eitaa logo
📚 داستان های آموزنده 📚
69.6هزار دنبال‌کننده
7.4هزار عکس
2.2هزار ویدیو
61 فایل
﷽ 🔹تبادل و تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر
مشاهده در ایتا
دانلود
⚜〽️⚜〽️⚜〽️⚜〽️⚜〽️⚜ 🔸آیت الله محمد تقی هرندی رحمه الله تعالی: نجف آن وقت هم یک شهر عجیب و غریبی بود زندگانی های خیلی بسيط، بی تجمل، حتی اتاق پرده دار وجود نداشت، مگر فقط برای آنها که تازه ازدواج کرده بودند. ✅خانه آقایان علما، حصیر نخی یا خرمایی بود. . 🔸مرحوم آقا میرزا ابوالحسن اصفهانی و با آن همه امکانات و پول ها، یک حصیر نخی داشت. تجملات در زندگی هیچ نبود، در سرداب ها که خیلی گود بود، آبی می گذاشتند که اندکی خنک شود. آنها که زیرزمین نداشتند یک ظرف مسی داشتند به آن مشربه می گفتند. آن را آب می کردند، داخل چاه می گذاشتند که از هوای چاه قدری خنک شود تا برای اول افطار از آن آب بخورند. . •┈••✾📚 @Dastan 📚✾••┈• 🔸یخ ابتدا نبود، تجملات هیچ نبود، قناعت خیلی زیاد بود، زندگانی ها پاک بود، غذای گرم گاهی بود گاهی نبود، آب دوغی گاهی بود، گاهی نبود، ‼️بعد تجملات زیاد شد. در نجف اشرف برای طلبه ها همه اش درس بود و دعا و حرم، تحصیل و تحصیل، در حالی که سطح زندگی پایین بود، حال خیلی خوشی وجود داشت. همه هم خوش بودند، قانع بودند. با زندگی می ساختند. در آن زمان برق نبود، شمع زیاد بود، تابستان و آن همه گرما که ضریح داغ می شد، ولی باز هم حرم پر از جمعیت می شد. 📕جمال السالكين، ج ۱ •┈••✾📚 @Dastan 📚✾••┈• 🆔 http://eitaa.com/joinchat/12451840C08a2fdc722