eitaa logo
داستان آموزنده 📝
16.4هزار دنبال‌کننده
7.7هزار عکس
1.6هزار ویدیو
11 فایل
تبلیغات و ارتباط👇👇 @ad_noor1 داستانهای مذهبی و اخلاقی درسی برای زندگی روزمره را اینجا بخوانید👆👆 ☆مشاوره اخلاقی=> @Alnafs_almotmaenah . .
مشاهده در ایتا
دانلود
مرد رباخوار و عیاشی بود که هرگاه گناه می‌کرد و به او می‌گفتند: گناه نکن! می‌گفت: خداوند أَرْحَمُ الرَّاحِمِين است، نترسید! او هرگز بندۀ خود را هر چقدر هم که بد باشد نمی‌سوزاند؛ من باورم نمی‌شود او از مادر مهربان‌تر است چگونه مرا بسوزاند در حالی که این همه در خلقت من زحمت کشیده است! روزگار گذشت و سزای عمل این مرد رباخوار پسر جوانی شد که در معصیت خدا پدر را در جیب گذاشت و به ستوه آورد تا آنجا که پدر آرزوی مرگ پسر خویش می‌کرد. گفتند: واقعا آرزوی مرگش داری؟ گفت: والله کسی او را بکشد نه شکایت می‌کنم نه بر مردنش گریه خواهم کرد. گفتند: امکان ندارد پدری با این همه حب فرزند که زحمت بر او کشیده است حاضر به مرگ فرزندش باشد. گفت: والله من حاضرم، چون مرا به ستوه آورده است و به هیچ صراط مستقیمی سربراه نمی‌شود. گفتند: پس بدان بنده هم اگر در معصیت خدا بسیار گستاخ شود، خداوند أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ از او به ستوه می‌آید و بر سوزاندن او هم راضی می‌شود‌. 📖 قُتِلَ الْإِنْسانُ ما أَكْفَرَهُ (17 - عبس) مرگ بر اين انسان، چقدر كافر و ناسپاس است؟ ‌‌‌‌【 الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج 】 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 📝از انچه بر دیگران گذشت‌‌، درست زیستن را بیاموزیم°';🕯;'`° اموزنده🎐 📚 @Dastane_amozande
یکی از دوستان ⚘شهید بابایی می گوید: در دوران تحصیل در آمریکا روزی در بولتن خبری پایگاه « ریس» که هر هفته منتشر می شد، مطلبی نوشته شده بود که توجه همه را به خود جلب کرد. مطلب این بود: دانشجو بابایی ساعت ۲ نیمه شب می دود تا شیطان را از خود دور کند. من و بابایی هم اتاق بودیم. ماجرای خبر بولتن را از او پرسیدم. او گفت : چند شب پیش بی خوابی به سرم زده بود. رفتم میدان چمن و شروع کردم به دویدن. از قضا کلنل باکستر فرمانده پایگاه با همسرش مرا دیدند و شگفت زده شدند. کلنل ماشین را نگه داشت ومرا صدا زد. نزد او رفتم. او گفت در این وقت شب برای چه می دوی؟ گفتم: خوابم نمی آمد، خواستم کمی ورزش کنم تا خسته شوم. گویا توضیح من برای کلنل قابل قبول نبود او اصرار کرد تا واقعیت را برایش بگویم. به او گفتم مسائلی در اطراف من می گذرد که گاهی موجب می شود شیطان با وسوسه هایش مرا به گناه بکشاند و در دین ما توصیه شده که در چنین مواقعی بدویم یا دوش آب سرد بگیریم. آن دو با شنیدن حرفهای من تا دقایقی می خندیدند، زیرا با ذهنیتی که نسبت به مسائل جنسی داشتند نمی توانستند رفتار مرا درک کنند. 📚کتاب: منظومه جهاد، ص۶۱ ، اثر حجه الاسلام راجی، ناشر : دفتر نشر معارف، چاپ اول ۱۴۰۰ برگرفته از كتاب ⚘« پرواز تا بي نهايت» 📝از انچه بر دیگران گذشت‌‌، درست زیستن را بیاموزیم°';🕯;'`° اموزنده🎐 📚 @Dastane_amozande
❣ 📖 السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا مَهْدِيَّ اَلْأَرْضِ وَ عَيْنَ اَلْفَرْضِ...🤚 🌱سلام بر تو ای مولایی که حقیقت دین از قلب نازنین تو می تراود... سلام بر تو و بر روزی که از جانب خدا به سوی اسرار زمین هدایت می شوی! 📚 صحیفه مهدیه،زیارت حضرت صاحب الامر در سرداب مقدس، ص610. 🌷اللهم‌عجل‌لولیک‌الفرج 🤲 (عج)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فرزانه: ✍ رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي 🔹روزی شاگرد یک راهب پیر هندو از راهب خواست که به او درسی به‌یادماندنی دهد. 🔸راهب از شاگردش خواست کیسه نمک را نزد او بیاورد. سپس مشتی از نمک را داخل لیوان نیمه‌پری ریخت و از او خواست همه آن آب را بخورد. 🔹شاگرد فقط توانست یک جرعه کوچک از آب داخل لیوان را بخورد، آن هم به سختی. 🔸استاد پرسید: مزه‌اش چطور بود؟ 🔹شاگرد پاسخ داد: خیلی شور و تند است، اصلاً نمی‌شود آن را خورد. 🔸پیر هندو از شاگردش خواست یک مشت از نمک بردارد و او را همراهی کند. رفتند تا رسیدند کنار دریاچه. 🔹استاد از او خواست تا نمک‌ها را داخل دریاچه بریزد. سپس یک لیوان آب از دریاچه برداشت و به شاگرد داد و از او خواست آن را بنوشد. 🔸شاگرد به‌راحتی تمام آب داخل لیوان را سر کشید. استاد این بار هم از او مزه آب داخل لیوان را پرسید. 🔹شاگرد پاسخ داد: کاملا معمولی بود. 🔸پیر هندو گفت: رنج‌ها و سختی‌هایی که انسان در طول زندگی با آن‌ها روبه‌رو می‌شود همچون مشتی نمک است. 🔹اما این روح و قدرت پذیرش انسان است که هرچه بزرگ‌تر و وسیع‌تر می‌شود، می‌تواند بار آن همه رنج و اندوه را به‌راحتی تحمل کند. 🔸بنابراین سعی کن یک دریا باشی، نه یک لیوان آب. 👌🍃 📝از انچه بر دیگران گذشت‌‌، درست زیستن را بیاموزیم°';🕯;'`° اموزنده🎐 📚 @Dastane_amozande
حاج اسماعیل دولابی (ره): 💰یکی از تجار بازار ورشکسته شد و چک‌هایش برگشت و طلبکارها زیر فشارش گذاشتند و درمانده شد. یکی از دوستانش که از ماجرا مطّلع شد به او گفت من مشکلت را حل می‌کنم؛ از فردا هر یک از طلبکارها که به سراغت آمد، هر چه گفت بگو: شما درست می‌فرمایید. فردا طلبکارها که آمدند و به او گفتند: تو به ما بدهکاری، گفت: شما درست می‌فرمایید. گفتند: این چک‌های تو است که برگشت خورده است، گفت: شما درست می‌فرمایید. گفتند: باید بدهی‌هایت را به ما بپردازی، گفت: شما درست می‌فرمایید. خلاصه هر چه به او گفتند، او همین جمله را تکرار کرد. . 🔹 آخرالامر طلبکارها به هم گفتند: این بنده‌ی خدا از شدت فشار دیوانه شده است و چیزی هم که ندارد که بابت طلب‌هایمان از او بگیریم، پس بهتر است از طلب‌هایمان صرف نظر کنیم، بلکه لااقل حالش خوب شود و بتواند زن و بچه‌اش را سرپرستی کند. همه با هم توافق کردند و به او گفتند: ببین، این بدهی‌های تو به ماست. گفت: شما درست می‌فرمایید. گفتند: ببین روی همه‌ی آنها قلم کشیدیم و دیگر به ما بدهکار نیستی، گفت: شما درست می‌فرمایید. گفتند: این هم چک‌های تو است که همه را پاره کردیم، گفت: شما درست می‌فرمایید. به این ترتیب تاجر ورشکسته از دست بدهیها و طلبکارها خلاص شد. . 🔸 عصر آن روز همان رفیقش که این کار را به او یاد داده بود به سراغش آمد و از او پرسید: چه کردی؟ او هم ماجرا را تعریف کرد. همان رفیق مبلغ کمی از این تاجر طلب داشت، به او گفت: از دست طلبکارها که نجات پیدا کردی؛ اما حتما می‌دانی که فلان مبلغ به من بدهکاری. گفت: شما درست می‌فرمایید. گفت: باید این بدهی‌ات را به من بپردازی. گفت: شما درست می‌فرمایید. گفت: شما درست می‌فرمایید که برای من پول نمی‌شود، گفت: شما درست می‌فرمایید. گفت: این شما درست می‌فرمایید را خودم به تو یاد دادم، گفت: شما درست می‌فرمایید. . 🔹 در دستگاه خدا هم خوب است انسان اینگونه باشد و هر چه خدا و خوبان خدا به او می‌گویند و با او می‌کنند، بگوید شما درست می‌فرمایید و تصدیق کند و پذیرا باشد. البته خود این را هم خدا و خوبان به او یاد داده‌اند. 📚مصباح الهدی صفحه 73 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📝از انچه بر دیگران گذشت‌‌، درست زیستن را بیاموزیم°';🕯;'`° اموزنده🎐 📚 @Dastane_amozande
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حضرت موسى عليه السلام عرض كرد: خداوندا مى خواهم آن مخلوق را كه خود را خالص براى ياد تو كرده باشد و در طاعتت بى آلايش باشد را ببينم . خطاب رسيد: اى موسى عليه السلام برو در كنار فلان دريا تا به تو نشان بدهم آنكه را مى خواهى . حضرت رفت تا رسيد به كنار دريا ديد درختى در كنار درياست و مرغى بر شاخه اى از آن درخت كه كج شده به طرف دريا نشسته است و مشغول به ذكر خداست . موسى از حال آن مرغ سؤ ال كرد. در جواب گفت : از وقتى كه خدا مرا خلق كرده است در اين شاخه درخت مشغول عبادت و ذكر او هستم و از هر ذكر من هزار ذكر منشعب مى شود. غذاى من لذت ذكر خداست . موسى سؤال نمود: آيا از آنچه در دنيا يافت مى شود آرزو دارى ؟ عرض كرد: آرى ، آرزويم اين است كه يك قطره از آب اين دريا را بياشامم . حضرت موسى تعجب كرد و گفت : اى مرغ ميان منقار تو و آب اين دريا چندان فاصله اى نيست ، چرا منقار را به آب نمى رسانى ؟ عرض كرد: مى ترسم لذت آن آب مرا از لذت ياد خدايم باز دارد. پس موسى از روى تعجب دو دست خود را بر سر زد. 📙کتاب داستان دوستان جلد۵ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴 عیب‌هاتو بپذیر و اصلاح کن وگرنه بزرگ‌تر می‌شن 🔹پدربزرگم یه نیسان داشت. گفته می‌شد اولین نیسانیه که وارد ایران شده. با راست و دروغش کار ندارم، خیلی نیسانش رو دوست داشت. روش هم تعصب داشت و باهاش تو جاده کار می‌کرد. 🔸یادمه یه بار نشستم کنارش و گفتم: من هیچی نمی‌بینم، این‌قدر که این شیشه شکسته و خرد شده، شما چه‌جوری رانندگی می‌کنید؟ 🔹پدربزرگم گفت: به این خوبی دیده می‌شه، چی رو نمی‌بینی؟ 🔸گفتم: چی شد که این شکلی شد؟ 🔹گفت: یه بار داشتم تو جاده رانندگی می‌کردم که یه تیکه‌سنگ کوچیک از ماشین کناری پرت شد. اولش یه ترک کوچیک بود، بعد کم‌کم بر اثر زمستون و تابستون و سرما و گرما، بزرگ و بزرگ‌تر شد تا اینکه کل شیشه رو گرفت. 🔸پدربزرگم حاضر نبود قبول کنه که شیشه ترک داره و تعمیرش کنه، بس که دوستش داشت. 🔹ما آدم‌ها هم این‌جوری هستیم. عیب‌هامون رو قبول نمی‌کنیم، ایرادهامون رو نمی‌پذیریم و اصلاحش نمی‌کنیم تا اینکه بزرگ و بزرگ‌تر می‌شن. 🔸اگه می‌خواید عاقبت پدربزرگم رو بدونید، یکی از همون شب‌ها تو جاده به‌دلیل دید کم تصادف کرد و فوت کرد. 🔹همین عیب‌هامون باعث نابودی‌مون می‌شن. همین‌هایی که نمی‌پذیریمشون! 📝از انچه بر دیگران گذشت‌‌، درست زیستن را بیاموزیم°';🕯;'`° اموزنده🎐 📚 @Dastane_amozande
✨﷽✨ 🔴با کلمه زیبای «نمی‌دانم» آشنا شوید ✍روزی امتحان جامعه‌شناسی ملل داشتیم. 🔸استاد سر کلاس آمد. فقط یک سوال داد و رفت: مادر یعقوب لیث صفار از چه نظر در تاریخ معروف است؟ 🔹از هر که پرسیدم نمی‌دانست. تقلب آزاد بود چون ممتحنی نبود اما به‌راستی کسی نمی‌دانست. 🔸همه دو ساعت نوشتیم؛ از صفات برجسته این مادر، از شمشیرزنی او، از آشپزی برای سربازان، از برپاکردن خیمه‌ها در جنگ، از عبادت‌های او و... 🔹استاد بعد از دو ساعت آمد و ورقه‌ها را جمع کرد و رفت. 🔸تیرماه برای جواب آزمون امتحان تاریخ ملل رفتیم. روی تابلو مقابل اسامی همه با خط درشت نوشته شده بود: «مردود». 🔹برای اعتراض به ورقه، به سالن دانشسرا رفتیم. 🔸استاد آمد و گفت: فردی اعتراض دارد؟ 🔹همه گفتند: آری. 🔸گفت: خب چرا پاسخ صحیح را ننوشتید؟ 🔹پرسیدیم: پاسخ صحیح چه بود استاد؟ 🔸گفت: در هیچ کتاب تاریخی‌ای نامی از مادر یعقوب لیث صفار برده نشده. پاسخ صحیح «نمی‌دانم» بود. 🔹همه پنج صفحه نوشته بودید اما فردی شهامت نداشت بنویسد: نمی‌دانم. 🔸کسی که همه‌چیز می‌داند ناآگاه است. بروید با کلمه زیبای «نمی‌دانم» آشنا شوید، زیرا فرداروز گرفتار نادانی خود خواهید شد. 📝از انچه بر دیگران گذشت‌‌، درست زیستن را بیاموزیم°';🕯;'`° اموزنده🎐 📚 @Dastane_amozande
🔴 برای دیگران مثل سایه باش مردی همراه پسر خود بر سر مزار پدرش رفت. درختی بر بالای مزار سایه انداخته بود. پدر گفت: پسرم! می‌دانی چرا درختان در بهار با شروع‌شدن گرما برگ درمی‌آورند و با سردشدن هوا در پاییز برگ‌های خود می‌ریزند؟! چون برگ درخت برای فصول گرم سال است که سایه‌ای برای زیرنشین خود داشته باشد. با شروع فصل سرما، آفتاب را هم حرارتی برای آزار نیست که برگی در روی درختی باشد. اگر برگ درختان را در تابستان از شاخه‌های آنان جدا کنی، شاخه درختان خشک خواهد شد، چون حق تعالی حیات یک درخت را به برگ آن منوط کرده است و هیچ درختی را سودی از سایه خود چندان نیست. بدان خداوند تو را عافیت و قدرت بدن فقط برای استفادۀ خودت نداده است، بلکه باید برای نیازمندان و ضعفا هم سایه داشته باشی. سعی کن در زمان سختی و حرارت تابستان، کسی را سایه شوی. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خانواده ازدواج تربیت فرزند 🌟ارتباط با مشاورخانواده و‌زوجین🔰 🆔 @DAYANII 🆔 @Alnafs_almotmaenah ♦️مشاوره انلاین و تلفنی باهزینه می باشد ┏━━━ 💞 💫 🦋 ━━━┓    🏡 @khaneh_norani ✨ ┗━━━ 🦋 💫 💞 ━━━┛ 📝از انچه بر دیگران گذشت‌‌، درست زیستن را بیاموزیم°';🕯;'`° اموزنده🎐 📚 @Dastane_amozande
💠پسری که پدرش را از عذاب قبر نجات داد💠 🌺 رسول‌ خدا (ص) فرمودند: حضرت‌ عيسی (ع) از كنار قبری عبور كردند، ديدند كه‌ صاحب‌ آن‌ قبر را عذاب‌ میكنند. سپس‌ در سال‌ آينده‌ از كنار آن‌ قبر عبور نمودند، ديدند كه‌ صاحب‌ آن‌ قبر را عذاب‌ نمیكنند. گفت‌: بار پروردگارا! من‌ سال‌ قبل که‌ از اينجا عبور میكردم‌، ديدم‌ صاحبش‌ معذّب‌ است، ولی الان ديدم‌ عذاب‌ از او برداشته‌ شده‌ است‌. ❇️ خداوند فرمود: ای روح‌الله‌! 💢 از اين‌ مرد يك‌ فرزندی به‌‌ بلوغ‌ رسيده‌، آن‌ فرزند صالح‌ و نيكوكردار است‌ که راهی را برای مردم‌ هموار نمود و يتيمی را مسكن‌ داد، 💢 پس‌ من‌ به‌ بركت‌ عمل‌ فرزندش‌ از گناه‌ او درگذشتم‌ و اورا بخشیدم و عذابش برداشته شد. 📕امالی صدوق مجلس ۷۷ ص ۳۰۶ 📝از انچه بر دیگران گذشت‌‌، درست زیستن را بیاموزیم°';🕯;'`° اموزنده🎐 📚 @Dastane_amozande