eitaa logo
داستان های عبرت آموز
1.6هزار دنبال‌کننده
3هزار عکس
1.5هزار ویدیو
25 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم امام علی علیه‌السلام: پسرم! درست است كه من به اندازه پيشينيان عمر نكرده‏ ام، امّا در كردار آنها نظر افكندم، و در اخبارشان انديشيدم، و در آثار شان سير كردم تا آنجا كه گويا يكى از آنان شده‏ ام ... @yamolaiamalii313
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 ریان بن شبیب از امام رضا (علیه‌ السلام) نقل می کند که آن حضرت فرمود اى پسر شبیب، اگر مى‌ خواهى که به درجات اعلاى بهشت رسى با ما باش. 🔷 به غم ما غمگین باش و به شادى ما شاد، و بر تو باد ولایت ما که هر کس سنگى را دوست داشته باشد، خداوند در روز قیامت او را با آن محشور کند. 📚 بحارالانوار، ج ۴۴، ص ۲۸۵ 📚 عيون اخبارالرضا(ع)، ج ۱، ص ۲۹۹ ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ 📖 رسول خدا(ص) فرمود: 🔻 لاَ يُؤْمِنُ عَبْدٌ حَتَّى أَكُونَ أَحَبَّ إِلَيْهِ مِنْ نَفْسِهِ وَ تَكُونَ عِتْرَتِي إِلَيْهِ أَعَزَّ مِنْ عِتْرَتِهِ وَ يَكُونَ أَهْلِي أَحَبَّ إِلَيْهِ مِنْ أَهْلِهِ وَ تَكُونَ ذَاتِي أَحَبَّ إِلَيْهِ مِنْ ذَاتِهِ؛ 🍃 هیچ بنده ای ایمان کامل پیدا نمی کند، مگر در صورتی که من دوست داشتنی تر نزد او از خودش باشم و نیز اهل بیتم از اهلش محبوبتر و عترتم از عترتش دوست داشتنی تر و ذاتم از ذاتش محبوبتر باشد. (امالی صدوق،ص۲۷۴) 🔹🍃 @Dastanhayeebratamooz ══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫 ۳۵۴
💠 آیت‌الله فِهری زنجانی می‌فرمودند: در مشهد، آیت‌الله العظمی بهجت را دیدار کردم، پرسیدم: 🔻 یادتان هست پنجاه و پنج سال قبل، نجف با هم در مدرسۀ سید بودیم، دوست بودیم، اگر چه هم‌درس نبودیم، شما پرواز کردید و ما را جا گذاشتید. ما که سید بودیم. چه می‌شد دست ما را هم می‌گرفتید؟! 🔷 اکنون که مهمان شما هستم، تا عنایت خاصی از امام رضا علیه‌السلام برای من نگویید، از این‌جا نمی‌روم! ✅ آیت الله بهجت سرشان را پایین انداختند، آن گاه سر را بالا آوردند و فرمودند: 👈 یک‌ بار که به حرم مشرّف شدم، حضرت مرا به داخل روضه نزد خودشان بردند، ده مطلب فرمودند. 1⃣ یکی این بود: مگر می‌شود، مگر می‌شود، مگر ممکن است کسی به ما پناه آورد و ما او را پناه ندهیم؟! 📚 سیره فرزانگان 📚 این بهشت، آن بهشت، ص۶٨-۶٩ ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ 📖 حضرت رضا «علیه السلام» فرمود: 🔻 ما زارَني أحَدٌ مِن أوليِائي عارِفا بِحَقّي إلاّ شُفِّعتُ فيهِ يَومَ القِيامَةِ؛ 🍃 هر کس از دوستانم مرا زیارت کند در حالی که حقم را بشناسد، روز قیامت او را شفاعت خواهم کرد.(من لایحضره الفقیه،ج۲،ص۵۸۳- امالی، صدوق،ص۱۱۹) 🔹🍃 @Dastanhayeebratamooz ══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫 ۳۵۵
💠 از یعقوب بن اسحاق نوبختی روایت شده؛ 🔻 حضرت رضا (ع) در شهر نیشابور به گونه ای وارد حمام شدند که کسی از حاضران متوجه ایشان نداند یکی از کسانی که حاضر بود و ایشان را نمی شناخت از ان حضرت خواست تا بر تنش کیسه بکشد. 🔷 حضرت درخواست او را پذیرفتند و مشغول شدند. 🔶 برخی که امام را می شناختند آن مرد را آگاه کردند و او شروع به عذرخواهی کرد یا این حال امام به او آرامش دادند و به دلاکی او ادامه دادند. 📚 آل ابی طالب، ج ۲،ص ۴۷۱ ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ 📖 امام صادق علیه السلام مى فرمایند: 🔻 إذا كانَ يَوْمُ الْقِيامَةِ نَشَرَ اللّهُ تَبارَك وَ تَعالى رَحْمَتَهُ حَتّى يَطْمَعَ إبْليسُ فى رَحْمَتِهِ؛ 🍃 هنگامى که روز قیامت مى شود، خداوند آن چنان رحمتش را مى گستراند که حتى ابلیس در رحمت او طمع مى کند.(بحارالانوار،ج۷،ص۲۸۷) 🔹🍃 @Dastanhayeebratamooz ══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫 ۴۲۷
لیست داستان های این کانال و ده‌ها موضوع دیگر @Dastanhayeebratamooz
💠 مرحوم حاج شيخ ابراهيم صاحب الزماني از مداحان مخلص نقل مي كرد كه يك بار مشهد مقدس مشرف شدم، پولم تمام شد و كسي را هم براي رفع مشكل خويش نمي‌شناختم. 🔻 از اين رو قصيده‌اي در مدح حضرت رضا (ع) سرودم و فكر كردم كه بروم و آن را براي توليت آستان مقدس بخوانم و صله بگيرم با اين نيت حركت كردم، اما در ميان راه به خود آمدم كه چرا نزد خود حضرت رضا (ع) نروم، به همين جهت كنار ضريح رفتم و پس از استغفار و راز و نياز با خدا، قصيده‌ي خود را خطاب به روح ملكوتي آن حضرت خواندم و تقاضاي صله كردم. 🔷 ناگاه ديدم دستي با من مصافحه نمود و يك اسكناس ده توماني در دستم نهاد. 🔶 بي‌درنگ گفتم :« سرورم! اين كم است» ده توماني ديگر دادند. 🔷 باز هم گفتم : «كم است» تا به هفتاد تومان كه رسيد، ديگر خجالت كشيدم تشكر كردم و از حرم بيرون آمدم . 🔶 كفش‌هاي خود را كه مي پوشيدم، ديدم آيه الله حاج شيخ حسنعلي تهراني، با شتاب رسيد و فرمود: «شيخ ابراهيم!» 🔷 گفتم: «بفرماييد آقا!» 🔶 گفت: «خوب با آقا حضرت رضا (ع) روي هم ريخته‌اي، برايش مدح مي‌گويي و صله مي‌گيريد. صله را به من بده » 🔷 بي‌معطلي پول‌ها را به او تقديم كردم و او يك پاكت در ازاي آن به من داد و رفت وقتي گشودم ديدم دو برابر پول صله است يعني يكصد و چهل تومان . 📚کرامات الصالحین،ص۲۱۶ ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ 📖 امام رضا (ع) می فرمایند: 🔻 إذا نَزَلَت بِکم شِدَّةٌ فاستَعینوا بِنا عَلَی اللّهِ؛ 🍃 هر گاه سختی ای به شما رسید، به واسطه ما از خدا کمک بجویید.(تفسیرالعیاشی،ج۲ص۱۷۶) @Dastanhayeebratamooz ══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫 ۶۳۳
💠 صبح، كسى كه زيارت عاشورا مى خواند، توسلى پيدا كرد به امام رضا(ع). 🔻شروع كرد به ذكر مصائب امام هشتم و همه زار زار گريه مى كرديم. از امام رضا طلب كردیم كه دست ما را خالى برنگرداند، و شهدا به آغوش خانواده هايشان بازگردند. 🔷 هنگام غروب بود و دم برگشتن به مقر، ديگر داشتيم نااميد مى شديم. 🔶آخرين بيل كه در زمين فرو رفت، تكه اى لباس توجهمان جلب كرد. با احترام و قداست، شهيد را از خاك در آورديم. روزى اى بود كه آن روز نصيبمان شده بود. شهيدى آرام خفته به خاك. ✅ توی جيب پيراهنش ديديم كه يك آينه كوچك، كه پشت آن تصويرى نقاشى از تمثال امام رضا(ع) نقش بسته، به چشم مى خورد. از آن آينه ها كه در مشهد، اطراف ضريح مطهر مى فروشند. گريه مان درآمد. همه اشك ريختند. از روى كارت شناسايى اش فهميديم نامش «سيد رضا» است. 🔷 بچه ها رفتند پیش مادرش تا سرّ اين مسئله را دريابند. 🔶 مادر، گفت: پسر من علاقه و ارادت خاصى به امام رضا(ع) داشت... 📚 از خاطرات تفحص شهدا(ويژه نامه سي سالگی دفاع مقدس ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ 📖 قال الامام الهادی (علیه السلام): 🔻...و فازَ مَن تمسَّکَ بِکُم و أمِنَ مَن لَجأَ إلیکُم وَ سَلِمَ من صَدَّقَکُم و هُدِیَ مَن اعتصَم بکم؛ 🔷️ … کسی که به شما (ائمه معصومین ع) تمسّک نمود رستگار شد و آن کس که به شما پناه آورد، ایمنی یافت و کسی که شما را تصدیق نمود، به سلامت به سر منزل مقصود رسید و هر کس که به ریسمان شما چنگ زد، هدایت شد و کسی که از شما پیروی کرد، جایگاهش بهشت خواهد بود.(زیارت جامعه کبیره ) @Dastanhayeebratamooz ══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫 ۶۳۵
💠 امام رضا(ع) در مجلسی پرسش‌های مردم را پاسخ می دادند که مردی وارد شد و بعد از سلام، گفت: 🔻ای فرزند رسول خدا! من از دوستداران شما و خاندانتان هستم؛ از سفر حج بر می گردم. به جهت از دست رفتن دارایی ام، هزینه ی رسیدن به منزل ندارم؛ اگر لطف شما شامل من شود، سوی خانواده ام رفته و به محض رسیدن، به همان مقدار از جانب شما صدقه می دهم. ✅ امام رضا (ع) ضمن دعوت او به نشستن، خواستار رحمت الهی برای او شد و سپس به پاسخ به سؤالهای مردم پرداخت. 🔷 پس از جلسه ی پرسش و پاسخ، حضرت با کسب اجازه از چند نفر از یاران خویش که در مجلس باقی مانده بودند، وارد اتاقی شد و از پشت در، آن مرد را خواست و از بالای در دویست اشرفی به او عطا فرمود و از او خواست تا این پول را صرف زندگی اش کند و از صدقه دادن از طرف امام خودداری کرده و قبل از اینکه حضرت او را مشاهده کند، از آنجا بیرون رود. 🔶 سلیمان جعفری که ناظر جریان بود، از امام پرسید: جانم فدای شما؛ با اینکه مبلغ زیادی هدیه دادید، چرا روی مبارک خود را از او پوشاندید؟ 🔷امام رضا(ع) فرمود: از آن ترسیدم که به جهت برآورده کردن نیازش، شرمنده شود و او را در آن حال ببینم؛ مگر رسول اکرم ص نفرمودند: نیکی را در خفا و پنهانی انجام دادن برابر با به جا آوردن هفتاد حج است. 📚 بحارالانوار، ج ۴۹، ص ۱۰۱ ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ امام رضا (ع): 🔻السخی قریب من الله؛ قریب من الجنه؛ قریب من الناس؛ بعید من النار؛ 🍃 با سخاوت به خداوند متعال، بهشت و مردم نزدیک واز آتش بدور است.(عیون‌اخبارالرضا،ج۲،ص۱۲) @Dastanhayeebratamooz ══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫 ۶۳۶
💠 هنگامیکه امام رضا ع به سمت مرو می آمدند، به دستور مأمون، ماموران اجازه ارتباط مردم با امام را نمی‌دادند تا اینکه پیرمردی شغل خود را بهانه کرد تا امام ببیند. 🔻او به بهانه اصلاح سر و صورت امام رضا توفیق دیدار را به دست آورد. 🔷 پیرمرد هنگام آرایش موهای امام، یک لحظه فکر کرد: ای کاش از امام تقاضای اجرت کند، تا این فکر به ذهنش رسید، در همان لحظه امام رضا با اشاره به سنگی، تبدیل به طلا کردند.  🔶 این پیرمرد به امام عرض کرد: ای امام رئوف، من صباحی بیش زنده نیستم؛ من پیراهنی از شما میخواهم که با آن نماز خوانده‌اید تا کفنم باشد و خداوند به‌واسطه آن عذاب و فشار قبر را از من بردارد. 🔷 امام رضا (ع) دستور دادندکه یکی از لباس‌هایش را به پیرمرد بدهند، در این لحظه پیرمرد درخواست دیگری کردپس گفت: ای مولی! من از سکرات موت می‌ترسم، بزرگواری کنید و لحظه مرگ در کنار من باشید که امام پذیرفتند. 🔶پیرمرد لباس و وسایل خود را بدون نگاه به سنگ طلا برداشت و خداحافظی کرد. آن حضرت فرمودند: سنگ طلایت را بردار ما آنچه را که دادیم پس نمی گیریم. ✅ روزی امام(ع) فرمودند: لبیک لبیک لبیک و فرمودند اکنون لحظه جان دادن پیرمرد بود، بر بالینش حاضر شدم تا به آسانی جان داد. 📚 همای سعادت، ص ۱۱ ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ 📖 امام رضا علیه السلام: 🍀 نَحنُ نورٌ لِمَن تَبِعَنا، وهُدىً لِمَنِ اهتَدى بِنا؛ 🍃 ما براى كسى كه از ما پيروى كند، روشنايى هستيم و براى كسى كه به وسيله ما راه بجويد، مايه راه نمايى.(تفسيرالقمّی،ج۲،ص۱۰۲) 🔹🍃 @Dastanhayeebratamooz ══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫 ۶۵۱
🔵 "ابن سکیّت" عالمی بزرگ بود، از امام رضا علیه السلام پرسید: 🔶 «چرا خدا موسی علیه السلام را با معجزه ی ید بیضا (دست درخشان)، و عیسی علیه السلام را با معجزه ی طب، و محمد صلی الله علیه و آله وسلم را با معجزه ی سخن فرستاد؟» 🔷 امام رضا علیه السلام فرمودند: «خدا وقتی موسی علیه السلام را فرستاد؛ زمان، زمان سِحر و جادو بود و خدا چیزی به او داد که از عهده ی هیچ یک از جادوگران ساخته نبود... 🔹 وقتی عیسی علیه السلام را فرستاد؛ روزگار پزشکی و پیشرفت علوم پزشکی بود و خدا چیزی به عیسی علیه السلام داد که از عهده ی هیچ پزشکی ساخته نبود مثل زنده کردن مرده. 🔹 و وقتی محمد صلی الله علیه و آله وسلم را فرستاد؛ روزگار سخنوری بود و خدا به پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله وسلم معجزه ای داد که سکه ی آنان را از رونق انداخت...» 🔶 "ابن سکیّت" گفت: «والله هیچ کس را مثل تو ندیده ام و نخواهم دید!» 📚 الاحتجاج، ج ۲، ص ۲۲۴ --------------------------------------------- 📖أَمْ یَقُولُونَ افْتَراهُ قُلْ فَأتُوا بِسُورَةٍ مِثْلِهِ وَ ادْعُوا مَنِ اسْتَطَعْتُمْ مِنْ دُونِ اللّهِ إِنْ کُنْتُمْ صادِقِینَ بَل کَذَّبُوا بِما لَمْ یُحِیطُوا بِعِلْمِهِ؛ 🍃آیا کافران می گویند قرآن را (حضرت محمد ص) بافته است؟ بگو اگر راست می گویید شما خود و هم از هر کس نیز می توانید کمک بطلبید و یک سوره مانند آن بیاورید این منکران، انکار چیزی را می کنند که علمشان به او احاطه نیافته است.(یونس- ۳۸) 🔹🍃 @Dastanhayeebratamooz ══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫 ۱۱۶
🔵 روزی مردی از خوارج با چاقویی آغشته به زهر در دست، به یارانش گفت: «قسم به خدا، نزد این کسی که می پندارد فرزند رسول خداست و وارد در دستگاه طاغوت زمان شده، می روم و از دلایل اینکارش می پرسم؛ اگر جواب قانع کننده ای ندهد، مردم را از وجودش راحت می کنم.» 🔷 وقتی نزد امام رضا علیه السلام رفت، حضرت فرمود: «به شرط اینکه بعد از پذیرفتن جواب، چاقویی را که در جیب گذارده ای شکسته و به کنار بیاندازی، و پاسخ سؤالت را می دهم.» 🔶 او از این بیان امام رضا علیه السلام شگفت زده شد و چاقو را در آورد و شکست و پرسید: «با اینکه دستگاه طاغوت زمان نزد شما کافرند، چرا وارد دستگاه حکومتی ایشان شدی؟ تو پسر رسول خدا هستی.» 🔷 امام رضا علیه السلام فرمود: «نزد تو اینها کافرترند یا عزیز مصر و مردمش؟ به هر حال اینها به گمان خودشان یکتا پرست می باشند و لیکن آنها نه خداوند یکتا را پرستیده و نه او را می شناختند. یوسف که خود پیغمبر و فرزند نبی بود، به عزیز مصر که کافر بود فرمود: " از آنجا که من دانا به امور و امانتدار هستم، مرا سرپرست گنج ها و معادن بگردان. " یوسف همنشین فراعنه بود و حال آنکه من فرزندی از فرزندان رسول خدا هستم؛ مأمون با اجبار و زور مرا به اینجا کشاند. به نظر شما چکار می کردم؟» 🔶 آن مرد گفت: «من گواهی می دهم که تو فرزند رسول خدا و راستگو و درست کرداری.» 📚  مردان علم در میدان عمل، ج ۱، ص۴۰۴ 🔹🍃 @Dastanhayeebratamooz ══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫 ۱۱۵
🔵 "ابن سکیّت" عالمی بزرگ بود، از امام رضا علیه السلام پرسید: 🔶 «چرا خدا موسی علیه السلام را با معجزه ی ید بیضا (دست درخشان)، و عیسی علیه السلام را با معجزه ی طب، و محمد صلی الله علیه و آله وسلم را با معجزه ی سخن فرستاد؟» 🔷 امام رضا علیه السلام فرمودند: «خدا وقتی موسی علیه السلام را فرستاد؛ زمان، زمان سِحر و جادو بود و خدا چیزی به او داد که از عهده ی هیچ یک از جادوگران ساخته نبود... 🔹 وقتی عیسی علیه السلام را فرستاد؛ روزگار پزشکی و پیشرفت علوم پزشکی بود و خدا چیزی به عیسی علیه السلام داد که از عهده ی هیچ پزشکی ساخته نبود مثل زنده کردن مرده. 🔹 و وقتی محمد صلی الله علیه و آله وسلم را فرستاد؛ روزگار سخنوری بود و خدا به پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله وسلم معجزه ای داد که سکه ی آنان را از رونق انداخت...» 🔶 "ابن سکیّت" گفت: «والله هیچ کس را مثل تو ندیده ام و نخواهم دید!» 📚 الاحتجاج، ج ۲، ص ۲۲۴ --------------------------------------------- 📖أَمْ یَقُولُونَ افْتَراهُ قُلْ فَأتُوا بِسُورَةٍ مِثْلِهِ وَ ادْعُوا مَنِ اسْتَطَعْتُمْ مِنْ دُونِ اللّهِ إِنْ کُنْتُمْ صادِقِینَ بَل کَذَّبُوا بِما لَمْ یُحِیطُوا بِعِلْمِهِ؛ 🍃آیا کافران می گویند قرآن را (حضرت محمد ص) بافته است؟ بگو اگر راست می گویید شما خود و هم از هر کس نیز می توانید کمک بطلبید و یک سوره مانند آن بیاورید این منکران، انکار چیزی را می کنند که علمشان به او احاطه نیافته است.(یونس- ۳۸) 🔹🍃 @Dastanhayeebratamooz ══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫
🔵 روزی مردی از خوارج با چاقویی آغشته به زهر در دست، به یارانش گفت: «قسم به خدا، نزد این کسی که می پندارد فرزند رسول خداست و وارد در دستگاه طاغوت زمان شده، می روم و از دلایل اینکارش می پرسم؛ اگر جواب قانع کننده ای ندهد، مردم را از وجودش راحت می کنم.» 🔷 وقتی نزد امام رضا علیه السلام رفت، حضرت فرمود: «به شرط اینکه بعد از پذیرفتن جواب، چاقویی را که در جیب گذارده ای شکسته و به کنار بیاندازی، و پاسخ سؤالت را می دهم.» 🔶 او از این بیان امام رضا علیه السلام شگفت زده شد و چاقو را در آورد و شکست و پرسید: «با اینکه دستگاه طاغوت زمان نزد شما کافرند، چرا وارد دستگاه حکومتی ایشان شدی؟ تو پسر رسول خدا هستی.» 🔷 امام رضا علیه السلام فرمود: «نزد تو اینها کافرترند یا عزیز مصر و مردمش؟ به هر حال اینها به گمان خودشان یکتا پرست می باشند و لیکن آنها نه خداوند یکتا را پرستیده و نه او را می شناختند. یوسف که خود پیغمبر و فرزند نبی بود، به عزیز مصر که کافر بود فرمود: " از آنجا که من دانا به امور و امانتدار هستم، مرا سرپرست گنج ها و معادن بگردان. " یوسف همنشین فراعنه بود و حال آنکه من فرزندی از فرزندان رسول خدا هستم؛ مأمون با اجبار و زور مرا به اینجا کشاند. به نظر شما چکار می کردم؟» 🔶 آن مرد گفت: «من گواهی می دهم که تو فرزند رسول خدا و راستگو و درست کرداری.» 📚  مردان علم در میدان عمل، ج ۱، ص۴۰۴ 🔹🍃 @Dastanhayeebratamooz ══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫