eitaa logo
دفاع مقدس
398 دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
881 ویدیو
248 فایل
💠 نیم نگاهی به رویدادهای دفاع مقدس 🌼🌸🍀در قالب: متن، عکس، صوت، فیلم و کلیپ
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 به یاد ﻫﻤﻪ ﻟﻮﻃﻲ‌ﻫﺎي ﺑﺎ ﻣﺮاﻡ ⏳ 🔺 آقا حمیدِ قصۀ ما، جوون بود و با کلّه‌ای پُر باد، لات‌های محله هم کلّی ازش حساب می‌بردند، خلاصه بزن بهادری بود برای خودش! 🔹 یه روز مادرش، اون رو از خونه بیرون انداخت و گفت : برو دیگه پسرِ من نیستی، خسته شدم از بس جوابِ کاراتو دادم ... 🔸 همۀ همسایه‌ها هم از دستش کلافه شده بودند ... روزی از روزها یک رانندۀ کامیون که از قضا، دوست حمید بود جلوی پای حمید ترمز می‌زنه، ازش می‌خواد بیاد باهاش بره. بهش می‌گه: ➖ حمید تو نمی‌خوای آدم شی؟؟! بیا با من بریم جبهه. حمید می‌گه اونجا من رو راه نمی‌دن با این سابقه. راننده به حمید می‌گه تو بیا، کارت نباشه... ▫️راه می‌افتند به طرف جبهه؛ بین راه، توجه حمید به یک وانت جلب می‌شه، پشت وانت، زنی نشسته بود که یک نوزاد در بغل داشت؛ حمید تا به خودش میاد می‌بینه زن، نوزاد رو از پشت وانت پرتاب می‌کنه بیرون! ⁉️ حمید؛ غیرتش به جوش میاد. دنبال وانت می‌کنه، همین که به اون می‌رسه، با فریاد می‌پرسه: چی کار کردی با بچه‌ات زن....؟؟!! ⭕️ زن سرش رو می‌اندازه پایین و مثل ابر بهار گریه می‌کنه و می‌گه: من 11 ماه اسیر سربازهای عراقی‌ بودم. این بچه هم مالِ اوناست!! 🌀 حمید می‌افته روی زانوهاش، با دست می‌کوبه به سرش!! هی مدام گریه می‌کنه، با اشک و ناله به رانندۀ کامیون می‌گه من باید برگردم خونه؛ یک کار کوچیکی دارم ... 💢 بر می‌گرده رفسنجان. اولین جا هم میره پیش دوستاش که سرِ کوچه بودن!! می‌گه بچه‌ها خاک بر سر من و شماها؛ پاشیم بریم. ناموسمون در خطره...!! 〰️ من دارم میرم جبهه!! شماها هم بیایید!! 🔺 بعدش هم میره خونه از مادرش حلالیت می‌گیره و راه می‌افتن به طرف جبهه. 🔹 به جبهه که می‌رسه، کفشاشو در میاره می‌ده به یکی و از اون به بعد دیگه کسی اونو با کفش ندید. می‌گفت: 🌷 اینجا جاییه که خون شهدامون ریخته شده؛ حرمت داره ... و معروف شد به "سید پا برهنه"! 🌸🍀 اونقدر موند جبهه، تا آخر با شهید همت دو تایی سوار موتور، هدف گلوله‌های دشمن قرار گرفتند و رفتند پیش سیدالشهداء(ع)... ا▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️ 🌿 به یاد فرمانده دلاورِ لشگر توحید، مسئولِ اطلاعات قرارگاه کربلا، شهید سید حمید میر افضلی 🆔 @Defa_Moqaddas
دفاع مقدس
💠 به یاد ﻫﻤﻪ ﻟﻮﻃﻲ‌ﻫﺎي ﺑﺎ ﻣﺮاﻡ ⏳ #زمان_جنگ 🔺 آقا حمیدِ قصۀ ما، جوون بود و با کلّه‌ای پُر باد، لات‌
💠 به جبهه که رسید، کفشاشو در آورد و از اون به بعد، دیگه کسی اونو با کفش ندید. می‌گفت: 🔺 اینجا جاییه که خون شهدامون ریخته شده؛ حرمت داره! 🔹 ... و معروف شد به "سید پا برهنه"! ا🌱🌿🌱🌿🌱🌿🌱 🌷 شهید سید حمید میر افضلی ، مسئولِ اطلاعات قرارگاه کربلا 🆔 @Defa_Moqaddas
5.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 اعلام خبرشهادت محسن‌وزوایی به حاج احمد متوسلیان 📹 لحظات شهادت فرمانده ‌محور لشکر۲۷، شهید محسن ‌وزوایی، در اولین روز عملیات الی بیت المقدس و اعلام خبر شهادت به حاج احمد متوسلیان 🌷بمناسبت سالگرد شهادت 🆔 @Defa_Moqaddas
💠 🔹بچه شهرستان بود. انگار از استان‌های جنوبی آمده بود و حسابی لهجه غلیظ داشت و کمتر با کسی همکلام ‌می‌شد. 🔸آرام می‌آمد و آرام می‌رفت. وقت سحر و افطار که می‌شد گوشه‌ای می‌نشست و به بقیه نگاه می‌کرد. غذایش را نصفه می‌خورد و نیمه دیگرش را دست نخورده در سفره می ‌گذاشت برای بچه‌های کرمانشاهی که می‌توانسنتد روزه بگیرند تا سحر چیزی برای خوردن داشته باشند. ▪️ یک روز کتاب قرآنی که همواره به همراه داشت اتفاقی دست ما افتاد ، کاغذی وسطش بود، بَر روی آن نوشته شده بود: " خدایا من که مسافرم، مسافر راه نجات خاک تو، خودت روزه را بر مسافر واجب نکردی، دلم سخت برای روزه گرفتن تنگ می‌شود. تنها می‌توانم غذایم را با همرزمانم تقسیم کنم. در ثوابشان شریکم کن اگر شهید شدم..." 🆔 @Defa_Moqaddas
🌈 خوش آن سفره افطار که خرما را تو بچینی؛ خودش مائده باشد، از جنت الأعلی ... 🌷شهید مهدی باکری💕 🆔 @Defa_Moqaddas
🌈 می‌ستایمت که شانه‌های شکوهمند تو 🌿 آبروی کوهستان‌هاست و اردیبهشت نگاهت، در چشمان هیچ بهاری نمی‌گنجد! 🆔 @Defa_Moqaddas
🌈 اینجا #عرش است یا فرش؟ لباس ها خاڪے اما روحشان همه افلاڪے آرے ، این تسبیح گویان #فرشتگانند ڪہ درقاب زمین ایستاده اند...🌿 🆔 @Defa_Moqaddas
🌷 ۱۷ اردیبهشت ماه ۱۳۶۱ - سالروز شهادت دکتر سید عبدالرضا موسوی، فرمانده سپاه خرمشهر (بعد از شهید جهان آرا) 🌴 مرحله سوم عملیات بیت المقدس (آزادسازی خرمشهر) 🆔 Defa_Moqaddas
دفاع مقدس
🌷 ۱۷ اردیبهشت ماه ۱۳۶۱ - سالروز شهادت دکتر سید عبدالرضا موسوی، فرمانده سپاه خرمشهر (بعد از شهید جهان
🌷دکتر عبدالرضا موسوی ، فرمانده سپاه خرمشهر ▫️در تاریخ ١٣٣۵/١/٢٩ در خرمشهر چشم به جهـان گشود. روزهـای کودکی او درمیان مردم باصفای خرمشهر سپری شد. او که یکی از شاگردان ممتاز در تمام دوران تحصیل بودموفق به اخذ مدرک دیپلم با معدل ۱۹/۵۸ گشت و رتبه اول را در کنکور اعزام به خارج کسب نمود. اما چون در تمام رشته‌های پزشکی دانشگاه‌های کشور قبول شده بود بنا به دلایلی تهران را برای ادامه تحصیل انتخاب کرد. موسوی از همان زمان فعالیت سیاسی خود را آغاز نمود وپس از مدتی خود رابه دانشگاه اهواز انتقال داد. دراهواز چندین مرتبه از طرف گارد دانشگاه به علت فعالیت سیاسی به وی اخطار شد تااینکه درسال ۱۳۵۵ ازدانشکده اخراج گشت او پس ازاین ماجرا اولین تظاهرات درشهر خرمشهر راسازماندهی ‌کردکه درهمین زمان توسط ساواک دستگیر وبه زندان افتاد. او پس از پیروزی انقلاب از زندان آزاد شد، وبا کانون فرهنگی -نظامی خرمشهر به همکاری پرداخت سپس به تشکیل کلاس های ایدئولوژی در کانون فتح آبادان و تدوین جزواتی در تفسیر نهج البلاغه همت گماشت و در قسمت تدارکات جهاد سازندگی نیز فعالیت نمود. او که قبل از پیروزی انقلاب در حزب‌الله خرمشهر با«سیدمحمد جهان‌آرا» آشنا شده بود،‌به دعوت وی واردنهاد مقدس سپاه گشت و در قسمت آموزش و عملیات نقش عمده‌ای ایفا نمود. و در آبان ماه سال ۱۳۵۸ برای مدت کوتاهی به دانشگاه رفت امااحساس مسئولیت او را به سپاه بازگرداند و با شروع جنگ به جبهه‌های نبردحق علیه باطل شتافت وچندین مرتبه مجروح گشت. موسوی در فاصله سقوط خرمشهر تا سقوط بنی‌صدر برای استخدام در وزارت امور خارجه به تهران رفت تا اینکه بتواند در یکی از کشورهای خاورمیانه فعالیت دیپلماتیک داشته باشد. ولی با سقوط بنی صدر به جبهه بازگشت. موسوی پس از عزیمت جهان‌ آرابه مشهد فرماندهی سپاه خرمشهر را بر عهده گرفت وی با آغاز عملیات بیت‌المقدس نیروهای تیپ ۲۲ بدر را سازماندهی کرد مسئولین فرماندهی تیپ را به او سپردند اما موسوی آن را نپذیرفت سرانجام فرمانده دلاور خرمشهر در مرحله سوم عملیات بیت‌المقدس سال ۱۳۶۱ وقتی مثل یک رزمنده بسیجی عادی با موتور به خطوط مقدم سرکشی می کرد با اینکه فرمانده سپاه خرمشهر بود و حضور ایشان در پشت جبهه ضروری بود ولی اصلاً قبول نمی کرد که هر روز و هر لحظه به خطوط مقدم سرکشی نکند سرانجام در حالی که بر موتورسیکلت سوار بود مورد اصابت مستقیم راکت هواپیما قرار میگیرد و به شهادت می رسد 🆔 @Defa_Moqaddas
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 فیلم | مصاحبه شهید سید عبدالرضا موسوی، فرمانده سپاه خرمشهر 🆔 @Defa_Moqaddas
🌹 شهید سید محمد علی جهان آرا، فرمانده سپاه خرمشهر 🌷 و شهید دکتر سید عبدالرضا موسوی دومین فرمانده سپاه خرمشهر در دوران دفاع مقدس ا🌱🌿🌱🌿🌱🌿🌱 💠 یادی از شهید دکتر سید عبدالرضا موسوی 🔹فرمانده سپاه خرمشهر بعد از شهید جهان آرا 🔸به یاد دارم پس از نماز مغرب وعشاء فرصتی دست داد که جهت هماهنگی برخی کارها لحظاتی مختصر در خدمت شهید بزرگوار عبدالرضا موسوی فرمانده دلیر سپاه خرمشهر باشم. ▪️هنگامی که به چادر او مراجعه کردم، در حال خواندن نهج البلاغه بود. او را در حالی دیدم که چهره اش برافروخته و نورانی بود! ▫️پیش از آنکه لب به سخن بگشایم، او پیشدستی کرد و گفت: چقدر نورانی شدی! ... و من هم در جواب با اندکی مزاح گفتم: این توئی که نورانی شدی و وقتش رسیده که شهید بشی! 🔺آری رضا در آخرین روزهای عمر با برکت خویش، به راز و نیاز با معبود می پرداخت، و در حال نجوا با امام خویش بود. 🔹یقین دارم در آن خلوت الهی، او به جز از مولا امیرالمومنین(ع) واسطه ای مقرب تر جهت برآورده شدن حاجات خویش نیافته بود. ▪️مطمئناً همه دوستانی که با عبدالرضا مراوده داشتند، با من هم عقیده بودند؛ او درتمام دوران پس از پیروزی انقلاب و قبل از آن لحظه ای از حرکت نایستاده و همواره در حال تلاش، تکاپو و تکامل بود. 🌷فردای آن روز هنگامی که پیکر بی‌جان عبدالرضا را دیدم، چیزی که بیشتر توجه مرا به خود جلب کرد، آرامش و رضایت او بود. از آنچه عمری به دنبال آن بود و سرانجام به آرزوی خود رسید. ─ (راوی: حسن آذری نیا) 🆔 @Defa_Moqaddas
🌴 رزمندگان خرمشهر 🌷شهیدان سید محمدعلی جهان آرا و دکتر عبدالرضا موسوی از فرماندهان سپاه خرمشهر ▫️ محمد فروزنده(فرد ایستاده در بین آنها)، از مسئولین جنگ 🆔 @Defa_Moqaddas