هدایت شده از بشارت میدهم خوشروزگاری
14.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ترجمه تصویری سوره محمد جزء ۲۶
موسسه پیامبر مهر و رحمت صلی الله علیه و آله و سلم
ایتا
http://eitaa.com/joinchat/3578658829C1f72395f25
تلگرام
@besharat_ir
9.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍂 💚 داستان رأفت و رحمت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم
داستانهای قرآنی و مذهبی
ایتا
http://eitaa.com/joinchat/433455118Cc79a6ab1ca
تلگرام
@Dastanqm
هدایت شده از بشارت میدهم خوشروزگاری
خداحافظ ای محفل وصف یار
خداحافظ ای ماه پروردگار
خداحافظ ای سر به سر شور و شوق
خداحافظ ای لحظه های وصال
عید فطر مبارک ایتا
http://eitaa.com/joinchat/3578658829C1f72395f25
تلگرام
@besharat_ir
داستانهای اسلامی از اصول کافی جلد اول
محمد محمدی اشتهاردی👇
💠 توحید و خداشناسی و مسائل اعتقادی 💠
😜درماندگی شدید ابن ابی العوجاء😜
✅ عبدالکریم معروف به ابن ابی العوجاء، روز دیگر به حضور امام صادق(ع) برای مناظره آمد، دید گروهی در مجلس آن حضرت حاضرند، نزدیک امام آمد و خاموش نشست.
امام: گویا آمدهای تا به بررسی بعضی از مطالبی که بین من و شما بود بپردازی.
ابن ابی العوجاء: آری به همین منظور آمده ام ای پسر پیغمبر!
❗️امام: از تو تعجب میکنم که خدا را انکار میکنی، ولی گواهی میدهی که من پسر پیغمبر هستم و میگویی ای پسر پیغمبر!
ابن ابی العوجاء: عادت، مرا به گفتن این کلام، وادار میکند.
امام: پس چرا خاموش هستی؟
ابن ابی العوجاء: شکوه و جلال شما باعث میشود که زبانم را یارای سخن گفتن در برابر شما نیست، من دانشمندان و سخنوران زبردست را دیدهام و با آنها هم سخن شدهام، ولی آن شکوهی که از شما مرا مرعوب میکند، از هیچ دانشمندی مرا مرعوب نکرده است.
امام: اینک که تو خاموش هستی، من در سخن را میگشایم، آنگاه به او فرمود: آیا تو مصنوع (ساخته شده) هستی یا مصنوع نیستی؟.
ابن ابی العوجاء: من ساخته شده نیستم
امام: بگو بدانم، اگر ساخته شده بودی، چگونه بودی؟
ابن ابی العوجاء مدت طولانی سردر گریبان فرو برد و چوبی را که در کنارش بود دست به دست میکرد، و آنگاه( چگونگی اوصاف مصنوع را چنین بیان کرد) دراز، پهن، گود، کوتاه، با حرکت، بی حرکت، همه اینها از ویژگیها چیز مخلوق و ساخته شده است.
امام: اگر برای مصنوع (ساخته شده) صفتی غیر از این صفات را ندانی، بنابراین خودت نیز مصنوع هستی و باید خود را نیز مصنوع بدانی، زیرا این صفات را در وجود خودت، حادث شده مییابی.
ابن ابی العوجاء: از من سؤالی کردی که تاکنون کسی چنین سؤالی از من نکرده است و در آینده نیز کسی این سؤال را نمی کند.
امام: فرضاً بدانی که قبلاً کسی چنین پرسشی از تو نکرده، ولی از کجا میدانی که در آینده کسی این سؤال را از تو پرسید؟، وانگهی تو با این سخنت، گفتارت را نقض نمودی، زیرا تو اعتقاد داری که همه چیز از گذشته و حال و آینده، مساوی و برابرند، بنابراین چگونه چیزی را مقدم و چیزی را مؤخر میدانی و در گفتارت، گذشته و آینده را میآوری.
❗️ ای عبدالکریم! توضیح بیشتری بدهم، اگر تو یک همیان پر از سکه طلا داشته باشی و کسی به تو بگوید در آن همیان سکه های طلا وجود دارد، و تو در جواب بگوئی نه، چیزی در آن نیست، او به تو بگوید: سکه طلا را تعریف کن، اگر تو اوصاف سکه طلا را ندانی، میتوانی ندانسته بگویی، سکه در میان همیان نیست.
ابن ابی العوجاء: نه، اگر ندانم، نمیتوانیم بگویم نیست.
امام: درازا و وسعت جهان هستی، از همیان، بیشتر است، اینک میپرسم شاید در این جهان پهناور هستی، مصنوعی باشد، زیرا تو ویژگیهای مصنوع را از غیر مصنوع نمیشناسی.
🌀وقتی که سخن به اینجا رسید، ابن ابی العوجاء، درمانده و خاموش شد، بعضی از هممسلکانش مسلمان شدند و بعضی در کفر خود باقی ماندند.
داستانهای قرآنی و مذهبی
ایتا
http://eitaa.com/joinchat/433455118Cc79a6ab1ca
تلگرام
@Dastanqm