کانال 📚داستان یا پند📚
📖⃟﷽჻ᭂ࿐🌺 رمــــــ📚ـــــان نــــ👹ـقاب ابلیــ🔥ـــس قسمت 44 (مریم) -این خودش یه تناقضه! علی محمد باب (
📖⃟﷽჻ᭂ࿐🌺
رمــــــ📚ـــــان
نــــ👹ـقاب ابلیــ🔥ـــس
قسمت 45
(مریم)
-اصلاً صرف و نحو درست و حسابی نداره! وقتی هم ازش پرسیدن چرا تو نوشتههات حتی قواعد ابتدایی رو رعایت نمیکنی، جواب داده بود که صرف و نحو رو من ابداع میکنم و این صرف و نحو موجود اشتباهه و من کارم درسته! یا احکام عجیب و غریبی که از خودش درآورده، مثلا این که اگه زنی از همسرش بچهدار نشه، میتونه از یه مرد دیگه بچهدار بشه و احکام چندش آور دیگهای که باب آورد، یا این که میگه همه کتابا غیر از کتاب باب باید سوزونده بشه یا همه اماکن مذهبی حتی مسجد الحرام باید تخریب بشه و فقط ساختمان و آرامگاه خودش سالم بمونه! البته اینا هیچکدوم عملی نشد و قرارم نبود عملی بشه.
الهام سینی خالی شربت را زمین میگذارد و میگوید:
-بچهها از فرقهای که توی دامن صهیونیسم بزرگ بشه بیشتر از این انتظار نمیره! میدونید هرسال بیت العدل چقدر از بهاییا پول میگیره و چقدر پول سرازیر میشه توی اسراییل؟ یا سفر بهاییا به مقبره بهاء چقدر برای رژیم صهیونیستی منفعت مالی داره؟ حالا کارای سیاسی پشت پرده شون و فعالیت نحسشون جای خود دارد.
زینب میپرسد:
- مگه فعالیت سیاسی هم دارن؟
فاطمه با اندوه سر تکان میدهد:
-چه جورم! توی بهاییت ظاهرا دخالت در سیاست حرامه ولی دراصل، بهاییا از همون اول فعالیتای سیاسی به نفع استعمار داشتن. هم طرف روسیه بودن هم انگلیس. توی دوران پهلوی هم خیلی از وزرا بهایی بودن! بعد انقلابم به جای دفاع از کشورشون، دست روی دست گذاشتن و میگفتن این مسلمونا هرچی بمیرن کمه! چقدر آدم میتونه پست باشه؟ الانم غیر از فعالیتای ضدامنیتی، دارن شدیدا کار فرهنگی میکنن روی جوونامون و یه تشکیلات سازمان یافته و منظم دارن و یه لحظه رو هم از دست ندادن برای نفوذ و آتیش سوزوندن!
بچهها آه میکشند. فاطمه هم. زینب میپرسد:
-خب مگه این ادعاهاشون احمقانه نیست؟ چرا بعضیا جذبشون میشن؟
-نیاز به معنویت!
نگاهی بین جمع میچرخاند تا تشنگی بچهها را ببیند. بعد ادامه میدهد:
-اولین آدم روی زمین پیامبر بود. چون توی بشر نیاز به دین و خداپرستی یه چیز فطریه. بذارید یکم تخصصیتر صحبت کنیم. اگه دقت کنید، دوران باستان اقوام مختلف یه بتی رو، یا یه قدرت ماورایی رو میپرستیدن. چون نیاز داشتن به پرستش یه قدرت مطلق؛ چون بشر خودش رو ناقص میبینه و باید به خدا تکیه کنه. اما اونایی که خدای خودشونو نمیشناختن، اشتباهی همون بت رو میپرستیدن. اگه دقت کنین، الانم بشر همینطوره. چون خودش رو کامل نمیبینه به پول و شهرت و لذت و تکنولوژی و قدرت و... متوسل میشه و در واقع، اینا میشن بت بشر مدرن! از بعد رنسانس که اروپا کلا دین رو گذاشت کنار، اصالت رو دادن به علم تجربی و ریاضی و گفتن هرچی با حواس پنجگانه میبینم هست، ولی غیر اون نیست! مکتبهایی مثل مارکسیسم، کمونیسم، اومانیسم، لیبرالیسم و انبوهایسمها زیر سایه این عقیده به وجود اومد. ولی بعد مدتی، دیدن اکثر سردمدارای این مکاتب و عقیده یا آخر عمر خل و چل شدن یا خودکشی کردن. کم کم آمار افسردگی و فساد و خودکشی رفت بالا توی جامعهشون. چون وقتی به خدا و معاد ایمان نداشته باشی حتی به اخلاق هم پایبند نمیمونی و دلیلی نداره پایبند باشی. غربیا فهمیدن آدم به معنویت نیاز داره، به حس پرستش. گفتن باشه، ما میپذیریم ماوراء الطبیعه هم هست، متافیزیکم قبول داریم، اما خدا رو نه! اصلا برید برای خودتون عبادت کنید تا جیگرتون حال بیاد! ولی پای خدا رو به جامعه باز نکنید! این شد سکولاریسم. یا سعی کردن سر مردم رو با عرفانهای کاذب گرم کنن. مثل ارتباط با جن و کائنات و یوگا و از این حرفا... ولی اینام نمیتونه فطرت بشر رو ارضاء کنه. شاید نهایتا مثل یه مسکن موضعی عمل کنه؛ ولی نهایتا آدم رو به قهقرا میبره. بهاییت هم از همین خلاء معنوی استفاده میکنه. کسی که بخواد هم آزاد باشه هم برای پاسخ به نیازش یه دینی داشته باشه میاد سمت بهاییت. چون توی بهاییت روابط زن و مرد و خیلی از گناهان آزاده. طرف فکر میکنه هم خدا رو داره، هم خرما رو.
نگاهی به ساعتش میکند و بعد به الهام میگوید:
- وقت اذان نزدیکه؟
الهام با لبخند سر تکان میدهد. فاطمه رو به بچهها میکند:
-پاشید ببینم! من رو گرفتید به حرف! اصلا چه معنی داره، دختر بعد مغرب بیرون باشه؟
#ادامه_دارد...
💠 کپی با ذکر صلوات
(سلامتی امام زمان عج صلوات)
🤲🏻اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
@Dastanyapand
📚⃟✍჻0ᭂ࿐☆🌺
کانال 📚داستان یا پند📚
📖⃟﷽჻ᭂ࿐🌺 رمــــــ📚ـــــان نــــ👹ـقاب ابلیــ🔥ـــس قسمت 45 (مریم) -اصلاً صرف و نحو درست و حسابی نداره
📖⃟﷽჻ᭂ࿐🌺
رمــــــ📚ـــــان
نــــ👹ـقاب ابلیــ🔥ـــس
#ادامه_دارد...
💠 کپی با ذکر صلوات
قسمت 46
(مصطفی)
سرش را گرفته بین دستهایش و گوشهای از راهرو کز کرده. دلم برایش میسوزد. به چه زبانی بگویم تقصیر او نبوده؟ کنارش مینشینم. دل ندارد نگاهم کند، حق هم دارد. دست بر سر شانهاش میگذارم:
-باور کن هیچکس تو رو مقصر نمیدونه! به جای اینکارا، براش دعا کن.
چشمانش سرخ است. فقط نگاهم میکند؛ زیرچشمی. میدانم پشیمان است. شاید کمی عجیب باشد ولی واقعا دوستش دارم؛ نه تنها متنفر یا بی تفاوت نیستم، دوستش دارم. شاید بخاطر پاکیاش باشد، یا بخاطر پشیمانیاش. میخواهم تنهایش بگذارم که میگوید:
-آقاسید.
برمیگردم:
-جانم؟
-چه کار کنم که خدا من رو ببخشه؟ چه کار کنم که کسی نگفت دارن سم به خوردم میدن؟ یه طوری جو میدادن، یه طوری پست میذاشتن که انگار نظام داره ساقط میشه و اگه باهاشون همراه نشیم، عقب میمونیم! (این روش در فنون اقناع فن ارابه یا واگن نام دارد) میگفتن آریامهرشون داره برمیگرده، میگفتن آخوندا نمیذارن ما آگاه بشیم، آزاد بشیم، رفاه داشته باشیم... دائم توی گوشمون میخوندن باید قیام کنیم... توی کانالاشون یاد میدادن چطور بسیجیا و پاسدارا رو محاصره کنیم و میگفتن هرکدومشون رو که کشتین عکس و فیلمش رو بفرستیم براشون... یاد میدادن چطور جلوی گاردیا وایسیم... یه طوری القا میکردن که مامور نجات ایران ماییم و باید یه کاری بکنیم. دائم فیلم و عکس درباره فساد توی نظام و آخوندا... منم خیلیاش رو باز نمیکردم، زیرش رو میخوندم و بیشتر حس میکردم باید یه کاری بکنم! حس باحالی بود... انقدر مغزم رو پر میکردن که نمیفهمیدم دارم چه غلطی میکنم! وقتی علی جلوی چشمم افتاد زمین، تازه فهمیدم بسیجیا اون چیزی نیستن که بهمون نشون دادن!
از یادآوری آن شب، کامم تلخ میشود و دهانم مزه خون میگیرد. میپرسم:
-هیچوقت فکر کردی شاید اون به قول خودت مدارکی که نشونتون میدادن جعلی باشه؟
-یه طوری بود که آدم بهشون شک نمیکرد. یه لینک میدادن میگفتن منبعشه، یا آدرس فلان کتاب رو میدادن، منم حال نداشتم برم کتابه رو پیدا کنم و ببینم راست میگه یا نه؟ مثلا این رو ببین...
همراهش را درمیآورد و فیلمی را نشانم میدهد. مردی با لهجهای خاص در کتابخانه آستان قدس فیلم گرفته و کتابی عربی را مقابل دوربین میگذارد؛ کتابی درباره خاطرات یکی از طلاب با امام خمینی(ره)، در سالهای تبعید در عراق. او کتاب را باز میکند و از روی یکی از خاطرات میخواند. با این که از روی صفحه فیلم میگیرد، نوشتهها بخاطر کیفیت پایین تصویر تارند! چند کلمه از جملات عربی را میخواند و بقیه را درحالی که دستش زیر نوشتههاست، ترجمه میکند. کلمات عربی را اشتباه ترجمه میکند. سعی دارد به امام تهمتی بزرگ بزند. چشمانم را روی نوشتهها ریز میکنم، ترجمهاش پر از اشکال است و اصلا موضوعی که مرد دربارهاش حرف میزند با موضوع متن متفاوت است!
انقدر تهمتی که به امام زده بزرگ و بی شرمانه است که ضربان قلبم را بالا میبرد. سعی میکنم آرام باشم. فیلم را متوقف میکنم و با صدایی نسبتا بلند میگویم:
-داره چرت میگه! خودشم میدونه داره اشتباه ترجمه میکنه! مگه توی دبیرستان عربی نخوندین؟ نمیفهمی ترجمهش غلطه؟ تو امام خمینی رو میشناسی؟ اصلا امکان داره این وصلهها به آدمی بچسبه که دنیا رو تکون داده؟
شرمنده میگوید:
-هیچکس به ما نگفت... فقط توی کتاب دین و زندگی چهار کلمه اصول دین خوندیم برای نمره، ولی هیچکس نیومد برامون بگه امام کی بود... چرا باور نکنم؟ انقدر حق به جانب مینویسن و ژست روشنفکری میگیرن که انگار اگه قبول نکنی، احمقی!
(سلامتی امام زمان عج صلوات)
🤲🏻اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
@Dastanyapand
📚⃟✍჻ᭂ࿐☆🌺
کانال 📚داستان یا پند📚
📖⃟﷽჻ᭂ࿐🌺 رمــــــ📚ـــــان نــــ👹ـقاب ابلیــ🔥ـــس #ادامه_دارد... 💠 کپی با ذکر صلوات قسمت 46 (مصطف
📖⃟﷽჻ᭂ࿐🌺
رمــــــ📚ـــــان
نــــ👹ـقاب ابلیــ🔥ـــس
قسمت 47
(حسن)
شانههایش میلرزد. صدایش را سخت میشنوم. حتما حضورم را متوجه نشده که بازهم درد و دل میکند:
-اولین بارم که نیس رفیقم جلوی چشمم شهید بشه... اولین بارم نیست با دست خودم جنازه رفیقم رو بردارم بذارم توی ماشین... اولین بارم نیست! میدونی دلم از کجا خونه؟ از اینکه توی سوریه کسی حریفت نشد، توی ترکیه و افغانستان یه تار مو ازت کم نشد. تا خود قلب تکفیریا میرفتی و هیچیت نمیشد؛ ولی تو همین تهران، وسط تهران، اونطوری اربا اربات کردن. دلم از این میسوزه... از این میسوزه که خونت باید توی جوب کنار خیابون بریزه... باید جنازهت رو از توی جوب دربیارم و به جای این که روی دست مردم تشییع بشی و همه جا برات پوستر و بنر بزنن و عکست بره توی همه سایتا و کانالا، یه جایی که منم نمیدونم کجاست دفنت کنن و آب توی دل مردمی که جلوی درِ خونهشون شهید شدی تکون نخوره. اصلا احدی نفهمید شهید شدی... میدونم که الان اون دنیا داری چه عشق و حالی میکنی؛ ولی یه فکری به حال دل مام بکن!
صدایش هربار در گلو میشکند. دوست ندارم گریه سیدحسین را ببینم. نشسته کنار مزار شهید گمنام و با عباس حرف میزند. مصطفی هم کمی آن سوتر نشسته و به روبهرویش خیره است. انگار اشکهایش خشک شده.
کاش درد و دلهای سیدحسین را مینشیند. در این سرما، از حرفهایش آتش گرفتهام. شفای علی را بین حرفهایش میخواهد. گفتم علی، سوختم...!
تنها چیزی که توانست درد سینهمان را آرام کند، بیست و دوم بهمن بود و دیدن آقا در منزل شهید ارمنی. وقتی دیدیم مردم مثل همیشه آمدند، برای انقلاب خیالمان تخت شد و برای آینده قشنگش نقشه کشیدیم. وقتی دیدیم آقا آرامند، آرام شدیم. چقدر خوب بود اگر آقا به ما هم میوه میدادند، آن وقت ما هم مثل مادر آن شهید ارمنی هیچوقت مریض نمیشدیم. چقدر دلم میخواست دست آقا را بگیرم توی دستم و بی خیال همه دنیا بشوم. اما دست آقا توی دست آن پدر شهید، من را هم آرام کرد. همه را آرام کرد.
سیدحسین دستی به صورتش میکشد و بلند میشود. خاکهای لباسش را نمیتکاند و بالای سر مصطفی میرود. به اشاره و لبخندی، مصطفی را بلند میکند از روی زمین تا به مسجد برویم، شب اول دهه فاطمیه. خانواده علی نذر کردهاند بانی مراسم امسال باشند برای شفای پسرشان. همه میدانند تمام دنیا را که بگردی، آخر دوباره به سرچشمه خیرات میرسی. به مادر خوبیها میرسی. دست به دامان آخرین بازمانده خدا در زمین هم که بشوی، مادرش را نشان میدهد.
مسجد دوباره حال محرم گرفته است. پرچمهای سیاه، بوی اسپند، صدای مداحی. مجلس مادر است اما دلم روضه علی اکبر میخواهد، با صدای علی. به خودم که میآیم، به سینهزنی ایستادهایم.
مجلس دارد تمام میشود و سیدحسین و مصطفی ایستادهاند به بدرقه بچهها. صاحب عزا آنهایند و من هم به عنوان طفیلی کنارشان میایستم. همراه سیدحسین زنگ میخورد:
-هنوز تموم نشده؟ تیراندازی؟ باشه باشه الان میاییم، اومدیم.
#ادامه_دارد...
💠 کپی با ذکر صلوات
(سلامتی امام زمان عج صلوات)
🤲🏻اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
@Dastanyapand
📚⃟✍჻ᭂ࿐☆🌺
کانال 📚داستان یا پند📚
📖⃟﷽჻ᭂ࿐🌺 رمــــــ📚ـــــان نــــ👹ـقاب ابلیــ🔥ـــس قسمت 47 (حسن) شانههایش میلرزد. صدایش را سخت میش
📖⃟﷽჻ᭂ࿐🌺
رمــــــ📚ـــــان
نــــ👹ـقاب ابلیــ🔥ـــس
قسمت 48
(حسن)
به مصطفی که متعجب نگاهش میکند، میگوید:
- بدو! پاسداران هنوز شلوغه نیرو میخوان...
-مگه هنوز جمعشون نکردن؟
-نه... داره بدترم میشه. اونجا هم مثل انقلاب نیست؛ دقیقا منطقه مسکونیه. دارن میریزن توی خونههای مردم.
مصطفی میرود که ذولجناحش را آماده کند. این ذولجناح هم شده مثل ذولجناح تابلوی عصر عاشورا! یا رنگش ریخته، یا تو رفته. چراغش هم شکسته.
مثل بچهها به سیدحسین میگویم:
- میشه منم بیام؟
طوری نگاه میکند که دلم میریزد و جوابم را میگیرم:
-نه! تو برو پیش علی، یه سر بهش بزن.
-چرا من نیام؟
جواب نمیدهد و میرود. با حسرت خیرهام به سیدحسین و مصطفی که دور میشوند. تا بیمارستان، با بغضی نفسگیر دست به گریبانم. دلواپس علیها و عباسهایی هستم که در پاسداران، با دراویش درگیرند. صدای کف و سوت و شعار آنقدر در ذهنم میپیچد که گوشهایم سوت بکشد.
پدر و مادر علی هم بیمارستانند. مادرش مفاتیح به دست نشسته و پدرش تسبیح میگرداند. مثل همیشه، آرام روی تخت خوابیده. اگر میدانست در گلستان هفتم چه خبر است، بلند میشد و تا خود پاسداران میدوید. همان بهتر که نمیداند! حداقل خیالمان راحت است که دیگر کسی با چاقو پهلویش را نمیدرد و به بازویش تیر نمیزند. گفتم پهلو و بازو، سوختم!
کاش بلند شود و کمی باهم حرف بزنیم. آرام در گوشش زمزمه میکنم:
-علی، چرا خوابیدی پسر؟ توی خیابون پاسداران یه مشت درویش داعش مسلک افتادن به جون نیروی انتظامی... نمیخوای پاشی؟ برات مهم نیست که بریزن خونه زندگی مردم رو بهم بریزن؟ برات مهم نیس دارن با چاقو و قمه و تفنگ برای پلیس خط و نشون میکشن؟
نمیدانم چرا اینها را گفتم. نباید بفهمد، نگران میشود. از اتاقش میزنم بیرون، دل ماندن در بیمارستان را ندارم. بی قرارم، کاش من را هم با خودشان میبردند. سیدحسین و مصطفی را میگویم. راستی الان کجا هستند؟ دستم میرود که سیدحسین را بگیرم، نه! نمیتواند که جواب بدهد...!
زیارتنامه حضرت زهرا(س) میخوانم؛ به نیابت از عباس، به نیت شفای علی. نفهمیدم کی این اشکهای شور و گرم روی صورتم غلطیدند؛ بی اجازه و هماهنگی!
دلم تاب نمیآورد؛ اخبار را چک میکنم. نیم ساعتی تا اذان صبح مانده. باورم نمیشود! کی سحر شد؟
چشمانم تازه یادشان میآید نخوابیدهاند، با نور گوشی شروع به سوختن میکنند. خطوط را به سختی میخوانم:
-شهادت یک بسیجی و سه نفر از نیروهای پلیس به دست دراویش....
چشمانم بیشتر میسوزند. به پلکهایم التماس میکنم روی هم نیفتند. مادر و پدر علی پرستارها را صدا میزنند، صدایشان را گنگ میشنوم. چشمانم کلمات را یکی درمیان میخواند:
- آتش... سلاح گرم... قمه... خانه های مردم... اتوبوس... نیروی انتظامی...
پرستارها به سمت تخت علی میدوند. دوباره به کلماتی که تار و واضح میشوند نگاه میکنم:
- بسیجی... اتوبوس... زیر گرفتن...
پدر علی همانجا سجده میکند، اشک ریزان.
صدایی با شوق میگوید:
-یا فاطمه زهرا(س).
بسیجی، تیراندازی، سلاح گرم و سرد، اتوبوس...!
به گمانم صدای مادر علی است که میگوید:
-یا فاطمه زهرا(س).
والعاقبه للمتقین
این ناچیز، تقدیم به شهید محمدحسین حدادیان و شهید سجاد شاهسنایی، شهدای مظلوم امنیت...
پایان
💠 کپی با ذکر صلوات
(سلامتی امام زمان عج مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
@Dastanyapand
📚⃟✍჻ᭂ࿐☆🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨قرار شبانه ✨
بخوان دعای فرج به امید فرج
#در_ثواب_نشر_سهیم_باشیم
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
╭┅ঊঈ🌹🍃🌸🍃🌹ঊঈ┅╮
╰┅ঊঈ🌹🍃🌸🍃🌹ঊঈ┅╯
38.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 سیدعلی حسینی خامنهای کیست ؟
❣️ فیلمی بینظیر که همه ملت ایران
با هر گرایش و سلیقهٔ ای باید آنرا ببیند .
پدر مهربان امت چقدر ناشناخته است.
وقت بزاریم ببینم✔️
1_11559212939.mp3
2.05M
پذیرش امام عصر ارواحنافداه از چه زمانی در بین مسلمین ایجاد شده است ⁉️
⭕️ پاسخ: #ابراهیم_افشاری
یکے از راههای نجات انسان از گناه
پناه بردن به #امام_زمان علیہ سلـٰام اسـت .
ایـشان به انتظار نشستہاند
تا کسی دستش ࢪا به سمتشان دراز کند ،
تا ایشان او را هدایـت کنند .
"آیتاللهجاودان"
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قدرتو ندونستیم الان با فانوس دنبال یکی مثل خودت میگردیم😔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🛑 اگه جلیلی نبود کار جمع نمیشد!!! 🛑
دائم میگن سعید جلیلی سابقه اجرایی نداره، بیا اینم یکی از صد ها مثال نقض
🔸روایت سعید جلیلی از حل پرونده فساد ۳۰۰۰ میلیاردی که به قول آقای اژه ای اگر سعید جلیلی نبود کار جمع نمیشد😎
#ما_به_کمتر_از_آقای_رئیسی_راضی_نیستیم
🔴 انتقاد تند رسایی نماینده مجلس به رئیس و نایبرئیس مجلس!
‼️برچه اساسی برای ریاستجمهوری ثبتنام کردهاید!؟
#ما_به_کمتر_از_آقای_رئیسی_راضی_نیستیم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جواب این سؤال:جلیلی که تجربه ای نداره ،
چطور وارد گود و کارزار ریاست جمهوری شده...
با دقت ببینید
#ما_به_کمتر_از_آقای_رئیسی_راضی_نیستیم
بصیرت سواد نیست بینش است.
بصیرت ;
یعنی اینکه بدانی ممکن است همسرِ پیامبر, در برابرِ راهِ پیامبر ایستاده باشد;
بصیرت;
یعنی اینکه نگاهت به "شخصیت" ها نباشد ; بلکه همواره به "شاخص"ها چشم بدوزی;
بصیرت;
یعنی اینکه بدانی حتی مسجد ,می تواند "مسجد ضِرار"باشد و پیامبر (ص)آن را خراب کند و به زباله دانیِ شهر تبدیل نماید;
بصیرت ;
یعنی اینکه قرآنِ روی نیزه تو را از قرآنِ ناطق , منحرف نکند;
بصیرت ;
یعنی اینکه بدانی جانباز صفین می تواند قاتل حسین(ع)در کربلا باشد;
بصیرت;
یعنی اینکه بدانی در جنگ با فتنه نمی توانی آغازگر باشی اما تا ضربه نهایی , نباید از پا بنشینی;
بصیرت;
یعنی اینکه نگذاری فتنه گران, شیرت را بدوشند یا بر پشتت سوار شوند;
بصیرت ;
یعنی اینکه" مالک اشتر"ها را به تندروی و "ابوموسی اشعری" ها را به اعتدال, نشناسی;
بصیرت;
یعنی اینکه بدانی "معاویه"ها,به سست عنصرهای سپاهِ علی(ع) " دل بسته اند;
بصیرت:
یعنی اینکه بدانی تاریخ, تکرار می شود;
نه با جزئیاتش; بلکه با خطوط کلی اش;
مسجد ضرارها
قرآن بر نیزه کردن ها
حکمیت ها
خشک مغزی ها
سابقه فروشی ها و ...
پس انتخاب با خودمان است که ؛
اهل بینش باشیم یا اهل سواد
اهل خواندن باشیم یا اهل فهمیدن
جزئیات تاریخ را بخوانیم یا خطوط کلّی آنرا بدانیم.
التماس دعا
꧁꧂🌿꧁꧂🌿꧁꧂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹روزتان قرآنی🌹
(💟 برای خوبان ارسال کنید)
📖 تلاوت #صفحه ۳۰۱ قرآن کریم
، با قلم قرآنی هُدی
💐 هدیه به امام زمان علیه السلام
⚘اَݪٰلّہُـمَّ؏َجِّلݪِوَلیِّڪَالفَرَجـه⚘
⚘تعجیل درفرج مولا صلوات⚘
#در_ثواب_نشر_سهیم_باشیم
📚⃟✍჻ᭂ࿐☆🌸🍃
#داستان_یا_پند
https://eitaa.com/joinchat/2162819174Cf3fe471b0e
🇮🇷⃟👌჻ᭂ࿐♡🌸🍃
#به_عشق_خدا_تا_ظهور
https://eitaa.com/joinchat/3590717967C2bc519a574
📖⃟﷽჻ᭂ࿐🌺
﴿هرروز با یک سوره از قرآن کریم﴾
﴿فضیلت و خواص سوره ملک﴾
شصت و هفتمین سوره قرآن کریم است که مکی است و 30 آیه دارد. نام دیگر این سوره «المنجیه» و «الواقعیة» می باشد (1).
از رسول خدا صلی الله علیه آله وسلم روایت شده است: هر کس در شب سوره ملک را قرائت کند اجری مانند احیای شب قدر را خواهد داشت. (2) و ایشان خود هر شب پیش از خواب این سوره را قرائت می کردند. (3)
ایشان در روایتی دیگر فرموده اند: دوست دارم که سوره ملک در قلب هر مؤمنی باشد(4)
همچنین فرمودند: بدانید سوره ملک از طرف قاری و صاحب این سوره در روز قیامت مجادله می کند و برای او طلب آمرزش و مغفرت می کند.(5)
یکی از ارزش ها وبرتری های این سوره نجات دهندگی ان است . ابن عباس می گوید: مردی بر روی قبری نشست در حال که نمی دانست آنجا قبری است.و سوره ملک را قرائت نمود ناگاه صدایی بلند شنید که می گوید: این سوره نجات دهنده است. این مطلب را به عرض پیامبر خدا صلی الله علیه و آله وسلم رساندند ایشان فرمود: این سوره نجات دهنده از عذاب قبر است. (6)
امام باقر علیه السلام نیز در فضیلت این سوره فرمودند: سوره ملک، سوره مانعه است و مانع از عذاب قبر می شود و در تورات نیز سوره ملک نوشته شده است .هر کس در شب ها این سوره را قرائت نماید عملی زیاد و پاک و نیکو به جا آورده است. و از گروه غفلان نوشته نمی شود. من پس از نماز عشای خود به حالت نشسته آن را قرائت می کنم و پدرم امام سجاد علیه السلام در شب و روز این سورهرا قرائت می کرد. هر کس ان را قرائت کند هنگامی که نکیر و منکر از جانب پاهایش وارد قبرش می شوند پاهایش به این دو فرشته می گویند: شمارا به بالاتر از من راهی نیست زیرا این بنده خدا به روی ما ایستاد و سوره ملک را در رشب و روز قرائت می کرد و اگر از جانب شکم و سینه اش بیایند به آنها گفته می شود که شما را به این بنده راهی نیست؛ زیرا او، سینه اش را جایگاه سوره ملک قرار داده است و اگر نکیر و منکر از جانب سرش بیایند زبانش به آن دو می گو.ید: شما را به پایین تر از من راهی نیست زیرا این بنده خدا به وسیله من سوره ملک را هر شب و روز قرائت می کرد.(7)
آثار و برکات سوره
1) امنیت
پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم فرموده است: در کتاب خدا سوره ای است که سی آیه دارد و هر کس پیش از خوابیدن آن را قرائت کن خداوند برای او سی حسنه می نویسد و سی گناه از او را پاک می کند وسی درجه بر دجات او می افزایدو فرشته ای از فرشتکان خدا مأمور میشود تا بال هایش را بر روی او بگسترد و او را از هر بدی و آفتی نگه دارد تا از خواب بیدار شود و این سوره از جانب صاحبش در روز قیامت مجادله می کندوان سوره ملک است.(8)
امام صادق علیه السلام نیز در این باره فرمودند: هر کس سوره ملک را در نماز واجب خود یا پیش از آنکه بخواند قرائت نماید تا صبح در امان الهی خواهد بود تا وارد بهشت شود. (9)
2) شفاعت و بخشش
رسول خدا صلی الله علیه و اله وسلم فرموده است: سوره در قرآن است که سی آیه دارد و فرد قرائت کننده خود را آنقدر شفاعت می کند تا او را ببخشند و آن سوره ملک است. (10)
همچنین فرموده اند: هر کس سوره ملک را قرائت کند نجات دهنده او از عذاب قبر است و به اجری همانند کسی که شب قدر را احیا داشته است اعطا می شودو هر کس این سوره را حفظ کند. انیس و مونس او در قبر خواهد شد و او را از هر حادثه و عذاب در قبر نگه می دارد او را به خدا نزدیک می کند تا اینکه وارد بهشت شود در حالی که از وحشت قبر در امان است.(11)
3) غفران برای اموات
قرائت قرآن و هدیه کردن ثواب آن به گذشتگان، موجب رفع گرفتاری های آخرتی آنها و مغفرت و بخشش برای ایشان خواهد بود. رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم در این باره فرموده است: هر کس سوره ملک را قرائت کن وبه برداران خود که در گذشته اند هدیه کند ثواب آن با سرعت برق به آنها خواهد رسید و در عذاب گناهان ایشان تخفیف داده می شود و مایه انس ایشان در قبر می شود.(12)
از حضرت صادق علیه السلام نیز روایت شده : هر کس سوره ملک را برای میّتی بخواند از عذابی که در آن است تخفیف داده می شود و اگر قرائت کننده به اموات هدیه کند ثواب آن با سرعت برق به انها می رسد.(13)
4) دندان درد
رسول خدا صلی الله علیه و اله وسلم فرموده است: هر کس که دندانش درد می کند انگشتش را بر دندانی که درد می کند بگذارد و آیه «23 سوره ملک» را هفت مرتبه بخواند. (14)
📚⃟✍჻ᭂ࿐☆🌺
پی نوشت:
(1) درمان با قرآن، ص122
(2) مجمع البیان، ج10، ص66
(3) مستدرک الوسائل، ج4، ص306
(4) کنزالعمال، ص2648.
(5) مستدرک الوسائل، ج4، ص366
(6) الدعوات، ص279
(7) الکافی، ج2، ص633
(8) کنزالعمال، ح 2708
(9) ثواب الاعمال، ص119
(10) الدر المنثور، ج6، ص246
(11) تفسیرالبرهان، ج5، ص433
(12) همان
(13)همان
(14) مکارم الاخلاق، ص405
منبع:«قرآن درمانی روحی و جسمی، محسن آشتیانی، سید محسن موسوی
📚⃟✍჻ᭂ࿐☆🌺
سوره مبارکه ملک.mp3
13.31M
📖⃟﷽჻ᭂ࿐🌺
﴿سوره مبارکه ملک﴾
تبارک
مانعه
واقیه
منجیه
منّاعه
💐 هدیه به پیشگاه مقدس
🌹علیبنالحسین(عليهالسلام) و
🌹 محمد بن علی(عليهالسلام) و
🌹جعفر بن محمد(عليهالسلام)
📚⃟✍჻ᭂ࿐☆🌺
تعداد آیات : ۳۰
تعداد کلمات : ۳۳۰
از صفحه : ۵۶۲ تا صفحه: ۵۶۴
تعداد حروف : ۱۳۰۰
محل نزول : مکه 067
📚⃟✍჻ᭂ࿐☆🌺
4_691174505531317395.mp3
468.4K
سوره مبارکه ملک
🎙 استاد:معتز آقایی
📚⃟✍჻ᭂ࿐☆🌺
📖 ﴿ سورة الملک ﴾
﴿سورة ٦٧ - تعداد آیات ٣٠﴾
اَعُوذُ بِٱݪلّٰهِ مِنَ ٱݪشَیْطٰان ٱݪرَّجیٖم
📖⃟﷽჻ᭂ࿐🌺
تَبَارَکَ الَّذِی بِیَدِهِ الْمُلْکُ وَهُوَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ ﴿١﴾ الَّذِی خَلَقَ الْمَوْتَ وَالْحَیَاةَ لِیَبْلُوَکُمْ أَیُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلا وَهُوَ الْعَزِیزُ الْغَفُورُ ﴿٢﴾ الَّذِی خَلَقَ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ طِبَاقًا مَا تَرَى فِی خَلْقِ الرَّحْمَنِ مِنْ تَفَاوُتٍ فَارْجِعِ الْبَصَرَ هَلْ تَرَى مِنْ فُطُورٍ ﴿٣﴾ ثُمَّ ارْجِعِ الْبَصَرَ کَرَّتَیْنِ یَنْقَلِبْ إِلَیْکَ الْبَصَرُ خَاسِئًا وَهُوَ حَسِیرٌ ﴿٤﴾ وَلَقَدْ زَیَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْیَا بِمَصَابِیحَ وَجَعَلْنَاهَا رُجُومًا لِلشَّیَاطِینِ وَأَعْتَدْنَا لَهُمْ عَذَابَ السَّعِیرِ ﴿٥﴾ وَلِلَّذِینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ عَذَابُ جَهَنَّمَ وَبِئْسَ الْمَصِیرُ ﴿٦﴾ إِذَا أُلْقُوا فِیهَا سَمِعُوا لَهَا شَهِیقًا وَهِیَ تَفُورُ ﴿٧﴾ تَکَادُ تَمَیَّزُ مِنَ الْغَیْظِ کُلَّمَا أُلْقِیَ فِیهَا فَوْجٌ سَأَلَهُمْ خَزَنَتُهَا أَلَمْ یَأْتِکُمْ نَذِیرٌ ﴿٨﴾ قَالُوا بَلَى قَدْ جَاءَنَا نَذِیرٌ فَکَذَّبْنَا وَقُلْنَا مَا نَزَّلَ اللَّهُ مِنْ شَیْءٍ إِنْ أَنْتُمْ إِلّا فِی ضَلالٍ کَبِیرٍ ﴿٩﴾ وَقَالُوا لَوْ کُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مَا کُنَّا فِی أَصْحَابِ السَّعِیرِ ﴿١٠﴾ فَاعْتَرَفُوا بِذَنْبِهِمْ فَسُحْقًا لأصْحَابِ السَّعِیرِ ﴿١١﴾ إِنَّ الَّذِینَ یَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَیْبِ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَأَجْرٌ کَبِیرٌ ﴿١٢﴾ وَأَسِرُّوا قَوْلَکُمْ أَوِ اجْهَرُوا بِهِ إِنَّهُ عَلِیمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ ﴿١٣﴾ أَلا یَعْلَمُ مَنْ خَلَقَ وَهُوَ اللَّطِیفُ الْخَبِیرُ ﴿١٤﴾ هُوَ الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ الأرْضَ ذَلُولاً فَامْشُوا فِی مَنَاکِبِهَا وَکُلُوا مِنْ رِزْقِهِ وَإِلَیْهِ النُّشُورُ ﴿١٥﴾ أَأَمِنْتُمْ مَنْ فِی السَّمَاءِ أَنْ یَخْسِفَ بِکُمُ الأرْضَ فَإِذَا هِیَ تَمُورُ ﴿١٦﴾ أَمْ أَمِنْتُمْ مَنْ فِی السَّمَاءِ أَنْ یُرْسِلَ عَلَیْکُمْ حَاصِبًا فَسَتَعْلَمُونَ کَیْفَ نَذِیرِ ﴿١٧﴾ وَلَقَدْ کَذَّبَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَکَیْفَ کَانَ نَکِیرِ ﴿١٨﴾ أَوَلَمْ یَرَوْا إِلَى الطَّیْرِ فَوْقَهُمْ صَافَّاتٍ وَیَقْبِضْنَ مَا یُمْسِکُهُنَّ إِلّا الرَّحْمَنُ إِنَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ بَصِیرٌ ﴿١٩﴾ أَمْ مَنْ هَذَا الَّذِی هُوَ جُنْدٌ لَکُمْ یَنْصُرُکُمْ مِنْ دُونِ الرَّحْمَنِ إِنِ الْکَافِرُونَ إِلا فِی غُرُورٍ ﴿٢٠﴾ أَمْ مَنْ هَذَا الَّذِی یَرْزُقُکُمْ إِنْ أَمْسَکَ رِزْقَهُ بَلْ لَجُّوا فِی عُتُوٍّ وَنُفُورٍ ﴿٢١﴾ أَفَمَنْ یَمْشِی مُکِبًّا عَلَى وَجْهِهِ أَهْدَى أَمْ مَنْ یَمْشِی سَوِیًّا عَلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ ﴿٢٢﴾ قُلْ هُوَ الَّذِی أَنْشَأَکُمْ وَجَعَلَ لَکُمُ السَّمْعَ وَالأبْصَارَ وَالأفْئِدَةَ قَلِیلا مَا تَشْکُرُونَ ﴿٢٣﴾ قُلْ هُوَ الَّذِی ذَرَأَکُمْ فِی الأرْضِ وَإِلَیْهِ تُحْشَرُونَ ﴿٢٤﴾ وَیَقُولُونَ مَتَى هَذَا الْوَعْدُ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ ﴿٢٥﴾ قُلْ إِنَّمَا الْعِلْمُ عِنْدَ اللَّهِ وَإِنَّمَا أَنَا نَذِیرٌ مُبِینٌ ﴿٢٦﴾ فَلَمَّا رَأَوْهُ زُلْفَةً سِیئَتْ وُجُوهُ الَّذِینَ کَفَرُوا وَقِیلَ هَذَا الَّذِی کُنْتُمْ بِهِ تَدَّعُونَ ﴿٢٧﴾ قُلْ أَرَأَیْتُمْ إِنْ أَهْلَکَنِیَ اللَّهُ وَمَنْ مَعِیَ أَوْ رَحِمَنَا فَمَنْ یُجِیرُ الْکَافِرِینَ مِنْ عَذَابٍ أَلِیمٍ ﴿٢٨﴾ قُلْ هُوَ الرَّحْمَنُ آمَنَّا بِهِ وَعَلَیْهِ تَوَکَّلْنَا فَسَتَعْلَمُونَ مَنْ هُوَ فِی ضَلالٍ مُبِینٍ ﴿٢٩﴾ قُلْ أَرَأَیْتُمْ إِنْ أَصْبَحَ مَاؤُکُمْ غَوْرًا فَمَنْ یَأْتِیکُمْ بِمَاءٍ مَعِینٍ ﴿٣٠﴾
📚⃟✍჻ᭂ࿐☆🌺
🌸✨…
دعا کن ولی اگـر اجابت نشد،
با خدا دعوا نکن،
میانهات با او بهم نخورد؛
چون تو جاهلی و او عالم.
خود خداوند متعال می فرماید:
من بهتر از شما میدانم که
چه چیزی به سود و چه چیزی
به زیان شماست.
شما را از
خودتان بهتر میشناسم.
| میرزا اسماعیل دولابی ره |
🌸✨…