eitaa logo
📚 داستان های آموزنده 📚
68.8هزار دنبال‌کننده
8هزار عکس
2.6هزار ویدیو
67 فایل
﷽ 🔹تبادل و تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر
مشاهده در ایتا
دانلود
✨﷽✨ ✅داستان واقعی امام زمان فرمودند به پدرت بگو انقدر غُر نزند! ✍️پدرش مخالف روحانی شدنش بود، میگفت ملا شدن آب و نان نمی شود، سید ابوالحسن اما دوست داشت یاد بگیرد علوم دینی را،هرچه بود دل را به دریا زد و رفت... رفت به حوزه ی علمیه نجف تا در آن دیار در محضر استاد زانو بزند و کسب فیض کند... اطاقی در نجف اجاره کرده بود و با سختی زندگی اش را سپری می کرد، درآمد آنچنانی نداشت و آنچه او را پایبند کرده بود عشق به مولا یش امام زمان ارواحنافداه بود و بس.. در یکی از روزهایی که از شدت فقر حتی پول خرید ذغال برای گرم کردن اطاق نداشت، پدر تصمیم گرفت سَری به او بزند و از حال و روزش با خبر بشود... پدر رسید نجف، حجره ی محقر سید ابوالحسن، پسر پدر را احترام کرد و او را در آغوش کشید،پدر اما با دیدن اوضاع و احوال سید ابوالحسن شروع کرد به سرکوفت زدن، که چرا ملا شدی، که چرا سخنش را اعتنا نکردی، که باید در این سیاهی زمستان شبها را بدون ذغال در سرما بلرزی و خودت را با نان و تُرب سیر کنی... از پدر کنایه زدن بود و از سید ابوالحسن خودخوری، خجالت میکشید، پدرش شبی را مهمانش شده بود که هیچ چیز در بساطش نبود برای پذیرایی، در همین سرکوفت زدن ها درب اطاق بصدا درآمد، سید ابوالحسن درب را باز کرد، جوانی پشت درب بود با شتری پر از بار،ذغال و بود و همه ی مایحتاج و خوراکی، سید را که دید گفت:آقایت سلام رساندند و عرض کردند:به پدرت بگو آنقدر غُر نزند، ما در مراعات حال شیعیانمان کوتاهی نمی کنیم... آنقدر پیش خدا دستِ تو باز است آقا لب اگر باز کنم هر چه بخواهم دادی... 📚 برداشتی آزاد از سخنان شیخ مجید احمدی •✾📚 @Dastan 📚✾•
✅آیا امام زمان جمعه ظهور می‌کند؟ ✍️پاسخ: اولاً، حکمت بعضی مسائل برای ما روشن نیست و ممکن است در آینده روشن شود؛ ثانیاً، از نظر اسلامی، جمعه، عید است و شرافت بسیاری دارد. از این جهت مناسبت دارد که ظهور حضرت مهدی که از اشرف حوادث عالم است، در چنین روز شریفی واقع شود. همان‌گونه که میلاد باسعادتش در جمعه واقع شده است. زیارت آن حضرت در روز جمعه مستحب به شمار می‌رود و سفارش گردیده است؛ از امام صادق روایت است که فرمودند: "قائم ما اهل بيت در روز جمعه قيام مي كند". ثالثاً، مسئلۀ وقوع ظهور در روز جمعه، امری قطعی و تغییرناپذیر نیست. 📚 بحارالانوار، ج۵۲، ص۲۷۹ 📚 مهدي موعود، ص۱۰۶ •••═✼✾⊱🌹⊰✾✼═••• http://eitaa.com/joinchat/12451840C08a2fdc722
بچه که بودیم بهمون گفته بودن هر کی دزدی کنه می‌ره جهنم بزرگتر که شدیم فهمیدیم می‌ره کانادا ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌❖ #داستانهای_آموزنده •✾📚 @Dastan 📚✾•
📚 ملانصرالدین وقتی وارد طویله میشد به خرش سلام میکرد.... گفتن : ملا این که خره نمیفهمه که سلامش میکنی...!!! میگه : اون خره ولی من آدمم، من آدم بودن خودم رو ثابت میکنم، بذار اون نفهمه....!!! 👈حالا اگه به کسی احترام گذاشتی حالیش نبود، اصلا ناراحت نباشید، شما آدم بودن خودتون رو ثابت کردید، بذار اون نفهمه. •✾📚 @Dastan 📚✾•
💎قطره عسلی بر زمین افتاد، مورچه ی کوچکی آمد و از آن چشید و خواست که برود، اما مزه ی عسل برایش اعجاب انگیز بود، پس برگشت و جرعه ای دیگر نوشید... باز عزم رفتن کرد، اما احساس کرد که خوردن از لبه ی عسل کفایت نمی کند و مزه ی واقعی را نمی دهد، پس بر آن شد تا خود را در عسل بیاندازد تا هر چه بیشتر و بیشتر لذت ببرد... مورچه در عسل غوطه ور شد و لذت می برد... اما افسوس که نتوانست از آن خارج شود، پاهایش خشک و به زمین چسبیده بود و توانایی حرکت نداشت... در این حال ماند تا آنکه نهایتا مرد... بنجامین فرانکلین می گوید: دنیا چیزی نیست جز قطره عسلی بزرگ! پس آنکه به نوشیدن مقدار کمی از آن اکتفا کرد نجات می یابد، و آنکه در شیرینی آن غرق شد هلاک میشود... این است حکایت دنیا •✾📚 @Dastan 📚✾•
خوب است آدمی جوری زندگی کند که آمدنش چیزی به این دنیا اضافه کند… و رفتنش چیزی از آن کم …! حضور آدمی باید وزنی در این دنیا داشته باشد باید که جای پایش در این دنیا بماند آدم خوب است که آدم بماند و آدم تر از دنیا برود. نیامده ایم تا جمع کنیم آمده ایم تا ببخشیم, آمده ایم تا عشق را ؛ ایمان را ؛ دوستی را ؛ با دیگران قسمت کنیم و غنی برویم آمده ایم تا جای خالی را پر کنیم که فقط و فقط با وجود ما پر میشود و بس! بی حضور ما نمایش زندگی چیزی کم داشت آمده یم تا بازیگر خوب صحنه زندگی خود باشیم •✾📚 @Dastan 📚✾•
✅لقمان حكيم فرزندش را گفت دوست حسود را سه نشانه است پشت سرت غیبت میکند رو به رو تملق میکند و از گرفتاری تو شاد میشود #داستانهای_آموزنده •✾📚 @Dastan 📚✾•
5_6289425588570554498.mp3
2.02M
✅ ماجرای مسلمان شدن کارگر یهودی 🔹 فرقی بین ارباب و غلام نیست همه یک اندازه از بیت المال سهم دارند. ═══✼🍃🌹🍃✼═══ 🎤 #حاج_اقا_دانشمند #داستانهای_آموزنده •✾📚 @Dastan 📚✾•
روزی در یک مجلس فردی از مردی بدی می گفت و ناسزا بارش می کرد پسر ان مرد در مجلس حضور داشت و می شنید .پسربسیار ناراحت شدو مجلس را ترک کرد . خدمت پدر رسید و با ناراحتی شنیده هارا برای پدر گفت .پدر از جا بلند شدو رفت و بعداز کمی وقت برگشت .زیر بغل پدر یک فرش ابریشمی گرانقیمت بود. پدر دستی به شانه ی پسرش زد و گفت برای تو ماموریتی دارم برو این هدیه را نزد همان شخص ببر و از او تقدیر و تشکر کن .. پسر متعجب و حیران امر پدر را اطاعت کرد و نزد ان شخص رفت و هدیه را تقدیم کردو از او تشکر کرد مرد شرمنده شد و هیچ نگفت . پسر برگشت نزد پدر گفت پدر جان امرتون رو اجرا کردم اما متحیر م چرا شما به جای این که عصبانی و ناراحت بشوید از او تقدیر و تشکر کردید . پدر لبخندی زد و گفت پسرم امروز این شخص با چندین کلمه حاصل ساعتها عبادش را به حساب من جاری کرد و مرا خشنود ساخت ایا من نباید بابت این همه نیکی او تشکر کنم؟!!! عاقلان را اشارتی کافیست.... •✾📚 @Dastan 📚✾•
1_1573121793.mp3
3.36M
✅ عروس منصف 🔹 قدر زحمت هاتون رو بدونید ═══✼🍃🌹🍃✼═══ #داستانهای_آموزنده •✾📚 @Dastan 📚✾•
شیخی به طوطی اش "لا اله الا الله" آموخته بود! طوطی شب و روز "لا اله الا الله" می گفت! روزی طوطی به دست گربه کشته شد! شیخ به شدت می گریست! علت بی تابی را از او پرسیدند پاسخ داد: وقتی گربه به طوطی حمله کرد طوطی آن قدر فریاد زد تا مرد! "لا اله الا الله" را فراموش کرد! زیرا او عمری با زبان گفت و دلش آن را یاد نگرفته و نفهمیده بود! سپس شیخ گفت: می ترسم من هم مثل این طوطی باشم، تمام عمر با زبان "لا اله الا الله" بگویم، و هنگام مرگ فراموش کنم! #داستانهای_آموزنده •✾📚 @Dastan 📚✾•