✅یاران و اصحاب امام
9⃣6⃣ #برير_بن_خضير همداني كوفي
🔹«برير عبدالرحمن انصاري» از نيكان و تابعين امام همام، علي بن ابيطالب عليهالسلام است. او از بزرگان و قاريان مسجد كوفه و تفسيرنگاري پرهيزگار و از بزرگان و شرافتمندان قبيله همدان و ساكن كوفه بود.(۱)
«برير» دايي «ابواسحاق عمرو همداني سبعي» است. ابواسحاق نيز از جمله تابعين (كساني كه پيامبر را با يك واسطه درك كردهاند) و از اهل كوفه بوده است.
✳️او چهل سال نماز صبح خود را به وضوي نماز عشاء به جاي ميآورد، و هر شب يك ختم قرآن ميكرد. ✳️در زمان او كسي عابدتر از او نبوده، و مورد اعتماد امام سجاد عليهالسلام و اهل حديث نيز بوده است.(۲)
وقتي خبر حركت امام حسين عليهالسلام از مدينه منوره به مكه معظمه در كوفه پيچيد، برير از كوفه به سوي مكه حركت كرد تا به جمع ياران امام بپيوندد، و تا آخر امام را همراهي نمود.(۳ )
🔻برير و تجديد عهد با امام حسين
🔸دومين روز محرم الحرام بود، امام و ياران وارد كربلا شدند. آن حضرت خطبهاي خواند. پس از آن، ياران يكي پس از ديگري با امام تجديد ميثاق كردند. اما «برير» پس از «زهير» از جاي برخاست و گفت :
▪️«يابن رسول الله! لقد من الله بك علينا ان نقاتل بين يديك، تقطع فيك اعضائنا، ثم يكون جدك شفيعا يوم القيامة؛(۴ )
▪️اي پسر رسول خدا! خداي تعالي وجود مباركت را بر ما منت نهاده. در ركاب شما نبرد ميكنيم، در راه شما اعضاي بدنمان تكهتكه ميشود. سپس در روز قيامت جد شما شفيع ما ميشود».
🔻شب عاشوراي برير
🔹سختترين شبي كه بر اهل بيت عليهمالسلام گذشت شب عاشورا بود؛ اما حالت «برير» در آن شب ديدني بود.
✳️او در آن شب با «عبدالرحمن» مزاح و شوخي ميكرد . «عبدالرحمن» به او اشكال گرفت كه اين ساعت، زمان شوخي و بذلهگويي نيست . «برير» در پاسخ گفت:
«اي برادر! قوم و تبار من ميدانند كه زماني كه جوان بودهام اهل بذلهگويي نبودهام، چه رسد به زمان پيري و كهولت سن. اما من واقفم به آن چه به زودي ملاقاتش خواهيم كرد. به خدا سوگند، تنها فاصله ما و حورالعين حمله اين قوم با آن شمشيرهايشان است، چقدر مايلم آن زمان هم اكنون باشد»(۵ ).
🔻خطبه برير در روز عاشورا
🔹صبح عاشورا پس از خطبه زهير، امام حسين عليهالسلام به برير اجازه خطابه دادند.(۶) او در حالي كه به سپاه «ابنسعد» نزديك ميشد، سخن را اين گونه آغاز كرد:
▪️«اي مردم! خداوند، محمد صلي الله عليه و آله و سلم را مژدهدهنده و بيمدهنده و دعوتكننده به سوي خداي تعالي و چراغي روشنگر در ميان ما قرار داد. اين آب فرات كه نوشيدن آن بر حيوانات مباح است، چرا بر فرزند دخت پيامبر منع شده؟ آيا مزد رسالت محمد، اين است؟»(۷)
اين گفتار او اشاره به آيهاي از قرآن است كه مودت به اهل البيت مزد رسالت دانسته شده است.
در پاسخ او گفتند: «اي برير! زياد حرف ميزني! به خدا سوگند كه حسين بايد تشنه باشد، همان گونه كه كساني قبل از او تشنهكام بودند».
برير اضافه كرد: «اينك بار گران محمد صلي الله عليه و آله بر دوش شما قرار گرفته،(۸) در حالي كه اينها فرزندان، خاندان، حرم و دختران او هستند، پس بگوييد قصد داريد با آنها چه كنيد؟»
▪️گفتند: «ميخواهيم امير، عبيدالله ابنزياد، بر حسين و خاندانش تسلط يابد و هر چه او خواست انجام شود».
برير گفت : «آيا نميپذيريد كه حسين و خاندانش به محلي كه از آنجا آمدهاند بازگردند؟ اي واي بر شما اهل كوفه! آيا نامههايي را كه روانه كرديد و عهد و پيمانهايي كه بستيد و خدا را شاهد گرفتيد، فراموش كردهايد؟ واي بر شما، آيا اهل بيت پيامبرتان را دعوت كردهايد، در حالي كه ميپنداشتيد جانتان را بهر آنها خواهيد داد، ولي هنگامي كه آنها رو به شما آمدند آنها را تسليم ابنزياد ساختيد و از آب فرات منعشان كرديد؟ با فرزندان پيامبرتان پس از او چه بد برخورد كرديد. شما را چه شده است؟خدا در قيامت شما را سيراب نگرداند، شما بد امتي هستيد ».
▪️از ميان لشكر دشمن كساني گفتند : «اي فلان! ما نميفهميم تو چه ميگويي ».
▪️برير در پاسخ گفت : «سپاس خداي را كه بينش مرا بيش از شما قرار داد. پروردگارا! من از رفتار اين قوم بيزارم، تو خود تيرهايي در بين آنها بيفكن كه تو را در حالي كه تو از آنها غضبناك باشي ملاقات كنند ».سرانجام آن گروه برير را تيرباران كردند و او مجبور به عقبنشيني شد.(۹ )
✳️درسي كه ميتوان گرفت : در سخنان برير خطاب به دشمن به نكاتي ميتوان اشاره كرد:
۱. امام و ياران آن حضرت، هرگز از خيرخواهي مسلماننماها قدمي عقبنشيني نكردهاند؛
۲. برير خداپرست است؛
۳. او به رسول خدا ايمان دارد؛
۴. مزد رسالت محمد صلي الله عليه و آله را كه محبت و مودت به اهل بيت رسول الله است، ادا كرده است؛
۵. وصيت پيامبر كه فرمود: من در ميان شما دو چيز گرانمايه و پرارزش (قرآن و عترت ) را ميگذارم، مورد توجه قرار داده است؛ سخن پيامبر درباره اهل بيت عليهمالسلام مورد اتفاق همه عل