eitaa logo
داستان آموزنده 📝
16.4هزار دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
1.5هزار ویدیو
8 فایل
تبلیغات و ارتباط👇👇 @ad_noor1 داستانهای مذهبی و اخلاقی درسی برای زندگی روزمره را اینجا بخوانید👆👆 ☆مشاوره اخلاقی=> @Alnafs_almotmaenah . .
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴همدردی‌ امام علی‌‌علیه‌السلام رمیله یکی از اصحاب امیرالمومنین علیه السلام، بیمار شده بود. تب سختی داشت. می گوید: روز جمعه شد. حس کردم کمی سبک شده ام. با خود گفتم : به نماز جمعه بروم و از خطبه های حضرت استفاده کنم. در بین خطبه ها تب عود می کند به سختی تا پایان نماز خود را نگه می دارد. پس از نماز پشت سر حضرت از مسجد کوفه خارج می شود. حضرت می پرسند: رمیله چه شد که آن طور ناراحت بودی؟ عرض می کند : در بین خطبه تبم عود کرد. حضرت می فرمایند: ای رمیله، هر مومنی که بیمار شود، ما هم به خاطر بیماری اش بیمار میشویم. اگر محزون شود ، ما به خاطر اندوهش اندوهگین می شویم و دعا نمی کند، مگر این که ما آمین می گوییم، و ساکت نمی شود، جز این که برایش دعا می کنیم. 📚 مجموعه شهر حکایات
🔴 ببخشید تا بخشیده شوید یکی از مشکلات ما در زندگی فردی و اجتماعی، و گذشت از خطاهای دیگران است. دوستان و همکاران، ارباب رجوع و کارمند، همسران و همسایگان؛ کلاً به سختی از اشتباهات هم می‌گذرند و به سختی در پی وصل و بازسازی روابط هستند. می‌گویند اگر پیش قدم شوی ذلیل می‌شوی و کسر شأن دارد. این فکر و حرف، برطبق روایت، نظر و سیره انبیاء الهی نیست؛ این زمزمه‌های شیطان است.  خداوند کسی را که دارد عزیز می‌دارد و این سیره پیامبران است. آنچه که موجب درک نفحات رحمانی است، همدلی با سیره انبیاء و بی‌کینه بودن دل است. این قدرت عفو، نشانه‌ای از این خاستگاه است. این بیان قرآن را از بزرگان زیاد شنیده‌ایم «وَلْيَعْفُوا وَلْيَصْفَحُوا أَلَا تُحِبُّونَ أَن يَغْفِرَ اللَّهُ لَكُمْ» عفو کنید و درگذرید؛ آیا دوست ندارید خدا شما را ببخشد؟! ببخشید تا زمینه‌ای برای بخشش خدا بر شما باشد. برای اینکه انسان زمینه استفاده بیشتر از سفره ماه خدا را برای خود ایجاد کند، باید زمینه اینکه بخشش خدا شامل او بشود را ایجاد کند. زمینه بخشش خدا این است که انسان، خودش دیگران را ببخشد. طبق آیه، بخشش شما موجب بخشش خداست. ➥ 📝از انچه بر دیگران گذشت‌‌، درست زیستن را بیاموزیم°';🕯;'`° اموزنده🎐 📚 @Dastane_amozande
دو دوست با هم قرار گذاشتند از مسجدی فرش بدزدند. یکی از آن‌ها بیرون مسجد زیر پنجره ایستاد و دیگری از پنجره داخل مسجد شد، طنابی از پنجره به داخل انداخت فرش در طناب بست و دوستش با طناب فرش را بالا کشید و بیرون از مسجد انداخت و برد. چون دوستِ داخل مسجد خواست از پنجره بالا رود مجاور مسجد خبردار شدند و او را در داخل مسجد گرفتند در حالی که دوست دیگر فرش را برده و فروخته بود و او روانه زندان شد. 🌸 امام صادق علیه‌السلام می‌فرمایند: بدبخت کسی است که برای رسیدن به دنیا معصیت الهی کند و بدبخت‌تر از او کسی است که برای رسیدن به دنیای دیگران معصیت خداوند کند. 🔹 مثال: کسی که در اداره برای فرزند خود پارتی‌بازی و تبعیض و حق‌النّاس می‌کند، بدبخت است و بدبخت‌تر از او کسی است که برای فرزند دیگران پارتی‌بازی می‌کند. .
در آبان 1347 مطابق با سال 1388 ه.ق، هنگام تشرف به عتبات در نجف اشرف، روزى به اتفاق جناب آقاى "سيد احمد نجفى خراسانى" به زيارت قبر جناب "ميثم تمّار" [از یاران نزدیک حضرت علی علیه السلام] مشرّف شديم ، 🔸آنجا خادمى بود كه به ما محبت كرد و چاى آورد و بابت آن هيچ پولی از ما قبول نكرد وگفت: "حق خدمت را خود جناب ميثم به من مىرساند و من چند سال است كه اينجا خدمتگزار قبر شريفش هستم، هر از چندى در خواب گوشه‌اى از زمين مخروبه كوفه را به من نشان مى دهد و من آنجا را حفر مى كنم، سكه‌اى مىيابم آن را مى فروشم و تا مدتى معيشت مىنمايم..." 🔹و يكى از همان سكه هايى كه به دست آورده بود را به ما نشان داد و آن سكه، سبز رنگ و از ريال ايرانى كوچكتر بود و به خط كوفى، كلمه طيبه "توحيد" بر آن نقش بسته بود... •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈ 📝از انچه بر دیگران گذشت‌‌، درست زیستن را بیاموزیم°';🕯;'`° اموزنده🎐 📚 @Dastane_amozande
♦️واکنش دیوارنگاره میدان انقلاب به نوسانات ارزی! 🔹بزرگترین دیوارنگاره کشور با طرحی از اسکناس هزار تومانی و با شعار «اعتبارش به اراده‌هاست» اکران شد. 🔹با توجه به التهابات اقتصادی کشور، گویا این دیوارنگاره قصد دارد توجه مردم و مسئولان را به توان داخلی برای حفظ ارزش پول ملی جلب کند. @khaneh_norani
معلم جدید بی حجاب بود. مصطفی تا دید سرش را انداخت پایین. خانم معلم آمد سراغش. دستش را انداخت زیر چانه اش كه «سرت را بالا بگیر ببینم.» چشم هایش را بست سرش را بالا آورد.  از كلاس زد بیرون، تا وسط های حیاط هنوز چشم هایش را باز نكرده بود. خونه که رسید گفت: دیگه نمی خوام برم هنرستان. گفتم: آخه برای چی!؟ معلم ها بی حجابن، انگار هیچی براشون مهم نیست. میخوام برم قم؛ می خوام برم حوزه. 📙برگرفته از کتاب مصطفای خدا. اثر گروه شهید هادی 🌷خاطرات شهید مصطفی ردانی پور 📝از انچه بر دیگران گذشت‌‌، درست زیستن را بیاموزیم°';🕯;'`° اموزنده🎐 📚 @Dastane_amozande
از قدیم گفتن دود از کنده بلند میشه😍 جاری بزرگم با تو استکان چه سبز میکنه😍👌 والا اومدم اداشو درارم فقط داد آخرم تمومشد😑😩 کلی بهم خندید و گفت خنگول خانم بیا اینجا ترفند یادبگیر😍 https://eitaa.com/joinchat/2164129798Cba4f746a31 ترفند انداختن 😳👍
هدایت شده از تبلیغات داستان&ترفند
➖ رنگ کردن ابرو در 3 دقیقه ! 😳 با ! 😱 با یک روش بسیار جدید 🆕 💯 فقط در این کانال 👇 https://eitaa.com/joinchat/2164129798Cba4f746a31 به دلیل جلوگیری از کپی فقط 10 دقیقه ‼️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اهالي روستايي به دليل بي‌آبي تصميم گرفتند براي نزول باران، نماز استسقاء بخوانند. نزد روحاني روستا رفتند و از او خواستند تا زماني براي نماز باران مشخص نمايد. روحاني به آن‌ها گفت: روزي با پاي برهنه همه بيرون از آبادي همه حاضر شويد تا نماز باران بخوانيم. روزي كه تمام اهالي براي دعا و نماز در محل مقرر جمع شدند، روحاني به جمعيت نگاهي كرد و توجه او به يك پسر بچه جلب شد كه با چتر آمده بود. روحاني جمعيت را رها كرده و به طرف خانه بازگشت. مردم متعجب دور او حلقه زدند كه پس چرا نماز باران نمي خواني؟ او به مردم گفت: چون در ميان شما فقط اين پسر بچه اعتقاد واقعي به خدا دارد و با توكل به او، به اينجا آمده و اشاره‌اي به پسر بچه‌اي كه با چتر آمده بود، نمود. 📝از انچه بر دیگران گذشت‌‌، درست زیستن را بیاموزیم°';🕯;'`° اموزنده🎐 📚 @Dastane_amozande
برای اینکه خاص به نظر برسی نه میخوای نه 🍉🍉 تا دیر نشده عضو شو و از الان اسم خودتو بذار 🤩🤪👆👆🍓🍓 و بدرخش و چش خانواده شوهرتو درار😂😍👆🍉🍉 😍🍓🍓 https://eitaa.com/joinchat/2405957826C7f7c3f0f80 👆🤩🤤🍓🍇
هدایت شده از تبلیغات داستان&ترفند
امسال عید دیگه از بیرون شیرینی نمیخرم😅😅😅😅😅 چون تازگی ها یه خمیر یاد گرفتم 😍😌 که باهاش میشه مدل شیرینی درست کرد🤪😌🤓 طرزتهیه اش رو اینجا گزاشتم 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2405957826C7f7c3f0f80 🍫
✨﷽✨ 🔴احترام به پدر ✍یکی از ارادتمندان (رحمه الله علیه) می گوید : یک بار که به محضر ایشان در جماران رسیدم . یکی از مسئولین مملکتی برای انجام کارهای جاری به خدمت امام رسید و پدر سالخورده اش نیز همراه او بود . وقتی خواست به حضور امام برسد خود جلوتر از پدر حرکت می کرد و پس از تشرف خدمت امام ، پدرش را معرفی کرد . امام نگاهی به آن مسوول کرد و فرمود : این آقا پدر شما هستند ؟ عرض کرد : آری .امام فرمود : پس چرا جلوی او راه افتادی و وارد شدی ؟ 📚(مجله پیام انقلاب ص 69) امام کاظم (علیه السلام ) فرمود : مردی از رسول الله صلی الله علیه و اله سوال کرد : حق پدر بر فرزند چیست ؟ پیامبر (صلی الله علیه و اله ) فرمود : او را به اسم صدا نزند ، جلو تر از او راه نرود ، قبل از او ننشیند و کاری که سبب بدگویی مردم به او شود انجام ندهد . 📚( بحارالانوار ، ج 74 ، ص 45 ) 📚 قصه های تربیتی / محمد رضا اکبری ‌‌‌‌ 📝از انچه بر دیگران گذشت‌‌، درست زیستن را بیاموزیم°';🕯;'`° اموزنده🎐 📚 @Dastane_amozande
همه نوع برای همه وجه پس از تحویل کالا در تمام نقاط کشور همه شهر ها و روستاها کانال پرداخت در محل سایز و سایز مستقیم از تولیدی بخر بدو تا تموم نشده لینک زیر کلیک کن ۳۰۰ تا مدل دیگر ببین https://eitaa.com/joinchat/4171104560C122e8cebec https://eitaa.com/joinchat/4171104560C122e8cebec
هدایت شده از تبلیغات داستان&ترفند
میتونی کلی لباس کنی منزل بگیری بعد پرداخت کنی هیج جای همین کانالی نمی تونی پیدا کنی زود بزن رو لینک زیر https://eitaa.com/joinchat/4171104560C122e8cebec
🌺🌺🌼🌼🌺🌺 🔶 مرحوم شهید دستغیب (ره) در کتاب “داستانهای شگفت” حکایتی درباره اهمیت آورده اند که خلاصه آن چنین است : 🔷 یکی از علمای نجف حدود یکصد سال پیش ، در خواب حضرت عزراییل را می بیند. پس از سلام می پرسد : از کجا می آیی ؟ ملک الموت می فرماید : از شیراز ! روح مرحوم میرزا ابراهیم محلاتی را قبض کردم . شیخ می پرسد : روح او در چه حالی است ؟ عرزاییل می فرماید : در بهترین حالات و بهترین باغهای عالم برزخ ، خداوند هزار ملک را برای انجام دستورات شیخ قرار داده است . آن عالم پرسید : آیا برای مقام علمی و تدریس و تربیت شاگرد به چنین مقامی دست یافته است ؟ فرمود : نه ! گفتم : آیا برای نماز جماعت و بیان احکام! فرمود : نه ! گفتم پس برای چه؟ فرمود: برای خواندن زیارت عاشورا . نقل است که مرحوم میرزا ، سی سال آخر عمرش  را ترک نکرد و هر روز که به سبب بیماری یا امر دیگری نمی توانست بخواند ، نایب می گرفت . 📝از انچه بر دیگران گذشت‌‌، درست زیستن را بیاموزیم°';🕯;'`° اموزنده🎐 📚 @Dastane_amozande
🔴چند وقت پیش رفتیم جایی یکی از پیرزن های مجلس شروع کرد فحش به نظامو دعا برای روح شاهنشاه ...😕 اون موقع چیزی نگفتم اما بعد اینکه شام صرف شد نشستم کنارش گفتم حاج خانوم شنیدم ماشالله همه بچه ها و نوه هاتون تحصیلکرده هستن ! 📌لبخندی زد و با افتخار گفت بله اون پسرم لیسانس هست اون نوه ام دکتری هست اون یکی پزشکی میخونه و... خداروشکر نان حلال و زحمتکشی دادیم بهشون ☺️ 📌گفتم : آفرین به شما ، خودتون تا کلاس چندم خوندین؟! گفت: من تا کلاس پنجم درس خوندم 😓 📌گفتم : کدوم مدرسه؟ گفت : تا کلاس سوم مدرسه روستامون ، کلاس چهار و پنجم رو هم نهضت سواد آموزی خوندم 📌گفتم : پس هوش بچه ها و نوه هاتون به شما نرفته احتمالا به خاله ای و عمه ای کسی رفتن درس خون شدن 😉 گفت : نه خواهر برادرام هم بیشتر از دبستان سواد ندارن !! اتفاقا هوشی من داشتم هیچکس نداشت 😏 📌گفتم : پس چرا درس نخوندین ؟ حتما تنبل بودین ،! 😅 گفت: نخیر !! خیلی هم زرنگ بودم منتها بد شانسی ما اون موقع امکانات نبود ، مدرسه تو روستاها اکثرا نبود یا تا دبستان بود !! اگه امکاناتی که بچه های الان دارن من داشتم الان مدرک پروفسوری داشتم 😌 قدیم اصلا برای سواد ارزش قائل نبودن ، از بچگی دست چپ و راستم شناختم بردنم پشت دار قالی ، تو قالیباف خونه بزرگ شدم ، صبح تا شب باید برای ارباب قالی میبافتیم بعدشم بدو بریم از سرچشمه آب بیاریم گاو و گوسفند علف بدیم و مثل الان لوله کشی و لباسشویی و این حرفا نبود ... وقتی برای درس خوندن نداشتیم همون سه کلاس رو هم شبانه خوندم !! 📌گفتم : خب نمیرفتین قالیباف خونه ، گفت: خب اگه نمیرفتیم چیزی نداشتیم بخوریم باید قالی میبافتیم که اخر برج پدرمون پولی از ارباب بگیره قند و چایی و کبریت وبقیه مایحتاجمون رو بخره 📌گفتم: شاه میدونست شما اینجور زندگی دارید؟! آخه زندگی سردار سلیمانی خوندم مثل شما بود ، پدر خودمم مثل شما بوده و تو سختی زندگی میکردن ، چرا شاهنشاه براتون کاری نمیکرد؟! چرا ۸۰ درصد مردم ایران تو زمان شاه بیسواد بودن؟! تازه انقلاب اومده یک نهضت راه انداخته که بتونه بیسوادی رو ریشه کن کنه؟! حاج خانوم یک نگاهی کرد 😨 📌گفتم : چرا دارید حقایق رو وارونه جلوه میدین ؟ گفت: چی بگم از بس گرونیه 📌گفتم : مدل ماشین بابات زمان شاه چی بود؟! حتما تو اون ارزانی ها بهترین ماشین خریدین؟ گفت : ما اصلا ماشین نداشتیم فقط ارباب داشت ! 📌گفتم : زمان شاه مستطیع شدین رفتین حج حاج خانوم شدین؟! گفت : نه چند سال پیش رفتم مکه سوریه و کربلا هم رفتم 📌گفتم : چرا تو زمان شاه همه چیز ارزون بود نرفتین گفتم : شاهنشاه استان بحرین رو چند فروخت؟! دشت ناامید و هیرمند را چند؟ جزایر اریایی و زردکوه را چطور؟و...... گفت : مگه شاه فروخت ؟! گفتم : وقتی استان فروخته نفهمیدین چطوری از بقیه اختلاس هاشون باخبر میشدین؟! 🎯خلاصه گفتم تاریخ رو تحریف نکنید لطفا از شاه ملعون اسطوره تو ذهن بچه هایی که حاضر نیستن لحظه ای تو شرایط و امکانات زمان شاه زندگی کنند نسازید !!! سرش انداخت پایین و چیزی نگفت. لعنت خدا بر فراموشکار ها، آنهایی که یادشون رفته چه زندگی اسفباری شاه ملعون برای کشور ساخته بود. 📝از انچه بر دیگران گذشت‌‌، درست زیستن را بیاموزیم°';🕯;'`° اموزنده🎐 📚 @Dastane_amozande
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👌نصیحت یک لحاف دوز به آیت الله بروجردی رحمت الله علیه. 🎙 سخنران استاد دانشمند ‌‌‌ 📝از انچه بر دیگران گذشت‌‌، درست زیستن را بیاموزیم°';🕯;'`° اموزنده🎐 📚 @Dastane_amozande
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂 ❣داستانی کوتاه و خواندنی 🌼🍃‍ مردی بعداز ادای نماز عشاء به خانه برگشت و وارد اتاق همسرش شد ،دید که بچه هایشان خوابیده اند،از او پرسید : بچه ها نمازخواندند یا خیر ؟ زن گفت : غذایی نداشتیم آنان را سر گرم کردم تا خوابیدند ونماز نخوانده اند. 🌼🍃مرد گفت : آنان را بیدارکن تا نمازشان را بخوانند. زن گفت : مرد خوب ،اگر بیدارشان کنم از گرسنگی گریه میکنند وچیزی هم نداریم که بخورند. مرد گفت : زن ،خداوند به من دستور داده است که به آنان دستور بدهم نماز بخوانند و روزی آنان هم با من نیست ،بیدارشان کن که روزی شان با خداست ، 🌼🍃خداوند میفرماید : ( وأمرأهلک بالصلاة واصطبر علیها لانسألک رزقا نحن نرزقک والعاقبة للتقوی . ❣ ترجمه: به خانواده ات امر کن که نماز برپادارند و بر نماز پایداری کن،ما از تو روزی نمیخواهیم ،ما خود به تو روزی میدهیم وعاقبت خوب از آن تقوا وپرهیزکاری است .) 🌼🍃مادر تسلیم شد و بچه ها را بیدار کرد ،و وقتی که بچه ها نماز خواندند،یکی در زد دیدند یکی از ثروتمندان است که با سفره ای که روی آن چند نوع غذای لذیذ قرار دارد دم در استاده است. مرد قروتمند گفت : بگیر این برای افراد خانواده توست مرد گفت : چطور شد که این سفره را برای ما آوردی ؟ 🌼🍃ثروتمند گفت : یکی از اشراف شهر خانه من آمد ومن این غذارا برایش درست کردم وقبل از اینکه شروع به صرف آن کند با هم بگو مگو ونزاع پیدا کردیم و او قسم یاد کرد که غذا را نخورد و رفت. 🌼🍃من غذارا برداشتم و از خانه ام بیرون آمدم وپیش خود گفتم آنرا به کسی میدهم که پاهایم دم در او از رفتن باز مانند ،و به خدا قسم پاهایم جز در دم در تو از حرکت نایستادند،و به خدا قسم نمیدانم چه چیزی مرا به پیش شما کشانده است. 🌼🍃در اینجا بود که مرد هر دو کف دستانش را به سوی پروردگار جهانیان بلند کرد: ❣وگفت : پروردگارا مرا ونسل و ذریه مرا از برپادارندگان نماز قرار بده پروردگار ما ،دعای ما را نیز بپذیر . ❣رب اجعلنی مقیم الصلاة ومن ذریتی ،ربنا تقبل دعاء...... 🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂 📝از انچه بر دیگران گذشت‌‌، درست زیستن را بیاموزیم°';🕯;'`° اموزنده🎐 📚 @Dastane_amozande
آرد و نمک تو خونه داری⁉️ بیار میخوایم ظرف هفت سین بسازیم😍 اینارو تو یک روز ساختم کلی فروش داشتم😁 👇 https://eitaa.com/joinchat/3383820290Cd92b5b5b14
هدایت شده از تبلیغات داستان&ترفند
فقط در 10 روز 😍👆 🐟🐟🐟🐟🐟🐟🐟🐟🐟🐟🐟🐟 آموزش انواع سبزه مختلف 😍 خودت بجا50 تومن با 5 تومن تراریوم آبی بساز😱 اموزش کشت در ده روز😍 سبزه تو اب چون نمیشه و بو نمیگیره👍 لازمم نیس هر روز بهش آب بدی☺️ که هیچکس ندیده😍 بیا اینجا آموزششو گذاشته 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3383820290Cd92b5b5b14
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💕 جانم فدای نام تو يا صاحب‌ الزمان قـربان آن مقام تو يا صاحب‌ الزمان جان ميدهم بخاطر يک‌لحظه‌ديدنت دل‌عاشقِ سلامِ تو يا صاحب‌ الزمان
هدایت شده از گسترده مارال
سه سوته نقاش شو 😍🤗 بیا اینجا کلی نقاشی گوگولی و کیوت یاد بگیر😘😱💕 خودم حرفه ای شدم بدون هزینه♥️✌️🏽 همه نقاشیامو از اینجا یاد گرفتم😎🤤 بزن روی لینک زیر تا یاد بگیری 😍👇🏾 https://eitaa.com/joinchat/1126301791C8061dc3012 نقاشی رواینجا حرفه ای یاد بگیر💯😲🤞🏿
هدایت شده از تبلیغات داستان&ترفند
🐯کدوم آموزش رو میخوای 🐠🤡👇 🟡نقاشی فانتزی 🍄 ⚫نقاشی‌سیاه‌قلم ✏ 🟣نقاشی‌مدادرنگی🖍 🔵نقاشی‌آبرنگ👩‍🎨 🔴نقاشی گواش🎨 🟢نقاشی‌دیجیتالی📟 🐧اگه بهت گفتن نقاشی بلد نیستی بیا اینجا🥰🥳👇 https://eitaa.com/joinchat/1126301791C8061dc3012 🐾🐾🐾🐾🐾🐾🐾🐾🐾🐾🐾
📘 ✍به خودم بدهکارم کلاس اول دبستان، شیفت بعداز ظهر بودم، باران تندی میبارید. یک چتر هفت رنگ دسته آبی داشتم. وقتی به مدرسه رفتم، دلم می خواست با همان چتر زیبایم، زیر باران بازی کنم، اما زنگ خورد. هر عقل سالمی تشخيص میداد که کلاس درس، واجب تر از بازی زیر باران است. یادم نیست آن روز چه درسی داشتیم، اما دلم هنوز زیر همان باران، توی حیاط مدرسه مانده. بعد از آن روز، شاید هزار بار دیگر باران باریده باشد، و من صد بار دیگر چتر نو خریده باشم، اما آن حال خوب هفت سالگی، هرگز تکرار نخواهد شد. این اولین بدهکاری من، به دلم بود که در خاطرم مانده. بعد از آن، هر روز به اندازه ی تک تک ساعت های عمرم، به دلم بدهکار ماندم. به بهانه ی عقل و منطق، از هزار و یک لذت چشم پوشیدم. از ترس آنکه مبادا آنچه دلم ميخواهد، پشیمانی به بار بیاورد، خیلی وقت ها سکوت اختیار کردم. اما حالا بعضی شب ها، فکر میکنم اگر قرار بر این شود که من آمدن صبح فردا را نبینم، چقدر پشیمانم از انجام ندادن کارهایی که به بهانه ی منطق، حماقت نامیدمشان. من خیلی به خودم بدهکارم، خیلی … حالا می دانم هر حال خوبی، سن مخصوص به خودش را دارد. ﻣﻦ ﯾﮏ ﻋﺬﺭﺧﻮﺍﻫﯽ ﺑﻪ "ﺧﻮﺩﻡ" ﺑﺪﻫﮑﺎﺭﻡ. شما چطور؟ … ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 📝از انچه بر دیگران گذشت‌‌، درست زیستن را بیاموزیم°';🕯;'`° اموزنده🎐 📚 @Dastane_amozande