eitaa logo
📚 داستان های آموزنده 📚
68.6هزار دنبال‌کننده
8.1هزار عکس
2.7هزار ویدیو
67 فایل
﷽ 🔹تبادل و تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر
مشاهده در ایتا
دانلود
داستان شهربانو دختر یزد گرد سوم 🧕مادر امام سجاد (ع) به نام شهر بانو، یکی از دختران یزدگرد سوم، آخرین پادشاه ساسانی بود، شهربانو پس از فتح ایران به دست سپاه اسلام، به صورت اسیر وارد مدینه شد! امام باقر(ع) فرمودند: وقتی دختر یزدگرد را (شهربانو) به اسیری گرفته و وارد مدینه کردند، دختران مدینه برای تماشایش جمع شده بودند. هنگامی که وارد مسجد شد از پرتوش درخشان گشتند(کنایه از اینکه حاضران در مسجد با دیدن جمال او، شاد و شگفت زده شدند) عمر به او نگریست، او رخسار خود را پوشید و به فارسی گفت« اف بیروج بادا هرمز» ( وای! روزگار هرمز سپاه شد) عمر(که زبان فارسی را نمی دانست) گفت: آیا این دختر به من ناسزا می گوید؟ سپس متوجه او شد تا او را بفروشد. امیر المومنینی (ع) به عمر گفت: تو این حق را نداری، اختیار انتخاب را به خودش واگذار کن، هر مردی را او به شوهری برگزید، مهریه اش را از سهم بیت المال همان مرد، حساب کن. عمر رای علی (ع) را پذیرفت و به شهربانو اختیار داد، شهر بانو جلو آمد و دستش را به شانه امام حسین (ع) نهاد، علی (ع) به او فرمود: نامت چیست؟ او پاسخ داد: جهانشاه. حضرت فرمود: بلکه نا م تو شهر بانویه باشد، سپس به حسین (ع) فرمود: « یا ابا عبدالله لیلدن لک منها خیر اهل الارض» ای حسین! حتماً از این دختر، بهترین شخص روی زمین، برای تو متولد می شود 1 . حضرت علی (ع) از شهر بانو پرسید:« از پدرت در حادثه فیل سواران (و شکست سپاه ایران) چه سخنی را به خاطر داری؟» شهربانو در پاسخ گفت: به خاطر دارم که پدرم درآن هنگام می گفت:« هرگاه اراده خداوند برچیزی غالب شد، همه آرزو در برابر آن خوار گشته و ناکام گردد، و هرگاه مدت عمر و شوکت به پایان رسید، مرگ خواهد رسید و چاره ای جز تسلیم شدن در برابر آن نیست.» 🌺حضرت علی (ع) فرمودند:« براستی پدرت چقدر نیکو سخن گفته است، همه امور در برابر مقدرات الهی خوار و تسلیم می گردند، تا آنجا که وقتی اجل فرا رسید، بر تدبیر و خواهشهای انسان، چیره و پیروز گردد.» 📚زنان مرد آفرین تاریخ، ص169. •✾📚 @Dastan 📚✾•
69-Tashrof Sheykh hoseyn ale rahim.mp3
6.9M
▪️ما گره‌گـشا داریم؛ دافـع البلا داریم بر دامن لطف تو دست اِلتجا داریم به محضر امام عصر " ارواحنافداه "در کنار مزار مقدّس سلام الله علیه 📚 النجم الثاقب جلد 2 حکایت 90 •✾📚 @Dastan 📚✾•
در روزگاری نه چندان دور شبی از شب‌ها شاگردی در حال عبادت و گریه و زاری بود مدتی در اين حال بود كه استاد خود را بالای سرش دید، استاد با تعجب و حیرت او را نظاره می‌کرد بعد از اندكی مكث استاد پرسید: برای چه این همه ابراز ناراحتی و گریه و زاری می‌کنی؟ شاگرد گفت: برای طلب بخشش و گذشت خداوند از گناهانم و برخورداری از لطف خداوند استاد گفت: سؤالی می‌پرسم پاسخ ده شاگرد گفت: با کمال میل استاد استاد گفت: اگر مرغی را پروش دهی هدف تو از پرورش آن چیست؟ شاگرد گفت: خوب معلوم است استاد برای آنکه از گوشت و تخم مرغ آن بهره‌مند شوم استاد گفت: اگر آن مرغ برایت گریه و زاری کند آیا از تصمیم خود منصرف خواهی شد؟ شاگرد گفت: خوب راستش نه! نمی‌توانم هدف دیگری از پرورش آن مرغ برای خود تصور کنم استاد گفت: حال اگر این مرغ برایت تخم طلا كند چه؟ آیا باز هم او را خواهی کشت تا از آن بهره‌مند گردی؟! شاگرد كمی فكر كرد و گفت: نه هرگز استاد مطمئنا آن تخم‌ها برایم مهمتر و با ارزشتر خواهند بود استاد گفت: پس تو نیز برای خداوند چنین باش همیشه تلاش کن تا با ارزشتر از جسم، گوشت، پوست و استخوانت گردی تلاش کن تا آنقدر برای انسان‌ها هستی و کائنات خداوند مفید و با ارزش شوی تا مقام و لیاقتت توجه، لطف و رحمت او را بدست آورد خداوند از تو گریه و زاری نمی‌خواهد او از تو حرکت، رشد، تعالی، و با ارزش شدن را می‌خواهد و می‌پذیرد نه ابراز ناراحتی و گریه و زاری را •✾📚 @Dastan 📚✾•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🖤 علیه‌السلام فرمودند: 🍃 چیزی را بر زبان نیاورید که از ارزشِ شما بکاهد .. 📖 جلاءالعیون، ج۲، ص۲۰۵. •✾📚 @Dastan 📚✾•
💠 تمثیلی نسبتا زیبا از کمک نماز در قیامت 💠 ✅ صرفنظر از اینکه این تمثیل در قیامت اتفاق می‌افتد یا خیر، تمثیل بسیار زیباییست و میتوان از آن بهره برد: ◾️آنها شروع به خواندن اسامی کسانی که بايد وارد جهنم میشدند، کردند نوبت به او رسيد و نامش خوانده شد بی اختیار بر روی زانوان خود افتاد و فریاد زد که این نمیتواند درست باشد "چگونه می توانند مرا به جهنم ببرند؟" چشمانش تار شده بود، بدنش خیس عرق شد، پاهایش به لرزش افتاد در این هنگام دو فرشته بازوانش را گرفتند همانطور که پایش روی زمین کشیده میشد وی را به سوی شعله های جهنم بردند فریاد میزد و در این فکر بود، آیا کسی وجود دارد، که به او کمک کند؟ تمام اعمال خوبی که انجام داده بود، را فریاد زد، روزه اش، انفاقش، قرآنش و... التماس میکرد، ولی هیچ کس از آنها به وی کمک نکردند فرشتگان جهنم او را با زور روی زمین می کشیدند و نزدیک آتش دوزخ رسیدند به عقب نگاه کرد و این آخرین درخواست او بود ❇️ ای رسول خدا(ص) نگفته بودی: کسی که نمازهای پنجگانه را بجای می‌آورد، دیگر هیچ پلیدی برایش باقی نمیماند او شروع کرد به فریاد زدن: 💢 نماز من، نماز من، نماز من اما دو فرشته متوقف نشدند و او را به لبه پرتگاه جهنم آوردند شعله های آتش صورتش را سوزاندند چشمانش دیگر امیدی نداشت و هیچ چیزی نبود یاریش کند یکی از فرشتگان او را به صورت به میان دره‌ای از آتش انداخت هنوز به میان آتش‌ها نیافتاده بود که ناگهان، دستی بازویش را گرفت و او را به عقب کشید سر خود را بلند کرد و پیر مردی نورانی دید از او پرسید: تو کی هستی؟ پیر مرد جواب داد: من نمازهای توام. چرا اینقدر دیرکردی؟! من تقریبا در آتش بودم تو من را در آخرین لحظه نجات دادی قبل از اینکه بیفتم پیر مرد لبخند زد و سرش را تکان داد: چون تو همیشه من را در آخرین لحظه انجام میدادی! آیا فراموش کرده‌‌ای؟ در آن لحظه، چشم را باز و بسته کرد عرق کرده بود. صدایی از بیرون شنید صدای اذان نماز بود به سرعت بلند شد و وضو گرفت 🌷 امام صادق (ع) میفرمایند: وقتی نماز واجب را می خوانی آنرا در وقت خودش بخوان و چنان بخوان كه گویا آخرین نمازی است که میخوانی ونگرانی که دیگر هرگز به نماز موفق نمیشوی ❇️ رسول خدا (ص) فرمود: خداوند بزرگ و متعال میفرماید: من تعهدی نسبت به بنده ام دارم كه اگر نماز را در وقتش بپا دارد او را عذاب نكنم و بی حساب او را به بهشت ببرم. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌ •✾📚 @Dastan 📚✾•
🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃 وضعیت کودکان در برزخ: ☘ چگونه می‌توان تصور کرد که کودکان معصوم و فرزندان نازنینی که عمر بسیار کوتاهی در این دنیا داشته‌اند دچار عذاب اخروی شوند؟ عذاب جان دادن و عذاب قبر نیز هیچ کدام بی‌علت نیستند و همگی متأثر از گناهان و دلبستگی‌های ناحق و ناروا نسبت به امور دنیوی هستند، بنابراین چگونه این عذاب‌ها می‌توانند متوجه پاکان و کودکان معصومی باشند که تمثّل فرشتگان الهی در زمین هستند؟ جان دادن برای انسان پاک و مؤمن طبق روایات، همچون بو کردن گل است. بلکه چه بسا با شفاعت کودکان انسان‌های مؤمن، والدین آنان هم اگر خطایی داشته باشند، مورد رحمت و مغفرت الهی واقع خواهند شد. در اینجا تنها به بخشی از روایات که در این زمینه وارد شده و نشانگر دیدگاه اسلام در این رابطه است، اشاره می‌کنیم: 1- امام صادق (ع) فرمودند: «هرگاه کودکی از مؤمنان از دنیا رفت، منادی در ملکوت آسمان و زمین ندا می‌دهد که فلانی فرزند فلانی از دنیا رفته است. اگر پدر یا مادر یا یکی از بستگان مؤمن او از دنیا رفته باشند، کودک را به نزد او می‌برند تا از او پرستاری کند و اگر کسی یافت نشد، او را به حضرت فاطمه (س) می‌سپارند و آن حضرت، تا زمانی که یکی از پدر یا مادر یا نزدیکانش به او ملحق شوند، از کودک نگهداری می‌کنند و بعد کودک را به آن فرد تحویل می‌دهند.» (1) 2- از امام صادق (ع) همچنین نقل شده است: «خدای بزرگ، ابراهیم و ساره را متکفل نگهداری از کودکان مؤمنان قرار داده است؛ در قصری با شکوه از درّ بهشتی و در روز قیامت این کودکان را لباس نیکو پوشانده و خوش‌بو می‌کنند و آنان را به پدر و مادرشان هدیه می‌دهند. این کودکان، پادشاهانی هستند در بهشت همراه با والدینشان.» (2) 3- از پیامبر بزرگ اسلام (ص) نقل شده است که فرمودند: «کودکان مؤمنان در روز قیامت آنگاه که زمان حسابرسی خلایق می‌رسد حاضر می‌شوند. 💥💥💥💥💥💥💥💥💥💥 خدای تعالی به جبرئیل می‌فرماید: اینان را به بهشت وارد کن. کودکان بر دروازه‌های بهشت می‌ایستند و از پدران و مادران خود سؤال می‌کنند. نگهبان بهشت به آنان می‌گوید: آنان مثل شما نیستند و گناهان و خطاهایی دارند که باید از آن بازخواست شوند. کودکان صدای خود را با گریه بلند می‌کنند؛ پس خدای تعالی می‌فرماید: ای جبرئیل، این چه صدای گریه و زاری است که بلند شده است؟ جبرئیل عرض می‌کند: خدایا! تو خود از من داناتری، اینان کودکان مؤمنان هستند و می‌گویند ما وارد بهشت نخواهیم شد تا زمانی که پدران و مادران ما وارد بهشت شوند. پس خدای تعالی می‌فرماید: ای جبرئیل، در میان جمع وارد شو و دست پدران و مادران آنان را بگیر و همراه کودکان - به خاطر رحمتی که دارم - وارد بهشت کن.» (3) 4- از رسول گرامی اسلام (ص) نیز نقل شده است: «کودکان امت محمد (ص) در روز قیامت در زیر عرش در کنار حوض‌های بهشتی جمع می‌شوند. خداوند از حال آنان مطلع می‌شود و می‌فرماید: چه شده است که سرهایتان را به سوی من بلند کرده‌اید؟ می‌گویند ای پروردگار ما! پدران و مادران ما در عطش گرفتارند و آنگاه ما در کنار حوض‌های بهشتی هستیم. پس به آنان وحی می‌شود: وارد صفوف قیامت شوید و پدران و مادران خود را سیراب کنید.» (4) 📚 پی‌نوشت: 1- بحارالأنوار، ج 5، ص293 2- الفقیه، ج 3، ص490 3- بحارالأنوار، ج 79، ص 123 4- مستدرک‌الوسائل، ج 2، ص 401 ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌•✾📚 @Dastan 📚✾•
🏴ارزش يك قطره اشك براى اباعبدالله عليه السلام ✍چون روز قیامت شود و بنده را در موقف حساب و کتاب بیاورند، وقتی نامه عملش را از حسنات تهی می بیند، با یأس راه جهنم را در پیش می‌گیرد. خطاب می رسد ای بنده به کجا می روی!؟ می‌گوید خود را مستحق آتش می دانم. در این هنگام خطاب می رسد که صبر کن، زیرا نزد ما امانتی داری. پس دانه‌ای از درّ می آورند که شعاع نورش همه عرصات را روشن می‌نماید. می پرسد من چنین دانه گرانبهایی نداشتم! ندا می‌رسد: این دانه، قطره اشکی است که در فلان مجلس در مصیبت حسین بن علی (عليه السلام) از دیدگانت جاری شد و ما آن را برای این روز که یوم الحسرة است، ذخیره کردیم تا به کارت آید. حالا این درّ را از تو خریداریم. آن را نزد انبیاء ببر تا قیمت گذاری کنند. نزد آدم صفی الله (عليه السلام) می برد و آن حضرت می فرماید من سررشته قیمت این درّ را ندارم. نزد نوح (عليه السلام) و سایر انبیاء هم می آورد و همه به دیگری حواله می‌نمایند تا نزد خاتم الانبیاء (صلى الله عليه وآله) می آورد. حضرت می‌فرماید نزد علی مرتضی (عليه السلام) ببر. امیرالمؤمنین نیز او را نزد فرزندش حسین ‌(عليه السلام) می فرستد. وقتی درّ را به حضرت اباعبدالله (عليه السلام) می دهد آن حضرت، درّ را نزد خداوند می آورد و عرض می‌کند خدایا قیمت دانه این است که این بنده را به همراه پدر و مادرش به من ببخشی و ایشان را با من محشور کنی. خطاب می رسد که او را با پدر و مادرش به تو بخشیدیم و همسایه‌ات در بهشت خواهند بود. 📚 از کتاب ارزشمند حسینیه نوشته ملا حبیب الله شریف کاشانی (ره)، ص34و35 •✾📚 @Dastan 📚✾•
✨﷽✨ 🏴ارزش يك قطره اشك براى اباعبدالله عليه السلام ✍چون روز قیامت شود و بنده را در موقف حساب و کتاب بیاورند، وقتی نامه عملش را از حسنات تهی می بیند، با یأس راه جهنم را در پیش می‌گیرد. خطاب می رسد ای بنده به کجا می روی!؟ می‌گوید خود را مستحق آتش می دانم. در این هنگام خطاب می رسد که صبر کن، زیرا نزد ما امانتی داری. پس دانه‌ای از درّ می آورند که شعاع نورش همه عرصات را روشن می‌نماید. می پرسد من چنین دانه گرانبهایی نداشتم! ندا می‌رسد: این دانه، قطره اشکی است که در فلان مجلس در مصیبت حسین بن علی (عليه السلام) از دیدگانت جاری شد و ما آن را برای این روز که یوم الحسرة است، ذخیره کردیم تا به کارت آید. حالا این درّ را از تو خریداریم. آن را نزد انبیاء ببر تا قیمت گذاری کنند. نزد آدم صفی الله (عليه السلام) می برد و آن حضرت می فرماید من سررشته قیمت این درّ را ندارم. نزد نوح (عليه السلام) و سایر انبیاء هم می آورد و همه به دیگری حواله می‌نمایند تا نزد خاتم الانبیاء (صلى الله عليه وآله) می آورد. حضرت می‌فرماید نزد علی مرتضی (عليه السلام) ببر. امیرالمؤمنین نیز او را نزد فرزندش حسین ‌(عليه السلام) می فرستد. وقتی درّ را به حضرت اباعبدالله (عليه السلام) می دهد آن حضرت، درّ را نزد خداوند می آورد و عرض می‌کند خدایا قیمت دانه این است که این بنده را به همراه پدر و مادرش به من ببخشی و ایشان را با من محشور کنی. خطاب می رسد که او را با پدر و مادرش به تو بخشیدیم و همسایه‌ات در بهشت خواهند بود. 📚 از کتاب ارزشمند حسینیه نوشته ملا حبیب الله شریف کاشانی (ره)، ص34و35 •✾📚 @Dastan 📚✾•
🔺شهادت قلم ✍️سید عبدالله هاشمی ❇️ ازشهید نوشتن، کاری است بزرگ اما بزرگتر ازآن شهادت قلم است. قلم گاهی ازشهید مینویسد اما خود را میبیند و خود را می نویسد. تمام مقدرات نیکوی یک جامعه، زمانی رقم میخورد، که صاحبان فکر و قلم اهل شهادت باشند. همچون شهید خود نگاری نکنند بلکه فدا شدن خود را برصفحه روزگارنقش زنند.اندیشه ای که بردل صفحه ای نقش میزند،فریاد انانیت سرندهد واهل معنی را به خود مشغول نسازد؛ بلکه فنای خود وتجلی حق بودن را سردهد.اگر قلمی اهل شهود نباشد چه بنویسد جزتاریکی های درون خویش واگر اهل شهود باشد،جز نور چه بنویسد! ❇️ اینجا جنس مرکب با خون شهید یکی خواهد شد و اینجا گاهی مرکب برخون برتری دارد. اگر گفته اند مداد علماء ازخون شهید بالاتراست، قلمی است که حق نگاری میکند نه خود نگاری ❇️ آن مرکبی درسنجه انصاف، برخون شهید برتری دارد که خود نویس نباشد. سیروسلوک قلم درهمین است که قبله قلم را به سوی معبود متوجه کنیم «فول وجهک شطرالمسجدالحرام» ❇️ اگر قلمی حق را بنویسد وجزحق در درون خود مطلوبی نداشته باشد ،این قلم شهید است وبدون شک مرکب او همچون خون شهید است ،هرچند قرمز نباشد. ❇️ آوینی نیزنگاشته های خود را اگر سوزاند، چون خود نگاری بوده است.او خود را سوزاند تا قلمش به مقام شهادت برسد. همین او را سید شهیدان اهل قلم ساخت و همین راز ماندگاری او و صدا و قلمش شده است. •✾📚 @Dastan 📚✾•
🍂 دعوت از کریم 💠 روزی امام حسین علیه‌السّلام از کنار فقرا می‌گذشت. آن‌ها عباهای خود را پهن کرده بودند و نان خشک می‌خوردند. ♦️ هنگامی‌که امام، به آن‌ها نزدیک شد، از ایشان دعوت کردند؛ امام از اسب فرود آمد و کنار ایشان نشست و سپس به آن‌ها فرمود: «اینک که من دعوت شما را پذیرفتم، شما نیز دعوت مرا بپذیرید.» 🍃 امام حسین علیه‌السّلام آنان را به خانۀ خویش برد و با هر آن‌چه مهیّا بود، از آن‌ها پذیرایی شایسته‌ای نمود. 💎 نتیجه: یادمان باشد امام حسین علیه‌السّلام بسیار کریم است و خدمت به ایشان، بی‌جواب نمی‌ماند. 📚 زندگانی چهارده معصوم، ص ۱۱۰. •✾📚 @Dastan 📚✾•
☑️ ریان بن شبیب روایت شده که گوید در روز اول به محضر امام رضا (علیه السلام) رفتم، و آن حضرت به من فرمود: «ای پسر شبیب روزه هستی؟» عرض کردم: «نه…» سپس آن حضرت درباره ی محرم و روز عاشورا و مصیبت جانگداز امام حسین (ع) سخنانی فرمود که از آن جمله بود: ای پسر شبیب براستی که ماه محرم ماهی است که مردم زمان جاهلیت در گذشته به خاطر حرمت آن ماه، ستم و جنگ را در آن حرام می دانستند ولی این امت نه حرمت ماه را نگه داشتند و نه حرمت پیامبر را، که فرزندان او را کشته و زنانش را اسیر کرده و اموالش را به غارت بردند. خدایشان هیچ گاه نیامرزد. «يَا ابْنَ شَبِيبٍ إِنْ كُنْتَ بَاكِياً لِشَيْ‏ءٍ فَابْكِ لِلْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ (ع) فَإِنَّهُ ذُبِحَ كَمَا يُذْبَحُ الْكَبْشُ ...» 🍃 ای فرزند شبیب اگر خواستی بر چیزی گریه کنی، بر حسین بن علی بن ابیطالب گریه کن که براستی او را همانند گوسفند کشتند، و به همراهش هیجده مرد از خاندانش را نیز کشتند که در زمین همانندی نداشتند، و در شهادت آنها آسمانهای هفتگانه و زمینها گریستند، و چهار هزار فرشته برای یاری او بر زمین فرودآمدند ولی او را کشته دیدند، و از این رو در کنار قبر آن حضرت تا روز قیام حضرت قائم همچنان ژولیده مو و گردآلود می مانند و از یاران آن حضرت خواهند بود و شعارشان نیز «یا لثارات الحسین» می باشد. 📚 عیون أخبار الرضا علیه السلام ؛ ج‏1 ؛ ص299 •✾📚 @Dastan 📚✾•