟ عرض کردم به طلب دعای خضر آمده‌ام. امیرالمومنین فرمود:‌ای کمیل، اگر این دعا را حفظ کردی هر شب جمعه یا در هر ماه و یا سالی یکبار و یا لااقل در تمام عمر یک مرتبه بخوان تا امور تو #کفایت شود. خداوند تو را یاری می‌کند، روزی تو زیاد می‌شود و البته از مغفرت هم محروم نخواهی شد. ای کمیل، مدتی که تو با ما مصاحب هستی، موجب شده که تو را به چنین نعمت و کرامتی سرافراز گردانم.‌ ای کمیل بنویس: اللهم انی اسئلک برحمتک...» 🔸اقبال الاعمال ✍🏻ارتباط با ادمین کانال #داستانهای_آموزنده 👤 @AminiAsl •••═✼✾⊱🌹⊰✾✼═••• 🌺➣ http://eitaa.com/joinchat/12451840C08a2fdc722
🌹ثواب خدمت همسر 🌹 آقا امام باقر عليه السّلام فرمودند: هر زنی که شوهرش را خدمت کند، خداوند هفت در دوزخ را به روی او ببندد و هشت در بهشت را به رويش بگشايد, تا از هر در که خواهد وارد شود و فرمودند: هيچ زنی نيست که به شوهرش بنوشاند مگر آن که اين عمل او برايش بهتر از يک سال باشد. که روزهايش را بگيرد و شبهايش را به سپری کند. 📚وسائل الشيعه، ج۱۴ ص۱۲۳ •✾📚 @Dastan 📚✾•
‌ 📚 نفرین مادرِ عابد بنی اسرائیل علیه السلام فرمودند : « كَانَ فِي بَنِي إِسْرَائِيلَ عَابِدٌ يُقَالُ لَهُ جُرَيْحٌ وَ كَانَ يَتَعَبَّدُ فِي صَوْمَعَةٍ ... در میان ، عابدی به نام زندگی می کرد که همواره در صومعه­ به می­ پرداخت . » روزی مادرش نزد وی آمد و او را صدا زد ، اما جریح چون مشغول نماز بود ، پاسخ مادرش را نداد . به خانه اش بازگشت و بار دیگر ، پس از ساعتی به صومعه آمد و او را صدا زد ؛ اما باز جریح به مادر اعتنا نکرد . وقتی برای بار سوم مادر آمد و از او جوابی نشنید ، _ با ناراحتی _ برگشت و می گفت : ای خدای بنی اسرائیل ! او را خوار و ذلیل کن . فردای همان روز ، زن بدکاره‌ای که حامله بود ، نزد جریح آمد و همان جا در کنار دیوار صومعه بچه­ ای به دنیا آورد و نزد جریح گذاشت و ادعا کرد که آن بچه ، فرزند این عابد است . این موضوع همه جا پخش شد و سر زبان­ها افتاد ، به طوری که مردم به یکدیگر می­ گفتند: کسی که مردم را از نهی می­ کرد و سرزنش می­ نمود ، اکنون خودش به آن مبتلا شده است. ماجرا را برای حاکم وقت تعریف کردند و او فرمان جریح عابد را صادر کرد . در این هنگام مادرش آمد . وقتی فرزندش را آن‌گونه در حالت رسوایی دید ، از شدت ناراحتی به صورت خود سیلی می زد . جریح رو به مادر کرد و گفت : مادرم ! ساکت باش! تو مرا به اینجا رسانده است ، وگرنه من بی‌گناه هستم . وقتی مردم این سخن جریح را شنیدند به او گفتند : ما از تو نمی‌پذیریم مگر اینکه ثابت کنی. عابد گفت : طفلی را که به من نسبت می­ دهند ، پیش من بیاورید. طفل را آوردند . جریح از طفل چند روزه سؤال کرد پدرت کیست؟ _ در حالی که همه متعجب بودند _ طفل گفت: پدرم، فلان چوپان از فلان خاندان است. به این ترتیب _ پس از رضایت مادر ، خداوند آبروی از دست رفتۀ عابد را باز گرداند _ و که مردم به او می­ زدند ، برطرف شد. بعد از این ماجرا ، جریح قسم خورد که هیچگاه از مادر خود جدا نشود و همواره در خدمت او باشد . 🗂منبع : بحارالأنوار ، ج 71 ، ص 75 •✾📚 @Dastan 📚✾•
🔆آیت الله شیخ محمد شاه ابادی، بسیار اهل بود و حدود 4 تا 5 ساعت عبادت آشکار داشت و این غیر از اذکاری که دائم بر لب داشت. در وقت سحر و نیز بین الطلوعین با حضور قلب به عبادت مشغول بود.............او یا به مطالعه مشغول بود یا به تفکر و عبادت و . 🔆 استاد، از شاگردان ایشان نقل می کند، روزی درس در حجتیه بود و شاگردان دیرتر از استاد به جلسه درس آمده بودند و استاد به نماز ایستاده بود. 🔆 ما از ورودی که روبروی محل خواندن ایشان بود، وارد شدیم و در محل درس که پشت سر ایشان بود به انتظار نشستیم و می کردیم که استاداز ورود ما باخبر شده است، اما استاد با اتمام نماز اول دوباره به نماز ایستاد. بعد فهمیدیم که ایشان آن قدر در یاد خدا و توجه به حضرت حق تعالی بوده اند که حتی ورود شاگردان را متوجه نشده بودند. گلشن ابرارج12ص624، 623 •✾📚 @Dastan 📚✾•
🕌 بعثت «غار حراء» واقع در قله «کوه نور»، از معروف‌ترین کوه‌های مکه و با ارتفاع ۲۰۰ متر در دو فرسنگی شهر و در شمال شرقی آن واقع شده است. این محل از زمان‌های دور، مکانی مقدس و محل انسان‌های حقیقت‌جو و روشن‌ضمیری بوده است که به "حنفا" شهرت داشتند. ▫️موقعیت جغرافیایی غار: سطح غار، هموار و برای نشستن و برخاستن فردی بلند قامت، مناسب بوده است؛ اما بالا رفتن از آن به دلیل ناهمواری‌های شیب‌دار، دشوار است. پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم در غار که دهانه‌اش به سوی و محله بطحا باز می‌شد، می‌نشست و ساعت‌ها در‌ اندیشه رهاییدن قومش از بیهودگی‌هایی بود که در آن غوطه‌ور بودند. منابع، درباره زندگی و ویژگی‌های شخصیتی پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌ پیش از بعثت، چندان سخن نگفته‌اند؛ اما از تحنث او در غار حراء می‌توان تصور کرد که همواره در‌ راه چاره‌ای برای نجات قومش از تباهی‌ها بود. ▫️مدت زمان وقوف در غار: معمولاً تحنث، سالی یک‌ بار به مدت یک ماه در غار حراء بوده است. رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌ در این مدت به مستمندانی که نزد او می‌رفتند، می‌خورانید. پس از آن، هفت بار، کعبه را طواف می‌کرد و به منزل باز می‌گشت. در سال‌های نزدیک بعثت که رشد قوای عقلی و روحی پیامبر صلی‌الله‌ علیه ‌و‌آله به اوج رسیده بود، میل و اشتیاق او به کناره‌گیری از مردم و تفکر و ، آن‌چنان بود که روزها و شب‌ها را در غار حراء به سر می‌برد؛ به‌ویژه در ماه رمضان، مدت تحنث طولانی‌تر بود. در این مدت، علی علیه‌السّلام، همسرش خدیجه و یا فرد دیگری از اهل خانه برای او آب و غذا می‌بردند. ▫️نزول امین وحی پس از سپری شدن ایام عبادت، پیامبر به مکه برگشته و پیش از اینکه به خانه خویش بازگردند، خانه خدا را می‌نمودند. این حالات همچنان ادامه یافت تا اینکه سن آن حضرت به چهل سالگی رسید و خداوند که دل ایشان را برترین و مطیع‌ترین و خاضع و خاشع‌ترین دلها در برابر خویش یافت، ایشان را کرد و به پیامبری گرامی داشت، تا به وسیله قرآنی که آن را روشن و استوار گردانیده، بندگانش را از پرستش بر بتان خارج ساخته و به پرستش خویش کند. رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم ساعت‌ها در آسمان، کوه‌ها و بیابان‌های مکه که بی‌کرانگی خالق را به هزاران زبان نجوا می‌کردند به تفکر و می‌پرداخت و از خدایان سنگی و چوبی قومش به ستوه آمده، در جستجوی چاره آن، آسمان بی‌انتها را می‌کاوید. جبرئیل امین در یکی از این تحنث‌ها هنگام چهل‌ سالگی بر او ظاهر شد و نخستین آیه‌های سوره علق را به وی القا کرد. سپس پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم از غار به سوی منزل سرازیر شد و همسرش را از این ماجرا آگاه کرد. که سال‌ها بود، آثار بزرگی را در کردار و گفتار وی دریافته بود، نخستین تصدیق‌ کننده و ایمان‌ آورنده به رسالتش شد. «علاوه بر منابع تاریخی، علیه‌السّلام در نهج البلاغه می‌فرماید: «در حالی که در هیچ خانه‌ای مسلمانی نبود، من سومین آنها بودم.» و بدینسان رسالت بزرگ پیامبر صلی‌الله علیه وآله آغاز گردید . 🔸پی نوشت اخبار مکه، ج۲،مجمع البیان، ج۱، السیرة النبویه، ج۱، ص۲۳۶. النهایة، ج۲، ص۷۱۳. نهج البلاغه، خطبه ۱۹۲، ترجمه شهیدی، ص۲۲۲.۲۸. بحار الانوار، ج۱۸، ص۱۹۴. مناقب شهر آشوب، ج۱، ص۴۳. •✾📚 @Dastan 📚✾•
🔰 جوانی به مادر خویش مراجعه کرد و گفت: مادر برخی اوقات حال عبادتم ضعیف می‌شود و حس می‌کنم رشته تاریکی بر نورانیت باطنم چیره می‌شود. 👈 نیستم، با بدان ندارم، از عوامل کسالت در عبادت پرهیز می‌کنم، 🤔به این نتیجه رسیدم که از شما سؤال کنم شاید عامل این کسالت و تاریکی از شما منتقل شده است. حقیقت را به من بگو تا من به درمان این درد بپردازم. 🌼 مادر گفت: پسرم زمانی که تو را حامله بودم پدرت در سفر بود. زمان فراوانیِ زردآلو رسیده بود. من از خانه بیرون نمی‌رفتم. امکان خریدن زردآلو برای من نبود. برای پهن کردن رخت به بام رفتم، چشمم به زردآلوی زیادی افتاد که همسایه برای خشک کردن پهن کرده بود. به اندازه چشیدن، ذره‌ای از آنها خوردم و بعد پشیمان شدم ولی برای رضایت گرفتن از همسایه خجالت کشیدم. 💫 جوان گفت: مادر علت مسئله پیدا شد. اجازه می‌خواهم این مسئله را با همسایه در میان بگذارم تا از این پس بدون بتوانم کنم. 📚منبع: سرچشمه تربیت، ص95 ✾📚 @Dastan 📚✾
✳ از کجا بفهمیم اعمال ما «عبادت» است، نه «عادت»؟ 🔻 معنایش این است که انسان اراده‌ی خودش را بر و بر طبایع خود غلبه بدهد؛ یعنی اراده را تقویت کند به‌طوری که اراده بر آن‌ها حاکم باشد. حتی اراده باید بر هم غالب باشد، چون کار خوب اگر کسی به آن عادت پیدا کرد خوب نیست. 🔸 مثلا ما باید بخوانیم اما نباید نماز خواندن ما شکل عادت داشته باشد. از کجا بفهمیم که نماز خواندن ما عادت است یا نه؟ باید ببینیم آیا همه‌ی دستورات خدا را مثل نماز خواندن انجام می‌دهیم؟ اگر این‌طور است، معلوم می‌شود که کار ما به خاطر امر خداست. اما اگر را می‌خوریم و در عین حال، نماز را هم با نافله‌هایش می‌خوانیم، یا اگر خیانت به مردم می‌کنیم ولی زیارت عاشورایمان هم ترک نمی‌شود، می‌فهمیم که این‌ها نیست، است. 👤 📚 ، ج۱ 📖 ص ۲۱۱ ┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈ ✾📚 @Dastan 📚✾
❇️ لذّت از عبادت در دنیا و آخرت ☑️ بهجت العارفین (ره): ▫️ در حدیث قدسی آمده است: 📜 «تَنَعَّمُوا بِعِبادَتی فِی الدُّنْیا، فَإِنَّکمْ تَتَنَعَّمُونَ بِها فِی الْآخِرَهِ.» 📃 در دنیا از عبادت من لذّت ببرید، زیرا شما در آخرت از همان لذّت برده و بهره‌مند خواهید بود. (۱) ▫️ یعنی از عبادت لذّت ‌می‌برید. این حدیث از روایتی که شیخ رحمه اللّه نقل کرده که 📃 «نماز، گرسنگی و تشنگی را بر طرف ‌می‌کند.»، بالاتر است؛ زیرا دوام و استمرار را ‌می‌رساند. 📚در محضر بهجت، جلد یک، نکته ۱۵۲ (۱). اصول کافی، ج ۲، ص ۸۳؛ وسائل الشیعه، ج ۱، ص ۸۳؛ بحار الانوار، ج ۸، ص ۱۵۵، ج ۶۷، ص ۲۵۳. 🏷 (ره) ✾📚 @Dastan 📚✾