eitaa logo
داستان راستان🇵🇸
28.1هزار دنبال‌کننده
34.3هزار عکس
28.3هزار ویدیو
324 فایل
تقدیم به روح پاک و مطهر متفکر شهید استاد مرتضی مطهری‏‏‏‏‏‏‏‏ تبلیغات‌ ارزان با بازدهی عالی :👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/1735000081Ce431fec0ab
مشاهده در ایتا
دانلود
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 💠 همه ما این جملات را شنیده ایم وقتی همه می کنند چرا من نکنم در جایی که همه گرگند باید شوی خواهی نشوی رسوا هم شو 🔸 آیا این که چون همه به یک سمت می روند من هم باید پیرو اکثریت باشم،استدلال درستی است؟ 🔸 اجازه بدهید به رجوع کنیم تا جواب سوالمان را پیدا کنیم 🔸 آیه ی در تصویر در نازل شد و در آن زمان شديدا در اقليت بودند، گاهى اقليت آنها و اكثريت قاطع بت پرستان و مخالفان اسلام، ممكن بود اين را براى بعضى ايجاد كند كه اگر آئين آنها و بى اساس است چرا اينهمه پيرو دارند و اگر ما بر حقيم چرا اينقدر كم هستيم؟! 🔸 در اين آيه براى دفع اين توهم كه به دنبال ذكر حقانيت قرآن در آيات قبل ممكن است پيدا شود، خود را مخاطب ساخته، مى‏گويد:" اگر از اكثر مردمى كه در روى زمين هستند پيروى كنى ترا از راه حق و منحرف خواهند ساخت 🔸 وَ إِنْ تُطِعْ أَكْثَرَ مَنْ فِي الْأَرْضِ يُضِلُّوكَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ 🔸 در جمله بعد دليل اين موضوع را بيان می ‏كند و می ‏گويد: علت آن اين است كه آنها بر اساس منطق و فكر صحيح كار نمی كنند، راهنماى آنها يك مشت گمانهاى آلوده به هوى و هوس و يك مشت و و است 🔸 إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَ إِنْ هُمْ إِلَّا يَخْرُصُونَ 🔸 از آنجا كه مفهوم آيه قبل اين است كه اكثريت به تنهايى نمی ‏تواند راه حق را نشان دهد نتيجه آن، اين مى‏شود، كه راه را تنها بايد از خداوند گرفت هر چند طرفداران راه حق در اقليت بوده باشند 🔸 لذا در آيه دوم دليل اين موضوع را روشن می سازد كه 🔸 پروردگارت كه از همه چيز با خبر و آگاه است و در علم بی پايان او كمترين اشتباه راه ندارد، بهتر می ‏داند راه ضلالت و هدايت كدام است و گمراهان و هدايت يافتگان را بهتر می شناسد •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 💠 همه ما این جملات را شنیده ایم وقتی همه می کنند چرا من نکنم در جایی که همه گرگند باید شوی خواهی نشوی رسوا هم شو 🔸 آیا این که چون همه به یک سمت می روند من هم باید پیرو اکثریت باشم،استدلال درستی است؟ 🔸 اجازه بدهید به رجوع کنیم تا جواب سوالمان را پیدا کنیم 🔸 آیه ی در تصویر در نازل شد و در آن زمان شديدا در اقليت بودند، گاهى اقليت آنها و اكثريت قاطع بت پرستان و مخالفان اسلام، ممكن بود اين را براى بعضى ايجاد كند كه اگر آئين آنها و بى اساس است چرا اينهمه پيرو دارند و اگر ما بر حقيم چرا اينقدر كم هستيم؟! 🔸 در اين آيه براى دفع اين توهم كه به دنبال ذكر حقانيت قرآن در آيات قبل ممكن است پيدا شود، خود را مخاطب ساخته، مى‏گويد:" اگر از اكثر مردمى كه در روى زمين هستند پيروى كنى ترا از راه حق و منحرف خواهند ساخت 🔸 وَ إِنْ تُطِعْ أَكْثَرَ مَنْ فِي الْأَرْضِ يُضِلُّوكَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ 🔸 در جمله بعد دليل اين موضوع را بيان می ‏كند و می ‏گويد: علت آن اين است كه آنها بر اساس منطق و فكر صحيح كار نمی كنند، راهنماى آنها يك مشت گمانهاى آلوده به هوى و هوس و يك مشت و و است 🔸 إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَ إِنْ هُمْ إِلَّا يَخْرُصُونَ 🔸 از آنجا كه مفهوم آيه قبل اين است كه اكثريت به تنهايى نمی ‏تواند راه حق را نشان دهد نتيجه آن، اين مى‏شود، كه راه را تنها بايد از خداوند گرفت هر چند طرفداران راه حق در اقليت بوده باشند 🔸 لذا در آيه دوم دليل اين موضوع را روشن می سازد كه 🔸 پروردگارت كه از همه چيز با خبر و آگاه است و در علم بی پايان او كمترين اشتباه راه ندارد، بهتر می ‏داند راه ضلالت و هدايت كدام است و گمراهان و هدايت يافتگان را بهتر می شناسد •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 💠 همه ما این جملات را شنیده ایم وقتی همه می کنند چرا من نکنم در جایی که همه گرگند باید شوی خواهی نشوی رسوا هم شو 🔸 آیا این که چون همه به یک سمت می روند من هم باید پیرو اکثریت باشم،استدلال درستی است؟ 🔸 اجازه بدهید به رجوع کنیم تا جواب سوالمان را پیدا کنیم 🔸 آیه ی در تصویر در نازل شد و در آن زمان شديدا در اقليت بودند، گاهى اقليت آنها و اكثريت قاطع بت پرستان و مخالفان اسلام، ممكن بود اين را براى بعضى ايجاد كند كه اگر آئين آنها و بى اساس است چرا اينهمه پيرو دارند و اگر ما بر حقيم چرا اينقدر كم هستيم؟! 🔸 در اين آيه براى دفع اين توهم كه به دنبال ذكر حقانيت قرآن در آيات قبل ممكن است پيدا شود، خود را مخاطب ساخته، مى‏گويد:" اگر از اكثر مردمى كه در روى زمين هستند پيروى كنى ترا از راه حق و منحرف خواهند ساخت 🔸 وَ إِنْ تُطِعْ أَكْثَرَ مَنْ فِي الْأَرْضِ يُضِلُّوكَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ 🔸 در جمله بعد دليل اين موضوع را بيان می ‏كند و می ‏گويد: علت آن اين است كه آنها بر اساس منطق و فكر صحيح كار نمی كنند، راهنماى آنها يك مشت گمانهاى آلوده به هوى و هوس و يك مشت و و است 🔸 إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَ إِنْ هُمْ إِلَّا يَخْرُصُونَ 🔸 از آنجا كه مفهوم آيه قبل اين است كه اكثريت به تنهايى نمی ‏تواند راه حق را نشان دهد نتيجه آن، اين مى‏شود، كه راه را تنها بايد از خداوند گرفت هر چند طرفداران راه حق در اقليت بوده باشند 🔸 لذا در آيه دوم دليل اين موضوع را روشن می سازد كه 🔸 پروردگارت كه از همه چيز با خبر و آگاه است و در علم بی پايان او كمترين اشتباه راه ندارد، بهتر می ‏داند راه ضلالت و هدايت كدام است و گمراهان و هدايت يافتگان را بهتر می شناسد •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
📌ملاقات با امام زمان (عج) (ره) از قول پدرش نقل مي كند كه مي گفت: در زمان ما شخص و به نام (ره) بود كه پياده به رفته بود، و بين مردم مشهور شده بود كه او دارد - يعني چندين را در يك لحظه طي مي كرده - در يكي از سال ها او به آمد. من باخبر شدم و به ديدارش رفتم. پس از احوالپرسي از وي پرسيدم: - آيا شما داريد؟ در بين ما چنين شهرت يافته است؟ در جواب گفت: در يكي از سالها با به خانه خدا مي رفتم به محلي رسيديم، كه آنجا با هفت يا نه منزل (بيش از پنجاه فرسخ) راه بود. من به علتي از عقب مانده و كم كم به طور كلي از آن جدا شدم. و جاده اصلي را و بودم. چنان بر من غالب شد كه از زندگي گشتم. چند بار فرياد زدم: - ! ! (امام زمان)! ما را به جاده فرما! ناگاه از دور ديدم و به فكر فرو رفتم! پس از مدت كوتاهي آن شبح در كنارم حاضر شد. ديدم گندم گون و زيبا است كه لباس تميزي به تن كرده و را دارد. بر شتري سوار بود و ظرف آبي همراه خود داشت. به او سلام كردم، جواب سلام مرا داد و پرسيد: - تشنه هستي؟ - آري! ظرف آب را به من داد و از آن آب نوشيدم. سپس گفت: - مي خواهي به برسي؟ مرا بر پشت سر خود شتر كرد و به حركت كرديم. عادت من اين بود كه هر روز دعاي را مي خواندم. مشغول خواندن آن شدم. در بعضي از جمله ها آن شخص ايراد مي گرفت و مي گفت: چنين بخوان! چيزي نگذشت كه از من پرسيد: - اينجا را مي شناسي؟ نگاه كردم، ديدم در هستم. امر كردند: - پياده شو! وقتي پياده شدم، او بازگشت و از نظرم ناپديد شد. در اين وقت فهميدم كه او (عج) بوده است. از او و از اينكه او را نشناختم شدم. بعد از گذشت ، ما به رسيد. ، چون از ماندن من شده بودند، يكباره مرا در ديدند و از اين رو، بين مردم مشهور شدم كه من (طي الارض) دارم. (ره) در پايان اظهار مي كند كه پدرم گفت: را نزد وي خواندم و آن را كردم، كه او به من اجازه نقل و آن را داد. 🌜❉↝ ✿ ↜❉🌛 بحارالانوار، ج 52، ص 175 🔹🔸🔷 🔶 🔵 🔶 🔷🔸🔹 ⛅ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِـکْ ألْـفَـرَج⛅ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•