eitaa logo
داستان آموزنده 📝
17.1هزار دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
1.3هزار ویدیو
6 فایل
تبلیغات و ارتباط👇👇 @ad_noor1 داستانهای مذهبی و اخلاقی درسی برای زندگی روزمره را اینجا بخوانید👆👆 ☆مشاوره اخلاقی=> @Alnafs_almotmaenah . .
مشاهده در ایتا
دانلود
✅مرگ ناگهانی واهمیّت صلوات 🔸مرحوم قطب الدّین راوندی رضوان اللّه تعالی علیه به نقل از ابوهاشم جعفری حکایت نماید: روزی شخصی به محضر مبارک حضرت ابوجعفر، امام محمّد جواد علیه السلام وارد شد و اظهار داشت: یاابن رسول اللّه! پدرم سکته کرده و مرده است و دارای اموال و جواهراتی بسیار می باشد، که من از محلّ آن ها بی اطّلاع هستم. و من دارای عائله ای بسیار سنگین هستم، که از تامین زندگی آن ها عاجز و ناتوان می باشم. و سپس اظهار داشت: به هر حال من یکی از دوستان و علاقه مندان به شما هستم، تقاضامندم به فریاد من برسی و مرا از این مشکل نجات دهی. امام جواد علیه السلام در پاسخ به تقاضای او فرمود: پس از آن که نماز عشای خود را خواندی، بر محمّد و اهل بیتش علیهم السلام، صلوات بفرست. پس از آن، پدرت را در عالم خواب خواهی دید؛ و آن گاه تو را نسبت به محلّ ثروت و اموالش آگاه می نماید. آن شخص به توصیه حضرت عمل کرد و چون پدر خود را در عالَم خواب دید، به او گفت: پسرم! من اموال خود را در فلان مکان و فلان محلّ پنهان کرده ام، آن ها را بردار و نزد فرزند رسول خدا، حضرت ابوجعفر، امام محمّد جواد علیه السلام برسان. هنگامی که آن شخص از خواب بیدار گشت، صبحگاهان به طرف محلّ مورد نظر حرکت کرد. و چون به آن جا رسید، پس از اندکی جستجو اموال را پیدا نمود و آن ها را برداشت و خدمت امام جواد علیه السلام آورد و جریان را برای حضرت بازگو کرد. و سپس گفت: شکر و سپاس خداوند متعال را، که شما آل محمّد علیهم السلام را این چنین گرامی داشت؛ و از شما را از بین خلایق برگزید، تا مردم را از مشکلات و گرفتاری ها نجات بخشید. 📚 الخرایج والجرایح: ج 2، ص 665، 🥀
درآمد ماهی 30 میلیون عادیه ✅ هیچ کاری اینقدر سود نداره هیچ کاری 1️⃣ فقط با 2.5 میلیون سرمایه وارد معاملات آنلاین طلا میشی 2️⃣ یه زوج متخصص کمکت می کنن 3️⃣ هر سه روز سرمایه ورودیتو دو برابر می کنی باور نداری بیا سود بقیه رو ببین 👇 https://eitaa.com/joinchat/731709762C9d96b4efd8
🔴تفاوت شهوت زن و مرد از زبان امام علی(ع) چهل تن از زنان عرب نزد مولا از شهوت مرد سوال کردند ، جواب گرفتند که از ۱۰ قسمت ۹ قسمت برای زن و ۱ قسم برای مرد می‌باشد. گفتند پس چگونه است که با این حساب دستور وارونه آمده .مردان میتوانند زنان متعددی اختیار کنند ولی زنان نمیتوانند. مولا علی (ع) رو به زنان کرد و به ایشان دستور داد. که هریک از زنان کاسه ای آب بیاورند و آوردند و دستور داد که همه آبها را در داخل یک ظرف بریزند و ریختند و سپس دستور داد..... ادامه داستان باز شود ادامه داستان باز شود
❤️ حدیث زیبا درباره محرم ابن عباس نقل می کند : جبرئیل امین از جانب پروردگار جلیل هبوط کرد و گفت: ای محمّد(صلی الله علیه وآله)، خدای علیّ اَعلی به تو سلام می رساند، و تو را به درود و اِکرام مخصوص می گرداند و به تو می فرماید: به عزّت و جلالم سوگند، برای فاطمه(علیهاالسلام) شیعیان پاک و پاک شده ای خلق می کنم. این شیعیان اموالشان را در راه عزای حسین(علیه السلام) انفاق می کنند، و در راه زیارت حسین(علیه السلام) جان می دهند، و عزای وی را در مجالسشان به پا می کنند، خالصانه بر وی اشک می ریزند، خوابشان را کم می کنند، و از این شیوه باز نمی گردند ... آگاه باشید، هرکس در راه عزا و زیارت حسین بن علی علیهما السلام به مقدار درهمی انفاق نماید؛ ملائکه در آنچه انفاق نموده است تا روز قیامت با او داد و ستد می کنند، و به ازای هر درهم، هفتاد حسنۀ به وی می دهند، و خداوند برای او قصری در بهشت بنا خواهد کرد. 📓تَظَلُّمُ الزَّهرَاء(علیهاالسلام)، ص73-74
✨﷽✨ ✍ هرچه کنی به خود کنی 🔹زمانی که نجار پیری بازنشستگی خود را اعلام کرد، صاحب‌کارش ناراحت شد و سعی کرد او را منصرف کند! اما نجار تصمیمش را گرفته بود. 🔸سرانجام صاحب‌کار در حالی که با تأسف با این درخواست موافقت می‌کرد، از او خواست تا به‌عنوان آخرین کار، ساخت خانه‌ای را به عهده بگیرد. 🔹نجار نیز چون دلش چندان به این کار راضی نبود به سرعت مواد اولیه نامرغوبی تهیه کرد و با بی‌دقتی به ساختن خانه مشغول شد و کار را تمام کرد. 🔸زمان تحویل کلید، صاحب‌کار آن را به نجار بازگرداند و گفت: این خانه هدیه‌ایست از طرف من به تو، به خاطر سال‌های همکاری! 🔹نجار یکه خورد و بسیار شرمنده شد، در واقع اگر او می‌دانست که خودش قرار است در این خانه ساکن شود لوازم و مصالح بهتری برای ساخت آن به‌کار می‌برد و تمام دقت خود را می‌کرد. 🔸این داستان زندگی ماست... 🔰گاهی ما کمترین توجهی به آنچه که هر روز می‌سازیم نداریم و در اثر یک اتفاق می‌فهمیم که مجبوریم در همین ساخته‌ها زندگی کنیم، اما فرصت‌ها از دست می‌روند و گاهی شاید، بازسازی آنچه ساخته‌ایم ممکن نباشد. ❇️ شما نجار زندگی خود هستید و روزها چکشی هستند که بر یک میخ از زندگی شما کوبیده می‌شوند... ↶
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 🎙حجت‌الاسلام دانشمند 🔸ملاقات خربزه‌ فروش با قطب عالم امکان حضرت صاحب الزمان ارواحنا فداه 👌کوتاه و شنیدنی 🔻 📝از انچه بر دیگران گذشت‌‌، درست زیستن را بیاموزیم°';🕯;'`° اموزنده🎐 📚 @Dastane_amozande
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨ 🔹از هلند تا کربلا....... جوانی که سال قبل در روز عاشورا در حرم امام حسین علیه‌السلام فوت کرد ، بدون هیچ‌گونه مریضی و هیچ گونه فشاری و علتی.... جوان مرفهی از خانواده ای غیر مذهبی ، که توسط پدر و مادرش به هلند فرستاده شده بود، برای ادامه تحصیل و زندگی ، اما به یکباره برمیگردد ، همه زرق و‌برق و خوشی و ثروت را رها می کند و می گوید می خواهد سرباز امام زمان شود ، خانواده اش اصلا متوجه حرف او نمیشوند .....، او وارد حوزه میشود و محرم سال قبل برای اولین بار در عمرش می خواهد به کربلا برود ، به مادرش می گوید مگر میشود کربلا رفت و قتلگاه را دید و زنده برگشت با دوستش دو‌نفری به عراق می آیند ، دوستش می گوید مستقیم کربلا بریم ، امیر حسین قصه ما، می گوید : اگر کربلا بریم من دیگه نجف را نمی بینم ، اما تا ابد کنار امیرالمومنین خواهم بود و نجف را ندید در همان حرم امام حسین علیه‌السلام امیر حسین تمام کرد و امروز سالگرد اوست و مادرش میهمان برنامه فطرس از شبکه جهانی ولایت با اینکه عتبه حسینی سه جا برای قبر در حرم به آنها پیشنهاد داد اما امیر حسین همانطور که خودش گفته بود در نجف دفن شد
😳😳😱😱 ⭕اسماعیل دانش پژوه از کارکنان باسابقه سازمان بهشت زهرا با 25 سال سابقه بانقل خاطره ای عجیب می گوید: اطلاع دادند در یک آرامگاه خانوادگی پسری را از قبر خارج کرده است. به سرعت به محل رفته و متوجه شدیم مرده ای که هنوز چهل روز از فوتش نگذشته بود، توسط پسرش به بیرون قبر منتقل شده و می خواسته او را دوباره دفن کند. وقتی از آن پسر علت این کار را پرسیدیم گفت پدرش....😰 ادامه👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1143996660C2c2793f39f
🔴 من یه دختر مذهبی و پایبند به اخلاق بودم ولی شانسم بد بود😢😞 ۳۴ساله بودم که خیلی خوشحال بودم همه چی به خوبی پیش میرفت تا اینکه شب عروسی...🔞🔞 مادرشوهرم کاری کرد که.....😱😱 🔞ادامه این داستان پرماجرا در👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1143996660C2c2793f39f
می روم مشهد خیابان ها شلوغ می روم در قم شبستان ها شلوغ کربلا هم کل ایوان ها شلوغ در مسیرش هم بیابان ها شلوغ هیچ کس مثل تو بی زوار نیست… یابن زهرا یا حسن المجتبی 😭🖤 🥀ایام شهادت ال الله تسلیت باد🥀
🌸🤚🏻* یڪ دانـه نه صد دانــه ی تسبیح دعـایت هـر روز فــرج زمــزمــــه ڪردیم بــرایت شرمنده ی چشمان پر از اشڪ تو هستیم جــــان همـــه ی عــالــم و آدم بــه فدایت..
🌹هرکی عاشق کلاس بافتنیه بیاد👌🥰 آموزشهای پاییزی شروع شد😍 🌹بافتن_کیف👝 🌹بافتن_لیف🧽 🌹بافتن_لباس🧥 🌹بافتن_شال🧣 🌹 بافتن_اسکاج🍽 🌹بافتن_کلاه🎩 خودمم عضوم نری از دستت رفته 🏃‍♀🏃‍♀ https://eitaa.com/joinchat/1000079586C0031ba7ac6 آموزشهای ژورنالی💯رایگان😎
چرا تو خونه بیکار نشستی؟!😮 پاشو و را بیار😍😍 بیا اینجا بافتنی🧶 یادبگیر👍 آوردم😍 اگه حتی هیچی بلد نباشی میتونی ببافی🤷‍♀😛😘 👇🏼👇🏼👇🏼 https://eitaa.com/joinchat/1000079586C0031ba7ac6 ☝️☝️☝️ بافتنی های تابستونی فانتزیشو ببین خودت😍🧣
هرچه برای خود و عزیزانت نمی پسندی برای دیگران هم مپسند. روزى جوانى نزد پيامبر«صلى الله عليه و آله و سلم» آمد و با‌كمال بی ادبی گفت: اى پيامبر خدا آيا به من اجازه مى‌دهى زنا كنم؟! با گفتن اين سخن فرياد مردم بلند شد و از گوشه كنار به او اعتراض كردند، ولى پيامبر با كمال ملايمت و اخلاق نيك به جوان فرمود: نزديك بيا، جوان نزديك آمد و در كنار پيامبر«صلى الله عليه و آله و سلم» نشست. پيامبر از او پرسيد: آيا دوست دارى كسى با مادر تو چنين كند؟ گفت: نه فدايت شوم. فرمود: همينطور مردم راضى نيستند با مادرشان چنين شود. بگو ببينم آيا دوست دارى با دختر تو چنين كنند؟ گفت: نه فدايت شوم. فرمود: همينطور مردم درباره دخترانشان راضى نيستند. بگو ببينم آيا براى خواهرت می‌پسندى؟ جوان مجددا انكار كرد و از سوال خود پشيمان شد. پيامبر«صلى الله عليه و آله و سلم» دست بر سينه او گذاشت و در حق او دعا كرد و فرمود: « خدايا قلب او را پاك گردان و گناه او را ببخش و دامن او را از آلودگى بى عفتى حفظ كن». 📝از انچه بر دیگران گذشت‌‌، درست زیستن را بیاموزیم°';🕯;'`° اموزنده🎐 📚 @Dastane_amozande
🐣 پوست تخم‌مرغ را دور می‌ریزید؟ اگر بدونید چطور باعث میشه ریزش موهاتون متوقف بشه و تو ۱ماه رشدش دو برابر 😍 درمان قطعی پوکی استخوان فقط با پوست تخم مرغ و هزار خاصیت دیگر بزن رو لینک طریقه مصرفشو یاد بگیر👇👇😍 6or 🍃 📛 نحوه ساخت و مصرف 👇 https://eitaa.com/joinchat/225837057C81d7cc3121 از دستش ندین❌❌👆👆🌿
🔴 پندی از ابلیس!! امام صادق (ع) برای حفص بن غیاث حکایت فرمودند که: روزی ابلیس بر حضرت یحیی (ع ) ظاهر شد در حالی که ریسمان های فراوانی به گردنش آویخته بود، حضرت یحیی (ع) پرسید: این ریسمان ها چیست؟ ابلیس گفت: اینها شهوات و خواسته های نفسانی بنی آدم است که با آنها گرفتارشان می کنم. حضرت یحیی (ع) پرسید: آیا چیزی از ریسمان ها هم برای من هست؟ ابلیس گفت: بعضی اوقات پرخوری کرده ای و تو را از نماز و یاد خدا غافل کرده ام. حضرت یحیی (ع) فرمود: به خدا قسم، از این به بعد هیچ گاه شکمم را از غذا سیر نخواهم کرد. ابلیس گفت: به خدا قسم، من هم از این به بعد هیچ مسلمان موحدی را نصیحت نمی کنم. امام صادق (ع) در پایان این ماجرا فرمود: حفص! به خدا قسم، برجعفر و آل جعفر لازم است هیچ گاه شکم شان را از غذا پر نکنند. (صراط سلوک ص 41) ➥ 📝از انچه بر دیگران گذشت‌‌، درست زیستن را بیاموزیم°';🕯;'`° اموزنده🎐 📚 @Dastane_amozande
📌تشرف تاجر اصفهاني و طي الارض با جناب هالو آقاي حاج آقا جمال الدين (ره) فرمودند: من براي نماز ظهر و عصر به مسجد شيخ لطف اللّه، كه در ميدان شاه اصفهان واقع است، مي آمدم. روزي نزديك مسجد، جنازه اي را ديدم كه مي برند و چند نفر ازحمالها و كشيكچي ها همراه او هستند. حاجي تاجري، از بزرگان تجار هم كه ازآشنايان من است پشت سر آن جنازه بود و به شدت گريه مي كرد و اشك مي ريخت. من بسيار تعجب كردم چون اگر اين ميت از بستگان بسيار نزديك حاجي تاجر است كه اين طور براي او گريه مي كند، پس چرا به اين شكل مختصر و اهانت آميز او راتشييع مي كنند و اگر با او ارتباطي ندارد، پس چرا اين طور براي او گريه مي كند؟ تا آن كه نزديك من رسيد، پيش آمد و گفت: آقا به تشييع جنازه اولياء حق نمي آييد؟ باشنيدن اين كلام، از رفتن به مسجد و نماز جماعت منصرف شدم و به همراه آن جنازه تا سر چشمه پاقلعه در اصفهان رفتم. (اين محل سابقا غسالخانه مهم شهر بود) وقتي به آن جا رسيديم، از دوري راه و پياده روي خسته شده بودم. در آن حال ناراحت بودم كه چه دليلي داشت كه نماز اول وقت و جماعت را ترك كردم و تحمل اين خستگي رانمودم آن هم به خاطر حرف حاجي. با حال افسردگي در اين فكر بودم كه حاجي پيش من آمد و گفت: شما نپرسيديد كه اين جنازه از كيست؟ گفتم: بگو. گفت: مي دانيد امسال من به حج مشرف شدم. در مسافرتم چون نزديك كربلا رسيدم،آن بسته اي را كه همه پول و مخارج سفر با باقي اثاثيه و لوازم من در آن بود، دزد برد ودر كربلا هم هيچ آشنايي نداشتم كه از او پول قرض كنم. تصور آن كه اين همه دارايي را داشته ام و تا اين جا رسيده ام، ولي از حج محروم شده باشم، بي اندازه مرا غمگين وافسرده كرده بود. در فكر بودم كه چه كنم. تا آن كه شب را به مسجد كوفه رفتم. در بين راه كه تنها و از غم و غصه سرم را پايين انداخته بودم، ديدم سواري با كمال هيبت و اوصافي كه در وجودمبارك حضرت صاحب الامر عجل الله تعالی فرجه الشریف توصيف شده، در برابرم پيدا شده و فرمودند: چرا اين طور افسرده حالي؟ عرض كردم: مسافرم و خستگي راه سفر دارم. فرمودند: اگر علتي غير از اين دارد، بگو؟ با اصرار ايشان شرح حالم را عرض كردم. در اين حال صدا زدند: هالو. ديدم ناگهان شخصي به لباس كشيكچي ها و با لباس نمدي پيدا شد. (در اصفهان دربازار، نزديك حجره ما يك كشيكچي به نام هالو بود) در آن لحظه كه آن شخص حاضر شد، خوب نگاه كردم، ديدم همان هالوي اصفهان است. به او فرمودند:اثاثيه اي را كه دزد برده به او برسان و او را به مكه ببر و خود ناپديد شدند. آن شخص به من گفت: در ساعت معيني از شب و جاي معيني بيا تا اثاثيه ات را به توبرسانم. وقتي آن جا حاضر شدم، او هم تشريف آورد و بسته پول و اثاثيه ام را به دستم داد وفرمود: درست نگاه كن و قفل آن را باز كن و ببين تمام است؟ ديدم چيزي از آنها كم نشده است. فرمود: برو اثاثيه خود را به كسي بسپار و فلان وقت و فلان جا حاضر باش تا تو را به مكه برسانم. من سر موعد حاضر شدم. او هم حاضر شد. فرمود: پشت سر من بيا. به همراه او رفتم. مقدار كمي از مسافت كه طي شد، ديدم در مكه هستم. فرمود: بعد از اعمال حج در فلان مكان حاضر شو تا تو را برگردانم و به رفقاي خودبگو با شخصي از راه نزديكتري آمده ام، تا متوجه نشوند. ضمنا آن شخص در مسير رفتن و برگشتن بعضي صحبتها را با من به طور ملايمت مي زدند، ولي هر وقت مي خواستم بپرسم شما هالوي اصفهان ما نيستيد، هيبت اومانع از پرسيدن اين سؤال مي شد. بعد از اعمال حج، در مكان معين حاضر شدم و مرا، به همان صورت به كربلابرگرداند. در آن موقع فرمود: حق محبت من بر گردن تو ثابت شد؟ گفتم: بلي. فرمود: تقاضايي از تو دارم كه موقعي از تو خواستم انجام بدهي و رفت. تا آن كه به اصفهان آمدم و براي رفت و آمد مردم نشستم. روز اول ديدم همان هالو وارد شد. خواستم براي او برخيزم و به خاطر مقامي كه از او ديده ام او را احترام كنم اشاره فرمود كه مطلب را اظهار نكنم، و رفت در قهوه خانه پيش خادمها نشست و درآن جا مانند همان كشيكچي ها قليان كشيد و چاي خورد. بعد از آن وقتي خواست برود نزد من آمد و آهسته فرمود: آن مطلب كه گفتم اين است: در فلان روز دو ساعت به ظهر مانده، من از دنيا مي روم و هشت تومان پول با كفنم در صندوق منزل من هست. به آن جا بيا و مرا با آنها دفن كن. در اين جا حاجي تاجر فرمود: آن روزي كه جناب هالو فرموده بود، امروز است كه رفتم و او از دنيا رفته بود و كشيكچي ها جمع شده بودند. در صندوق او، همان طوركه خودش فرمود، هشت تومان پول با كفن او بود. آنها را برداشتم و الان براي دفن اوآمده ايم. بعد آن حاجي گفت: آقا! با اين اوصاف، آيا چنين كسي از اولياءاللّه نيست و فوت اوگريه و تاسف ندارد . 📚برکات حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف خلاصه عبقری الحسان . اموزنده🎐 📚 @Dastane_amozande
🔹🔷این شخص را می‌شناسید؟! ♦️او احمد بیابانی ست. یکی از گنده لات‌های سه راه ورامین شهرری. 🔻احمد عادت به شراب خوردن داشت، چاقو کشی و دعواهای وحشتناک از کوچکترین هنرهای احمد بود. در یک دعوا ۲۲ شاکی خصوصی داشت! روز ۲۲ بهمن که کلانتری شهرری در آتش سوخت، ایستاده بود و می خندید! می گفت ۷۰ تا پرونده های من سوخت!! 🔻یه روز بچه‌های سپاه شهرری دستگیرش می‌کنند و بهش میگن: "تو خجالت نمیکشی؟ جوونای مردم دارن تو جبهه‌ها تیکه پاره میشن اونوقت تو توی تهران داری الواتی میکنی؟!" 🔹احمد به غیرتش برمیخوره به اون پاسدار میگه: "منو آزاد کنید، نامرده اگه کسی فردا نره جبهه!" 🔹فرمانده گردان مالک، آقای راسخ این حرفو میشنوه به احمد میگه: "من فردا ساعت صبح از میدان شهرری میرم برای جبهه. اگه خیلی مردی ۶صبح اونجا باش." 🔹احمد ساک به دست ۶صبح میدان شهرری بود! رفت جبهه و... به گفته‌ی یکی از رزمنده ها احمد متحول شده بود و از خدا خواسته بود اگر بناست شهید بشوم پیکرم را کسی نبیند، چون بدنش پُر بود از جای چاقو و خالکوبی و... میگفت: "این بدن آبروی رزمنده ها را می‌برد." 🌷در یکی از عملیات‌ها که احمد به همراه چند تن از فرمانده هان برای شناسایی منطقه بازی دراز رفته بودند گلوله مستقیم تانک به خودروی آنان برخورد می‌کند و بدن احمد در آتش سوخت و به شهادت رسید. 🔷از کتاب بامرام. خاطرات شهید احمد بیابانی شادی روحش صلوات بفرستید اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل الفرجهم 📝از انچه بر دیگران گذشت‌‌، درست زیستن را بیاموزیم°';🕯;'`° اموزنده🎐 📚 @Dastane_amozande
💕 آشپزی از صفر تا صد ❤️ کیک ها ❤️ خوراکی ها ❤️ غذاهای فوری و آسان ❤️ انواع ❤️ انواع ، انواع کلی غذا و کیک و شیرینی با آموزش خیلی آسان یاد بگیر و خودت باش به جمع کانال بانوان بپیوندید کافیه بر روی لینک زیر کلیک کنید و گزینه تایید بزنید 👇👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3400466562C0ca0042bdf 👆👆👆👆👆👆
🌸 برای شما، کلی آموزش آشپزی و کیک و شیرینی به صورت رایگان در کانال زیر گذاشتم ، این کانال را از دست ندهید، کافیه بر روی لینک آبی رنگ زیر کلیک کنید 👇👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3400466562C0ca0042bdf
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥بسیار بسیار عالی است پیشنهاد میکنم شماهم ببینید،دیگر دوستان عزیز هم تماشا کنند...❤️👌 ▪️
🔴سرانجام کانال { شهید کافی } وارد ایتا شد! از همه ی شما عزیزان دعوت میکنم با بروزترین مطالب و آثار ماندگار حاج شیخ احمد کافی(ره)، همراه ما باشید 🔽🔽 https://eitaa.com/joinchat/4033609749C6033d49560
🔴صلوات خاصه قبرستان "هر کس این صلوات را 1 بار در قبرستان بخواند به مدت 10 سال عذاب از تمام قبرستان برداشته میشوداگر 2 بار بخواند به مدت 40 سال و اگر 3 بار بخواند برای همیشه عذاب برداشته میشودهمچنین هرکس این صلوات را بر سر قبر والدین خود بخواند حقوق ایشان را ادا نموده است." متن صلوات اینجاست👇 https://eitaa.com/joinchat/4033609749C6033d49560
🌱🍃🌱🍃🌱🍃🌱🍃🌱🍃🌱 🔆 طعام را بردار و به سائل بسپار! ⚡️در احوالات حضرت علی علیه السلام آورده اند که روزی امیرالمؤمنین اشتها کردند که جگر کباب شده ای را با نان نرم بخورند. همین طور این امر تا یک سال طول کشید و ابراز نمی کردند. روزی از روزها، در حالی که روزه بودند، به حضرت امام حسن علیه السلام این مطلب را گفتند. ⚡️امام حسن برای حضرت، غذای مورد نظر را آماده کرد. وقتی هنگام افطار شد، سائلی به در خانه آمد و درخواست غذا کرد. علی علیه السلام فرمود: ⚡️«ای نور دیده من! این طعام را بردار و به این سائل بسپار؛ برای آنکه ما فردای قیامت در صحیفه اعمال خود نخوانیم که «و یوم یعرض الذین کفروا علی النّار اذهبتم طیباتکم فی حیاتکم الدّنیا و استمتعتم بها فالیوم تجزون عذاب الهون بما کنتم تستکبرون فی الارض بغیر الحق و بما کنتم تبسقون؛ (احقاف، 20) آن روز که کافران را بر آتش عرضه می کنند (به آنها گفته می شود) از طیبات و لذائذ در زندگی دنیای خود استفاده کردید و از آن بهره گرفتید اما امروز عذاب ذلت بار به خاطر استکباری که در زمین به ناحق کردید و به خاطر گناهانی که انجام می دادید جزای شما خواهد بود.» 📚منبع : هزار و یک داستان از زندگانی امام علی، ص419