eitaa logo
داستان راستان🇵🇸🇮🇷
33.9هزار دنبال‌کننده
38.2هزار عکس
34.5هزار ویدیو
371 فایل
تقدیم به روح پاک و مطهر متفکر شهید استاد مرتضی مطهری‏‏‏‏‏‏‏‏ تبلیغات‌ ارزان با بازدهی عالی :👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/1735000081Ce431fec0ab
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸🍃🌸🍃 گزارشات و تصویری از قیامت کبری براساس آیات قرآن ضجه و فریاد اینان چنان دلخراش است که صحنه ی محشر را وحشتناک تر میکند. از انها بدتر گروهی هستند که به طرز عجیبی از پشت سرشان نامه ی اعمالشان را میدهند (انشقاق 3) و چنان از خود بیخود میشوند که دستشان را به دندان میگزند و خود نمیفهمند(فرقان 27) مومنان در حالیکه نامه ی عملشان را به دست راست گرفته و سرشار از شفاعت شفاعت کنندگان بخصوص 14 معصوم هستند،با صورتی سفید،درخشان(عبس38) زیبا،شاداب(قیامت22) وخندان(عبس39) میروند تا از پل جهنم(صراط)وارد بهشتی شوند که درهای آن به روی بهشتیان باز میباشد(کنزالاعمال ج 14) درمقابل اینها مجرمان را خواهی دید که فوج(اسرا71) در غل و زنجیر(ابراهیم 49) پشت سر رهبر و امیر خود در دنیا قرار گرفته اند(نبا18) حرکت همه ی گروه ها از مجرم و مومن به طرف پل آغاز میشود در حالیکه دوزخیان از راه دور صدای دلخراش جهنم را میشوند و این بر وحشتشان می افزاید(فرقان12) در این لحظه فریاد گروهی بلند میشود که،سلطنت و قدرت طلبیم مرا هلاک ساخت(الحاقه 29) مومنان با سرعتهای مختلف(نور الثقلین ج3ص353) از روی پل میگذرند درحالیکه شعله های اتش جهنم از بالا،پایین و دو سمت پل،آنان را احاطه نموده است ،لکن همچون ابراهیم اتش برایشان سرد شده به سلامت عبور میکنند.(نور الثقلین ج3ص353) اما همینکه گروه مجرمان قصد عبور از پل را داشته باشند،ناگهان لهیب آتش آنها را در برگرفته دسته دسته و درحالیکه رهبرانشان در پیشاپیش آنها قرار گرفته اند به دره های عمیق و پر آتش جهنم فرو میروند.(مریم72) مومنان که شاهد این سقوط ها و فریادها هستند به آنها میخندند. همچنان که آنها در دنیا مومنان را به باد تمسخر گرفته به آنها میخندیدند.(مطففین33) حتی به همسران نوح و لوط که بخاطر نزدیکی با پیامبران الهی از رفتن به جهنم خودداری میکنند خطاب میرسد که به واسطه ی خیانت به رسولان الهی باید داخل شوید و سرانجام همراه مجرمان سقوط میکنند.(تحریم 10) در ان روز هرکس شاهد سقوط مجرمان باشد با خود فکر میکند که بزودی جهنم پر میشود. اما دیری نمیپاید که این فکر از انها دور میشود چرا که به جهنم خطاب میشود آیا پر شدی؟ و جهنم با صدای بلند و وحشتناکش میگوید:مگر باز هم مجرم دارید؟(فرقان12) اگر دارید بفرستید که هنوز جای بسیار دارم. دوزخیان با صورتهای سیاه(آل عمران 106) و با سقوط از هفت دروازه جهنم،هفت طبقه آن را پر میکنند(حجر44) وهرگاه گروه جدیدی وارد شوند آنها را به باد لعن و نفرین گرفته موجب بدبختی خود میدانند(اعراف 3) آتش پرمایه و غلیظ دوزخ(ابراهیم 17) که هیزم آنرا سنگها و خود انسانها تشکیل میدهند(همزه 7) فوران(ملک 8) حیرت اوری دارد و اگر کسی گمان کند زمانی هرچند درازمدت خاموش و سرد خواهد شد سخت در اشتباه است، چرا که هرگاه رو به خاموشی رود خداوند آنرا شعله ور میسازد(نمل85) جهنمیان وقتی به بالای سر خود نگاه میکنند علاوه بر آتش سایه ای از دود سیاه را میبینند.(واقعه 43) آنها در میان شعله های آتش که مانند لبه ی تیز شمشیر بر صورتشان کشیده میشود(مومنون 104) آه و زوزه میکشند(هود 106) اما ماموران خشن و پرقدرت دوزخ کوچکترین توجهی به ناله ها و نعره های آنها نمیکنند.(تحریم6) وقتی خوب به هیکل شعله ور دوزخیان بنگری لباس انها را از آتش خواهی دید(حج20) زیرا پیراهنشان از ماده ای سیاه،بدبو و قابل اشتعال بنام قطران میباشد(ابراهیم 50) چنان آتش بر دوزخیان فشار میاورد که احساس تنگی جا کرده(فرقان 13)گمان میکنندلحاف و تشکشان از آتش تهیه شده است(اعراف41) از سوز آتش پوستهای صورتشان جمع،لبهایشان باز و دندانهایشان اشکار میشود.(مومنون 104) هرگاه پوست بدنهایشان پخته و بریان شد دوباره پوست تازه میروید(نسا56) اینان هنگام گرسنگی غذایی دریافت نمیکنند مگر خار خشک که نه آنها را سیر و نه چاق میکند(غاشیه 8) و در هنگام تشنگی از چنان آب جوشان و فلز ذوب شده ای به خلق آنها میریزند که درونشان را قطعه قطعه و پوست صورتشان را بریان میکند.....(محمد15-کهف29) ... •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌸🍃🌸🍃 دومین بهشت نامش دارالجلال است. در روایت از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل شده است که آن حضرت فرمود: هر کسی که در راه خدا با صدای بلند بگوید: "لا اله الاّ الله" خداوند به این سبب رضایت خویش را برای او مقرر می‌کند و کسی که به مقام رضوان الهی برسد، خداوند او را همنشین حضرت ابراهیم علیه‌السلام و حضرت محمد صلی الله علیه و آله در دارالجلال می‌کند. از حضرت سؤال شد؟ یا رسول الله دارالجلال کجاست؟ حضرت فرمودند: بهشتی است که خداوند به نام خود، نام‌گذاری کرد. در آ نجا ساکنانش هر صبح و شام نظاره‌گر خدای صاحب جلال و اکرام هستند.[9] جنت المأوی بهشتی است که ارواح شهداء به آنجا می‌رود.[10] از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در فضیلت ماه رمضان نقل شده است که فرمود: خداوند روزه‌داران را در جنت المأوی هزار قصر ساخته شده از طلا مرحمت می‌کند.[11] "بهشت جاودان" بهشت جاودان، همان بهشتی است که رسول خدا صلی الله علیه و آله در وصف آن فرمود: کسی که دوست دارد زندگی‌اش مانند زندگی و حیات من باشد و در جنت خلدی که پروردگار به من وعده فرموده ساکن شود، آن بهشتی که خداوند به دست خویش ستون‌ها و عمودهایش را درست کرده، باید ولایت علی علیه‌السلام را پذیرفته باشد.[12] منابع: [9] بغیة الباحث، صفحه196 [10] تاج العروس، جلد10، صفحه26 [11] شیخ صدوق، فضائل الاشهر الثلاثة، صفحه85 [12] مناقب امیرالمؤمنین، جلد1، صفحه426 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌸🍃🌸🍃 ‌• دارالسلام‌ • دارالجلال‌ • جنت المأوی • جنت خلد • بهشت عدن، • جنت فردوس‌ • جنت نعیم نام بهشت‌های هفت گانه‌ای است که در منابع روایی و تفسیری ما آمده است.[1] در این جا با بهره گیری از آیات و روایات و دیدگاه‌های مفسران به معرفی هر یک از این بهشت‌ها می‌پردازیم: خدای متعال در قرآن کریم می‌فرماید: و خداوند به سرای صلح و سلام دعوت می‌کند.[2] برخی معتقدند منظور از سلام در اینجا، همان خدای متعال است چرا که خداوند دعوت می‌کند به سوی خانه خود و خانه‌ی خدا همان بهشت است.[3] برخی گفته‌اند مقصود از دارالسلام، جایی است که، ساکنانش از هرگونه آسیب‌ها در امانند. از جبائی نقل شده است که بهشت را بدین جهت دارالسلام نامیدند، چون که ساکنانش از دست هم در أمن و سلامت هستند، ملائکه بر آنان سلام می‌کنند، پروردگارشان بر آنها سلام می‌رساند، در آنجا جز سلام چیز دیگری نمی‌شنوند، همچنین به غیر از سلام و سلامت چیزی نمی‌بینند. این دیدگاه مورد تأیید قول خدای متعال است که می‌فرماید: "گفتار و دعای آنها در آنجا سلام است"[4]،[5] همچنین از ابن عباس نقل شده است: دارالسلام همان بهشت است، ساکنانش از هرگونه آفت، آسیب، نقص، مریضی و بیماری در امان هستند، ساکنان دارالسلام از پیری، مرگ، تغییر و تحول فیزیکی مصون و محفوظ اند. آنان کسانی هستند که در آنجا گرامی‌اند و هرگز مورد اهانت واقع نمی‌شوند. آنان همیشه عزیزند و هرگز ذلیل و خوار نمی‌شوند. ساکنان دارالسلام همیشه غنی‌اند و هرگز فقر به سراغشان نخواهد آمد. آنان سعادت یافتگانند و هیچ وقت شقی نخواهند شد، در قصرهای دُرّ و مرجان که درهایش به سوی عرش رحمان گشوده می‌شود، ساکن‌اند، در آنجا ملائکه از هر سو بر آنان وارد می‌شوند و می‌گویند سلام بر شما به آنچه بر آن صبر کردید، پس خوشا به این عاقبت [6] علامه طباطبائی در تفسیر المیزان در تفسیر قول خدای متعال که می‌فرماید: "لهم دار السلام" می‌نویسد: منظور از سلام همان معنای لغوی آن است که از ظاهر سیاق آیه بر می‌آید و آن در امان بودن از آفات و آسیب‌های ظاهری و باطنی است. دارالسلام همان جایی است که هرگونه آسیبی نظیر مرگ، پیری مریضی، فقر، حزن و اندوه و .... در آن راه ندارد، و این همان بهشت موعود است[7] هم‌چنین گفته شده است که بهشت را دارالسلام نامیدند، بدان جهت که آنجا، خانه‌ی خداوند است که همان صحت و سلامتی است.[8] منابع: [1] اعانة الطالبین، جلد4، صفحه385 [2] یونس، آیه 25 [3] این نظر از حسن و قتاده نقل شده است. [4] یونس، ایه 20 [5] بعض ما ورد فی الدنیا والاخرة، صفحه32، نشر دار المصطفی [6] بحارالانوار، جلد8، صفحه194 [7] المیزان، جلد7، صفحه345 [8] همان، جلد10، صفحه39 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌸🍃🌸🍃 علامه حلی می‌گوید: جنت عدن را از آن جهت عدن نامیدند که آن جا محل اقامت دائمی و جاودانه است.[13] در روایتی از پیامبر صلی الله علیه آمده است که آن حضرت فرمود: من درختی هستم که فاطمه شاخه آن، علی بارور کننده، حسن و حسین میوه‌های آن و شیعیان و محبان ما برگ‌های سبز این درخت هستند. اصل این درخت در بهشت عدن است.[14] کاشف الغطاء می‌گوید: بهشت عدن وسط بهشت است.[15] در روایتی دیگر آمده است: بهشت عدن آن بهشتی است که خداوند با دست خویش آن را ایجاد کرده و تاکنون کسی آن را ندیده است.[16] جنت فردوس آن بهشتی است که خدای متعال آن را از طلا و نقره بنا کرده و در لابلای آن مشک و عنبر خوش بو قرار داده است. در روایت می‌خوانیم: خداوند بهشت را از مشک و عنبر ساخته و در آن بهشت از بهترین میوه‌ها و بهترین ریحان‌ها کاشته است.[19] ‌و بهشت فردوس بالاترین درجات بهشت است.[20] این همان بهشتی است که حضرت زهرا سلام الله علیها در گریه فراق پدرش پیامبر گرامی اسلام در توصیف آن می‌گوید: ای پدر تو دعوت پروردگارت را اجابت کردی، هنگامی که تو را دعوت نمود. ای پدر جنت فردوس جایگاه تو است. بنابراین، فردوس نام آن بهشتی است که پیامبر صلی الله علیه و آله در آنجا ساکن است.[21] این بهشت "فردوس" سقفش عرش پروردگار است و در آن دو قصر سبز و سفید از جنس مروارید ساخته شده است. ‌ دارای هفتاد هزار واحد (غرفه) است که ساکنانش پیامبر و اهل بیت علیهم‌السلام هستند.‌ نیز دارای هفتاد هزار واحد است که ساکنان آن نیز حضرت ابراهیم و آل ابراهیم علیه‌السلام هستد.[22] در روایت دیگر آمده است: جنت فردوس، دیوارهایش از نور و نور غرفه‌ها و واحدهایش از نور پروردگار است.[23] منابع: [13] منتهی المطب، جلد1، صفحه544 [14] شهید اول، ذکری، ص 6. [15] کاشف الغطاء، کشف الغطاء، ج 2، ص 302. [16] وسائل الشیعة، [17] محاسن برقی، ج 1، ص 155. [18] من لایحضره الفقیة، ج 1، ص 296. [19] اردبیلی، زبدة البیان، ص 55. [20] کاشف الغطاء، ص 19. [21] شوکانی، نیل الاوطار، ج 4، ص 161. [22] مسائل علی بن جعفر، ص 345. [23] من لایحضره الفقیة، ج1، ص 296 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
💢 طـبـقــات بـهــشــــت 💢 ✨از دیـدگـاه قـــرآن کـریـم✨ ‌⇦• دارالسلام‌ ⇦• دارالجلال‌ ⇦• جنت المأوی ⇦• جنت خلد ⇦• بهشت عدن، ⇦• جنت فردوس‌ ⇦• جنت نعیم نام بهشت‌های هفت گانه‌ای است که در منابع روایی و تفسیری ما آمده است.[1] ⬅️ در این جا با بهره گیری از آیات و روایات و دیدگاه‌های مفسران به معرفی هر یک از این بهشت‌ها می‌پردازیم 1⃣ دارالسلام 💠🔹خدای متعال در قرآن کریم می‌فرماید: و خداوند به سرای صلح و سلام دعوت می‌کند.[2] ⬅️برخی معتقدند منظور از سلام در اینجا، همان خدای متعال است چرا که خداوند دعوت می‌کند به سوی خانه خود و خانه‌ی خدا همان بهشت است.[3] ⬅️ برخی گفته‌اند مقصود از دارالسلام، جایی است که، ساکنانش از هرگونه آسیب‌ها در امانند. ✍ از جبائی نقل شده است که بهشت را بدین جهت دارالسلام نامیدند، چون که ساکنانش از دست هم در أمن و سلامت هستند، ملائکه بر آنان سلام می‌کنند، پروردگارشان بر آنها سلام می‌رساند، در آنجا جز سلام چیز دیگری نمی‌شنوند، همچنین به غیر از سلام و سلامت چیزی نمی‌بینند. این دیدگاه مورد تأیید قول خدای متعال است که می‌فرماید: "گفتار و دعای آنها در آنجا سلام است"[4]،[5] ✍همچنین از ابن عباس نقل شده است: ☑️ دارالسلام همان بهشت است، ◽️ساکنانش از هرگونه آفت، آسیب، نقص، مریضی و بیماری در امان هستند، ◾️ساکنان دارالسلام از پیری، مرگ، تغییر و تحول فیزیکی مصون و محفوظ اند. ◽️آنان کسانی هستند که در آنجا گرامی‌اند و هرگز مورد اهانت واقع نمی‌شوند. ◾️آنان همیشه عزیزند و هرگز ذلیل و خوار نمی‌شوند. ◽️ساکنان دارالسلام همیشه غنی‌اند و هرگز فقر به سراغشان نخواهد آمد. ◾️آنان سعادت یافتگانند و هیچ وقت شقی نخواهند شد، ◽️در قصرهای دُرّ و مرجان که درهایش به سوی عرش رحمان گشوده می‌شود، ساکن‌اند، ◾️در آنجا ملائکه از هر سو بر آنان وارد می‌شوند و می‌گویند سلام بر شما به آنچه بر آن صبر کردید، پس خوشا به این عاقبت [6] 💠🔹علامه طباطبائی در تفسیر المیزان در تفسیر قول خدای متعال که می‌فرماید: "لهم دار السلام" می‌نویسد: منظور از سلام همان معنای لغوی آن است که از ظاهر سیاق آیه بر می‌آید و آن در امان بودن از آفات و آسیب‌های ظاهری و باطنی است. دارالسلام همان جایی است که هرگونه آسیبی نظیر مرگ، پیری مریضی، فقر، حزن و اندوه و .... در آن راه ندارد، و این همان بهشت موعود است[7] هم‌چنین گفته شده است که بهشت را دارالسلام نامیدند، بدان جهت که آنجا، خانه‌ی خداوند است که همان صحت و سلامتی است.[8] 🖇 .... ✍ منابع: [1] اعانة الطالبین، جلد4، صفحه385 [2] یونس، آیه 25 [3] این نظر از حسن و قتاده نقل شده است. [4] یونس، ایه 20 [5] بعض ما ورد فی الدنیا والاخرة، صفحه32، نشر دار المصطفی [6] بحارالانوار، جلد8، صفحه194 [7] المیزان، جلد7، صفحه345 [8] همان، جلد10، صفحه39 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
داستان راستان🇵🇸🇮🇷
⬛️ برخی اتفاقات تکان دهنده در عالم بعد از شهادت امام حسین علیه السلام/عبارات فراوان از افراد مختلف د
⬛️ برخی اتفاقات تکان دهنده در عالم بعد از شهادت امام حسین علیه السلام/عبارات فراوان از افراد مختلف در مکان‌های مختلف و تنها بر اساس منابع مخالفین شیعه (2) ◼️ سرخ شدن آسمان 🔹 احمرت آفاق السماء بعد قتل الحسين بستة أشهر، نري ذلك في آفاق السماء كأنها الدم. قال: فحدثت بذلك شريكا، فقال لي: ما أنت من الأسود؟ قلت: هو جدي أبو أمي قال: أم والله إن كان لصدوق الحديث، عظيم الأمانة، مكرما للضيف 🔸 علی بن مدرک از پدربزرگش اسود بن قيس نقل می‌كند كه گفت: پهنه آسمان پس از شهادت امام حسين به مدت شش ماه سرخ‌رنگ شده بود كه ما آن را شبيه خون در آسمان مشاهده می‌كرديم، علی بن محمد مدائنی از وی سؤال كرد: چه نسبتي با اسود داری؟ گفت: او جد مادری من است گفت: به خدا سوگند كه او راستگو وامانتداری بزرگ و مهمان‌نواز بود. 📚 تهذيب الكمال، المزي، ج 6، ص432 و تاريخ الإسلام، الذهبي، ج 5، ص 15 و سير أعلام النبلاء، الذهبي، ج 3، ص 312 و تاريخ مدينة دمشق، ابن عساكر، ج 14، ص 227 🔹 قتل الحسين ولي أربع عشرة سنة، وصار الورس الذي كان في عسكرهم رمادا واحمرت آفاق السماء ونحروا ناقة في عسكرهم فكانوا يرون في لحمها النيران 🔸 يزيد بن ابی زياد می‌گويد: من چهارده ساله بودم كه حسين بن علی به شهادت رسيد گياه ورس در بين لشكر به خاكستر تبديل شد و پهنه آسمان قرمز رنگ شد شتری را لشكريان ذبح كردند آتش از گوشتش زبانه می‌كشيد. 📚 تهذيب الكمال، المزي، ج 6، ص 434 - 435 و تهذيب التهذيب، ابن حجر، ج 2، ص 305 و سير أعلام النبلاء، الذهبي، ج 3، ص 313 و تاريخ الإسلام، الذهبي، ج 5، ص 15 و تاريخ مدينة دمشق، ابن عساكر، ج 14، ص 230 🔹 تعلم هذه الحمرة في الأفق مم هو فقال من يوم قتل الحسين بن علي 🔸 هشام از محمد نقل می‌كند كه گفت: می‌دانی سرخی افق از چه زمانی بوده؟ از روزی كه حسين بن علی به شهادت رسيد اين سرخی در افق ديده شد. 📚 سير أعلام النبلاء، الذهبي، ج 3، ص 312 و تاريخ الإسلام، الذهبي، ج 5، ص 15 و تاريخ مدينة دمشق، ابن عساكر، ج 14، ص 228 ◼️ خون گریه کردن ديوار دار الإماره 🔹 لما جئ برأس الحسين فوضع بين يديه، رأيت حيطان دار الامارة تسايل دما. 🔸 هنگامي كه سر مبارک امام حسين عليه السلام را در برابر ابن زياد نهادند، ديدم كه از ديوارهای دارالاماره خون جاری می‌گشت. 📚 تهذيب الكمال، المزي، ج 6، ص 433 - 434 و تاريخ مدينة دمشق، ابن عساكر، ج 14، ص 229 ◼️ گرفتن خورشید 🔹 لَمَّا قُتِلَ الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍّ كُسِفَتِ الشَّمْسُ كَسْفَةً بَدَتِ الْكَوَاكِبُ نِصْفَ النَّهَارِ حَتَّي ظَنَنَّا أَنَّهَا هِي 🔸 هنگامی كه امام حسين عليه السلام به شهادت رسيد، خورشيد گرفت و آن قدر تاريک شد كه هنگام ظهر ستاره‌های آسمان ظاهر گرديدند. از اين اتفاق چنين پنداشتم كه قيامت برپا شده است! 📚 تهذيب الكمال، المزي، ج 6، ص 433 و تاريخ مدينة دمشق، ابن عساكر، ج 14، ص 228 و تلخيص الحبير، ابن حجر، ج 5، ص 84 و السنن الكبري، البيهقي، ج 3، ص 337 ◼️ جاری شدن خون تازه از زیر سنگ‌ها 🔹 أَوَّلُ مَا عُرِفَ الزُّهْرِيُّ تَكَلَّمَ فِي مَجْلِسِ الْوَلِيدِ بْنِ عَبْدِ الْمَلِكِ فَقَالَ الْوَلِيدُ أَيُّكُمْ يَعْلَمُ مَا فَعَلَتْ أَحْجَارُ بَيْتِ الْمَقْدِسِ يَوْمَ قُتِلَ الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍّ فَقَالَ الزُّهْرِيُّ بَلَغَنِي أَنَّهُ لَمْ يُقْلَبْ حجرا إِلَّا وَ تَحْتَهُ دَمٌ عَبِيط 🔸 زهری گفت: به من خبر دادند كه در روز شهادت حسين بن علی هر سنگی را كه از زمين بر می‌داشتند در زير او خون تازه می‌ديدند. 📚 تهذيب التهذيب، ابن حجر، ج 2، ص 305 و تهذيب الكمال، المزي، ج 6، ص 434 و سير أعلام النبلاء، الذهبي، ج 3، ص 314 و تاريخ الإسلام، الذهبي، ج 5، ص 16 و تاريخ مدينة دمشق، ابن عساكر، ج 14، ص 229 🔹 يَوْمَ قُتِلَ الْحُسَيْنُ أَظْلَمَتْ عَلَيْنَا ثَلَاثاً وَ لَمْ يَمَسَّ أَحَدٌ مِنْ زَعْفَرَانِهِمْ شَيْئاً فَجَعَلَهُ عَلَي وَجْهِهِ إِلَّا احْتَرَقَ وَ لَمْ يُقَلَّبْ حَجَرٌ بِبَيْتِ الْمَقْدِسِ إِلَّا أَصْيب تَحْتَهُ دَماً عَبِيطا 🔸 از ام حيان نقل است كه گفت: روز شهادت حسين آسمان سه شبانه روز تاريک شد و هر كس دست به زعفران می‌زد دستش می‌سوخت و زير هر سنگی در بيت المقدس خون ديده می‌شد. 📚 تهذيب الكمال، المزي، ج 6، ص 434 و تاريخ مدينة دمشق، ابن عساكر، ج 14، ص 229 🔹 ما كشف يومئذ حجر إلا وجد تحته دم عبيط 🔸 عبد الملک شخصی را نزد پسر راس الجالوت فرستاد تا از وی بپرسد كه آيا نشانه‌ای از كشته شدن حسين در عالم ديده شده است يا نه، او در پاسخ گفت: هيچ سنگی از زمين بر داشته نشد مگر اينكه خون تازه ديده می‌شد. 📚 تاريخ الإسلام، الذهبي، ج 5، ص 16 و تاريخ مدينة دمشق، ابن عساكر، ج 14، ص 229 - 230 ... •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
۱ بازگشتِ مردگان يکی از حوادث مهم در هنگام ظهور، موضوع رجعت است که يکی از عقايد مسلم شيعه می باشد. امام صادق علیه السلام ميفرمايند: «از ما نيست کسی که به رجعت ما ايمان نداشته باشد.» (بحارالانوار، ج53، ص 92) رجعت در لغت به معنای بازگشت است و در فرهنگ دينی، عبارت است از بازگشت و گروهی از و و به دنيا. در ادبيات دينی برای مفهوم رجعت، از واژه هايی مانند «کَرَة» و «اوبة» نيز استفاده شده است. در آيات و روايات فراوانی به موضوع رجعت اشاره شده است که قصد داريم در اين سری از پيامها، به بررسی آنها بپردازیم ... 👆 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
امام صادق علیه السلام می فرماید : در جنگ اُحُد امیر المؤمنین علیه السلام در حال دفاع از پیامبر صلّی الله علیه و آله بودند، و دیگر اصحاب فرار می کردند. آن حضرت همچون شیر غضبناک از قفای گریختگان رفت و اوّل به عُمَر بن خطاب رسید که به اتّفاق عثمان و حارث بن حاطب و عدّه ای دیگر به سرعت فرار می کردند. حضرت فریاد بر آورد : «ای جماعت، بیعت شکستید و پیامبر صلّی الله علیه و آله را تنها گذاشتید و به سوی جهنّم می گریزید ؟! عُمَر بن خطاب می گوید : علی را دیدم با شمشیری پَهنی که مرگ از آن می چکید و چشمهایش از خشم مانند دو قدح خون بود، یا مانند دو کاسه ی روغنی که آتش در او افروخته باشند می درخشید، و فهمیدم که اگر به ما برسد به یک حمله ما را خواهد کشت. این بود که جلو رفتم و عرض کردم : «یا ابا الحسن، تو را به خدا سوگند می دهم که دست از ما برداری، که عرب را عادت است که گاهی می گریزد و گاهی حمله می کند. زمانی که حمله می کند تلافی گریختن را می نماید». پس آن حضرت ما را رها کرد؛ و به خدا قسم چنان ترسی از آن حضرت در دل من افتاد که تا کنون از دلم خارج نشده است. (11) در این جنگ بر بدن مبارک امیر المؤمنین علیه السلام هنگام حمایت از پیامبر صلّی الله علیه و آله 90 جراحت بر صورت، سر، سینه، شکم، دست و پای مبارک رسید. جبرئیل نازل شد و عرض کرد : «یا محمّد، به خدا سوگند این عمل علی بن ابی طالب مواسات است». پیامبر صلّی الله علیه و آله فرمود : این بدان جهت است که من از اویم و او از من است. جبرئیل عرض کرد : «و من از شما دو بزرگوارم». (12) بانویی به نام نسیبه در جنگ احد در این روز یکی از کسانی که جانفشانی کرد و فرار نکرد، بلکه مانع از فرار دیگران نیز شد، بانویی به نام نسیبه دختر کعب بن مازنیه بود و به او امّ عماره می گفتند. 📚 منابع : 11. مناقب آل ابی طالب علیهم السلام : ج 2، ص 134. و ... . 12. الکافی : ج 8، ص 321. و ... . ... •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌸🍃🌸🍃 شیطان که بود و چگونه به محفل فرشتگان و آسمان راه یافت؟ نام اصلی وی حارث (حرث) بوده که به خاطر عبادتهای طولانی مدتش، او را عزازیل یعنی عزیز خدا، می‌گفتند. درمورد پیشینه او چنین گفته‌اند که : خداوند متعال قبل از آفرینش آدم، موجودات دیگری خلق نموده بود به نام جن که حارث یکی از آنها بوده و در زمین زندگی می‌کرد . تا اینکه این مخلوقات به سرکشی، فساد، قتل و خونریزی دربین خود و قوم نسانس (قوم قبل از وجود انسانها) پرداختند. وقتى که فتنه و فساد، کشت و کشتار در میان آنان برپا شد در این هنگام خداوند اراده کرد که آنان را نابود فرماید، بهمین خاطر عده اى از ملائکه را فرستاد تا با شمشیرهاى خود با آنها جنگیدند و همه آنها را کشتند. در این میان ، شیطان جان سالم به در برد و از مرگ نجات پیدا کرد و به دست ملائکه اسیر شد. به فرشتگان گفت : من ، از جمله مؤمنان هستم (و در فتنه و فساد شرکت نداشتم .) شما تمام خویشان و هم نوعان مرا کشتید و من تنها ماندم. مرا با خودتان به آسمان ببرید، تا در آن جا با شما باشم و خداى خود را عبادت کنم . فرشتگان از خداوند جویاى تکلیف شدند. خداوند به آنها اجازه داد که او را به آسمان ببرند. زمانى که به آسمان رسید به گردش در آسمان ها و بررسى پرداخت،در آن میان لوحى را دید که چیزهایى بر آن نوشته شده ؛ نوشته بود: « من پاداش هیچ عمل کننده اى را ضایع نمى کنم ؛ بلى ، کسى که کارى کند و اراده دنیا نماید، خدا دنیا را به او مى بخشد و کسى که آخرت را بخواهد، خداوند او را به آرزویش مى رساند. و کسى که پاداش آخرت را بخواهد به او برکت مى دهیم و بر نتیجه اش مى افزاییم و آنها که فقط مال دنیا را مى طلبند، کمى از آن به آنها مى دهیم ، اما در آخرت هیچ نصیبى ندارند» پیش خود فکر کرد که آخرت نسیه و دنیا نقد است. تصمیم گرفت دنیا را به وسیله عبادت هاى طولانى به دست آورد. لذا در میان ملائکه آن قدر عبادت کرد تا سرور و رئیس همه فرشتگان شد و طاووس ملائکه نام گرفت ! او اولین کسى بود که نماز خواند و یک رکعت آن چهار هزار سال طول کشید. در آسمان اول، مدتی بین ملائکه، خدا را عبادت کرد. بعد به آسمان دوم و سوم تا بالاخره به آسمان هفتم راه یافت. او در کنار عرش الهی منبری داشت، بالای آن رفته و ملائکه را اندرز می‌داد؛ و ملائکه در مقابل او با احترام مى ایستادند.. ... ١_كتاب_ابليس_ص٤ ٢ص٤٨ 🎁 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
⬛️ برخی اتفاقات تکان دهنده در عالم بعد از شهادت امام حسین علیه السلام/عبارات فراوان از افراد مختلف در مکان‌های مختلف و تنها بر اساس منابع مخالفین شیعه (2) ◼️ سرخ شدن آسمان 🔹 احمرت آفاق السماء بعد قتل الحسين بستة أشهر، نري ذلك في آفاق السماء كأنها الدم. قال: فحدثت بذلك شريكا، فقال لي: ما أنت من الأسود؟ قلت: هو جدي أبو أمي قال: أم والله إن كان لصدوق الحديث، عظيم الأمانة، مكرما للضيف 🔸 علی بن مدرک از پدربزرگش اسود بن قيس نقل می‌كند كه گفت: پهنه آسمان پس از شهادت امام حسين به مدت شش ماه سرخ‌رنگ شده بود كه ما آن را شبيه خون در آسمان مشاهده می‌كرديم، علی بن محمد مدائنی از وی سؤال كرد: چه نسبتي با اسود داری؟ گفت: او جد مادری من است گفت: به خدا سوگند كه او راستگو وامانتداری بزرگ و مهمان‌نواز بود. 📚 تهذيب الكمال، المزي، ج 6، ص432 و تاريخ الإسلام، الذهبي، ج 5، ص 15 و سير أعلام النبلاء، الذهبي، ج 3، ص 312 و تاريخ مدينة دمشق، ابن عساكر، ج 14، ص 227 🔹 قتل الحسين ولي أربع عشرة سنة، وصار الورس الذي كان في عسكرهم رمادا واحمرت آفاق السماء ونحروا ناقة في عسكرهم فكانوا يرون في لحمها النيران 🔸 يزيد بن ابی زياد می‌گويد: من چهارده ساله بودم كه حسين بن علی به شهادت رسيد گياه ورس در بين لشكر به خاكستر تبديل شد و پهنه آسمان قرمز رنگ شد شتری را لشكريان ذبح كردند آتش از گوشتش زبانه می‌كشيد. 📚 تهذيب الكمال، المزي، ج 6، ص 434 - 435 و تهذيب التهذيب، ابن حجر، ج 2، ص 305 و سير أعلام النبلاء، الذهبي، ج 3، ص 313 و تاريخ الإسلام، الذهبي، ج 5، ص 15 و تاريخ مدينة دمشق، ابن عساكر، ج 14، ص 230 🔹 تعلم هذه الحمرة في الأفق مم هو فقال من يوم قتل الحسين بن علي 🔸 هشام از محمد نقل می‌كند كه گفت: می‌دانی سرخی افق از چه زمانی بوده؟ از روزی كه حسين بن علی به شهادت رسيد اين سرخی در افق ديده شد. 📚 سير أعلام النبلاء، الذهبي، ج 3، ص 312 و تاريخ الإسلام، الذهبي، ج 5، ص 15 و تاريخ مدينة دمشق، ابن عساكر، ج 14، ص 228 ◼️ خون گریه کردن ديوار دار الإماره 🔹 لما جئ برأس الحسين فوضع بين يديه، رأيت حيطان دار الامارة تسايل دما. 🔸 هنگامي كه سر مبارک امام حسين عليه السلام را در برابر ابن زياد نهادند، ديدم كه از ديوارهای دارالاماره خون جاری می‌گشت. 📚 تهذيب الكمال، المزي، ج 6، ص 433 - 434 و تاريخ مدينة دمشق، ابن عساكر، ج 14، ص 229 ◼️ گرفتن خورشید 🔹 لَمَّا قُتِلَ الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍّ كُسِفَتِ الشَّمْسُ كَسْفَةً بَدَتِ الْكَوَاكِبُ نِصْفَ النَّهَارِ حَتَّي ظَنَنَّا أَنَّهَا هِي 🔸 هنگامی كه امام حسين عليه السلام به شهادت رسيد، خورشيد گرفت و آن قدر تاريک شد كه هنگام ظهر ستاره‌های آسمان ظاهر گرديدند. از اين اتفاق چنين پنداشتم كه قيامت برپا شده است! 📚 تهذيب الكمال، المزي، ج 6، ص 433 و تاريخ مدينة دمشق، ابن عساكر، ج 14، ص 228 و تلخيص الحبير، ابن حجر، ج 5، ص 84 و السنن الكبري، البيهقي، ج 3، ص 337 ◼️ جاری شدن خون تازه از زیر سنگ‌ها 🔹 أَوَّلُ مَا عُرِفَ الزُّهْرِيُّ تَكَلَّمَ فِي مَجْلِسِ الْوَلِيدِ بْنِ عَبْدِ الْمَلِكِ فَقَالَ الْوَلِيدُ أَيُّكُمْ يَعْلَمُ مَا فَعَلَتْ أَحْجَارُ بَيْتِ الْمَقْدِسِ يَوْمَ قُتِلَ الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍّ فَقَالَ الزُّهْرِيُّ بَلَغَنِي أَنَّهُ لَمْ يُقْلَبْ حجرا إِلَّا وَ تَحْتَهُ دَمٌ عَبِيط 🔸 زهری گفت: به من خبر دادند كه در روز شهادت حسين بن علی هر سنگی را كه از زمين بر می‌داشتند در زير او خون تازه می‌ديدند. 📚 تهذيب التهذيب، ابن حجر، ج 2، ص 305 و تهذيب الكمال، المزي، ج 6، ص 434 و سير أعلام النبلاء، الذهبي، ج 3، ص 314 و تاريخ الإسلام، الذهبي، ج 5، ص 16 و تاريخ مدينة دمشق، ابن عساكر، ج 14، ص 229 🔹 يَوْمَ قُتِلَ الْحُسَيْنُ أَظْلَمَتْ عَلَيْنَا ثَلَاثاً وَ لَمْ يَمَسَّ أَحَدٌ مِنْ زَعْفَرَانِهِمْ شَيْئاً فَجَعَلَهُ عَلَي وَجْهِهِ إِلَّا احْتَرَقَ وَ لَمْ يُقَلَّبْ حَجَرٌ بِبَيْتِ الْمَقْدِسِ إِلَّا أَصْيب تَحْتَهُ دَماً عَبِيطا 🔸 از ام حيان نقل است كه گفت: روز شهادت حسين آسمان سه شبانه روز تاريک شد و هر كس دست به زعفران می‌زد دستش می‌سوخت و زير هر سنگی در بيت المقدس خون ديده می‌شد. 📚 تهذيب الكمال، المزي، ج 6، ص 434 و تاريخ مدينة دمشق، ابن عساكر، ج 14، ص 229 🔹 ما كشف يومئذ حجر إلا وجد تحته دم عبيط 🔸 عبد الملک شخصی را نزد پسر راس الجالوت فرستاد تا از وی بپرسد كه آيا نشانه‌ای از كشته شدن حسين در عالم ديده شده است يا نه، او در پاسخ گفت: هيچ سنگی از زمين بر داشته نشد مگر اينكه خون تازه ديده می‌شد. 📚 تاريخ الإسلام، الذهبي، ج 5، ص 16 و تاريخ مدينة دمشق، ابن عساكر، ج 14، ص 229 - 230 ... •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
در همین ایام و در زمانی که حضرت صدیقه کبری از دستگاه خلافت بیزار ، و از اهل مدینه دوری گزیده و عزلت نشین شده بودند ، امیرمؤمنان به جهت بازپس گیری فدک به سراغ ابوبکر می‌روند ؛ ماجرای این واقعه بر اساس شواهد تاریخی پس از اخراج عاملان و کارگزاران حضرت زهرا سلام الله علیها از فدک به وقوع پیوسته است 📚 بحارالانوار ج 124/29ص این بار ابوبکر بر منبر پیامبر نشسته و اطراف او را مهاجر و انصار پر کرده‌اند ، امیرمؤمنان پس از ورود به مسجد ، ابوبکر را مخاطب قرار داده و او را تخطئه می کنند که چرا وکیلان حضرت زهرا سلام الله علیها را از فدک بیرون رانده است؟ ابوبکر فدک را فیء مسلمین می داند و امیرمؤمنان با اقامهء دلیل عقلی و سپس آیهء تطهیر استدلال ابوبکر را باطل می‌کنند مسجدیان با شنیدن آیه_تطهیر و در پی آن نام حضرت صدیقهء طاهره گریان می‌شوند ، و از اطراف خلیفه پراکنده می‌گردند و مسجد را ترک می‌کنند ؛ گویا این حاضران در مسجد به یاد می‌آورند که پیامبر نزدیک به 9 ماه هر روز بر درِ خانهء حضرت امیر و حضرت زهرا می ایستاد و آیهء تطهیر را تلاوت می کرد تا... همگان بدانند که اهل این خانه مصداق آیهء تطهیرند.. 📚 إمتاع الأسماع ج387/5ص ابوبکر به منزل خویش در کنار مسجد بر میگردد ؛ این منزل همان خانه ای است که پیامبر به ابوبکر بخشیده اند . و ابوبکر ، زن خویش اسماء بنت عمیس را در آن جای داده است.. 📚تاریخ طبری ج419/3ص •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
۱ بازگشتِ مردگان يکی از حوادث مهم در هنگام ظهور، موضوع رجعت است که يکی از عقايد مسلم شيعه می باشد. امام صادق علیه السلام ميفرمايند: «از ما نيست کسی که به رجعت ما ايمان نداشته باشد.» (بحارالانوار، ج53، ص 92) رجعت در لغت به معنای بازگشت است و در فرهنگ دينی، عبارت است از بازگشت و گروهی از و و به دنيا. در ادبيات دينی برای مفهوم رجعت، از واژه هايی مانند «کَرَة» و «اوبة» نيز استفاده شده است. در آيات و روايات فراوانی به موضوع رجعت اشاره شده است که قصد داريم در اين سری از پيامها، به بررسی آنها بپردازیم ... 👆 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•