🌷 #سلام_بر_ابراهیم
▫️در عملیات #مطلع_الفجر با یک #اذان رسا و شیوا و تأثیرگذار ، ۱۸ نفر را اسیر کرد با فرمانده شان. خودش هم از ناحیۀ گردن زخمی شد. فرمانده عراقی می گفت: « چون من و چندتن از نیروهایم #شیعه بودیم، با آن صدای رسا و بلند #اذان تنم لرزید. به نیروهایم گفتم من می خواهم خودم را تسلیم کنم. هرکه با من است بیاید. آنهایی هم که تسلیم نشدند، بهشان دستور عقب نشینی دادم...» با کمک این فرمانده، آن تپۀ خالی شده از انبوه نیروهای دشمن آزاد می شود.
بعد از ماجرای #مطلع_الفجر ، توسط همرزمان #ابراهیم که پرس و جو شده بود، همۀ آنهایی که خودشان را اسیر کرده بودند و دوباره به عنوان مجاهد به #لشکر_بدر سپاه آمده بودند، همگی در #کربلای_پنج به #شهادت رسیده بودند.
یعنی شهید #ابراهیم_هادی با یک #اذان چه کرد! یک تپه آزاد شد، یک عملیات پیروز شد، هجده نفر هم مثل #حر از قعر جهنم به #بهشت رفتند. #ابراهیم می دانست کجا باید #اذان بگوید، تا دل دشمن را به لرزه در آورد. و آن هایی را که هنوز #ایمان در قلبشان باقی مانده هدایت کند!
📚 منبع: کتاب #سلام_بر_ابراهیم صفحه ۱۳۳
🆔 @Defa_Moqaddas
۷ اسفند ۱۳۶۲
#عملیات_خیبر
سالروز #شهادت بزرگ گردان #مقداد #لشکر۲۷
سردار خستگی ناپذیر و شجاع #جانباز #شهید_ابراهیم_حسامی 🌷
.
.
عضویت در #سپاه پس از پیروزی انقلاب اسلامی
مجروحیت در سال ۱۳۶۰ در منطقه گیلان غرب از ناحیه پای راست منجر به قطع پا
بازگشتن به جبهه بعد از مدتی کوتاه
رفیق صمیمی #شهید_ابراهیم_هادی
نامزدی، ششم مرداد ۱۳۶۲
#شهادت : یک هفته قبل از عروسی، هفتم اسفند ۱۳۶۲ ، منطقه #جفیر بر اثر بمباران اردوگاه گردان توسط جنگنده های سوخوی دشمن و اصابت ترکش راکت
مزار: گلزار شهدای #بهشت_زهرا ، قطعه ۲۸ ، ردیف ۱۶
او با وجود مجروحیت حضور در جبهه را دینی بر خود میدانست و در تمام عملیاتهای گردان شرکت نمود. حتی در کوهستانهای غرب نیز پا به پای دیگر رزمندگان بالا میرفت. #ابراهیم هرگز برای تشکیل پرونده #جانبازی به بنیاد مراجعه نکرد.
اهل محل بعد از آقا ابراهیم [هادی] عشقشان #ابراهیم_حسامی بود و به نیکی از آن دو یاد میکنند.
شب #عملیات_خیبر وقتی #شهیدان «نوزاد» و «جزمانی» ، فرماندهان گردان از ابراهیم خواستند با نیروها به خط نرود دلش شکست و گفت: «حالا ما شدیم نیروی اضافه گردان...؟؟!» فردا صبح در حالی که تلاش میکرد خودش را به خط برساند گروه فیلمبرداری قصد تصویری برداری از او را داشت که با عصا آنها را دور میکرد و میگفت «بروید و از رزمندگان در خط فیلمبرداری کنید نه از پشت خط و من جانباز!»
#شهید_حسامی گفت: «ما هم خدایی داریم اگر قسمت باشد من هم #شهید میشوم». پنج دقیقه بعد هواپیمای دشمن محل گردان را بمبباران کرد که یکی از #شهدا برادر جانباز حسامی بود.🌷
..🆔 @Defa_Moqaddas