هدایت دشمن
✔️ صفوف لشکر 72نفره منظم شده است امام (ع) سوار بر اسب می شود و به سوی لشکر دشمن حرکت می کند خطبه ای می خاوند و نسبت به سرنوشت شومشان هشدار می دهد. رو به لشکر می کند و می گوید: «مردم ! حرف مرا بشنوید و در جنگ و خونریزی شتاب نکنید تا من وظیفه خود را که نصیحت و موعظه شماست انجام بدهم.» فرزندان رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم تا آخرین لحظه به فکر هدایت هستند حتی هدایت دشمن.
(منبع:طبری، ج 7، ص328و 329. کامل ابن اثیر، ج 3 ،ص287، ارشاد مفید ،ص234، مقتل خوارزمی ، ج1، ص253)
📚 مؤسسه تنظیم و نشر اهل البیت علیهم السلام
داستانهای قرآنی و مذهبی
ایتا
http://eitaa.com/joinchat/433455118Cc79a6ab1ca
تلگرام
@Dastanqm
آخرین وداع
همه یاران و نزدیکان رفته اند و شهید شده اند هیچ کس نمانده است امام حسین علیه السلام به سمت خیمه گاه می رود و برای آخرین بار با خواهر و زن و فرزندان خداحافظی می کند آنان را به صبر و شکیبایی دعوت می کند و می فرماید:«برای روزهای سخت و غمبار آماده باشید و بدانید که خاوند پشتیبان و حافظ شماست و در آنیده نزدیک شما را از شر دشمنان نجات خواهد داد در عوض این سختی و مصیبت انواع نعمت ها و کرامت ها را در اختیار شما قرار می دهد پس گله و شکوه نکنید و آنچه ارزش شما را کم کند بر زبان نیاورید
(منبع: مقتل مقرم، ص337)
📚 مؤسسه تنظیم و نشر اهل البیت علیهم السلام
داستانهای قرآنی و مذهبی
ایتا
http://eitaa.com/joinchat/433455118Cc79a6ab1ca
تلگرام
@Dastanqm
آخرین مناجات
آخرین دقایق زندگی امام حسین علیه السلام است. خسته و خونی و زخم دیده افتاده است چشمهایش را باز می کند و به آسمان نگاه می کند و با خدای خود اینگونه مناجات می کند ای خدایی که مقامت بس بلند رحمتت به بندگانت نزدیک، هرکس که از در توبه درآید را پذیرایی کسی را که شکرگزار تو باشد شکرگزاری از تو مدد می طلبم که ناتوانم خود را به تو وا می گذارم که بسنده ای خدایا! در میان ما و قوم ما داوری کن برحکم و تقدیر تو صابر و شکیبا هستیم.» این آخرین ثانیه هاست صورتش را روی خاک می گذارد و می گوید:«به تام خدا و به یاد خدا و در راه خدا و بر دین رسول خدا (شهید می شوم). این آخرین کلمات امام است که در گوش تاریخ مانده است.
(منبع: لهوف، ص110)
📚 مؤسسه تنظیم و نشر اهل البیت علیهم السلام
داستانهای قرآنی و مذهبی
ایتا
http://eitaa.com/joinchat/433455118Cc79a6ab1ca
تلگرام
@Dastanqm
امام حسین(ع) در دوران حکومت امیرالمؤمنین علی(ع)
✔️✔️ نقل شده علی(ع) هنگامی که به عنوان خلیفه جلوس کرد و مردم جهت بیعت با او در مسجد اجتماع کردند، عمامه پیامبر(ص) بر سر و ردای پیامبر(ص) بر دوش و کفش پیامبر(ص) به پا و شمشیر پیامبر(ص) بر دوش، به مسجد آمد. از منبر، بالا رفت و استوار بر آن نشست. سپس از فرزندانش حسن(ع) و حسین(ع) خواست تا به منبر بروند و به ایراد سخن بپردازند.
⭕️پس از سخنرانی کوتاه امام حسن(ع)، امام حسین(ع) از منبر، بالارفت و پس از حمد و ثنای الهی و درود فرستادن بر پیامبر(ص)، فرمود: "ای مردم! از جدّم رسول خدا(ص) شنیدم که میفرمود: «علی(ع)، شهر هدایت است، پس هر کس به آن در آید، نجات مییابد و هر کس جا بماند، هلاک میشود." سپس از منبر پایین آمد و مورد استقبال گرم پدر قرار گرفت؛ علی(ع) به سوی او رفت و او را به سینهاش چسباند و وی را بوسید.
شیخ صدوق؛ التوحید، قم، جامعه مدرسین، چاپ اول، 1398ق، صص307-308؛ دیلمی، حسن بن ابیالحسن؛ ارشاد القلوب، قم، شریف رضی، 1412، ج2، ص376 و شیخ صدوق؛ الامالی، کتابخانه اسلامیه، 1362ش، صص344-345.
📚 پژوهه
داستانهای قرآنی و مذهبی
ایتا
http://eitaa.com/joinchat/433455118Cc79a6ab1ca
تلگرام
@Dastanqm
آیت الله مجتهدی(ره):
🌸بیچاره
نمی داند
که اغلب
گرفتاری هایش
به خاطر
کم اهمیت دادن
به نــمــــاز است!!!✨
«کاش وقت نماز عقربه های ساعتم کنده میشد.»
🌍 @mojtahedie
داستانهای قرآنی و مذهبی
ایتا
http://eitaa.com/joinchat/433455118Cc79a6ab1ca
تلگرام
@Dastanqm