eitaa logo
داستان و پند اخبار فوری طب سنتی اسلامی فوتبال برتر استقلال پرسپولیس ورزش سه
8.9هزار دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
3.7هزار ویدیو
66 فایل
|♥️بسم الله الرحمن الرحیم♥️. ﷺ جهت مشاوره @mohamad143418
مشاهده در ایتا
دانلود
📚شب اول قبر آیت‌‌الله حائری و عنایت امام رضا علیه السلام بعد از مرگ آیت الله حائری شبی اورا در خواب دیدم. کنجکاو شدم که بدانم در آن طرف مرز زندگی دنیایی چه خبر است؟! پرسیدم: آقای حائری، اوضاع‌تان چطور است؟ آقای حائری که راضی و خوشحال به نظر می‌آمد، شروع کرد به تعریف کردن: وقتی از خیلی مراحل گذشتیم،همین که بدن مرا در درون قبر گذاشتند، روحم به آهستگی و سبکی از بدنم خارج شد و از آن فاصله گرفت. درست مثل اینکه لباسی را از تنت درآوری. کم کم دیگر بدن خودم را از بیرون و به طور کامل می‌دیدم. خودم هم مات و مبهوت شده بودم، این بود که رفتم و یک گوشه‌ای نشستم و زانوی غم و تنهایی در بغل گرفتم. ناگهان متوجه شدم که از پایین پاهایم، صداهایی می‌آید. صداهایی رعب‌آور وحشتناک! به زیر پاهایم نگاهی انداختم. از مردمی که مرا تشیع و تدفین کرده بودند خبری نبود! بیابانی بود برهوت با افقی بی‌انتها و فضایی سرد و سنگین و دو نفر داشتند از دور دست به من نزدیک می‌شدند. تمام وجودشان از آتش بود. آتشی که زبانه می‌کشید و مانع از آن می‌شد که بتوانم چشمانشان را تشخیص دهم. انگار داشتند با هم حرف می‌زدند و مرا به یکدیگر نشان می‌دادند. ترس تمام وجودم را فرا گرفت و بدنم شروع کرد به لرزیدن. خواستم فریاد بزنم ولی صدایم در نمی‌آمد. تنها دهانم باز و بسته می‌شد و داشت نفسم بند می‌آمد. بدجوری احساس بی‌کسی غربت کردم: خدایا به فریادم برس! خدایا نجاتم بده، در اینجا جز تو کسی را ندارم….همین که این افکار را از ذهنم گذرانیدم متوجه صدایی از پشت سرم شدم. صدایی دلنواز، آرامش ‌بخش و روح افزا و زیباتر از هر موسیقی دلنشین! سرم را که بالا کردم و به پشت سرم نگریستم، نوری را دیدم که از آن بالا بالاهای دور دست به سوی من می‌آمد. هر چقدر آن نور به من نزدیکتر می‌شد آن دو نفر آتشین عقب‌تر و عقب‌تر می‌رفتند تا اینکه بالاخره ناپدید گشتند. نفس راحتی کشیدم و نگاه دیگری به بالای سرم انداختم. آقایی را دیدم از جنس نور. ابهت و عظمت آقا مرا گرفته بود و نمی‌توانستم حرفی بزنم و تشکری کنم، اما خود آقا که گل لبخند بر لبان زیبایش شکوفا بود سر حرف را باز کرد و پرسید: آقای حائری! ترسیدی؟من هم به حرف آمدم که: بله آقا ترسیدم، اگر یک لحظه دیرتر تشریف آورده بودید حتماً زهره ‌ترک می‌شدم و خدا می‌داند چه بلایی بر سر من می‌آوردند. راستی، نفرمودید که شما چه کسی هستید. وآقا که لبخند بر لب داشت و با نگاهی سرشار از عطوفت، مهربانی و قدرشناسی به من می‌نگریستند فرمودند: من علی بن موسی الرّضا(علیه السلام) هستم. آقای حائری! شما ۳۸ مرتبه به زیارت من آمدید من هم ۳۸ مرتبه به بازدیدت خواهم آمد، این اولین مرتبه‌اش بود ۳۷ بار دیگر هم خواهم آمد.. 📚ناقل آیت‌الله العظمی سیدشهاب‌الدین مرعشی نجفی(ره) ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🌹بـا فروارد کردن داســــتانهای کــانــال از ما کنـیـد😘🙏 👇🌷 http://eitaa.com/joinchat/3453091851Cb049da4662 ‌‌‌‌‌‌
📚رو هر بندش 1 دقیقه فکر کنیم ! 💎1.می دونی چرا شیشه ی جلوی ماشین انقدر بزرگه ولی آینه عقب انقدر کوچیکه؟ چون گذشته به اندازه آینده اهمیت نداره. بنابراین همیشه به جلو نگاه کن و ادامه بده. 💎2.دوستی مثل یک کتابه. چند ثانیه طول می کشه که آتیش بگیره ولی سالها طول می کشه تا نوشته بشه 💎3.تمام چیزها در زندگی موقتی هستند. اگر خوب پیش می ره ازش لذت ببر، برای همیشه دوام نخواهند داشت. اگر بد پیش می ره نگران نباش، برای همیشه دوام نخواهند داشت 💎4.دوستهای قدیمی طلا هستند! دوستان جدید الماس. اگر یک الماس به دست آوردی طلا را فراموش نکن چون برای نگه داشتن الماس همیشه به پایه طلا نیاز داری. 💎5.اغلب وقتی امیدت رو از دست می دی و فکر می کنی که این اخر خطه ، خدا از بالا بهت لبخند می زنه و میگه: آرام باش عزیزم ، این فقط یک پیچه نه پایان 💎6.وقتی خدا مشکلات تو رو حل می کنه تو به توانایی های او ایمان داری. وقتی خدا مشکلاتت رو حل نمی کنه او به توانایی های تو ایمان داره...!!! 💎7.هیچوقت باکسی که دوسش داری طولانی قهر نکن چون بی تو زندگی کردن رو یاد میگیره! ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🌹بـا فروارد کردن داســــتانهای کــانــال از ما کنـیـد😘🙏 👇🌷 http://eitaa.com/joinchat/3453091851Cb049da4662 ‌‌‌‌‌‌
👈روزی مرد ثروتمندی پسر بچه کوچک خود رابه روستایی برد تا به او نشان دهد مـردمی که در آنجا زندگی می کننـد ، چقـدر فقیر هستند. آن دو یک شب در خانه ی یک روسـتایی مهمان بودنـد. در راه برگشت مـرد از پسرش پرسیـد نظرت در مـورد مسافـرت چه بـود؟ پسـر در جواب گفت عـالی بـود پدر پرسید آیا به زندگی آن‌ها توجه کردی؟ پسـر پاسخ داد بله پدر! و پدر پرسید چه چیز از این سفر آموختی؟ پسر گفت: فهمیدم که ما در خانه یک سگ داریم وآنها چهار تا. ما در حیاط خانه یک فواره داریم و آنها رودخانه ای دارند که نهایت ندارد ما در حیاط خود فانوس های تزیینی داریم و آنها ستارگان را دارند. حیاط خانه ما به دیوارهایش محـدود است امـا باغ آن ها بی انتهاست. با شنیدن حرف های پسر ، زبان مرد بند آمده بود. بعد پسربچه اضافه کرد متشکرم پدر، تو به‌من نشان دادی که ما چقدر فقیر هستیم چه راحت می توانییم نگاهمان را به داشته هایمام، زیبا کنیم.. قدر داشته هایمان را بدانیم.. الهی شکر بابت همه ی داشته هایمان ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🌹بـا فروارد کردن داســــتانهای کــانــال از ما کنـیـد😘🙏 👇🌷 http://eitaa.com/joinchat/3453091851Cb049da4662 ‌‌‌‌‌‌
hamidalimi-@yaa_hossein.mp3
2.9M
ولادت علیه السلام 🎵 منم مثل کبوتریم که افتاده به دام توأم 🎙حمید ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🌹بـا فروارد کردن داســــتانهای کــانــال از ما کنـیـد😘🙏 👇🌷 http://eitaa.com/joinchat/3453091851Cb049da4662 ‌‌‌‌‌‌
meysammotiee-@yaa_hossein.mp3
4.47M
ولادت علیه السلام 🎵آوردم این دل تنگو 🎙میثم ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🌹بـا فروارد کردن داســــتانهای کــانــال از ما کنـیـد😘🙏 👇🌷 http://eitaa.com/joinchat/3453091851Cb049da4662 ‌‌‌‌‌‌
mahmoudkarimi-@yaa_hossein.mp3
7.98M
ولادت علیه السلام 🎵 با پر و بال عاشقی می پرم من 🎙محمود ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🌹بـا فروارد کردن داســــتانهای کــانــال از ما کنـیـد😘🙏 👇🌷 http://eitaa.com/joinchat/3453091851Cb049da4662 ‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥روایتی زیبا از داستان یک گل! ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🌹بـا فروارد کردن داســــتانهای کــانــال از ما کنـیـد😘🙏 👇🌷 http://eitaa.com/joinchat/3453091851Cb049da4662 ‌‌‌‌‌‌
ادعای عجیب مادر یک اعدامی:آقای قاضی پسرم در قبر زنده است😳؛خودش در خواب به من گفت: مادر داغدیده درحالی که اشک می‌ریخت گفت: سال 88 پسرم در یک درگیری خیابانی پسر جوانی را به قتل رساند و هر روز برای نجات پسرم به دادگاه می‌رفتم اما بی‌نتیجه بود تا اینکه اول خرداد پسرم به خاطر قتل عمد اعدام شد. وقتی به بهشت زهرا رفتیم با شنیدن صدا از داخل قبل مهیار مردم گفتند که برای پیگیری موضوع به مسئول آنجا مراجعه کنیم و وقتی مسئول آن قسمت را دیدم در کمال ناباوری با همان مردی که در خواب پیش روی مهیار ایستاده بود روبه‌رو شدم. مادر جوان در ادامه گفت: ادامه داستان👇 ..... https://eitaa.com/joinchat/1860501547C00e63317b1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☀️ 🌺صبـح عالـی‌تـون متـعـالـی 🌺روزتـــون خـوش و خــرم 🌺دلاتون مملو از عشــ❤️ــق ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🌹بـا فروارد کردن داســــتانهای کــانــال از ما کنـیـد😘🙏 👇🌷 http://eitaa.com/joinchat/3453091851Cb049da4662 ‌‌‌‌‌‌
🔴یه مورد جدید کلاهبرداری!!!(خیلی خیلی مراقب باشین) عقل جن هم بهش نمیرسه😱 امروز ظهر رفتم برا پسرم پذیرش گرفتم از سونوگرافی، و گفت نوبتتون ساعت ۷:۳۰ هست. پولو دادم و داشتم برمیگشتم، یه آقای شیک و پیک جلو در بود گفت تونستی پذیرش کنی و چند گرفت؟ گفتم آره و مبلغو گفتم، گفت مگه بیمه تون چیه که کم گرفته؟ گفتم تامین اجتماعی هست و اون گفت میتونم دفترچتونو نگاه کنم ببینم با مال ما چه فرقی داره؟ چون مارو با تامین اجتماعی پذیرش نکرد. منم دفترچه رو نشون دادم و یکم زیر لبش فحش نثار اونجا کرد و دفترچه رو گذاشتم جیبم وبرگشتم خونه. عصر که رفتیم برا سونوگرافی، پذیرش گفت که یه آقایی اومد وقتتونو کنسل کرد و پول رو هم گرفت رفت😳 یارو با اون ترفند خواسته بود اسم بیمار و مبلغی که دادم رو یاد بگیره و بعد رفتن من رفته تو و پولو گرفته رفته! گفتم اطلاع بدم که حواستونو تو موارد مشابه جمع کنین والله شیطون هم از دست این ملت به دیوار خیره شده و باهاش حرف میزنه ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🌹بـا فروارد کردن داســــتانهای کــانــال از ما کنـیـد😘🙏 👇🌷 http://eitaa.com/joinchat/3453091851Cb049da4662 ‌‌‌‌‌‌
الهی هیچ دلی تنگ نباشه الهی هیچ کسی مریض یا مریضدار نباشه الهی هیچ کسی محتاج نباشه الهی شفای جسم و روح و فکر، عطا کن الهی کسی شرمنده نباشه الهی شرف و انسانیت را مبدأ تمام خواسته هایمان قرار ده الهی از تکبر و غرور و سوء ظن و نفرت و کینه دورمان کن الهی کلاممان به دروغ، آلوده نباشد و الهی دوستان خوبم همیشه شاد و خوشبخت باشند امضای خدا، پای همه آرزوهایتان التماس دعا مارو فراوش نکنید خدایا پناهم بده❤️❤️❤️ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🌹بـا فروارد کردن داســــتانهای کــانــال از ما کنـیـد😘🙏 👇🌷 http://eitaa.com/joinchat/3453091851Cb049da4662 ‌‌‌‌‌‌
🌸🍃🌸🍃 در گذشته یکی از کسب های پر درآمد یخ فروشی در فصل تابستان بود، از آنجاییکه هنوز خبری از یخچال ها و کارخانه های یخ سازی مدرن نبود، تنها منبع تهیه یخ مردم در فصل تابستان همین یخ فروش ها بودند. یخ مورد نیاز به دو طریق تهیه می شد، روش اول این بود که یخ های طبیعی را از کوهستان ها با کمک چهارپایان به شهر های مجاور کوهستان می آوردند و آن را مصرف می کردند. در روش دوم که در شهرهای بزرگ و پرجمعیت مانند تهران مورد استفاده قرار می گرفت به این صورت بود که، در نقاط مناسب و به دور از آفتاب دیواری به ارتفاع هشت الی ده متر رو به شمال ساخته می شد که در زیر آن حوضچه های کوچکی احداث می شد و در کنار آن در سمت جنوب گودالی به عنوان یخچال و محل نگهداری یخ حفر می شد، در فصول سرد حوضچه ها با آب پر می شدند و چون شب فرا می رسید این آب ها یخ می زدند و صبح ها یخ ها را می شکنند و در گودال می ریختند این یخ ها به تدریج روی هم انباشته می شدند و با گذشت زمان و با کمک سرما گودال پر از یخ می شد و یخ مورد نیاز در فصل تابستان تهیه می شد. هرگاه زمستان سالی به اندازه کافی سرد نبود، کار تهیه یخ با مشکل مواجه می شد و یخ سازان می گفتند امسال "یخش نگرفت "که این اتفاق باعث ورشکستگی آنها می شد. اصطلاح "یخش نگرفت "کنایه از بدشانسی و بد اقبالی است که شخص با وجود تلاش در اثر پیشامدی غیر قابل پیش بینی از رسیدن به هدفش باز می ماند. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🌹بـا فروارد کردن داســــتانهای کــانــال از ما کنـیـد😘🙏 👇🌷 http://eitaa.com/joinchat/3453091851Cb049da4662 ‌‌‌‌‌‌
📔 در کلاس درس، استاد دانشگاه خطاب به یکی از دانشجویان گفت: انواع استرس رو توضیح بده و بگو استرس واقعی کدومه! دانشجو گفت: دختر زیبائی رو کنار خیابان سوار میکنی. اما دختره کمی بعد توی ماشینت غش می کنه. مجبور می شی اونو به بیمارستان برسونی. در این لحظه دچاراسترس از نوع ساده‌ میشی! در بیمارستان به شما می گن که این خانم حامله س و به تو تبریک میگن که بزودی پدر میشی. تو میگی اشتباه شده من پدر این بچه نیستم ولی دختر با ناله ای میگه چرا هستی. در اینجا مقدار استرس شما بیشتر میشه. آن هم از نوع هیجانی! درخواست آزمایش دی.ان.ای می کنی. آزمایش انجام میشه و دکتر به شما میگه: دوست عزیز شما کاملا بیگناهی؛ شما قدرت باروری ندارید و این مشکل شما کاملا قدیمی یا بهتر بگویم مادرزادیه. خیال تو راحت میشه و سوار ماشینت میشی و میری. توی راه به سمت خونه ناگهان به یاد ۳ تا بچه ت میفتی...! و اینجاست که استرس واقعی شروع میشه!😂😂 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🌹بـا فروارد کردن داســــتانهای کــانــال از ما کنـیـد😘🙏 👇🌷 http://eitaa.com/joinchat/3453091851Cb049da4662 ‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یه عمر اشتباه هلو خوردیم😕 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🌹بـا فروارد کردن داســــتانهای کــانــال از ما کنـیـد😘🙏 👇🌷 http://eitaa.com/joinchat/3453091851Cb049da4662 ‌‌‌‌‌‌
🔴" اما زنم می‌گوید از من باردار است" دو سال قبل با زن جوانی به نام مریم آشنا شدم و او را به عقد درآوردم ، اما مدتی بود با مریم اختلاف پیدا کرده بودم تا اینکه یک سال پیش وقتی از محل کارم به خانه برمی‌گشتم، چند مأمور به من مظنون شدند و در بازرسی از کیفم چند پوکه فشنگ به دست آوردند. وی گفت: من خودم از این ماجرا شوکه شده بودم و نمی‌دانستم پوکه‌های فشنگ چطور از کیفم سر در‌آورده‌اند، اما مأموران مرا بازداشت کردند؛ ۴۰ روز در زندان بودم. در این مدت بار‌ها گفتم احتمالا یک نفر با من دشمنی کرده و برایم پاپوش درست کرده است تا اینکه..... 🔞ادامه داستان در کانال زیر سنجاق شده🔰 https://eitaa.com/joinchat/1860501547C00e63317b1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥کلیپ زیبای ناخدای طوفان‌ها 🌹میلاد سراسر عشق مبارڪ🌹 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🌹بـا فروارد کردن داســــتانهای کــانــال از ما کنـیـد😘🙏 👇🌷 http://eitaa.com/joinchat/3453091851Cb049da4662 ‌‌‌‌‌‌
*🌸 داستان واقعی و زیبا از علامه جعفری در دانمارک* علامه محمدتقی جعفری می‌گفتند: عده‌ای از جامعه‌شناسان دنیا در دانمارک جمع شده بودند تا در باره‌ی موضوع مهمی به بحث و تبادل نظر بپردازند. موضع این بود: ارزش واقعی انسان به چیست؟ معیار ارزش انسان‌ها چیست. هر کدام از جامعه‌شناسان، صحبت‌هایی داشتند و معیارهای خاصی را ارائه کردند. بعد، وقتی نوبت به بنده رسید، گفتم: اگر می‌خواهید بدانید یک انسان چه‌قدر ارزش دارد، ببینید به چه چیزی علاقه دارد و به چه چیزی عشق می‌ورزد. کسی که عشق‌اش یک آپارتمان دوطبقه است، در واقع، ارزش‌اش به مقدار همان آپارتمان است. کسی که عشق‌اش ماشین‌اش است، ارزش‌اش به همان میزان است. اما کسی که ‌عشق‌اش خدای متعال است ارزش‌اش به اندازه‌ ی خداست. علامه فرمودند: من این مطلب را گفتم و پایین آمدم. وقتی جامعه‌شناسان صحبت‌های مرا شنیدند، برای چند دقیقه روی پای خود ایستادند و کف زدند. وقتی تشویق آن‌ها تمام شد، من دوباره بلند شدم و گفتم: عزیزان! این کلام از من نبود، بلکه از شخصی به نام علی (ع) است. آن حضرت در نهج‌البلاغه می‌فرمایند: «قِیمَةُ کُلِّ أمْرِئٍ مَا یُحْسِنُهُ» / «ارزش هر انسانی به اندازه‌ی چیزی است که دوست می‌دارد». وقتی این کلام را گفتم، دوباره به نشانه‌ی احترام به وجود مقدس امیرالمؤمنین علی (ع) از جا بلند شدند و چند بار نام آن حضرت را بر زبان جاری کردند. هر چقدر که نسبت به مولا علی (ع) ارادت دارید ارسال کنید ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🌹بـا فروارد کردن داســــتانهای کــانــال از ما کنـیـد😘🙏 👇🌷 http://eitaa.com/joinchat/3453091851Cb049da4662 ‌‌‌‌‌‌
📔اویس قرنی و اطاعت مادر گويند اويس شتربانى مى كرد و از اجرت آن مخارج مادر خود را مى داد. يك روز از مادر اجازه خواست كه براى زيارت پيغمبر (صلى الله عليه و آله و سلم) به مدينه رود. مادرش گفت اجازه مى دهم به شرط آنكه بيش از نصف روز در مدينه توقف نكنى. اويس حركت كرد وقتى به خانه پيغمبر (صلى الله عليه و آله و سلم) رسيد اتفاقا ايشان هم تشريف نداشتند. ناچار اويس بعد از يكى دو ساعت توقف پيغمبر (صلى الله عليه و آله و سلم) را نديده به يمن مراجعت كرد. چون حضرت به خانه برگشت پرسيد اين نور كيست كه در اين خانه تابيده؟ گفت شتربانى كه اويس نام داشت به اينجا رسيد و بازگشت. فرمود آرى اويس در خانه ما اين نور را به هديه گذاشت و رفت . درباره چنين شخصى پيغمبر (صلى الله عليه و آله و سلم) مى فرمايد يفوح روائح الجنة من قبل القرن و اشوقاه اليك يا اويس القرن، نسيم بهشت از جانب يمن و قرن مى وزد چه بسيار مشتاقم به ديدارت اى اويس قرنى ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🌹بـا فروارد کردن داســــتانهای کــانــال از ما کنـیـد😘🙏 👇🌷 http://eitaa.com/joinchat/3453091851Cb049da4662 ‌‌‌‌‌‌
✨﷽✨ 💠 چگونه صبح كردى ⁉️ 🌹 رسول خدا (ص) نماز بامداد را با مردم گزارد و به جوانى در مسجد نگاه كرد كه چرت مى زد و سر به زير داشت، رنگش زرد شده بود و تنش لاغر و ديده هايش به گودى نشسته بود. به او فرمود: چگونه صبح كردى؟ گفت: يا رسول اللّه در حال يقين. 🌹رسول خدا (ص) از گفته او در شگفت شد و فرمود: براى هر يقينى حقيقت و علامتى است، حقيقت يقين تو چيست؟ جواب داد: يقين من آن است كه مرا در غم فرو برده و شبم را به بى خوابى كشيده و روز گرمم را به تحمّل تشنگى واداشته، جانم از دنيا و آنچه در اوست به تنگ آمده و روى گردان شده تا جايى كه مى بينم عرش خداوندم براى حساب برپاست و همه مردم بر آن محشورند و من در ميان آنانم، گويا مى نگرم به اهل بهشت كه در نعمت اند و با يكديگر در تعارف و به پشتى ها تكيه زده اند و گويا مى نگرم دوزخيان را كه زير شكنجهايند و فرياد مى كنند! خيال مى كنى من الآن لغزه آتش دوزخ را مى شنوم كه در گوشم مى گردد و مى چرخد. 🌹رسول خدا (ص) به اصحابش فرمود: اين بنده اى است كه خدا دلش را به نور ايمان روشن كرده. سپس فرمود: اى جوان! آنچه دارى از آن با شدت نگهدارى كن.دسپس جوان گفت: يا رسول اللّه! دعا كن كه به همراه تو شربت شهادت بنوشم، پيامبر صلى الله عليه و آله برايش دعا كرد، چيزى نگذشت كه در يكى از جنگ ها پس از نه تن شهيد شد و او نفر دهم بود 📚 برگرفته از کتاب عرفان اسلامی جلد ۱۳ اثر استاد حسین انصاریان ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🌹بـا فروارد کردن داســــتانهای کــانــال از ما کنـیـد😘🙏 👇🌷 http://eitaa.com/joinchat/3453091851Cb049da4662 ‌‌‌‌‌‌
داستان کوتاه عاقبت اعتماد روزی سگ شکاری جوانی عاشق یک گرگ شد. با آن که می دانست او از آن گرگ دیگریست و خواستنش بی ثمر اما دست از تلاش نکشید و به نزد پدر گرگ رغیب رفت تا از او رسم زندگانی بیاموزد بلکه بتواند خود را در دل دخترک جا کند. به گرگ پدر گفت: به من زندگانی بیاموز! گرگ او را به نزدیک پرتگاهی برد و گفت: از این جا بپر! سگ به ارتفاع نچندان زیاد دره نگاهی انداخت اما عقلش رضا نداد به پریدن. رو کرد به گرگ سالخورده و گفت: اگر من از این جا بپرم که صدمه می بینم. گرگ به او اطمینان بخشید: تو بپر من تو را خواهم گرفت تا صدمه نبینی! سگ به لبه ی پرتگاه نزدیک شد و به اعتماد سخن گرگ خود را از دره پرت کرد. گرگ بی آن که کمکی به سگ کند، تنها نظاره کرد صدمه دیدن وی را. سپس به بالین سگ نیمه جان رفت. سگ در حالی که نفس های آخرش را می کشید، نالید: تو به من وعده ی کمک داده بودی اما چرا به آن عمل نکردی؟ گرگ با چشمان تیزبین اش نگاهی به حال نزار سگ انداخت و با طمانینه جواب داد: درس اول: عشق یعنی اعتماد بی جا! درس آخر: اعتماد یعنی مرگ! ✍عطیه شکری ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🌹بـا فروارد کردن داســــتانهای کــانــال از ما کنـیـد😘🙏 👇🌷 http://eitaa.com/joinchat/3453091851Cb049da4662 ‌‌‌‌‌‌
روستایی بود دور افتاده که مردم ساده دل و بی سوادی در آن سکونت داشتند. مردی شیاد از ساده لوحی آنان استفاده کرده و بر آنان به نوعی حکومت می کرد. بر حسب اتفاق گذر یک معلم به آن روستا افتاد و متوجه دغل کاری های شیاد شد و او را نصیحت کرد که از اغفال مردم دست بردارد و گرنه او را رسوا می کند. اما مرد شیاد نپذیرفت. بعد از اتمام حجت٬ معلم با مردم روستا از فریبکاری های شیاد سخن گفت و نسبت به حقه های او هشدار داد. بعد از کلی مشاجره بین معلم و شیاد قرار بر این شد که فردا در میدان روستا معلم و مرد شیاد مسابقه بدهند تا معلوم شود کدامیک باسواد و کدامیک بی سواد هستند. در روز موعود همه مردم روستا در میدان ده گرد آمده بودند تا ببینند آخر کار، چه می شود. شیاد به معلم گفت: بنویس «مار» معلم نوشت: مار نوبت شیاد که رسید شکل مار را روی خاک کشید. و به مردم گفت: شما خود قضاوت کنید کدامیک از اینها مار است؟ مردم که سواد نداشتند متوجه نوشته مار نشدند اما همه شکل مار را شناختند و به جان معلم افتادند تا می توانستند او را کتک زدند و از روستا بیرون راندند ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🌹بـا فروارد کردن داســــتانهای کــانــال از ما کنـیـد😘🙏 👇🌷 http://eitaa.com/joinchat/3453091851Cb049da4662 ‌‌‌‌‌‌
🌸🍃🌸🍃 " از تو حرکت , از خدا برکت " بازرگانی که ورشکست شده بود، نزد امام صادق (ع) رفت و گفت: « ور شکست شدم دیگر هیچ سرمایه ای ندارم . حضرت فرمود: «مغازه که داری» گفت: «بله!» امام صادق فرمود :« برو مغازه را جارو کن، تمیزش کن و دم مغازه بنشین و دعایی هم حضرت فرمودند که برای برکت کسب و کارش خوانده شود. چند روز گذشت و تاجری به مغازه این شخص مراجعه کرد و گفت: « من جنس دارم جا ندارم، اجازه می دهی جنس ها را بریزم در مغازه تو بفروشم و در ازای آن هم به تو پولی پرداخت کنم؟» تاجر اجناسش را در مغازه این شخص ریخت و همانطور که می فروخت این شخص ورشکسته خطاب به تاجر گفت: « چند تا ازاین اجناست را به من می دهی، من هم بفروشم و در ازای آن پولش را به تو بدهم» گفت: این چند جنس هم برای فروش نزد تو باشد. این موضوع باعث شد که کار هر دو هم تاجر و هم شخص ورشکسته رونق پیدا کند. حالا فرض کنید این تاجر ورشکسته در خانه می نشست و دائم می گفت که خدایا روزی من را بده، دائم می گفت :« یا رزاق روزی من را بده» تنها با دعا کردن و از خدا خواستن رزق و روزی نمی آید، از قدیم گفته اند: از تو حرکت ، از خدا برکت مردم قدیم در کسب و کارشان به مواردی اعتقاد داشتند که درحال حاضر کمتر مشاهده می شود، صبح زود که کرکره مغازه رو می داند، بالا، می گفتند: « خدایا به امید تو، نه به امید خلق روزگار » ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🌹بـا فروارد کردن داســــتانهای کــانــال از ما کنـیـد😘🙏 👇🌷 http://eitaa.com/joinchat/3453091851Cb049da4662 ‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خب اینم یه ترفند خیلی خیلی کاربردی واسه خانومای خونه دار ساخت سطل آشغال کابینت با بطری پلاستیکی 😃🙌 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🌹بـا فروارد کردن داســــتانهای کــانــال از ما کنـیـد😘🙏 👇🌷 http://eitaa.com/joinchat/3453091851Cb049da4662 ‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا