هدایت شده از قاصدک
📍زنجان قیام کرد؛ صف بسیار عجیب مردم برای اهدای طلا به #ایران_همدل
🔺امروز در زنجان برای کمک به جبهه، یک صف بسیار طولانی تشکیل و در جریان مراسم پویش ایران همدل تصاویری فوق العادهای از کمک به محور مقاومت خلق شد.
🔸باورنکردنی است که با وجود تمام فشارها و مشکلات این همه جمعیت برای کمک به خطوط مقدم مبارزه با اسراییل گردهم آمده باشند.
🔹جهت کمک نقدی به مردم مظلوم فلسطین و لبنان از طریق زیر می توانید اقدام کنید؛
شماره کارت:
6037998200000007شماره شبا:
Ir320210000001000160000526کد دستوری: #14* پرداخت مستقیم در KHAMENEI.IR 📢 راوی همدلی باش 👇 @iranehamdel_contact 🔹یک ایران همدلی... 🔹eitaa.com/irane_hamdel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥داستان ملاقات خربزه فروش با قطب عالم امکان حضرت صاحب الزمان ارواحنا فداه
#استاددانشمند
✾📚 @Dastan 📚✾
بدترین بیماری
قَالَ علی (ع): أَلَا وَ إِنَّ مِنَ الْبَلَاءِ الْفَاقَةَ،
وَ أَشَدُّ مِنَ الْفَاقَةِ مَرَضُ الْبَدَنِ،
وَ أَشَدُّ مِنْ مَرَضِ الْبَدَنِ مَرَضُ الْقَلْبِ؛
امیر المومنین علی(ع) فرمود: بدانيد كه يكى از بلاها، فقر و تهيدستى است و بدتر از تهيدستى، بيمارى تن است و بدتر از بيمارى تن بيمارى دل است. ( نهج البلاغه، حکمت ۳۸۸)
امام علی (ع) در این حدیث شریف، به ترتیب شدت، سه نوع بلا را برمیشمارند:
🔹فقر و تنگدستی: فقر تنها به معنای نداشتن مال نیست، بلکه شامل محرومیت از بسیاری از نعمتها زندگی نیز میشود. فقر میتواند بر روح و روان انسان تأثیر گذاشته و او را از دستیابی به بسیاری از اهداف, فرصت ها، موفقیت و موقعیت های خوب و تجربه های شیرین زندگی باز دارد.
🔹بیماری جسمی: بیماری جسمی میتواند بر تمام جنبههای زندگی انسان تأثیر گذاشته و او را از انجام بسیاری از کارها و موفقیت ها و تجارب شیرین زندگی باز دارد و ایجاد محرومیت کند. بیماری جسمی همچنین میتواند باعث ایجاد درد و رنج شده و بر روحیه انسان تأثیر منفی بگذارد.
بیماری جسمی بدتر از فقر است؛ زیرا بیماری جسمی میتواند باعث شود که فرد نتواند از نعمتهای مادی که دارد لذت ببرد. همچنین، بیماری جسمی میتواند باعث ایجاد درد و رنج شود و زندگی را به کام انسان تلخ کند.
بیماری قلبی (روحی): امام (ع) بیماری قلبی را از همه بدتر میدانند. بیماری قلبی به معنای بیماریهای روحی و روانی مانند حسادت، کینه، نفرت، غرور، تکبر، بدبینی، کفر، شرک، نفاق و ... است. این بیماریها نه تنها بر خود فرد تأثیر میگذارند، بلکه بر روابط اجتماعی او نیز تأثیر منفی میگذارند.
بیماری قلبی بدتر از بیماری جسمی است: زیرا بیماری قلبی میتواند باعث شود که فرد از نعمت ایمان و آرامش روحی محروم شود. همچنین، بیماری قلبی میتواند باعث ایجاد روابط ناسالم و تخریب شخصیت شود.
بیماری قلبی میتواند اثرات طولانیمدتی بر زندگی فرد داشته باشد و حتی پس از بهبودی جسمی، آثار روحی آن باقی بماند.
فقر ونداری، نهایتا زندگی محدود دنیا را خراب و تلخ می کند، اما سرانجام پایان پذیر است, اما بیماری قلبی میتواند مانع از رشد معنوی فرد شده و او را از رسیدن به سعادت اخروی باز دارد و زندگی ابدی انسان را نابود کرده و معروفیت از نعمت های ابدی و رنج و بدبختی پایان ناپذیری برایش پدید آورد.
نتیجهگیری:
امام علی (ع) در این حدیث به ما یادآور میشوند که بیماریهای روحی و روانی بسیار خطرناکتر از بیماریهای جسمی و فقر هستند. برای داشتن زندگی سالم و سعادتمند در دنیا و اخرت، باید به سلامت روح و روان خود اهمیت دهیم و از بیماریهای قلبی محافظت کنیم
✾📚 @Dastan 📚✾
🔻 برخی از منسوبینِ نسلهای بعدی مرحوم آیتالله سید ابوالحسن اصفهانی نقل میکردند که روزی، دو تاجر هندی خدمت ایشان آمدند و دو دُرّ و جواهر گرانبها، خدمت ایشان آوردند [و هدیه دادند].
🔸 پسر ایشان، در مجلس حاضر بود و خوشحال شد و با خود گفت که ما در زندگی، چیزی اندوخته نداریم و به پدر میگویم که اینها را برای ما بگذارد. این، هدیه است [و از حقوق شرعی نیست] و منعی ندارد.
🔹 وقتی که این دو تاجر رفتند، دو طلبهی فقیر و سیّد آمدند و گفتند که میخواهیم ازدواج کنیم. ایشان فرمودند که این یکی، مال شما و آن یکی هم مال شما و بروید مسائل ازدواجتان را حل کنید.
🔸 پسر ایشان، جلو آمد و گفت که شما، فرزند دیگری دارید که کمی بیمار است و برادری برای من گذاشتهاید که تکفّل میخواهد و مادرم هم هست. خوب بود که این دو شی گرانبها را به عنوان اندوختهی ما برای زندگی بعد از خودتان قرار میدادید.
🔹 ایشان فرموده بود که پسرم! من وقتی از اصفهان به نجف آمدم، دو قِران برایم باقی مانده بود که بخشی را دادم و یک پوست برای زیر پایم گرفتم که فرشم باشد و بخشی را دادم و یک ابریق (آفتابه) و یک کاسه گرفتم. همین سه قلم را توانستم تهیه کنم و آن زمان، چراغ برای مطالعه نداشتم و به مراکز عمومی میرفتم که چراغ و شعلهای روشن بود و مطالعه میکردم؛ ولی خدای متعال و آقا بقیّةالله علیهالسلام، مرا تنها نگذاشتند. شما هم خدایی دارید.
📣حجتالاسلام شیخ جعفر ناصری
✾📚 @Dastan 📚✾
دکتر الهی قمشهای چه زیبا میگوید:
وقتی دعا میکنی،
دعای تو از این جهان خارج میشود و
به جایی میرود که هیچ زمانی نیست.
دعایت به قبل از پیدایش عالم میرود.
دعایت به آنجا که دارند تقدیرت را
مینویسند میرود.
و تقدیر نویس مهربان عالم تقدیرت را
با توجه به دعایت مینویسد.
و مولانا میگوید :
گر در طلب گوهر کانی، کانی
گر در هوس لقمه نانی، نانی
این نکته رمز اگر بدانی، دانی
هر چیز که در جستن آنی، آنی..
خیرترین دعا ، بهترین طلب ، زیباترین تقدیر ،
نثارِ شما
🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
✾📚 @Dastan 📚✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💕سـلام صبحتون بخیر
🌸پیشکش اول صبح
💕یک سلام گرم
🌸با عطر گل های بهشتی
💕از باغ آرامش
🌸و پر مهرخداست
💕امروزتان متبرک
🌸به نگاه مهربان خدا🐬👩❤️👨🐠
✾📚 @Dastan 📚✾
#داستان_آموزنده
🔆نجات يونس و بازگشت او به سوى قوم خود
حضرت يونس (علیه السلام ) وقتى كه در درون نهنگ قرار گرفت و در همانجا دل به خدا بست و توبه كرد، خداوند به نهنگ فرمان داد، تا يونس را به ساحل دريا ببرد و او را به بيرون دريا بيفكند.
يونس همچون جوجه نوزاد و ضعيف و بى بال و پر، از شكم ماهى بزرگ (نهنگ ) بيرون آمد، به طورى كه توان حركت نداشت .
لطف الهى به سراغ او آمد، خداوند در همان ساحل دريا، كدوبنى رويانيد يونس در سايه آن گياه آرميد و همواره ذكر خدا مى گفت و كم كم رشد كرد سلامتى خود را باز يافت .
در اين هنگام خداوند كرمى فرستاد و ريشه آن درخت كدو را خورد و آن درخت خشك شد.
خشك شدن آن درخت براى يونس ، بسيار سخت و رنج آور بود، محزون شدن ، خداوند به او وحى كرد: چرا محزون هستنى ؟، او عرض كرد: اين درخت براى من سايه تشكيل مى داد، كرمى بر آن مسلط كردى ، ريشه اش را خورد و خشك گرديد.
خداوند فرمود: تو از خشك شدن يك درختى كه نه تو آن را كاشتى و نه به آن آب دادى ، غمگين شدى ، ولى از نزول عذاب بر صدهزار نفر يا بيشتر محزون نشدى ، اكنون بدان كه اهل نينوى ايمان آورده اند و راه تقوى به پيش گرفتند و عذاب از آنها رفع گرديد، به سوى آنها برو.
و بنقل ديگر: پس از خشك شدن درخت ، يونس اظهار ناراحتى و رنج كرد، خداوند به او وحى كرد: اى يونس دل تو در مورد عذاب صدهزار نفر و بيشتر، نسوخت ولى براى رنج يكساعت ، طاقت خود را از دست دادى .
يونس متوجه خطاى خود شد و عرض كرد: يا ربّ عفوك عفوك : پروردگارا، عفو تو را طالبم ، و درخواست بخشش مى كنم .
يونس به سوى نينوى حركت كرد، وقتى كه نزديك نينوى رسيد، خجالت كشيد كه وارد نينوى شود،چوپانى را ديد نزد او رفت و به او فرمود: برو نزد مردم نيوى ، و به و به آنها خبر بده كه يونس به سوى شما مى آيد.
چوپان به يونس گفت : آيا دروغ مى گوئى ؟ آيا حيا نمى كنى ؟ يونس در دريا غرق شد و از بين رفت .
به درخواست يونس ، گوسفندى با زبان گويا گواهى داد كه او يونس است ، چوپان يقين پيدا كرد، با شتاب به نينوى رفت و ورود يونس را به مردم خبر داد، مردم كه هرگز چنين خبرى را باور نمى كردند، چوپان را دستگير كرده و تصميم گرفتند تا او را بزنند، او گفت : من براى صدق خبرى كه دادم ، برهان دارم ، گفتند: برهان تو چيست ؟، جواب داد: برهان من اين است كه اين گوسفند گواهى مى دهد، همان گوسفند با زبان گويا گواهى داد، مردم به راستى آن خبر اطمينان يافتند، به استقبال حضرت يونس (ع ) آمدند و آنحضرت را با احترام وارد نينوى نمودند و به او ايمان آوردند و در راه ايمان به خوبى استوار ماندند، و سالها تحت رهبرى و راهنمائيهاى حضرت يونس (ع ) به زندگى خود ادامه دادند.
شخصى از امام باقر (ع ) پرسيد: غيبت يونس (ع ) از قوم خود، چقدر طول كشيد؟
امام باقر (ع ) در پاسخ فرمود: چهار هفته (28 روز) طول كشيد، هفته اوّل يونس از نينوى بيرون آمد و تا كنار دريا حركت كرد، هفته دوّم در شكم ماهى بود، و هفته سوّم در سايه درخت (كدو) در ساحل دريا بود، و هفته چهارم به سوى قوم خود حركت كرد تا به نينوى رسيد، در نتيجه مجموع رفتن و مراجعت يونس 28 روز طول كشيد.
📚داستان دوستان، جلد پنجم، محمد محمدى اشتهاردى
✾📚 @Dastan 📚✾
#داستان_آموزنده
🔆زيارت اهل قبور
مرحوم ((آقاجمال ))، بسيار به زيارت اهل قبور مى رفت . به طورى كه آقايى از اهل فضل ، با خود مى گويد: اين آقا، مثل اينكه كار مهمترى ندارد، مرجع تقليد است و اين همه مشكلات ، وقت و بى وقت به وادى السّلام مى رود.
روزى همين آقا، به منزل ((آقا جمال )) مى رود، آقا آهسته در گوشش مى گويد:
ما به وادى السّلام مى رويم تا مبتلا به فلان فلان نشويم .
اشاره مى كند به برخى از امراض روحى آن شخص ، كه مبتلا بوده است
📚داستانهايى از مردان خدا، قاسم مير خلف زاده
✾📚 @Dastan 📚✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چه بسا با این رفتار آخرتمان را از دست بدهیم!
🎙حجه الاسلام عالی
✾📚 @Dastan 📚✾
اگر کسی دور و بر من بود، قیام میکردم!
به مناسبت سوم آذر سالروز ارتحال آیت الله شاهآبادی استاد حضرت امام خمینی رضوان الله تعالی علیهما
«...آقایان روحانیون نباید خود را از سیاست دور نگه دارند. ...از همه عارفتر، امام بود. چه کسی در کشور به حدّ عرفان امام میرسید؟ دیدید چگونه وارد میدان شد؟ مثل شیر. امام دربارهی استاد بزرگوار خود _مرحوم آقای شاه آبادی_ گفته بودند که ایشان اهل مسائل سیاسی بودند. همچنین من در جایی از امام شنیدم که مرحوم آقای شاهآبادی روی منبر گفته بودند که اگر کسی دور و بر من بود، قیام میکردم. بنابراین عرفان موجب نمیشود که انسان برود در گوشهیی بنشیند. البته درست فهمیدن مسائل سیاسی و سالم طرح کردن آن، مسألهی دیگری است؛ اما انزوا و انعزال از سیاست، بههیچوجه مصلحت نیست»
رهبر معظم انقلاب 77/1/24
#آیت_الله_شاهآبادی
#امام_خوانی #عرفان
خوانش آثار #امامین_انقلاب
✾📚 @Dastan 📚✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 رهبر انقلاب اجازۀ مصرفکردن «رد مظالم» را برای کمک به مردم غزه و لبنان را دادند
🔹مظالم، انواع آن و اینکه چه نوع رد مظالمی را میتوانیم با دستور حاکم شرع به مردم مظلوم غزه و لبنان بدهیم را در ویدیو ببینید.
✾📚 @Dastan 📚✾
✅ داستان کوتاه
🌷 خطر اوّلین گناه
در بنی اسـرائیل عابدي به نام برصـیصا زندگی می کرد. مدت درازي عمر خود را به عبادت و بندگی گذرانده بود. کارش به جایی رسـیده بود که دیوانگان را با دعاي خویش شفا می داد.
روزی زنی از خانواده اي بزرگ دیوانه شد. برادرانش او را به عبادتگاه برصیصا آوردند تا بر اثر دعاي او خوب شود. آنها خواهرشان را نزد برصیصا گذاشته و برگشتند.
شیطان پیوسته برصیصا را وسوسه نمود و جمال زن را در نظرش جلوه می داد. زنی زیبا با مردی تنها بدون مانع؟ بالاخره شیطان کارش را کرد و برصیصا نتوانست خود را نگه دارد.
زن از برصیصا آبستن شد. برصیصا فهمید که زن حامله شده. از ترس رسوایی، او را کشت و دفن نمود. شیطان پس از این پیشامد، ماجرا را به گوش برادران رساند و محل دفن خواهرشان را هم به آنان گفت. کم کم داستان پخش شد، تا به گوش سلطان شهر رسید.
سلطان با عده اي پیش برصیصا رفت و از جریان جویا شد. برصیصا به همه ی کردار زشت خود اعتراف نمود. سلطان دستور داد او را به دار آویختند. همین که برصیصا بر چوبه دار بالا رفت، شیطان پیش او آمد و گفت: آن کسی که تو را به این مرحله خطرناك گرفتار نمود، من بودم. اینک نیز اگر نجات می خواهی، باید از من اطاعت کنی.
برصیصا گفت: چه گونه اطاعت کنم؟
شیطان گفت: یک مرتبه در مقابل من سجده کن .
برصیصا گفت: اکنون که بر فراز دار هستم، چگونه سجده کنم؟
شیطان گفت: من به یک اشاره ي تو به قصد سجده قناعت می کنم.
برصـیصا با سـر اشاره به سـجده کرد و در آخرین لحظات زندگی با سجده بر شیطان کافر شد، و پس از چند دقیقه به دار آویخته شد.
خداوند در آیه 16 و 17 سوره حشر اشاره به همین داستان می نماید:
شیطان به انسان گفت: «کافر شو. اما هنگامی که کافر شـد، شیطان گفت: من از تو بیزارم، من خودم از ارباب عالمیان می ترسم.» سرانجام کار هر دو این شد، که هر دو در آتش دوزخ خواهند بود، و براي همیشه خواهند سوخت. این است کیفر ظالمان.
📚 داستانهای بحارالانوار، ج 9، ص 211
✾📚 @Dastan 📚✾
🔅 #پندانه
✍ دینت را از جای درست فرابگیر
🔹اسلام باید از سرچشمهاش آموخته شود، که اگر از سرچشمهاش فراگرفته نشود مانند آن است که شما در دل طبیعت نشستهاید و کتری آب خود را برای خوردن چای، از نهری پُر میکنید که در بالادستها کسی در آن ظرف میشوید و دیگری در آن نهر استحمام میکند.
🔸پس اگر طعم این چای بد بود، خطا از خود شماست که نتوانستهاید از چشمهاش کتری را پر کنید. مشکل از چشمه نبوده است.
✾📚 @Dastan 📚✾
📌 درگذشت آیت الله سید ابوالفضل میرمحمدی
🔹 آیت الله سید ابوالفضل میرمحمدی زرندی در سال ۱۳۰۲ ش در اطراف ساوه متولد شد. تحصیلات ابتدایی را در زادگاهش به پایان رساند و در سال ۱۳۲۰ وارد حوزه علمیه قم شد.
🔻 آیت الله میرمحمدی از همان ابتدای تحصیل از دریافت شهریه و وجوه شرعی امتناع می نمود. وی داماد فقیه وارسته آیت الله العظمی سید احمد زنجانی است و همواره این وصلت را از جمله توفیقات خود می دانست.
▫️ از جمله مسئولیتهای او پس از انقلاب می توان به «رئیس دادگاه انقلاب قم»، «عضو هیئت عفو حضرت امام»، «رئیس شعبه دوم دیوان عالى کشور» «عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم» و «عضو مجلس خبرگان رهبرى» و ... اشاره کرد. آیت الله میرمحمدی در۳ آذر ماه ۱۳۹۸ به رحمت ایزدی پیوست.
#تقویم_تاریخ
#آذر_۳
#آیتالله_میرمحمدی
✾📚 @Dastan 📚✾
🌷 #هر_روز_با_شهدا🌷
#خون_و_اشک 💕
🌷آن موقع ما در بیمارستان الزهرا اقامت داشتیم. در یکی از حملات، یکی از سربازان که در اثر اصابت ترکش خمپاره به شکمش به بیمارستان اعزام شده بود، خونریزی بسیار شدیدی کرده بود. ترکش به پهلویش خورده بود و بعد از عبور از کیسه صفرا، کلدوک و پورتاهپاتیس (ورید باب) را هم قطع کرده بود. خونریزی خیلی زیاد بود و من به اتفاق یک دستیار او را عمل میکردم. کلاپی گذاشتم روی وریدها، وریدها خونریزیشان بند آمده بود و سپس شروع کردم به ترمیم تک تک اعضاء قطع شده که....
🌷که متوجه خونریزی بسیار زیاد بیمار شدم. ادامه عمل، تحت چنین شرایطی خطرناک و مرگآور است. دقیقاً یادم هست که جمعاً ۵۶ واحد خون و سرم به او دادیم که ۳۶ واحدش خون بود. مریض از همه جایش خونریزی کرده بود، چون انسداد انعقادی میداد. در مسیر (این را همکارانمان به خوبی میدانند) ترانفوزیسیون میشود. چون ما در بیمارستان ام.اف.پی نداشتیم و من به خون تازه که در آن مواد انعقادی وجود داشته باشد نیاز داشم تا بتوانم عملم را انجام بدهم.
🌷فداکاری سربازها برایم جالب بود که همگی برای خون دادن توی صف ایستاده بودند و من واقعاً اشک میریختم و کار میکردم. چون خون اینها واقعاً لازم بود و علیرغم اینکه خودشان به این خونها برای ادامه نبرد احتیاج داشتند، ولی میآمدند و خون میدادند و من آخرین بخیهها را میزدم، با ادامه عمل، خونریزی قطع شد و او خوشبختانه خوب شد و چندی بعد مرخص شد.
📚 کتاب "همپایِ مردان خطر"
✾📚 @Dastan 📚✾
🌹 چاهی عمیق در دوزخ 🌹
در روايت صحيح بسيار مهمى از رسول خدا (ص) روايت شده كه فرمود :
روزى امين وحى براى اداى وحى به نزد من آمد . هنوز آنچه را كه بايد بر من بخواند تمامش را نخوانده بود كه ناگهان آوازى سخت و صدايى هولناك برآمد . وضع فرشته وحى تغيير كرد ، پرسيدم : اين چه آوازى بود ؟ گفت : اى محمد ! خداى تعالى در دوزخ چاهى قرار داده ، سنگ سياهى در آن انداختند ، اكنون پس از سيزده هزار سال آن سنگ به زمين آن چاه رسيد . پرسيدم : آن چاه جايگاه چه كسانى است ؟ گفت : از آنِ بى نمازان و شرابخواران !
🌷کتاب عبرت آموز / استاد انصاریان
✾📚 @Dastan 📚✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💕سـلام صبحتون بخیر
🌸پیشکش اول صبح
💕یک سلام گرم
🌸با عطر گل های بهشتی
💕از باغ آرامش
🌸و پر مهرخداست
💕امروزتان متبرک
🌸به نگاه مهربان خدا🐬👩❤️👨🐠
✾📚 @Dastan 📚✾
🔹لطف حضرت امیرعلیه السلام به شیعیان و دوستانشان
اما خوشا به حال شیعیان و دوستان امیر المومنین علیه السلام که چقدر مورد لطف و عنایت حضرت قرار میگیرند. حضرت اميرالمومنين علیه السلام ميفرمايد: که بهشت هشت در دارد، دراول، مال انبيا و صالحين است. در دوم اختصاص به شهدا و صديقين دارد. پنج درديگر مال شیعیان و دوستان علي علیه السلام است.
حضرت ميفرمايد: به عزت و جلال حق قسم من دم پل صراط ميايستم و مرتب ميگويم: رَبِّ سَلِّمْ شِيعَتِي وَ مُحِبِّي وَ أَنْصَارِي وَ مَنْ تَوَالَانِي فِي دَارِ الدُّنْيَا یعنی پرودگارا، شیعیان و دوستان و یاوران من و هرکس که در دنیا از من تبعیت میکرد را حفظ بفرما.
🔸در ادامه روایت ميفرمايد: صدايي از عرش الهی به گوش میرسد که حضرت حق میفرماید: دعاي تو را مستجاب کردم و شفاعت تو را در مورد شیعیانت پذیرفتم. آنگاه هر کدام از شیعیان و دوستان من و کسانی که من را یاری نمودند و با عمل یا گفتار با دشمنان من جنگیدند شروع به شفاعت میکنند و در مورد هفتاد هزار از دوستان و همسایگانش شفاعت میکنند.اما یک در دیگر میماند که مخصوص سایر مسلمین است. کسانی که شهادت به وحدانیت خدا بدهند و در قلبشان به اندازه ذرهای بغض و کینه ما اهل بیت را نداشته باشند.
📚(بحارالأنوار ج : 8 ص : 39، الخصال ج : 2 ص : 408)
✾📚 @Dastan 📚✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖌 جلسات تفسیر رهبر معظم انقلاب
📍قسمت هفتم
📚 عنوان: گاهی مومنین هم خیانت میکنند
📖 تفسیر سوره ممتحنه
🗓۱۳۶۱/۰۷/۳۰
#آیتالله_خامنهای
#تفسیر
#سوره_ممتحنه
✾📚 @Dastan 📚✾
#داستان_آموزنده
🔆شب تاريك و راه محرمانه
تاريكى شب فضاى مدينه را فرا گرفته بود، حضرت صادق عليه السلام به تنهايى و محرمانه از خانه خويش با بار سنگينى بيرون آمد و راه (ظله بنى ساعده ) كه محل تجمع فقراء بود پيش كشيد.
فقط (معلى بن خنيس ) كه از صحابه نزديك آن حضرت بود متوجه شد، او با خود چنين مى گفت مگر سزاوار است حضرت را در اين ظلمت و تاريكى شب تنها بگذرم ، چند قدم دورتر از امام آهسته آهسته بدنبال حضرت مى رفت ، در اين حال متوجه شد كه چيزى از دوش حضرت بر زمين افتاد، زمزمه اى شنيد كه آقا مى گويد خدايا اين را به ما برگردان .
(معلى بن خنيس ) ناچار شد خود را آشكار كند، جلو رفت و سلام كرد، امام عليه السلام او را شناخت و فرمود: اين نان ها كه بر روى زمين ريخته جمع كن و به من بده ، او كم كم نان ها را از روى زمين برداشته و به حضرت مى داد و امام عليه السلام تمام آن ها را در انبان مى ريخت ، انبان هم آن قدر سنگين بود كه يك نفر به سختى مى توانست حمل كند، معلى عرض ادب كرد و عرضه داشت آقا اگر اجازه بفرمائيد من خودم به دوش كشيده و به هركجا كه بفرمائيد بياورم .
حضرت اجازه نداد و فرمود: من از او سزاوارترم ، به دوش كشيد و هر دو به راه افتادند، وقتى كه به محل مذكور رسيدند همه فقرا در خواب بودند، حضرت امام صادق عليه السلام كليه نان ها را يكى يكى ، دوتا دوتا، كنار سر آن ها گذاشت و برگشت.
واعظ اجتماع ، ص 324.
✾📚 @Dastan 📚✾
#داستان_آموزنده
🔆انفاق همسر فرماندار بلخ
در روزگاران گذشته اهالى بلخ ، در اثر ندادن ماليات ، مورد غضب خليفه وقت فرار گرفتند و خليفه تصميم گرفت آنان را مجازات نمايد.
از اين رو فرماندارى جديد، به شهر بلخ منصوب كرد و دستور داد: هرگونه كه شده از مردم ماليات بستاند و در اين راه از هيچ ظلم و زورى فروگذار نكند.
فرماندار جديد به همراه خانواده اش به بلخ رفت و دستور خليفه را براى مردم بيان كرد.
مردم كه وضع را چنين ديدند به فكر چاره افتادند و تصميم گرفتند ماجرا را، با همسر فرماندار جديد كه ، زنى نيكوكار و با ايمان بود، در ميان بگذارند.
همسر فرماندار بلخ كه ، مردم تهيدست و پابرهنه بلخ را مشاهده كرد و سخنان شان را شنيد، بسيار متاءثر گشت و پيراهن گرانبهايش كه به جواهرات آراسته بود و در برخى عروسى ها مى پوشيد و قيمتش خيلى بيشتر از ماليات مى شد، به شوهرش داد و گفت :
اين پيراهن را به جاى ماليات مردم بلخ ، نزد خليفه بفرست .
خليفه ، چون پيراهن را مشاهده كرد و ماجرا را شنيد از نيكوكارى زن ، بسيار خوشش آمد.
از اين رو پيراهن را به زن برگرداند و دستور داد تا هيچ مالياتى از مردم بلخ گرفته نشود.
مدتى بعد، فرماندار، پيراهن را به زن خود برگردانيد، و گفت : كه خليفه خيرخواهى تو را تحسين كرده است .
زن از شوهر پرسيد: آيا خليفه پيراهن مرا ديد؟
شوهر پاسخ داد: بلى .
زن گفت : چون بر پيراهن من ، نامحرمى نظر كرده است ، ديگر آن را نمى پوشم و بهايش را اختصاص به ساختن يك مسجد مى دهم .
پيراهن ، فروخته شد و با دو سوم پولش مسجدى بنا شد.
يك سوم پول را هم در يكى از ستونهاى مسجد پنهان كردند تا هر وقت مسجد احتياج داشت آن را به مصرف برسانند.
فضيلت زنان ، دكتر رجبعلى مظلومى ، ص 41-40.
✾📚 @Dastan 📚✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️تا قبل این، میخواستم زنش بشم، الان میخوام کنیزش بشم!
🔹داستان زوجی که قصد داشتن عقد کنند ولی به خاطر انفجار پیجرها، داماد، چشم و دستهاشو از دست میده.
✾📚 @Dastan 📚✾
❇️ «شهادت آیتالله سید محمدباقر صدر»
🔵 سید محمدباقر صدر، در ۲۵ ذیالقعده ۱۳۵۳ (۱۳۱۳ش)، در کاظمین به دنیا آمد. وی در سه سالگی پدرش را از دست داد و زیر نظر مادر و برادرش سیداسماعیل صدر، قرار گرفت. بنت الهدی صدر خواهر وی، شاعر و نویسنده بود.
🟢 آیتالله صدر از مراجع تقلید شیعه بجز اصول و فقه، در دانشهایی چون فلسفه، سیاست و معرفتشناسی نظریههای جدیدی ارائه داده و کتابهای فراوانی نیز نوشته است.
🟠 آیتالله صدر در اغلب رشتههای علوم اسلامی تبحر داشت. وی معتقد بود که باید در دروس حوزههای علمیه تحولی پدید آید و طلاب و روحانیون نباید فقط به درسهای معمول اکتفا کنند بلکه باید به مسائل جدید آشنا شوند. به نظر وی کتابهای درسی به کلی منسوخ و متروک شده است و در این زمینه دست به تألیفاتی زد که ضمن ساده نویسی مطالب کتابهای قدیمی، آن را با طرحی نو و روشی جدید برای طلاب نوشت و توانست تحول عظیمی در حوزههای علمیه به وجود آورد.
🔹 در ۲۳ بهمن ۵۷، آیتالله صدر با شادمانی در مسجد جواهری نجف سخنرانی نمود و شادمان از انقلاب در ایران بود و تاکید نمود که پیرو دستورات امام خمینی است.
❇️ در ۱۹ جمادی الاول ۱۴۰۰ق/ ۱۶ فروردین ۱۳۵۹ آیت الله صدر در شهر نجف اشرف دستگیر و به بغداد منتقل شد. در بغداد از وی خواستند تا چند کلمهای بر ضد انقلاب اسلامی ایران و امام خمینی بنویسد، اما وی آشکارا این تقاضا را رد کرد در نتیجه پس از سه روز شکنجههای وحشیانه، در ۲۲ جمادی الاول ۱۴۰۰ق/ ۱۹ فروردین ۱۳۵۹ به شهادت رسید و در نجف اشرف به خاک سپرده شد.
#تقویم_تاریخ
#جمادی_الاول_22
#سید_محمدباقر_صدر
✾📚 @Dastan 📚✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📣 ۴ آذرماه مصادف است با روز درگذشت جبار باغچه بان؛ یادش گرامی
✾📚 @Dastan 📚✾