eitaa logo
داستان و پند اخبار فوری طب سنتی اسلامی فوتبال برتر استقلال پرسپولیس ورزش سه
8.9هزار دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
3.7هزار ویدیو
66 فایل
|♥️بسم الله الرحمن الرحیم♥️. ﷺ جهت مشاوره @mohamad143418
مشاهده در ایتا
دانلود
◆◇◆◇ گمنام ◇◆◇◆: 🔰 | جان‌باز 📌 در شب نخست عملیات طریق القدس، براثر انفجار گلوله خمپاره، سه قسمت از شکم او دچار جراحت شدید ش . همرزمان او می گویند: قاسم آن‌شب درد شدیدی را تحمل می‌کرد و تا صبح، چند مرتبه بی‌هوش شد؛ اما حاضر به ترک منطقه نشد و با شکم پاراه، نیروهایش را فرماندهی کرد... @Dastan1224
🌸حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره: ✨ انسان باید در این مسیر انسانیّت و کسب معارف، اهل باشد و تا به مراقبه نرسد فایده‌ای ندارد. 📚 گوهرهای حکیمانه، ص٣۵ @Dastan1224
(ره):🦋 صلوات‌رابه ‌عنوان‌دعایی‌مستجاب‌برای‌ ذواتِ‌مقدس‌چهارده‌معصوم‌علیهم‌‌السلام‌ که‌واسطۀ‌نزول فیوضات‌الهی‌اند،می‌دانستند📿 وآن‌رابزرگ‌ترو‌مهم‌تراز‌دعاهای‌شخصی‌برمی‌‌شمردند. لذامی‌فرمود‌ ترکِ‌صلوات‌و‌دعا‌کردن‌به‌دعاهای‌شخصی، مانندِ رهاکردن‌سرچشمه‌وبه‌دنبال‌جوی‌آب‌ ویاحوض‌گشتن‌است؛🍂 زیراوقتی‌برای‌وسعت‌مقام‌ودرجه‌واسطه‌فیض‌دعامیشود، دعاهای‌شخصی‌هم‌درآن‌گنجانده‌شده‌است.🤲🏻 📚‌ درمحضربھجت ••• @Dastan1224
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥 ﷽💥 💥 ویژگی بسیار عجیب آیت الله بهجت! 🎙 ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ آیت الله مصباح در مورد زهد و ساده زیستی ایشان می گوید: « آیت الله بهجت منزلی جنب مدرسه حجتیه اجاره کرده بودند، و بعد تغییر منزل دادند و در اوائل خیابان چهار مردان فعلی یک خانه ای اجاره کرده بودند که ظاهراً دو اتاق بیشتر نداشت، و در وسط آن اتاقی که ما خدمت ایشان می رسیدیم پرده ای کشیده شده بود که پشتش خانواده شان زندگی می کردند و ما این طرف پرده می نشستیم و از حضور ایشان بهره مند می شدیم. زندگی بسیار ساده و دور از هر گونه تکلف و توأم با یک عالم نورانیت و معنویت... الان نیز خانه ایشان ظرفیت اینکه تعداد زیادی در آن اجتماع بکنند ندارد، و دو سه اتاق کوچک دارد با همان گلیمهایی که از چهل- پنجاه سال پیش داشتند. بعد از مرجعیت نیز منزلشان هیچ تغییری نکرده، لذا جای پذیرایی و ملاقات از بازدید کنندگان کم است، از این رو در اعیاد و ایام سوگواری در مسجد فاطمیه جلوس می فرمایند، و کسانی که می خواهند ایشان را زیارت کنند آنجا خدمتشان می رسند. » @Dastan1224
داستان معنوی واقعی میرداماد👇👇👇 بخونید لطفاً عباس صفوی درشهراصفهان ازهمسرخود سخت عصبانی شده وخشمگین می‌شود، درپی غضب اودخترش ازخانه خارج شده و شب برنمی‌گرددخبربازنگشتن دخترکه به شاه می‌رسدبرناموس خودكه اززیبائی خیره كننده‌ای بهره داشت سخت به وحشت می‌افتدماموران تجسّس درتمام شهربه تكاپوافتاده ولی اورانمى‌یابنددختر به وقت خواب وارد مدرسه طلاّب می‌شود وازاتفاق به درحجره محمدباقراسترآبادی كه طلبه‌ای جوان وفاضل بودمی‌رود،در حجره رامی‌زندمحمدباقردررابازمی کند دختربدون مقدمه واردحجره شده وبه او می‌گویدازبزرگ زادگان شهرم و خانواده‌ام صاحب قدرت،اگردربرابربودنم مقاومت كنی ترابه سیاست سختی دچار می‌كنم طلبه جوان ازترس اوراجامی‌دهد،دختر غذامی‌طلبد،طلبه می‌گویدجزنان خشك و ماست چیزی ندارم می‌گویدبیاورغذا می‌خوردو می‌خوابد.وسوسه به طلبه جوان حمله می‌كندولی اوباپناه بردن به حق دفع وسوسه می‌كندآتش غریزه شعله می‌كشداوآتش غریزه راباگرفتن تك تك انگشتانش به روی آتش چراغ خاموش می‌كندمأموران تجسّس به وقت صبح گذرشان به مدرسه می‌افتداحتمال بودن دختررادرآنجا نمی‌دادندولى دخترازحجره بیرون آمدچون اورایافتندباصاحب حجره به عالی قاپو منتقل كردندوسوسه به طلبه جوان حمله می‌كندولی اوباپناه بردن به خداونددفع وسوسه می‌كندآتش غریزه شعله می‌كشداوآتش غریزه رابا گرفتن تك تك انگشتانش به روی آتش چراغ خاموش می‌كندعباس صفوی از محمدباقر سئوال می‌كنددیشب دربرخوردبا این چهره زیبا چه كردی؟وی انگشتان سوخته رانشان می‌دهدازطرفى خبر سلامت دختررا ازاهل حرم می‌گیردچون از سلامت فرزندش مطلع می‌شود، بسیار خوشحال می‌شودبه دخترپیشنهادازدواج با آن طلبه را می‌دهد، دختر نیز که از شدت پاكی آن جوانمرد بهت زده بودقبول می‌كندبزرگان را می‌خوانندوعقددختررا براى طلبه فقیر مازندرانی می‌بندندوازآن به بعد است كه اومشهوربه میردامادمی‌شودوچیزی نمی‌گذردكه اعلم علمای عصرگشته و شاگردانی بس بزرگ هم چون ملاصدرای شیرازی صاحب اسفاروكتب علمی دیگر تربیت می‌كند 📚منبع: عرفان اسلامی (شرح جامع مصباح الشریعه و مفتاح الحقیقه)، جلد 8 ، حسین انصاریان . @Dastan1224
🌹 محمد بن مسلم مردی ثروتمند از اشراف کوفه، و از اصحاب امام باقر و صادق علیهماالسلام بود. روزی امام باقر علیه‌السلام (برای تربیت و اصلاح) به او فرمود: ای محمد باید تواضع و فروتنی کنی. . محمد بن مسلم هم وقتی از مدینه به کوفه بازگشت، ظرف خرما و ترازویی برداشت و کنار درب مسجد جامع کوفه نشست و (خطاب به مردم با صدای بلند) فریاد می‌زد: (خرما، خرما،…) هرکس خرما می‌خواهد بیاید از من بخرد (تا هیچ تکبر و غروری در او نماند). . بستگانش به او گفتند: آبروی ما را بردی! او گفت: امامم مرا اینچنین امر نموده و مخالفتش نخواهم کرد و از این محل تکان نمی‌خورم تا تمام خرمایی را که در این ظرف است بفروشم. . بستگانش گفتند: حال که چنین است پس کار آسیابانی را پیشه خود کن. وی قبول کرد و شتر و سنگ آسیابی خرید و مشغول آرد کردن گندم شد و با این عمل خواست از بزرگ‌بینی نجات یابد. 🌹 استاد اخلاقی به شخصی که در پی شاگردی ایشان بود گفته بود هر گاه توانستی کفش‌های اشخاصی که آنها را بد میدانی جفت نمایی خود به دنبال تو می‌آیم. @Dastan1224
ابوبصیر گفت: پس از شهادت حضرت صادق علت نزد‌ام حمیده رفتم تا به او تسلیت بگویم. تا چشمش به من افتاد شروع کرد به گریه کردن، من نیز از حال او به گریه افتادم، آن گاه گفت: ابا محمد! اگر حضرت صادق (ع) را هنگام مرگ مشاهده می‌کردی چیز عجیبی می‌دیدی. در آن لحظات آخر چشم باز کرد و فرمود: هر کس بین من و او خویشاوندی هست بگویید بیاید، سفارشی دارم. ام حمیده گفت: تمام خویشاوندان آن جناب را جمع کردیم، امام صادق نگاهی به آنها کرد و فرمود: شفاعت ما خاندان به آن کسی که نمازش را سبک شمارد نخواهد رسید. حضرت صادق فرمود: روزی علی بن ابی طالب (ع) مردی را مشاهده کرد که همانند کلاغ که منقار به زمین می‌زند نماز می‌خواند، به او فرمود: چند وقت است این طور نماز می‌خوانی؟ عرض کرد: از فلان زمان. فرمود: عمل تو نزد خدا مانند کلاغی است که منقار بر زمین میزند اگر با همین وضع بمیری بر غیر ملت محمد خواهی مرد، آن گاه فرمود: دزدترین مردم کسی است که از نمازش بدزدد. 📙پند تاریخ 230. 229/5 ؛ به نقل از: محاسن برقی 1/ 80 @Dastan1224
✍نقل است ... جوانی نزد شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی آمد و گفت: سه قفل در زندگی ام وجود دارد و سه کلید از شما می خواهم! قفل اوّل این است که دوست دارم یک ازدواج سالم داشته باشم، قفل دوم اینکه دوست دارم کارم برکت داشته باشد و قفل سوم اینکه دوست دارم عاقبت بخیر شوم. شیخ نخودکی فرمود: برای قفل اوّل، نمازت را اوّل وقت بخوان. برای قفل دوم نمازت را اوّل وقت بخوان. و برای قفل سوم هم نمازت را اوّل وقت بخوان! جوان عرض کرد: سه قفل با یک کلید؟! شیخ نخودکی فرمود: نماز اوّل وقت «شاه کلید» است @Dastan1224
شخصی میگوید نزد پیامبر اکرم نشسته بودیم، آن حضرت فرمود: «اکنون شخصی بر شما وارد می شود که از اهل بهشت است.» پس مردی از انصار درحالی که آب وضو از محاسنش می چکید وارد شد و سلام کرد و مشغول نماز شد. فردای آن روز نیز پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله آن سخن را تکرار فرمود. باز همان مرد انصاری وارد شد و روز سوم نیز همین داستان تکرار شد. بعد از خارج شدن آن حضرت از مجلس، یکی از یاران به دنبال آن مرد انصاری رفت و سه شب در نزد او به سر برد؛ ولی از شب بیداری و عبادت [فراوان] چیزی ندید، جز اینکه هنگام رفتن به رخت خواب ذکر خدا را می گفت و بعد می خوابید و برای نماز صبح بیدار می شد. بعد از سه شب آن صحابی گفت: من از پیغمبر خدا صلی الله علیه و آله درباره تو چنین سخنی شنیدم، خواستم بفهمم که چه اعمال و عباداتی انجام می دهی که باعث شده پیامبر صلی الله علیه و آله تو را بهشتی بخواند؟ مرد انصاری در جواب گفت: غیر از آنچه دیدی از من بندگی [بیشتری] سر نمی‌زند، جز آنکه بر احدی از مسلمانان در خود غشّ و خیانتی نمی‌بینم و بر خیر و خوبی که خدای تعالی به او عنایت کرده، حسدی نمی‌ورزم (و در یک کلام خیرخواه مردم هستم). آن صحابی گفت: این حالت است که تو را به این مرتبه (عالی) رسانده و این صفتی است که تحصیل آن از ما (و از هر کسی) بر نمی‌آید. 🌹 ما چقدر خیرخواه مردم هستیم؟ @Dastan1224
شیخ صدوق در عیون اخبار الرضا از اباصلت هروی نقل می‌کند: به حضرت رضا عرض کردم: آن درختی که آدم و حوا از آن خوردند چه درختی بود؟ بعضی گفته اند گندم و برخی دیگر انگور، عده ای هم میگویند شجره ی حسد بوده. حضرت فرمود: همه ی اینها درست است. عرض کردم: پس این اختلافها چگونه ممکن می‌شود؟ حضرت فرمود: ای اباصلت! درختان بهشت مانند درختان دنیا نیست، از یک درخت همه نوع میوه می‌توان چید. هنگامی که خداوند آدم را گرامی داشت، ملائکه را به سجده ی او امر کرد و او را داخل بهشت کرد، آن گاه در خاطرش گذشت «آیا خداوند بهتر از من بشری آفریده است؟ » خداوند فرمود: ای آدم! سرت را بلند کن و ساق عرش را ببین، سرش را که بلند کرد، دید در ساق عرش نوشته شده: «لا إله إلا الله، محمد رسول الله، علی بن أبی طالب أمیر المؤمنین و فاطمه سیدة نساء العالمین و الحسن و الحسین سید شباب أهل الجنة من الخلق أجمعین»؛ نیست خدایی جز پروردگار جهانیان، محمد پیامبر او است و علی (ع) پیشوای مؤمنان است، فاطمه (علیها السلام) بهترین زنان عالم است و حسن و حسین علیهما السلام مهتر و بزرگ جوانان مردم بهشت اند. آدم پرسید: خداوندا! اینها کیستند؟ خطاب رسید: از ذریه و فرزندان تو هستند؛ ولی از تو و جمیع مردم بهترند. اگر آنها نبودند تو را خلق نمی کردم بهشت و جهنم و آسمان و زمین را خلق نمی کردم، مبادا به چشم حسادت به آنها نظر کنی و مقام آنان را آرزو نمایی، علی بن موسی الرضا (ع) فرمود: آدم به دیده ای که نباید بنگرد نگریست و تمنای آن مقام را نمود؛ از این رو شیطان بر او مسلط شد و از درخت نهی شده خورد و بر حوا نیز مسلط گردید و خداوند آنها را از بهشت خارج کرد و در زمین مسکن داد. 📙پند تاریخ 145/2 - 146؛ به نقل از: بحار الانوار 11 / 164. @Dastan1224
📚محدث نوري رضوان الله عليه نقل مي‌كند : 🕌يكي از خدمتگزاران حرم مطهر حضرت رضا عليه السلام گفت : در شبي كه نوبت خدمت من بود، در رواقي كه به دارالحفاظ معروف است، خوابيده بودم . ناگاه در خواب ديدم كه در حرم مطهر باز شد خود حضرت امام رضا عليه السلام از حرم بيرون آمدند و به من فرمودند :« برخيز و بگو مشعلي فروزان بالاي گلدسته ببرند، زيرا جماعتي از اعراب بحرين به زيارت من مي‌آيند و اكنون در اطراف « طرق » ( هشت كيلومتري مشهد ) بر اثر بارش برف راه را گم كرده‌اند برو به ميرزا شاه نقي متولي بگو مشعلها را روشن كند و با گروهي از خادمان جهت نجات و راهنمايي آنان حركت كنند .» آن خادم مي‌گويد : از خواب پريدم و فوري از جا برخاستم و مسؤول خدام را از خواب بيدار كرده و ماجرا را برايش گفتم او نيز با شگفتي برخاست و با يكديگر بيرون آمديم در حالي كه برف به شدت مي باريد مشعلدار را خبر كرديم و او به سرعت مشعلي روي گلدسته روشن كرد آنگاه با عده‌اي از خدام حرم به خانه‌ي متولي رفتيم و ماجرا را برايش شرح داديم سپس با گروهي مشعلدار به طرف طرق حركت كرديم نزديك طرق به زوار رسيديم . آنان در هواي سرد و برفي ميان بيابان گويي منتظر ما بودند . از چگونگي حالشان جويا شديم گفتند : ما به قصد زيارت حضرت رضا عليه السلام از بحرين بيرون آمديم امشب گرفتار برف و سرما شده و از راه خارج گشتيم و ديگر نمي‌توانستيم مسير حركت را تشخيص دهيم تا اينكه از شدت سرما دست و پاي ما از كار افتاد و خود را آماده‌ي مرگ نموديم . از مركب‌ها فرود آمديم و همه يك جا جمع شديم . فرش‌هايمان را روي خود انداختم و شروع به گريستن كرديم و به حضرت رضا عليه السلام متوسل شديم . در ميان مسافران مردي صالح و اهل علم بود . همين كه چشمش به خواب رفت، حضرت رضا عليه السلام را در خواب زيارت نمود ،كه به او فرمود : « برخيز ! كه دستور داده‌ام چراغ‌ها را بالاي مناره‌ها روشن كنند. شما به طرف چراغ‌ها حركت كنيد .» همه برخاستيم و به طرف چراغ‌ها حركت كرديم كه ناگاه شما را ديديم. ‌ ‌ @Dastan1224
قرآن روزى دهنده🍃🌺 نقل میكنند مردى همواره ملازم در خانه عمر بن خطاب بود تا به او كمكى شود. عمر از او خسته شده، به او گفت: اى مرد، به در خانه خدا هجرت كرده اى يا به درخانه عمر؟ برو و قرآن بخوان و از تعليمات قرآن بياموز كه تو را از آمدن به در خانه عمر بی نياز می سازد. او رفت و ماهها گذشت، ديگر نيامد و عمر او را نديد تا اينكه اطلاع يافت كه او از مردم دور شده و در جاى خلوتى به عبادت اشتغال دارد. (و در ضمن استمداد از درگاه خدا توفيق تلاش براى كسب روزى حلال يافته و معاش خود را تأمين نموده است.) عمر به سراغ او رفت و به وى گفت: مشتاق ديدار تو شدم و آمدم از تو احوال بپرسم. بگو بدانم چه باعث شد كه از ما دور گشتى و بريدى؟ او در پاسخ گفت: قرآن خواندم. قرآن مرا از عمر و آل عمر بی نياز ساخت. عمر گفت: كدام آيه را خواندى كه چنين تصميم گرفتى؟ او گفت: قرآن می خواندم به اين آيه رسيدم: «وَ فى السَّماءِ رِزْقُكُمْ وَ ما تُوعَدُونَ.» «روزى شما در آسمان است و همچنين آنچه به شما وعده داده می شود.»با خود گفتم رزق و روزى من در آسمان است ولى من آن را در زمين می جويم! براستى بد مردى هستم. 📜چهل داستان از عظمت @Dastan1224
🌹 کشاورز مخلصی بود که اسب پیری داشت و از آن در کشت و کار مزرعه خود استفاده میکرد. یک روز اسبِ کشاورز به سمت تپه‌ها فرار کرد. همسایه‌ها در خانه او جمع شدند و به خاطر بد شانسیش به همدردی با او پرداختند. کشاورز به آنها گفت: شاید این بدشانسی و به خاطر اعمال بدم بوده و شاید هم خیری در آن نهفته است، فقط خدا میداند. یک هفته بعد، اسب کشاورز با یک گله اسب وحشی از آن سوی تپه‌ها بازگشت. این بار مردم دهکده به او بابت خوش شانسیش تبریک گفتند. کشاورز گفت: شاید این خوش شانسی بوده و شاید بدشانسی، فقط خدا میداند. فردای آن روز وقتی پسر کشاورز در حال رام کردن اسب‌های وحشی بود از پشت یکی از اسب‌ها به زمین افتاد و پایش شکست. این بار وقتی همسایه‌ها برای عیادت پسر کشاورز آمدند، به او گفتند: چه آدم بد شانسی هستی. کشاورز باز هم جواب داد: شاید این بدشانسی و به خاطر اعمال بدمان بوده و شاید هم خیری در آن نهفته است، فقط خدا میداند. چند روز بعد سربازان ارتش به دهکده آمدند و همه جوانان را برای خدمت در جنگ با خود بردند، به جز پسر کشاورز که پایش شکسته بود. این بار مردم با خود گفتند: کشاورز راست میگوید، ما هم نمیدانیم شاید اینها خوش شانسی و خیری در آن نهفته است و شاید هم بدشانسی است؛ فقط خدا میداند. @Dastan1224
🌹 حفص بن عمر بجلی گوید: از وضع ناهنجار مالی و از هم پاشیدگی زندگی‌ام به امام صادق علیه السلام شکایت کردم. امام فرمود: هنگامی که به کوفه رفتی با فروش بالش زیر سرت هم که باشد به ده درهم غذائی آماده کن و تعدادی از برادرانت را به غذا دعوت کن و از ایشان بخواه تا درباره تو دعا کنند. حفص گوید: به کوفه آمدم و هر چه تلاش کردم غذائی مهیا کنم میسر نشد تا بالاخره طبق دستور امام بالش زیر سرم را فروختم و با آماده ساختن غذا، تعدادی از برادران دینی خود را دعوت نموده و از ایشان خواستار دعا در حل مشکلات زندگی‌ام شدم؛ آن‌ها هم با صرف غذا دعا کردند. به خدا قسم، جز مدت کوتاهی از این قضیه نگذشت که متوجه شدم کسی در خانه را می زند و چون در را باز کردم، دیدم شخصی که با او داد و ستد داشتم و از وی طلب کار بودم به سراغ من آمد. با پرداخت مبلغ سنگینی که به گمانم ده هزار درهم بود، بدهی خود را با من تسويه و مصالحه کرد، و از آن پس پی در پی کار من به فراخی و گشایش نهاد و به رفع سختی و تنگدستی @Dastan1224
✍داستان زني كه سفيده تخم مرغ را بر جامه خود ريخت تا معشوق خود را متهم كند! ⚖داوری حضرت علی (ع) در باره زنی که سفیده تخم مرغ بر جامه خود ریخت و مردی انصاری را تهمت رسوایی زد در کتاب عجایب احکام امیر المومنین (ع)است که حدیث کرده مرا پدرم محمد بن ابی عمیر از عمربن یزید از ابی المعلیاازحضرت ابی عبدالله صادق (ع)که آن حضرت فرمود:زنی را نزد عمر بن الخطاب آوردند که دامن مردی از انصار گرفته بود و آن زن به آن مرد انصاری مایل و خاطر خواه بود ..و حیله و چاره ای نداشت..پس تخم مرغ گرفت و زرده آن را بیرون آورده سفیده را بر جامعه های خود و بین .....ریخت پس از آن به نزد عمر شد و گفت ای امیر این مرد من را در فلان موضع چنین و چنان گرفت و مرا رسوا کرد ..عمر خواست آن مرد انصاری را عقوبت کند ولی علی (ع)در آنجا نشسته بود... آن مرد انصاری گفت ای امیر (خطاب به خلیفه دوم)در کار من عجله روا مدار تا روشن شود..عمر به امیر المومنین رو کرده و گفت:یا ابلحسن شما چه می بینید در این باره؟ علی (ع)سفیدی در جامعه آن زن مشاهده کرد..فرمود شاید این زن در این مورد حیله کرده باشد سپس فرمود..آب جوشیده بسیار داغ برای من بیاورید..آب داغ و جوشیده برای آن حضرت آماده کردندپس حضرت امر کردند که آب جوشیده و داغ را بر روی آن سفیدی جامعه زن بریزند..پس آب جوش را بر موضع ریختند. آن سفیدی جامه مستوی شد و خود را بگرفت و بسته شد..پس امیر المومنین آن سفیده بسته شده را بر گرفت و در دهان خود انداخت و چون طعم آن را دریافت و چشید از دهان خود بیرون انداخت ..بعد از آن به آن زن رو کرد تا آنکه زن اقرار کرد و اعتراف نمود به این تزویر @Dastan1224
📚رحمت خدا شخصی نزد عارفی دانا رفت و از سختی‌های زندگی برایش گفت: ﭼﺮﺍ ﻣﻦ ﭘﯿﺸﺮﻓﺖ ﻧﻤﯿ‌ﮑﻨﻢ؟ چرا با وجود تلاش فراوان به اقتدار نمی‌رسم؟ ﺩﯾﮕﺮ ﺍﻣﯿﺪﯼ ﻧﺪﺍﺭﻡ ! عارف پاسخ ﺩﺍﺩ: ﺁﯾﺎ ﺩﺭﺧﺖ ﺑﺎﻣﺒﻮ ﻭ ﺳﺮﺧﺲ ﺭﺍ ﺩﯾﺪﻩ‌ﺍﯼ؟ زمانی که ﺩﺭﺧﺖ ﺑﺎﻣﺒﻮ ﻭ ﺳﺮﺧﺲ ﺭﺍ خداوند ﺁﻓﺮﯾﺪ، ﺑﻪ ﺧﻮﺑﯽ ﺍﺯ ﺁﻧﻬﺎ ﻣﺮﺍﻗﺒﺖ کرﺩ … ﺧﯿﻠﯽ ﺯﻭﺩ ﺳﺮﺧﺲ ﺳﺮ ﺍﺯ ﺧﺎک ﺑﺮﺁﻭﺭﺩ ﻭ ﺗﻤﺎﻡ ﺯﻣﯿﻦ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺖ، ﺍﻣﺎ ﺑﺎﻣﺒﻮ ﺭﺷﺪ ﻧﮑﺮﺩ … خداوند ﺍﺯ ﺍﻭ ﻗﻄﻊ ﺍﻣﯿﺪ ﻧﮑﺮﺩ، ﺩﺭ ﺩﻭﻣﯿﻦ ﺳﺎﻝ ﺳﺮﺧﺴﻬﺎ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺭﺷﺪ ﻛﺮﺩﻧﺪ ﺍﻣﺎ ﺍﺯ ﺑﺎﻣﺒﻮ ﺧﺒﺮﯼ ﻧﺒﻮﺩ ... ﺩﺭ ﺳﺎﻟﻬﺎﯼ ﺳﻮﻡ ﻭ ﭼﻬﺎﺭﻡ ﻧﯿﺰ ﺑﺎﻣﺒﻮﻫﺎ ﺭﺷﺪ ﻧﻜﺮﺩﻧﺪ ... ﺩﺭ ﺳﺎﻝ ﭘﻨﺠﻢ ﺟﻮﺍﻧﻪ ﻛﻮﭼﻜﯽ ﺍﺯ ﺑﺎﻣﺒﻮ ﻧﻤﺎﯾﺎﻥ ﺷﺪ ﻭ ﺩﺭ ﻋﺮﺽ ﺷﺶ ﻣﺎﻩ ﺍﺭﺗﻔﺎﻋﺶ ﺍﺯ ﺳﺮﺧﺲ ﺑﺎﻻﺗﺮ ﺭﻓﺖ. ﺁﺭﯼ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻣﺪﺕ ﺑﺎﻣﺒﻮ ﺩﺍﺷﺖ ﺭﯾﺸﻪ‌ ﻫﺎﯾﺶ ﺭﺍ ﻗﻮﯼ ﻣﯿﮑﺮﺩ! ﺁﯾﺎ ﻣﯿﺪﺍﻧﯽ ﺩﺭ ﺗﻤﺎﻣﯽ ﺍﯾﻦ ﺳﺎﻟﻬﺎ ﻛﻪ ﺗﻮ ﺩﺭﮔﯿﺮ ﻣﺒﺎﺭﺯﻩ ﺑﺎ ﺳﺨﺘﯿﻬﺎ ﻭ ﻣﺸﻜﻼﺕ ﺑﻮﺩﯼ، ﺩﺭ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺭﯾﺸﻪ ﻫﺎﯾﺖ ﺭﺍ ﻣﺴﺘﺤﻜﻢ ﻣﯿ‌ﺴﺎﺧﺘﯽ؟ ﺯﻣﺎﻥ ﺗﻮ ﻧﯿﺰ ﻓﺮﺍ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺭﺳﯿﺪ ﻭ ﺗﻮ ﻫﻢ به اقتدار ﺧﻮﺍﻫﯽ رسید 🔹از رحمت و برکت خداوند هیچوقت نا‌امید نشوید @Dastan1224
🔴 اوضاع و شرایط قبل از ظهور، در منطقهٔ خاورمیانه... 🌕 يکی از حوادث قبل از ظهور، افزايش و تداوم قتل و غارت در ميان مردم، به خصوص در منطقه خاور ميانه است. اين مسئله، باعث ترس همگانی، سلب آسايش و سختی برای همه می‌شود. 🔹 عبدالله بن سنان روايت كرده است كه امام جعفر صادق علیه السلام فرمود: «يَشْمَلُ اَلنَّاسَ مَوْتٌ وَ قَتْلٌ حَتَّى يَلْجَأَ اَلنَّاسُ عِنْدَ ذَلِكَ إِلَى اَلْحَرَمِ فَيُنَادِي مُنَادٍ صَادِقٌ مِنْ شِدَّةِ اَلْقِتَالِ فِيمَ اَلْقَتْلُ وَ اَلْقِتَالُ صَاحِبُكُمْ فُلاَنٌ.» مرگ و کشتار، مردم را فرا می‌گيرد تا اينکه مردم درآن وقت به حرم الهی پناه می‌برند. در آن هنگام خبر دهنده راستگويی به دليل شدت کشتار، ندا می‌دهد: برای چه قتل و کشتار؟! امامتان فلانی است» 🔹 در حديثي ديگر، امام رضا علیه السلام فرمودند: «قُدَّامَ هَذَا اَلْأَمْرِ قَتْلٌ بُيُوحٌ قُلْتُ وَ مَا اَلْبُيُوحُ قَالَ دَائِمٌ لاَ يَفْتُرُ.» پيش از اين امر، کشتار بيوح است». پرسيدم: بيوح چيست؟ فرمود: «دائم لا يفتر دائمی است و قطع نمی‌شود». يعنی قبل از ظهور، کشتار و غارتی دامن‌گير مردم می‌شود که تمامی ندارد. 🔹 امام باقر علیه‌السلام فرمودند: «الباقر علیه السلام: وَ یُذِیقَ بَعْضَکُمْ بَأْسَ بَعْضٍ وَ هُوَ أَنْ یَقْتُلَ بَعْضُکُمْ بَعْضاً وَ کُلُّ هَذَا فِی أَهْلِ الْقِبْلَهًِْ.» شما یکدیگر را خواهید کشت و تمام این اعمال در میان اهل قبله (مسلمانان) صورت می‌گیرد. 📗بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۲۹۶ 📗الغيبة (للنعمانی) ج ۱، ص ۲۶۷ 📗بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۸۲ 📗قرب الإسناد ج ۱، ص ۳۸۴ 📗تفسیر اهل بیت(ع)، ج۴، ص۴۲۲ 📗بحارالأنوار، ج۹، ص۲۰۵ 📗القمی، ج۱، ص۲۰۴ ➥ | شیخ احمد ڪـافی ‎‎‌‌‎ @Dastan1224
✨﷽✨ ✅راهکار آیت الله بهجت ره ✍یکی از طلاب محترم نقل کردند : "روزی به خدمت حضرت آیه الله بهجت رسیدم و عرض کردم: آیا می شود خودمان به این دستوراتی که از بزرگان رسیده و در کتاب ها نوشته شده ، مانند دستورات مرحوم بید آبادی عمل کنیم؟ آقا جواب دادند: مرحوم بید آبادی و بزرگان دیگه برای اسلام زحمات بسیار کشیدند ، ولی هر کدام از راه خاصی افراد را به سوی خدا می بردند. ولی راه من هم این است که این دستور العمل فقط در یک چیز جمع شده،در یک کلمه خیلی کوچک ، و آن "ترک گناه"است! ولی فکر نکن ترک گناه چیز ساده ای است، گاهی خیلی مشکل است.و تمام دستورات خودشان بعداً می آید. 🔰 ترک گناه مثل چشمه ای است که همه چیز را خود به دنبال دارد ، شما گناه را ترک کنید دستورات بعدی و عبادات دیگر خود به خود به سمت شما می آید." گاهی خود آقا می فرمودند: "خیال می کنیم خیلی چیزها گناه نیست وحال اینکه نگاه تند به مطیع،و نگاه محبت آمیز به عاصی خود گناه است که شاید ما گناه نشماریم..." @Dastan1224
🌸🍃🌸🍃 معمولا کسانی‌که می‌گویند، 《دست ما نمک ندارد》، کسانی هستند که به‌خاطر خدا خوبی به بندگان نمی‌کنند. اگر نیکی کردن به کسی صرفا به‌خاطر خدا باشد، و از مخاطب پاسخ محبت نبینیم، هرگز ناراحت نمی‌شویم. از کسانی‌که جمله دست‌مان نمک ندارد را زیاد به‌کار می‌برند دور باشیم. چون اهل منت هستند. اگر به کسی خوبی کردیم و کسی جواب ما را نداد، نرنجیم بلکه بدانیم، خدا خودش می‌خواهد پاسخ این عمل خیر ما را عنایت کند. هُوَ خَیْرًا وَ اَعْظَمُ اَجْرًا است. @Dastan1224
🌸🌱 به رفیقش پشت تلفن گفت: ذکر "" بگو مشکلت حل میشه رفیقش یک تسبیح برداشت به ده تا نرسیده دوستاش زنگ زدن و گفتن سفر کربلاش جور شده...! @Dastan1224
🌹 دوستی نقل می‌کرد: روزی عالم و عارف ربانی، استاد اخلاق آیت‌الله حق‌شناس موقع شروع نماز، نماز جماعتی که خودشون پیش نماز بودند را رها کردند و رفتند! و دقایقی بعد با تاخیر وارد شدن و نماز رو‌ خوندن؛ . بعد نماز بازاریان به ایشان اعتراض کردند که: حضرت آقا ما مشتری داریم؛ چقدر باید منتظر شما بشیم؟! ایشان فرمود: اعتراض نکنید! دفعه قبل اتفاقی رخ داد! چند وقت پیش مرد گرفتاری به من مراجعه کرد و درخواست کمک مالی کرد؛ پولی در بساط نداشتم و از ایشان عذر خواستم… و به نماز جماعت ادامه دادم...‌ مدتها (از عالم غیب) نماز مرا قبول نمی‌کردند و من هر چه التماس میکردم و زار میزدم عذر منو قبول نمیکردن و بهم می‌فرمودن: آقای حق‌شناس پول نداشتی، قبول! آیا اعتبار هم نداشتی ؟! چه کسی به تو آبرو داده؟ چه کسی به تو عزت و اعتبار داده؟ تو اراده کنی جماعت اهل انفاق هستن... امروز باز هم گرفتاری از من درخواستی کرد و من پولی نداشتم و ایشان رو به حجره دوستان بردم و مشکلشون حل شد... آقایان فردا از اعتبارات همه سوال خواهد شد. خود دانید! @Dastan1224
💠معجزه امام حسین(ع) 🦂عقربی که جان زائران حسینی(ع) را در اربعین نجات داد 👥زائران ایرانی و دیگر کشورها که امسال در مسیر عشق حسینی حرکت می کردند ،گزارش دادند: یک زن که به نظر می رسید خسته است،برای استراحت وارد یکی از خیمه ها شده و در خواب عمیق و طولانی فرو رفت طولانی شدن خواب این زن باعث شد که دیگران را متوجه خودش کنند،به همین دلیل به سمت زن آمدند و او را صدا زدند اما جوابی نداد و اینگونه متوجه شدند که وی مرده است و در کنارش عقربی را پیدا کردند که آن نیز مرده است و متوجه شدند که این زن توسط نیش عقرب مرده است زنان وقتی تلاش می کردند که جسد وی را به خیمه کناری ببرند ، احساس کردند که جسم عجیبی در وسط بدن زن است وقتی لباس وی را کنار زدند کمربندی(بمب) انفجاری را دیدند که به دور کمرش بسته شده بود پس از کشف کمربند انفجاری،نیروهای امنیتی خود را به محل رساندند و به راحتی و بدون هیچ تلفاتی آن را خنثی کردند. @Dastan1224
‌ 📚 ✍ آیت الله بهجت (ره) : چرا مثل گذشته برای رفع بلا و بیماری ها به حضرات معصومین(ع) متوسل نمی شویم؟ وقتی بلایی مانند وبا در نجف پیدا میشد ،حتی در بازارها هم گاهی مجالسِ روضه خوانی و توسل برقرار میشد ؛ ولی ما مثل آدم های مأیوس و ناامید، گویا نمی خواهیم از این درِ رحمت داخل شویم و برای رفع بلا و گرفتاری ها ، به حضرات معصومین(ع) متوسل شویم ! آیا امروز برای رفع بلاها غیر از تضرعات و دعای صادقِ همراه با توجه و توسل ، راه دیگری داریم!! 📘در محضر بهجت،ج۲،ص۴۰ @Dastan1224
🌸حضرت آیت‌اللّٰه بهجت قدس سره: چه کسی مسلمان‌ها را به این روز انداخت؟ چه کسی خاندان پهلوی را بر مردم مسلط کرد که حجاب از سر زن مسلمان و مؤمن بردارد؟ آری، خوبانِ مسلمان‌ها می‌بایست احتیاط دینی می‌کردند، که نکردند و در اثر آن سهل‌انگاری‌ها کار مسلمانان به اینجا کشید. خدا نکند که انسان در دین و امور مسلمان‌ها خلافِ احتیاط کند؛ زیرا انحراف خود انسان هرچند مشکل است، ولی منحرف‌کردن دیگران و در عداد مضلّین قرار گرفتن، اَشْکل است. 📚در محضر بهجت، ج۲، ص۴۲ آیت @Dastan1224
🌹 مرد عربى خدمت پيامبر (ص) آمد و گفت: علِّمنى ممّا علّمك اللّه؛ یعنی از آنچه خدا به تو آموخته به من بياموز. پيامبر او را به يكى از يارانش سپرد تا آيات قرآن را به او تعليم دهد، آن صحابی سوره «زلزال» را تا آخر به آن مرد تعليم داد. هنگامی که به آیه «فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّة خَيْراً يَرَه...» (یعنی «پس هر کس ذره‌ای کار خوب انجام دهد میبیند» رسیدند؛ تازه وارد به فکر فرو رفت و از معلم خود پرسید: آیا این جمله از جانب خداست؟! معلم پاسخ داد: آری! آن مرد ایستاد و گفت: همين آیه مرا كافى است! من درس خود را از این آیه فرا گرفتم؛ اکنون که خدا ریز و درشت کارهای ما را میداند و همه اعمال ما حساب دارد، تکلیفم روشن شد؛ این جمله برای زندگی من کافی است؛ او پس از این سخن خداحافظی کرد و از مسجد خارج شد. صحابی نزد پیامبر بازگشت و با تعجب گفت: این شاگرد امروز خیلی کم حوصله بود و حتی نگذاشت من بیش از یک سوره کوچک برایش بخوانم و سخنی به این مضمون بر زبان آورد: «در خانه اگر کس است، یک حرف بس است!» پيامبر اكرم(ص) فرمود: «او را به حال خود واگذاريد كه مرد فقيهى شد». @Dastan1224
!! در روایتی آمده است: در زمان رسول خدا حضرت محمد (ص)، مردی خدمت آن حضرت آمد و از تنگ دستی شکایت کرد. حضرت به او فرمودند: شاید نماز نمی خوانی؟ مرد گفت: یا رسول الله؛ همانا نمازهای پنجگانه را به جماعت و در پشت سر شما بجا می آورم. حضرت فرمودند: شاید کسی در منزلت نماز نمی خواند؟ آن مرد عرض کرد: همه نماز می خوانند و تا آن ها را به خواندن نماز واندارم، از خانه خارج نمی گردم. پیامبر (ص) فرمودند: شاید در همسایگی تو کسی می باشد که نماز نمی خواند؟ مرد گفت: یا رسول الله؛ همانا تمامی آن ها نماز می خوانند. پس در آن لحظه جبرئیل نازل شد و عرض کرد: ای رسول خدا؛ در فلان بیابان فرد بی_نمازی از دنیا رفته است و کلاغی استخوان کوچکی از آن فردِ بی نماز و تارک الصلاة را به منقار گرفته و آورده در میان درختی که در خانه ی این مرد است قرار داده است، پس به او بگو آن استخوان را بردارد تا وسعتِ رزق و روزی پیدا نماید. 📙 تفسیر عیاشی، ج1: 25. @Dastan1224
💢آیت الله بهجت (ره): هر کس هرروز سوره بخواند و ثواب آن را به (س)هدیه کند و همچنین بخواند و ثواب آن را هدیه به (عج )هدیه کند و همچنین هم خوانده و ثوابش را به (ع) هدیه کند،چه بخواهد چه نخواهد عاقبت بخیر می شود،نخواهد هم به زور می شود. 🌹 🍃🍂 @Dastan1224
🔹کلام شهید آخرتِ خـود را به دنـیایِ فانی نفروشـید! در عرصه‌هایِ اجتـماعی، فرهنـگی و سیاسـی حضورِ فعال داشـته باشـید.. گوش به فرمـانِ ولی فقیه زمـانِ خود باشـید! ادامه دهنـده‌یِ راه شـهدا باشـید، نگذارید این علـم به زمـین بیافتد..! ❤️ 🕊🥀@Dastan1224
✨﷽✨ ❤️✨ 💠← پیامبراکرم(صلی الله علیه واله) به خوشرویی در خانه اهمیت زیادی می دادند و اصحاب را به مدارا با زنان ترغیب می نمود و در اخرین لحظات عمر خود به آن سفارش می کرد و سعی آن حضرت بر آن بود تا مردان رابا مقام و شخصیت والای زن آشنا کند و به آنان بفهماند که زنان به عنوان برترین مربی انسانها نقش بزرگی در سعادت و بدبختی جوامع بشری دراند. 💠← به این جهت در هر فرصتی که دست می داد از زن به عنوان مادر و به عنوان همسر مومنه تجلیل می کردند و می فرمودند: «بعد از اسلام بهترین چیزی که مسلمانان از آن برخوردار می شود، همسر مومنه ای است که هرگاه به او نگاه کند مسرور شود و در موقع درخواست کاری از او اطاعت کند و در غیاب شوهر خود و مال شوهر را حفظ کند.» 💠← همچنین به زنان توصیه می کردند که مراعات همسران خود بکنند و تقاضای خرید چیزهایی که قادر بر آن نیستند را نکنند و فرمود: «هر زنی که با شوهر خود مدارا نکند و از او چیزی را بخواهد که انجام آن در قدرت او نباشد از چنین زنی هیچ کاری قبول نخواهد شد و روز قیامت خدا را ملاقات می کند در حالیکه خداوند بر او غضبناک است.» 💠← پیامبر اکرم (صلی الله علیه واله) مردان را به یاری زنان در امور خانه تشویق می کردند و روزی که در خانه خانم حضرت زهرای مرضیه (سلام الله علیها) دیدند حضرت امیرالمومنین امام علی (علیه السلام) عدس پاک می کند و حضرتفاطمه (سلام الله علیها) در کنار دیگ نشسته اند فرمودند: «هر مردی که در امور خانه به همسر خود کمک می کند و بر او منت نگذارد، خداوند نام او را در دفتر شهدا می نویسد.» 📚(طوائف‌الحکم_ ص۲۸۹) @Dastan1224
❗️ ✅حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره: از خدا می‌خواهیم توسط انبیا و اوصیائش و وصی حاضرش که در پیش عارفین حاضر است که ما را منحرف نکند از خدایی بودن و از خداییان و از وسائط امداد خدا، ما را منحرف نکند، بصیر و بینا بکند، خودشناس باشیم، خودی‌ها را بشناسیم خدایی‌ها را بشناسیم، آن وقت خلاف اینها هم شناخته می‌شوند. 📚 به‌سوی محبوب، ص١١١ @Dastan1224