eitaa logo
📚 داستان های آموزنده 📚
69.4هزار دنبال‌کننده
7.4هزار عکس
2.2هزار ویدیو
61 فایل
﷽ 🔹تبادل و تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر
مشاهده در ایتا
دانلود
...! 🌷اصرارهایش تمامی نداشت، اما مادر این‌بار دست از مخالفت برنمی‌‌داشت، چون او تنها پسر خانواده بود، فرامرز هم که چاره‌ای جز تسلیم شدن در برابر مادر پیش‌روی خود نمی‌‌دید، به ناچار از تصمیمش صرف‌نظر کرد. 🌷روزی خبر آوردند که فرامرز در یکی از خیابان‌های بابل تصادف کرده، سراسیمه برای دیدنش به بیمارستان رفتیم، پس از دقایقی فرامرز لبخندی زد و زیرکانه از مادر پرسید: «مادرم! اگر در این تصادف می‌مردم بهتر بود یا این که برای دفاع از کشورم شهید می‌‌شدم؟» 🌷....مادر به فکر فرو رفت و پس از چند لحظه پاسخ داد: «از این پس، هر زمان خواستی می‌‌توانی برای دفاع از وطن به جبهه بروی فرزندم!» 🌹خاطره ای به یاد شهید معزز فرامرز فامیلی‌سنگسری ـ متولد ۱۳٣٩ بابل ـ شهادت ۱۳٦٢ پنجوین عراق راوی: خواهر شهید •✾📚 @Dastan 📚✾•
...! 🌷اصرارهایش تمامی نداشت، اما مادر این‌بار دست از مخالفت برنمی‌‌داشت، چون او تنها پسر خانواده بود، فرامرز هم که چاره‌ای جز تسلیم شدن در برابر مادر پیش‌روی خود نمی‌‌دید، به ناچار از تصمیمش صرف‌نظر کرد. 🌷روزی خبر آوردند که فرامرز در یکی از خیابان‌های بابل تصادف کرده، سراسیمه برای دیدنش به بیمارستان رفتیم، پس از دقایقی فرامرز لبخندی زد و زیرکانه از مادر پرسید: «مادرم! اگر در این تصادف می‌مردم بهتر بود یا این که برای دفاع از کشورم شهید می‌‌شدم؟» 🌷....مادر به فکر فرو رفت و پس از چند لحظه پاسخ داد: «از این پس، هر زمان خواستی می‌‌توانی برای دفاع از وطن به جبهه بروی فرزندم!» 🌹خاطره ای به یاد شهید معزز فرامرز فامیلی‌سنگسری ـ متولد ۱۳٣٩ بابل ـ شهادت ۱۳٦٢ پنجوین عراق راوی: خواهر شهید •✾📚 @Dastan 📚✾•