#داستان_عجیب
🚨 داستان عجیب ازدواج با #جنّ
💠 #آیت الله ناصری نقل میکنند
سید ابوالحسن کروندی
از شاگردان #آیتالله نخودکی اصفهانی آمده بود
تهران تا منبر برود ایشان نقل میکند
بعد از نماز عشاء رفتم
مسجد سید عزیزالله تا #نماز بخوانم
دیدم شلوغ است
از در دیگر مسجد رفتم
بیرون از یه نفر پرسیدم
اینجا مسجد دیگهای هست یا نه؟؟
گفت بله
داخل این کوچه است رفتم
دیدم #مسجد کوچکی است
چند تا پله میخوره میره
پایین رفتم پایین و وضو گرفتم
همینکه مشغول نماز شدم
دیدم سروصدای عجیبی میاد انگار افرادی دارند به یکدیگر آب میپاشند
سریع نمازم را خواندم تا ببینم
چه خبره دیدم کسی نیست
و #آب حوض داره تکان میخوره قدری ترسیدم باز مشغول نماز شدم
همون سروصدا شروع شد
نمازم را سریع تمام کردم و سریع آمدم بالا از پیرمردی که داخل مغازه بود
پرسیدم اینجا چرا اینجوریه؟
گفت اینجا اجنّه میآیند و بخاطر همین کسی داخل این مسجد نمیشه.
فردای اون روز یکی از دوستان رو دیدم و جریان رو گفتم رفیقم
گفت
من هم اونجا رفتم و بلایی به سرم آوردند. گفتم چه بلایی؟
گفت یه روز رفتم اونجا نماز بخونم دیدم یه خانم #محجّبهای گوشهای نشسته و به من گفت من منزل ندارم
پدر و مادر و شوهر هم ندارم میشه مرا پناه بدید؟
من تنها هستم. منم گفتم
مادرم تنهاست شما هم بیا با مادرم باش بردمش منزل و بعدها
به مادرم گفتم این خانم خوبیه اگه میشه همسر من بشه مادرم قبول کرد
و بالاخره ازدواج کردیم. بعضی مواقع کارهای #خلاف متعارف از او میدیدم
اما اعتنایی نمیکردم حاصل این ازدواج دو تا بچّه بود.
یه روز همسرم گفت میخوام برم فلانجا منم گفتم نباید بری و قدری بینمون ناراحتی پیش اومد گفت
من باید برم منم با عصبانیت گفتم نباید بری! یکدفعه همسرم رفت داخل بخاری دیواری و غیب شد و دیگه اثری ازش پیدا نشد و الان هم بچّههاش با من هستند و اونجا متوجّه شدم که این خانم جنّ بوده است.
سخنرانی آیتالله ناصری
@Dastane_amozande
هدایت شده از تبلیغات داستان&ترفند
🔞گورستان وحشتناک #جن ها در ایران☠😰
در روستای تیس در نزديک چابهار، یک قبرستان قدیمی وجود دارد که مردم محلی بلوچ به اینجا جن سنط ميگويند. شکل این قبرها با تمامی قبرهایی که تابحال دیده اید، متمایز است.😳 ساکنان این شهر معتقد هستند که این جا گورستان جن هاست و مخصوصا در حین شب نباید از این مکان گذر کرد و در غیر اینصورت #عذاب سختی درانتظار شخص خاطی است.☠💀😱😐👇
http://eitaa.com/joinchat/4068016143C8a1762024c
🔞خودتون ببینید خیلی #وحشتناکههه😱☝️🏿
هدایت شده از تبلیغات داستان&ترفند
🚨 ابودجانه به پیامبر(ص) گلایه کرد: شبها در #بستر خواب، #صدایی مثل آسیاب و زنبور عسل میشنوم و در مقابلم یک #سیاهى میبینم که در حیاط منزلم بالا میرود و وقتی دست بر او میکشم مثل پوست #خارپشت است که به صورتم شعله #آتش پرتاب میکند. پیامبر (ص) فرمود: این #جنِ خانه توست سپس حضرت فرمودند: ...😳😱
🔴 ادامه این داستان عجیب اینجا سنجاق شده
👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/3870687243Cb7696c0270