هدایت شده از بشارت میدهم خوشروزگاری
❣شهادت امام حسن علیه السلام بر اثر مسمومیت به دستور معاویه❣
✔️ شیخ مفید چنین نوشته است:
⭕️ معاویه فردی را نزد جعده، دختر اشعث بن قیس فرستاد که من تو را به همسری پسرم یزید درخواهم آورد؛ به شرط آن که تو حسن را زهر دهی و صد هزار درهم نیزبرای او فرستاد و آن زن این کار را انجام داد وبه امام حسن علیه السلام زهر داد.
⭕️ معاویه، پول را به او داد؛ ولی او را به همسری یزید در نیاورد و او
⭕️ پس از رحلت امام علیه السلام با مردی از خاندان طلحه ازدواج کرد و فرزندانی برای او آورد و
⭕️ هر گاه میان آن فرزندان و سایر قبایل قریش سخنی و گفت وگویی پیش می آمد، قریش آنان را سرزنش کرده، می گفتند: ای پسران آن زنی که به شوهرش زهر می خوراند![1]
[1]پایگاه اطلاعرسانی حوزه
@besharat_ir
هدایت شده از بشارت میدهم خوشروزگاری
❣شرح چگونگي تشييع و دفن پيكر مطهر امام حسن مجتبي علیه السلام❣
✔️ هنگامي كه اهل بيت(ع) ميخواستند طبق وصيت آن حضرت، او را كنار قبر پيامبر صلی الله علیه و آله و سلم دفن كنند، قدارهداران بنياميه به مخالفت برخاستند. ⭕️ در اين ميان «مروانبن حكم» از ميان آشوبگران فرياد برآورد: «در حالي كه عثمان در دورترين نقطه بقيع به خاك سپرده شد، گمان ميكنيد كه اجازه ميدهم حسنبن علي(ع) در خانه رسول خدا صلی الله علیه و آله دفن شود؟!» ⁉️
✔️ پيشتاز آشوب، سوار بر مركبي، ادعاي مالكيت خانه را از طريق ارث كرده و ممانعت خود را تا پاي جان از دفن امام در آرامگاه رسول خدا(ص) اعلان داشت.
✔️ حتي كار از اين بالاتر گرفت و در نهايت شقاوت و سبعيت، جنازه امام را تيرباران كردند،❣❣❣ تا جايي كه كفن آلوده به خون شد و مشايعتكنندگان مجبور به تعويض كفن شدند.
✔️✔️ سرانجام پس از اين كشمكشها، شهيد مظلوم را در بقيع به خاك سپردند.
منبع:farsnews.com
نقل از بیتوته
@besharat_ir
9.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کلیپی جالب از سرگذشت حکومت امام حسن علیه السلام پس از شهادت امام علی علیه السلام
@Dastanqm
emam_jafar_sadegh_22.gif
45.3K
داستانهای اسلامی از اصول کافی جلد اول
محمد محمدی اشتهاردی👇
💠 توحید و خداشناسی و مسائل اعتقادی 💠
🌹مذهب حق🌹
حمزةبن حمران میگوید:
نزد امام صادق(ع) رفتم و عرض کردم: درباره استطاعت (اختیار و توانائی به انجام کاری یا ترک آن) سؤال کردم، پاسخ مرا نداد، بار دیگر به حضورش رفتم و عرض کردم: در مورد استطاعت، مطلبی به قلبم راه یافته، که جز آنچه از شما بشنوم، آن مطلب در قلبم بیرون نمیرود.
امام: آنچه در دلت هست به تو زیان نمیرساند.
حمزه: من عقیده دارم خداوند بندگانش را به چیزی که اختیار و توان انجام یا ترک آن را ندارند، تکلیف نمی کند، و همچنین به چیزی که طاقتش را ندارند، امر و نهی نمی نماید، و معتقدم که بندگان جز به اراده و خواست و قضا و قدر خدا، انجام ندهند.
امام: آن مذهبی که من و پدرانم، آن را پذیرفته ایم، همین است.
داستانهای قرانی و مذهبی
@Dastanqm
داستانهای اسلامی از اصول کافی جلد اول
محمد محمدی اشتهاردی👇
💠 توحید و خداشناسی و مسائل اعتقادی 💠
❓انسان بی نیاز کیست❓
یکی از اصحاب امام صادق(ع) که همواره به خدمت آن حضرت می رسید، مدتی غایب شد، روزی یکی از آشنایان او به حضور امام صادق (ع) آمد، امام از پرسید: فلانی کجاست؟ حالش چطور است؟.
او در پاسخ به امام صادق (ع) به گونه ای پاسخ داد که گمان کرد، امام از وضع مالی آن شخص پرسیده است.
امام صادق (ع) پرسید: دینش چگونه است؟
او در پاسخ گفت: دینش به گونه ای است که شما دوست داری.
امام صادق (ع) فرمود: هو والله الغنی: سوگند به خدا، او غنی و بینیاز است.
داستانهای قرانی و مذهبی
@Dastanqm
داستانهای اسلامی از اصول کافی جلد اول
محمد محمدی اشتهاردی👇
💠 توحید و خداشناسی و مسائل اعتقادی 💠
✅ نوشتن ان شأ الله در نامه ✅
روزی امام صادق (ع) به خدمتکاران دستور داد، برای کاری نامهای بنویسند، آن نامه نوشته شد و آن را به نظر آن حضرت رساندند، حضرت آن را نامه خواند، دید در آن انشا الله (به خواست خدا) نوشته نشدهاست.
به تنظیمکنندگان نامه، فرمود: چگونه امید دارند که مطلب این نامه به پایان برسد و نتیجهبخش باشد، با اینکه در آن ان شأ الله ننوشتهاید، نامه را با دقت بنگرید، در هر جای آن که ان شأ الله نوشتهنشده، ان شأ الله بنویسید.
داستانهای قرانی و مذهبی
@Dastanqm
مدافعان حرم
نافع بن هلال مشغول پاسبانی از خیمه ها بود. حوالی خیمه امام گفت و گویی به گوشش رسید. آوای صدای زینب (سلام الله علیها) بود: «برادرم حسین! یاران را آزمودهای تا در رزمگاه فردا رهایت نکنند؟ برادرم! آیا از حرم رسول خدا دفاع خواهند کرد؟»
نافع تاب نیاورد و به سمت خیمه حبیب دوید : «حبیب! برخیز که دختر علی نگران فرداست.. باید به او آرامش داد.»
لحظاتی بعد، اصحاب، پشت خیمه، زینب (سلام الله علیها) بودند:
«سلام ای دختر پیامبر، سلام ای یادگار عزیزامیرمومنان و فاطمه زهرا! ما با جانمان آمادهایم. اگر نبود فرمان مولایمان حسین، هم اکنون شمشیرهایمان نیام را رها میکردند و جان هایمان عاشقانه تقدیم می شدند. ای دختر پیامبر، عهد میبندیم که جان خویش را قربانی مولایمان حسین کنیم.»
زینب (سلام الله علیها) سپاسشان گفتند و فرموند:
« ای بزرگواران، ای پاکان پاک باز، فردا از حریم پیامبر دفاع کنید.»
نک: محمدرضا سنگری، آیینه داران آفتاب، ج2، ص747، 748.
منبع: کاری از آستان قدس رضوی
@Dastanqm
@besharat_ir