eitaa logo
داستان راستان🇵🇸
27.7هزار دنبال‌کننده
34.9هزار عکس
29هزار ویدیو
331 فایل
تقدیم به روح پاک و مطهر متفکر شهید استاد مرتضی مطهری‏‏‏‏‏‏‏‏ تبلیغات‌ ارزان با بازدهی عالی :👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/1735000081Ce431fec0ab
مشاهده در ایتا
دانلود
☘داستان واقعی☘ 🌸کرامت حضرت معصومه(س)ونجات گمشده🌸 🌿خادم، مكبر و كليددار حرم حضرت معصومه سلام الله علیها، مرحوم آقاي روحاني (كه از علماي قم و امام جماعت مسجد امام حسن عسكري عليه السلام بوده اند) مي گويد: ❄️شبي از شب هاي سرد زمستان در خواب حضرت معصومه سلام الله علیها را ديدم كه فرمود: بلند شو و بر سر مناره ها چراغ روشن كن. من از خواب بيدار شدم ولي توجهي نكردم. مرتبه دوم همان خواب تكرار شد و من بي توجهي كردم در مرتبه سوم حضرت سلام الله علیها فرمودند: مگر نمي گويم بلند شو و بر سر مناره چراغ روشن كن! من هم از خواب بلند شده بدون آنكه علت آن را بدانم در نيمه ی شب بالاي مناره رفته و چراغ را روشن كردم و بر گشته خوابيدم. ☀️صبح بلند شدم و درهاي حرم را باز كردم و بعد از طلوع آفتـاب از حرم بيـرون آمـدم با دوستانم كنـار ديوار و زير آفتاب زمستاني نشسته، صحبت مي كرديم كه متوجـه صحبت چند نفـر زائر شـدم كه به يكديگر مي گويند: ❤️معجزه و كرامت اين خانم را ديديد! اگر ديشب در اين هواي سرد و با اين برف زياد، چراغ مناره حرم اين خانم روشن نمي شد ما هرگز راه را نمي يافتيم و در بيابان هلاك مي شديم. خادم مي گويد: من نزد خود متوجه كرامت و معجزه حضرت و نهايت محبت و لطف ایشان به زائرينشان شدم. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
◼️ ❗️گفت: یا علی برای بیعت بیرون بیاید، یا من این خانه را با اهلش می‌زنم... •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
⭕️ بغض و نفرت حضرت جواد الائمّه علیه ‌السلام از قاتلین حضرت زهرا علیها السلام زکریا بن آدم گوید: نزد حضرت امام رضا صلوات الله علیه بودم که امام جواد علیه‌السلام را آوردند و سنّ آن حضرت کمتر از چهار سال بود؛ در آن هنگام، ایشان دست‌های خود را به زمین زد و سر مبارکش را به سوی آسمان بلند کرد، سپس در فکر طولانی فرو رفت؛ حضرت رضا علیه‌السلام به او فرمودند: «جانم به فدایت، در چه فکرت به طول انجامید؟» حضرت جواد الائمه علیه‌السلام عرض کرد: 🚩 «در آنچه به مادرم فاطمه علیهاالسلام گذشت؛ به خدا قسم آن دو نفر را از قبر بیرون می‌کشم، سپس می‌سوزانم، بر آنها خشم می‌گیرم و سپس خاکسترشان را به دریا خواهم ریخت.» (پس از شنیدن این سخنان) حضرت رضا علیه‌السلام نور دیده‌اش را نزد خود طلبید و بین دو دیدگانش را بوسید و فرمود: «پدر و مادرم به فدایت، تو شایسته‌ی آن هستی (یعنی امامت).» 💠 «عن زكريا بن آدم، قال: إني كنت عند الإمام الرضا عليه السلام اذ جيء بأبي جعفر عليه السلام و سنه أقل من أربع سنين، فضرب بيده إلى الأرض و رفع رأسه إلى السماء، فأطال الفكر؛ فقال له الإمام الرضا عليه السلام: بنفسي أنت فيم طال فكرك؟ فقال: فيما صنع بامي فاطمة عليها السلام؛ أما والله لأخرجنهما، ثم لأحرقنهما، ثم لأذرينهما، ثم لأنسفنهما في اليم نسفا؛ فأستدناه و قبل بين عينيه ثم قال: بأبي أنت و امي، أنت لها - يعني الإمامة -.» 📜 دلائل الامامة (طبری)، ص 400 بحار الانوار، ج 50، ص 59 مدینة المعاجز، ج 4، ص 316 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
▪️عُمَربن‌الخطاب و 📒 سلیم بن قیس هلالی (رضوان الله علیه) از ثقات و کبار محدثین امامیه، در کتاب معتبر خود از (علیه الرحمة والرضوان) نقل می‌کند: 🔸 وقتى حضرت على (عليه السّلام) خوار كردن مردم و ترک يارى او را، و متحدشدنشان با ابوبكر و اطاعت و تعظيم‌شان نسبت به او را ديد، خانه‌‏نشينى اختيار كرد. ▫️ به ابوبكر گفت: چه مانعى دارى كه سراغ على بفرستى تا بيعت كند، چرا كه كسى جز او و اين چهار نفر باقى نمانده مگر آنكه بيعت كرده‌‏اند. ▪️ در ميان آن دو نرمخوتر و سازشكارتر و زرنگ‌‏تر و دورانديش‌‏تر بود، و ديگرى (عُمَر) تندخوتر و غليظ‌تر و خشن‏‌تر بود. ابوبكر گفت: چه كسى را سراغ او بفرستيم؟ عُمَر گفت: را مى‏‌فرستيم. او مردى تندخو، غليظ، خشن و از آزادشدگان است و نيز از طايفه بنى‌عدى‌بن‌كعب است. 🔺 ابوبكر، قنفذ را نزد (عليه السّلام) فرستاد و عده‌‏اى كمک نيز به همراهش قرار داد، او آمد تا در خانه حضرت و اجازه ورود خواست، ولى حضرت به آنان اجازه نداد. 🔻 اصحاب قنفذ به نزد ابوبكر و عُمَر برگشتند در حالى كه آنان در مسجد نشسته بودند و مردم اطراف آن دو بودند و گفتند: به ما اجازه داده نشد. عُمَر گفت: برويد، اگر به شما اجازه داد وارد شويد و گرنه بدون اجازه وارد شويد. 🔸 آنها آمدند و اجازه خواستند. (عليها السّلام) فرمود: «به شما اجازه نمى‏‌دهم بدون اجازه وارد خانه من شويد». همراهان او برگشتند ولى خود قنفذ ملعون آنجا ماند. ▫️ آنان (به ابو بكر و عُمَر) گفتند: فاطمه چنين گفت، و ما از اينكه بدون اجازه وارد خانه‌‏اش شويم خوددارى كرديم. عُمَر عصبانى شد و گفت: ما را با زنان چه كار است! سپس به مردمى كه اطرافش بودند دستور داد تا بياورند. آنان هيزم برداشتند و خود عُمَر نيز همراه آنان هيزم برداشت و آنها را اطراف خانه على و فاطمه و فرزندانشان (عليهم السّلام) قرار دادند. سپس عُمَر ندا كرد بطورى كه على و فاطمه (عليهما السّلام) بشنوند و گفت: «به‌خدا قسم اى على بايد خارج شوى و با خليفه پيامبر بيعت كنى و گرنه خانه را با خودتان به آتش مى‏‌كشم»! حضرت فاطمه (عليها السّلام) فرمودند: اى عُمَر، ما را با تو چه كار است؟ عُمَر گفت: درب را باز كن و گرنه خانه‌‏تان را به آتش مى‌‏كشيم! حضرت فاطمه (علیها السّلام) فرمودند: «اى عُمَر، از خدا نمى‌‏ترسى كه به خانه من وارد مى‌‏شوى»؟! ولى عُمَر ابا كرد از اينكه برگردد. ▪️ عُمَر طلبيد و آن را بر در خانه شعله‌‏ور ساخت و سپس در را فشار داد و باز كرد و داخل شد! حضرت فاطمه (عليها السّلام) در مقابل او در آمد و فرياد زد: «يا ابتاه، يا رسول اللَّه»! عُمَر شمشير را در حالى كه در غلافش بود بلند كرد و به پهلوى حضرت زد. آن‌حضرت ناله كرد: «يا ابتاه»! عُمَر را بلند كرد و به بازوى آن‌حضرت زد. آن حضرت صدا زد: «يا رسول اللَّه، ابوبكر و عُمَر با بازماندگانت چه بد رفتارى كردند»! 📚 کتاب سلیم بن قیس هلالی جلد: 2، صفحات: 5٨4 - 5٨5 اسکن👈 l1l.ir/40us 🏴 السَّلَامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الصِّدِّيقَةُ الشَّهِيدَة •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
CQACAgQAAx0CVc35HwABAS0UZ0YIQMZrgFDzKaC5n-sn6Xg40pwAAnwQAAKSYhBQ-eQpXMufhJI2BA.mp3
2.19M
🔉 🎧 جریان خطیب یزدی از توطئه بهاییان با توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها 🔸نام تو آرامش جان من است. 📚آیینه اسرار، ص۹۳. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
💥تلنگر 👌جاده‌هایِ مجازی بسیار لغزنده است ..! لطفا ڪمربند را محڪم ببندید [🌱🚫 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌸فرازی زیبا از دعاابوحمزه ثمالی🌸 🌹اِلهی اِرحَمنی اِذَا انقَطَعَت حُجَّتی وَ کَلَّ عَن جَوابِکَ لِسانی🌹 ❣خدای من! 🙏به من رحم کن درآن زمان که حجت برمن تمام می شود،وزبانم درپاسخ به تو لال می گردد 🤲برحمتک یا ارحم الراحمین🤲 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
💠دنیای فریبنده💠 ✅ این جملات را با دقت بخوانید، چون جملاتیست که هر بند آن هزار معنا در خود نهفته دارد و برای آدم شدن ما کافیست؛ 🌷حضرت علی (ع) فرمودند: ⭕️ بر شما باد به سعى و کوشش برای آخرت، آمادگی و آماده شدن برای مرگ؛ ⭕️و فراهم کردن زاد و توشه در دنیایی که زاد و توشه فراهم است.(چون بعد از مرگ دیگر زاد و توشه‌ای نمی‌توان جمع کرد) 💢دنیا شما را نفریبد چنانکه پیشینیان شما و امتهاى گذشته و مردمان درگذشته را فریفت، آنان که از دنیا شیر فراوان دوشیدند و دچار غفلت و فریب آن شدند، زمان را بیهوده سپرى کردند، عمر تازه را کهنه نمودند، 💢سرانجام خانه ‏هایشان گورستان، و سرمایه‏ هایشان ارث این و آن گردید، (زمانی برای آنان می‌رسد که) کسانی که بر سر قبرشان می‌آیند را نمی‌شناسند، و به گریه کسانی که بر آنان بگریند، توجهی ندارند، و به ندای کسی که آنان را صدا بزند، جواب نمیدهند. 📕نهج‌البلاغه خطبه 221 🔷خدا نکند روزی فرا برسد که آنقدر درگیر و دار دنیا گرفتار شویم که این کلمات بلند امیرالمومنین (ع) درباره مذمت دنیا ، تأثیری ولو اندک در ما نگذارد و چون مردم زمانش نسبت به بیانش بی‌تفاوت شویم؛ خدا نکند به جایی برسیم که مسکن لذات دنیا، ما رو در برابر این جملات و مفاهیم بی‌تفاوت کند، خدا نکند...! •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞بسیار چه کسانی در روز قیامت محشور می شوند؟ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌹نشانه ایی ازقرآن🌹 🌸سوره بقره (آیه ۲۰۱ _۲۰۲) 🌿و بعضی می‌گویند: « ! به ما در دنیا (*نیكی*) عطا كن! و در آخرت نیز (*نیكی*) مرحمت فرما! و ما را از عذابِ نگاه دار!»(۲۰۱) آنها از كار (و دعای) خود، و بهره‌ای دارند؛ و خداوند، است.(۲۰۲) •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
👌اندکی تفکر 🌱از هركس بپرسى از چى ؟ سريع ميگه ! ❌همگى از دروغ متنفريم منتها از دروغ طرف مقابل❗️ دروغ خودمون كه هیچ😒❗️😑 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
حضرت عیسی(ع): نترسيد ازکسانیكه می‌توانند فقط بدن شمارا بكشند ولی نمی‌توانندبه روح‌تان صدمه‌ بزنند. ازخدا بترسيدكه قادراست هم بدن و هم روح شمارا در هلاك كند. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
┊ ┊ ┊ 🌸 ┊ ┊ 🌸 ┊ 🌸 🌸 هرکاری کردی گره باز نشد دستتو میبری بالا میگی... •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☄روزی که جهان به آخر می رسد... •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌷 رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) می فرمایند : 👌 برترین جهاد آن است که ، وقتی انسان سر از خواب بر می دارد ، برای ظلم و ستم به هیچ کس تصمیمی نداشته باشد . 📓 النوادر ، ص۲۱۳ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
دونفری که وارد بهشت نمی شوند👆🔥 ۱)عاق والدین 2)شراب خوار •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👌خاطره گویی حاج محمودآقانکوگویان فرزند استاد شیخ رجبعلی خیاط (ره)(از بزرگان و صاحب چشم برزخی) •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
💥درس زندگی💥 ☄از آدمهای بی خدا بترسید آنها هیچ چیزی برای فداکاری واقعی ندارند ❣خالق خود را کنارگذاشتند و به هیچ اصلی درزندگی پایبند نیستند 👈کسی که خدایش را انکار می‌کند؛ به هر جنایتی دست می‌زند •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
💥حکايتي شگرف از مقدس اردبيلي💥 ☘مير فيض الله تفرشي ، که از شاگردان مرحوم مقدس اردبيلي بود، براي انجام کاري شبانه از خانه بيرون مي رود. هنوز به در خانه مقدس اردبيلي نرسيده بود که مقدس از خانه بيرون آمد و متوجه روضه ي مقدسه علويه (ع)شد. حس کنجکاوي مير فضل الله او را به دنبال مقدس کشاند. نيمه شب بود و آسمان روشن از مهتاب، لطف ديگري داشت. کوچه هاي نجف خلوت و خالي بودند، سکوت سنگيني بر گرده شهر سايه انداخته بود. گاه سکوت نشسته را صداي گريه ي کودکي يا ناله ي مرغي مي شکست. 🌸مقدس آهسته قدم بر مي داشت. سايه قامت رشيدش به روي ديوارهاي گلي مي افتاد و همراه او حرکت مي کرد. مير فيض الله دنبال مقدس راه افتاده بود و در تعقيب او سر از پا نمي شناخت. در پشت نخل ها و ديوارها پنهان مي شد تا اگر مقدس نگاهي به عقب انداخت او را نبيند. هميشه آرزو کرده بود که شبي شاهد خلوت او با خدايش باشد و آن شب که به پندار خود، چنين فرصتي دست داده بود چقدر خوشحال بود. دلش در انتظار مشاهده ي وصال عارفانه استادش لحظه اي از تپش نمي ايستاد. 🌸مقدس تا به صحن حرم رسيد، درها گشوده شد. درکنار ضريح ايستاد و سلام کرد، صداي جواب زمزمه وار به گوش مير فيض الله رسيد و او گوش تيز کرد که ديگر چه خواهد گذشت و مقدس چه خواهد گفت و چه جوابي خواهد شنيد. اما مقدس تنها دست به ضريح مقدس برد و صورت بدانجا گذاشت و آرام چيزهايي زمزمه کرد و لحظاتي بيرون آمد وبه سوي مسجد کوفه رهسپار شد. ☘مير فيض الله باز از پي او راه افتاد و او را مشاهده کرد که داخل مسجد شد و به طرف محراب رفت . مير فيض الله از لاي در مسجد، چشم به طرف محراب دوخت. توي محراب کسي رو به قبله نشسته بود. مقدس نزديک شد و در کنار آن شخص زانوي ادب زد و خاضعانه شروع به سخن گفتن با او کرد. مير فيض الله از ديدن اين صحنه به تعجب و حيرت افتاد و با خود مي گفت: ⁉️اين کيست خدايا؟مگر داناتر از مولاي ما مقدس نيز کسي در اين شهر وجود دارد که مولاي ما خاضعانه در مقابل او زانو مي زند و از او سوال مي کند؟ 💔قلبش تپيد و بدنش لرزيد . هنوز از تماشاي صحنه نگاه بر نگرفته بود که مقدس بلند شد و بيرون آمد . مير فيض الله به کناري رفت و پنهان شد و مخفيانه باز به تعقيب مقدس پرداخت . مقدس خوشحال و قبراق راه مي رفت . نزديک حرم مطهر رسيده بودند که مير فيض الله تنحنحي (سرفه اي )کرد و مقدس فورا سر به عقب گرداند: 🌱مير فيض اللهً ! اينجا چه کار مي کني؟ عرق شرم بر پيشاني مير فيض الله نشست و از خجالت سر به زير انداخت و خاموش شد. مقدس خودش را به او رساند و ملاطفت کرد ودوباره سوال فرمود: - تو با من بودي اولاد پيغمبر؟! - بلي !براي پرسيدن سوالي به طرف خانه شما راه افتاده بودم . وقتي به نزديکي هاي در رسيدم شما از خانه بيرون آمده بوديد نخواستم مزاحم بشوم . اما حس کنجکاوي مجبورم کرد که دنبال تو بيايم و ببينم کجا مي روي ؟ ☘ملايمت و ملاطفت آخوند شرم و خجلت را از وجود فيض الله برگرفت و ميرفيض الله جرات کرد او را سوگند دهد که وي را خبر دهد از آنچه مشاهده کرده بود . مقدس قبول کرد و فرمود: 🌱مسئله اي از مسائل دين بر من مشکل شده بود، آمدم به خدمت حضرت اميرالمومنين(ع) و از آن حضرت پرسيدم. آن حضرت فرمود :« امروز امام زمان تو حضرت صاحب الامر (عج)در اين شهر است ، برو به مسجد کوفه از آن حضرت سوال کن.» پس رفتم به نزد محراب مسجد و آن مساله را از آن حضرت سوال نمودم و جواب شنيدم. 🌹السلام علیک یا علی بن ابی طالب(ع) 🌹السلام علیک یاحجت ابن الحسن العسکری(عج) •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدایا یاری ام ده ،هر گاه اسیر چنگال دلهره و تنش شدم به یاد بیاورم که تو جهان را پیش از آن که من در آن زاده شوم میگرداندی و پس از اینکه آن را ترک کنم نیز خواهی گرداند. و من کارهای جهان را زمانی که در آن به سر میبرم به خودت واگذار میکنم که تو بهترین گردانندگانی. خدایا به سوی تو می آیم! همان گونه که هستم مرا بپذیر و آن گونه که می خواهی بساز. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•