eitaa logo
📚 داستان های آموزنده 📚
72.7هزار دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
2.3هزار ویدیو
66 فایل
﷽ 🔹تبادل و تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر
مشاهده در ایتا
دانلود
📌 درگذشت "فاضل تونی" 🔹 تاریخ دقیق ولادت عبداللّه بن محمد تونی به خوبی مشخص نیست. زادگاه وی در جنوب استان خراسان بوده است. ابتدا همراه برادرش ملا احمد در اصفهان به تحصیل اشتغال ورزید و از محضر بزرگان آن دیار کسب فیض نمود و در ضمن تحصیل به کار تدریس پرداخت. ▫️ او در طول اقامت خویش در اصفهان، شاگردان برجسته‌ ای تربیت نمود و مشتاقان فقه، اصول، کلام و حدیث از محفل پرفیضش بهره‌مند شدند. وی مدتی‌ پس از تحصیل در اصفهان‌، به‌ مشهد رفت‌ و ساکن شد. بعدها به قصد زیارت عازم عراق شد، اما در راه، هنگام عبور از قزوین، مدتی در آن شهر توقف کرد. 🔻 او دارای بعد اجتماعی عظیمی‌‌ بود و در میان مردم نفوذ داشت. امرا و ملوک او را تکریم می کردند. ساخت حوزه علمیه و آمدن شاه عباس به دیدنش، بزرگی و شخصیت اجتماعی وی را آشکار می‌‌ سازد. یکی از ویژگی‌ های او ابتکارات علمی ‌‌اوست و این همان روح آزاداندیشی علمی ‌‌است که وی را در زمان خودش مشهور و معروف ساخته است. 🔸الوافیة فی اصول الفقه مهمترین اثر علمی اوست. او هنگامی که از طریق کرمانشاه قصد زیارت عتبات را داشت، در کرمانشاه وفات کرد و همان‌ جا دفن شد. تاریخ فوت او ۱۶ ربیع الاول ۱۰۷۱ است. اخیراً مدفن وی در کرمانشاه شناسایی و بر آن بنایی ساخته شده است. ✾📚 @Dastan 📚✾
📌 رحلت فقيه بزرگ آيت اللَّه "ميرزا ابوالقاسم کبير قمی" 🔹 ابوالقاسم کبیر قمی، در سال ۱۲۸۰ ق در قم به دنیا آمد. تحصیلات مقدمات را در زادگاهش خواند و پس از آن به تهران رفت. او در سال ۱۳۱۲ ق به نجف رفت و از فقهای عصر خود کسب علم نمود. در سال ۱۳۲۲ ق به قم بازگشت و مرجع تقلید شهر شد و به تدریس و تالیف پرداخت. 🔻 او خازن حرم حضرت معصومه س بود. خاندان او این منصب را نسل به نسل داشته‌اند. وی را فردی کریم الطبع و بسیار خوش اخلاق دانسته‌ اند. بسیار عبادت می‌ کرد و متواضع بود. او در قم به فضیلت، وسعت اطلاعات علمی و دقت نظر مشهور بود. 🔸 وقتی وی به نجف می‌ رفت فقهای بزرگی چون سید ابوالحسن اصفهانی و میرزا حسین نائینی به دیدارش می‌ رفتند. امام خمینی او را نمونه اخلاق و زندگی امثال او را درس عبرتی برای‏‎ ‎‏انسان می‌دانست. آیت الله بهاءالدینی، او را استاد عملی اخلاق و عرفان خود معرفی کرده است. 🖌 او برای انتقال عبدالکریم حائری یزدی به قم تلاش زیادی نمود. در دوران تحصیل خود از اساتید و علمای بزرگ زیادی کسب علم کرد. سرانجام وی در ۳۰ شهریور ۱۳۱۳ش در ۷۰ سالگی درگذشت. ایشان را در حرم حضرت معصومه س به خاک سپردند. ✾📚 @Dastan 📚✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: 🔹خدای متعال در دنیا هم به عبد صالح وعده داده است که «اَنَّ الاَرضَ یَرِثُها عِبادیَ الصّالِحون»؛ این اجر دنیوی عبد صالح است. در آخرت هم «مَعَ الَّذینَ اَنعَمَ اللهُ عَلَیهِم مِنَ النَّبییّنَ وَ الصِّدّیقینَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصّالِحینَ وَ حَسُنَ اُولئِکَ رَفیقاً»؛ 🔻 آنجا هم عبد صالح در ردیف پیامبران است، در ردیف صدّیقین است، در ردیف شهدا است. ماه رمضان یک چنین قدرتی دارد، یک چنین هنری دارد که انسان آگاه را، متوجّه را، غیر غافل را در این مراتب معنوی پیش ببرد. ۱۴۰۳/۰۱/۰۱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸 عیدتان مبارک عید است و هوا شمیم جنت دارد نام خوش مصطفی حلاوت دارد با عطر گل محمدی و صلوات این محفل ما عجب طراوت دارد (ص)🌺 (ع)💫🌺 🌺 ✾📚 @Dastan 📚✾
🔆محبت سرشار پيامبر (صل الله علیه وآله و سلم ) به شاعراهل بيت (علیه السلام ) دعبل خزاعى از شاعران آزاده بود كه با اشعار خود از حريم امامان (ع ) دفاع مى كرد و ياد آنها را در خاطره ها زنده مى نمود. پسرش علىّ بن دعبل مى گويد: لحظات آخر عمر پدرم دعبل فرا رسيد ديدم در حال جان دادن است ، در آن حال رنگش تغيير كرد و صورتش سياه شد و زبانش گرفت و با اين حال مرد، من درباره حقانيت مذهب او (مذهب تشيّع ) در شك افتادم كه آيا حق است يا نه ، اگر حق است پس چرا پدرم در حال جان دادن اين گونه بد حال گرديد؟ (كه نشانه عاقبت بد است )، همچنان اين شك و ترديد در من بود و حيران بودم تا اينكه پس از سه روز پدرم را در عالم خواب ديدم كه لباس سفيد در تن داشت و كلاه سفيد بر سرش بود، گفتم : اى پدر، خدا با تو چه كرد؟ گفت : پسرم ! آنچه را هنگام جان كندن از من ديدى كه صورتم سياه شد و زبانم گرفت به خاطر آن بود كه من در دنيا شراب خورده بودم ، و همچنان در آن حال بودم تا اينكه رسول خدا (ص ) ملاقات نمودم كه لباس سفيد در تن داشت و كلاه سفيد بر سرش بود، به من فرمود: تو دعبل هستى ؟ گفتم : آرى اى رسول خدا. فرمود: از اشعارى را كه در شاءن فرزندان من سروده اى بخوان ، من اين دو شعر را خواندم : لا اضحك اللّه سنّ الدّهر ان ضحكت و آل احمد مظلومون قد قهروا مشرّ دون نقوا عن عقر دارهم كانّهم قد جنوب ماليس يغتفر اى دندان روزگار، خداوند تو را نخنداند، اگر روزى خنديد، با اينكه آل محمّد (ص ) مظلوم واقع شده و توسط دشمنان مورد خشم قرار گرفتند. آنها طرد شده و از خانه هاى خود تبعيد گرديدند به گونه اى كه گويا گناه نابخشودنى نموده اند. پيامبر (ص ) فرمود: احسنت ، سپس از من شفاعت كرد و لباس و كلاه خود را به من داد، همين لباس و كلاهى كه مى بينى ، اهدائى آنحضرت است . 📚داستان دوستان، جلد پنجم، محمد محمدى اشتهاردى ✾📚 @Dastan 📚✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕊روایــتی عجـیب و شــنیدنی دربـاره صـلوات برمحمد وآل محمد🖤 🎙 حجت‌الاسلام عالی اللهم‌عجل‌لولیک‌الفرج 🤲🏻 ✾📚 @Dastan 📚✾
کمک رسانی امام زمان(عج) - مرحوم کافی.mp3
2.92M
⭕️ کمک رسانی امام زمان(عج الله تعالی فرجه) به در راه مانده 🎙مرحوم کافی (ره) 🏷 عجل الله تعالی فرجه ✾📚 @Dastan 📚✾
هدایت شده از قاصدک
مـا انگشتـرِ آرزوهاتو به واقعیت تبدیـل می‌کنیم 💍 دوست داری انگشترت چطـوری باشه؟☺️ شما بگو، ما برات می‌سازیم ❤️ حکاکی،سنگ،سایز به انتخاب شما😍 تولیدی انگشتر سفیر اینجاست🌸 👇 https://eitaa.com/joinchat/3039232081C2859c5fac1 بیا اینجا و فرصت تخفیف استثنایی‌ رو از دست نده👆💚
68.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌙 | ماهِ تَمام ویژه میلاد حضرت رسول، محمد مصطفی صل الله علیه و آله ▪︎ شاعر: حاج غلام رضا سازگار ▪︎ بانوای : ✾📚 @Dastan 📚✾
💠 شتری که به دست پیامبر آزاد شد 🟢 پیامبر صلى‌الله‌علیه‌و‌آله همراه اصحابش بود كه دیدند شترى نزد آنها آمد، لب‌هایش را حركت داد و همهمه كرد. آن حضرت به آن حیوان نزدیک شده و همهمه شتر را گوش دادند، سپس اصحاب دیدند خنده‌اى بر لب‌هاى پیامبر نشست، اصحاب منتظر بودند كه بشنوند آن حضرت درباره او چه مى‌فرماید. شنیدند كه آن حضرت فرمود: این شتر از گرسنگى و سنگینى بارش، شكایت مى‌كند. 🔻 آنگاه پیامبر به جابر كه در آنجا بود فرمودند: نزد صاحب این شتر برو و او را نزد من بیاور. جابر: به خدا صاحب شتر را نمى‌شناسم. پیامبر: با همین شتر حركت كن، این شتر تو را به صاحبش راهنمایى مى‌كند. جابر: همراه شتر حركت کرد تا اینكه شتر به در خانه صاحبش آمد و به این ترتیب صاحب شتر شناخته شد. جابر از او خواست تا نزد پیامبر بیاید، او همراه بستگانش به حضور پیامبر آمد. 🔻 پیامبر به او فرمود: این شتر به من خبر داد كه برایش علوفه اندک فراهم مى‌كنى و بار سنگین بر پشتش مى‌نهى. صاحب شتر: اى رسول خدا! دو شب است که در مورد علوفه و حمل بار، بر او سخت گرفته‌ام. 🔻پیامبر به شتر رو كرد و فرمود: همراه صاحبت و همراهانش برو. شتر كه از صاحبش قهر كرده بود، رام گردید و با كمال فروتنى در پیشاپیش صاحب و همراهانش حركت كرد. در این هنگام صاحب شتر و همراهانش تحت تاثیر شدید قرار گرفتند و به رسول خدا عرض كردند: به خاطر احترام و قداست شما، این شتر را آزاد كردیم. 🔻 از آن پس، آن شتر در بازار و راه‌ها بدون مزاحم حركت مى‌كرد، مردمى كه او را مى‌دیدند مى‌گفتند: هذا عتیق رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌وآله) این شتر آزاد شده رسول خداست. 📚 بحارالانوار، ج۱۷، ص۴۱۸. 📎 📎 📎 ✾📚 @Dastan 📚✾
❇️ گفتار جرير بن عبد اللّه درباره حسن خلق پيامبر صلی الله علیه و آله ☑️ جرير بن عبد اللّه مى‌گويد: ▫️ از آن هنگامى كه قبول اسلام كردم، هيچ‌گاه بين من و رسول خدا (ص) حجابى نبود (هر وقت خواستم به محضرش رسيدم) و هر وقت او را ديدم، خنده بر لب داشت، او با اصحاب خود مأنوس بود و با آنها مزاح مى‌كرد و گفتگو مى‌نمود، و با كودكان آنها مهربانى مى‌كرد و آنها را در كنار خود مى‌نشانيد و به آغوش مى‌گرفت و دعوت آزاد و برده و كنيز و فقير را مى‌پذيرفت، و از بيماران در دورترين نقاط مدينه عيادت مى‌كرد، و جنازه‌ها را تشييع مى‌نمود، و معذرت عذر خواهان را مى‌پذيرفت، و در خوراك و پوشاك با بردگان و كنيزانش امتيازى نداشت، هر حاجتمندى از غلام و كنيز و آزاد، نزد او مى‌آمد، در حالى كه حاجتش برآورده شده از نزد او برمى‌خاست، او درشت‌خو و خشن نبود، وقتى مى‌نشست تكيه نمى‌داد و از ديگران پيشى نمى‌گرفت، و نگاه طولانى به چهرۀ كسى نمى‌كرد، هديۀ ديگران را هر چند يك جرعه شير باشد مى‌پذيرفت، و براى پروردگارش خشم مى‌كرد نه براى فرونشاندن خواستۀ نفس خود. ☑️ روايت شده: ▫️ هرگاه پيامبر (ص) سوار بر مركبى بود، اگر پياده‌اى را در راه مى‌ديد او را بر ترك خود سوار مى‌كرد، و اگر آن پياده، سوار نمى‌شد به او مى‌فرمود: 🔸 پيشاپيش من حركت كن، و مرا در محلى كه مى‌خواهى به آنجا بروى درياب. ⬅️ سیرت پیامبر اعظم صلی الله علیه و اله و مهربان جلد ۱، صفحه ۱۶۳ 🏷 ✾📚 @Dastan 📚✾
❇️ مسلمان شدن یهودی در نتیجه اخلاق نیکوی حضرت محمد صلی الله علیه و آله ✅ امیر مؤمنان علی علیه السلام فرمود: ▫️ یک نفر یهودی چند دینار از پیامبر طلب داشت و آن را مطالبه کرد؛ پیامبر (ص) به او فرمود: 🔸 فعلا چیزی در نزد من نیست تا به تو بدهم. ▫️ یهودی گفت: 🔹 من از تو جدا نمی‌شوم تا طلب مرا بپردازی. ▫️ پیامبر (ص) فرمود: 🔸 در این صورت کنار تو می‌مانم. ▫️ پیامبر (ص) همانجا ماند تا نماز ظهر و عصر و مغرب و عشا و صبح را در همانجا خواند. اصحاب رسول خدا (ص) به آن مرد یهودی تندی کردند و او را تهدید نمودند. رسول خدا (ص) به اصحاب خود نگریست و فرمود: 🔸 چه کار می‌کنید؟ ▫️ آنها عرض کردند: 🔹 آیا یک نفر یهودی تو را در اینجا حبس کند و ما چیزی نگوئیم‌؟! ▫️ پیامبر (ص) فرمود: 📜 لم یبعثنی ربّی عزّ و جلّ بان اظلم معاهدا و لا غیره. 📃 «پروردگار من مرا مبعوث نکرده که به کافری که در ذمّۀ اسلام است و به غیر او ظلم کنم». ☀️ هنگامی که روز روشن شد، یهودی به اسلام گرائید و گفت: 🔹 «گواهی می‌دهم که معبودی جز خدای یکتا نیست، و گواهی می‌دهم که محمّد (ص) بنده و رسول خدا است و اموالم را در راه خدا دادم». ⬅️ سیرت پیامبر اعظم صلی الله علیه و اله و مهربان جلد ۱، صفحه ۱۶۱ 🏷 ✾📚 @Dastan 📚✾
26.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: 🔹پیامبر اعظم را می‌توان به درخشان‌ترین ستاره در کائنات عالم وجود تشبیه کرد و از آن وجود بزرگ و مقدس با این عنوان تعبیر کرد. چرا می‌گوییم ستاره‌ی درخشان، نمی‌گوییم خورشید؟ چون خورشید یک جسم و جرم مشخص و معین است، نورانی است و با عظمت است؛ اما یک جرم و یک کره‌ی آسمانی است. لکن در این ستاره‌هایی که شما می‌بینید، ستاره‌هایی هستند که یک کهکشانند و از این کهکشانی که ما در شبهای تابستان در آسمان بالای سر خودمان می‌بینیم، هزاران برابر بزرگترند. پیامبر اعظم یک وجود کهکشان‌وار است و در او هزاران نقطه‌ی درخشنده‌ی فضیلت وجود دارد. در پیامبر اعظم، علم همراه اخلاق هست؛ حکومت همراه حکمت هست؛ عبادت خدا همراه با خدمت به خلق هست؛ جهاد همراه با رحمت هست؛ عشق به خدا همراه با عشق به مخلوقات خدا هست؛ عزت همراه با فروتنی و خاکساری هست؛ روزآمدی همراه با دوراندیشی هست؛ صداقت و راستی با مردم همراه با پیچیدگی سیاسی هست؛ غرقه بودن جان در یاد خدا همراه با پرداختن به صلح و سلامت جسم هست؛ در او دنیا و آخرت همراه است؛ هدفهای والای الهی با اهداف جذاب بشری همراه است. او نمونه‌ی کاملی است که خداوند در عالم وجود، موجودی کامل‌تر از او نیافریده است؛ او مبشر است، بشارت‌دهنده است؛ منذر است، بیم‌دهنده است؛ بر همه‌ی بشریت و بر همه‌ی تاریخ شاهد و ناظر است؛ فراخواننده‌ی همه‌ی بشریت به سوی خداست و چراغ نورافشان راه انسانهاست. «انّا ارسلناک شاهدا و مبشّرا و نذیرا و داعیا الی اللَّه بأذنه و سراجا منیرا». ۱۳۸۵/۰۱/۰۱ ✾📚 @Dastan 📚✾
صدور فتوای محمود شلتوت مبنی بر جواز پیروی از مذهب شیعه امامیه 🔻 محمود شلتوت با عنوان مشهور «شیخ شلتوت» از بزرگان اهل سنت، محقق، مفسر و ادیب مصری است. او که از رؤسای دانشگاه الازهر و از مؤسسان دارالتقریب بین المذاهب الاسلامیه است، از مدافعان و از فعالان وحدت بین شیعه و سنی بوده است. 🔹 در زمان ریاست جمهوری جمال عبدالناصر در مصر، او که یکی از مفتیان برجسته مصر بود، در زمینه فقه تطبیقی و عمل به فقه شیعه فتوایی مهم صادر کرد که از ایران نیز مرجع شیعه آقا حسین بروجردی به این اقدام، پاسخ مساعد داد. 🔸 در پی آشنایی مفتیان اهل تسنن و مراجع شیعه، یکی از مهم‌ترین فتواهایی که از جانب شیخ محمود شلتوت صادر شد آن بود که عمل به فقه شیعه همچون عمل به فقه مذاهب چهارگانه اهل سنت مجاز است. ▫️ شیخ محمود شلتوت همچنین در برخی از فتواهای خودش، از احکام فقهی شیعه دفاع کرده است. این فتاوی در مواردی همچون تعداد طلاق، وجود شاهد عادل در طلاق، حرم رضاعی مطرح شده است. ✾📚 @Dastan 📚✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در ایـن صبـح زیبـا  🕊🌸 جـانتان را بـه آسمان عـشق پرواز دهیـد ریه‌هاتان را🕊🌸 از اکسیژن مهربانی پر کنید و از موهبـت نامکرر زنـدگی لـذت ببرید🕊🌸 روزتـون مملو از آرامـش🕊🌸 سلام صبحتون بخیر ✾📚 @Dastan 📚✾
🔆استمداد از خدا در ترك گناه خداوند به حضرت داود (علیه السلام ) وحى كرد، نزد دانيال پيغمبر برو و به او بگو تو يكبار مرا گناه كردى (يعنى ترك اولى كردى ) تو را آمرزيدم ، و اگر براى دوّم گناه كردى ، باز آمرزيدم ، و اگر براى سوّم آمرزيدم ، و اگر براى بار چهارم گناه كنى ، ديگر تو را نمى آمرزم . حضرت داود (علیه السلام ) عرض كرد: پروردگارا، پيامبر تو ماءموريت دارى خود را ابلاغ نمودى . هنگامى كه نيمه هاى شب شد، دانيال به مناجات و راز و نياز با خدا پرداخت و عرض كرد: پروردگارا، پيامبر تو داود (ع ) سخن تو را به من ابلاغ نمود كه اگر بار چهارم گناه كنم ، مرا نمى آمرزى . فو عزتك لئن لم تعصمنى لاعصينك ثمّ لا عصينك ثمّ لا عصينك . :به عزتت سوگند اگر تو مرا نگاه ندارى (وكمك نكنى ) همانا ترا نافرمانى كنم و سپس نيز نافرمانى كنم و باز هم نافرمانى كنم . آرى ترك گناه ، دشوارى است ، بايد از درگاه حق براى توفيق بر آن ، كمك جست ، چنانكه در آيه 32 سوره يوسف مى خوانيم : يوسف به خدا عرض ‍ كرد: و الا تصرف عنى كيدهنّ اصب اليهن واكن من الجاهلين . :خدايا!اگر مكر و حيله اين زنان آلوده را از من باز نگردانى ، قلب من به آنها متمايل مى گردد و از جاهلان خواهيم بود. و در آيه 24 سوره يوسف مى خوانيم : و لقد همّت به و هم بها لو لا ان راى برهان ربّه . : آن زن (زليخا) قصد يوسف را كرد، و يوسف نيز - اگر برهان پروردگار را نمى ديد - قصد وى را مى نمود. آرى يوسف در كشمكش غريزه جنسى و عقل تا لب پرتگاه كشيده شد و تمام عوامل گناه ، او را به سوى گناه مى كشاندند، ولى برهان خدا، يعنى علم و ايمان او، آگاهى او، مقام عصمت و نبوت او، و استمداد او از درگاه الهى ، او را از پرتگاه نجات داد. و طبق روايتى : در آنجا بتى بود كه معبود (زليخا) همسر عزيز مصر بود، ناگهان چشم زليخا به آن بت افتاد و احساس كرد، و لباسى بر روى بت افكند، يوسف با مشاهده اين وضع ، دگرگون شد و گفت : تو از بت فاقد عقل و شعور، شرم مى كنى ، چگونه من از پروردگارم كه همه چيز را مى نگرد حيا نكنم ؟. 📚داستان دوستان، جلد پنجم، محمد محمدى اشتهاردى ✾📚 @Dastan 📚✾
🪐 ✍داستان ضرب المثل ناخوانده به خانه خدا نتوان رفت در روایات این چنین نقل شده است که در زمان‌های بسیار دور، یکی از تاجران معروف کشور عراق، برای زیارت و طواف خانه‌ی خدا راهی مکه مکرمه می‌شود. او در بین راه با خود می‌گفت بعد از زیارت خانه خدا، به بازار می‌روم و اگر جنس ارزون و مرقون به صرفه وجود داشت، می‌خرم. خلاصه بعد از چند روز به مکه رسید و بعد از کمی استراحت برای طواف به مسجد‌الحرام رفت. او اعمال حج را به جای آورد و به استراحتگاهش برگشت. پس از چند ساعت از خواب بیدار شد و به بازار شهر رفت تا هم گشتی در آنجا بزند و هم اجناسی را که با خود به مکه آورده بود، بفروشد. مرد تاجر روبروی بازار شهر مکه پارچه‌ای را پهن کرد و وسایلش را برای فروش در معرض دید مردم قرار داد. در همین حین پیر مردی فقیر و مستمند از دور بساط مرد تاجر را دید و نزدیک آن شد و زیر لب گفت عجب رسم نامردی این روزگار دارد که من از فقر و گرسنگی در رنج و سختی باشم، ولی این مرد در ناز و نعمت زندگی کند. فرق این مرد با من چیست؟! چه گناهی انجام داده‌ام که باید انقدر ناتوان و بی‌پول باشم! مرد فقیر در حال سخن گفتن با خودش بود که تاجر زمزمه‌های مرد بینوا را شنید و به شدت عصبانی شد و به او گفت که ای گستاخ؛ فقرا به مال ثروتمندان حسرت نمی‌خوردند و حسادت نمی‌ورزند. معلوم است از کشور دیگری به اینجا آمدی تا به جای طواف کردن خانه‌ی خدا، گدایی کنی و زائران را سرکیسه کنی. من اگر می‌دانستم که آمدن من به مکه باعث می‌شود که با تو روبرو شوم هرگز به این شهر سفر نمی‌کردم. مرد فقیر اشک در چشمانش حلقه بست و به تاجر گفت اشتباه متوجه شدی و من برای گدایی به این شهر نیامدم! مرد ثروتمند هم به او گفت من اشتباه نمی‌کنم و حقیقت را گفتم و خداوند هم به حضرت ابراهیم فرمان داده که: انسان‌ها را برای طواف به شهر مکه دعوت کن و آن‌ها را هدایت فرما و از آن دسته از مردم که وضع مالی خوبی دارند هم با روی باز استقبال کن و من هم برای اطاعت از امر خداوند به مکه مشرف شدم تا با خداوند راز و نیاز کنم. سپس گفت: ناخوانده به خانه خدا نتوان رفت و تو راه بسیار سخت و طولانی را از کشوری دور طی کردی تا در اینجا گدایی کنی و به مال و ثروت مردم حسودی کنی! من هر چه از خداوند خواسته‌ام به من داده است و همیشه شکرگذار نعمت‌هایش بوده و هستم و زکات و خمس مالم را همیشه پرداخت کرده‌ام و همیشه با مردم مهربان و خوش رفتار بوده‌ام و این لباس درویشی که تو بر تن کرده‌ای لباس انبیا است و حرمت دارد و نباید از آن سواستفاده کنی. سپس مقداری پول به او داد و گفت که همیشه در هر کجا و در هر لباسی که هستی شکر خداوند را به جای‌ آور تا خداوند هم دست تو را بگیرد. مرد فقیر وقتی صحبت‌های تاجر را شنید خجالت کشید و از او عذر خواهی کرد و سرش را پایین انداخت و رفت. مردم که در آنجا جمع شده بودند تحت تاثیر سخنان تاجر قرار گرفتند و صلوات بلندی ختم کردند. از آن دوران تا به امروز  اگر شخصی بدون دعوت به مهمانی کسی برود و به مال و اموال او حسادت بورزد، زیر را برایش به کار می‌برند: ناخوانده به خانه خدا نتوان رفت. ✾📚 @Dastan 📚✾
هدایت شده از حاج ابوذر بیوکافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 🔉 | اهل سُنت نبّی‌م؛ یعنی شیعه‌ی علی‌م 🎙 با نوای 📆 پنج‌شنبه ۲۹ شهریور ۱۴۰۳ 🏳️ هیأت ثاراللّٰه (ع) زنجان 🌸 به مناسبت ولادت و 🇮🇷 کانال‌رسمی‌حاج‌ابوذربیوکافی ▫️ AbozarBiukafi_ir
آغاز نبرد خرمشهر 🔻 نبرد خرمشهر، درگیری شهری‌ میان ارتش عراق و رزمندگان ایرانی بود که از تاریخ ۱ مهر تا ۴ آبان سال ۱۳۵۹ رخ داد. در پی حمله عراق به ایران، ۱۲ لشکر عراقی به سمت خرمشهر روانه شدند که با مقاومتِ گردان دژ نیروی زمینی ارتش، گردان تکاوران دریایی بوشهر، پاسداران و مردم بومی خرمشهر و شهرهای اطراف روبرو شدند. 🔹 نهایتاً، عراق توانست پس از ۳۴ روز درگیری، خرمشهر را تسخیر کند. در این نبرد از هر دو طرف حدود ۷٬۰۰۰ نفر کشته و مجروح شدند. با وجود مقاومت سرسختانهٔ ایرانی‌ ها، به دلیل نرسیدن نیروی کمکی و آتش سنگین دشمن، نیروهای مقاومت پس از خارج کردن مردم، از شهر خارج شدند. 🔸 اگرچه صدام، وعدهٔ فتح یک‌ روزهٔ خرمشهر، سه‌ روزهٔ خوزستان و یک هفته‌ ای ایران را می‌ داد، اما با مقاومت ایران، طی بیش از یک ماه تنها به اشغال خرمشهر و حصر آبادان اکتفا کرد. عراق ابتدا برای اشغال خرمشهر دو گردان فرستاده بود، اما با مقاومت نیروهای ایرانی مجبور شد بیش از دو لشکر اعزام کند. ▫️در روز سوم آبان ماه ۱۳۵۹، عراقی‌ ها با استقرار در ساختمان فرمانداری خرمشهر و دیگر ساختمان‌ های مجاور، پل خرمشهر را زیر آتش خمپاره‌ اندازها و تیربارهای سنگین خود گرفتند و مانع تردد قایق در رودخانه کارون نیز شدند. پس از مدتی درگیری، با فرارسیدن شب، مدافعان دستور عقب‌نشینی را دریافت کردند. ✾📚 @Dastan 📚✾
تولد حضرت امام خمینی ره ▫️ امام خمینی ره، در اول مهر سال 1281 ش برابر با بیستم جمادی الثانی 1320ق، همزمان با میلاد حضرت زهرا س در شهرستان خمین به دنیا آمدند. در دوران طفولیت، پدرشان که از عالمان آن دیار بود به شهادت رسید و از آن پس تحت سرپرستی مادر خود قرار گرفت. 🔸 پس از پشت سر گذاشتن دروس مقدماتی و سطح، در محضر آیت اللَّه شیخ عبدالکریم حائری یزدی به فراگیری دروس خارج همت گماشتند و مورد توجه خاص استاد واقع شدند. در قم از محضر حضرات آیات شیخ علی اکبر یزدی و محمدعلی شاه آبادی استفاده کردند. 🔻 سپس وی حلقه درسی خود را تشکیل دادند. در محضر ایشان شاگردان فراوانی پرورش یافتند که در جریان نهضت نیز، یاورشان بودند. ایشان از جمله کسانی بودند که نقش مهمی در دعوت از آیت اللَّه بروجردی به قم ایفا کردند. 🔹 پس از ارتحال آیت اللَّه بروجردی، امام خمینی علیه پهلوی قیام کردتد. حوادث متعدد به ویژه خروش ایشان نسبت به کاپیتولاسیون به تبعید ایشان به ترکیه، عراق و پاریس انجامید. پس از ۱۵ سال دوری از وطن، در بهمن ماه ۱۳۵۷ به کشور بازگشتند. سرانجام در ۱۴ خرداد ۱۳۶۸ در ۸۸ سالگی از دنیا رفتند. ✾📚 @Dastan 📚✾
آغاز بنای مسجدالنبی در مدینه به دست "پیامبر صلی الله علیه وآله 🔹 مسجدالنبى، پس از مسجدالحرام، مقدس‌ ترین مسجد مسلمانان به شمار می‌ آید که علاوه بر جای عبادت مسلمانان صدر اسلام، جایی برای گردهمایی و جماعت بود و در انسجام مسلمانان نقش مهمی داشت. در این مسجد تصمیم‌ گیری‌ های مهم سیاسی انجام گرفت و همچون مرکزی برای اداره حکومت و برگزاری جلسات سیاسی، نظامی و اجتماعی توسط پیامبر استفاده می‌ شد. 🔸 وقتی که رسول خدا ص وارد یثرب شد، در خانه ابو ایوب انصارى ساکن شد. زمین مسجد را خرید و سنگ بناى مسجد را نهاد. همه یاران از زن و مرد شروع به ساختن مسجد کردند. خود پیامبر نیز با تمام توان در ساختن مسجد شرکت کرد. این مسجد در گذر زمان بارها توسعه یافت. 🔻 ساختن مسجد سبب شد تا جمعیت زیادى از مهاجران و حتى ساکنان محلهاى دیگر، در اطراف مسجد خانه هایى بنا کنند. کم کم شهر در اطراف مسجد شکل گرفت. پس از تمام شدت کارهای ساختمانی مسجد، صدای اذان توسط وحی اعلام شد و وقت نمازها بوسیله اذان معلوم می شد. ▫️ مسجد با همین بنا براى هفت سال محل برگزارى نماز جماعت، نماز جمعه و خطبه هاى پیامبر ص بود. در سال هفتم هجرت با گسترش اسلام، ضرورت توسعه مساحت مسجد مطرح شد. تا آن که مساحت مسجد به ۲۴۷۵ مترمربع رسید. در این توسعه، شکل مسجد به صورت یک مربع درآمد. ✾📚 @Dastan 📚✾
قتل امیرکبیر، صدراعظم‌ ایران به دستور ناصرالدین شاه قاجار 🔻 میرزا محمدتقی‌ امیر کبیر خان، سال ۱۲۲۲ ق در اراک متولد شد. وی که فردی مقید و معتقدی بود در ابتدای سلطنت ناصرالدین شاه قاجار به مقام صدارت اعظمی رسید. تحولات مهمی در زمان ۲۹ ماهی که او صدراعظم بود در شئون سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، نظامی‌ و اجتماعی کشور رقم خورد. ▫️ سنگ بنای مدرسه «دارالفنون» به دست وی گذاشته شد. در سیاست های مالی، امور نظامی و امنیتی، نظام اطلاعاتی و امنیتی، امور قضایی و برخورد با جرم، اخلاق و کردار مدنی، امور شهر و خدمات شهری، خدمات مهمی در دولت او رقم خورد. 🔸 خدمات و اصلاحات امیرکبیر، موقعیت برخی از سفارتخانه‌ ها و درباریان را متزلزل کرد و آن‌ ها به امیرکبیر تهمت زدند که انگیزه سلطنت دارد از این رو خواستار عزل وی شدند. این‌چنین بود که آنان ناصرالدین شاه را به عزل امیرکبیر ترغیب کردند. از این رو، حکم عزل او در ۱۹ محرم سال ۱۲۶۷ق به وی ابلاغ شد. 🔹 دو روز پس از عزل در ۲۵ محرم سال ۱۲۶۸ ق به کاشان تبعید شد و ۴۰ روز بعد در ۱۸ دی ۱۲۳۰ ش در حمام فین کاشان با بریدن رگ دستانش به قتل رسید. پیکر او را ابتدا در کاشان دفن کردند. اما چند ماه بعد، با تلاش همسرش، پیکر او را به کربلا بردند و در اتاقی که در آن به سوی صحن امام حسین ع باز می‌شود، به خاک سپردند. ✾📚 @Dastan 📚✾