16.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شعر خوانی غمیگن انگیز حسن بیاتانی درباره حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها🥀
#فاطمیه
#فاطمه_الزهرا
💠 ابن قُتیبه از علماء و تاریخ نویس اهل سنّت گوید:
پس از مدتی از جریان سقیفه، روزی عمر به ابوبکر گفت ما فاطمه دختر رسول الله را از خودمان خشمناک و ناراحت کردیم، بیا با یکدیگر به ملاقات او رویم تا از ما راضی شود.وقتی به درب منزل رسیدند، اجازه ورود داده نشد .
به ناچار حضور علی آمدندعلیّ علیه السلام برای آنها اجازه ورود طلبید و چون وارد شدند حضرت روی خود را از آن ها برگرداند ، سلام کردند، امّا حضرت جوابشان رانداد.
ابوبکر گفت ای حبیبه رسول اللّه سوگند به خدا که من تو را بیش ازعایشه دوست دارم تو را از حقّ میراث پدرت منع کردم، چون شنیدم که فرمود : ما ارثیّه ای به جای نمی گذاریم، آنچه از اموال ما باقی بماند ، صدقه است.
فاطمه س فرمود اگر حدیثی را از پدرم رسول خدا برایتان بگویم،تأیید می کنیدگفتند آری.
فرمود:خداوند را بر شما گواه می گیرم،آیا نشنیدید از پدرم رسول اللّه که فرمود: رضایت فاطمه رضایت من است ، خشم و غضب فاطمه خشم و غضب من می باشد ، هرکه فاطمه را دوست دارد مرا دوست داشته و هر که او را خشمگین و ناراحت کند ، مرا خشمگین و ناراحت کرده است؟
گفتندبلی، چنین سخنی را از رسول اللّه شنیده ایم.
حضرت فاطمه فرمود: خدا و ملائکه را گواه می گیرم که شما دو نفر مرا خشمگین و ناراحت کرده اید و من از شما خوشحال و راضی نخواهم شد تا پدرم رسول خدا را ملاقات کرده و شکایت شما را به او کنم.
ابوبکر گفت : از خشم خداوند و غضب فاطمه به خداوند پناه می برم ، و سپس باناراحتی از نزد حضرت خارج شدند
📚اعیان الشّیعة:ج۱،ص۳۱۸،
~~~~~~~~~~~~~~
@Dastanhayeebratamooz
══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫
▪️این دعای مدامِ حضرت زهرا سلاماللهعلیها را زیاد تکرار کنیم👆
#فاطمیه
🥀🥀🥀
hadise-kasa-samavati_0.mp3
6.27M
مَردی که کَنده بود درِ قَلعِه را زِ جا...
وا میکُند پَس از تو درِ خانه را به زور
#فاطمیه
#حدیث_کساء
🥀🥀
داستان های عبرت آموز
مَردی که کَنده بود درِ قَلعِه را زِ جا... وا میکُند پَس از تو درِ خانه را به زور #فاطمیه #حدی
•|جهت یادآوری
تا آخر فاطمیه
ختم ″حدیث کساء″
التماس دعا دارم
🥀🥀🥀
💠حضرت امام صادق (علیه السلام) می فرمایند:روزی مردی سیاه پوست در حالی که دست زن سیاه پوستش را گرفته بود، او را به حضور خلیفه ثانی آورده، و خطاب به خلیفه گفت: من و این همسرم هر دو سیاه پوست هستیم، در حالی که بچه ای از وی به دنیا آمده سفید پوست است تکلیف ما چیست؟ عمر نظری به اطرافیان افکنده، و از آنان کمک خواست که چه کار کند؟ یاران خلیفه ر همگی فتوی دادند که: پدر و مادر هر دو سیاه پوست هستند، و فرزندشان سفید پوست بنابراین زن را سنگسار کنید! خلیفه چاره ای نداشت که در این معضله نیز از امیرالمؤمنین (علیه السلام) کمک بگیرد، و لذا به دامن وی متوسل شد، در حالی که نظر خلیفه نیز اعدام و سنگسار کردن زن بود! علی (علیه السلام) از زن و مرد پرسیدند: قضیه شما چگونه است؟ آنان موضوع را توضیح دادند.
حضرت علی(ع) خطاب به مرد فرمود: آیا نسبت به همسرت سوء ظن داری؟ مرد: نه اصلاً سوءظنی ندارم. علی (علیه السلام) آیا در حال حیض با همسرت نزدیکی کرده ای؟ مرد: در برخی شب ها زن به من می گفت که حائض است، ولی من خیال می کردم او به جهت سردی هوا و زحمت غسل کردن بهانه می آورد، و لذا با وی مقاربت نمودم. علی (علیه السلام) خطاب به زن نیز فرمود: آیا شوهرت با تو در حال حیض نزدیکی کرده است؟ زن: از شوهرم بپرسید، من از او جلوگیری می کردم، ولی قبول نکرد...
علی (علیه السلام): مسأله نیست، این فرزند، فرزند خود شما است، شما در حال حیض نزدیکی کرده، و در آن حال خون حیض بر نطفه غلبه کرده، و در نتیجه جنین سفید گردیده است، شما نگران نباشید، این بچه در دوران بلوغ بتدریج رنگش تغییر می کند، و مثل خود شما سیاه پوست می گردد قضیه در همین جا فیصله یافت، و مردم حاضر، منتظر بلوغ آن جوان بودند، و ناگاه جوان در آن دوران به همان صورتی که مولای متقیان پیشگویی کرده بودند به سیاه پوستی تغییر رنگ داد! و بر عالم انسانیت ثابت کرد که علی هر چه می گوید صحیح می گوید، و قضاوت و داوری او مطابق واقع است.
📚داستان راستان_بیست داستان و چهل حدیث گهربار از امام علی(ع)
~~~~~~~~
@Dastanhayeebratamooz
══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫
5.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بیان فضائل حضرت فاطمه زهرا(سلاماللهعلیها) از زبان مرحوم استاد فاطمینیا
#فاطمیه
🥀🥀🥀
💠ارادت خاصی به حضرت صدیقه طاهره (سلام الله علیها) داشت .
به نام حضرت مجلس روضه زیاد می گرفت . چند تا مسجد و فاطمیه هم به نام و یاد بی بی ساخت .
توی مجالس روضه ، هر بار ذکری از مصیبت های حضرت می شد ، قطرات اشک پهنای صورتش را می گرفت و بر زمین می ریخت.
خدا رحمت کند شهید محسن اسدی را ، افسر همراه حاجی بود .
برای ضبط صحبت های سردار ، همیشه یک واکمن همراه خودش داشت .
چند لحظ قبل از سقوط هواپیما ، همان واکمن را روشن کرده بود و چند جمله راجع به اوضاع و احوال خودشان گفته بود .
درست در لحظه ی سقوط ،صدای خونسرد حاجی بلند می شود که میگوید : صلوات بفرست.
همه صلوات می فرستند.
در آن نوار آخرین ذکری که از حاجی و دیگران در لحظه ی سقوط هواپیما شنیده می شود ، ذکر مقدس «یا فاطمةالزهرا» است
📚شهیداحمدکاظمی
~~~~~~~~~~~~
@Dastanhayeebratamooz
══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫