eitaa logo
داستان های عبرت آموز
1.5هزار دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
1.1هزار ویدیو
20 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم امام علی علیه‌السلام: پسرم! درست است كه من به اندازه پيشينيان عمر نكرده‏ ام، امّا در كردار آنها نظر افكندم، و در اخبارشان انديشيدم، و در آثار شان سير كردم تا آنجا كه گويا يكى از آنان شده‏ ام ... @yamolaiamalii313
مشاهده در ایتا
دانلود
حضرت آیت الله فاطمی نیا نقل می کنند: در حمام های خزانه قدیم که تا کف حمام، پله می خورد و ارتفاع پلّه ها زیاد بود و از طرفی مسیر تاریک بود، روزی حضرت آیت الله شاه آبادی مشغول پایین رفتن به سمت حمام بودند و سرهنگی طاغوتی نیز می خواست برود بالا.چون آیت الله شاه آبادی پیر مرد بودند و با احتیاط پایین می آمدند راه بند آمده بود و سرهنگ باید منتظر می ماند ایشان پایین بیایند و او برود بالا. سرهنگ پس از کمی معطلی عصبانی شد و با بی ادبی، ناسزایی به ایشان داد و نیز گفت:مردک، مگر نمی بینی ما منتظریم؟ مردم ناراحت شدند و به سرهنگ گفتند:ایشان آیت الله شاه آبادی است، چرا اینگونه ایشان را خطاب کردی؟ او گفت:هر که می خواهد باشد و بعد با بی اعتنایی بالا رفت.حضرت آیت الله شاه آبادی نیز هیچ نفرمودند و سر را به زیر انداختند و پایین آمدند.وقتی پای آن سرهنگ به بالا رسید خبر آوردند که آن سرهنگ مُرد! حضرت آیت الله شاه آبادی شروع کردند به گریه کردن.از ایشان پرسیدند چرا گریه می کنید؟فرمودند: ” ای کاش جوابش را می دادم، اگر یک کلمه جوابش رامی دادم نمی مُرد! “[نکته ها از گفته ها ؛ دفتر اول؛ صفحه ۶۶] 🔹🍃 @Dastanhayeebratamooz ══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫 ۴
حضرت آیت الله فاطمی نیا نقل می کنند: در حمام های خزانه قدیم که تا کف حمام، پله می خورد و ارتفاع پلّه ها زیاد بود و از طرفی مسیر تاریک بود، روزی حضرت آیت الله شاه آبادی مشغول پایین رفتن به سمت حمام بودند و سرهنگی طاغوتی نیز می خواست برود بالا.چون آیت الله شاه آبادی پیر مرد بودند و با احتیاط پایین می آمدند راه بند آمده بود و سرهنگ باید منتظر می ماند ایشان پایین بیایند و او برود بالا. سرهنگ پس از کمی معطلی عصبانی شد و با بی ادبی، ناسزایی به ایشان داد و نیز گفت:مردک، مگر نمی بینی ما منتظریم؟ مردم ناراحت شدند و به سرهنگ گفتند: ایشان آیت الله شاه آبادی است، چرا اینگونه ایشان را خطاب کردی؟ او گفت:هر که می خواهد باشد و بعد با بی اعتنایی بالا رفت. حضرت آیت الله شاه آبادی نیز هیچ نفرمودند و سر را به زیر انداختند و پایین آمدند.وقتی پای آن سرهنگ به بالا رسید خبر آوردند که آن سرهنگ مُرد! حضرت آیت الله شاه آبادی شروع کردند به گریه کردن. از ایشان پرسیدند چرا گریه می کنید؟ فرمودند: ” ای کاش جوابش را می دادم، اگر یک کلمه جوابش رامی دادم نمی مُرد! “[نکته ها از گفته ها ؛ دفتر اول؛ صفحه ۶۶] 🔹🍃 @Dastanhayeebratamooz ══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫 ۷
بزرگوارى امام حسين عليه السلام   شخصس به نام (عصام بن مصطلق ) گويد: روزى به مدينه وارد شدم و حسين بن على عليه السلام را با قيافه اى جذاب مشاهده كردم و به شگفت آمدم آنگاه هر چه از حسادت نسبت به پدرش در دل داشتم آشكار كردم . گفتم : تو فرزند ابوتراب هستى ؟ جواب داد: آرى ، من هم او و پدرش را مورد بدگوئى بسيار قرار دادم . آنگاه با عطوفت و مهربانى به من نگاه كرد و اين آيات را تلاوت كرد: خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِينَ الأعراف وَإِمَّا يَنزَغَنَّكَ مِنَ الشَّيْطَانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ إِنَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ (اعراف-۱۹۹و۲۰۰) عفو را پیشه خود کن و امر به نيكى كن واز انسانهاى جاهل درگذر، و اگر وسوسه اى از شيطان در تو ايجاد شد به خدا پناه آور كه او بسيار شنوا و آگاه است . وقتى طايفه اى از شيطانها پرهيزكاران را وسوسه كنند خدا را به ياد آورند و همان لحظه آگاه و بينا شوند، شيطانها برادرشان (افراد فاسق و هواپرست ) را به گمراهى مى كشانند. سپس به من گفت : آرام باش و براى من و خودت از خداوند طلب مغفرت كن . اگر از ما يارى بخواهى تو را يارى خواهيم كرد و اگر كمك بخواهى كمك مى كنيم و اگر طلب هدايت نمائى تو را هدايت خواهيم كرد. مرد با اين بر خورد نيكوى حضرت از گفته ها و رفتار خود پشيمان شدم در اين هنگام حضرت فرمود: لاتثريب عليكم اليوم يغفراللّه لكم و هوارحم الراحمين .(یوسف-۹۲) (يوسف به برادران شرمنده خود گفت ) امروز هيچ ملامتى بر شما نيست (و من عفو كردم ) خداوند شمارا مى بخشد او مهربانترين مهربانان است . سپس فرمود: آيا اهل شام هستى ؟ گفتم : بله فرمود: اين خود طبيعى است كه معاويه در ميان مردم شام شايع كرده است . درود خدا بر ما و تو باد. نيازمنديهاى خود را بگو كه مرا بهتر از آنچه گمان برده اى خواهى يافت ، انشاءاللّه تعالى . عصام گويد: با اين بر خورد بزرگوارانه او زمين با همه پهناورى كه داشت برايم تنگ شد و دوست داشتم كه مرا در خود فرو برد آنگاه خود را از وى دور كردم و از آن پس كسى محبوبتر از او پدرش نزد من نبود. بحارالانوار، ج 44، ص 191 🔹🍃 @Dastanhayeebratamooz ══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫 ۲۶
امام باقر،محمد بن علی بن الحسین علیه السلام، لقبش «باقر» است. باقر یعنی شکافنده. به آن حضرت «باقر العلوم » می گفتند، یعنی شکافنده دانشها. مردی مسیحی، به صورت سخریه و استهزاء، کلمه «باقر» را تصحیف کرد به کلمه «بقر» یعنی گاو، به آن حضرت گفت: «انت بقر» یعنی تو گاوی. امام بدون آنکه از خود ناراحتی نشان بدهد و اظهار عصبانیت کند، با کمال سادگی گفت: «نه، من بقر نیستم، من باقرم.» مسیحی: تو پسر زنی هستی که آشپز بود. - شغلش این بود، عار و ننگی محسوب نمی شود. - مادرت سیاه و بی شرم و بد زبان بود. - اگر این نسبتها که به مادرم می دهی راست است خداوند او را بیامرزد و از گناهش بگذرد، و اگر دروغ است از گناه تو بگذرد که دروغ و افترا بستی. مشاهده اینهمه حلم از مردی که قادر بود همه گونه موجبات آزار یک مرد خارج از دین اسلام را فراهم آورد،کافی بود که انقلابی در روحیه مرد مسیحی ایجاد نماید و او را به سوی اسلام بکشاند. مرد مسیحی بعدا مسلمان شد. 📚بحار الانوار،جلد 11،حالات امام باقر،صفحه 83. 🔹🍃 @Dastanhayeebratamooz ══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫 ۸۶
🔹مردی مسافر از شام به مدینه آمده بود. روزی امام حسن (ع) را سوار بر مرکب دید و بر اثر کینه ای که از او در دل داشت آن چه توانست از آن حضرت بدگویی کرد. 🔸امام حسن(ع) نزد او آمد و به وی سلام کرد و در حالی که لبخند بر چهره داشت، به او فرمود: ای پیر مرد! به گمانم غریب هستی و گویا امری بر تو اشتباه شده، اگر از ما درخواست رضایت کنی از تو خشنود می شویم و اگر چیزی بخواهی به تو می دهیم و اگر راهنمایی بخواهی تو را راهنمایی می کنیم و اگر گرسنه ای تو را سیر می کنیم و اگر برهنه باشی تو را می پوشانیم و اگر حاجت داری آن را ادا می نماییم. ♦️هنگامی که آن پیرمرد در برابر گستاخی اش آن همه گذشت و بزرگواری را از امام (ع) دید شرمنده شد و تحت تأثیر قرار گرفت، به طوری که گریه کرد و گفت: گواهی می دهم که تو خلیفه خدا در زمین هستی و خداوند آگاه تر است که مقام رسالت خود را در وجود چه کسی قرار دهد. تو و پدرت نزد من مبغوض ترین افراد بودید، ولی اکنون محبوب ترین افراد نزد من، تو می باشی🌿 📚 بحارالانوار، ج۴۳، ص۳۴۴ ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ 📖 امام على عليه السلام : إن لَم تَكُن حَليما فَتَحَلَّم فَإِنَّهُ قَلَّ مَن تَشَبَّهَ بِقَومٍ إِلاّ أَوشَكَ أَن يَكونَ مِنهُم؛ 🍃اگر بردبار نيستى خود را بردبار جلوه ده، زيرا كمتر كسى است كه خود را شبيه گروهى كند و بزودى يكى از آنان نشود.(نهج البلاغه، ص۵۰۶، حكمت ۲۰۷) 🔹🍃 @Dastanhayeebratamooz ══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫 ۱۴۰
💠 (مالك اشتر) روزي از بازار كوفه مي گذشت با لباسي از كرباس خام و به جاي عمامه از همان كرباس بر سر داشت و به شيوه فقراء عبور مي كرد . 🔻 يكي از بازاريان بر در دكانش نشسته بود ، چون مالك را بديد به نظرش خوار و كوچك جلوه كرد و از روي استخفاف كلوخي را به سوي او انداخت . 🔷 مالك به او التفات ننمود و برفت. 🔶 كسي مالك را مي شناخت و اين واقعه را ديد ، به آن بازاري گفت : واي بر تو هيچ دانستي كه آن چه كس بود كه به او اهانت كردي ؟ 🔷 گفت : نه 🔶 گفت : او مالك اشتر يار علي عليه السلام بود . 🔻 آن مرد از كار بدي كه كرده بود لرزه به اندامش آمد و دنبال مالك روانه شد كه از او عذر خواهي كند. 🔷 ديد به مسجدي آمده و مشغول نماز است صبر كرد تا نمازش تمام شد ، خود را بر دست و پاي او انداخت و پاي او را مي بوسيد. ✅ مالك سر او را بلند كرد و گفت : اين چه كاري است مي كني ؟ 🔶 گفت : عذر گناهي است كه از من صادر شده است كه ترا نشناخته بودم . 🔷 درمالك گفت : بر تو هيچ گناهي نيست ، به خدا سوگند كه به مسجد نيامدم مگر براي تو استغفار كنم و طلب آمرزش نمايم. 📚 منتهی الآمال ج۱، ص۲۱۲ ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ 📖 خدای تبارک و تعالی چهار چیز را در چهار چیز پنهان داشته است؛ ... 4- و ولی خود را در میان بندگان خود پنهان داشته 👈 پس به هیچ بنده‏ ای از بندگان خدا با چشم حقارت منگر که شاید همان ولی خدا باشد و تو ندانی. (معنای الاخبار، ص۱۱۱ - وسائل ج۱ ،ص۸۸ - کمال الدین، ص۱۷۳) 🔹🍃 @Dastanhayeebratamooz ══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫 ۱۶۴ پاورقی👇👇
💠 يكى از غلامان امام حسين عليه السلام مرتكب خلافى شد و امام عليه السلام دستور دادند او را تازيانه زنند. 🔻 غلام گفت: اى مولاى من قرآن مى فرمايد: «الْكَاظِمِينَ الْغَيْظَ» (مومنين غضب خود را فرو مى نشانند) 🔷 حضرت فرمودند: رهايش كنيد. 🔶 غلام ادامه داد: «وَالْعَافِينَ عَنِ النَّاسِ» (خطاى مردم رامى بخشند.) 🔷 حضرت فرمودند: تو را بخشيدم. 🔶 غلام ادامه داد: «وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ» (خداوند نيكوكاران را دوست دارد.) 🔷 امام عليه السلام فرمودند: تو را آزاد كردم و براى تو دو برابر آنچه مى دادم مقرر كردم . 📚 بحارالأنوار، ج ۴۴، ص ۱۹۱ ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ 📖 الإمامُ عليٌّ عليه السلام: 🔻 لَيس الحَليمُ مَن عَجَزَ فهَجَمَ و إذا قَدَرَ انْتَقَمَ، إنَّمَا الْحَليمُ مَن إذا قَدَرَ عفا، و كانَ الحِلمُ غالبا على كُلِّ أمْرِهِ؛ 🍃 حلیم کسى نیست که به خاطر عجز و ناتوانى ساکت شود و اقدام به کارى نکند و به هنگام توانایى انتقام بگیرد بلکه حلیم کسى است که هنگام توانایى ببخشد، بلکه بردبارى بر تمامى امور او غالب باشد.(غررالحکم،ح۷۵۲۹) 🔹🍃 @Dastanhayeebratamooz ══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫 ۵۱۶
💠 امام صادق علیه السلام می فرمایند: 🔻 شخصی به حضور پیامبر(ص) رسید و عرض نمود، مرا به چیزی تعلیم بفرما؛ 🔷 حضرت فرمودند: برو و خشم مگیر. 🔶 آن شخص در جواب گفت: همین مرا بس است. 👈 و به جانب طایفه خویش رهسپار شد، ناگهان در میان قومش جنگی به پا شد. آنها سلاح بر تن کردند و در مقابل هم صف کشیدند. 🔷 وی نیز اسلحه پوشید و در صف دسته خود ایستاد، چیزی نگذشت که به یاد فرمایش پیامبر(ص) خدا افتاد، اسلحه را کنار انداخت، از دسته خود جدا شد و نزد صف مقابلشان رفت و گفت: 👈 هر کدام از شما بی نشانه و بی علامت از ضارب، جراحتی برداشته اید، دیه آن با من است و اگر ضارب را می شناسید از خود وی قصاص کنید. ✅ آنها که دشمن خود را چنین جوانمرد دیدند عفو کردند و گفتند: ما به این جریمه سزاوارتریم، سپس صلح نمودند و کینه ها از میان رفت. 📚 اصول كافی، ج ۲، ص ۳۰۴ ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ 📖 قال الصادق علیه السلام: 🔻 مامِنْ عَبْدٍ کظَمَ غَیظاً الّا زادَهُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ عِزّاً فی الدُّنْیا وَالآخِرَةِ؛ 🍃 بنده ای نیست که خشم خود را فرو برد مگر اینکه خدای متعال بر عزّت او در دنیا و آخرت بیفزاید.(اصول كافى،ج۲،ص۱۱۰) 🔹🍃 @Dastanhayeebratamooz ══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫 ۵۷۸
💠 یکی از بستگان حضرت علیّ‌بن‌الحسین (علیه السلام) خدمت ایشان آمد. 🔻 شروع به ناسزاگفتن به آن جناب کرد و امام (ع) سخنی با او نگفت. 🔷 همین‌که رفت، امام (علیه السلام) به حاضرین گفتند: «شنیدید چه گفت؟ من مایلم با هم برویم ببینید من چگونه پاسخ او را می‌دهم». 🔶 گفتند: «حاضریم ما مایل بودیم که پاسخ او را بدهی». 🔷 امام(ع) کفش پوشیدند، به راه افتادند، زیر زبان این آیه را تلاوت می‌کرد: وَ الْکاظِمِینَ الْغَیْظَ وَ الْعافِینَ عَنِ النَّاسِ وَ اللهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ. 🔶 فهمیدم که چیزی به او نخواهد گفت؛ 🔷 رسیدند درب منزل آن مرد، او را صدا زدند و فرمودند، بگویید: «علیّ‌بن‌الحسین (ع) با تو کار دارد». 🔶 آن مرد بیرون آمد آماده بود که با هر ناراحتی مقابله کند، یقین داشت که مولا برای کیفر عمل زشتی که او کرده بود آمده. 🔷 امام (ع) فرمودند: برادر، تو هم‌اکنون پیش من آمدی و چنین و چنان گفتی اگر راست گفتی از خدا طلب آمرزش می‌کنم، درصورتی دروغ گفته باشی خدا تو را بیامرزد. 📚 تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج ۲، ص ۷۶۲ 📚 بحارالأنوار، ج ۴۶، ص ۵۴ 📚 الإرشاد، ج ۲، ص ۱۴۵ ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ 📖 پيامبر صلي الله عليه و آله: 🔻 كادَ الْحَليمُ أَنْ يَكونَ نَبيّا؛ 🍃 آدم بردبار، نزدیک است پیغمبری از پیغمبر خدا شود.(بحارالأنوار،ج۴۳،ص۷۰) 🔹🍃 @Dastanhayeebratamooz ══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫 ۵۸۱