eitaa logo
🇮🇷عَزیزَم‌حُسِین(ع) | DearHossein
1.7هزار دنبال‌کننده
11.6هزار عکس
10.5هزار ویدیو
49 فایل
نوڪࢪ؎ڪھ‌ح‌ـسین‌ دست‌ڪشیدھ‌ࢪو♥️ -سࢪش تیࢪ؎خوࢪدھ‌از‌پھلومثل‌مادࢪشシ...💔 حرف دل:https://daigo.ir/secret/4212515531 تولدمون🙃: 1403/1/17🤍🌱 پایان: شهادتمون🤲 آیدی مدیر: khanommim1@ لف= 313 صلوات🌱 کپی کنم؟ حلاله مومن؛ فقط فور قشنگتر نیس!🙂 《1.7k✈1.8k》
مشاهده در ایتا
دانلود
36.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🥀▪️إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ▪️🥀 🕊 فَوَران احساسات در نماهنگ سوزناک ﴿ بمون زهرا ﴾🍁🍂 ▪️ اثر جدید گروه‌ سرود ضحی
زمین لرزید ، زمین افتاد کس و کار علی افتاد عزیز خونهٔ مولا به ضرب پا ز پا افتاد ..
5.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
☝️ نعمتی بالاتر و بهتر از حضرت‌ زهرا می‌شناسید؟ امیرالمومنین با همان امتحان شد..
وای رفته بودیم مدرسه زنگ یدونه مونده به آخر موکب حضرت فاطمه (س) داشتیم خیلی حال و هوای عجیبی داشت:(🥲❤️‍🩹 مداحی گذاشتیم ...🗣🤌🏻 گریه کردیم‌...😭💔 سینه زدیم...🤚👀 پذیرایی کردیم...🍪✨ خلاصه خیلی خوب بود. . .🌱🙃 جاتون سبز💚🌿🙂
خب رفقا از موکب امروزمون بگم براتون:(((🥲 انقدرررر کار کردیم کمر هممون بُرید😂💔ولی خب نوکری حضرت فاطمه (س) رو کردیم🙃❤️‍🩹 کلاس مون خیلی حال و هوای خاصی رو میداد🥺 کلی فیلم و عکس گرفتن از اداره 15نفر اومدن نشستن پشت سر ما بچه ها ما جلو بودیم هممون چادر پوشیده با روسری مشکی😊✨ بعد چند نفر توضبح دادن چرا این موکب رو زدیم و از اخلاص و حیا و پوشش و حجاب و .... حضرت فاطمه (س) رو میگفتن بعد دختر خانم مون هم درمورد داستان شهادت حضرت فاطمه (س)گفت🥺💔کلیی گریه کردیم حین اینکه صحبت میکرد سر تخته با پروژوکتور فیلم شهادت حضرت فاطمه (س) رو گذاشتن 👀🤌🏻😭 کلیی پذیرایی کردیم💛🙃 و آش هم دادن 🥲 توی موکب مداحی نور و قدر و کوثر و طاها؛ مداحی چادرت را بتکان؛ مداحی یکمی حرف بزن علی نمیره😭💔کلی گریه کردیم وقتی اون قسمت فیلم ک میخ رو کردن تو شکم حضرت زهرا (س)💔😭😭😭😭آخخخخخ قلبممم🥺
اینم پذیرایی ها که منو رفقام اورده بودیم:(🤌🏻✨🌝
896.2K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹حرم حضرت زینب در امنیت کامل است و هیچ تعرضی به آن نشده و تمامی اخبار در این خصوص دروغ است. تصاویر منتشر شده منسوب به غارت هم مربوط به یک پاسگاه پلیس در نزدیکی حرم است. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
راهی ترکیه شدیم ب اصرار من بجای دو هفته یک هفته موندیم ترکیه ونیز هم که نرفتم چون وسط مدارس بود عاشق درس و تحصیل بودم قرار بود دیپلم ک گرفتم برای ادامه تحصیل برم خارج از کشور بعداز یک هفته خوشگذرونی رفتم مدرسه زنگ آخر خانم مافی مدیر دبیرستانم احضارم کرد دفتر خانم مافی: خانم معروفی شما به دلیل بی حجابی و پرونده درخشان این دوره یک هفته اخراج موقت میشد از مدرسه اون رگ سرتقیم باز اوج کرد با پرروبازی تمام گفتم : برام مهم نیست من کلا دانش آموز شری بودم یادمه یه بار سال اول دبیرستان بودم برای عید مارو تعطیل نمیکردن منو یه اکیپ از بچه ها شیشه های مدرسه آوردیم پایین بخاطر بی حجابیم از مدرسه اخراج شدم منم ک غد و لجباز لج کردم مدرسه نرفتم دیگه ..
9.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
☀️ مادر امت 🌤 سوالی که حضرت زهرا (سلام‌ الله‌ علیها) در مورد امام حسین (علیه‌السلام) از پیامبر اکرم (صلی‌ الله‌ علیه‌ و‌آله‌ و‌سلم) پرسیدند. 🔻 ظهور بسیار نزدیک است
اروند رود راه افتادیم یه رود بزرگ آخر یه جاده خاکی جاده ای ک گذر کردیم میان نخلستان های خییییییلی بزرگ بود و اکثر نخل ها بر اثر بمباران جنگ سوخته بودن خودشون میگفتن پل که روش راه میرید شهید حسن باقری طراحی اصلیش بود شهید هههه 😶😶 خودشون مسخره کردن با خودم زمزمه کردم ترلان تو چرا اینجایی؟ نه فکرت ،نه پوششت ،نه خانوادت مثل اینا نیست چرا اومدی ؟😐😐😐 تا به خودم اومدم دیدم کاروان رفته و من وسط نخلستان ها گم شدم تو نخلستان میدویدم و گریه میکردم انگار زیر هر نخل یه مرد بود که بهم نگاه میکرد یهو پام گیر کرد به یه چیزی و خوردم زمین همه جام خاکی شده بود بلند شدم و شروع کردم به دویدن به لب جاده خاکی که رسیدم دیدم گریه های بی دلیل و با دلیلم تمام آرایشمو شسته و ازبین برده تا رسیدم لب جاده کاروان رو دیدم تو اروند رود یه بازار بود که توسط محلی های همونجا دایر شده بود ماهم مثل این قحطی زده ها رفتیم بازار از لوازم آرایش ،دمپایی ،عروسک،کلاه و بستنی و کلی خوراکیای دیگه برای خودم خریدم غافل از اینکه امشب چه خواهد شد بعداز اروندرود تو اتوبوس اعلام شد بزرگواران شهدا دعوتمون کردن معراج الشهدا ۳۶شهید گمنام میزبانمون هستن ..