eitaa logo
داستان آموزنده 📝
16.2هزار دنبال‌کننده
7.6هزار عکس
1.6هزار ویدیو
10 فایل
تبلیغات و ارتباط👇👇 @ad_noor1 داستانهای مذهبی و اخلاقی درسی برای زندگی روزمره را اینجا بخوانید👆👆 ☆مشاوره اخلاقی=> @Alnafs_almotmaenah . .
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چرا امام حسین (ع) میگفت؛ هل من ناصر ینصرنی؟ 🔹روایتی شنیدنی از جنود عظیمی از ملائکه که امام هادی علیه السلام به متوکل نشان داد 🎙استاد عالی . •┈┈•✾•🌿🖌🕯📖☕️🌿•✾•┈┈• 📝از انچه بر دیگران گذشت‌‌، درست زیستن را بیاموزیم' اموزنده🎐 📚 @Dastane_amozande
✍استاد فاطمی نیا زماني كه ازدواج كردم كادوي ازدواجم تابلويي بود كه پدر با دست خود نوشته بودند به عربي با اين مضمون كه: بپرهيز از ظلم به كسي كه ياوري جز خدا ندارد. اين جمله‌اي است كه اباعبدالله(ع) در لحظه آخر زندگي بر لب آوردند. یکی از علما وقتي اين تابلو را ديدند، گفتند اين را حاج آقا به خاطر همسرشان نوشته‌اند كه هميشه در ذهنشان باشد چون يك زن در منزل شوهر همه داشته‌اش را مي‌آورد و بايد بدانيم جز خدا پناهي ندارد و نبايد به اين زن بگوييم بالاي چشمت ابروست و اگرنه مستقيم وارد جنگ با خدا شده‌ايم. خداوند در هيچ چيزي شتاب نمي‌كند مگر ياري به مظلومان. . •┈┈•✾•🌿🖌🕯📖☕️🌿•✾•┈┈• 📝از انچه بر دیگران گذشت‌‌، درست زیستن را بیاموزیم' اموزنده🎐 📚 @Dastane_amozande
📚حکایت طبیب و قصاب قصابی در حال کوبیدن ساطور بر استخوان گوسفند بود که تراشه ای از استخوان پرید گوشه چشمش. ساطور را گذاشت و ران گوشت را برداشت و به نزد طبیب رفت و ران گوشت را به او داد و خواست که چشمش را مداوا کند. طبیب ران گوشت را دید طمع او را برداشت و فکر کرد حالا که یکی به او محتاج شده باید بیشتر از پهلوی او بخورد بنابراین مرهمی روی زخم گذاشت و استخوان را نکشید. زخم موقتا آرام شد. قصاب به خانه رفت. فردا مجددا درد شروع شد به ناچار ران گوشتی برداشت و نزد طبیب رفت. باز هم طبیب ران گوشت را گرفت و همان کار دیروز را کرد تا چندین روز به همین منوال گذشت تا یک روز که قصاب به مطب مراجعه کرد طبیب نبود اما شاگرد طبیب در دکان بود قصاب مدتی منتظر شد اما طبیب نیامد. بالاخره موضوع را با شاگرد بیان کرد. شاگرد طبیب بعد از معاینه کوتاهی متوجه استخوان شد و با دو ناخن خود استخوان را از لای زخم کشید و مرهم گذاشت و قصاب رفت. بعد از مدتی طبیب آمد از شاگرد پرسید، کسی مراجعه نکرد. گفت چرا قصاب باشی آمد طبیب گفت تو چه کردی شاگرد هم موضوع کشیدن استخوان را گفت طبیب دو دستی بر سرش زد و گفت: ای نادان آن زخم برای من نان داشت تو چطور استخوان را دیدی نان را ندیدی. گرچه لای زخم بودی استخوان لیک ای جان در کنارش بود نان ❤️ الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج ❤️ . •┈┈•✾•🌿🖌🕯📖☕️🌿•✾•┈┈• 📝از انچه بر دیگران گذشت‌‌، درست زیستن را بیاموزیم' اموزنده🎐 📚 @Dastane_amozande
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♥️ ‌می‌دانم که می آیی … مدتی است که دیگر تقـویم را ورق نمی‌زنم حال عجیبی دارم…!! همه چیز از نبودنت حکایت می‌کند!! به جز دلـــــم که مانند دانه ای در دل خاک… در انتظار آمدن بهار است می‌دانم که می‌آیی خیلی زود ... الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج 🖤🖤🖤🖤🖤🖤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
18.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 حال و هوای کاروان امام حسین علیه السلام در کربلای معلی و چند بیت روضه •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️جوان کربلا... بزرگ‌مرد عاشورا... پاره‌ی تنِ پدر... دلیر و پر شور و بی پروا... دارم مرور می‌کنم 🌱 صفات زیبایت را... همان‌ که نه فقط سیدالشهدا(ع) که حتی فرشته‌های آسمان و حتی دشمنان را مبهوت و متحیّر خود کرد... یا علی اکبر(ع) اشک‌های امشبم کاش مرهم غم‌های پدرت باشد.... صلی الله علیک یا اباعبدلله_ع آجرک الله یا بقیه‌الله (عج) 💔💔 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨﷽✨ 🔴 قابل تامل 📛مغازه‌دار‌ محل، هر روز، صبح زود ماشین سمندش را در پیاده رو پارک میکند، مردم مجبورند از گوشه خیابان رد شوند. 📛سوپرمارکتی، نصف بیشتر اجناس مغازه اش را بیرون چیده، راه برای رفت و آمد سخت است. 📛 کارمند_اداره، وسط ساعت کاری یا صبحانه میل میکند، یا به ناهار و نماز میرود و یا همزمان با مراجعه ارباب رجوع کانالهای تلگرام و اینستاگرامش را چک میکند. 📛بساز بفروش، تا چشم صاحبان آپارتمان را دور میبیند، لوله‌ها و کابینت را از جنس چینی نامرغوب میزند در حالی که پولش را پیشتر گرفته است. 📛 کارمند_بانک، از وسط جمعیتی که همه در نوبت هستند به فلان آشنای خود اشاره میزند تا فیش را خارج از نوبت بیاورد تا کارش راه بیوفتد! 📛استاد_دانشگاه، هر جلسه بیست دقیقه دیر میاد و قبل از اتمام ساعت، کلاس را تمام میکند جالب‌تر اینکه مقالات پژوهشی دانشجویان را به نام خودش چاپ میکند. 📛دانشجو پول میدهد، تحقیق و پایان نامه را کپی شده میخرد و تحویل دانشگاه میدهد تا صاحب مدرک شود. 📛 پزشک، بیمار را در بیمارستان درمان نمی‌کند تا در مطب خصوصی به او مراجعه کند و یا به همکار دیگر خود پاس میدهد تا بیمار جیب خالی از درمانگاه خارج شود. 💢همه اینها شب وقتی به خانه می آیند، هنگامی که تلگرام را باز میکنند از فساد، رانت، ، تبعیض و گرانی سخن میگویند و در اینستاگرام پست‌های روشنفکری را لایک میکنند. 💢همه هم در ستایش از و قانونمداری در اروپا و آمریکا یک خاطره دارند اما وقتی نوبت خودشان میرسد، آن میکنند که میخواهند. 🗨 جامعه با من و تو، ما میشود، قبل از دیگران به خودمان برسیم. ‌‌‌‌. •┈┈•✾•🌿🖌🕯📖☕️🌿•✾•┈┈• 📝از انچه بر دیگران گذشت‌‌، درست زیستن را بیاموزیم' اموزنده🎐 📚 @Dastane_amozande
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌حسین باید راحتی باشه نه تکلیف ❌ما حسینی که بخواد برامون دردسر درست کنه نمیخوایم! 🎙رحیم‌پور ازغدی . •┈┈•✾•🌿🖌🕯📖☕️🌿•✾•┈┈• 📝از انچه بر دیگران گذشت‌‌، درست زیستن را بیاموزیم' اموزنده🎐 📚 @Dastane_amozande
🔴 مهمان امام حسین (علیه السلام) بسم الله الرحمن الرحیم شیخ رجبعلی خیاط می فرمود : در روزهای اوایل هیئت ، مایل بودم تمام کارهای مجلس را خودم انجام دهم، خودم مداحی می کردم، چای می دادم و اغلب کارهای دیگر. شبی مشغول دادن چای به عزاداران بودم که دیدم جوانی که اصلا ظاهر مناسبی نداشت وارد مجلس شد و گوشه ای نشست ، یقه اش باز بود و گردنبند به گردنش ، وضع لباسش هم خیلی نامناسب بود. به همه چای تعارف کردم تا رسیدم به جوان، چشمم به پایش افتاد دیدم جورابی نازک شبیه جوراب های زنانه به پا دارد. غیظ کردم و با عصبانیت سینی چای را مقابلش گرفتم، یکی از استکان ها برگشت و چای روی پایم ریخت و سوخت. از این سوختگی زخمی در پایم بوجود آمد که خیلی طول کشید تا خوب شود، برای خودم هم این سوال پیش آمده بود که چرا زخم پایم خوب نمی شود. شبی به من گفتند: شیخ! آن جوانی که با عصبانیت چای به او تعارف کردی ، هر چه بود مهمان حسین علیه السلام بود ، نباید چنین رفتاری را با او مرتکب میشدی. 📚کشکول کشمیری ، صفحه ۱۲۳ ➥. •┈┈•✾•🌿🖌🕯📖☕️🌿•✾•┈┈• 📝از انچه بر دیگران گذشت‌‌، درست زیستن را بیاموزیم' اموزنده🎐 📚 @Dastane_amozande
27.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♨️ داستان حیرت انگیز چشم‌ برزخی آیت‌الله سیدمحمدحسن طباطبایی 🚨در این ویدویو اتفاقات عجیبی از احضار ارواح پلید و طیب توسط ایشان می بینید و می شنوید ... 🔴 احضار روح پلید عمربن سعد و معاویه 🔴 احضار روح حضرت‌ ادریس پیامبر 🔴 احضار روح ابن سینا ⚜️ ماجرای تبدیل سینی چای به طلا😱💫 🔻. •┈┈•✾•🌿🖌🕯📖☕️🌿•✾•┈┈• 📝از انچه بر دیگران گذشت‌‌، درست زیستن را بیاموزیم' اموزنده🎐 📚 @Dastane_amozande
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📺در شب تاسوعای حسینی شمارو دعوت می کنیم به تماشای تصاویری جدید و زیبا از حرم حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام 💔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📺 تا رفتی دل خیمه زیرورو شد 🎥 روضه حضرت عباس (ع) با نوای در شب تاسوعای حسینی برنامه
📖 السَّلامُ عَلَیکَ أیُّها الإمامُ المُرتَجیٰ لِإزالَهِ الجَورِ وَالعُدوانِ... 🌱سلام بر تو ای مولایی که همه مظلومان تاریخ به ظهور تو چشم دوخته اند. سلام بر تو و بر روزی که درخت ستم و دشمنی را از ریشه خواهی خشکاند! 📚 صحیفه مهدیه،زیارت حضرت صاحب الامر در سرداب مقدس 🌻ﷺ الّلهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَـ الْفَرَج ﷺ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
صبح روز نهم را دو سه خط روضه کنم عطش و مشک و لب خشک و دو دستان قلم 💔 فرا رسیدن تاسوعای حسینی تسلیت باد🖤
⭕️ورود شمر به کربلا 🔻در پیش از ظهر روز نهم محرم -روز تاسوعا-، شمر بن ذی الجوشن به همراه چهارهزار نفر سپاهی به سرزمین کربلا وارد شد. او حامل نامه‌ای از سوی عبیدالله بن زیاد خطاب به عمر بن سعد بود که پس از رسیدن به کربلا، نامه را به پسر سعد داد. 🔺در این نامه، ابن زیاد از او خواسته بود که یا امام حسین(ع) را مجبور به پذیرش بیعت کند و یا با او بجنگد. عبیدالله همچنین در این نامه عمر بن سعد را تهدید کرد که اگر چنانچه از فرمان او سرباز زند از فرماندهی لشکر کناره بگیرد و مسئولیت آن را به شمر بن ذی الجوشن واگذار نماید. ▪️عمر سعد دریافت که موقعیتش در خطر است و شمر سر جانشینی او را دارد. پس خطاب به شمر گفت: وای بر تو! خدا خانه خرابت کند. ای پیس! نگذاشتی کار به صلح بینجامد. حسین هرگز تسلیم نخواهد شد. او فرزند علی بن ابی طالب است. ♦️ابن سعد به شمر گفت: «‌امارت لشکر را به تو واگذار نخواهم کرد من در تو شایستگی این کار را نمی‌بینم پس خود این کار را به پایان خواهم رساند؛ تو فرمانده پیاده نظام لشکر باش.»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴 نوحه‌ خوانی برادران طاهری 🔻 سینه زنی عزاداران حسینیه معلی با نوای کربلایی حسین طاهری و کربلایی علیرضا طاهری ┄┅─✵🍁✵─┅┄
✨﷽✨ ✅آیت الله حائری شیرازی لطف فراگیر امام حسین (ع) ✍اگر اسلام به صورت یک باشد، حسین بن علی (ع) یک است که از این قلعه سر بیرون کرده است. کسانی که قلعه را قبول ندارند، زیر سایۀ این درخت می نشینند! سایۀ این درخت، از قلعه بیرون زده است. دیوارهای قلعه، زیر آن است. بیرونی ها هم می توانند زیر سایۀ آن بنشینند. چه قدر کسانی هستند که از غیر اسلام می آیند و به این آقا پناه می برند و به او اعتقاد دارند! یک وقتی از کوچه های محلۀ کلیمی‌ها [در شیراز] عبور می کردم. خانم کلیمی ای آمد. گفت: بچۀ هجده ساله ای دارم. حال او بد است. بر روی یک پولی، حمدی بخوان که من با آن پول چیزی بخرم، نباتی بگیرم، بدهم به این برای شفا! گفتم: خانم شما کلیمی هستی. حمد مربوط به قرآن است. گفت: ما به حمد عقیده داریم! ما به امام حسین(ع) عقیده داریم! ما به حضرت عباس(ع) عقیده داریم! من هرچه گشتم، پول در جیب هایم نبود. خود او گشت و یک چیزی پیدا کرد. من بر آن حمد خواندم که او با آن برای بچه اش نبات بگیرد. این اعتقاد آنهاست. ما بعضی علما داشتیم که می رفتند در مسجد (عبادتگاه) کلیمی ها روضه می خواندند! کلیمی ها زار زار گریه می کردند! کلیمی های آنوقت و کلیمی های حالا، چه تفاوتی دارند؟ نمی دانم! در اینها هم انسان های برجسته ای هستند؛ یعنی قوم پیچیده ای هستند. اگر خوب بشوند، در خوبی کم نظیر هستند. اگر هم بد بشوند، خیلی اعجوبه هائی هستند! ‌‌‌‌✅ . •┈┈•✾•🌿🖌🕯📖☕️🌿•✾•┈┈• 📝از انچه بر دیگران گذشت‌‌، درست زیستن را بیاموزیم' اموزنده🎐 📚 @Dastane_amozande
▪️استاد شوشتری حفظه الله: ▪️توسل به حضرت اباالفضل علیه السلام برای حاجات دنیوی و اخروی «دو رکعت نماز هدیه به قمر منیر بنی هاشم می خوانید ، حاجت خود را در نظر گرفته سپس ۱۳۳مرتبه این ذکر را میگویید یا كاشِفَ الْكَرْبِ عَنْ وَجْهِ الْحُسَیْنِ اِكْشِفْ كَرْبى بِحَقِ اَخْیكَ الْحُسَیْنِ» 🔸اي برطرف کننده غم و اندوه از روی حسين(علیه السلام) بحق برادرت حسين، اندوه و مشکل من را برطرف کن.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🕯 عزا خانه ما را دریابید! ☑️ استاد مجاهدی نقل ‌می‌کنند: ▪️ خانه اجدادی مرحوم حجت الاسلام برقعی محل آمد و شد علمای ربانی و دوستان آل الله در قم بود و خود ایشان نیز در اقامه عزاداری برای سالار شهیدان سعی بلیغی داشتند و معمولاً در دهه اول محرم هر سال پر رونق ترین مجالس عزاداری اباعبدالله الحسین (علیه السلام) در منزل ایشان برگزار ‌می‌شد. روزهای تاسوعا و عاشورا شخصیت‌های بزرگی همانند مرحوم علامه طباطبایی (رحمت الله) - صاحب تفسیر المیزان – در این مجالس عزاداری شرکت ‌می‌کردند و اغلب به صورت ناشناس در میان مردم عزادار ‌می‌نشستند بر مصائب سالار شهیدان اشک ‌می‌ریختند. بارها شخصاً آن مرحوم را ‌می‌دیدم که با حضور در آن مجالس، غمگینانه در گوشه ای نشسته و بی تابانه برای جد بزرگوار خود و مصائب آل الله ‌می‌گریستند و در این حالت سعی ‌می‌کردند که با گوشه عبا چهره خود را بپوشانند. مرحوم برقعی (رحمت الله) برای من این قضیه را با انقلاب حال تعریف ‌می‌کردند و ‌می‌گریستند: ▫️ هر سال در روز پایان عزاداری، پاکت حق الزحمه واعظان و ذاکران حسینی را پس از ختم جلسه به آنان تقدیم ‌می‌کردم. سالی، روز عاشورا با روز جمعه مصادف شده بود و من پس از نماز صبح وقتی که خواستم پاکت‌ها را آماده کنم، دیدم که چهل هزار تومان کم دارم! پول به اندازه نیاز در حساب بانکی داشتم ولی چون روز جمعه بود نمی‌توانستم از آن استفاده کنم، و از طرفی با مولای خود امام حسین (علیه السلام) عهد کرده بودم که از بابت هزینه مجالس عزاداری شخصاً از کسی وجهی مطالبه نکنم ولو به صورت قرض الحسنه! لذا برای اولین بار در طول سال‌ها عزاداری، خود را با مشکلی رو به رو ‌می‌دیدم که ظاهراً حاصلی جز شرمساری برای من نداشت! مغموم و افسرده، سماور را روشن کردم و قلباً به آقا امام حسین (علیه السلام) متوسل شدم که آبروی مرا بخر و نگذار شرمنده ذاکران تو باشم. هنوز چند دقیقه ای از دم کردن چای نگذشته بود که شنیدم در ‌می‌زنند! برخاستم و در خانه را باز کردم. دیدم دو نفر ناشناس (یا سه نفر، تردید از نویسنده است) و آذری زبان پشت در ایستاده اند. پس از سلام و احوالپرسی، گفتند: 🔹 از طرف جعفر آقا حامل پیغامی برای شما هستیم! ▫️ آنان را به درون خانه راهنمایی کردم و پس از صرف چای، بسته ای را به من دادند و گفتند: 🔹 ساعتی پیش در خدمت جعفر آقای مجتهدی بودیم. در اثنای صحبت، ایشان چند لحظه سکوت کرده و به ما گفتند: 🔸 آقا امام حسین (علیه السلام) ‌می‌فرمایند: 🔶 عزا خانه ما را دریابید! 🔹 بعد چند بسته اسکناس را داخل روزنامه پیچیدند و گفتند: 🔸 آقا جان! این بسته را به حاج آقا مصطفی برقعی برسانید! منزل ایشان در گذرخان، کوچه معروف به کلاه فرنگی است! 🔹 از خدمت شان مرخص شدیم و پرس و جو کنان آمدیم و خدا را شکر که این توفیق نصیب ما در این روز عزیز شد! ▫️ بسته پول را باز کردم و در نهایت تعجب دیدم که جعفر آقا چهار بسته ده هزار تومانی برای من فرستاده اند! بغض گلویم را فشرد و بی آن که بتوانم با آنان سخنی بگویم با من خداحافظی کردند و رفتند! ⬅️ در محضر لاهوتیان، جلد۱، صفحه ۱۱۶ و ۱۱۷ 🏷 علیه السلام شیخ جعفر (ره) . •┈┈•✾•🌿🖌🕯📖☕️🌿•✾•┈┈• 📝از انچه بر دیگران گذشت‌‌، درست زیستن را بیاموزیم' اموزنده🎐 📚 @Dastane_amozande
▪️و اینک مردی کنار قتلگاه، سالهاست صبح و شب خون گریه میکند.... و در انتظار ٣١٣ علمدار که عباس وار یاریَش کنند تا ندا دهد؛ 🔅الا یا اهل العالم، انَّ جدّی الحسین قَتلوه عطشانا😭 🏴آجرک الله یا صاحب الزمان فی مصیبه جدک الحسین علیه السلام ! ◾️با سلام و عرض تسلیت به مناسبت فرارسیدن عاشورای حسینی خدمت شما همراهان مهدوی؛ ▪️امشب قلب نازنین مولایمان حضرت بقیه الله الاعظم ارواحنافداه در فشار است. به نیت سلامتی قلب داغدار مولای غریبمان ختم صلواتی را هدیه به علیه السلام و شهدای مظلوم کربلا برگزار می‌کنیم و از شما عاشقان اهل بیت علیهم‌السلام تقاضا میکنیم که مثل همیشه همراهی بفرمائید. اجر همه شما بزرگواران با بانوی دو عالم حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها 🔘لطفا تعداد صلواتهای خودتون رو در ربات زیر وارد کنید👇👇👇 https://EitaaBot.ir/counter/bonhly
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا