eitaa logo
داستان آموزنده 📝
16.2هزار دنبال‌کننده
7.7هزار عکس
1.6هزار ویدیو
12 فایل
تبلیغات و ارتباط👇👇 @ad_noor1 داستانهای مذهبی و اخلاقی درسی برای زندگی روزمره را اینجا بخوانید👆👆 ☆مشاوره اخلاقی=> @Alnafs_almotmaenah . .
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. فقط بلدیم تا اسم میاد ! چهار تیکه رون بندازیم کفِ ماهیتابه یه تَفتی بدیم آخرم رُب و پیاز !😐🤯 نه جووووونم! این که نشد مُرغ🤨😏 یه مرغی کن و بپز که هرکی اومد خونت از سیرمونی نگیره که هیچچچچچ ! آخرم دست بدامنت شه و ازت دستور بخاد😉 آموزش ۲۰ مدل پخت مرغ رستوران و هتلی👇 https://eitaa.com/joinchat/3886678383Ca34888aa60
هدایت شده از تبلیغات داستان&ترفند
اینم آموزش ۲۰ مدل پخت که تکراری و سختم نیست😍 بزن رو شکلا👇 🍗 🍗 🍗 🍗 🍗 🍗 🍗 🍗 🍗 🍗 🍗 🍗 🍗 🍗 🍗 🍗 🍗 🍗 آموزش کردن(مزه دار کردن) مرغ با سس رستورانی😋 بزن رو شکلاش👇 🥓🥓🥓🥓🥓🥓🥓🥓 🫑🧄🧅🧄🧈🧈🧅🫑 🥓🥓🥓🥓🥓🥓🥓🥓
💠رضا سگ باز 🌿یه لات بود تو مشهد… هم سگ خرید و فروش می کرد، هم دعواهاش حسابی سگی بود. یه روز داشت می رفت سمت کوهسنگی برای دعوا(!) و غذا خوردن که دید یه ماشین با آرم ”ستاد جنگهای نامنظم“ داره تعقیبش می کنه. شهید چمران از ماشین پیاده شد و دست اونو گرفت و گفت: ”فکر کردی خیلی مردی؟!“ رضا گفت:بروبچه ها که اینجور میگن…. چمران بهش گفت: اگه مردی بیا بریم جبهه به غیرتش بر خورد، راضی شد و راه افتاد سمت جبهه…. مدتی بعد…. شهید چمران تو اتاق نشسته بود که یه دفعه دید داره صدای دعوا میاد… چند لحظه بعد با دستبند، رضارو آوردن تو اتاق و انداختنش رو زمین و گفتن: ”این کیه آوردی جبهه؟ رضا شروع کرد به فحش دادن. (فحشای رکیک!) اما چمران مشغول نوشتن بود وقتی دید چمران توجه نمی کنه، یه دفعه سرش داد زد: ”آهای کچل با تو ام…..“ یکدفعه شهید چمران با مهربانی سرش رو بالا آورد و گفت: ”بله عزیزم! چی شده عزیزم؟ چیه آقا رضا؟ چه اتفاقی افتاده؟“ رضا گفت: داشتم می رفتم بیرون که سیگار بخرم ولی با دژبان دعوام شد چمران: ”آقا رضا چی میکشی؟ برید براش بخرید و بیارید….“ چمران و آقا رضا تنها بودن…. رضا به چمران گفت: میشه یه دو تا فحش بهم بدی؟! کِشیده ای، چیزی؟ شهید چمران: چرا؟ رضا: من یه عمر به هرکی بدی کردم، بهم بدی کرده…. تا حالا نشده بود به کسی فحش بدم و اینطور برخورد کنه…. شهید چمران: اشتباه فکر می کنی….. یکی اون بالاست که هر چی بهش بدی می کنم، نه تنها بدی نمی کنه، بلکه با خوبی بهم جواب میده هِی آبرو بهم میده….. تو هم یکیو داشتی که هِی بهش بدی می کردی ولی اون بهت خوبی می کرده….. منم با خودم گفتم بذار یه بار یکی بهم فحش بده و منم بهش بگم بله عزیزم…..! تا یکمی منم مثل اون (خدا) بشم … رضا جا خورد!…. ….. رفت و تو سنگر نشست. آدمی که مغرور بود و زیر بار کسی نمی رفت، زار زار گریه می کرد! تو گریه هاش می گفت: یعنی یکی بوده که هر چی بدی کردم بهم خوبی کرده؟ اذان شد. رضا اولین نماز عمرش بود. رفت وضو گرفت. ….. سر نماز، موقع قنوت صدای گریش بلند شد! وسط نماز، صدای سوت خمپاره اومد. پشت سر صدای خمپاره هم صدای زمین افتادن اومد….. رضارو خدا واسه خودش جدا کرد…… (فقط چند لحظه بعد از توبه کردنش) یه توبه و نماز واقعی…….. 📚به نقل از کتاب “خاطرات شهید مصطفی چمران“ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
💔اِنّـاٰ لِلّٰـھِ وَ اِنّـاٰ اِلَیْـھِ راٰجِعـوٖنْ💔 ◼️هم‌اکنون با خبر شدیم در کمال تاسف و ناباوری هنرمند توانمند کشور عزیزمون ایران درگذشت😔👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/572850353Ca4e6fe6d24 ⬛️خیلی آدم دوست داشتنی بود 😭👆🏻
هدایت شده از تبلیغات داستان&ترفند
صوت لورفته ی مجری زن اینترنشنال 😱 میگه من خودم می‌دونم نظام جمهوری اسلامی بهترین نظامه و ....😳🇮🇷 صوت کاملش رو ببینید 😱🤯👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/572850353Ca4e6fe6d24 چه اسراری رو لو میده 👆🏻😍😬
🌼ذکر خالی، چنگی به دل نمی زند❗️ ( از فرمایشات آیت الله مجتهدی تهرانی - ره )  به یاد خدا باشید یا با تسبیح یا با دل. یاد خدا با دل خیلی اهمیت دارد. گاهی اوقات انسان با زبان در حال گفتن ذکر استغفار است، اما گناه هم می کند. در حدیث آمده که : « کسی که در حال گناه کردن استغفار میکند، خود را مسخره کرده است. یکی از علما می گفت: سی سال پیش سوار اتوبوس بودم، یک حاجی هم با ریش و عبا و قبا جلوی من نشسته بود. هر زن بی حجابی که وارد اتوبوس می شد، حاجی نگاه می کرد و یک « استغفر الله » می گفت. پشت سر هم هر زنی که وارد می شد، حاجی این کار را می کرد. یک وقت در یکی از ایستگاه ها یک خانم بی حجاب سوار ماشین شد، حاجی متوجه او نشد، من با دست به شانه اش زدم و گفتم : « حاج آقا، یک استغفر الله دیگر هم سوار اتوبوس شد! شخص حاجی با شنیدن حرف من ناگهان برگشت و متوجه شد یک عالم پشت سرش نشسته و مراقب اوست و فهمیده که شیطان او را بازی داده است. جیک نزد. شیطان این قدر عجیب است که در حالی که مشغول استغفار هستی، شما را به گناه می اندازد. این ذکر به درد نمی خورد. چون دل به یاد خدا نیست. حاجی پشت سر هم می گفت:« خدا لعنت کند کسانی را که اینها را بی حجاب کرده اند» اما با این حال، خودش، محو تماشایشان بود. اگر دل انسان به یاد خدا باشد که چشم، به زن نامحرم نگاه نمی کند! تسبیح در دست و ذکر استغفار هم بر لب، اما دل به یاد خدا نیست! از خدا بخواهید که دل هایتان به یاد او باشد. این مطلب را یادگاری از من داشته باشید: ذکر خالی، چنگی به دل نمی زند! 📚محمودی گلپایگانی ، در محضر مجتهدی ج 2، ص 165،انتشارات مستجار،1392 📚 📝از انچه بر دیگران گذشت‌‌، درست زیستن را بیاموزیم°';🕯;'`° اموزنده🎐 📚 @Dastane_amozande
هدایت شده از تبلیغات داستان&ترفند
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🧨لباسشوییتو جرمگیری کن.❗️ ⭕️ ویدیو بالا رو حتما ببین، اگر ماشین لباسشویی تو هم مثل لباسشویی من جرم و رسوب گرفتە، بهت پیشنهاد میدم، به این کانال سر بزنی😌👌👇 https://eitaa.com/joinchat/3226993053Cf79150b681 براتون یک راه حل عالی دارم😁 🎉برو تو کانال اول جوین و بزن قبل و بعد لباسشویی رو ببینن.😱😱 🧨🧨سریع عضو شو💃💃👇 https://eitaa.com/joinchat/3226993053Cf79150b681 https://eitaa.com/27115608/302
🌸🍂🌸🍂🌸🍂🌸🍂🌸🍂🌸 🔆جشن تکلیف سید بن طاووس ☘مردم دسته دسته از کوچه به طرف منزل سید می رفتند، کوچه شلوغ شده بود، شاگردان سید همگی به جشن آمده بودند. اما هیچ کس نمی دانست این جشن با شکوه به چه مناسبتی بر پا شده است. یکی از دیگری سؤال کرد: ما آخر ندانستیم این جشن برای چیست؟ و او گفت: راستش من هم نمی دانم، شاید عید است و فقط سید می داند. آخر ما همگی سید را می شناختیم، او شخص بزرگوار و عالمی است، حتماً یک حکمت و مسئله ای هست که ما نمی دانیم و او می داند. ☘تقریباً خانه پر شده بود و همگی با صلوات و خواندن شعر برای امامان (علیهم السلام) مشغول جشنی بودند که فقط سید می دانست برای چیست. ☘بعد از گذشت مدتی بالاخره طاقت شاگردان سید تمام شد. یکی از آنها پرسید: ببخشید استاد، ما مشغول جشن و سرور هستیم، ولی نمی دانیم مناسبت آن چیست، اگر لطف کنید و بفرمایید خوش حال تر می شویم. ☘تبسّمی در چهره نورانی سید پدیدار گشت و گفت: در سال های قبل در چنین روزی بنده به سن پانزده سالگی رسیدم و از آن روز لیاقت پیدا کردم که خدای مهربان نماز و روزه را بر من واجب کند؛ یعنی انسان کامل شدم و از بچگی بیرون آمدم. به خاطر این نعمت بزرگ، من در هر سال این روز را خیلی دوست دارم و جشن می گیرم، این مراسمِ جشن تکلیف من است. 📚برگرفته از: داستان های نماز 📝از انچه بر دیگران گذشت‌‌، درست زیستن را بیاموزیم°';🕯;'`° اموزنده🎐 📚 @Dastane_amozande
دختر داییام هر روز ی قاب گوشی مینداختن ورپریده ها😒📱 منم از رو حسادت گفتم بیچاره داییم بخاطر شما ورشکست شد😂 اونا هم گفتن ما که قاب نمیخریم خودمون تو خونه درست میکنیم😳 گفتم مگه میشه⁉️ گفتن اره هر طرحی بخوای میتونی فقط اتو میخوای😱 https://eitaa.com/joinchat/2676687134C3c6933ce0c به جمع من و دختراییام بپیوند😁☝️
11.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 داستان جالب شاعر شعر معروف «مکن ای صبح طلوع» ‌‌‌ 📝از انچه بر دیگران گذشت‌‌، درست زیستن را بیاموزیم°';🕯;'`° اموزنده🎐 📚 @Dastane_amozande