eitaa logo
داستان های عبرت آموز
1.7هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
1.1هزار ویدیو
20 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم امام علی علیه‌السلام: پسرم! درست است كه من به اندازه پيشينيان عمر نكرده‏ ام، امّا در كردار آنها نظر افكندم، و در اخبارشان انديشيدم، و در آثار شان سير كردم تا آنجا كه گويا يكى از آنان شده‏ ام ... @yamolaiamalii313
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 تا آمدنِ مهمان‌ها برایِ مراسم عقد، توی اتاق تنها بودیم. 🔻 آقا عبدالله ازم خواست که برایش مُهر بیاورم. 🔷 بهش گفتم: «تا نگید چرا می‌خواهید نماز بخوانید، بهتون مُهر نمیدم.» 🔶 ایشون در جوابم گفت: «خدا بهم همسر داده و به همین خاطر می‌خواهم نماز شکر بخوانم.» 📌خاطره‌ای از زندگی روحانی شهید عبدالله میثمی 📚 یادگاران۵ «کتاب شهید میثمی»، ص۴۷ ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ 📖 امام علی علیه السلام فرمود: 🔻 اِنَّ لِلّهِ فِی کلِّ نِعْمَةٍ حَقّاً، فَمَنْ أَدَّاهُ زَادَهُ مِنَها، وَ مَنْ قَصَّرَ عَنْهُ خَاطَرَ بِزَوَالِ نِعْمَتِهِ؛ 🍃 خداوند در هر نعمتی حقی دارد. کسی که حق آن را ادا کند، آن نعمت را بر او افزون می کند و کسی که در آن کوتاهی نماید آن نعمت را در خطر زوال قرار می دهد. (حکمت ۲۴۴ نهج البلاغه) 🔹🍃 @Dastanhayeebratamooz ══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫 ۲۴۴
💠 روزی امیرالمؤمنین از مسجد خارج شد و از کنار محل نگهداری حیوانات که سی رأس گوسفند در آنجا نگه داری می شد، عبور کرد و فرمود: 👈 به خدا قسم اگر من به تعداد این گوسفندان، نیرو داشتم، حاکم را از حکومتش برکنار می کردم؛ وقتی عصر شد، تعداد ۳۶۰ نفر با علی بیعت کردند که تا پای جان در کنار او بجنگند. 🔷 حضرت به آنها فرمود: 👈 بروید و سرهای خود را بتراشید و در محله احجار الزیت حاضر شوید. 🔷 حضرت سر خود را تراشید و در محل قرار حاضر شد ولی از بیعت کنندگان جز ابوذر، مقداد، حذیفه، عمار و سلمان که در آخر آمد، کسی دیگری حاضر نشد. ✅ حضرت در این هنگام دست به آسمان بلند کرد و فرمود: 👈 خدایا این قوم مرا تنها گذاشته و ناتوان کردند، همانگونه که بنی اسرائیل هارون را ناتوان گذاشتند. 📕کافی، ج۸، ص ۳۳، ح۵ ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ 📖 امام علی (ع) فرمود: 🔻 فنظرت فاذا لیس لی معین الا اهل بیتی، فضننت بهم عن الموت، و اغضیت علی القذی، و شربت علی الشّجی، و صبرت علی اخذ الکظم و علی اَمرَّ من طعم العلقم؛ 🍃 نگاه کردم دیدم که برای گرفتن حق خود یاوری جز خاندان خویش ندارم و اگر اقدام می کردم همه کشته می شدند و لذا به مرگ آنان راضی نشدم، چشم های پر از خاشاک را فرو بستم، و با همان گلویی که گویا در آن استخوانی گیر کرده بود [جرعه حوادث] را نوشیدم، و با اینکه تحمل گلو گرفتگی و نوشیدن جرعه حوادث از حنظل هم برای من تلخ تر بود، اما شکیبایی کرده و صبر نمودم. (نهج البلاغه، خطبه ۲۶) 🔹🍃 @Dastanhayeebratamooz ══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫 ۲۴۵
💠 همه‌ی زندگی‌اش با حضـرت زهرا (س) پیوند خورده بود. 🔻 وقتی ازدواج کرد، مهریه‌ی همسرش شد مهریه ی حضرت زهرا(س). 🔷 حمزه‌علی دو تا آرزو توی زندگی داشت: 👈 اول اینکه خدا بهش یک دختر بده، تا اسمش رو بذاره فاطمه؛ 👈 دوم اینکه وقتی شهید شد، گمنام بمونه مثلِ حضرت زهرا(س). ✅ هر دو تا آرزوهاش مستجاب شد و بابایِ فاطمه گمنام موند. 📌خاطره‌ای از زندگی شهید حمزه‌علی احسانی 📚 خط عاشقی۲، ص۱۵ ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ 📖 پيامبر خدا (ص): 🔻 الأملُ رَحمةٌ لاُِمّتي ، و لَوْ لا الأملُ ما أرْضَعَتْ والِدَةٌ وَلَدَها، و لا غَرَسَ غارِسٌ شَجَراً؛ 🍃 آرزو، براى امت من رحمت است. و اگر آرزو نبود ، هيچ مادرى فرزند خود را شير نمى داد و هيچ باغبانى درختى بر نمى نشاند. (بحارالأنوار، ج۸، ص۱۸۳) 🔹🍃 @Dastanhayeebratamooz ══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫 ۲۴۶
💠 سیّدکمال تویِ عملیات محرّم مجروح شد و دکترها از زنده ماندنش قطعِ امید کردند. 🔻 اما حضرت زهرا(س) اومدند به خوابش و فرمودند: پسرم! تو شفا گرفتی؛ فقط قول بده جبهه رو ترک نکنی. 🔷 بعد از این خواب سر از پا نمی‌شناخت. 🔶 تویِ عملیات خیبر شد فرمانده‌ی گردانِ حضرت علی‌اکبر (ع). 🔷 بس که حضرت زهرایی بود اسمِ گردانش رو تغییر داد وگذاشت یا زهرا(س). 🔶 وقتی هم شهید شد ایامِ فاطمیه بود؛ ترکش خورده بود به پهلویش. 📌خاطره‌ای از زندگی سردار شهید سیّد کمال فاضلی 📚 سردار فضائل، کتاب خط عاشقی ۲ ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ 📖 وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ وَلَا يَزِيدُ الظَّالِمِينَ إِلَّا خَسَاراً؛ 🍃 و از قرآن، آنچه شفا و رحمت است برای مؤمنان، نازل می‌کنیم؛ و ستمگران را جز خسران (و زیان) نمی‌افزاید. (إسراء- ۸۲) 🔹🍃 @Dastanhayeebratamooz ══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫 ۲۴۷
💠 حضرت رضا(ع) وقتی به خراسان آمد، دارای امکانات وسیع شد. ولی هیچ‌گاه سفره‏ رنگین، او را از مستمندان غافل نساخت. 🔻 محدّث بزرگ، شیخ کُلینی از مردی از اهالی بلخ روایت می‌‏کند: 🔷 من در سفر خراسان همراه امام رضا(ع) بودم. 🔶 روزی سفره‌ی غذا طلبید. همه‌ی غلامان از سیاه و سفید را کنار سفره جمع کرد. 🔷 عرض کردم؛ فدایت شوم! مناسب‌تر بود سفره‌ی این‌ها را جداگانه بیندازید. ✅ در پاسخ فرمود: 👈 مَهْ! إنَّ الرِّبَّ تَبارکَ و تَعالی واحِدٌ، وَ الأمَّ واحِدۀٌ، و الأب واحِدٌ، والجزاءَ بالأعمالِ؛ 🔷 ساکت باش! خدای همه‌ی ما یکی است. مادر ما یکی است. پدر ما یکی است و پاداش هر کسی بستگی به کردار او دارد. 📚 انوارالبهیه، احوالات حضرت رضا (ع) ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ 📖 امام حسن عسکری علیه السلام: 🔻 کَفاکَ ادباً تَجنُّبُکَ ما تَکرهُ مِن غَیرکَ؛ 🍃 در مقام ادب همین بس که آنچه برای دیگران نمی پسندی، خود از آن دوری کنی. (بحارالانوار، ج۶۶ ،ص۴۰۷، ح۱۱۵) 🔹🍃 @Dastanhayeebratamooz ══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫 ۲۴۸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مالک می گوید: گلی به حضرت امام جعفر صادق علیه السلام دادم، گرفتند و بوییدند و بر هر دو دیده گذاشتند. پس فرمودند: هرکه گلی را بگیرد و ببوید و بر دیده ها بگذارد و بگوید: اللّهم صلّ علی محمّد و آل محمّد هنوز بر زمین نگذاشته باشد؛ گناهانش آمرزیده می شود. 📚 وسائل الشیعه،ج ۲،ص ۱۷۱،ح ۱۸۴۹ ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ 📖 قال رسول اللّه (ص): 🔻 مَنْ صَلَّى عَلَيَّ مَرَّةً لَمْ يَبْقَ لَهُ مِنْ ذُنُوبِهِ ذَرَّة؛ 🍃 کسی که یکبار بر من [با معرفت] صلوات بفرستد، ذرّه ای از گناهان برای او باقی نمی ماند. (بحارالانوار، ج۹۱،ص ۶۳) 🔹🍃 @Dastanhayeebratamooz ══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫 ۲۴۹
💠 چشماش مجروح شد و منتقلش کردند تهران محسن بعد از اینکه دکتر چشماش رو معاینه کرد، پرسید: 👈 آقای دکتر! مجرایِ اشکِ چشمم سالمه؟ می‌تونم دوباره با این چشم گریه کنم ؟ 🔻 دکتر پرسید: برای چی این سوال رو می‌‌پرسی پسر جون؟ ✅ محسن ‌گفت : چشمی‌که برای امام حسین(ع) گریه نکنه به دردِ من نمی‌خوره. 🌷خاطره ای از زندگی طلبه شهید محسن درودی 📚 ماهنامه فکه، شماره ۱۲۶، ص۱۰۷ ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ 📖 امام حسین علیه السلام می فرمایند: 🔻 أنَا قَتیلُ العَبرَةِ، لا یَذکرُنی مُؤمِنٌ إلَا استَعبَرَ؛ 🍃 من کشته اشکم. هیچ مؤمنی مرا یاد نمی‏کند مگر آن که اشک به چشمانش می‏ آید. (شیخ صدوق، امالی، ص۱۱۸) 🔹🍃 @Dastanhayeebratamooz ══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫 ۲۵۰
💠 شخصی به نام مرزام، نقل می کند که: 🔻 به زیارت مدینه مشرف بودم. در خانه ای که توقف کرده بودم خانمی بود که پیشنهاد ازدواج با وی را مطرح نمودم و او رد کرد. 🔷 شب هنگام، دیر وقت به خانه بازگشتم. کسی که درب خانه را به رویم گشود همان کنیز بود. 🔶 با دست بدن او را لمس کردم. او از مقابل من بسرعت دور شد و من داخل خانه شدم. 🔷 صبحگاهان که محضر امام ابی الحسن موسی بن جعفر علیه السلام رسیدم. 🔶 حضرت بدون مقدمه و ابتدا فرمودند: 👈 ليسَ مِن شيعَتِنا مَن خَلا ثُمّ لَم يَرُعْ قلبُهُ. 🔻 ای مرزام کسی که در خلوتها در قلبش ورع و تقوا و خداترسی نباشد، از شیعیان ما نیست. 📚 بحار الانوار، ج ۴۸، ص ۴۵ - بصائر الدرجات، ج۱۰، ص۲۴۷ ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ 📖 قُلْ لِلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَيَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ۚ ذَٰلِكَ أَزْكَىٰ لَهُمْ ۗ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا يَصْنَعُونَ؛ به مؤمنان بگو چشمهای خود را (از نگاه به نامحرمان) فروگیرند، و عفاف خود را حفظ کنند؛ این برای آنان پاکیزه‌تر است؛ خداوند از آنچه انجام می‌دهید آگاه است! (نور- ۳۰) 🔹🍃 @Dastanhayeebratamooz ══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫 ۲۵۱
💠 زیر سایۀ درخت مشغولِ بازی بودیم. 🔻 یکی از بچه ها چشمش خورد به سیبِ سرخی که تویِ جویِ آب افتاده بود. دست کرد سیب رو برداشت و اومد بینِ بچه‌ها تقسیم کرد. 🔷 اما مسعود سهمش رو نگرفت و گفت: چون نمی‌دونم صاحبش راضی هست یا نه، نمی خورم. 🌷خاطره ای از نوجوانیِ شهید مسعود کریمی مجد 📚 زنگ عبور، ص۱۱۱ ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ 📖 حضرت مهدی ارواحنا له الفداء: 🔻 لایَحِلُّ لِأَحَدٍ أَنْ یَتَصرَّفَ فی مالِ غیرهِ اِلاّ بِاِذنِه. 🍃 کسی حق ندارد در مال دیگری بدون اجازه او دخل و تصرف نماید. (بحارالانوار، ج ٥٣، ص ١٨٣) 🔹🍃 @Dastanhayeebratamooz ══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫 ۲۵۲
💠 مرحوم سید شرف الدین از علمای بزرگ شیعه، هنگامی که در زمان عبدالعزیز آل سعود به زیارت خانه خدا مشرف شد، از جمله علمایی بود که به کاخ پادشاه دعوت شده بود که طبق معمول در عید قربان به او تبریک بگویند. 🔻 زمانی که نوبت به وی رسید و دست شاه را گرفت، هدیه ای به او داد و هدیه اش عبارت بود از یک قرآن که در جلدی پوستین نگه داشته شده بود. 🔶 ملک هدیه را گرفت و بوسید و به عنوان احترام و تعظیم، بر پیشانی خود گذاشت. 🔷 سید شرف الدین ناگهان گفت: ای پادشاه! چگونه این جلد را می بوسی و تعظیم می کنی در حالی که چیزی جز پوست یک بز نیست؟ 🔶 ملک گفت: غرض من قرآنی است که در داخل این جلد قرار دارد نه خود جلد. 🔷 آقای شرف الدین فوراً گفت: احسنت، ای پادشاه! ما هم وقتی پنجره یا در اتاق پیامبر را می بوسیم، می دانیم که آهن هیچ کاری نمی تواند بکند، ولی غرض ما آن کسی است که ماوَرای این آهن ها و چوب ها قرار دارد. ما می خواهیم رسول اللَّه را تعظیم و احترام کنیم، همان گونه که شما با بوسه زدن بر پوست بز، می خواستی قرآنی را تعظیم نمایی که در جوف [درون] آن پوست قرار دارد. 🔷 حاضران تکبیر گفتند و او را تصدیق نمودند. 🔶 آن جا بود که ملک ناچار شد اجازه دهد حجاج با آثار رسول خدا (ص) تبرک جویند، ولی آن که پس از او آمد، به قانون گذشته شان بازگشت. 📚 آنگاه هدايت شدم، ص۹۳ ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ 📖 ای کسانی که ایمان آورده‌اید! از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید! و وسیله‌ای برای تقرب به او بجوئید!(مائده- ۳۵) 🔹🍃 @Dastanhayeebratamooz ══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫 ۲۵۳
💠 نانِ سنگک گرفته بودیم و می رفتیم سمتِ خوابگاه چند تا سنگ به نان ها چسبیده بود. 🔻 مصطفی اونا رو کند و برگشت سمتِ نانوایی. 🔷 بعد برگشت و گفت: بچه که بودم یک‌بار نانِ سنگک خریدم. وقتی رفتم خونه، بابام سنگهایی که به نان چسبیده بود رو جدا کرد، داد به دستم و گفت: 👈 ببر و بده به شاطر؛ نانواها بابتِ اینها پول دادند. 🌹خاطره‌ای از زندگی دانشمند شهید مصطفی احمدی‌روشن 🇮🇷 یادگاران۲۲ «کتاب شهید احمدی‌روشن»، ص۲۶ ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ 📖 امام محمدباقر(علیه‌السلام): 🔻 اوَّلُ قطرهٍ مِنَ الشَّهیدِ کفّارَهٌ لِذُنوبِهِ اِلاّ الدَّین فَاِنَّ کفّارَتَه قَضاءُه؛ 🍃 اوّلین قطره خون شهید کفاره گناهان او است مگر قرض و بدهکاری او که کفاره‌اش ادا کردن آن است (بدهی و حق‌الناس شهید را وارثان باید ادا کنند). (وسائل الشیعه، ج۱۳، ص۸۵) 🔹🍃 @Dastanhayeebratamooz ══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫 ۲۵۴
💠 محمد بن ابی العلاء مي گويد: شنيدم يحيی بن اكثم چنين مي گفت: 👈 روزی از امام جواد عليه السلام مسائل مختلفی را سؤال كردم و همه را پاسخ داد. 🔷 به حضرت گفتم: به خدا سوگند! می خواهم چيزی را از شما بپرسم، ولی شرم می كنم. 🔶 امام فرمود: «أنا أخبرك قبل أن تسألني، تسألني عن الامام»؛ 🔷 بدون آن كه تو سؤال كنی من پاسخ می دهم. مي خواهی بپرسی امام كيست؟ 🔶 گفتم: آری، به خدا سوگند! سؤال من همين است. 🔷 حضرت فرمود: امام منم. 🔶 عرض كردم: نشانه ای بر اين ادعا داريد؟ 🔷 در اين هنگام عصايی كه در دست آن حضرت بود، به سخن آمد و گفت: او مولاي من و امام زمان و حجت خدا است. 👈 «فكان في يده عصا، فنطقت فقالت انه مولاي امام هذا الزمان و هو الحجة». 📚 اصول كافی، ج۱، ص ۳۵۳ ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ 📖 قالَ محمدُ بنُ علی الجواد عليه‌السلام: 🔻 يَخْفى عَلَى النّاسِ وِلادَتُهُ، وَ يَغيبُ عَنْهُمْ شَخْصُهُ، وَ تَحْرُمُ عَلَيْهِمْ تَسْمِيَتُهُ، وَ هُوَ سَمّيُ رَسُول اللّهِ صلى‌الله‌عليه‌وآله وَ كَنّيهِ؛ 🍃 زمان ولادت امام عصر عليه‌السلام بر مردم زمانش مخفى است، و شخصش از شناخت افراد غايب و پنهان است. و حرام است كه آن حضرت را نام ببرند؛ و او هم‌نام و هم‌كنيه رسول خدا (ص) است. (بحارالانوار، ج۵۱، ص۳۲) 🔹🍃 @Dastanhayeebratamooz ══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫 ۲۵۵