eitaa logo
داستان آموزنده 📝
17.1هزار دنبال‌کننده
6.4هزار عکس
1.3هزار ویدیو
6 فایل
تبلیغات و ارتباط👇👇 @ad_noor1 داستانهای مذهبی و اخلاقی درسی برای زندگی روزمره را اینجا بخوانید👆👆 ☆مشاوره اخلاقی=> @Alnafs_almotmaenah . .
مشاهده در ایتا
دانلود
هرچی مانتو داریم فقط ۲۵۰ تومن😍👆 فروش انلاین و حضوری❌سراسر کشور با پرداخت کرایه ماشین✅ https://eitaa.com/joinchat/1209467075Cfe94c10681
🖤 📖 السَّلامُ عَلَيْكَ يا فِلْذَةَ كَبِدِ رَسُولِ الله صَلَّى الله عَلَيْهِ وَآلِهِ... 🌱سلام بر تو ای مولایی که قلب مهربان آخرین فرستاده خدا، مملو از محبت و انتظار توست. 🌱سلام بر تو و بر روزی که جهان را با آفتاب محمدی روشن خواهی کرد. 📚 صحیفه مهدیه، زیارت حضرت بقیة الله ارواحنا فداه در سختیها اللهم‌عجل‌لولیک‌الفرج 🌹🍃🌹🍃
❌بلایی که سر دختر 12 ساله مشهدی بعد از ازدواج با پسرخاله آمدحوادث رکنا: من که در این سن و سال نمی‌توانستم برای آینده ام تصمیم بگیرم درواقع هیچ گونه آگاهی از ازدواج نداشتم فقط تحت تاثیر حرف های خاله ام قرار گرفتم که مدعی بود پدر خواستگارم ثروت زیادی دارد و برای پسرش منزل مسکونی خودرو شغل فراهم می کند اما... این یک تجربه است ادامه را حتما بخوانید👇😔 https://eitaa.com/joinchat/3068199434C3a9f31d9f9
👁تست بینایی 👁 بنظر شما رنگ کدام یک از مثلثها با بقیه فرق میکند⁉️🤔 🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺 🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻 🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺 🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻 🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺 🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻 🚫عمرا اگه بتونی اینو تشخیص بدی😁✋ حتما بزن رو مثلثها، مثلثهای سنجاق شده کانالو ببین و بیناییتو تست کن😍
✨﷽✨ 🏴امام حسن مجتبی علیه السلام ✍قَالَ رَجُلٌ لِلْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ إِنِّي مِنْ شِيعَتِكُمْ، فَقَالَ اَلْحَسَنُ بْنُ عَلِيٍّ: يَا عَبْدَ اَللَّهِ إِنْ كُنْتَ لَنَا فِي أَوَامِرِنَا وَ زَوَاجِرِنَا مُطِيعاً فَقَدْ صَدَقْتَ وَ إِنْ كُنْتَ بِخِلاَفِ ذَلِكَ فَلاَ تَزِدْ فِي ذُنُوبِكَ بِدَعْوَاكَ مَرْتَبَةً شَرِيفَةً لَسْتَ مِنْ أَهْلِهَا لاَ تَقُلْ: أَنَا مِنْ شِيعَتِكُمْ وَ لَكِنْ قُلْ: أَنَا مِنْ مَوَالِيكُمْ وَ مُحِبِّيكُمْ وَ مُعَادِي أَعْدَائِكُمْ وَ أَنْتَ فِي خَيْرٍ وَ إِلَى خَيْرٍ امام حسن عليه السلام ـ در جواب مردى كه عرض كرد : من از شيعيان شما هستم ـ فرمود : اى بنده خدا! اگر مطيع اوامر و نواهى ما باشى ، راست مى گويى ولى اگر چنين نباشى پس با ادعاى چنين منزلت والايى كه اهلش نيستى ، بر گناهانت ميفزاى . مگو : من از شيعيان شما هستم ، بلكه بگو : من از دوستداران شما و دشمن دشمنان شما هستم . در اين صورت، تو آدم خوبى هستى و به خوبى گرايش دارى. 📗تنبيه الخواطر و نزهة النواظر ج2 ص106 ↶【 📝از انچه بر دیگران گذشت‌‌، درست زیستن را بیاموزیم°';🕯;'`° اموزنده🎐 📚 @Dastane_amozande
خانمی به پزشک مراجعه کرد و گفت که سه سال هست که ازدواج کرده ام و سه فرزند دارم که دارای چهره های عجیب و غریب هستن خانم میخواست از او آزمایش بگیرن تا دلیل این مشکل را پیدا کنن وقتی آزمایش گرفتن چیز وحشتناکی فهمیدن ... 😱😳👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2299330923C76fb65ed50 افرادی که ناراحتی قلبی دارند وارد نشوند🔞
لامپ 💡سوخته رو دور نـنـداززززززز ... 🚫😱💡 😌خانمای مال جمع کن💰 با این دیگه مطمئنم شوهراتون بال درمیارن از بس که خفنه 😅 سه سوته😗 لامپ 💡سوخته😔 رو فقط با یک مـداد ✏️ زنده کن...😍 👌فرصتو از دست نده سریع بیا 👇🏻👇🏻 💥آموزش ببین👇👇 https://eitaa.com/joinchat/664142326C0582640c04 🙈
❌ خیانت یک زن ⚔پس از آن که جنگ خیبر پایان یافت و اموال خیبر به عنوان غنیمت، طبق دستور پیغمبر اسلام (ص) بین مسلمین تقسیم گردید، یک زن یهودی به نام زینب دختر حارث که دختر برادر مَرحَب باشد برّه ای کباب شده را به عنوان هدیه تقدیم آن حضرت و همراهانش کرد. زن یهودی پیش از آن که برّه را تحویل دهد، از اصحاب سؤال کرد که پیغمبر خدا کجای گوسفند را بهتر دوست دارد؟ اصحاب اظهار داشتند: پیامبر خدا (ص)، دست آن را بهتر از دیگر اعضایش دوست دارد. پس آن، زن یهودی تمامی برّه را آغشته به زهر نمود، مخصوصاً دست آن را بیشتر به زهر آلوده کرد و جلوی حضرت و یارانش نهاد. حضرت مقداری از دست برّه را تناول نمود و سپس به اصحاب خود فرمود: از خوردن آن دست بکشید، زیرا که گوشت این برّه مسموم است. 🔮پس از آن، حضرت رسول (ص) آن زن یهودی را احضار و به او فرمود: چرا چنین کردی؟ 🗣او در جواب گفت: برای آن که من با خود گفتم، اگر این شخص پیغمبر باشد به او آسیبی نمی رسد وگرنه از شرّ او راحت می شویم. 👈و چون حضرت سخنان او را شنید، او را بخشید، ولی پس از آن جریان، حضرت به طور مکرّر می فرمود: غذای خیبر مرا هلاک، و درونم را متلاشی کرده است. 📚( بحارالا نوار: ج 21، ص 5 6) 📝از انچه بر دیگران گذشت‌‌، درست زیستن را بیاموزیم°';🕯;'`° اموزنده🎐 📚 @Dastane_amozande
💠حضرت موسی به عروسی دو جوان مومن و نیک سرشت قومش دعوت شده بود، آخر شب در هنگام خداحافظی عزرائیل را بر بالای خانه بخت و حجله عروس و داماد دید!!! از او پرسید تو اینجا چه میکنی؟ عزراییل گفت امشب آخرین شب زندگی این عروس داماد است ماری سمی در میان بستر این دو جوان خوابیده و من باید در زمان ورود و همبستر شدن آنها در این حجله جان هر دو را به امر پروردگار در اثر نیش مار بگیرم . موسی با اندوه از ناکامی و مرگ این دو جوان نیکوکار و مومن قومش رفته و صبحگاهان برای برگذاری مراسم دعا و دفن آن دو بازگشت اما در کمال تعجب و خوشحالی عروس و داماد زنده و خندان از دیدن پیامبر خدا در حال بیرون انداختن جسد ماری سیاه دید!!! از خدا دلیل دادن این وقت و عمر اضافه به ایشان را پرسید؟ جبرییل نازل شد و گفت دلیل را خود با سوال از اعمال شب قبل ایشان خواهی یافت. موسی از داماد سوال کرد دیشب قبل ورود بحجله چه کردند؟ جوان گفت وقتی همه رفتند گدایی=(سائلی) در زد و گفت من خبر عروسی شما را در روستای مجاور دیر شنیدم و تمام بعدازظهر و شب را برای خوردن و بردن یک شکم سیر از غذای شما برای خود و همسر بیمارم در راه بودم لطفا بمن هم از طعام جشنتان بدهید. بداخل آمدم و جز غذای خودم و همسرم نیافتم غذای خود را به آن مرد گرسنه دادم خورد برایم دعای طول عمر کرد و گفت برای همسرم هم غذا بدهید او نیز چون من سه روز است غذای مناسبی نخورده است. با خجالت قصد ورود و بستن در را داشتم که همسرم با رویی خندان غذای خودش را بمرد داد و او در هنگام رفتن برای هردوی ما دعای طول عمر ،رفع بلا و شگون مصاحبت با پیامبر خدا در اولین روز زندگی مشترکمان را کرد و رفت. وقتی قصد ورود بحجله را داشتیم مجمعه (سینی بزرگ و سنگین غذا از جنس مس ) از دست همسرم برروی رختخواب افتاد و باعث مرگ این مار سمی که در رختخواب مابود گشت، پس ما هردو دیشب را تا اکنون بعبادت گذارندیم و العجب شادی ما از اینست که دعای آنمرد بر شگون مصاحبت با شما نیز به اجابت رسید. جبرییل ع فرمود ای موسی بدان صدقه و انفاق باعث رفع بلا و طول عمر شده این بر ایشان بیاموز و داستانشان برهمگان باز گو باشد که چراغی گردد بر خلق ما برای نیکی به دیگران و مصاحبت پیامبرانی چون تو در جنت. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈ 📝از انچه بر دیگران گذشت‌‌، درست زیستن را بیاموزیم°';🕯;'`° اموزنده🎐 📚 @Dastane_amozande
✅نگین ماندگار ✍پادشاهی نگین انگشتری داشت که می خواست روی آن نقشی ماندگار بگذارد که در روزهای غم افسرده نشود و نا امیدی به سراغش نیاید و به خاطر داشته باشد بعد از هر رنج و دردی، درسی نهفته است و در هنگام شادی که موجب امید و انرژی است، گرفتار غرور نشود و خدا را از یاد نبرد. تمام دانشمندان اندیشیدند اما فکرشان به جایی نرسید تا اینکه یک فرد فقیری آمد و گفت روی نگین فقط یک جمله بنویسید که یادآور هر دو زمان باشد. جمله این بود: این نیز بگذرد! پادشاهی دُر ثمینی داشت بهر انگشتری نگینی داشت خواست نقشی باشدش دو ثمر هر زمان که افکند به نقش نظر گاه شادی نگیردش غفلت گاه اندوه نبایدش محنت هر چه فرزانه بود در ایام کرد اندیشه ای ولی همه خام ژنده پوشی پدید شده آن دم گفت: بنگار« بگذرد این هم» ↶【 📝از انچه بر دیگران گذشت‌‌، درست زیستن را بیاموزیم°';🕯;'`° اموزنده🎐 📚 @Dastane_amozande
💥💥حرمت استاد از پدر بالاتر است 💠من اولین کتابم که چاپ شد کتاب کلبه ی عشق، در ارشاد تهران رد کردند . گفتند این کتاب اشکال دارد و مهر نزدند که چاپ شود. رفقای قم که دنبال چاپ کتاب بودند به آن خانم گفته بودند مشکل کتاب چیه؟ 💠گفته این کتاب فقط یک ‌اشکال دارد ؛ یک اشکال اساسی دارد. شماره را گرفته بودند و خانم به ما زنگ زد گفتم که نویسنده ی کتاب منم ممنون می شوم اگر اشکالی دارد بفرمایید من حلش کنم. گفت صفحه ی اول این کتاب اشکال دارد؛ گفتم کجایش؟ 💠گفت اینجا که نوشتید ثواب این‌کتاب را هدیه می کنم به روح پر فتوح استاد بزرگوارم مرحوم آیت الله سید احمد فقیه امامی و روح پدر عزیزم مرحوم حاج اسماعیل دانشمند. گفتم این اشکالش کجاست؟ گفت اول پدر را باید بنویسید بعد استاد را ، گفتم خانم ببخشید شما ظاهرا خبر از حدیث امام صادق ندارید ، گفت حدیث امام صادق چیه ؟ گفتم‌مگر نمی دانید که امام فرمود : استاد را از پدر باید بیشتر دوست داشت و احترام‌ گذاشت؟ گفت چطور؟ 💠 گفتم امام می فرماید : پدر تو را از عرش به فرش آورده ولی استاد است که تورا از فرش به عرش می برد. حرمت استاد از بابا بالاتر است . شما از امام صادق بهتر می گویی؟ گفت عجب ! اینجوری است ؟ چقدر حرف حرف قشنگی است تایید کردند و حل شد . استاد دانشمند 📝از انچه بر دیگران گذشت‌‌، درست زیستن را بیاموزیم°';🕯;'`° اموزنده🎐 📚 @Dastane_amozande
ما دولت تسلیم و رضا می طلبیم راهی سوی اقلیم بقا می طلبیم اندر دو جهان ، عزت و اقبال و نجات از فیض ولایت رضا می طلبیم (ع)🍂🖤 🥀 ♨️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔆ماجرای بیماری علامه عسکری در کودکی 🍂حضرت علامه عسکری می گفتند:در ایامی که در سامرا بودم به مرض حصبه مبتلا شدم و هرچه در آنجا معالجه نمودم مفید واقع نشد مادرم با برادرانم مرا از سامرّه به کاظمین برای معالجه آوردند و در آنجا نزدیک صحن مطهر یک اتاق در مسافرخانه تهیه و در آنجا به معالجه من پرداختند. 🍂این معالجات مؤثر واقع نشد و من بیهوش افتاده بودم. وقتی از معالجه اطبای کاظمین مایوس شدند یک روز به بغداد رفته و یک طبیب را برای من به کاظمین آوردند. 🍂 همین که نزدیک بستر من آمد و می خواست مشغول معاینه شود من در اتاق احساس سنگینی کردم و بی اختیار چشمم را باز کردم دیدم خوکی بر سر من آمده است. بی اختیار آب دهان خود را به صورتش پرتاب کردم. 🍂گفت چه می کنی چه می کنی من دکترم نسخه ای را تهیه کرد که ابدا مؤثر واقع نشد و من لحظات آخر عمرم را سپری می کردم. 🍂تا اینکه دیدم حضرت عزرائیل وارد شد.با لباس سفید و بسیار زیبا پس از آن پنج تن علیهم السلام حضرت رسول اکرم و حضرت امیر المومنین و حضرت فاطمه زهرا و حضرت امام حسن و حضرت امام حسین علیهم السلام به ترتیب وارد شدند. و همه نشستند و به من تسکین دادند و من مشغول صحبت کردن با آنها شدم وآنها نیز مشغول گفتگو با هم بودند. 🍂در این حال که من به صورت ظاهرا بیهوش افتاده بودم دیدم مادرم پریشان شده و از پله های مسافرخانه بالای بام بالا رفته و رو به گنبد حضرت موسی بن جعفر کرده و عرض کرد: یا موسی بن جعفر من به خاطر شما بچه ام را اینجا آوردم شما راضی هستید بچه ام را اینجا دفن کنند ومن تنها برگردم؟ 🍂حاشا و کلا (البته این مناظر را ایشان با چشم دل و ملکوتی می دیدند نه با چشم سر آنها به هم بسته وبدن افتاده وعازم ارتحال است.) 🍂همین که مادرم با حضرت موسی بن جعفر مشغول تکلم بود دیدم آن حضرت به اتاق ما تشریف آوردند. و به رسول خدا عرض کردند:خواهش میکنم تقاضای مادر این سید را بپذیرید. 🍂حضرت رسول الله رو کردند به جناب عزرائیل و فرمودند برو تا زمانی که خداوند مقرر فرماید.خداوند به واسطه توسل مادرش عمر او را تمدید کرده است ما هم می رویم ان شاءالله برای موقع دیگر. 🍂مادرم از پله ها پایین آمد و من نشستم و آنقدر از دست مادرم عصبانی بودم که حد نداشت و به مادرم گفتم: چرا این کار را کردی ! 🍂من داشتم با پیامبر امیرالمومنین و حضرت فاطمه و حسنین علیهم السلام می رفتم و تو آمدی جلوی ما را گرفتی نگذاشتی حرکت کنیم 📚 منبع : معاد شناسی علامه طهرانی ره ج 1 📝از انچه بر دیگران گذشت‌‌، درست زیستن را بیاموزیم°';🕯;'`° اموزنده🎐 📚 @Dastane_amozande
🔥دیدن عذاب قبر توسط آیة الله بهاء الدّینی 🗣یکی از شاگردان آیة الله بهاء الدّینی می گوید : " روزی به اتفاق آقا وارد قبرستانی شدیم. روش همیشگی ایشان این بود که در ابتدای قبرستان توقف می کردند و سوره فاتحه ای برای صاحبان قبور قرائت می کردند. اما آن روز دیدم چند قدمی طی کردند و در آن طرف گورستان بر سر قبری ایستادند ، چند لحظه مکث کرده و فرمودند : " همین جا می نشینیم " چند دقیقه بر سر آن قبر نشستند. سپس با هم حرکت کردیم و از قبرستان خارج شدیم. پس از مدتی سوال کردم : " آیا علت خاصی وجود داشت که بر سر آن قبر نشستید ؟" فرمودند " صاحب قبر در عذاب سختی بود ، گفتم شاید تخفیفی برای او حاصل شود که البته بی تاثیر نبود " 🥀 📝از انچه بر دیگران گذشت‌‌، درست زیستن را بیاموزیم°';🕯;'`° اموزنده🎐 📚 @Dastane_amozande
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ماجرای طلسم شیخ بهایی در ساخت حرم علیه السلام 📝از انچه بر دیگران گذشت‌‌، درست زیستن را بیاموزیم°';🕯;'`° اموزنده🎐 📚 @Dastane_amozande
🍂دلم در آرزوی دیدنت گیرد بهانه... به سوی جمکرانت می شود هر دم روانه... 🍂چه می شد که ز کویت یابن الزهرا... تو می دادی به ما قدری نشانه
💥فوق العاده زیباست💥 ☀️جانم امیرالمومنین☀️ مردعربی از حضرت علی (ع) پرسيد : اگر من آب بنوشم حرام است؟ فرمودند : نه گفت: اگر خرما بخورم حرام است؟ فرمودند: نه گفت: پس چطور اگه ايندو را با هم مخلوط كنم و مدتي در آفتاب بگذارم تا شراب شود خوردنش حرام است ! اميرالمومنين (ع) فرمودند : اگر آب به رو ي سرت بپاشم دردي احساس ميكنی؟ گفت : نه فرمودند:اگر مشتی خاك بپاشم چطور ؟ گفت : نه فرمودند : اگر ايندو را با هم مخلوط كنم و مدتي در آفتاب بگذارم آنگاه به سرت بزنم چطور ؟ گفت : فرق سرم شكافته ميشود. حضرت فرمودند : حكايت آن نيز اينگونه است . 📚منبع کتاب قضاوتهای امیرالمومنین(ع) ‌‌‌‌ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
📌توصیه های استاد فاطمی نیا به زیارت رضوی از راه دور 🔰مداومت بر زيارت امام رضا عليه السلام از راه دور نيز آثار و بركات فراواني دارد. چنانچه در احوال علماي بزرگ آمده است كه هر وقت توفيق حضور در حرم مطهر ثامن الحجج حضرت رضا عليه السلام را نداشتند ، از راه دور ارتباط خود را با حضرت حفظ ميكردند كه چشمه هاي معرفت بي شماري نيز براي آنها گشوده ميشد. 🔰البته در زمان زيارت حضرات معصومين عليهم السلام ، چه از نزديك و در حرم مطهرشان ، چه از راه دور ، بايد حضور قلب و توجه باطني به آن وجود نوراني داشته باشيم. 📝از انچه بر دیگران گذشت‌‌، درست زیستن را بیاموزیم°';🕯;'`° اموزنده🎐 📚 @Dastane_amozande
وقتی ضارب علی رو با چاقو زد ما پیکر غرق خونش رو به کناری کشیدیم، پیرمردی اومد و گفت: خوب شد همینو می‌خواستی؟ به تو چه ربطی داشت؟ چرا دخالت کردی؟ علی با صدای ضعیفی گفت: حاج آقا فکر کردم دختر شماست من از ناموس شما دفاع کردم. 📝از انچه بر دیگران گذشت‌‌، درست زیستن را بیاموزیم°';🕯;'`° اموزنده🎐 📚 @Dastane_amozande
🍎داستان کوتاه شخصي نزد سقراط رفت و گفت: گوش کن مي خواهم چيزی برايت تعريف کنم. دوستي به تازگي در مورد تو مي گفت....  سقراط حرف او را قطع کرد و گفت:  قبل از اينکه تعريف کني، بگو آيا حرفت را از ميان سه صافي گذرانده اي يانه؟  - کدام سه صافي؟  - اول از ميان صافي واقعيت. آيا مطمئني چيزي که تعريف مي کني واقعيت دارد؟  -نه. من فقط آن را شنيده ام. شخصي آن را برايم تعريف کرده است.  - سقراط سري تکان داد و گفت: پس حتما آن را از ميان صافي دوم يعني خوشحالی گذرانده اي مسلما چيزي که مي خواهي تعريف کني، حتي اگر واقعيت نداشته باشد، باعث خوشحالي ام مي شود. - دوست عزيز، فکر نکنم تو را خوشحال کند.  - بسيار خوب، پس اگر مرا خوشحال نمي کند، حتما از صافي سوم، يعني فايده، رد شده است. آيا چيزي که مي خواهي تعريف کني، برايم مفيد است و به دردم مي خورد؟  - نه، به هيچ وجه!  سقراط  گفت: پس اگر اين حرف، نه واقعيت دارد، نه خوشحال کننده است و نه مفيد، آن را پيش خود نگهدار و سعي کن خودت هم زود فراموشش کنی.. 📝از انچه بر دیگران گذشت‌‌، درست زیستن را بیاموزیم°';🕯;'`° اموزنده🎐 📚 @Dastane_amozande
امام صادق علیه السلام می فرمایند: روزی حضرت عیسی (علیه السلام) در جمع حواریون نشسته بودند. حواریون به عیسی علیه السلام عرض کردند: آموزگار راه هدایت! ما را از نصایح و پندهایت بهره مند ساز. عیسی علیه السلام: پیامبر خدا موسی علیه السلام به اصحاب فرمود؛ سوگند دروغ نخورید، ولی من می گویم سوگند – خواه دروغ و خواه راست نخورید. آنها عرض کردند: ما را بیشتر موعظه کن. حواریون از ایشان به حواریون فرمود : برادرم موسی میگفت :‌ زنا نکنید ولی من به شما میگویم : حتی فکر زنا نکنید ؛ زیرا فکر گناه مثل این است که در اتاقی آتش روشن کنند که اگر خانه را هم به آتش نکشد، دیوارها را سیاه میکند. [سفینه البحار، ج ۳، ص ۵۰۳] کسی که فکر گناه می کند، کم کم قلبش سیاه می شود. وقتی از آیت الله العظمی بهجت(رحمت الله علیه) پرسیدند برای درمان وسواس های ذهنی چه کنیم فرمودند: بسیار ذکر «لاإله إلا الله» بگویید.
اخلاص بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم ابوجعفر خثعمی که یکی از اصحاب امام جعفر صادق (ع) است حکایت کند: روزی حضرت صادق (ع) کیسه ای که مقدار پنجاه دینار در آن بود، تحویل من داد و فرمود: این ها را تحویل فلان سید بنی هاشم بده؛ و به او نگو توسّط چه کسی ارسال شده است. خثعمی گوید: هنگامی که نزد آن شخص تهی دست رسیدم و کیسه پول را تحویل او دادم، پرسید: این پول از طرف چه کسی برای من فرستاده شده است؟ و سپس گفت: خداوند جزای خیرش دهد. صاحب این کیسه، هرچند وقت یک بار، مقدار پولی را برای ما می فرستد و ما زندگی خود را با آن تامین و سپری می کنیم، ولیکن جعفر صادق با آن همه ثروتی که دارد، توجّهی به ما ندارد و چیزی برای ما نمی فرستد، و هرگز به یاد ما فقراء نیست. 🔴 منبع: امالی شیخ طوسی: ج2 ص290 📝از انچه بر دیگران گذشت‌‌، درست زیستن را بیاموزیم°';🕯;'`° اموزنده🎐 📚 @Dastane_amozande
✍ دنیا مثل آینه است 🔹یک روز وقتی کارمندان به اداره رسیدند، اطلاعیه بزرگی را در تابلوی اعلانات دیدند که روی آن نوشته شده بود: 🔺«دیروز فردی که مانع پیشرفت شما در این اداره بود درگذشت! شما را به شرکت در مراسم تشییع‌جنازه که ساعت 10 صبح در سالن اجتماعات برگزار می‌شود، دعوت می‌کنیم.» 🔸در ابتدا، همه از دریافت خبر مرگ یکی از همکارانشان ناراحت می‌شدند. اما پس از مدتی، کنجکاو می‌شدند که بدانند چه کسی مانع پیشرفت آن‌ها در اداره بوده است. 🔹این کنجکاوی، تقریباً تمام کارمندان را ساعت 10 به سالن اجتماعات کشاند. رفته‌رفته که جمعیت زیاد می‌شد هیجان هم بالا رفت. 🔸همه پیش خود فکر می‌کردند این فرد چه کسی بود که مانع پیشرفت ما در اداره بود؟ به هر حال خوب شد که مرد! 🔹کارمندان در صفی قرار گرفتند و یکی‌یکی نزدیک تابوت رفتند و وقتی به درون تابوت نگاه می‌کردند ناگهان خشکشان می‌زد و زبانشان بند می‌آمد. 🔸آینه‌ای درون تابوت قرار داده شده بود و هرکس به درون تابوت نگاه می‌کرد، تصویر خود را می‌دید. 🔹نوشته‌ای نیز بدین مضمون کنار آینه بود: 🔺«تنها یک نفر وجود دارد که می‌تواند مانع رشد شما شود و او هم کسی نیست جز خود شما. شما تنها کسی هستید که می‌توانید زندگی‌تان را متحول کنید. شما تنها کسی هستید که می‌توانید بر روی شادی‌ها، تصورات و موفقیت‌هایتان اثرگذار باشید. شما تنها کسی هستید که می‌توانید به خودتان کمک کنید.» 🔸زندگی شما وقتی که رئیستان، دوستانتان، والدینتان، شریک زندگی‌تان یا محل کارتان تغییر می‌کند، دستخوش تغییر نمی‌شود. 🔹زندگی شما فقط وقتی تغییر می‌کند که شما تغییر کنید، باورهای محدودکننده خود را کنار بگذارید و باور کنید که شما تنها مسئول زندگی خودتان هستید. 🔸مهم‌ترین رابطه‌ای که در زندگی می‌توانید داشته باشید، رابطه با خودتان است. 🔹خودتان امتحان کنید. مواظب خودتان باشید. از مشکلات، چیزهای غیرممکن و ازدست‌داده نهراسید. خودتان و واقعیت‌های زندگی خودتان را بسازید. ‌‌‌‌✅ 📝از انچه بر دیگران گذشت‌‌، درست زیستن را بیاموزیم°';🕯;'`° اموزنده🎐 📚 @Dastane_amozande
❣ 🔅 خوشا صبحی که خیرش را تو باشی ردیفِ نابِ شعرش را تو باشی... 🔅 خوشا روزی که تا وقتِ غروبش دعایِ خوب و ذکرش را تو باشی...