🌟🔰🌟🔰🌟🔰🌟
#داستان_نماز
#شکایت_از_فقر
🔵شخصي آمد به نزد پيامبر اسلام (صلي الله عليه و آله) شكايت از فقر و نداري كرد
حضرت فرمود: مگر نماز نميخواني
عرض كرد من پنج وقت نماز را به شما اقتدا ميكنم،
حضرت فرمود: مگر روزه نميگيري
عرض كرد سه ماه روزه ميگيرم.
آن حضرت فرمود امر خدا را نهي و نهي خدا را امر ميكني يا به كدام معصيت گرفتاري
عرض كرد يا رسول الله حاشا و كلّا كه من خلاف فرمودهي خدا را بكنم
حضرت متفكرانه سر به جيب حيرت فرو برد ناگاه جبرئيل نازل شد
عرض كرد يا رسول الله حق تعالي ترا سلام ميرساند و ميفرمايد در همسايگي اين شخص باغيست و در آن باغ گنجشكي آشيانه دارد و در آشيانه او استخوان شخص بينمازي ميباشد به شومي آن استخوان از خانهي اين شخص بركت برداشته شده است و او را فقر گرفته است.
حضرت به او فرمود برو آن استخوان را از آنجا بردار، بينداز دور.
به فرمودهي آن حضرت عمل كرد بعد از آن توانگر شد.
مکیال المکارم
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
هدانا.mp3
926.4K
اعتماد به خداوند در زندگی/ حکایتی جالب ...
🌸حجت الاسلام مومنی
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
دختر دانش آموزی صورتی زشت داشت . دندان هایی نامتناسب با گونه هایش ،موهای کم پشت و رنگ چهره ای تیره .
روز اولی که به مدرسه جدیدی آمد ، هیچ دختری حاضر نبود کنار او بنشیند .
نقطه مقابل او دختر زیبارو و پولداری بود که مورد توجه همه قرار داشت .او در همان روز اول مقابل تازه وارد ایستاد و از او پرسید :
میدونی زشت ترین دختر این کلاسی ؟
یک دفعه کلاس از خنده ترکید ...
بعضی ها هم اغراق آمیزتر می خندیدند .
اما تازه وارد با نگاهی مملو از مهربانی و عشق در جوابش جمله ای گفت که موجب شد در همان روز اول، احترام ویژه ای درمیان همه و از جمله من پیدا کند
اما بر عکس من ، تو بسیار زیبا و جذاب هستی .
او با همین یک جمله نشان داد که قابل اطمینان ترین فردی است که می توان به او اعتماد کرد
و لذا کار به جایی رسید که برای اردوی آخر هفته همه می خواستند با او هم گروه باشند .
او برای هر کسی نام مناسبی انتخاب کرده بود . به یکی می گفت چشم عسلی و به یکی ابرو کمانی و ... .
به یکی از دبیران ، لقب خوش اخلاق ترین معلم دنیا و به مستخدم مدرسه هم محبوب ترین یاور دانش آموزان را داده بود .
آری ویژگی برجسته او در تعریف و تمجید هایش از دیگران بود که واقعاً به حرف هایش ایمان داشت و دقیقاً به جنبه های مثبت فرد اشاره می کرد
مثلاً به من می گفت بزرگترین نویسنده دنیا و به خواهرم می گفت بهترین آشپز دنیا ! و حق هم داشت .
آشپزی خواهرم حرف نداشت و من از این تعجب کرده بودم که او توی هفته اول چگونه این را فهمیده بود
سالها بعد وقتی او به عنوان شهردار شهر کوچک ما انتخاب شده بود به دیدنش رفتم
و بدون توجه به صورت ظاهری اش احساس کردم شدیداً به او علاقه مندم .
پنج سال پیش وقتی برای خواستگاری اش رفتم ، دلیل علاقه ام را جذابیت سحر آمیزش میدانستم
و او با همان سادگی و وقار همیشگی اش گفت:
برای دیدن جذابیت یک چیز ، باید قبل از آن جذاب بود !
در حال حاضر من از او یک دختر سه ساله دارم . دخترم بسیار زیبا ست و همه از زیبایی صورتش در حیرتند
روزی مادرم از همسرم سؤال کرد که راز زیبایی دخترمان در چیست ؟
همسرم جواب داد :من زیبایی چهره دخترم را مدیون خانواده پدری او هستم .
و مادرم روز بعد نیمی از دارایی خانواده را به ما بخشید.
تئودور داستایوفسکی
عظمت در دیدن نیست
عظمت در چگونگی دیدن است🍀
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
✨﷽✨
💠▫️روزی شخصی خدمت حضرت علی(ع) میرود و میگوید یا امیر بنده به علت مشغله زیاد نمیتوانم همه دعاها را بخوانم،چه کنم؟
♥️•☜حضرت علی(ع) فرمودند:↯
💠▫️خلاصه تمام ادعیه را به تو میگویم ، هر صبح که بخوانی گویی تمام دعاها را خواندی
❶ (الحمدلله علی کل نعمه)
📝⇦خدایا شکرت برای هر نعمتی که به من دادی
❷ (و اسئل لله من کل خیر)
📝⇦واز خداوند میخواهم هر خیر و خوبی را
❸ (و استغفر الله من کل ذنب)
📝⇦خدایا مرا ببخش برای تمام گناهانم
❹ (واعوذ بالله من کل شر)
📝⇦خدایا به تو پناه می برم از همه بدی ها
📚بحار الانوار ، ج۹۱
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
✍پول خواستن ملانصرالدین
یک روز ملانصرالدین به نزد امیر آمده گفت به عدد یکصد و بیست چهار هزار نفر انبیاء یکصد وبیست و چهار هزار ریال به من بده، امیر فرمود برای اسامی هر یک از آنها که بگویی یک ریال به تو خواهم داد، ملانصرالدین قریب بیست نفر از آنها را اسم برده و هر یک را یک ریال گرفت، باز قدری فکر کرد شداد و نمرود و فرعون را گفت، امیر گفت اینها جزو پیغمبران نیستند ملانصرالدین جواب داد سبحان الله آنها دعوی خدایی کردند تو آنها را به پیغمبری قبول نداری؟😁
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
✨﷽✨
✍کارهایی که عمر را زیاد می کند:
1⃣«شاد کردن والدین»:
امام صادق(ع) میفرماید:
اگر دوست داری که خداوند عمرت را زیاد کند، پدر و مادرت را شاد و مسرور کن.
2⃣«شستن دست پیش و پس از غذا خوردن»
امام صادق(ع) میفرماید: دستهایتان را قبل و بعد از غذا خوردن بشوئید، که فقر را میبرد و بر عمر میافزاید.
3⃣ «صدقه دادن»
صدقه شامل دادن واجبات و مستحبات مالی از سوی شخص است و اختصاص به زکات و خمس ندارد. هر کسی به هر میزان که صدقه به ویژه به سائل و محروم دهد، از برکات آن بهرهمند خواهد شد که از جمله آنها افزایش عمر است. امام باقر (ع) فرمود: کار خیر و صدقه، فقر را میبرد، بر عمر میافزاید و هفتاد مرگ بد را از صاحب خود دور میکند.
📚منابع:
۱- بحارالانوار، ج۷۴ ، ص۸۱
۲- محاسن، ج۲، ص۲۰۲
۳- ثواب الاعمال، ص۱۴۱
💠ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِـکْ ألْـفَـرَج💠
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
هدایت شده از طه. یافاطمة الزهراء(سلام الله علیها) اغیثینا🌷
🥀 #شنا با دستان بسته، هدیه به ۱۷۵ #غواص_شهید 🥀
«هر دقیقه را به نیت یک نفرشان شنا کردم. زمان به من اعلام میشد. هربار که حس میکردم دست و کمرم کرخ شده یاد نفر بعدی، توان دوباره به من میداد.» اینها را «اکرم کناری» میگوید، بانویی که رکورد ۱۷۵ دقیقه #شنا با #دستان_بستهاش را به #شهدای_غواص تقدیم کرد.
دستهایم را ببندید!
اکرم کناری بانوی شناگری ساکن امیدیه خوزستان است که 175 دقیقه در مسافت 5 هزار و 65 متر با دستانی که از پشت بسته بود، به یاد #شهدای_غواص شنا کرد. بانویی جوان که میگوید: «مگر میشود در خوزستان زندگی کرد و هرروز یاد جنگ، شهدا و جانبازان نیفتاد. گرهخورده با جنگ، خوزستان.» این بانوی جوان تلاش میکند، 6 ماه دیگر این رکورد را با همین زمان و عنوان در کتاب گینس ثبت کند. دستانش را میتوانستند از جلو ببندند و شنا به این شکل نسبت به دستان بسته از پشت راحتتر بود اما میگوید: «باید حق مطلب ادا میشد، جوانهای رعنای #غواص ما همینطور #شهید شدند.»
#شهدای_غواص🌷
#بانوی_ایرانی💗
#عملیات_کربلای۴🥀
#سالروز_شهادت💞
#یادشان_با_صلوات❤️
🔹💠🔹
شخصی به علامه طباطبایی گفت:
یک ریاضتی برای پیشرفت معنوی به من بفرمایید:
علامه فرمودند:
بهترین ریاضت برای شما،
خوش اخلاقی با خانواده است♥️
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
✴️ تواضع تحسین برانگیز صاحب «مفاتيح»
🔹 مرحوم سلطانالواعظين شيرازي (صاحب کتاب شبهاي پيشاور) نقل ميکند: در ايامي که «مفاتيحالجنان» تازه منتشر شده بود، روزي در سرداب سامراء آن را در دست داشتم و زيارت ميخواندم. ديديم شيخي با قباي کرباس و عمامه کوچک نشسته و مشغول ذکر است.
🔹شيخ از من پرسيد: اين کتاب کيست؟ پاسخ دادم: از محدث قمّي آقاي حاج شيخ عباس است و شروع کردم به تعريف از کتاب. شيخ گفت: اينقدر هم تعريف ندارد، بيخود تعريف ميکني
🔹من با ناراحتي گفتم: آقا برخيز و از اينجا برو. کسي که کنار شيخ نشسته بود، دست به پهلويم زد و گفت: مؤدب باش، ايشان خود «محدث قمي» هستند.
من برخاستم و با ايشان روبوسي کردم و عذر خواستم و خم شدم تا دستشان را ببوسم، اما آن مرحوم اجازه نداد و خم شد و دست مرا بوسيد و فرمود: شما «سيّد» هستيد.
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
همسر فرعون " تصميم گرفت که عوض شود
و شُد یکی از زنان والای بهشتی....
پسر نوح تصميمي براي عوض شدن نداشت...
غرق شد و شُد درس عبرتی برای آیندگان...
اولي همسر يک طغيانگر بود
و دومي پسر يک پيامبر...!!!
براي عوض شدن هيچ
بهانه ای قابل قبول نيست....
اين خودت هستي که
تصميم مي گيري تا عوض شوی...
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•