eitaa logo
📚 داستان های آموزنده 📚
69.4هزار دنبال‌کننده
7.4هزار عکس
2.2هزار ویدیو
61 فایل
﷽ 🔹تبادل و تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر
مشاهده در ایتا
دانلود
ازادشدن اسیرجنگی توسط حضرت معصومه(س) جناب حجه الاسلام و المسلمين آقاي ابن الرّضا از حاج آقاي كشفي كه از خدمتگزاران بلند پاية حرم حضرت معصومه (س) نقل كردند كه در ايام جنگ، شبي از شبها گروهي از اسراي عراقي را به حرم مطهر كريمه اهل البيت (س) آورده بودند، در طرف بالاي سر حضرت ميله هايي نهاده شده بود كه اسرا در داخل ميله ها و ديگر زائران در بيرون ميله ها مشغول زيارت بودند، يك مرتبه ديدند كه زني از ميان تماشاگران جيغ كشيد و بلافاصله يكي از اسرا نيز جيغي كشيد. معلوم شد كه اين اسير از شيعيان عراقي بوده، به خدمت سربازي رفته، توسط ارتش عراق او را به اجبار به جبهه برده اند و آنجا به اسارت نيروهاي ايراني در آمده است. مادرش نيز به جرم شيعه بودن از عراق اخراج شده ، به ايران آمده، در قم اسكان داده شده و به كلي از سرنوشت پسرش بي خبر مانده است. اين مادر بيچاره، هر شب به حرم مطهر حضرت معصومه(س) مشرف مي شده، به خدمت بيبي عرض مي كرده: بيبي جان من پسرم را از تو مي خواهم. آن شب نيز چون شبهاي ديگر به حرم مشرف شده، براي پسرش دعا كرده و به حضرت معصومه (س) متوسل شده است كه يك مرتبه پسرش را در ميان اسيران ديده بود و بي اختيار جيغ كشيد، پسرش نيز متوجه مادر شده، متقابلاً جيغ كشيده، و اينگونه از عنايات حضرت معصومه (س) پس از سالها جدايي، چشم مادر به ديدن ميوه دلش روشن گرديده است. پس از اين رخداد جالب، توسط سازمان بين الملل ترتيبي داده شد كه اين پسر از اسارت آزاد شده به كانون گرم خانواده برگردد. 📚منبع: کراماتي عجيب ازحضرت فاطمه معصومه(س) در قرن معاصر موسسه امام هادی(ع) •✾📚 @Dastan 📚✾•
✨﷽✨ ✅بزرگی می‌گفت: اگر کسی برای درخواست کمک برای حل مشکلی پیش تو آمد؛ هرگز نگو: فلانی هم که هر وقت کاری داشته باشه فقط ما را می‌شناسه! 👈 بلکه بگو: الحمدلله که خدا به من توفیق برطرف کردن نیازهای مردم را عنایت کرده است. ✍آقای ما امام حسین علیه‌السلام در این باره می‌فرمایند: "برآوردن حاجت و برطرف كردن مشكلات مردم به دست شما از نعمت‌های خداوند است نسبت به شما، بنابراین با منت گذاری و اذیت آنان، جلوی این نعمت ها را نگیرید." 📚بحار الانوار، ج74، ص38 •✾📚 @Dastan 📚✾•
🍃🌸🍃🌸 🌸🍃🌸 🍃🌸 🌸 🌺 🌸 إلَّا مَنْ تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ عَمَلًا صَالِحًا فَأُولَٰئِكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ ۗ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا / مگر آن کسانی که از گناه توبه کنند و عمل صالح به جای آرند، پس خداوند گناهان آن‌ها را تبدیل به حسنات گرداند، و خداوند بسیار آمرزنده و مهربان است. 📖 سوره فرقان/70 🔸فردی گناه کبیره‌ای کرده است و یک‌سال از آن می‌گذرد ولی با این‌که توبه کرده اما هنوز وقتی به یاد آن می‌افتد ناراحت می‌شود و حسّ گناه می‌کند. 🔸به استناد آیهٔ فوق، چون توبهٔ احمد ناقص است پس ناراحتی شدید او زمان اندیشه به گناه قطعاً طبیعی است چون طبق آیهٔ مذکور بعد از توبه در گوشه‌ای از منزل نشسته و فقط نماز می‌خواند و هیچ عمل صالحی بعد از توبه انجام نمی‌دهد و این ناراحتی ناشی از خواطر ملکی است که از او می‌خواهد که به دنبال کار نیک باشد. نکته‌ای که اکثر ما در زمان توبه از آن غافل هستیم. 🌹 امام صادق علیه السَّلام می‌فرمایند: به راستی من هیچ چیز ندیدم مانند کار نیک جدیدی که چنین به شدت در تعقیب یک گناه قدیمی در یک گنه‌کار برآید تا چنین سریع خود را به آن برساند تا آن گناه را محو کند. 🔸مثال: کسی گناهانی داشته که در پی مجازات او هستند، اگر کار نیکی انجام دهد به سرعت این کار نیک خود را به آن گناه می‌رساند تا اثرش را بر روی انسان خنثی کند و از مجازات رها شود. ┄┄┅┅┅❅❁ ❁❅┅┅┅┄┄ •✾📚 @Dastan 📚✾•
#تربیت_فرزند ❎تاجایی که ممکن است به فرزندان دستورمستقیم ندهید،بلکه به اوفرصت‌بدهید. 👈 این امکان انتخاب، فرزندتان راکه تشنه استقلال وخودگردان بودن است راضی می‌کند #داستانهای_آموزنده •✾📚 @Dastan 📚✾•
|طنزجبهه 😅| اسیر شده بودیم! قرار شد بچه ها برا خانواده هاشون نامه بنویسن!📝 بین اسرا چند تا بی سواد و کم سواد هم بودند که نمی تونستن نامه بنویسن😬✋ اون روزا چند تا کتاب برامون آورده📚 بودن که نهج البلاغه هم لابه لاشون بود! یه روز یکی از بچه های کم سواد اومد و بهم گفت: من نمی تونم نامه بنویسم🙁 از نهج البلاغه یکی از نامه های کوتاه امیرالمومنین علیه السلام رو نوشتم روی این کاغذ🗒✏️ می خوام بفرستمش برا بابام🧔🏻 نامه رو گرفتم و خوندم📖 از خنده روده بُر شدم! بنده خدا نامه ی امیرالمومنین علیه السلام به معاویه رو برداشته و برای باباش نوشته بود!😂💔 #داستانهای_آموزنده •✾📚 @Dastan 📚✾•
✨رسول الله (صلّی الله علیه و آله و سلم) ☘يَا عَلِيُّ لَا تَغْضَبْ فَإِذَا غَضِبْتَ فَاقْعُدْ وَ تَفَكَّرْ فِي قُدْرَةِ الرَّبِّ عَلَى الْعِبَادِ وَ حِلْمِهِ عَنْهُم.☘ 💠ای علی، خشم مکن، پس هر گاه به خشم درآیی بنشین و در قدرت پروردگار و حلمش از بندگان اندیشه کن.🌸🍃 📚بحار الانوار، ج 74، ص: 69 #داستانهای_آموزنده •✾📚 @Dastan 📚✾•
اگه زندگی اونجوری نیست که تو میخوای "عوضش کن" زندگی امروز تو، حاصل طرز تفکر دیروز توست امروز متفاوت تر فکر کن تا فردا متفاوت تر نتیجه بگیری...❣ روزتون خوش #داستانهای_آموزنده •✾📚 @Dastan 📚✾•
✨﷽✨ 🌼مرگ ناگهانی واهمیّت صلوات ✍مرحوم قطب الدّین راوندی رضوان اللّه تعالی علیه به نقل از ابوهاشم جعفری حکایت نماید: روزی شخصی به محضر مبارک حضرت ابوجعفر، امام محمّد جواد علیه السلام وارد شد و اظهار داشت: یاابن رسول اللّه! پدرم سکته کرده و مرده است و دارای اموال و جواهراتی بسیار می باشد، که من از محلّ آن ها بی اطّلاع هستم. و من دارای عائله ای بسیار سنگین هستم، که از تامین زندگی آن ها عاجز و ناتوان می باشم. و سپس اظهار داشت: به هر حال من یکی از دوستان و علاقه مندان به شما هستم، تقاضامندم به فریاد من برسی و مرا از این مشکل نجات دهی. امام جواد علیه السلام در پاسخ به تقاضای او فرمود: پس از آن که نماز عشای خود را خواندی، بر محمّد و اهل بیتش علیهم السلام، صلوات بفرست. پس از آن، پدرت را در عالم خواب خواهی دید؛ و آن گاه تو را نسبت به محلّ ثروت و اموالش آگاه می نماید. آن شخص به توصیه حضرت عمل کرد و چون پدر خود را در عالَم خواب دید، به او گفت: پسرم! من اموال خود را در فلان مکان و فلان محلّ پنهان کرده ام، آن ها را بردار و نزد فرزند رسول خدا، حضرت ابوجعفر، امام محمّد جواد علیه السلام برسان. هنگامی که آن شخص از خواب بیدار گشت، صبحگاهان به طرف محلّ مورد نظر حرکت کرد. و چون به آن جا رسید، پس از اندکی جستجو اموال را پیدا نمود و آن ها را برداشت و خدمت امام جواد علیه السلام آورد و جریان را برای حضرت بازگو کرد. و سپس گفت: شکر و سپاس خداوند متعال را، که شما آل محمّد علیهم السلام را این چنین گرامی داشت؛ و از شما را از بین خلایق برگزید، تا مردم را از مشکلات و گرفتاری ها نجات بخشید. 📚 الخرایج والجرایح: ج 2، ص 665، •✾📚 @Dastan 📚✾•
#پندانـــــــهـــ هیچ وقت بخاطر اینکه همرنگ جماعت بشی، نقاب به صورتت نزن!!! شجاع باش! خاص باش! خودت باش! افراد با اصالت دارای هویت رشد یافته اند و در روابطشان نیازی به نقاب زدن ندارند. آنها خود واقعی شان را زندگی می کنند و از اینکه خودشان باشند، واهمه ندارند. #داستانهای_آموزنده •✾📚 @Dastan 📚✾•
✨﷽✨ 🌼ويژگى زمان ظهور امام زمان عليه السلام‏ ✍ روزى كه حكومت عدل جهانى برپا شود، يك وجب كوير بر روى زمين نخواهد ماند: «يَجْعَل لَّكُمْ جَنتٍ وَ يَجْعَل لَّكُمْ أَنْهرًا» تمام كويرها باغ مى شود و نهر آب هم در آن جارى مى شود. در آن روز جمعيت هم به اندازه امروز نيست، چون قبل از آمدن ايشان، ستمگران دنيا به جان هم مى افتند و دو سوم جمعيت كره زمين به دست خود مردم زمين نابود مى شوند. و يك سوم جمعيت مى ماند، كه آنها هم طولى نمى كشد كه تسليم ايشان مى شوند. در روايات آمده است كه تنها جنگى كه با امام زمان عليه السلام مى شود، از طرف سه قوم يهود، لاييك و اعراب است كه هم زمان با ظهور حضرت، براى نابودى ايشان دست به دست هم مى دهند. اولين دولتى هم كه وارد جنگ با ايشان مى شود، وهابيّت است. بعد هم اسرائيل، بعد هم لاييك. ولى همگى به هلاكت مى رسند. وقتى شرّ آنها از زمين كنده مى شود، آن وقت جهان رو به گلستان شدن مى رود. مسيحيان واقعى عالم هم با ايشان نمى جنگند، چون مسيحى ها عيسى عليه السلام را مى بينند كه در نماز به امام عليه السلام اقتدا مى كند. در معيشت مادى، هر كاسبى به مشترى التماس مى كند. همه جا نعمت و بركت به وفور يافت مى شود. اين ها از بركت ايمان و عدالت است. اگر دولت ها حاضر شوند كه اين عدالت را امتحان كنند، آن وقت مى بينند كه كشور چگونه متحوّل مى شود. چنان امنيّت برقرار مى شود كه امام باقر عليه السلام مى فرمايند: اگر زنى، شترى را كه يك طرفش طلا و طرف ديگر آن را نقره بار كرده است، از بازار بغداد تا شام برود، يك چشم نامحرمى به او دوخته نمى شود، يا دستى به بار شتر او دست دراز نخواهد شد.«الَّذِينَ ءَامَنُواْ وَلَمْ يَلْبِسُواْ إِيمنَهُم بِظُلْمٍ أُوْلئِكَ لَهُمُ الْأَمْنُ» 📚 برگرفته از کتاب آثار مثبت عمل اثر استاد حسین انصاریان 🌹الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج🌹 •✾📚 @Dastan 📚✾•
📚خدا کریم است درویشی تهی‌‌ دست از کنار باغ کریم خان زند عبور می‌کرد . چشمش به شاه افتاد و با دست اشاره‌ای به او کرد . کریم خان دستور داد درویش را به داخل باغ آوردند کریم خان گفت : این اشاره‌ های تو برای چه بود ؟ درویش گفت : نام من کریم است و نام تو هم کریم و خدا هم کریم آن کریم به تو چقدر داده است و به من چی داده ؟کریم خان در حال کشیدن قلیان بود ؛ گفت چه می‌خواهی ؟ درویش گفت : همین قلیان ، مرا بس است !چند روز بعد درویش قلیان را به بازار برد و قلیان بفروخت . خریدار قلیان کسی نبود جز کسی که می‌ خواست نزد کریم خان رفته و تحفه برای خان ببرد ! پس جیب درویش پر از سکه کرد و قلیان نزد کریم خان برد !روزگاری سپری شد. درویش جهت تشکر نزد خان رفت . ناگه چشمش به قلیان افتاد و با دست اشاره‌ای به کریم خان زند کرد و گفت : نه من کریمم نه تو ؛ کریم فقط خداست ، که جیب مرا پر از پول کرد و قلیان تو هم سر جایش هست •✾📚 @Dastan 📚✾•
✨﷽✨ 🔴اگر خداوند همه جا هست پس چرا هنگام دعا دست به سوى آسمان بلند می کنیم؟ ✍این سؤال براى مردم مطرح است که در عین اینکه خداوند، مکان و محلى ندارد چرا هنگام دعا کردن دست به سوى آسمان بلند میکنیم؟بلند کردن دست سوی آسمان، به این جهت نیست که خداوند مکان خاصی دارد، کما اینکه رو به قبله ایستادن به هنگام نماز ، هم به معنای این نیست که خداوند جهت معینی دارد، بلکه این رفتارها، هر یک حکمت خاص خود را دارد... امام علی (علیه السلام) می‌فرماید:«هر وقت از نماز فارغ شدید دست‌هاى خود را به سوى آسمان بلند نمایید براى دعا کردن»شخصی از آن‌حضرت پرسید: اى مولاى من! آیا خداوند در هر مکان و جهتى نیست؟ امام(علیه السلام) فرمود:«بله» پرسید: پس چرا باید دست‌هاى خود را به طرف آسمان بلند کنیم؟ امام(علیه السلام) فرمود: «مگر آیه “وَ فِی السَّماءِ رِزْقُکُمْ وَ ما تُوعَدُونَ” را قرائت نکرده‌اى! روزى باید از محلش طلب شود و محل آن آسمان است که خداوند بیان فرموده؛ چون باران از آسمان نازل می‌شودو به سبب آن از زمین قوت خلایق روئیده و بیرون می‌آید... 🌺امام صادق(علیه السلام) فرمود: «هیچ بنده‌اى دست به درگاه خداى عزیز جبار نگشاید جز این‌که خداى عزّوجلّ شرم کند که آن‌را تهى بازگرداند تا این‌که به مصلحت خود چیزی از فضل رحمتش در آن بنهد... پس مستحب است هرگاه یکى از شماها دعا کرد تا دستش را به سر و روى خود نکشیده، آن را پس نکشد... 📘بحار جلد 3 صفحه 330 •✾📚 @Dastan 📚✾•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 انسان زرنگ کیست؟ 🎙 استاد مسعود عالی #داستانهای_آموزنده •✾📚 @Dastan 📚✾•
📚از اسب فرو آید و بر خر بنشیند در مورد کسی که از موقعیت خوب خود نزول کند و آنچه داشته را از دست بدهد استفاده می‌شود. در روزگار قدیم خر و اسب وسیله‌ی رفت و آمد بود. آنها که اسب داشتند آدم‌هایی بودند که زندگی بهتری داشتند. بااین حال پیش می‌آمد که یک نفر زندگیش به هم بخورد و به هر دلیل آن چه را که داشت از دست می‌داد یا می‌فروخت. آن وقت باید به جای اسب سوار شدن، سوار خر می‌شد. البته مثل اسب را داد خر گرفت از خوشحالی پر گرفت نیز کاربرد دارد ولی برای مواردی که کسی از روی ناآگاهی یا سادگی در معامله‌ای ضرر کند و خودش نداند و راضی هم باشد، به عنوان طعنه و طنز به کار می‌رود. •✾📚 @Dastan 📚✾•
🖤📚احادیثی از امام جعفر صادق ع در لحظات پایانی عمر مبارکشان امام صادق علیه السلام در آخرین لحظات حیات که مرگ را نزدیک دیدند، دستور دادند که تمام خانواده و خویشان بر بالینش جمع شوند و پس از آنکه همه در کنار امام حاضر شدند ، چشم باز کرد و به صورت تک تک آنها نظر افکند و فرمودند: «اِنَّ شَفاعَتَنا لا تَنالُ مُسْتَخِفّاً بِالصَلاةِ» شفاعت ما شامل کسی نمی شود که نمازش را سبک بشمارد. 🕯 هرگز از دین و معتقدات مردم جستجو مکن که بدون دوست خواهی ماند. وسائل الشیعه ج12 ص86 🕯محبوب ترین برادرانم نزد من کسی است که عیب های مرا نزد من هدیه آورد. اصول کافی ج3 ص452 🕯هرکس به پدر و مادر خود با نگاه خشمگین و دشمنی نگاه کند در حالیکه آن دو به او ظلم کرده باشند، خداوند نمازش را قبول نکند وسائل الشیعه ج21 ص 501 🕯خداوند بندگانش را به چیزی سخت تر از خرج کردن پول آزمایش نکرده است. خصال ج1 ص8 🕯کسی که هنگام صبح صدقه بدهد، خداوند نحوست و شومی آن روز را از او دور مےکند. مکارم الاخلاق ص243 📚‍ احادیث الطلاب ص712 تا 727 •✾📚 @Dastan 📚✾•
#شهیدی_که_دم_در_بهشت_نگه‌_داشته_شده_بود...! 🌷رفاقت‌های زمان جنگ عجیب بود؛ یک فرمانده گردان به نام «ماشاءالله رشیدی» داشتیم، او شب عملیات «کربلای 5» می‌خواست وارد عملیات شود؛ دم خط به سنگر من آمد؛ گردان هنوز نرسیده بود، او موضوعی تعریف کرد. 🌷رشیدی فرمانده گروهانی به نام ذکی‌زاده داشت که دو روز پیش شهید شده بود؛ رشیدی می‌گفت: من و ذکی‌زاده با هم عهد بستیم که هر کدام از ما زودتر شهید شد، وارد بهشت نشود، تا دیگری بیاید، دیشب ذکی‌زاده را خواب دیدم که به من می‌گفت: «ماشاءالله مرا دم در نگه داشتی چرا نمی‌آیی؟!» 🌷وقتی رشیدی این موضوع را تعریف کرد، فهمیدم که به زودی شهید می‌شود؛ او را نگه داشتم اما رفت و درگیر خط شد؛ بلافاصله هم شهید شد. 🌹خاطره ای به یاد شهیدان ماشاءالله رشیدی و ذکی‌زاده راوی: سردار دلها شهید حاج قاسم سلیمانی #شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات #داستانهای_آموزنده •✾📚 @Dastan 📚✾•
♦️امام علی علیه السلام: 🍁 لغزش عالم مانند شكسته شدن كشتى است كه سرنشينان خود را غرق مى‌كند و خودش هم غرق مى‌شود 📗میزان الحکمه، جلد8، صفحه99 #داستانهای_آموزنده •✾📚 @Dastan 📚✾•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به سال قبل فکر کن! برای چه چیزهایی بیقرار بودی و حالا نسبت به آن بی تفاوت ميداني چه ميخواهم بگويم؟ ميخواهم بگويم: زياد از غصه ى امروز دلت نگيرد شايد يك سال ديگر؛ يادآورى اش برايت خنده دار باشد #روزتون_شاد #داستانهای_آموزنده •✾📚 @Dastan 📚✾•
📚سه وصیت جوان معصیت کار نجيب الدين نقل فرموده است: يك شب در بودم، ديدم چهار نفر مى آيند و يك روى دوش دارند. من جلو رفتم و به آوردن جنازه در آن وقت شب اعتراض كردم و گفتم به نظر مى رسد كه شما انسانى را كشته ايد و نيمه شب قصد دفن آن جنازه را داريد تا كسى از اسرارتان سر در نياورد. گفتند: آى، گمان بد نكن زيرا مادرش با ماست. ديدم پيرزنى جلو آمد، گفتم اى مادر، چرا نيمه شب جوانت را به قبرستان آورده اى؟ گفت: چون جوان من معصيت كار بود و خودش چند وصيت كرده است. اول: چون من از دنيا رفتم طنابى به گردنم بى انداز و مرا در خانه بكش و بگو: خدايا اين همان گريز پا و گناهكارى است كه به دست سلطان گرفتار شده او را بسته نزد تو آورده ام به او كن. دوم: جنازه ام را شبانه دفن كن تا كسى بدن مرا نبيند واز جنايات من ياد نكند تا شوم. سوم: اين كه بدنم را خودت دفن كن و در لحد بگذار كه خداوند موهاى سفيد تو را ببيند و به من عنايتى فرمايد و مرا بيامرزد، درست است كه من كرده ام واز كرده هايم پشيمانم ولى تو اين وصيتهاى مرا انجام بده. وقتى كه جوانم از دنيا رفت، ريسمانى به گردنش بستم و او را كشيدم. ناگهان صدايى بلند شد و گفت: الا ان هم الفائزون، با بنده گنه كار ما اين طور رفتار نكن ما خود مى دانيم با او چه كنيم. خوشحال شدم كه توبه اش پذيرفته شده و او را به طرف قبرستان آوردم. من از پيرزن خواهش كردم كه دفن پسرش را به من واگذار كند. او هم اجازه داد بدن را در گذاشتيم همين كه خواستم را بچينم، آيه اى را شنيدم كه: (الا ان اولياء الله هم الفائزون ) از اين جريان نتيجه گرفتم كه توبه جوان گناهكار مورد قبول واقع شده است و خداوند دوست ندارد بنده گناهكارش كه توبه كرده، مورد قرار گيرد. 📚منبع : قصص التوابين، ص 110 •✾📚 @Dastan 📚✾•
🔔 پنج چیز که اگه از دست بره هیچوقت نمیشه اونارو برگردوند! ➊ سنگ وقـتــے ڪه پرتـــ بشه ➋ موقعیت وقتی ازدست بره ➌ حــــرف وقــتـــے زده بشـــه ➍ زمــــــان وقـــتـــے بگـــــذره ➎ دل وقـــــتۍ بشــــــــڪنه! 👈 •✾📚 @Dastan 📚✾•
❇️❇️نماز یکشنبه های ماه ذیقعده اکرم فرمودند: ,هرکس قصد توبه دارد در روز یکشنبه ماه ذی القعده غسل کند، وضو بگیرد و دو نماز دو رکعتی بخواند: ♦️در هر رکعت بعد از حمد، سه بار سوره توحید ،یک بار سوره فلق و سوره ناس بخواند پس از پایان نماز : هفتاد بار استغفار کند و آن را به لا قوة الا بالله العلی العظیم ختم کند. آنگاه بگوید: یا عزیز و یا غفار اغفرلی ذنوبی و ذنوب‌ جمیع المومنین و المومنات. این نماز برکات زیادی دارد که از جمله آنها 🔻 پذیرش توبه آموزش گناهان وسعت رزق رضایت والدین مرگ آسان و با ایمان ذکر شده است. ⬆️ از خواندن نماز غفلت نکنیم . 📘_مفاتیح الجنان #داستانهای_آموزنده •✾📚 @Dastan 📚✾•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨﷽✨ ‍ ✍️روزی جوانی نزد حضرت موسی (ع) آمد و گفت: ای موسی (ع) خدا را از عبادت من چه سودی می‌رسد که چنین امر و اصرار بر عبادتش دارد؟ 🔆حضرت موسی (ع) گفت: یاد دارم در نوجوانی از گوسفندان شعیب نبی چوپانی می‌کردم. روزی بز ضعیفی بالای صخره‌ای رفت که خطرناک بود و ممکن بود در پایین آمدن از آن صخره اتفاقی بر او بیفتد. با هزار مصیبت و سختی به صخره خود را رساندم و بز را در آغوش گرفتم و در گوشش گفتم: ای بز، خدا داند این همه دویدن من دنبال تو و صدا کردنت برای برگشتن به سوی من، به خاطر سکه‌ای نقره نیست که از فروش تو در جیب من می‌رود. می‌دانی موسی از سکه‌ای نقره که بهای نگهداری و فروش تو است، بی‌نیاز است. دویدن من به دنبال تو و صدا کردنت به خاطر، خطر گرگی است که تو نمی‌بینی و نمی‌شناسی و او هرلحظه اگر دور از من باشی به دنبال شکار توست. ☀️ای جوان بدان که خدا را هم از عبادت من و تو سود و زیانی نمی‌رسد، بلکه با عبادت می‌خواهد از او دور نشویم تا در دام شیطان گرفتار آییم. 💠وهر كس كه از ياد خداى رحمان روى گرداند، شيطانى بر او مى‌گماريم كه همواره همراهش باشد. 📚سوره زخرف آیه 36 •✾📚 @Dastan 📚✾•
#همسرانه با همسرتان همدردی کنید ! اجازه دهید همسرتان در رابطه با مشکلاتش صحبت کند حتی اگر شنیدن این مشکلات برای شما خوشایند نباشد یا ناراحت شوید . برای مثال : اگر همسرتان به شما می گوید که در حال ورشکست شدن می باشد به جای اینکه به او بگویید : نه ! من طاقت ندارم ، جواب فامیل را چه بدهم از این پس چطور زندگی کنیم و یا سوالاتی بدین سبک ... با همسرتان همدردی کنید اجازه دهید او به صحبت هایش ادامه دهد از او بپرسید حالا چه فکری دارد؟ چه طور می توانید با هم راه حلی پیدا کنید؟ فراموش نکنید همسرتان به کمک ،همدلی و همدردی شما نیازمند است نه ملامت و افکاری که دردهای او را مضاعف کنند! #داستانهای_آموزنده •✾📚 @Dastan 📚✾•
🌺✍🏻 گوشه ای از کرامات حضرت علی اکبر علیه السلام 🔰🔰🔰 🌤 فردی به نام حاج عبدعون، برادرش را که به مرض سختی دچار شده بود نزد حافظ الصحه، يکی از سه پزشک معروف کربلا می برد. 🌿 پس از چند ماه معالجه سودی نمی کند و هر روز حال او بدتر می‌شود. 🌤 عبدعون نزد پزشک می رود و سخنان زشتی به او می گويد و خطاب می کند که اسمت خيلی بزرگ است ولی از معالجه تو سودی نديديم. بعد بدون خداحافظی می‌رود. 🌿 ولی بر خلاف انتظار، از آن روز به بعد حال برادرش بهتر می‌شود و يک دفعه شفا می يابد. 🌤 نزد حافظ الصحه می‌رود و عذر خواهی می‌کند. 🌿 طبيب می گويد: بنشين تا برايت بگويم. 🌤 من بعد از سخنان تو خيلی دل شکسته شدم. ظهر، هنگام ادای نماز به حضرت علی اکبر (عليه السلام) متوسل شدم و عرض کردم "ای نور چشم حسين(عليه السلام) تو را به حق پدرت قسم می‏دهم که شفای اين مريض را از خدا بخواه. ديدی چگونه به من توهين کرد؟" بسيار گريه کردم. همان شب در خواب خدمت آقا علی اکبر (عليه السلام) شرف ياب شدم. عرض ادب کردم و همان مطلب را تکرار کردم. فرمودند: من شفای آن مريض را از خدا خواستم و از هاتفی شنيدم که «اين مريض مردنی است و تا 9 روز ديگر ميميرد ولی به برکت دعا و شفاعت شما خدا با شفای او سی سال به عمرش افزوده است و از همين ساعت او را شفا داديم.» 🌿 آن مرد سی سال ديگر عمر کرد و در هفتاد سالگی در گذشت. 🌤 وصيت کرد پيکرش را پايين پای حضرت علی اکبر (عليه السلام) دفن کنند. •✾📚 @Dastan 📚✾•