eitaa logo
دفاع مقدس
396 دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
881 ویدیو
248 فایل
💠 نیم نگاهی به رویدادهای دفاع مقدس 🌼🌸🍀در قالب: متن، عکس، صوت، فیلم و کلیپ
مشاهده در ایتا
دانلود
🌈 همین که تو هر صبح در خیال منی ؛ حالِ هر روزِ من خوب است ... 🆔 @Defa_Moqaddas
با تبسم های گرمت روز من آغاز شد... صبح آمد، خنده ات جاریست لبخندت بخیر 🆔 @Defa_Moqaddas
💠 خاطره ای از پزشک اسیر عراقی... ▫️در جریان فتح بزرگ خرمشهر من مسئول آوردن اسرا بودم. اسیرها را از منطقه به پشت جبهه یعنی ایستگاه راه آهن اندیمشک تحویل می دادیم تا بعدازظهر و نزدیکی های غروب می آوردیمشان داخل تیپ دو زرهی دزفول. یک روز آنقدر اسیر آوردیم که تمام کانون های قطار پر شد. به ما گفتند دیگر جا نداریم، لذا اسیرها را به مقر تیپ بردیم. جمعیت آنها زیاد بود به اندازه یک زمین فوتبال بزرگ!! تمام غذای تیپ را بین آنها تقسیم کردیم، تازه به یک سومشان هم نرسید. من به اتفاق یکی از همکاران با یک خودرو جیب رفتیم درب یک به یک منازل سازمانی تیپ و درخواست کردیم اگر کسی غذا یا نان اضافه دارد بدهد تا ببریم برای اسیرها. آن شب گذشت. فردا صبح اعلام کردند اسرا را گروه گروه برای انتقال به ایستگاه راه آهن ببریم. گروهی که تحویل من دادند گفتند در بینشان یک پزشک هست و در زمان تحویل، اطلاع بده. گفتم برای چه؟ گفتند جا و مکان دکترها و افسران ارشد عراقی باید از بقیه جدا باشد. من هم برای این که او اشتباه نشود، پشت پیراهنش با ماژیک درشت نوشتم: "دکتر". در زمان تحویل، به آن مسئول گفتم یک دکتر هم بین اسرا هست. گفت کجاست؟ ما هر چه گشتیم دکتر را پیدا نکردیم! تعداد افراد درست بود ولی دکتر نبود. آن مسئول گفت: شاید نیاوردی یا تو گروه دیگری هست. من اصرار کردم او در بین همین اسراست، لذا با کمک دژبان، همه را به کناری آوردیم تا قضیه روشن شود. یک سرباز خوزستانی داشتیم و او خطاب به اسرا به زبان عربی گفت: اون کسی که دکتر هست بیاد بیرون! ...نخیر کسی بیرون نیامد! من هم که فقط یک لحظه این دکتر را دیده بودم قیافه اش یادم رفته بود. تا اینکه به فکرمان رسید پیراهنهایشان را درآورده و پشت و رو بپوشند. آنها هم این کا را کردند. در این هنگام یکی از بچه ها داد زد پیدا شد، پیدا شد!! ... تازه فهمیدیم این اسیر عراقی فکر کرده بود پشت پیراهنش به جای کلمه "دکتر" نوشته بودیم "اعدام" ... و او هم از ترس پیراهنش را وارونه پوشیده بود که معلوم نباشد.😊 —(راوی: سروان نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران، خسرو نادری) 🆔 Defa_Moqaddas
ماجرای پزشک اسیر عراقی... 💠 خاطره ای از سروان ارتش، خسرو نادری... 🆔 @Defa_Moqaddas
🌷 شهید سیدمحمدرضادستواره - قائم مقام لشکر 27 محمدرسول الله(ص) در دوران #دفاع_مقدس 🆔 @Defa_Moqaddas
🔰 کلام سردار شهید : «... آن چه که برای ما مطرح است خدمت خالصانه و خدمت زیاد و پرکار و فعال در راه رضای خدا و در راه رساندن پیام شهدا به گوش جهانیان ست. ما در مقابل ابرقدرت ها هیچ نیازی به ناوگان نداریم، هیچ نیازی به هواپیما نداریم، وسیله اصلی و سلاح اصلی که امروز باید در دست ما باشد پایداری، استقامت و صبر دراز مدت است. اگر لحظه ای درنگ کنیم، اگر لحظه ای ابهام و تردید و شک در این رابطه به خودمان راه بدهیم، قطعاً دچار تزلزل خواهیم شد. و به قول شهید بزرگوارمان سردار رشید اسلام ، از بدتر خواهیم بود اگر لحظه ای درنگ، سستی و ابهام در رابطه با این انقلاب و در رابطه با این جنگ به خودمان راه بدهیم و بایستی محکم، همان طور که تا به حال ثابت کردیم و همان طور که تا به حال توی دهن این مزدوران کثیف زده ایم و همان طور که تا به حال در ذهن این یاوه سرایان شرق و غرب زدیم، باید از این به بعد هم بزنیم و به یاری خداوند این استقامت ما نتیجه اش حکومت الله خواهد بود.» 🆔 @Defa_Moqaddas
❂○° تیم حفاظت از امام °○❂ 💠 امام جلو بلیزر نشست و احمد آقا هم عقب و آقای هم به‌عنوان راننده در کنار ایشان قرار گرفت... جمعیت در طول مسیر مانند اقیانوس موج می‌زد... 🔸برنامه این بود که امام بیاید و جلوی دانشگاه [تهران] آن‌جا سخنرانی کند و سپس ادامه مسیر بدهد. وقتی که نزدیک دانشگاه شدند دیدند اصلاً سخنرانی و برنامه‌های سابق عملی نیست. بنابراین برنامه به‌هم ریخت... واقعاً اگر بگویم بعضی از جوانان از فرودگاه تا بهشت زهرا دستشان به‌دستگیره ماشین امام بود و فریاد می‌کشیدند حقیقت دارد...امام داخل ماشین با دست تکان دادن به‌مردم اظهار محبت می‌کرد. 🔹آقای می‌گفت که در آن هنگام امام می‌خواست از ماشین پیاده بشود ولی من قفل مرکزی ماشین را زده بودم و هر چه امام تلاش می‌کرد در ماشین را باز کند، نمی‌توانست... در نتیجه فشار جمعیت، ماشین امام خراب شده بود استارت نمی‌خورد، جوش آورده بود... اصلاً سناریوی عجیبی بود. 🔺یک وقت دیدم یک هلی‌کوپتر آمد و نزدیک ما نشست... فاصله ماشین امام تا هلی‌کوپتر حدود 100 متر بود. شاید یک ساعت و نیم طول کشید تا با هل دادن، ماشین حامل امام به‌نزدیک هلی‌کوپتر رسید... ✍ پی نوشت: شهید در ماشین دیگری برای حفاظت از امام در پشت سرشان حرکت میکردند که بدلیل فشار جمعیت از قافله جدا می‌افتند و دنبال راهکاری برای حفاظت و انتقال مطمئن تر امام می گردند. شخصی که هلی کوپتر را تهیه و برای انتقال امام رسانده بود شهید بود. 🆔 @Defa_Moqaddas
۱۲بهمن۵۷-هنگام ورود امام خمینی به ایران،شهید بروجردی در قالب تیم حفاظت ازفرودگاه تا بهشت زهرا ایشان را همراهی کرد. او لباس روحانی بر تن داشت و زیرعبای خود ۱قبضه سلاح کلاشینکف حمل میکرد @Defa_Moqaddas
📸 سیل استقبال کنندگان از حضرت امام خمینی(ره) هنگام ورود ایشان به ایران در ۱۲ بهمن ۵۷ ▫️طول مسیر حضور میلیونی مردم از مهرآباد تا بهشت زهرا به ۳۳ کیلومتر می رسید 🆔 @Defa_Moqaddas
🌷 شهید بهنام محمدی ▫️متولد۱۲بهمن ۱۳۴۵(خرمشهر)-و یکی شهدای نواجوان و دانش آموز خرمشهر است که باوجودسن کم (۱۳سال) در زمینه شناسایی مواضع دشمن به رزمندگان کمک می کرد. 🔹 او در آغاز جنگ تحمیلی و هجوم دشمنان به خرمشهر، راه مبارزه با متجاوزان را در پیش گرفت و با همان جسم کوچک اما روح بزرگ و دل دریایی به قلب دشمن می زد و علیرغم مخالفت فرماندهان، خود را به صف اول نبرد می رساند تا از شهر و دیار خود دفاع کند. بهنام چندین بار نیز به اسارت دشمن درآمد؛ اما هر بار با توسل به شیوه‌ای از آنان گریخت و باز به نبرد و دفاع پرداخت. او با بهره گیری از توان و جسارت خود می توانست اطلاعات ارزشمندی از موقعیت دشمن را به دست آورده و در اختیار فرماندهان جنگ قرار می داد. گاهی می رفت درون خانه پیش عراقی ها می نشست، مثل ناشنوایان از غفلت عراقی ها استفاده می کرد و خشاب و فشنگ و حتی کنسرو برمی داشت و با خود می آورد. همیشه یک کاغذ و مداد هم داشت که نتیجه‌ شناسایی را یادداشت می کرد. پیش فرمانده که می رسید، از غنائمی که با خود آورده بود، ابتدا یک نارنجک، سهم خودش را برمی داشت، سپس بقیه را به فرمانده می داد. در تمام روزهای مقاومت از ۳۱ شهریور تا ۲۸ مهر ۵۹ در خرمشهر ماند و سرانجام بر اثر اصابت ترکش خمپاره در خرمشهر به شهادت رسید. ا🌱🌷🌱🌷🌱 ✍وصیتنامه: بسم الله الرحمن الرحیم من نمیدانم چه بگویم. من و دوستانم در خرمشهر می جنگیم؛ به ما خیانت می شود(بر اثر نرسیدن سلاح در روزهای مقاومت خرمشهر)- من می خواهم وصیت کنم , هر لحظه در انتظار شهادت هستم. پیام من به پدر و مادر ها این است که بچه های خود را لوس و ننر بار نیاورید! از بچه ها می خواهم امام را تنها نگذارند و خدا را فراموش نکنند . به خدا توکل کنند . پدر و مادرها فرزندان خود را اهل مبارزه و جهاد در راه خدا بار بیاورید. 🆔 @Defa_Moqaddas
🌈 سالروز تولد بهنام محمدی دانش آموز خرمشهری، نوجوان ۱۳ ساله ای که به منظور مقابله با دشمن و ضربه زدن به آنها، به شناسایی مواضع عراقی ها می رفت و غنائم و اطلاعات مهمی را باخود می آورد 🆔 @Defa_Moqaddas
📷عکس لو رفته ازسفره اشرافی رهبر 💠غذا و سفره مجلل و ویژه در زمانیکه امام جمعه تهران ونماینده امام در شورایعالی دفاع و ...نیزبودند متفاوت بودن غذای ایشان بامحافظان،سنگر بتنی،قالیچه های گرانقیمت‼️ @Defa_Moqaddas