8.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⇦ شأن حضرت زهرا(سلام الله علیها)
🎙 استاد رائفی پور
#فاطمیه_کلیپ
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 باز شدن گره زندگی💠
نقل است حضرت موسی(علیهالسلام)
از خداوند پرسید:
خداوندا اگر تو بنده بودی،
چه کار میکردی؟
خدای متعال وحی فرستاد که اگر
من بنده بودم در زمین میگشتم و
گره از کار بندگان باز میکردم.
📙منبع: راسخون
🎙#حجتالاسلامقرائتی
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
8.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آرامش سهم دلاتون💚✨
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
10.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بقیع خاک پوک و تردی دارد. باران بزند، گل می شود. ورِ کشاورززادهی ذهنم میگوید:
"این همه برای کبوترها گندم میریزند، چرا سبز نمیشوند؟ چرا بقیع گندمزار نمی شود؟"
ورِ شاعر ذهنم میگوید:
"سالهاست بر خاکش اشک شور ریخته. توقع داری چیزی سبز شود؟ تو میدانی چندتا دل اینجا جا مانده؟"
📚 خال سیاه عربی
نوشتهی حامد عسکری
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پیش وجدانت چیکاره ای ...؟!
🎙#استاددانشمند
قالَ أبی عَبدِللّٰه (ص) :
فَإِنَّ مَنْ طَلَبَ رِضَا اللَّهِ بِسَخَطِ النَّاسِ كَفَاهُ اللَّهُ أُمُورَ النَّاسِ .
امام حسین (ع) :
اگر کسی به گونهای رفتار کند که خدا راضی باشد، هر چند مردم از او ناراضی باشند، خداوند تقدیری برایش پیش میآورد که از شر مردم در امان بماند .
📙بحارالانوار ، ج ۶۸ ، ص ۲۰۸ .
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌹 امام رضا علیه السلام :
☘ هيچ يك از شیعیان علی (علیه السلام) نيست كه روز مرتكب عمل زشتى يا گناهى شود ، مگر آن كه شب اندوهى به او رسد كه آن گناه را فرو ريزد!
📚 بحار 68/146/94
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
⁉️ سوال:
✍آیا درست است که خداوند پساز امتحان هرکسی ایمان را در دلش قرار میدهد؟ آیا اگر کسی در آن امتحان قبول نشد، هیچ راه دیگری برایش نیست؟
جواب: هر روز زندگی و همه حوادث عمر آدمی، امتحان اوست. ثروتمندی یا فقر، مریضی یا سلامتی، تاهل یا تجرد، فرزند داشتن یا نداشتن، سلامتی یا عدم سلامتی فرزند و...خلاصه همهچیز امتحان است. البته گاهی امتحانات مهمی در زندگی پیش میآید که ممکن است فقط یک یا چند مرتبه در زندگی اتفاق بیفتد. اگر آدم در یک امتحان مهم قبول نشد و بعد آن را جبران کرد، میتواند به راهش ادامه بدهد، زیرا روزی از عمر نیست که از آن امتحانهای کوچک و بزرگ خالی باشد.
📚 رهنمای طریق ، ص ۱۱۰ و ۱۱۱
↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
9.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💥تفسیر زیبای نفس از دیدگاه
🎙#استادالهیقمشهایی
👌بسیار زیبا وپرمغز
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این نیز بگذرد ...
ﻣﺮﺩﯼ ﺑﺎ ﻟﺒﺎﺱ ﻭ ﮐﻔﺸﻬﺎی ﮔﺮﺍﻧﻘﯿﻤﺖ
ﺑﻪ ﺩﯾﻮﺍﺭﯼ ﺧﯿﺮﻩ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﻭ میگریست.
ﻧﺰﺩﯾﮑﺶ ﺷﺪﻡ ﻭ ﺑﻪ ﻧﻘﻄﻪﺍﯼ ﮐﻪ
ﺧﯿﺮﻩ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﺑﺎ ﺩﻗﺖ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﺮﺩﻡ،
ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ :
ﺍﯾﻦ ﻫﻢ میگذرد ﻋﻠﺖ ﺭﺍ ﭘﺮﺳﯿﺪﻡ ﮔﻔﺖ:
ﺍﯾﻦ ﺩﺳﺖ ﺧﻂ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ.
ﭼﻨﺪ ﺳﺎﻝ ﭘﯿﺶ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻧﻘﻄﻪ
ﻫﯿﺰﻡ میفروختم،
ﺣﺎﻝ ﺻﺎﺣﺐ ﭼﻨﺪﯾﻦ ﮐﺎﺭﺧﺎﻧﻪﺍﻡ.
ﭘﺮﺳﯿﺪﻡ: ﭘﺲ ﭼﺮﺍ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺑﻪ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺑﺮﮔﺸﺘﯽ؟ ﮔﻔﺖ: ﺁﻣﺪﻡ ﺗﺎ ﺑﺎﺯ ﺑﻨﻮﯾﺴﻢ: ﺍﯾﻦ ﻫﻢ میگذرد.
گر به دولت برسی، مست نگردی مردی
گر به ذلت برسی، پست نگردی مردی
اهل عالم همه بازیچه دست هوسند
گر تو بازیچه این دست نگردی مردی
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دوای درد من چیه؟!
مرحوم حضرت آیت الله بهجت رحمة الله علیه.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨﷽✨
#یک_داستان_یک_پند
✍کاروانی عازم مکه بود که در میان کاروان پسر جوانی به نیابت از پدر مرحوم خود برای به جای آوردن اعمال حج به مکه میرفت. پسر جوان را عمویش به پیرمردی مؤمن در کاروان سپرده بود که مراقب او باشد تا پسر جوان حج و اعمال آن را کامل به جای آورد و در طول سفر هم عبادت خدا کند و هم اینکه عمر را به بطالت نگذراند. همراه کاروان مرد میانسالی بود که از اجنه آسیب دیده و اندکی شیرین عقل گشته بود و او را برای شفاء به کعبه میبردند.
در منزلی در کاروانسرایی کاروان حجاج برای ساعاتی اتراق کردند و پیرمرد مؤمن قصد کرد تا زمان ظهر قدری بخوابد. چون از خواب برخاست، دید جمعی با مسخره کردن آن شیرین عقل با او مزاح میکنند و این پسر جوان هم چشم پیرمرد از خود دور دیده بود و با آنان در گناه جمع شده بود. پسر چون پیرمرد را دید از جمع باطلان جدا شد و نزد او آمد. پسر جوان چون ناراحتی پیرمرد را دید به او گفت: زیاد سخت نگیر، در طول چهل روزی که منزلمان مرکب حیوانات است و در سفریم من هیچ تفریحی نداشتهام. ما این همه رنج بر خود داده و عازم خانۀ خدا هستیم، خداوند از یک گناه ما میگذرد نباید بر خود سخت بگیریم، مگر چه کردیم؟ یک مزاح و شوخی برای روحیه گرفتنمان برای ادامۀ پر شور سفر لازم است. پیرمرد در جواب پسر جوان به نشان نارضایتی فقط سکوت کرد.
ساعتی گذشت مردم برای نماز ظهر حاضر شدند. نماز را به جماعت در کاروانسرا خواندند. پیرمرد دید پسر جوان زمان گرفتن وضو که پای خود بر زمین گذاشت خار ریزی بر پای او رفت و پسر نشست تا آن خار از پای خود برکند ولی خار آنقدر ریز بود که میان پوست شکسته و مانده بود. پیرمرد گفت: بلند شو حاجی جوان برویم که نماز جماعت شروع شد. پسر جوان گفت: نمیتوانم خار در پایم آزارم میدهد و توان راه رفتن مرا گرفته است. نمیتوانم پای بر زمین بگذارم. پیرمرد گفت: از تو این سخن بعید است جوانی به این سرو قامت و ابهت را که همه جای تن او سالم است خاری که به این کوچکی است و دیده نمیشود از پای درآورد و نتواند را برود. بلند شو و بر خود سخت نگیر، این خار چیزی نیست که مانع راه رفتن تو شود!!! سخن پیرمرد که اینجا رسید پسر جوان از کنایه بودن کلام او آگاه گشت و از گفتۀ خویش سرش را به پایین انداخت.
پیرمرد گفت: پسرم! به یاد داشته باشیم نبی مکرم اسلام (ص) فرمودند: هر کسی گناهی را چون به نیت آن که کوچک است و خدا آن را میبخشد مرتکب شود نوعی وهن به مقام قدسی خویش میداند و خداوند آن گناه را هرگز نمیبخشد.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•