هدایت شده از تبلیغات داستان&ترفند
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حرفای این بازیگر معروف چه غوغایی کرده 😳
واقعا با یه ترکیب گیاهی انقدر جوون شد😍
اگه توام میخوای تا عید ۴سال جوون تر بشی بزن رو لینک زیر و این کرم بوتاکس گیاهیو با 20% تخفیف عیدانه سفارش بده👇🏻
https://landing.getz.ir/U1d6I
https://landing.getz.ir/U1d6I
🔴 سخن بزرگان(حکایت)
ابراهیم خواص گوید: شبی در بیابان گم شدم. صدای درندگان تمام بدنم را میلرزاند.
به خدا توکل کردم و آرامش بر من حاکم شد. مدتی به رفتن ادامه دادم، صدای خروسی شنیدم و یقین کردم به آبادی رسیدهام و دیگر طعمۀ درندگان بیابان نخواهم شد.
به نزدیک صدای خروس رسیدم؛ خرابهای دیدم، ناگهان سه راهزن مرا گرفتند و هرچه داشتم غارت کردند.
ناراحت و عبوس به گوشۀ دیگر خرابه رفتم و با خدای خود گفتم، من که #توکل کردم، چرا با من چنین کردی؟!
خوابیدم و در عالم رؤیا خبرم دادند، توکل کردی ولی باید تا آخر میرفتی.
وقتی صدای خروس را شنیدی ترس تو از بین رفت و یقین کردی از خطر رها شدی و توکل تو کم شد. و ما نظر حمایت از تو برداشتیم وفرشتگان محافظت را امر کردیم تو را به حال امیدت که خروس بود رها کنند، پس گرفتار راهزنان شدی.
سحر برخیز و به خرابه برگرد.
طلوع آفتاب به خرابه رفتم و دیدم سه گرگ، راهزنان را طعمۀ خود کردهاند و هرچه از من به تاراج برده بودند آنجا بود.
❤️ توکلت علی الله
خدایا پناهم باش، من فقط به تو توکل میکنم.
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
📝از انچه بر دیگران گذشت، درست زیستن را بیاموزیم°';🕯;'`°
#داستان اموزنده🎐
📚 @Dastane_amozande
هدایت شده از تبلیغات گسترده ریحون
‼️اگر ۱۰ هزارتومن توو جیبت داری سریع جوین شو😳👇
🥗لوازم زیبا و فانتزی #اشپزخانه🥗
😍اشپزخونه..دکور منزل... و....😍
🔴شروع قیمت از ۵هزار تومن🔴
🔵ارسال به تمام نقاط کشور🔵
😳پرداخت درب منزل😳
حراجی زده‼️
http://eitaa.com/joinchat/2498166853Ce9bca0c9df
http://eitaa.com/joinchat/2498166853Ce9bca0c9df
هدایت شده از تبلیغات داستان&ترفند
حضرت سلیمان و مورچه
🪴روزی حضرت سلیمان (ع ) در کنار دریا نشسته بود، نگاهش به مورچه ای افتاد که دانه ی گندمی را با خود به طرف دریا حمل می کرد. سلیمان (ع) همچنان به او نگاه می کرد که دید او نزدیک آب رسید. در همان لحظه قورباغه ای سرش را از آب دریا بیرون آورد و دهانش را گشود، مورچه به داخل دهان او وارد شد و قورباغه به درون آب رفت. سلیمان مدتی در این مورد به فکر فرو رفت و شگفت زده فکر می کرد، ناگاه دید آن قورباغه سرش را از آب بیرون آورد و دهانش را گشود، آن مورچه آز دهان او بیرون آمد، ولی دانه ی گندم را همراه خود نداشت.
سلیمان (ع) آن مورچه را طلبید و سرگذشت او را پرسید. مورچه گفت: «ای پیامبر خدا در قعر این دریا سنگی تو خالی وجود دارد و کرمی در درون آن زندگی می کند. خداوند آن را در آنجا آفرید او نمی تواند ار آنجا خارج شود و من روزی او را حمل می کنم. خداوند این قورباغه را مامور کرده مرا درون آب دریا به سوی آن کرم حمل کرده و ببرد. این قورباغه مرا به کنار سوراخی که در آن سنگ است می برد و دهانش را به درگاه آن سوراخ می گذارد. من از دهان او بیرون آمده و خود را به آن کرم می رسانم و دانه گندم را نزد او می گذارم و سپس باز می گردم و به دهان همان قورباغه که در انتظار من است وارد می شود او در میان آب شناوری کرده مرا به بیرون آب دریا می آورد و دهانش را باز می کند و من از دهان او خارج می شوم». سلیمان به مورچه گفت: «وقتی که دانه گندم را برای آن کرم می بری آیا سخنی از او شنیده ای؟» مورچه گفت آری او می گوید:
ای خدایی که رزق و روزی مرا درون این سنگ در قعر این دریا فراموش نمی کنی، رحمتت را نسبت به بندگان با ایمانت فراموش نکن.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
📝از انچه بر دیگران گذشت، درست زیستن را بیاموزیم°';🕯;'`°
#داستان اموزنده🎐
📚 @Dastane_amozande
هدایت شده از اطلاع رسانی رهپویان🌼
امروز غم انگیز ترین روز عمرم بود با اینکه هر روز خانومای باردار زیادی بهم مراجعه میکردن ولی امروز یه مورد عجیب داشتم .آخر وقت بود که زنی رو که دونفر زیر بغلش را گرفته بودند آوردن تو. ششماهه باردار بود. دو روز پیش درِ آهنی افتاده بود روی پسر پنجسالهاش و طفلک فوت كرده بود. حالا آمده بود چون بچه ی توی شکمش تکان نمیخورد. گفت: «سر خاک بچهم بودم که احساس کردم بچه م تکون نمیخوره. بهم شربت و نباتداغ دادن ولی باز هم حسش نکردم.»سریع خابوندمش...رفتم قلب بچه را پیدا کنم خوشبختانه یه صدای ضعیفی رو حس کردم اما یه دفه دیدم چشمای اون زن ....👇😔🔴
https://eitaa.com/joinchat/3033399661Cce36688bbf
چقدر صبر داری خدا😭👆
هدایت شده از تبلیغات داستان&ترفند
🔴سربه راه شدن فرزند یا همسر نااهل🔴
اگر در خانه جوان نااهل یا همسری دارید که به حرف شما گوش نمیدهد و از نماز و دعا فاصله گرفته و شب دیر وقت به خانه میآید و باعث پریشانی و آزار شما شده است ،برای اصلاح شدن و تغییر رفتارش به طوری که مطیع شما شود و حرف شما را گوش بدهد تنها یک راه قطعی و موثر وجود دارد.در یک اتاق تنها بنشینید و بدون اینکه با کسی حرف بزنید ۳۶۰ مرتبه این دعا را بخوانید....👇👇
https://eitaa.com/joinchat/3033399661Cce36688bbf
خیلیا با این دعا سربه راه شدن😍👆
#داستان_آموزنده
🔆حج مقبول
ابن جوزى در تذكرة الخواص نيز نقل ميكند كه عبدالله بن مبارك مدت پنجاه سال مرتب هر دو سال يك بار براى زيارت بمكه ميرفت . سالى مهياى رفتن بحج گرديد و از خانه خارج شد. در يكى از منازل بين راه بزنى سيده برخورد كه مشغول پاك كردن يك مرغابى مرده است .
پيش او رفت و گفت اى زن چرا اين مرغابى مرده را پاك ميكنى ؟
گفت كارى كه براى تو فايده اى ندارد از چه رومى پرسى ؟ عبدالله اصرار زياد كرد. زن گفت حالا كه اينقدر اصرار ميورزى من زنى علويه هستم و چهار دختر دارم كه پدر آنها چندى پيش از دنيا رفت امروز روز چهارم است كه ما چيزى نخورده و بحال اضطرار افتاده ايم و مرده بر ما حلال است اين مرغابى را پيدا كرده ام و ميخواهم براى بچه هايم غذا تهيه كنم .
عبدالله ميگويد در دل گفتم واى بر تو چگونه اين فرصت را از دست ميدهى ؟ بزن اشاره كردم دامنت را باز كن چون باز كرد دينارها را در دامن او ريختم زن با قيافه ايكه شرمندگى را حكايت مى كرد سر بزير انداخته بود او رفت و من نيز از همانجا بمنزل خود برگشتم و خداوند ميل رفتن مكه را در آن سال از قلبم برداشت . بشهر خود بازگشتم مدتى گذشت تا مردم از مكه برگشتند. براى ديدار همسايگان سفر رفته بخانه آنها رفتم . هر كدام مار مى ديدند ميگفتند ما با هم در فلانجا بوديم در فلان محل همديگر را ديديم ، من به آنها تهنيت براى قبولى حج ميگفتم ، آنهانيز مرا تهنيت ميگفتند كه حج تو هم قبول باشد
آنشب را در انديشه اى عجيب بخواب رفتم در خواب حضرت رسول (ص ) را ديدم كه فرمود عبدالله ! رسيدگى و كمك بيك نفر از بچه هاى من كردى از خداوند خواستم ملكى را بصورت تو خلق كند تا برايت هر سال تا روز قيامت حج بگذارد اينك ميخواهى پس از اين بحج برو و ميخواهى ترك كن .
📚شجره طوبى ، ص 11 در رياحين الشريعه مدت حج را پنج سال نوشته و نيز در كشكول بحرانى نقل از منهاج اليقين علامه .
.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
📝از انچه بر دیگران گذشت، درست زیستن را بیاموزیم°';🕯;'`°
#داستان اموزنده🎐
📚 @Dastane_amozande
🔅#پندانه
✍️ غروری بیجا
🔹یک روز گرم شاخهای مغرورانه و با تمام قدرت خودش را تکاند. بهدنبال آن برگهای ضعیف جدا شدند و آرام بر روی زمین افتادند.
🔸شاخه چندینبار این کار را با غرور خاصی تکرار کرد تا اینکه تمام برگها جدا شدند. شاخه از کارش بسیار لذت میبرد.
🔹برگی سبز و درشت و زیبا به انتهای شاخه محکم چسبیده بود و همچنان از افتادن مقاومت میکرد.
🔸در این حین باغبان تبر به دست داخل باغ در حال گشتوگذار بود و به هر شاخه خشکی که میرسید آن را از بیخ جدا میکرد و با خود میبرد.
🔹وقتی باغبان چشمش به آن شاخه افتاد، با دیدن تنها برگ آن از قطعکردنش صرفنظر کرد.
🔸بعد از رفتن باغبان، مشاجره بین شاخه و برگ بالا گرفت و بالاخره دوباره شاخه مغرورانه و با تمام قدرت چندینبار خودش را تکاند.
🔹تا اینکه بهناچار برگ با تمام مقاومتی که از خود نشان میداد، از شاخه جدا شد و بر روی زمین قرار گرفت.
🔸باغبان در راه برگشت وقتی چشمش به آن شاخه افتاد، بیدرنگ با یک ضربه آن را از بیخ کند.
🔹شاخه بدون آنکه مجال اعتراض داشته باشد، بر روی زمین افتاد.
🔸ناگهان صدای برگ جوان را شنید که میگفت:
اگرچه به خیالت زندگی ناچیزم در دست تو بود، ولی همین خیال واهی پردهای بود بر چشمان واقعنگرت که فراموش کنی زندگی تو در دستان من بود.
↶.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
📝از انچه بر دیگران گذشت، درست زیستن را بیاموزیم°';🕯;'`°
#داستان اموزنده🎐
📚 @Dastane_amozande
هدایت شده از اطلاع رسانی گسترده حرفهای
.
این چه کانالیه که 360 هزار خانوووم
عضو این کانال هستند ؟ 😍
بزرگترین کانال آشپزی در ایتا که
مرجع آموزش های آشپزی حرفه ای
با مواد دم دستی هست 😉
💚 آموزش ۳۰ مدل خورشت بدون مرغ
💚 آموزش انواع کیک بدون فر
💚 آموزش انواع دسر و ژله رنگی
👈 برای اولین بار سِرّی ترین
راز های آشپزی رو از اینجا ببینید 🤫👇
https://eitaa.com/joinchat/652738933C4a15242f20
.
هدایت شده از تبلیغات داستان&ترفند
خدا نکشتت مردم از خنده🤣🤣🤣
بابام #یواشکی اینجا عضو شده🥸😁
خودم بیست چاری تو این کانالم 😂👇👇
بهترین و خفن ترین سوژهها👇
#دوربین_مخفیها🎥 #کلیپهای_طنز 🎬
https://eitaa.com/joinchat/2157969715C713cf5e4cb
🙈 هر کس رفته توی این کانال دیگه برنگشته
🔻 (فقط 5 دقیقه وقت بزارید)🔻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یکی از نزدیکان رجبعلی خیاط میگفت:
ما با ایشان به قبرستان ابنبابویه رفته بودیم و قبر مادر من هم آنجا دفن بود.
من سر قبر مادرم نرفتم. سر چند تا قبر فاتحه خواندیم. وقتی میخواستیم از قبرستان بیرون بیاییم، ایشان گفتند:
که مادر شما اینجا دفن است؟
گفتم: بله. گفت: مادر شما در عالم برزخ داشت از شما گله میکرد. برگشتیم و سر قبر مادرم رفتیم. اگر کار خیری که میکنیم، به تعدادی از اموات هدیه کنیم آیا از ثواب آن کم میشود؟وخیر.اگر شما یک صلوات به کل اموات مؤمنین و مؤمنات هدیه کنید به خاطر کار ارزشمندی که شما کردید و همه را در نظر گرفتید و بخل نورزیدید، خدا ثوابش را به همه میدهد و از هیچ کس هم ثوابی کم نمیشود.
🎙#استاد_مسعود_عـــالے
.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
📝از انچه بر دیگران گذشت، درست زیستن را بیاموزیم°';🕯;'`°
#داستان اموزنده🎐
📚 @Dastane_amozande
هدایت شده از اطلاع رسانی گسترده حرفهای
کانال #خانه_شیرینی
شیرینی تابه ای خیلی ساده👏👏
با چهار قلم مواد شیرینی عید بپز😋😋
دستور واقعی با چهار قلم مواد اینجا سنجاقه 1🍰2🍰3🍰4🍰
👇👇👇👇 دستور سنجاق شده
https://eitaa.com/joinchat/895877821C9e02193c78
از امروز جدی و حسابی میخواهیم بریم تو کار شیرینی عید با قنادان معروف 😍👏
هدایت شده از تبلیغات داستان&ترفند
#مرد_و_سه_زن
مرد ثروتمندی با ماشین مدل بالا وارد مغازه قصابی شد و نیم کیلو گوشت سفارش داد ،
همزمان، مردی از یک پراید مدل هشتاد پیاده شد و وارد مغازه قصابی شد و ۵ کیلو گوشت کبابی، ۵ کیلو گوشت بی استخون، ۵ کیلو چرخ کرده و ۳ کیلو ماهیچه سفارش داد... مرد ثروتمند بعد رفتن راننده از قصاب پرسید: داستان چیه این اقا چرا اینقدر گوشت خرید؟ قصاب گفت:🤦♂🤦♂😮😮
http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9
از جواب قصاب شوکه میشید😳
📘#داستانهایبحارالانوار
💠 از ما حرکت از خدا برکت
🔹یکی از یاران رسول خدا صلی الله علیه و آله فقیر شد. محضر رسول خدا صلی الله علیه و آله آمد و شرح حال خود را بیان کرد. پیغمبر صلی الله علیه و آله فرمود:
«برو هر چه در منزل داری اگر چه کم ارزش هم باشد بیاور!»
🔹آن مرد انصار رفت و طاقه ای گلیم و کاسه ای را خدمت پیغمبر صلی الله علیه و آله آورد.
حضرت آنها را در معرض فروش گذاشت و فرمود:
« چه کسی اینها را از من میخرد؟»
مردی گفت: من آنها را به یک درهم خریدارم.
حضرت فرمود: «کسی نیست که بیشتر بخرد!»
مرد دیگری گفت: من به دو درهم میخرم.
پیغمبر صلی الله علیه و آله به ایشان فروخت و فرمود: «اینها مال تو است.»
آن گاه دو درهم را به آن مرد انصار داد و فرمود:
« با یک درهم غذایی برای خانواده ات تهیه کن و با درهم دیگر تبری خریداری کن.»
🔹 و او نیز به دستور پیغمبر صلی الله علیه و آله عمل کرد.
تبری خرید و خدمت پیغمبر صلی الله علیه و آله آورد.
حضرت فرمود: «این تبر را بردار و به بیابان برو و با آن هیزم بشکن و هر چه بود ریز و درشت و تر و خشک همه را جمع کن، در بازار بفروش.»
مرد به فرمایشات رسول خدا صلی الله علیه و آله عمل کرد. مدت پانزده روز تلاش نمود و در نتیجه وضع زندگی او بهتر شد.
پیغمبر گرامی صلی الله علیه و آله به او فرمود: «این بهتر از آن است که روز قیامت بیایی در حالی که در سیمایت علامت زخم صدقه باشد.»
📚بحار ج۷۴ ص۵٢
.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
📝از انچه بر دیگران گذشت، درست زیستن را بیاموزیم°';🕯;'`°
#داستان اموزنده🎐
📚 @Dastane_amozande
هدایت شده از تبلیغات گسترده شتاب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
موثرترین روش کاهش وزن بدون رژیم و ورزش معرفی شد😳
تنها روشی که تا عید شمارا 4 الی 8کیلو لاغر می کند این روش گیاهی و خانگیست!
⭕️حتما ویدیو را تا انتها ببینید👌🏻
اگر می خواهید هر ماه 2سایز کم کنید همین حالا روی لینک زیر بزنید و این چربی سوز گیاهی را با 50% تخفیف عیدانه سفارش بدید👇🏻
https://landing.getz.ir/CjTZL
https://landing.getz.ir/CjTZL
هدایت شده از تبلیغات داستان&ترفند
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روشی هوشمندانه برای نابودی چروک های پوستی تا عید😍👌🏻
دیگر برای از بین بردن چروک صورت خود سراغ تزریق بوتاکس نروید، این روش گیاهی بدون درد و عوارض، چروک صورت،افتادگی پوست و غبغب را کامل درمان میکند👌🏻
برای اطلاعات بیشتر و دریافت این جوان کننده ی گیاهی با 20%تخفیف عیدانه روی لینک زیر بزنید👇🏻
https://landing.getz.ir/NSS3E
https://landing.getz.ir/NSS3E
#داستان_آموزنده
🔆مقدس اردبيلى
سيد نعمة الله جزايرى دانشمند جليل شاگرد مولى مقدس اردبيلى ميگويد در سال قحط مولى آنچه خوراكى از گندم و غيره داشت با فقرا تقسيم ميكرد و از براى خانواده خود نيز يك سهم مانند هر يك از فقرا باقى ميگذاشت ، تا اينكه در يكى از روزها زوجه اش آشفته شد و بر اينكار مولى اعتراض نمود كه شما رعايت بچه هاى خود را نميكنيد تا بمردم محتاج نشوند و هرچه داريد با فقرا تقسيم مينمائيد.
مولى براى اين اعتراض از منزل كناره گرفت و در مسجد كوفه اعتكاف (سه شبانه روز در مسجد جامع بعبادت گذران ) كرد.
روز دوم اعتكاف مردى درب منزل مولى آمد و چند بار گندم و آرد خيلى خوب براى ايشان آورد و گفت مولى فرستاده پس از بازگشت مولى زوجه اش گفت اين گندميكه فرستاده بوديد بسيار خوب بود مولى از اين پيش آمد سپاسگزارى و شكر كرد، گفت چنين مرد عربى را هيچ نديده ام و اطلاعى از او ندارم و نه من گندم فرستاده ام .
📚روضات الجنات ، ص 73
هدایت شده از تبلیغات گسترده شتاب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پوست صاف و بدون چروک دیگه رویا نیست🤩
۱۰۰ ٪ گیاهی 😍
اگه توام میخوای همیشه پوست جوان و شادابی داشته باشی بزن روی لینک زیر و این جوان کننده گیاهیو با %20 تخفیف عیدانه سفارش بده👇🏻👇🏻👇🏻
https://landing.getz.ir/UQr4i
https://landing.getz.ir/UQr4i
هدایت شده از تبلیغات داستان&ترفند
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
باورش سخته ولی واقعا نتیجه گرفتن 👌🏻👏🏻
دمشون گرم چه روش درستی برای حل مشکلشون پیدا کردن✅
بدون هیچ دردسر و عوارضی خوش اندام شدن
برای دریافت این چربی سوز گیاهی و خونگی با 50% تخفیف عیدانه روی لینک زیر بزنید👇🏻👇🏻👇🏻
https://landing.getz.ir/OkpBT
https://landing.getz.ir/OkpBT
🔻من از کبابی که فقرا بوی آن را استشمام کردند ، نمی خورم❗️
◽️آیت الله فاضل لنکرانی نقل می کند: با مرحوم آیت الله بروجردی به محلات برای استفاده از آب معدنی رفتیم ،وقتی مردم متوجه ایشان شدند، گوسفندانی را برایشان هدیه آوردند.
◽️آیت الله بروجردی دستور داد این گوسفندها را بخرید و بین فقرا تقسیم کنید. دستور ایشان را اجرا کردند و گوسفندان را خریدند، کشتند و میان فقرا تقسیم کردند.
◽️سپس مقداری از گوشت آن را کباب کردند و برای ایشان آوردند، ولی ایشان فقط نان و ماست و خیار خوردند و از کباب استفاده نکردند.
◽️به ایشان عرض کردند: سهم فقرا را داده ایم و این هم سهم شماست، چرا میل نمی کنید؟
آیت الله بروجردی فرمود: من از کبابی که فقیران بوی آن را استشمام کرده باشند، نمی خورم. به این ترتیب، کباب را هم به فقرا دادیم.
.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
📝از انچه بر دیگران گذشت، درست زیستن را بیاموزیم°';🕯;'`°
#داستان اموزنده🎐
📚 @Dastane_amozande
💠سگ گرسنه
در سال قحط كه مردم سخت در فشار و مضيقه بودند يكى از دانشجويان دينى (طلبه ) ماده سگى را ديد افتاده و بچه هايش بپستان او آويخته اند هر قدر ماده سگ مى خواست برخيزد از ضعف نمى توانست ، نيرو و حركت خود را از دست داده بود، دانشجو دلش بر وضع آن حيوان بسيار سوخت و غريزه ترحم و حس معاونت در او تحريك شد، چون چيزى نداشت كه باو بدهد ناچار كتاب خود را فروخت و نان تهيه كرده پيش او انداخت .
سگ رو بطرف آسمان نموده دو قطره اشك تشكر از ديده فرو ريخت . گويا دعا كرد براى او شب در خواب باو گفتند. ديگر زحمت تحصيل و رنج مطالعه را بخود راه مده (انا اعطيناك من لدنا علما) ما بتو از جانب خود دانش افاضه كرديم .
📚مجمع النورين . ص 27
.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
📝از انچه بر دیگران گذشت، درست زیستن را بیاموزیم°';🕯;'`°
#داستان اموزنده🎐
📚 @Dastane_amozande
هدایت شده از گستردهتبلیغاتیترابایت
⭕️ نتیجه مهم یک تحقیق جدید ‼️
🤩#لطفاً_سیگار_بکشید❕🚬
🔹فواید پنهانی سیگار ...🤐
👩⚕از زبان متخصص طب چینی
بزن روی لینک و شاخ دربیار 👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/1111032126C6b2ff62930
هدایت شده از تبلیغات داستان&ترفند
⚠️ چرا خودارضایی باعث ایجاد فقر میشه ؟
. دیدن جواب