eitaa logo
کانال 📚داستان یا پند📚
1.1هزار دنبال‌کننده
19.3هزار عکس
36.8هزار ویدیو
133 فایل
کارکانال:رمان و داستانک،سلام و صبح بخیر،پیامهای امام زمانی عج، کلیپ طنز،سخنان پندی،سیاسی، هنری و مداحی پیامها به مناسبتها بستگی دارد. مطالبی که با لینک کانال دیگران است با همان لینک آزاده بقیه مطالب آزاده @Dastanyapand
مشاهده در ایتا
دانلود
کانال 📚داستان یا پند📚
📖﷽⃟჻ᭂ࿐☆🌺 👤🌷👤🌷👤🌷👤🌷👤🌷 📚 #داسـتان_یا_پنـد 📚﴿بند نفس تا بنده شهدا ﴾96 🔖قسمت ۳۷ و ۳۸ فردا تاریخ سفرمه
📖﷽⃟჻ᭂ࿐☆🌺 👤🌷👤🌷👤🌷👤🌷👤🌷 📚 📚﴿بند نفس تا بنده شهدا ﴾96 🔖قسمت ۳۹ و ۴۰ باید میرفتیم سپاه قسمت فرهنگی ثبت نام میکردیم اومدم از پایگاه برم بیرون که لیلا وارد شد -سلام لیلا: _برفرض علیک -وا این چه وضع حرف زدنه! لیلا:_هوی روانی چرا اومدی از حوزه انصراف دادی؟؟ -لیلا داغونم چطوری درس بخونم؟😣 لیلا:بمیرم برات... -إه خدا نکنه! لیلا:کجا میری؟ -سپاه ثبت نام کنم برا دوره روایتگری لیلا:اوهوم -تو نمیای؟ لیلا:نه آخه به مهدی نگفتم -باشه پس من برم فعلا یاعلی لیلا: عزیزم مراقب خودت باش یاعلی رفتم سپاه قسمت فرهنگی ثبت نام کردم گفتن زمان شروع کلاسها را خودمون اطلاع میدیم بهتون سه هفته بعد کلاسها ‌شروع شد، استاد که از روایتگری منطقه جنوب بهمون آموزش میداد حاج حسین یکتا بود؛؛ _بچه ها برای روایتگری باید مساحت منطقه را بدونید... عملیاتهای مهم اون منطقه... فرمانده های که تو اون منطقه شهید شدن... تاریخ عملیات.. تعداد شهدای عملیات ها... تعداد اینکه دشمن چقدر تلفات داده... اما چقدر مهمات از دشمن گرفتیم... از منطقه اروند شروع شد شهید مهدی باکری اینجا جا مونده.. خواهر شهید باکری: _ما سه تا برادر داشتیم.. علی آقا رو ساواک دستگیر کرد زیر شکنجه شهید شد. پیکرشو بهمون ندادن!! حمیدآقا را هم که آقامهدی جا گذاشت مجنون! خود آقا مهدی روهم اروند برد... یه مزار از سه برادرم نیست تو دنیایی به این بزرگی!! کلاسای روایتگری شش ماه طول کشید مناطق جنوبی شامل (اروند،شلمچه، طلائیه، دهلاویه، دوکوهه، هورالعظیم ) را شناختیم تو مناطق غربی هم بازی دراز و ایلام ، بانه و قصرشیرین.. شیرزنان غرب مثل شهیده ناهید فاتحی کرجو شناختم " شهیده ناهید فاتحی کرجو تنها دختر مبارز جز گروه پیش مرگان کرد در اوایل انقلاب بوده.. در منطقه هنوز ضدانقلاب در غالب گروهک های مثل کومالو وجود داشت... یک روز ناهید ربوده میشود چندوقت بعد دختر را با سر تراشیده در روستاهای کردستان به عنوان جاسوس خمینی میگردانند و چندروز بعد این ماجرا جنازه دختری با سر ترشیدهرا در کوه های سر به فلک کشیده زاگرس پیدا میکنن..." امروز کلاسای روایتگری تموم شد اما دلم گرفته بود.. رفتم مزارشهدا.. همینجوری بین مزارها راه میرفتم.. یک دفعه گوشیم زنگ خورد.. -الو مامان : _حنانه جان خوبی؟ کجایی مامان ؟ -مزارشهدا مامان: _خوب بیا خونه برات یه سورپرایز دارم -سورپرایز چیه ؟ مامان :_بیا حالا خونه -باشه تا یه ساعت دیگه خونه ام وارد خونه شدم... _تولد تولد تولدت مبارک... _تولدمنه؟ وای اصلا یادم نبود مامان: _عزیزدلم تولدت مبارک بابا:_اینم کادوی من و مامانت.. بلیط پرواز کربلا آقا بهتر از من سراغ نداری هرسال میطلبی؟😭 باگریه رفتم اتاقم... به بلیطم نگاه میکردم گریه میکردم... آی شهدا من چیکار کنم با بلیط و سفر... تاریخ حرکت ۲۷رجب عید مبعث بود از همه خداحافظی کردم چمدونم بستم و.... 🍃🌻تقدیم به پیشگاه امام راحل و تمام شهدا از صدر اسلام تاکنون..🌻🍃 ... ✍🏻بانو.ش ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌﴿أللَّہُمَ؏َـجِّڸْ لِوَلیِڪَ ألْفَـرَج﴾ برای سلامتی امام زمان و نائبش صلوات @Dastanyapand 📚⃟✍🏻჻ᭂ࿐☆🌺