eitaa logo
داستان و پند اخبار فوری طب سنتی اسلامی فوتبال برتر استقلال پرسپولیس ورزش سه
8.8هزار دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
3.7هزار ویدیو
66 فایل
|♥️بسم الله الرحمن الرحیم♥️. ﷺ جهت مشاوره @mohamad143418
مشاهده در ایتا
دانلود
مرد ثروتمندی گله ای گوسفند داشت. شبها شیر گوسفندان را می دوشید و در آن آب می ریخت و می فروخت. روزی چوپان گله به او گفت: ای مرد، در کارت خیانت نکن که آخر و عاقبت خوشی ندارد. اما آن مرد به حرف چوپان توجه نکرد. یک روز که گوسفندانش در کنار رودخانه مشغول چرا بودند، ناگهان باران تندی درگرفت و سیلی بزرگ روان شد و همه گوسفندان را باخود برد. مرد ثروتمند گریه و زاری کرد و بر سر و روی خود زد که خدایا، من چه گناهی کرده ام که این بلا بر سرم آمد؟ چوپان گفت: ای مرد، آن آبها که در شیر می ریختی اندک اندک جمع شد و گوسفندانت را برد. آری دوستان سزای کسی که کم فروش و گران فروشی می کند، همین است... «...وَیْلٌ لِلْمُطَفِّفِینَ الَّذِینَ إِذَا اکْتالُوا عَلَی النَّاسِ یَسْتَوْفُونَ، وَ إِذا کالُوهُمْ أَوْ وَزَنُوهُمْ یُخْسِرُون؛ وای بر کم‌فروشان! آنها که به هنگام خرید، حق خود را به‌طور کامل می‌گیرند، و به هنگام فروش از کیل و وزن کم می‌گذارند! 📖سوره مطففین ‎‌‌‎‌‎‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌☀️@Dastan1224
حسن بن جهم می‌گوید: به (علیه‌السّلام) عرض کردم: امیرالمؤمنین (علیه‌السّلام) قاتل خود را شناخته بود و می‌دانست که در چه شبی و در چه مکانی کشته می‌شود و چون صدای مرغابی‌ها را در خانه شنید، فرمود: اینها صیحه زنانی است که نوحه‌گرانی پشت سر دارند. و چون‌ ام‌کلثوم (کنیه حضرت زینب (سلام‌الله‌علیها)) به ایشان عرض کرد «کاش امشب در خانه نماز بخوانی و برای نماز جماعت دیگری را بفرستی»، ایشان نپذیرفت و در آن شب بدون سلاح‌ در رفت و آمد بود در صورتی که می‌دانست ابن‌ملجم (لعنه‌اللَّه) او را با شمشیر می‌کشد و اقدام به چنین کاری جایز نیست. امام (علیه‌السّلام) فرمود: آنچه گفتی درست است ولی به ایشان اختیار داده شد و خودش اختیار فرمود که در آن شب مقدرات خدای (عزّوجلّ) اجرا شود. همان‌طور که ملاحظه می‌کنید با اینکه شهادت امام (علیه‌السّلام) قطعی بود اما بر اساس این روایت معتبر، در آن شب (خداوند آن حضرت را امتحان نمود و) به امیرمؤمنان (علیه‌السّلام) اختیار داده شد که زندگی در دنیا و یا شهادت را اختیار کند «وَ لَکِنَّهُ خُیِّرَ»؛ اما امام (علیه‌السّلام) از آنجایی که تسلیم محض خداوند و مشتاق لقای الهی است، شهادت را اختیار نمود. ☀️@Dastan1224
‌ 🟣طعم هدیه روزی فردی جوان هنگام عبور از بیابان، به چشمه آب زلالی رسید. آب به قدری گوارا بود که مرد سطل چرمی اش را پر از آب کرد تا بتواند مقداری از آن آب را برای استادش که پیر قبیله بود ببرد. مرد جوان پس از مسافرت چهار روزه اش، آب را به پیرمرد تقدیم کرد. پیرمرد، مقدار زیادی از آب را لاجرعه سر کشید و لبخند گرمی نثار مرد جوان کرد و از او بابت آن آب زلال بسیار قدردانی کرد. مرد جوان با دلی لبریز از شادی به روستای خود بازگشت. اندکی بعد، استاد به یکی دیگر از شاگردانش اجازه داد تا از آن آب بچشد. شاگرد آب را از دهانش بیرون پاشید و گفت: آب بسیار بد مزه است. ظاهرا آب به علت ماندن در سطل چرمی، طعم بد چرم گرفته بود. شاگرد با اعتراض از استاد پرسید: آب گندیده بود. چطور وانمود کردید که گوارا است؟ استاد در جواب گفت: تو آب را چشیدی و من خود هدیه را چشیدم. این آب فقط حامل مهربانی سرشار از عشق بود و هیچ چیز نمی تواند گواراتر از این باشد. ‎‌‌‎‌‎‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌☀️@Dastan1224
در قیامت ، عابدی را دوزخش انداختند هر چه فریادش، جوابش را نمی پرداختند داد میزد خوانده ام هفتاد سال، هرشب نماز پس چه شد اینک ثواب ِآن همه رازونیاز یک ندا آمد چرا تهمت زدی همسایه ات تا شود اینگونه حالت، این جهنم خانه ات گفت من در طول عمرم گر زدم یک تهمتی ظلم باشد زان بسوزم، ای خدا کن رحمتی آن ندا گفتا همانکس که زدی تهمت بر او طفلکی هفتاد سال، جمع کرده بودش آبرو ‎‌‌‎‌‎‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌☀️@Dastan1224
💠کاربرد محبت اهل بیت(ع) در هفت ایستگاه هولناک 🔹عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنْ أَبِيهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص‏ حُبُّ أَهْلِ بَيْتِي نَافِعٌ فِي سَبْعَةِ مَوَاطِنَ أَهْوَالُهُنَّ عَظِيمَةٌ عِنْدَ الْوَفَاةِ وَ فِي الْقَبْرِ وَ عِنْدَ النُّشُورِ وَ عِنْدَ الْكِتَابِ وَ عِنْدَ الْحِسَابِ وَ عِنْدَ الْمِيزَانِ وَ عِنْدَ الصِّرَاط. 🔸حضرت امام باقر(ع) از پدرش امام سجاد(ع)، امام سجاد نیز از پدرش(ع) روایت کرد رسول خدا(ص) فرمود: محبت اهل بیت من در هفت جایگاه هولناک سودمند است: ◽️هنگام وفات، ◽️در قبر، ◽️هنگام رستاخیز، ◽️ هنگام دادن نامه اعمال، ◽️هنگام محاسبه بندگان، ◽️هنگام سنجش اعمال ◽️ بر پل صراط. 📚فضائل الشیعه، محمد بن علی بن بابویه«شیخ صدوق»، ص٦ ☀️@Dastan1224
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷 امیرالمومنین امام علی(علیه السلام) : ✍ عَلَيكَ بِالبَشاشَةِ فَإنَّها حِبالَةُ المَوَدَّةِ ؛ 👌 بر تو باد به كه گشاده رويى دام دوستى است .
📸 پیامبر اکرم (ص): بطور یقین حسین‌ بن‌ على (ع) در آسمان والاتر از زمین است.
📚گنج تواضع یکی از پادشاهان فاضل فرزندش را چنین پند میداد: اگر میخواهی تا همه خلایق را با دادن مال دوست خود گردانی خزانه مملکت خالی میگردد و این مقصود حاصل نشود. لیکن فروتنی کن و روی خوش نشان ده که همه ی خلایق دوست شما گردند بدون اینکه از خزانه اموال شما چیزی کم شود. گنج خواسته را پایان است اما گنج تواضع را پایانی نیست. چنانکه از تواضع دوستی به دست آید و از تکبر هزار چندان دشمنی... 📚لطائف الامثال ☀️@Dastan1224
👈 من قوی ترم یا تو 🌴روزی پدری دست خود را روی شانه پسر خود گذاشت و گفت: من قویترم یا تو. پسر گفت: من. پدر جا خورده و دوباره پرسید: من قویترم یا تو. پسر گفت: من پدر. 🌴بغض کرد ودوباره پرسید: من قویترم یا تو. پسر گفت: من. پدر ازجابلند شد چند قدم با ناراحتی و اشک از پسرش دور شد و دوباره پرسید: من قویترم یا تو. پسر گفت: تو … 🌴پدر گفت: چون من ناراحت شدم گفتی من قویترم؟ پسر گفت: نه آن سه باری که گفتم من از تو قویترم چون دستت روی شانه ام بود پشتم به کوهی مثل تو گرم بود اما وقتی دستت را برداشتی دیدم بی تو چیزی نیستم... ☀️@Dastan1224
روزي، احنف قيس به مجلس معاويه مي رود. هرکسي درباره (علیه السلام) حرفي مي زند. احنف ساکت است. معاويه علت سکوت احنف را مي پرسد. احنف مي گويد که اگر راست بگويد، گرفتار عذاب معاويه مي شود و اگر دروغ بگويد، گرفتار عذاب الهي مي شود و به همين علت بايد ساکت بماند. ☀️@Dastan1224
بسم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم   نزد امیرالمؤمنین (علیه السلام) آمد و از ایشان، اسبِ قرمزِ خوش‌ رنگی خواست. حضرت هم به او هدیه داد، بی‌ چشم داشت و کریمانه. وقتی سوار بر آن اسب شد و رفت، امیرمؤمنان این شعر را خواند: «أُریدُ حیاتَهُ و یُریدُ قَتلی، عذیرَکَ مِن خلیلِکَ مِن مُرادِ» یعنی «من برای او حیات و سلامتی را آرزومندم، اما او قصد کشتن مرا دارد». کسی را از قبیله مراد بیاورید که عذر مرا (در اینکه به بدخواه خود محبت می‌ کنم) بپذیرد. سپس رو به دوستان خود فرمود به خدا قسم که این مرد قاتل من است! مردم بارها دیده بودند درستی پیش‌ بینی‌ هایش را، با تعجب پرسیدند پس چرا او را نمی‌ کشی؟ پاسخ داد پس چه کسی مرا بکشد؟ او که دست رد به سینه قاتلش نزد، چگونه ممکن است محبان امیدوارش را ناامید کند؟ منبع: بحارالانوار، جلد ۴۲، ☀️@Dastan1224