eitaa logo
📚 داستان های آموزنده 📚
69.1هزار دنبال‌کننده
8هزار عکس
2.6هزار ویدیو
67 فایل
﷽ 🔹تبادل و تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔆رأی پیر، بهتر از حاضر شدن جوان این مثل از امیرالمؤمنین علیه‌السلام است که در بعضی از جنگ‌ها آن را فرموده‌اند. گفته‌اند: چون اسکندر، قصد فتح کشورها کرد و عازم شد، هر کجا که در مضیقه (مالی و لشکری) می‌ماند، به حکیم بزرگ، ارسطالیس نامه می‌نوشت و صورت حال را بازگو و طلب استمداد می‌کرد و بر رأی ارسطالیس عمل می‌کرد و از آن مضیقه خلاصی می‌یافت و به مرادش می‌رسید. لذا اسکندر در بیشتر فتوحاتش به هدایت ارسطالیس، غالب شد و خودش می‌گفت: «رأی ارسطالیس با دوری از مکه، بهتر از صد هزار تیر پرّان و شمشیر برّانِ شمشیرزن‌هاست.» 📚لطایف الامثال، ص 90 امیرالمؤمنین علیه‌السلام فرمود: «ضُرُوبُ الامْثالِ تُضْرَبُ لاِءُولی الْنُّهی وَالألبابِ: اقسام مَثَل‌ها، برای صاحبان عقل‌ها و خردها زده می‌شود» 📚غررالحکم، ج 2، ص 151 ✾📚 @Dastan 📚✾
💥💥💥💥💥💥💥 🔆سبب استغفار مردی خدمت امام صادق علیه‌السلام رسید. امام از حال برادرش (که از طایفه جارودیه که گروهی از زندیه بودند) جویا شد. عرض کرد: حالش خوب است و مقداری از تقدّس و زهد او را به خدمت امام عرض کرد. باز گفت: همه‌چیزش خوب است، جز این‌که اعتقاد به شما ندارد. فرمود: «چه چیز باعث این مسئله شده است؟» عرض کرد: «او ورعی دارد که مانع از این عدم اعتقاد به شما شده است.» فرمود: «به او بگو، ورع تو در کنار نهر بلخ کجا بود؟» گوید: چون از مسافرت برگشتم به برادرم بیان امام را گفتم. برادرم گفت: آری، من به ماوراءالنهر به تجارت رفتم، چون از تجارت فراغت یافتم و خواستم به بلخ بروم، با شخصی هم‌سفر شدم. او کنیزی زیبا همراهش داشت؛ پس در کنار نهری فرود آمدیم. هم‌سفرم گفت: «بیا من محافظت اسباب می‌کنم و تو برای تهیه هیزم و آتش برو، یا من می‌روم و تو از اسباب نگهبانی کن.» من گفتم: تو برو؛ او رفت و من در غیاب او به کنیزش تجاوز کردم و احدی از این راز آگاهی نداشت، مگر امام آن را خبر داد. پس، از کارهای گذشته‌ی خود استغفار کرد و از معتقدان به امام صادق علیه‌السلام شد. 📚شرح جامعه کبیره شیرازی، ج 1، ص 409 -بحراللئالی، ص 40 ✾📚 @Dastan 📚✾
🍁🌱🍁🌱🍁🌱🍁🌱🍁 🔆زبان حال سنگ 🌾روايت شده كه يكى از انبياء از مسيرى عبور مى كرد، سنگ كوچكى ديد كه آب زيادى از آن خارج مى شود، از وضع آن تعجب نمود. خداوند سنگ را به سخن گفتن واداشت و گفت : 🌾از وقتيكه شنيدم شعله و آتش برخاسته از انسان و سنگ است (از ترس آنكه منهم از همان سنگها باشم ) تا به حال مى گريم . 🌾آنگاه آن سنگ از آن پيامبر خواست كه برايش دعا كند تا از آتش در امان باشد، و او دعا كرد. 🌾مدتى بعد باز عبور پيامبر به آن جا افتاد و ديد همانگونه آب از سنگ جارى است . پرسيد: حالا ديگر براى چه گريه مى كنى ؟ پاسخ داد: تا قبل از اطمينان به امان از آتش گريه خوف مى نمودم ، اما اينك گريه شكر دارم ، و از سرور و خوشحالى مى گريم . ✾📚 @Dastan 📚✾
انسان بودن خود به تنهایی یک دین خاص است که پیروان چندانی ندارد. 👤گاندی ✾📚 @Dastan 📚✾
🟠 ✍شهید مدافع‌حرم 🔸سلام بر پدر و مادر عزیزم و همچنین برادران بزرگوار و خواهران نازنینم! اکنون که از جمع شما در دنیا به سرای باقی رفته‌ام، بدانید که با قلبی مطمئن و آرام به هدفی که سال‌ها منتظرش بودم، رسیدم. 🔸فقط برای امام حسین علیه‌السلام و عقیله بنی‌هاشم گریه کنید! جزع فزع نکنید! به یاری خدا اگر جای من خوب بود و اجازه داشتم، انشاءالله شفاعت همه‌ی شما را خواهم کرد. 🔸انشاءالله پرهیزکار باشید و تقوا پیشه کنید! بدانید کلید اسرار، نماز اول وقت است. برادرانم را به حفظ حیا و خواهرانم را به حفظ حجاب اسلامی و همه را به خوردنِ لقمه حلال وصیّت می‌کنم! همه‌ی شما عزیزان را به سبقت در کار‌های خیر و صله رحم سفارش می‌کنم! 🔸دوستان و همکارانم را سلام برسانید و از آن‌ها برای من طلب حلالیت کنید! خانواده هسمرم را سلام برسانید و بگویید اگر شهید شدم برایم فاتحه بخوانند! ❤️اَلّلهُمَّـ؏عَجِّل‌لِوَلیِّڪَ‌الفَرَج❤️ ✾📚 @Dastan 📚✾
11.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸موضوع: اهمیت زیاد«توسلات»؛ 🔹ماجرای تشرف «حاج محمد» به محضر امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف بوسیله توسل به «حضرت نرجس خاتون»سلام الله علیها 👌بسیار شنیدنی آيت الله ره ✾📚 @Dastan 📚✾
🦋🌱🦋🌱🦋🌱🦋🌱🦋 🔆عیسی و زارع 💥گویند حضرت عیسی بن مریم علیه‌السلام نشسته بود و نگاه می‌کرد به مرد زارعی که بیل در دست داشت و مشغول کندن زمین بود. حضرت عرض کرد: خدایا آرزو و امید را از زارع دور گردان. ناگهان زارع بیل را به یک‌سو انداخت و در گوشه‌ای نشست. عیسی عرض کرد: 💥خدایا آرزو را به او بازگردان، زارع حرکت کرد و مشغول زراعت شد. عیسی از زارع سؤال نمود: 💥«چرا چنین کردی؟» گفت: با خود گفتم تو مردی هستی که عمرت به پایان رسیده تا به کی به کار کردن مشغولی؟ 💥بیل را به یک‌طرف انداخته و در گوشه‌ای نشستم. 💥پس از لحظاتی با خود گفتم چرا کار نمی‌کنی و حال‌آنکه هنوز جان داری و به معاش نیازمندی، پس به کار مشغول شدم. ✾📚 @Dastan 📚✾
🍂🌱🍂🌱🍂🌱🍂🌱🍂 🔆پسر بی‌ادب ⚡️سعدی گوید: از سرزمین «دودمان بکر بن وائل» نزدیک شهر نصیبین که در دیار شام قرار داشت، مهمان پیرمردی شدم، یک شب برای من چنین تعریف کرد: ⚡️من در تمام عمرم جز یک فرزند پسر که (اکنون) در این جاست، فرزندی ندارم. در این بیابان درختی کهن‌سال است که مردم آن را زیارت می‌کنند و در زیر آن به مناجات با خدا می‌پردازند. من شب‌های دراز به‌پای این درخت مقدس رفتم و نالیدم تا خداوند به من همین یک پسر را بخشید. ⚡️سعدی می‌گوید: «شنیدم آن پسر ناخلف، به دوستانش آهسته می‌گفت: چه می‌شد که من آن درخت را پیدا می‌کردم و به زیر آن می‌رفتم و دعا می‌کردم تا پدرم بمیرد؟» ⚡️آری، پیرمرد دل‌شاد بود که دارای پسر خردمندی شده، ولی پسر، سرزنش کنان می‌گفت: «پدرم خرفتی فرتوت و سالخورده است.» ✾📚 @Dastan 📚✾
5.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎙آیت الله العظمی جوادی آملی: «ما اگر بخواهيم هميشه طاهر باشيم، اين نمازهای پنج‌ گانه را به عنوان چشمه جوشان پاک‌ کننده تلقّی کنيم، بزرگان دين ما گفتند؛ هميشه، هر روز عمل خير انجام بدهيد، مخصوصاً دوشنبه‌ ها و پنج‌شنبه‌ ها، اين دوشنبه و پنج‌ شنبه اعمال را به پيشگاه ولی عصر ارواحنا فداه عرضه مي‌دارند، آن روز انسان يک مقدار بهتر روی سفيدتر است، در همه زمان و زمين کار خير با فضيلت است؛ اما در دوشنبه‌ ها و پنج‌شنبه‌ ها راحت است، بعد آدم موفق است، اين راه را به خوبی طی مي‌کند، يک چيزی تهيه مي‌کند که هميشه همراه او هست و آن شرافت است و آن عزّت» درس اخلاق ۹۵/١١/٧ ✾📚 @Dastan 📚✾
✅بدن شما می‌داند که هیچ محدودیتی وجود ندارد، این ذهن شماست که نیاز به متقاعد شدن دارد. . . ✾📚 @Dastan 📚✾